این تحقیق به بررسی بررسی تأثیر جهت گیری هدف، خودکارآمدی و پیچیدگی کار بر عملکرد قضاوتی حسابرسان پرداخته است. تحقیق حاضر، تحقیقی کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی- همبستگی - پیمایشی، مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. نمونه مورد مطالعه از کارکنان موسسات حسابرسی در مشهد انتخاب شد. با توجه به حجم جامعه در دسترس، با توجه به فرمول تعیین حجم نمونه کوکران جهت افزایش اعتبار تحقیق تعداد 350 پرسشنامه توزیع شد که از این میان تعداد 241 پرسشنامه دریافت و مبنای تحلیل آماری قرار گرفت. نرخ بازگشت پرسشنامه ها 80 درصد تعیین شد. جهت آزمون فرضیه ها از مقدار احتمال حاصل از برازش مدل در حالت معنی داری پارامترها استفاده شد. مناسبت مدل پیشنهادی با تبیین فرضیه ها در حالت تخمین استاندارد و معنی داری پارامترها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس بررسی گردید. نتایج در سطح خطای پنج درصد نشان داد: بین جهت گیری هدف یادگیری و عملکرد قضاوت حسابرسی رابطه معنی داری وجود دارد. بین جهت گیری هدف عملکرد گرایشی و عملکرد قضاوت حسابرسی رابطه معنی داری وجود دارد. بین جهت گیری هدف عملکرد اجتنابی و عملکرد قضاوت حسابرسی رابطه معنی داری وجود دارد. بین جهت گیری هدف یادگیری و خودکارآمدی رابطه معنی داری وجود ندارد. بین جهت گیری هدف عملکرد گرایشی و خودکارآمدی رابطه معنی داری وجود دارد. بین جهت گیری هدف عملکرد اجتنابی و خودکارآمدی رابطه معنی داری وجود دارد. بین خودکارآمدی و عملکرد قضاوت حسابرسی رابطه معنی داری وجود دارد. خودکارآمدی رابطه بین جهت گیری هدف یادگیری و عملکرد قضاوت حسابرسی را میانجیگری نمی کند. خودکارآمدی رابطه بین جهت گیری عملکرد گرایشی و عملکرد قضاوت حسابرسی را میانجیگری می کند. خودکارآمدی رابطه بین جهت گیری عملکرد اجتنابی و عملکرد قضاوت حسابرسی را میانجیگری می کند. پیچیدگی کار رابطه بین خودکارآمدی و عملکرد قضاوت حسابرسی را تعدیل می کند.