این تحقیق به تاثیر رهبری اصیل، ارزش اخلاقی موسسه و انگیزه های کارکنان در رفتار ناکارآمد حسابرسان پرداخته است. تحقیق حاضر، تحقیقی کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی- همبستگی - پیمایشی، مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. نمونه مورد مطالعه از کارکنان موسسه های حسابرسی در مشهد انتخاب شد. با توجه به حجم جامعه در دسترس، با توجه به فرمول تعیین حجم نمونه کوکران جهت افزایش اعتبار تحقیق تعداد 300 پرسشنامه توزیع شد که از این میان تعداد 274 پرسشنامه دریافت و مبنای تحلیل آماری قرار گرفت. نرخ بازگشت پرسشنامه ها 91 درصد تعیین شد. جهت آزمون فرضیه ها از مقدار احتمال حاصل از برازش مدل در حالت معنی داری پارامترها استفاده شد. مناسبت مدل پیشنهادی با تبیین فرضیه ها در حالت تخمین استاندارد و معنی داری پارامترها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس بررسی گردید. نتایج در سطح خطای پنج درصد نشان داد: بین رهبری اصیل و ارزش های اخلاقی موسسه حسابرسی رابطه معنی داری وجود دارد. بین رهبری اصیل و رفتار ناکارآمد حسابرس رابطه معنی داری وجود ندارد. بین رهبری اصیل و انگیزه کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد. بین ارزش های اخلاقی موسسه و رفتار ناکارآمد حسابرس رابطه معنی داری وجود دارد. بین ارزش های اخلاقی موسسه و انگیزه کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد. بین انگیزه کارکنان رفتار ناکارآمد حسابرس رابطه معنی داری وجود دارد. انگیزه کارکنان رابطه بین رهبری اصیل و رفتار ناکارآمدحسابرس را میانجی گری می کند. انگیزه کارکنان رابطه بین ارزش های اخلاقی موسسه و رفتار ناکارآمدحسابرس را میانجی گری میکند