در این پژوهش با تکیه بر نظریه نقش گرایی هالیدی و متیسن (2004) گزارش های دو گزارشگر فوتبال ایران، فردوسی پور و احمدی، مورد بررسی قرار گرفت و از این طریق، سبک هر گزارشگر مشخص شد. نوع پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و جامعه آماری، گزارش های فوتبال نامبردگان است که در مدت پنج ماه از هر کدام پنج گزارش، به صورت تصادفی انتخاب، سپس ضبط و بازنویسی شد. پس از این مرحله، فرایندهای مادی، ربطی، گفتاری، ذهنی، رفتاری و وجودی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. در انتها، با استفاده از نرم افزار EXCEL و SPSS ، داده ها را تجزیه و تحلیل کرده و نتایج نشان داد که از تعداد 480 فرایند مشاهده شده در گزارش های منتخب احمدی، 23/48 درصد فرایند مادی، 2/34 درصد فرایند ربطی، 3/9 درصد فرایند ذهنی و 06/1درصد فرایند وجودی که بیشترین فراوانی مشاهده شده مربوط به فرایندهای مادی و کمترین مورد مربوط به فرایندهای وجودی بود. از تعداد 590 مورد فرایند مشاهده شده در گزارش های منتخب فردوسی پور، 5/39 درصد فرایند مادی، 2/33 درصد فرایند ربطی، 5/16درصد فرایند ذهنی و 1/2درصد فرایند وجودی که بیشترین فراوانی مشاهده شده مربوط به فرایند مادی و کمترین فراوانی مربوط به فرایند وجودی است. بنابراین سبک گزارشگری احمدی سبک عینی بود؛ ولی فردوسی پور سعی دارد تجربه های خود را به صورت ذهنی به شنونده منتقل کند.