به زعم نویسنده ی نوشتار حاضر، روایات به چهارگروه اصلی عقیدتی، تاریخی، احکام و اخلاقیات تقسیم می شوند. در این بین، روایات تاریخی و عقیدتی با همه اهمیتی که دارند مورد بررسی قرار نگرفته اند. به اعتقاد وی هر چند در کتب رجال، آنجا که به گرایش های مذهبی و احیانا انحرافی بعضی روات اشاره می شود، خود به خود روایات آنها محل تردید قرار می گیرد اما این تمام مطلب نیست؛ زیرا بعضی راویانی که گرایش های خاص نیز نداشته اند می توانسته اند حامل یا محمل منقولات دستکاری شده یا به کلی ساختگی تاریخی و عقیدتی واقع شوند بدون آن که خود متوجه باشند. از این رو نویسنده در نوشتار حاضر، نگاهی اجمالی بر این دسته از روایات دارد و در هر یک از موارد، اقدام به ارائه شاهد مثال هایی نموده است.