سیاست تقسیم سود از جمله سیاست های مالی مهم شرکت ها است که به دلیل اثرگذاری آن بر خط مشی های تامین مالی و سرمایه گذاری همواره مورد توجه محققین بوده است. نوع سیاست تقسیم سود از یکسو به وضعیت عملکرد شرکت و ویژگی های مالی و از سوی دیگر به قوانین حاکم بر بازار سرمایه و ویژگی های حاکمیتی شرکت ها مربوط است که در این میان جایگاه و توان یک شرکت در تاثیرگذاری بر بازار صنعت از جمله عوامل مهم قلمداد می شود. از این رو این پژوهش به دنبال بررسی ارتباط بین تمرکز و قدرت بازار محصول با سیاست تقسیم سود شرکت های بورس اوراق بهادار تهران برای سال های 1389 تا 1394 است. در این تحقیق از شاخص تعدیل شده لرنر، برای سنجش قدرت بازار و از شاخص هرفیندال هیریشمن به عنوان معیار تمرکز بازار استفاده شده و تجزیه و تحلیل داده های پژوهش براساس روش داده های تابلویی و آزمون مدل های رگرسیون لجستیک و چند متغیره انجام شده است. نتایج نشان می دهد که رابطه مثبت و معناداری میان قدرت و تمرکز بازار محصول و تصمیم به تقسیم سود شرکت ها وجود دارد. همچنین رابطه بین قدرت و تمرکز بازار محصول و نسبت سود تقسیمی نیز معنادار است. این بدان معنی است که با افزایش قدرت و تمرکز بازار محصول، تمایل شرکت ها به تقسیم سود نیز افزایش می یابد.