در چارچوب نظریه ” خبر به مثابة گفتمان“، ون دایک را اعتقاد بر آن است که ” خبر در عین پایبندی به سبک های رایج خبری، اهداف اقناعی خاصی را نیز می تواند پیگیری کند. زیرا در یک رویداد ارتباطی روزمره با آنکه همة مباحث سبکی رعایت می شود و دو سوی ارتباط سعی می کنند مناسب با شرایط سخن گویند و سبک سخن گفتن مرسوم در آن شرایط را به کار گیرند، اهداف مشخصی را نیز دنبال می کنند و به دنبال دستیابی به نتایج معینی هستند. روزنامه نگاران هم از این قاعده مستثنی نیستند و از یک سو مجبور از به کارگیری سبک مرسوم و زبان خبری بی طرفانه اند تا مخاطب را به واقعی بودن خبر قانع سازند و برای خبر مشروعیت ایجاد کنند اما از طرف دیگر آنها مجبور به پیگیری اهداف اقناعی خاصی نیز هستند که این اهداف منطبق است با نگرشی که مبتنی است بر نقشه ها و مدل هایغالب بازنمایی اجتماعی و ایدئولوژی غالب. انعکاس نگرش ” غالب“ در خبر از طریق به کارگیری راهکارهای متنی خاصی انجام می پذیرد و بنابراین سبک خبری متعادل و راهکارهای اقناعی توأماً در یک متن واحد به نوعی زندگی مسالمت آمیز در کنار یکدیگر می پردازند. مقالة حاضر با تقسیم شرایط اجتماعی به سه حال عمده، یعنی متعامل، پرتنش و متخاصم، چنین استدلال می کند که در شرایطی که بازیگران یا کنش گران خبری در تعامل کامل با یکدیگر باشند، نگرش خبرنگار که با ” نقشه های بازنمایی غالب اجتماعی“ در انطباق است با نگرش کنش گران خبری کاملاً منطبق می شود به نوعی که کنش گران قطعة خبری را کاملاً بی طرفانه محسوب می دارند و خبر الزامی در به کارگیری راهکارهای اقناعی ندارد مگر انعکاس خبر با همان نگرش غالب که مماس است با نگرش همه کنش گران خبری که در تعامل اجتماعی با یکدیگر قرار دارند. اما در شرایطی که تنش های اجتماعی تشدید می شوند به نوعی که نقشه های بازنمایی دو سوی کنش خبری بر یکدیگر منطبق نباشند، خبر و مؤسسات رسانه ای غالب در عین پایبندی به سبک متعادل مجبور می شوند تا بعضی اهداف اقناعی را به طور ضمنی از طریق راهکارهای نحوی در سطح متن طرح کنند تا در عمق معانی اقناعی خاصی رمزگذاری شود. در شرایط سوم یعنی شرایطی که تشدید تضادها به محدودهای تخاصم شدید رشد یابد، همچون شرایط جنگی، به دلیل تفاوت شدید نقشه های بازنمایی اجتماعی و ایدئولوژی های غالب، متون ” خبری“ سبک ارائة خبر بی طرفانه را به کناری گذاشته و به ترسیم تصویر از دشمن از طریق راهکارهای اقناعی عیان و غول یا اسطوره سازی از طریق به کارگیری واژه های ارزشی و استعاره های خبری متعدد در سطح و ساختارهای نحوی کلان در عمق سطح اقدام می کنند. به شکلی که دیگر نمی توان با خبر روبه رو بود بلکه با قطعه های تبلیغاتی عیان و واضحی روبه رو خواهیم شد که قصدی جز ترسیم تصویر دشمن ندارند. در پایگاه اطلاعاتی مقاله موارد مشخصی در انطباق با ” شرایط اجتماعی پرتنش“ و همچنین مواردی در انطباق با شرایط تخاصم اجتماعی مانند شرایط جنگ قابل ملاحظه است. تحلیل مقاله نشان خواهد داد که در شرایط اجتماعی و بین المللی پرتنش، در عین استفاده از سبک مرسوم خبری متعادل، از راهکارهای اقناعی برای بیان بعضی اهداف خاص بهره برداری شده است. اما در شرایط تخاصم عیان، متون ” خبری“ کاملاً جنبة تبلیغاتی پیدا کرده و به ترسیم تصویری از دشمن اقدام می کنند.