زمینه و هدف :اختلال اضطراب فراگیر، شایع ترین اختلال اضطرابی است و بالاترین نرخ همبودی را با سایر اختلالات روان پزشکی دارد. نگرانی شدید، معیار تشخیصی اصلی برای اختلال اضطراب فراگیر است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش خوددلسوزی شناختی بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان دختر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر پایه دوم دوره متوسطه دوم شهرستان ایذه بود. مواد و روش ها:طرح این پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه شاهد و جامعه آماری آن شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه دوم در سال تحصیلی 95-1394 بود. به منظور اجرای مطالعه غربالگری انجام گرفت که ابتدا 302 شرکت کننده پرسش نامه نگرانی Pennsylvania (Penn state worry questionnaires یا PSWQ) را تکمیل نمودند و از میان آن ها 40 نفر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انتخاب گردید. سپس، نمونه های منتخب به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایش طی 10 جسله 90 دقیقه ای به مدت 2 ماه تحت آموزش مهارت های خوددلسوزی شناختی قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری توصیفی و استنباطی از جمله تحلیل کواریانس استفاده گردید. یافته ها:آموزش خوددلسوزی از میان راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی هیجان موجب کاهش معنی دار سرزنش خود، نشخوار فکری و فاجعه آمیز کردن در گروه آموزش شد و از میان راهبردهای سازگار تنها بر راهبرد ارزیابی مثبت مجدد/ اتخاذ دیدگاه مؤثر بود. نتیجه گیری:می توان گفت که آموزش خوددلسوزی شناختی عامل تأثیرگذار مهمی بر کاهش راهبردهای غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر می باشد.