مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
هیجان
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق در پی آن بود تا واژه های مرتبط با هیجان و شناخت را در لغت نامه های معتبر زبان فارسی (معین، عمید و معاصر فارسی امروز) و نسبت های خوشایندی/ناخوشایندی، جسمی/غیر جسمی و رایج/غیر رایج این واژه ها را تعیین کند.
روش: نمونه مورد مطالعه این تحقیق، کلیه ورودی های درج شده در لغت نامه های سه گانه بود. با استفاده از نظر تخصصی سه روان شناس مستقل و یک زبان شناس به عنوان معیار سنجش و با ارزیابی واژه ها به لحاظ اهداف تعیین شده، ویژگی های کیفی و توصیفی واژه ها استخراج گردید.
یافته ها: جنبه های عناصر روان شناختی مورد هدف در این مطالعه (هیجان و شناخت) متفاوت اند و در تقابل با یکدیگر قرار دارند.
نتیجه گیری: یافته ها با توجه به نظریه های روانشناختی و از نگاه فرهنگی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
بررسی مؤلفه های شناختی، هیجانی و رفتاری انگ زدن به افراد مبتلا به بیماری های روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در این مطالعه، رابطه بین اجزای شناختی، هیجانی و رفتاری انگ زنی به بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا، بررسی و از این طریق اعتبار دو مدل اسنادی و ارزیابی خطر در این نمونه بررسی شد.
روش: این مطالعه از نوع مقطعی ـ تحلیلی بود و روی 324 نفر از کارآموزان و کارورزان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی ـ درمانی تهران انجام شد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های سطح آشنایی با بیماری روانی و اسناد – 27 استفاده شد.
یافته ها: داشتن اطلاعات در مورد کنترل پذیری بیماری و خطرناک بودن بیمار بر اجزای هیجانی انگ بیماری روانی تاثیر داشت. یافته ها نشان داد که داشتن اطلاعات درباره خطرناک بودن، بدون واسطه باور به مسوولیت شخصی، و به طور مرتبط با اجزای هیجانی انگ بیماری روانی رابطه دارد. با افزایش میزان آشنایی با بیماری روانی تمایل آزمودنیها به رفتارهای وادارسازی کاهش می یافت؛ و آزمودنی هایی که به آنان اطلاعاتی مبنی بر خطرناک بودن بیمار داده شده بود، تمایل بیشتری برای وادارسازی بیماران نشان می دادند. آشنایی بیشتر با بیماری روانی با تمایل کمتر به جداسازی بیماران و داشتن اطلاعات مبنی بر خطرناک بودن بیمار با تمایل بیشتر به جداسازی بیماران همراه بود. خطرناک بودن بیمار و مسوولیت شخصی، با واسطه اجزای هیجانی بر وادارسازی بیماران تاثیر می گذاشت. اجزای هیجانی در تاثیر خطرناک بودن، و مسوولیت شخصی، در رفتار انگ زنی نقش واسطه ای دارد و در برخی موارد مستقلا عمل می کند.
نتیجه گیری: هر دو مدل اسنادی و ارزیابی خطر در شکل گیری بخشی از انگ بیماری روانی نقش دارند؛ و به ویژه به نظر می رسد که مدل ارزیابی خطر در نشان دادن واکنش های هیجانی و رفتارهای تبعیض آمیز به بیماران روانی موثر باشد.
اثر هیجان های رایانه ای بر مقادیر کورتیزول صبحگاهی و شامگاهی کودکان
حوزه های تخصصی:
روان – عصب – ایمنی شناسی – به حوزه بین رشته ای جدیدی اطلاق شود که در آن تعامل عوامل روان شناختی با وضعیت های عصب شناختی و ایمنی شناختی مورد مطالعه قرار می گیرد. مطالعات نشان می دهند که شرایط سو روان شناختی (مثلا تنیدگی های مزمن) یا هیجان های منفی با میانجی های عصب شناختی، هورمونی و ایمنی شناختی می توانند، آسیب پذیری جسمانی آزمودنیها را در مقابل آسیب زاهای محیطی افزایش دهند. در این تحقیق به منظور بررسی اثر بازی های رایانه ای و هیجان های متعاقب آنها بر مقادیر کورتیزول صبحگاهی و شامگاهی 16 دانش آموز سال دوم راهنمایی با میانگین سنی 12.6 سال از یک مدرسه راهنمایی نمونه شبانه روزی به صورت تصادفی انتخاب شدند و به روش جایگزینی تصادفی در قالب طرح سولومون، در چهار گروه قرار گرفتند. دو گروه آزمایشی، 27 روز و هر روز به مدت شصت دقیقه به بازی های رایانه ای مختلف پرداختند. نمونه های خون صبحگاهی و شامگاهی، در آغاز و پایان مطالعه، بر اساس طرح سولومون، از آزمودنی ها گرفته شد و نتایج با استفاده از روش تحلیل واریانس بررسی شدند. یافته های ما نشان داد که بازی های رایانه ای به طور معنادار، کورتیزول صبحگاهی (P=0.01) و کورتیزول شامگانی (P<0.05) را افزایش می دهد. با توجه به تغییرات روانی فیزیولوژیک ارگانیزم تحت هیجان و آثار ضعیف ساز هورمون کورتیزول بر نظام ایمنی بدن، این نتایج می توانند یافته مهمی در مقوله مطالعات تنیدگی – بیماری و حوزه های مشابه باشند
اضطراب
اضطراب
خشونت در فوتبال قابل پیشگری است(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله مورد بررسی این تحقیق پی بردن به علل و عوامل عمده خشونت در فوتبال است. می خواهیم بدانیم (از نظر تماشاگران) تا چه حد خشونت فوتبال از فقر فرهنگی و اجتماعی نشات می گیرد. با توجه به نظریه های کم و بیش مشخصی که در مورد هیجانات سنین جوانی و برخوردهای احتمالی جوانان که اغلب در بین جمعیت تماشاگر و برگزار کننده فوتبال بروز می کند، بعضی از سوالاتی که تعیین کننده ظهور خشونت بوده است پاسخگیری شده است و درجه تطابق یافته های تحقیق با فرضیات مد نظر، مورد آزمون قرار گرفته است. از جمله دست آوردهای این تحقیق این است که به دلیل هیجان آفرینی ورزش فوتبال، نسل های جوان تر که پرشور و پر تحرک هستند از این مسابقات هیجان آمیز فوتبال که تنها ورزش و سرگرمی ارزان قیمت برای محصلین و جوانان غیر شاغل نیز میباشد استقبال بیشتری به عمل میآورنده اند لیکن وجود این هیجان در جوانی لزوما دلیلی بر بروز خشونت آنها نمیتواند باشد. ارتقاء فرهنگ عمومی خاصه وسایل ارتباط جمعی و جراید ورزشی، ایجاد زمینه های متعدد تفریح هیجان زا و نیز اشتغال جوانان، برنامه ریزی برای تربیت هیجانات (به ویژه جوانان) با جلب مشارکت نیروی امنیتی و تنظیم برنامه برای تعیین روز خشونت زدایی فوتبال و مطلوب سازی نحوه بروز هیجان در دوره جوانی از جمله پیشنهادات این تحقیق است
ناقرینگی فعالیت نواحی پیشین و پسین قشر مغز در ارتباط با هیجان
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش که به منظور بررسی ناقرینگی فعالیت الکتریکی مغز در ارتباط با حالات هیجانی مثبت و منفی صورت گرفت، تعداد 40 نفر دانشجوی دختر 19 الی 23 ساله راست دست با شیوه تصادفی چند مرحله ای انتخاب و در حالات پایه، آرامش، شادی، اضطراب و غم با استفاده از نظر فعالیت قشر مغز بررسی شدند. داده ها با استفاده از عملیات FFT از حوزه زمان به فرکانس تبدیل شدند و یک میانگین کل برای داده های قطعات مغزی پیشانی، گیجگاهی و آهیانه محاسبه شد. داده ها با استفاده از عملیات لگاریتم بر مبنای 10، هنجارسازی شدند. یک شاخص ناقرینگی با استفاده از تفاضل میانگین قطعات راست از چپ محاسبه و با استفاده از آزمون گروههای همبسته با نقطه صفر مقایسه شد. نتایج حاکی از ناقرینگی فعالیت راست قطعه آهیانه در حالات فعال هیجانی (شادی و اضطراب) و ناقرینگی فعالیت چپ آهیانه در حالات عاطفی غیر فعال (پایه، آرامش و غم) است. ناقرینگی راست ناحیه پیشانی در حالت اضطراب نیز الگوی روی آوری- اجتناب را مبنی بر فعالیت بیشتر پیشانی راست در عواطف منفی تایید می کند. بررسی های پایه نشان می دهد که علت ناقرینگی راست در نواحی پسین در حالات شادی و اضطراب بخاطر کاهش فعالیت نواحی پسین چپ است.
بررسی عملکرد افراد مبتلا به PTSD ناشی از جنگ در حافظه شرح حال رویدادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر رابطه بین توانایی دستیابی به مواد شرح حال اختصاصی از حافظه و نشانه های استرس پس از سانحه را مورد بررسی قرار داده است. نمونه های این مطالعه شامل یک گروه از مبتلایان به PTSD ناشی از جنگ، به عنوان گروه آزمایشی و دو گروه کنترل (Non-PTSD و سالم) می باشند که در متغیرهای سن و هوش همتا شده اند. آزمودنی ها پس از تکمیل مقیاس تجدید نظر شده تاثیر رویداد (IES-R)، سیاهه افسردگی بک (BDI)، سیاهه اضطراب بک (BAI)، و مقیاس هوش تجدید نظر شده وکسلر بزرگسالان (WAIS-R)، به تکمیل آزمون حافظه شرح حال (AMT) پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد که افراد مبتلا به PTSD در مقایسه با گروه های کنترل قادر به بازیابی خاطرات اختصاصی کمتری بودند، کاهش اختصاصی بودن خاطرات در AMT با استرس پس از سانحه گسترده تری در گروه-های دارای سابقه تروما همراه می باشد و همچنین افرادی که دارای نشانه شناسی های شدیدتری بودند، نواقص حافظه وسیعتری را نشان دادند. سرانجام، نتایج نشان داد که میزان این نواقص با نشانه های خاص PTSD رابطه مستقیمی دارد. داده های این مطالعه برحسب دستیابی توافقی به مواد شرح حال اختصاصی در افراد مبتلا که منعکس کننده یک فرآیند تنظیم اثر می باشد، بحث شده است.
بررسی عوامل فرهنگی ـ اجتماعی رفتار هیجانی تماشاگران فوتبال -(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نتایج این پژوهش و تحقیقات پیشین بر جوانی جمعیت تماشاگران فوتبال تاکید دارد بنا بر این قبل از هرچیز باید جوان و دنیای او را شناخت.دنیایی پر رمز و راز و پر شور و نشاط و سرشار از بیم و امید. تحقیق حاضر روزنه ای است برای نگاه به دنیای جوان. با توجه به هدف کلی تحقیق که بررسی عوامل فرهنگی اجتماعی رفتار هیجانی تماشاگران فوتبال می باشد، برای یافتن عوامل موثر بر این رفتار و بر اساس متغیرهای فرض شده ی تحقیق، به ورزشگاه آزادی مراجعه و علاوه بر ثبت مشاهدات با استفاده از روش پیمایشی از حدود 440 نفر از افرادی که برای تماشای بازی فوتبال دو تیم صبا و پیروزی درتاریخ 6/6/1388 به ورزشگاه آزادی آمده بودند، به وسیله پرسش نامه، اطلاعات لازم جمع آوری گردیدو پس ازحذف پرسش نامه های مخدوش در نهایت 420 پرسش نامه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.رفتارغیراخلاقی مربیان، عملکرد نامناسب مدیران باشگاه، عملکرد نامناسب لیدرها، رفتار پرخاشگرانه گروه های وندالیست، قضاوت نادرست داور، هم چنین عدم رضایت از امکانت رفاهی استادیوم فوتبال و شرایط بحران های سیاسی از عوامل موثر بر رفتار خشونت آمیزـ به عنوان مهم ترین هیجان منفی ـ تماشاگران فوتبال شناحته شد. چند ویژگی اقتصادی ـ اجتماعی و جمعیتی موثر بر رفتار هیجانی شدید تماشاگران مانند سن و شغل از دیگر یافته های این تحقیق می باشد.
سطح هیجان ابراز شده، فرسودگی مراقب و افسردگی در همسران جانبازان بستری و ارتباط آن با میزان بستری مجدد 6 ماهه یجانبازان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: لذا پژوهش حاضر به بررسی سطح هیجان ابراز شده، افسردگی و فرسودگی مراقب در همسران جانبازان و ارتباط آن با میزان بستری جانبازان می پردازد.
روش کار: این پژوهش مقطعی بر روی 50 نفر از جانبازان بستری در بیمارستان روان پزشکی ابن سینا و همسران شان در سال 1387 انجام شده است. تشخیص اختلال روان پزشکی جانبازان در ابتدای بستری بر اساس مصاحبه ی بالینی نیمه ساختاریافته و ملاک های تشخیصی ویرایش چهارم تشخیص اختلالات روانی گذاشته و شدت بیماری آنان توسط مقیاس تاثیر کلی بالینی ارزیابی گردید. آزمون افسردگی بک، پرسش نامه ی فشار روانی خانواده و مقیاس سطح هیجانی ابراز شده نیز در همسران جانبازان انجام شد. تعداد بستری مجدد جانبازان پس از پیگیری 6 ماهه، استخراج و نتایج تست ها توسط آزمون همبستگی، من ویتنی و ANOVA تحلیل گردید.
یافته ها: میانگین تعداد بستری جانبازان در پیگیری 6 ماهه 28/1 ± 6/1 بار بود. هم چنین 42% از همسران جانبازان دارای علایم افسردگی خفیف، 26% متوسط و 8% شدید بودند. 52% فرسودگی روانی شدید و 14% هیجان ابراز شده ی بالا داشتند. نمرات افسردگی بک، سطح هیجان ابراز شده و زیرگروه های آن و میزان فرسودگی روانی همسران با تعداد دفعات بستری جانبازان رابطه ی معنی داری نداشتند (0.05 >P )
نتیجه گیری: سطح هیجان ابراز شده، افسردگی و فرسودگی همسران جانبازان با تعداد بستری جانبازان ارتباط آماری معناداری نداشت.
رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی مادران بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی با سطح هیجان ابراز شده ی آن ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی مادران بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی با سطح هیجان ابراز شده ی آن ها است.
روش کار: در این پژوهش 40 بیمار (20 مرد،20 زن) که بر اساس معیارهای DSM-IV و معاینات روان پزشکی مبتلا به اسکیزوفرنی تشخیص داده شده و بین ماه های اردیبهشت و خرداد 1388 در بیمارستان ابن سینای مشهد بستری بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی با پاسخ دادن به مقیاس سطح هیجان ابراز شده، میزان هیجان ابراز شده ی مادر خود را تعیین و ویژگی های شخصیتی مادر با تکمیل مقیاس نئوی فرم کوتاه توسط وی مشخص شد. جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل رگرسیون گام به گام و نرم افزار SPSS-16 استفاده شد.
یافته ها: ویژگی شخصیتی روان نژندی با نگرش منفی نسبت به بیماری رابطه ی مثبت معنادار دارد (0.05P<). ویژگی شخصیتی انعطاف پذیری با مولفه های پاسخ هیجانی، نگرش منفی نسبت به بیماری، تحمل-انتظار و هیجان ابرازشده ی کل رابطه ی مثبت معنادار (0.01P<) و با مولفه ی مزاحمت یا مداخله گری رابطه ی مثبت معنادار (0.05P<) دارد. ویژگی شخصیتی دلپذیر بودن نیز با مولفه های پاسخ هیجانی، نگرش منفی نسبت به بیماری، تحمل- انتظار و هیجان ابراز شده ی کل رابطه ی مثبت معنادار دارد.
(0.01P<). هم چنین ویژگی شخصیتی مسئولیت پذیری با مولفه های پاسخ هیجانی، نگرش منفی نسبت به بیماری، تحمل-انتظار و هیجان ابرازشده ی کل رابطه ی مثبت معنادار دارد (0.01P<).
نتیجه گیری: ویژگی های شخصیتی مادران بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی با میزان هیجان ابراز شده ی آن ها رابطه دارد.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی به شیوه ی گروهی (با تکیه بر مولفه های هوشیاری فراگیر بنیادین، تحمل پریشانی و تنظیم هیجانی) بر نشانه های افسردگی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) به شیوه ی گروهی بر نشانه های افسردگی از طریق بهبود مولفه های هوشیاری فراگیر، تحمل پریشانی و تنظیم هیجانی است.
روش کار: در این پژوهش شبه آزمایشی با استفاده از شیوه ی نمونه گیری داوطلبانه از میان دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه های فردوسی و علوم پزشکی مشهد در سال تحصیلی 88-1387، تعداد بیست نفر که با استفاده از پرسش نامه ی افسردگی بک دارای نشانه های افسردگی بودند، شناسایی شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. پرسش نامه ی هوشیاری فراگیر فریبرگ (FMI)، مقیاس تحمل پریشانی (DTS) و مقیاس دشواری های تنظیم هیجانی (DERS) روی دو گروه اجرا گردید. سپس رفتاردرمانی دیالکتیکی به شیوه ی گروهی در هشت جلسه و طی چهار هفته بر روی گروه آزمون بر اساس راهنمای درمانی اجرا شد و گروه شاهد هیچ درمانی دریافت نکردند. در خاتمه، دو گروه، مقیاس های پ ژوهش را تکمیل نمودند. ارزیابی پی گیر نیز یک ماه پس از اتمام درمان صورت گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تی برای نمونه های همبسته تحلیل گردیدند.
یافته ها: نتایج حاکی از اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی در کاهش نشانه های افسردگی (001/0P<) و افزایش معنی دار در شاخص های هوشیاری فراگیر (001/0=P) و تحمل پریشانی (05/0P<) بود. آزمودنی های گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد در شاخص دشواری های تنظیم هیجانی، کاهش معنی داری نشان ندادند. بهبودی مشاهده شده در گروه آزمون در پی گیری یک ماهه نیز حفظ شده بود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد DBT از طریق اثر گذاری بر مولفه های هوشیاری فراگیر و تحمل پریشانی، نشانه های افسردگی را کاهش می دهد.
رابطه بین نشخوار خشم و پرخاشگری در ورزشکاران رشته های منتخب ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش رابطة بین نشخوار خشم و پرخاشگری در رقابت های ورزشی بررسی شد. هدف اصلی پژوهش حاضر، مطالعة نوع رابطة زیرمقیاس های نشخوار خشم شامل پس فکرهای خشم، افکار تلافی جویانه، خاطره های خشم و شناختن علت ها با جنبه های مختلف پرخاشگری و رفتار پرخاشگرانة ورزشی شامل پرخاشگری بدنی، پرخاشگری کلامی، خشم، خصومت و پرخاشگری غیرمستقیم در یک نمونه از ورزشکاران حرفه ای بود. 210 ورزشکار داوطلب (132 پسر و 78 دختر) از فدراسیون های ورزشی کشتی، بسکتبال، والیبال، فوتبال، کاراته، تکواندو، شنا و ژیمناستیک در این پژوهش شرکت کردند. از ورزشکاران خواسته شد نسخة فارسی مقیاس نشخوار خشم (FARS) و پرسشنامة پرخاشگری رقابتی (CAQ) را تکمیل کنند. نتایج نشان داد که بین زیرمقیاس های نشخوار خشم و شاخص های پرخاشگری رقابتی همبستگی مثبت معناداری وجود دارد. نشخوار خشم از طریق تضعیف توان مدیریت خشم، به کارگیری فنون و مهارت های آموخته شدة ورزشی را مختل می سازد و موجب پرخاشگری می شود. همچنین با ایجاد اختلال در تمرکز و دقت در اجرای فنون و مهارت های ورزشی، احتمال رفتار پرخاشگرانه را افزایش می دهد. براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که نشخوار خشم در جریان رقابت های ورزشی به بروز رفتار پرخاشگرانه می انجامد و احتمال موفقیت ورزشی را کاهش می دهد.
راهبرد مدیریت مسئله(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ذهن انسان (راست مغز یا چپ مغز) مراحل چهارگانة حرکت (نیاز، انگیزش، هیجان، پاسخ) را با دریافت اطلاعات جدید، در صورت اثربخش بودن، طی و در این مسیر از مراحلِ ورود اطلاعات، ایجاد مسئله (شبهه)، سؤال، پرسش، و تعادل ذهنی (آرامش) عبور میکند. بر این اساس سؤال تحقیق آن است که مشکل ذهنی در مراحل مختلف آن چگونه باید مدیریت شود تا فرصت تلقی گردد نه تهدید؟ نوع آن کاربردی، روش فراتحلیل و فرضیه تحقیق این است که میتوان مسئله را پیش بینی [شناسایی] استخراج و به گفتمان تبدیل، کرد و آن را در تمام مراحل مدیریت و تبدیل به فرصتی برای دستیابی به اهداف راه بردی سیستم نمود.
بر پایة یافته های تحقیق، مدیریت درست مراحل سیکل پویایی ذهن و سطوح آن میتواند به رشد و تعالی جامعه و فرد در حوزة فرهنگ و تمدن منجر گردد. دراین صورت میتوان از انرژی پدید آمده در مسیر این فرایند، برای حرکت فرد و جامعه به سوی سطوح بالاتر بهره برد. در صورت مدیریت نامناسب، ناهنجاریهای فردی و اجتماعی پدید آمده، سرانجام به انحراف نامحسوس و نرم اهداف راهبردی جامعه میانجامد.
هوش هیجانی، پیشینه و رویکردها از نگاه دین و روان شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر این است که با رویکردی علمی – دینی و به روش نظری، هوش هیجانی را از نگاه روان شناسی و اسلام، بررسی و مطالعه کند. برای فهم بهتر و غنای بیشتر بحث ابتدا هوش شناختی، تاریخچه و انواع آن مطرح و سپس به روش توصیفی - تحلیلی هوش هیجانی، به صورت مفصل بررسی شده است. در ادامه به مقایسه هوش هیجانی و هوش شناختی و شیوه های سنجش و اندازه گیری هوش هیجانی پرداخته میشود. در بخش پایانی، درباره رویکردهای هوش هیجانی از دیدگاه روان شناسی و اسلام به روش تحلیل متون دینی و استنباط عقلی، بحث و بررسی، صورت گرفته است. نتیجه نهایی این است که حتی اگر بپذیریم که هوش هیجانی در روان شناسی، موضوع تازه ای است، از دیدگاه اسلام چیز جدیدی شمرده نمیشود و زیرمجموعه ای از عقل و احکام آن است.
بررسی ساختار عاملی، اعتبار و روایی نسخه ی فارسی پرسش نامه ی نظم جویی شناختی هیجان- فرم کودکان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش، تهیهی نسخهی فارسی پرسشنامهی نظمجویی شناختی هیجان- فرم کودکان (CERQ-K-P) و بررسی ساختار عاملی، اعتبار و روایی آن در جامعهی کودکان ایرانی بود.
روشکار: نسخهی انگلیسی CERQ-K پس از آمادهسازی با روش ترجمهی مضاعف بر روی 531 نفر (258 نفر پسر و 273 نفر دختر) از دانشآموزان پایههای سوم، چهارم و پنجم ابتدایی شهر مشهد در سال تحصیلی 90-1389 اجرا و اعتبار نسخهی CERQ-K-P از طریق همسانی درونی و همبستگیهای مجموعهی ماده بررسی گردید. ساختار عاملی مقیاس با هر دو شیوهی تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل مولفه ی اصلی با استفاده از چرخش واریماکس ارزیابی و روایی پرسشنامهی مذکور، از طریق همبستگی بین خردهمقیاسها و روایی ملاکی بررسی گردید.
یافتهها: ضرایب آلفای کرونباخ برای تمام خردهمقیاسها و کل مقیاس در هر دو جنس و کل شرکتکنندگان از نظر روانسنجی، مطلوب بوده و دامنهی اکثر همبستگیهای مجموعهی ماده بیشتر از 4/0 بود. بررسی ساختار عاملی این
پرسشنامه با استفاده از روش تحلیل عامل اکتشافی از الگوی 9 عاملی اصلی CERQ-K حمایت کرد که 68 درصد واریانس را تبیین میکرد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نیز حاکی از برازش مطلوب و قابل قبول ماده ها بود. به علاوه، الگوی ضرایب همبستگی بین خردهمقیاسها و روایی ملاکی هم زمان
پرسشنامه، با مقیاس اضطراب چندبعدی کودکان و مقیاس افسردگی کودکان، بیانگر روایی خوب این مقیاس بود.
نتیجهگیری: نسخهی فارسی پرسشنامهی نظمجویی شناختی هیجان فرم کودکان در جامعهی ایران اعتبار و روایی خوبی دارد و ابزار مناسبی جهت فرآیندهای غربالگری، تشخیص و درمان مشکلات مختلف هیجانی در موقعیتهای بالینی و پژوهشی میباشد.
تاثیر خوش بینی سرشتی بر سوگیری توجه به چهره های هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خوش بینی به عنوان یک صفت سازگارانه، توجه زیاد روانشناسان و متخصصین سلامت را به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر خوش بینی سرشتی بر پردازش اطلاعات چهره های هیجانی شاد و خشمگین طرحوارهای میپردازد.
روشکار: این مطالعه علی-مقایسهای بر روی دانشآموزان دبیرستانهای شهرستان دلیجان در سال 1389 انجام شد. 30 دانش آموز بسیار خوشبین و30 دانشآموز دارای خوش بینی پایین بر اساس نمرات آزمون بازنگری شدهی جهت گیری زندگی و انجام یک مصاحبهی بالینی نیمهساختاریافته برگزیده شدند و سپس تکلیف رایانهای دات-پروب اصلاح شدهی تصویری بر روی آنها اجرا گردید. از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و تحلیل واریانس چندمتغیره برای تحلیل نتایج استفاده شد.
یافتهها:پس از کنترل خلق روزانه، نتایج این پژوهش نشان داد که خوش بینی مرتبط با سوگیری توجه به چهرهی هیجانی خشمگین میباشد، به طوری که آزمودنی های بسیار خوشبین، نسبت به چهرهی هیجانی خشمگین، اجتناب توجهی نشان دادند (038/0=P) و آزمودنی های با خوشبینی پایین نسبت به همین چهره، گوش به زنگی توجهی نشان دادند (018/0=P). هیچ گونه اثری از سوگیری توجه نسبت به چهرهی هیجانی شاد مشاهده نگردید (05/0P>).
نتیجهگیری: خوش بینی سرشتی با سوگیری توجه در پردازش اطلاعات چهره های هیجانی، مرتبط میباشد.
ارزیابی ساختار عاملی مقیاس سبک های عاطفی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: طراحی مقیاسی برای سنجش سبک تنظیم هیجانی و نیز بررسی پیامدها و عوامل مؤثر بر آن، موضوعی ارزشمند و قابل توجه است. هدف پژوهش حاضر، بررسی روایی و پایایی مقیاس سبک های عاطفی و بررسی رابطه مؤلفه های آن با تمایلات پرخاشگرانه است.
مواد و روش ها: روش پژوهش، از نوع اعتباریابی و همبستگی است. بدین منظور نمونه ای به حجم 350 دانشجوی دوره کارشناسی دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی مشهد انتخاب شدند. روش انتخاب نمونه، سهمیه ای بود. پرسش نامه سبک های عاطفی Hofman و Kashdan و پرسش نامه خودسنجی پرخاشگری Izenk- Wilson توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. برای تعیین پایایی پرسش نامه Hofman و Kashdan از روش Cronbach's alpha و برای تعیین روایی آن از روایی محتوایی، تحلیل مؤلفه های اصلی و روایی سازه تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که سبک عاطفی هیجانی غالب در دانشجویان، سازگاری است و بیشتر افراد از این سبک برای کنترل هیجانات استفاده می کنند. همچنین نتایج نشان داد که بین پنهان کاری با پرخاشگری (05/0 > P، 11/0- = r)، و نیز سازگاری هیجانات با پرخاشگری رابطه منفی و معنی داری به لحاظ آماری وجود دارد (05/0 > P، 27/0- = r)، اما بین تحمل هیجانات با پرخاشگری رابطه معنی داری به لحاظ آماری مشاهده نشد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه بیانگر این است که مؤلفه های خودتنظیمی هیجانی می توانند پرخاشگری را پیش بینی کنند (01/0 > P).
نتیجه گیری: مقیاس خودتنظیمی هیجانی در دانشجویان ایرانی از روایی و پایایی کافی برخوردار است و می توان گفت که یکی از عوامل مرتبط با پرخاشگری، سبک عاطفی افراد است.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار (EFT) بر بهبود الگوهای ارتباطی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش جهت بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر بهبود الگوهای ارتباطی زوجین طراحی شده است.
روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است و حجم نمونه شامل 60 نفر(30 زوج) شهر مشهد در سال 91 می باشد که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند.ابزار پژوهش شامل:پرسشنامه 35 جمله ای الگوهای ارتباطی می باشد. همچنین وضعیت سن،طول عمر ازدواج و میزان تحصیلات زوجین بررسی شد و نتایج با آزمون کوواریانس تحلیل شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان می دهد که تفاوت میان میانگین های پیش آزمون، پس آزمون در عامل درمان میان دو گروه از نظر آماری معنی دار است. به عبارت دیگر عامل زوج درمانی سبب بهبود نمرات الگوهای ارتباطی آزمودنی ها در مقایسه با گروه کنترل شده است.
نتیجه گیری: نتیجه می گیریم که عامل درمان باعث ایجاد این تفاوت شده و به عبارتی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان باعث بهبود الگوهای ارتباطی زوجین شده است.