نظریه های کلاسیک آزمون و سؤال پاسخ در ساخت و تحلیل آزمون ها و پرسش نامه ها کاربرد زیادی دارند. نظریه سؤال پاسخ به دلیل وجود نقطه ضعف های متعدد نظریه کلاسیک پا به عرصه وجود گذاشت. اگر چه این نظریه نقطه ضعف های اصلی نظریه کلاسیک را جبران نمود و انجام کارهایی مثل سنجش انطباقی و تشکیل بانک سؤال در بطن آن را امکان پذیر کرد، ولی دلایل قطعی برای حذف کامل نظریه کلاسیک وجود ندارد و این نظریه هنوز در حوزه های متعدد علمی مورد استفاده قرار می گیرد. مطالعه پیشینه نشان می دهد که نظریه سؤال پاسخ توسعه نظریه کلاسیک در غالب مدل های پیچیده تر و کامل تر است نه رقیب آن. تفاوت اصلی این دو نظریه در این است که نظریه سؤال پاسخ، سؤال محور، ولی نظریه کلاسیک، آزمون محور است. این موضوع پیامدهای مختلفی در پی داشته است. به عنوان مثال، مدل سازی خطای اندازه گیری در نظریه سؤال پاسخ در سطح سؤال و در نظریه کلاسیک در سطح آزمون است. در عمل، نظریه سؤال پاسخ در مواجهه با مشکلات پیش روی نظریه کلاسیک مثل خطاهای استاندارد شرطی، طراحی آزمون های موازی، هم ترازسازی، بررسی سوگیری سؤال و سنجش انطباقی، عملکرد موفقی داشته است. در مقاله حاضر اصول، مبانی، مزایا و معایب هر دو نظریه مورد مقایسه قرار گرفته اند.