آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۱

چکیده

اهداف: هیجانات مختلف در زندگی روزمره، اثرات متفاوت روی افراد می ­ گذارند و هریک از این هیجانات، به گونه­ای نقش تسهیل کننده و یا بازدارنده روی عملکردهای مختلف شناختی و رفتاری دارند. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر یکی از هیجانات یعنی خُلق، بر عملکرد شناختی و رفتاری دانشجویان دختر و پسر بود. روش ها: این مطالعه شبه تجربی در سال 1389 در شهر تبریز انجام شد. 36 دانشجوی دانشگاه تبریز با روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب شدند و در سه گروه 12 نفره با القای خُلق مثبت، القای خُلق منفی و کنترل قرار گرفتند. در جلسه آزمایش، بعد از القای خُلق در سه سطح، داده­های مربوط به متغیرهای وابسته (عملکرد رفتاری و شناختی) به ترتیب با استفاده از دستگاه کرونوسکوپ و آزمون محقق­ساخته (شمارش معکوس اعداد) اندازه­گیری شد. داده­ها به کمک نرم­افزار SPSS 16 با روش تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شد. یافته ها: متغیر جنسیت بر روی عملکر رفتاری و شناختی تاثیر معنی­دار نداشت (05/0 >p )، ولی متغیر خُلق هم بر عملکرد شناختی و هم بر عملکرد رفتاری دارای تاثیر معنی­دار بود (05/0>p ). اثر تعاملی جنسیت با خُلق روی هیچ یک عملکردهای رفتاری و شناختی معنی­دار نبود (05/0>p ). نتیجه گیری: خُلق القایی، می­تواند عملکرد افراد را تحت تاثیر قرار دهد. القای خُلق منفی بر عملکرد شناختی و رفتاری افراد، اثرات مخرب و القای خُلق مثبت دارای اثرات مثبت است و این موضوع در مساله تقدم شناخت و هیجان، حاکی از تقدم هیجان بر شناخت است.

تبلیغات