مقدمه: تغییرات وسیع اقتصادی- اجتماعی و فناوری، تاثیر قوی بر نظامهای تعلیم و تربیت در کشورهای صنعتی نشان داده است. مفاهیم و عباراتی همچون جامعه اطلاعاتی، اقتصاد دانش محور و جوامع یادگیری، هماکنون ویژگی برجستهای در مسیر اصلی مباحث سیاسی آموزشی و دولتی شده و اهمیت یادگیری در هر مرحله از توسعه انسانی به شکل گستردهای قابل تشخیص است. ا مروزه دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی به عنوان مکانهای کلیدی برای توسعه یادگیری مادام العمر در نظر گرفته میشوند. هدف از ارائه این مقاله مروری بررسی یادگیری مادام العمر و نقش آموزش عالی در توسعه آن بود.
نتیجهگیری: یادگیری مادام العمر می تواند به عنوان مجموعه ای از اصول راهنما برای توسعه به جای مساله ای اضافی برای موسسات آموزش عالی ارایه شود. برای ایجاد و توسعه یادگیری مادام العمر در آموزش عالی، موسسات نیازمند توسعه آگاهی نظام مند و تحلیل ارتباطات داخلی بین سطوح گوناگون سازمان های خود و درک چگونگی وابستگی این عوامل با تعاملات شناختی و عاطفی یادگیری هستند. یادگیری مادام العمر تعقیب کننده اهداف عمومی مانند عمومی سازی آموزش هم در کیفیت و هم در کمیت و اقامه کننده اصل یادگیری واقعی در آموزش اجباری و تسهیل کننده توسعه و پیشرفت از تحصیل به کار است. برای این منظور نیاز به عزم ملی در سطح جامعه و آموزش عالی است و بایستی این نگرش به واقعیت و باور در ذهن افراد جامعه تبدیل شود.