آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

هدف: پژوهش حاضر مطالعه یک مدل علی برای تبیین بهزیستی روان شناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی و مقایسه آن با مادران کودکان عادی بود. روش: گروه نمونه این مطالعه 75 نفر مادر دارای کودک کم توان و 75 مادر کودک عادی مدارس شهر ارومیه بود که از نظر تحصیلات و طبقه اقتصادی-اجتماعی؛ و سن، جنس و پایه تحصیلی فرزندان همتا گردیده بودند. در مدل طراحی شده هوش هیجانی ادراک شده، کنترل تفکر منفی متغیر برون زا(مستقل)، افسردگی متغیر میانجی و بهزیستی روان شناختی متغیر درون زا در نظر گرفته شدند. جهت سنجش متغیرهای مدل از آزمونهای افسردگی بک، هوش هیجانی ادراک شده مایر و سالووی(TMMS)، آزمون کنترل تفکر ولز و دیویس و بهزیستی روان شناختی ریف استفاده شد. آزمونها از نظر ویژگیهای روانسنجی از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس نتایج حاصل مدل اولیه اصلاح و سپس از طریق معادلات ساختاری آزمون شد. یافته ها: نتایج این بررسی نشان داد مدل پیشنهادی در گروه دارای فرزند عادی برازش مناسبی داشته و متغیرهای درون مدل بخوبی قادر به تبیین بهزیستی روان شناختی هستند ولی در گروه مادران کم توانان ذهنی مدل قادر نیست آن را تبیین کند. متغیری که در هر دو گروه دارای مسیر علی معنی دار با بهزیستی روان شناختی بوده و می توانست آن را تبیین نماید راهبردهای کنترل تفکر بود. نتیجه گیری: در گروه مادران دانش آموزان عادی متغیرهای هوش هیجانی ادراک شده، توانایی کنترل تفکر منفی و افسردگی قادر به پیش بینی بهزیستی روانشناختی است اما در گروه مادران دارای کودک کم توان ذهنی این مدل فاقد کارآیی لازم است. براین اساس به نظر می رسد باید مدل دیگری برای مادران کودکان کم توان ذهنی طراحی کرد که بر اساس پیشینه پژوهشی یکی از اجزای آن شدت کم توانی ذهنی کودک و طبق یافته های پژوهش اخیر توانایی کنترل تفکر منفی باشد.

تبلیغات