مطالب مرتبط با کلیدواژه

نظریه آمیختگی مفهومی


۱.

ساختار زمان در رمان چشم هایش از منظر معنی شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان بزرگ علوی نظریه معاصر استعاره نظریه فضاهای ذهنی نظریه آمیختگی مفهومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۳ تعداد دانلود : ۱۰۲۷
چگونه زمانِ گریزان، ناملموس و پنهان را در روایت داستانی تجربه می کنیم؟ در این مقاله، از منظر معنی شناسی شناختی، شیوه مفهوم سازی زمان در قلمروی زبان شناسایی می گردد و پس از بازتعریف روایت از نگاه متمایز شناختی و آگاهی از نقش زمان در روایت داستانی، سازوکار عنصر زمان در رمان چشم هایش از بزرگ علوی مورد مطالعه قرار می گیرد. در بین جنبه های گوناگون زمان در روایت، در این اثر، ساختار زمان براساس رویدادهای داستان و نحوه پیوندخوردن این رویدادها در زنجیره زمان مورد توجه است. با اتکا به نظریه فضاهای ذهنی و گونه متأخر آن یعنی آمیختگی مفهومی به بررسی این دو مسأله در رمان یادشده می پردازیم. نتیجه به دست آمده از اعمال این دو نظریه معناشناختی بر روایت داستانی این است که فضاهای روایی در یک مسیر زمانی براساس سه عنصر زاویه دید، کانون و رویداد ساختارمی یابند و هر یک از این فضاها بر پایه اجزای درونی خود و با توجه به الگویی مفهومی به یکدیگر پیوند می خورند و زنجیره رویدادهای داستان را شکل می دهند. بدین سان، این مقاله درصدد تبیین نحوه ساخت و پیدایش معنا، در سطح گفتمان است.
۲.

تحلیل فشرده سازی در سینما در چارچوب نظریه آمیختگی مفهومی در فیلم سینمایی رقص در غبار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه آمیختگی مفهومی آمیختگی فشرده سازی روابط حیاتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۲ تعداد دانلود : ۵۱۲
فشرده سازی از مفاهیم کلیدی و نقطه عطف نظریه آمیختگی مفهومی (فوکونیه و ترنر، 2002) است. این نظریه که در چارچوب معنی شناسی شناختی تدوین شده است، درپی ارائه مدلی شناختی برای ساخت معنا است. فشرده سازی به انسان امکان می دهد تا به طور هم زمان زنجیره های پی درپی و پراکنده استدلال منطقی را کنترل و معنای آن ها را درک کند. پژوهش حاضر سعی دارد با هدف تبیین فرایند فشرده سازی در ایجاد نوآوری، تصویرسازی و ماهیت پویای ساخت معنا در شبکه آمیختگی مفهومی به بررسی مضامین نهفته در فیلم رقص در غبار به کارگردانی اصغر فرهادی (1381) بپردازد. یافته ها بیان گر آن است که رابطه حیاتی برون فضاییِ بازنمایی به کاررفته، از بسامد تکرار بالایی نسبت به سایر روابط حیاتی برخوردار بوده و پس از آن، به ترتیب بسامد کاربرد روابط قیاس و تغییر، علّت - معلول و جزء - کل و درنهایت، روابط زمان، واسنجی و مکان قرار می گیرند که در فضای آمیخته در روابط حیاتی درون فضایی یکتایی، هویت، زمان سنجه ای، رابطه مقوله ای و ویژگی فشرده می شوند. افزون بر این، یافته ها نشان می دهد این نظریه در ایجاد مفاهیم نوظهور و پیوستگی معنایی کفایت قابل قبولی دارد، امّا به نظر می رسد در بازنمایی انسجام روایی فیلم چندان توانمند ظاهر نمی شود.
۳.

واژه های مرکب درون مرکز زبان فارسی: ساخت های مفهومی ساده یا پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واژه های مرکب درون مرکز ترکیب پذیری معنایی نظریه آمیختگی مفهومی ساخت معنا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۱ تعداد دانلود : ۴۳۵
در تعدادی از پژوهش های زبان شناختیِ متمرکز بر واژه های مرکب این مسئله اذعان شده است که واژه های مرکب درون مرکز به دلیل وجود عنصر هسته ترکیب پذیرند و شفافیت معنایی دارند. با مفروض قرار دادن ادعای فوق، پژوهش حاضر بر آن است تا با تمرکز بر بُعد معنایی واژه های مرکب درون مرکز زبان فارسی نشان دهد که چگونه در برخی از واژه های مرکب درون مرکز وجود عنصر هسته الزاماً به معنی ترکیب پذیری معنایی و سادگی ساختار مفهومی این واژه ها نیست و واژه های مرکبی که طبق تعریف درون مرکز تلقی می شود، به لحاظ پیچیدگی ساختار مفهومی تفاوت هایی با یکدیگر دارند. به این منظور، با استناد به ادعای برخی زبان شناسان شناختی مبنی بر قابلیت نظریه آمیختگی مفهومی در تبیین ساخت معنای واژه های مرکب، از ابزارها و مفاهیم این نظریه بهره گرفته شد و فرایند مفهوم پروری در تعدادی اسم مرکب درون مرکزِ اسم اسم زبان فارسی تحلیل گردید. تحلیل ها نشان می دهد که هرچند برخی واژه های مرکب درون مرکز نمونه های بارز ترکیب پذیری معنایی هستند و شبکه های انضمامی ساده را فعال می سازند، واژه های مرکب درون مرکزی نیز وجود دارند که به لحاظ معنایی شفاف و ترکیب پذیر نیستند. در این واژه ها علیرغم وجود عنصر هسته، متأثر از عملکرد مجاز یا استعاره تصویری بر روی جزء توصیف کننده، فرایند ساخت معنا شبکه ای تک ساحتی را برمی انگیزاند که هرچند به پیچیدگی شبکه های انضمامی دوساحتی نیست، سادگی و ترکیب پذیری معنایی شبکه های ساده را نیز نشان نمی دهد. این نتیجه تلویحاً مؤید آن است که تمام واژه هایی که بر مبنای تعریف، درون مرکز تشخیص داده می شوند، ساختار مفهومی یکسانی ندارند.
۴.

کاوشی در ابعاد شناختی، فرهنگی و بافتی ضرب المثل های نمادین گویش دلواری با استفاده از انگاره آمیختگی مفهومی بسط یافته آندرسون (2013)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه آمیختگی مفهومی انگاره شناختی ضرب المَثل آندرسون ضرب المثل گویش دلواری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۲ تعداد دانلود : ۱۹۶
آندرسون (2013) مدعی است که نظریه آمیختگی مفهومی فوکونیه و ترنر (1998, 2002) می تواند مبنایی برای تحلیل معنایی ضرب المَثل ها قرارگیرد و ابعاد فرهنگی، شناختی و بافتی معناسازی را در این عبارات زبانی تبیین کند. این مقاله با هدف بررسی کاربرد انگاره شناختی ضرب المَثل آندرسون (2013) در تفسیر ضرب المَثل های نمادین گویش دلواری تلاش می کند جوانب معنایی شش ضرب المَثل عامیانه را روشن سازد. این مَثل ها به طور هدفمند انتخاب و به منظور یکدست شدن داده ها، به مواردی محدود شده اند که مفهوم حیوان در فضاهای دروندادی قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد که در این ضرب المَثل ها، معنای حکیمانه و اخلاقی، حاصل آمیختگی مفهومی حوزه مفهومی حیوان با حوزه مفهومی امور انسانی است که به شکل های مختلف توسط فضای عام ساختاربندی و در فضای آمیخته بازتابانده می شوند و معنای پایه حاصل این امتزاج است. معنای پایه در دومین فرایند آمیختگی، با معنای ارجاعی تلفیق می شود و معنای موقعیتی را می سازد. کنش هایی مثل تحسین، پند، انتقاد و غیره حاصل این دو آمیختگی است. یافته مهم این پژوهش آن است که ویژگی های بوم شناختی و فرهنگی که در عبارات ضرب المثل می آیند، در فضای دروندادی 1 در اولین فرایند آمیختگی قرار می گیرد و بدون آن شکل گیری معنای پایه و نیز معانی موقعیتی و کنشی ناممکن به نظر می رسد. استعاره انسان به مثابه حیوان رابط اصلی دو فضای دروندادی 1 و 2 در این فرایند است. این انگاره به روشنی قادر است نقش شناخت، فرهنگ و بافت را در معنای کامل ضرب المَثل نشان دهد و مؤید کاربردی بودن انگاره ای شناختی در حل پیچیدگی های معناشناسی زبان در کاربرد است.
۵.

تحلیل انتقادی استعاره های جنگ یمن در عناوین خبری روزنامه های جهان براساس نظریه آمیختگی مفهومی و مدل هارت: یک مطالعه بین زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره های جنگ تحلیل انتقادی استعاره نظریه استعاره مفهومی نظریه آمیختگی مفهومی گفتمان انتزاعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۰۵
این مطالعه به تجزیه و تحلیل شناختی-انتقادی کاربرد عبارت های استعاری در عناوین خبری جنگ یمن در سه روزنامه فارسی زبان کیهان، عرب زبان الحیات و انگلیسی زبان نیویورک تایمز می پردازد. در این راستا، پژوهش حاضر در پی یافتن پاسخ برای این پرسش است که آیا در ساخت تعبیرات استعاری مربوط به جنگ یمن، این سه روزنامه از حوزه های مفهومی مشابهی استفاده می کنند. آیا استعاره هایی که از سوی این سه روزنامه به کاررفته ، منجر به تثبیت گزاره ها و مفاهیم مشترکی شده است و آیا مفاهیم انتزاعی که از ورای استعاره ها ساخته شده ، ایدئولوژی خاص هر روزنامه را بازنمایی می کند. به این منظور، عناوین خبری مربوط به جنگ یمن منتشر شده از دی ماه 1394 تا اردیبهشت 1399 در روزنامه کیهان، الحیات و نیویورک تایمز با جستجو در پایگاه اینترنتی این سه روزنامه جمع آوری شد. با استفاده از نظریه استعاره مفهومی، عبارت های استعاری شناسایی شده، به تفکیک زبان و براساس حوزه مفهومی دسته بندی گردید. با بهره گیری از نظریه آمیختگی مفهومی، صورت انتزاعی هر یک از حوزه های مفهومی، بر شبکه های آمیختگی مفهومی نمایش داده شد تا ساختارهای پیدایشی این شبکه ها که در فضای آمیخته شکل گرفته اند، یک گفتمان انتزاعی را به منظور تجزیه و تحلیل انتقادی کلام شکل دهند. در پایان هیچ ساختار پیدایشی که در گفتمان استعاری هر سه روزنامه مشترک باشد، مشاهده نگردید. اما مفاهیم «جنگ ویرانگر» و «جنگ رعب آور» به عنوان گزاره های مشترک در گفتمان انتزاعی روزنامه کیهان و روزنامه نیویورک تایمز شناسایی گردید. تنها گزاره مشترک مابین کیهان و الحیات «راه حل» است. همچنین، گزاره «تغییرپذیری» مابین گفتمان انتزاعی روزنامه الحیات و نیویورک تایمز مشترک است. این شباهت ها و تفاوت ها مبین آن است که می توان بازتاب ایدئولوژی هر روزنامه را در ساختارهای استعاری مربوط به عناوین خبری جنگ یمن مشاهده کرد.