رضا مثمر

رضا مثمر

مدرک تحصیلی: استادیار فلسفه، گروه فلسفه ذهن، پژوهشکده علوم شناختی، تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۱ مورد از کل ۱۱ مورد.
۱.

تحلیل مسئله شکاف تبیینی در تئوری حسی- حرکتی و فضای کاری عصبی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ادراک تئوری حسی حرکتی شکاف تبینی کیفیت پدیداری فضای کاری عصبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۰۸
یکی از رویکرد هایی که مدعی پاسخگویی به مساله آگاهی است رویکرد فضای کاری عصبی است که تلاش می کند با بررسی دقیق بر روی ساختارهای همبسته های عصبی به ما بگوید کدام فعالیت های نورونی با آگاهی همبسته اند.در مقابل تئوری حسی حرکتی ایده ای است که بیان می کند درک آگاهانه به واسطه بازنمود های ذهنی یا کارکردهای محاسباتی مغز ایجاد نمی شود؛بلکه بواسطه تعامل مستقیم با محیط حاصل می شود .در واقع عوامل ادراکی به شکلی منفعلانه واجد تجربیاتشان از دنیا نمی شوند .تجربه کردن اتفاقی نیست که در ما رخ بدهد بلکه آن چیزی است که ما انجام می دهیم . ما بر اثر کنش گری با جهان خارجی ضوابط حاکم بر جهان را بواسطه بدنی که در موقعیت خاصی است، کشف می کنیم.هم رویکرد حسی حرکتی و هم رویکرد فضای کاری عصبی مدعی پاسخگویی به شکاف تبینی در مساله آگاهی هستند . برخی نیز تلاش می کنند با تلفیق این دو دیدگاه به این چالش پاسخ دهند. در اینجا نشان داده می شود نه تنها تئوری حسی حرکتی به تنهایی قادر به حل شکاف تبینی نیست ، توسل به فضای کاری عصبی نیزراه حل مناسبی برای این چالش نخواهد بود.
۲.

پرسش باز مور و هنجارمندی اخلاقی؛ نقد پل بلومفیلد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنجارمندی مور ویتگنشتاین خوب معنا بلومفیلد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۲ تعداد دانلود : ۵۱۶
مور (1903) در استدلال پرسش باز ادعا می کند که مفهوم «خوب» را نمی توان بر اساس مفاهیم دیگر اعم از مفاهیم طبیعی و غیر طبیعی تعریف کرد. پل بلومفیلد (2006) به تبعیت از داروال-گیبارد-ریلتن (1992) تقلیل ناپذیری مفهوم خوب را مبتنی بر هنجارمند بودن این مفهوم تبیین نموده است. بر اساس این ایده، مفهومِ «خوبی»- بر خلاف مفاهیم دیگری که معمولاً در تعریف خوبی بیان می گردد، مثل مفهومِ «لذت بخش بودن»، ویژگیِ راهبر کنش بودن را داراست. افزون بر این بلومفیلد هنجارمندی مفهوم خوب را قابل قیاس و شبیه به هنجارمندی معناشناختی می داند. مطابق استدلال پیروی از قاعده ویتگنشتاین معنا هنجارمند است به این اعتبار که معانی الفاظ واجد خصیصه راهبری کنش هستند و به بیان دیگر معانی واژگان کاربست آنها را در زبان به نحوی هنجاری مقیّد می کند. هدف اصلیِ ما در این مقاله بررسی ادعای بلومفیلد و مقایسه هنجارمندی در حوزه اخلاق با هنجارمندی معناشناختی است. بدین منظور ابتدا به ایضاح استدلال پرسش باز مور و سپس به توضیح هنجارمندی معناشناختی خواهیم پرداخت. پس از آن برهان بلومفیلد را بازتقریر خواهیم کرد و در پایان استدلال خواهیم کرد که بر خلاف نظر او هنجارمندی در حوزه اخلاق با هنجارمندی معناشناختی شباهت ندارد.
۳.

استدلال تصورپذیری زامبی: یک نتیجه هستی شناختی برای آگاهی پدیداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصورپذیری امکان پذیری زامبی آگاهی پدیداری فیزیکالیزم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۲ تعداد دانلود : ۴۲۸
مقدمه: فیزیکالیزم دیدگاهی است که معتقد است هر چیزی فیزیکی است و آگاهی پدیداری را یک پدیده فیزیکی می داند. هدف ما در این مقاله این است که از طریق استدلال تصورپذیری زامبی که توسط Chalmers مطرح شده است نشان دهیم که آگاهی پدیداری یک پدیده فیزیکی نیست در نتیجه مدعای فیزیکالیزم کاذب است.روش کار: این پژوهش بر اساس مطالعه منابع اصلی و دست اول پیرامون بحث مذکور شکل گرفته است و تلاش کرده ایم تا از طریق تحلیل مفهومی و استدلا ل های فلسفی و منطقی به نتایجی درباره آگاهی پدیداری دست یابیم.یافته ها: طبق استدلال تصورپذیری زامبی، موجودی که از نظر فیزیکی مانند انسان است اما فاقد آگاهی پدیداری می باشد تصورپذیر است و اگر این موجود تصورپذیر باشد، آنگاه آن امکان پذیر است و امکان پذیری این موجود نشان می دهد که آگاهی پدیداری یک پدیده فیزیکی نیست. این استدلال ابتدا با مطرح کردن شکاف معرفت شناختی میان دو قلمرو فیزیکی و پدیداری نشان می دهد که میان ویژگی های فیزیکی و آگاهی پدیداری استلزام معرفت شناختی وجود ندارد، یعنی می توان یکی را بدون دیگری تصور کرد سپس برای شکاف موجّهاتی میان آن دو استدلال می کند، یعنی امکان پذیر است که ویژگی های فیزیکی وجود داشته باشند اما آگاهی پدیداری وجود نداشته باشد و سرانجام از این شکاف موجّهاتی برای شکاف هستی شناختی و رد استلزام هستی شناختی میان ویژگی های فیزیکی و آگاهی پدیداری استدلال می کند و نشان می دهد که ویژگی های فیزیکی آگاهی پدیداری را ضرورت نمی بخشند. نتیجه گیری: آگاهی پدیداری و ویژگی های فیزیکی از نظر هستی شناختی از هم مستقل هستند، آگاهی پدیداری یک پدیده فیزیکی نیست در نتیجه مدعای فیزیکالیزم کاذب است.
۴.

دوراهی های اخلاقی و مسئله سنجش ناپذیری: نگاهی به مباحثه مک کانل و پاسکه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دوراهی اخلاقی مک کانل پاسکه سنجش ناپذیری کنش فصلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۷ تعداد دانلود : ۲۶۰
دوراهی های اخلاقی همواره موضوع موردعلاقه فیلسوفان بوده است. برخی استدلال کرده اند که دوراهی های اخلاقی اصیل کاملاً امکان پذیرند. دربرابر ایشان، کسانی دوراهی های اخلاقی را غیرواقعی و غیراصیل دانسته اند و معتقدند چیزی به نام دوراهی اخلاقی واقعی اصولاً امکان ناپذیر است. مک کانل در زمره این فیلسوفان گروه دوم است. استدلال وی بر ناممکن بودن دوراهی های اخلاقی این است که این دوراهی ها، در حضور اصل «’باید‘ مستلزم ’تواند‘ است» و اصل ترکیب، به تناقض می انجامند. دربرابر هردو ادعای مک کانل مبتنی بر ناممکن بودن دوراهی های اخلاقی و منتج شدن آنها به تناقض، پاسکه استدلال کرده است دوراهی های اخلاقی حاصل تعارض ارزش های سنجش ناپذیر است و در چنین تعارض هایی اصل «’باید‘ مستلزم ’تواند‘ است» برقرار نیست. مک کانل با پیشنهاد رویکردی فصلی کوشیده است به استدلال پاسکه پاسخ دهد. در این مقاله، پس از توضیح ایرادهای پاسکه و پاسخ مک کانل نشان خواهم داد که راه حل فصلی مک کانل از عهده پاسخ به ایرادهای پاسکه برنمی آید.
۵.

آیا می توان درباره نفس استعلایی حکم اخلاقی صادر کرد؟ معضل اخلاق در رساله منطقی- فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رساله منطقی - فلسفی اخلاق نفس مابعدالطبیعی بکستروم مگینیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۴۰۲
ویتگنشتاین در صفحات پایانی رساله منطقی-فلسفی به موضوع اخلاق می پردازد. وی در رساله و دفترچه یادداشت ها می کوشد با فروکاهش مفهوم خوبی به مفهوم خوش کامی و سپس با تعریف خوش کامی به هماهنگی با جهان و پذیرش آن در کلیتش تصویری از «موضوع» اخلاق به دست دهد. در رساله، ویتگنشتاین نفس در معنای تجربی اش را از نفس در معنای مابعدالطبیعی اش جدا می کند؛ از این دو تنها نفس تجربی با جهان در رابطه علّی است. پس از این گام وی نفس تجربی مورد پژوهش روانشناسی و کنش هایش را از بحث اخلاق کنار می گذارد. به نظر ویتگنشتاین اراده نفس مابعدالطبیعی و رویکردش به جهان (پذیرفتن یا رد جهان) یگانه موضوع موجه برای حکم اخلاقی است. استدلال خواهم کرد که چنین راهبردی به معضل بزرگی دچار است: ذهن تنها زمانی می تواند رویکرد پذیرش/ ناپذیرفتن را به جهان اتخاذ کند و از این راه موضوع حکم اخلاقی واقع شود که در ارتباطی علّی با جهان باشد. حال مشکل در آن است که ذهن مابعدالطبیعی ای که یکسر مستقل از جهان است نمی تواند آن را بپذیرد یا رد کند. در پایان با اشاره به آرای مگینیس (2002) و بکستروم (2018) نشان خواهم داد که چگونه این معضل مفسران رساله را نیز سردرگم کرده است.
۶.

مفهوم «جهان غیرمنطقی» از نظر ویتگنشتاین متقدم و رایل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ویتگنشتاین رایل هارمن جهان غیرمنطقی منطق عقلانیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۵ تعداد دانلود : ۶۵۷
ویتگنشتاین در رساله منطقی-فلسفی در شمار ه های ۳.۰۳۱-۳.۰۲ می گوید که جهانی غیرمنطقی تصورناپذیر است و درباره اش نمی توان سخن گفت. رایل (1946) مدعی شده است که اصولاً چیزی به نام معمای تصورناپذیری جهان غیرمنطقی و ناممکنی سخن در مورد چنین جهانی وجود ندارد. به زعم وی چنین معمایی وجود ندارد و بحث بر سر معناداری سخن در باب جهانی غیرمنطقی محصول خطای مقولهای است. رایل با نظر به معانی مختلف مفهوم «کاربست منطق» کوشیده است مفهوم «جهان (غیر)منطقی» را توضیح دهد. به باور او مفهوم «(غیر)منطقی» را تنها و تنها می توان بر اجراکنندگان قواعد منطق یا متخطیان از آن به کار بست، چرا که جهان و واقعیات سازنده آن به هیچ روی اجراکننده قواعد منطق یا متخطی از آنها نیستند. تنها زمانی می توان چیزی را (غیر)منطقی دانست که آن چیز توانا به پیروی یا تخطی از قواعد منطق باشد. جهان و واقعیات آن فاقد چنین توانی هستند. این بدان معنا است که اندیشناکی در مورد حمل مفهوم «(غیر)منطقی» بر جهان یکسر بیوجه و عبث است. حمل مفهوم «(غیر)منطقی» بر جهان مصداقی از خطای مقولهای است. در این مقاله خواهم کوشید با استفاده از تمایز هارمن میان منطق (استلزام) و عقلانیت (استنتاج) نشان دهم استدلال رایل علیه ویتگنشتاین برهانی ناکام است. استدلال خواهم کرد که دلیل رایل بر امتناع اسناد مفهوم «(غیر)منطقی» بر جهان ریشه در نادیده گرفتن تمایز مهمی است که هارمن بدان اشاره کرده است.
۷.

خوبی، خوش کامی و پذیرش جهان از دیدگاه ویتگنشتاین متقدم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ویتگنشتاین رساله منطق- فلسفی اخلاق خوش کامی پذیرش جهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۳ تعداد دانلود : ۲۶۵
اخلاق به عنوان یکی از موضوع های مهم و اساسی در رساله منطقی- فلسفی دست کم از سال ۱۹۱۶ ویتگنشتاین را به خود مشغول داشته بوده است. وی «خوبی» را به خوش کامی و «خوش کامی» را به پذیرش جهان تعریف کرده است. با این همه کامیابی چنین برنامه ای وابسته به داشتن درک روشنی از مفهوم «پذیرش جهان» است. نویسنده در این مقاله به بررسی دو تعبیر از این مفهوم خواهد پرداخت. مطابق با تعبیر اول، «فرضیه جهان واقع»، مقصود ویتگنشتاین از «پذیرش جهان» پذیرش و هماهنگی با جهانِ واقع بوده است. بر پایه نظریه جایگزین، یعنی «فرضیه جوهرِ جهان»، منظور پذیرش و هماهنگی با جوهرِ جهان بوده است. موریس و گریور نمونه ای از مفسرانی اند که از فرضیه نخست استقبال کرده اند. در این مقاله نویسنده می کوشد نشان دهد گریور و موریس دلایل مناسبی برای دفاع از فرضیه جهان واقع و مخالفت با فرضیه جوهرِ جهان ارائه نداده اند. در انتها با استفاده از آرای مگینیس راهی برای فهم توضیح «پذیرش جوهرِ جهان» نشان خواهد داد که گرفتار ایراد گریور بر فرضیه جوهرِ جهان نشود. سرانجام استدلال خواهد کرد که به رغم سرنخی که در آرای مگینیس وجود دارد خود وی در فهم ارتباط پذیرش جهان واقع و پذیرش جوهر جهان به خطا رفته است.
۸.

روان بیماری و درون گرایی انگیزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: درونگرایی انگیزشی برونگرایی انگیزشی روانبیماری اخلاق بلر سینوت - آرمسترانگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۹ تعداد دانلود : ۲۶۷
انگیزش به طور کلی و انگیزش اخلاقی به طور خاص موضوع بحث روان شناسان و فیلسوفان بوده است . پرسش از این که چه حالت یا حالت های ذهنی ای ضرورتاً منجر به بروز رفتارهای اخلاقی می شود پاسخ هایی متفاوت دریافت کرده است . درون گرایان انگیزشی درباره احکام اخلاقی از آن گفته اند که احکام اخلاقی ضرورتاً موجب بروز رفتارهای اخلاقی می شوند . برخی از این فیلسوفان اظهار کرده اند که احکام اخلاقی نمودارکننده عواطف و احساس های آدمی هستند ( احساسات گرایان اخلاقی ) و برخی دیگر به آن راه رفته اند که احکام اخلاقی بیان کننده باورهای اخلاقی آدمی هستند ( درون گرایی انگیزشی درباره باورهای اخلاقی ). در برابر گروه دوم برون گرایان انگیزشی درباره باور مدعی شده اند صرف حالت ذهنی باور برای انگیزه کفایت نخواهد کرد و نیاز به وجود حالت ذهنی میل نیز خواهد بود . به نظر ایشان می توان موجوداتی را تصور کرد که به زعم داشتن باورهای اخلاقی انگیزه ای برای کنش اخلاقی نداشته باشند ( افراد نااخلاقی ). افراد نااخلاقی فاقد میل به عمل اخلاقی هستند . افزون بر این به نظر ایشان موارد روان بیماری نمونه هایی واقعی از مورد فرد نااخلاقی هستند . در برابر ایشان درون گرایان استدلال کرده اند که روان بیماران تهدیدی برای درون گرایی انگیزشی درباره باورهای اخلاقی نیستند . ایشان از تحقیقات تجربی بلر بر بزهکاران روان بیمار برای پشتیبانی از این ادعای خویش بهره گرفته اند . در این مقاله می کوشم با بررسی استدلالی که سینوت-آرمسترانگ ( Sinnott - Armstrong ) با تکیه بر یافته های بلر ( Blair ) برای ادعای فوق می آورد نشان دهم که تلاش وی کوششی ناکام است . در انتها نیز استدلال خواهم کرد فارغ از کامیابی یا ناکامی استدلال سینوت-آرمسترانگ، درون گرایی بر فرضی از اساس کاذب مبتنی است .
۹.

تصویر هریچ از نقد ویتگنشتاین متأخر بر مابعدالطبیعه و نظریه معنای رساله(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رساله منطقی-فلسفی پژوهش های فلسفی ویتگنشتاین شیء ساده نام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۷ تعداد دانلود : ۳۹۵
ویتگنشتاین متأخر در آرای دوره متقدم خود که در رساله منطقی-فلسفی ابراز شده اند بازنگری کرده است. پل هریچ در بخشی از اثر تازه خویش فرافلسفه ویتگنشتاین (2012) به تشریح و بررسی این انتقادها در پژوهش های فلسفی پرداخته است.در این مقاله می کوشم نشان دهم تصویر هریچ از نقدهای ویتگنشتاین متأخر تصویری نادرست، فاقد پشتیبانی متنی و متکی بر فرض هایی متعارض با هم است. نخست تصویری مجمل از مابعدالطبیعه رساله به ترسیم خواهم کرد. از آن پس درک هریچ از مفهوم «شیء» در رساله را توضیح خواهم داد. در بخش سوم روایت هریچ از سه ایراد (T3)، (T4) و (T6) ویتگنشتاین متأخر بر هستی شناسی رساله را توضیح خواهم داد. در نهایت به نقد تصویر هریچ خواهم پرداخت و استدلال خواهم کرد روایت وی از آرای ویتگنشتاین متأخر درباره هستی شناسی رساله به جهت شواهد متنی ضعیف و از لحاظ فلسفی نامنسجم و متناقض است.
۱۰.

نقد هریچ بر تعبیر کریپکی از مفهوم پیروی از قاعده(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هریچ کریپکی ویتگنشتاین آمایش پیروی از قاعده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۳ تعداد دانلود : ۴۱۵
پل هریچ (Paul Horwich) در کتابها و مقالاتی مختلف به نقد برهان ویتگنشتاینِ کریپکی (1982) پرداخته است. در این مقاله به یکی از پاسخ های وی به یکی از برهان های ویتگنشتاینِ کریپکی پرداخته، استدلال می کنم که دلایل او برای رد برهان ویتگنشتاینِ کریپکی کفایت نمی کنند. در بخش 2 به توضیح آرای ویتگنشتاینِ کریپکی و شکاکیت معنایی (Meaning Scepticism) خواهم پرداخت. در بخش 3 به توضیح صورتبندی هریچ از استدلال هنجارمندی ویتگنشتاینِ کریپکی، که خود آن را «استدلال راهنمایی عقلانی» (The Rational Guidance Argument) نام می دهد، خواهم پرداخت. در بخش 4 نقد هریچ بر این استدلال را بررسی خواهم کرد. چنان که خواهد آمد هریچ با پیشنهاد نسخه ای از نظریه آمایشی (Dispositional)که بر معرفی «آمایش برای تصحیح خویش» (Self-correction disposition) مبتنی است می کوشد به استدلال راهنمایی عقلانی ویتگنشتاینِ کریپکی پاسخ دهد. با بخش 5و استدلال علیه کارآمد بودن این پیشنهاد در پاسخ به ایراد هنجارمندی، مقاله را به پایان خواهم برد.
۱۱.

فرگه ویتگنشتاین و استدلال زبان خصوصی

کلیدواژه‌ها: معنا عینیت ویتگنشتاین واقع گرایی فرگه استدلال زبان خصوصی ضد واقع گرایی استدلال تبعیت از قاعده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۸۳ تعداد دانلود : ۱۴۳۳
یکی از مهم ترین موضوع هایی که ویتگنشتاین در پژوهش های فلسفی بدان پرداخته است، مسئلة زبان خصوصی است. بنا بر نظر وی کاربر زبان از آن جهت که کاربر زبان است، نمی تواند اندیشه ها، احساس ها و عواطف خود را به زبانی یکسره خصوصی و فردی بیان کند. واژه ها و جمله ها معنایی خصوصی ندارند. برهان زبان خصوصی ویتگنشتاین بر تمایز «صحیح – آنچه صحیح به نظر می آید»، استوار است. از سوی دیگر فرگه در مقالة اندیشه به سود عینیت معنا استدلال می کند. به نظر وی در بحث از مفهوم «معنا» همواره باید تمایز اندیشه از تصور را پیش چشم داشت. تصور امری کاملاً خصوصی و ذهنی، و با تصویر ذهنی در پیوند است؛ حال آنکه اندیشه، عمومی، عینی و مرتبط با معناست. ویتگنشتاین در صورتبندی استدلال زبان خصوصی اش از تلقی فرگه از معنا تأثیر پذیرفته است و با این حال، از هستی شناسی افلاطونی فرگه بر کنار بوده است. در این مقاله نخست مستقیماً به شرح استدلال زبان خصوصی ویتگشتاین خواهیم پرداخت و استدلال را از طریق استدلال تبعیت از قاعده، به عنوان کلید اصلی فهم استدلال زبان خصوصی، صورتبندی خواهیم کرد. در مرحلة بعد استدلال زبان خصوصی را در پرتو تبیین واقع گرایانه از معنا تعبیر خواهیم کرد. در گام سوم، مقاله به شرح برداشت واقع گرایانة فرگه از معنا می پردازد. در نهایت، استدلال زبان خصوصی ویتگنشتاین را با قرائت فرگه ای از معنا مقایسه خواهیم کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان