مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۰۱.
۴۰۲.
۴۰۳.
۴۰۴.
۴۰۵.
۴۰۶.
۴۰۷.
۴۰۸.
۴۰۹.
۴۱۰.
۴۱۱.
۴۱۲.
۴۱۳.
۴۱۴.
۴۱۵.
۴۱۶.
۴۱۷.
۴۱۸.
۴۱۹.
۴۲۰.
معماری
منبع:
فرهنگ رضوی سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۰
65 - 105
حوزههای تخصصی:
رسمی شدن مذهب شیعه در ایران عصر صفوی، تاثیرات زیادی بر جنبه های مختلف زندگی بالاخص فرهنگ و به تبع آن، هنر و معماری گذاشت. حکومت صفویان باعث گسترش مذهب شیعه فراتر از مرزهای ایران شدند و تاثیر زیادی بر فرهنگ و معماری دیگر کشورها داشتند. دوره صفویه ارزشمندترین دوران معماری عصر اسلامی محسوب می شود و با توجه به اعتقادات شاهان عصر صفوی به مذهب شیعه، باعث گسترش بناهای مذهبی حتی خارج از مرز و بوم این کشور همچون نجف و کربلا شده بوده اند. همچنین اقدامات شاهان صفوی در حرم اما رضا (ع) شامل طلاکاری گنبد، توسعه صحن عتیق، ساخت رواق الله وردی خان، رواق حاتم خانی، رواق توحیدخانه و ایوان ضلع غربی دارالضیافه از جمله خدمات شاهان صفوی می باشد که در ساخت تمامی این بناها نگرش های مذهبی شیعه و اعتقادات مسلمانان تاثیرگذار بوده است. پژوهش حاضر با تکیه بر رواق حاتم خانی به عنوان یکی از بناهای باشکوه عصر صفوی سعی در روشن سازی چگونگی تاثیر نگرش های شیعی در معماری و تزئینات داشته است. از این رو با بهره گیری از روش توصیفی، تحلیلی-تاریخی در پی پاسخ به سوالات، چگونگی تجلی نگرش های شیعی در معماری و تزئینات رواق حاتم خانی و چیستی مفهوم و مضامین آن ها می باشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نگرش های شیعه در شکل گیری معماری و تزئینات تاثیرگذار بوده است و هر یک بیان کننده اعتقادات حاکم بر جامعه در عصر صفوی بوده است.
نقش ستون در معماری هخامنشی و تطبیق آن با معماری مصر و یونان
کوروش کبیر مؤسس سلسله هخامنشیان در مدت سی سال پادشاهی، پس از شکست پادشاهی ماد، لیدی و فتح آسیای صغیر، حکومت خود را تا بابل، یونان و مصر گسترش داد و توانست اقوام آن ها را تحت حکومت خود درآورد و رؤسایی را که ساتراپ نامیده می شدند، بر آن ها بگمارد. این گستردگی قلمرو، باعث ایجاد آشنایی اقوام و ملل با ایرانیان به خصوص هنرمندان و صنعت گران با یکدیگر گردید و باعث تأثیر پذیری در آثار همدیگر شد. در این مقاله، سعی می شود به نقش ستون و اهمیت آن در معماری هخامنشیان و چگونگی تأثیرپذیری از معماری دیگر ملل (یونان و مصر) پرداخته شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هنر معماری هخامنشی، هنری متشکل از چندین هنر ملل دیگر از جمله یونان، مصر، آسیای صغیر و بین النهرین است که هخامنشیان با ترکیب این هنرها با یکدیگر هنری جدید به وجود آوردند. همچنین باید یادآور شد که معماری ایرانی نیز تأثیراتی بر این ملل ها و دیگر ملل داشته است. استفاده از تالار ستون دار با این شیوه که به یونان و آسیای صغیر نسبت داده می شود، کاملاً ایرانی است، زیرا که این شیوه ساختمان سازی، در یونان در قرون 5 و یا 6 پ.م وجود دارد؛ در صورتی که در ایران، این نوع کار، متعلق به قرن 9پ.م می باشد. درسایت های نوشیجان، باباجان و گودین تپه که پیش از هخامنشیان ساخته شده اند نیز این تالارها دیده شده است. در آسیای صغیر، آپادانای آلتین تپه اورارتویی یک آپادانای هخامنشی است و تاریخ آن، از تاریخ کل بنا جدیدتر می باشد و نشان می دهد که این تالار در دوره هخامنشی ساخته شده است.
مطالعه تطبیقی حس معنوی در مسجد آقا بزرگ کاشان و مسجد سلطان احمد
معماری اسلامی یکی از بزرگترین جلوه های یک حقیقت هنری در کالبد مادی به شمار می آید. معماری اسلامی به مثابه یکی از بزرگترین شاخه های هنر اسلامی توانسته است بخش عظیمی از خصوصیات هنر اسلامی را در بستر زمان و در طول دوره های گوناگون نهادینه سازد. از لحاظ تاریخی، معماری اولین هنری به شمار می آید که توانست خود را با مفاهیم اسلامی سازگار نموده و از طرف مسلمانان مورد اقبال قرار گیرد. معماری مساجد به دنبال الهام گرفتن از مفاهیم کلام الهی است تا پیوندی میان فضای مادی و محیط معنوی ایجاد کند. این پژوهش در راستای بررسی عوامل مؤثر بر انتقال و دریافت حس معنوی در دو بنای تاریخی مسجد آقا بزرگ کاشان و مسجد سلطان احمد است. این پژوهش نشان می دهد که عوامل مؤثر بر دریافت حس معنوی از این مکان ها (مسجد آقا بزرگ و مسجد سلطان احمد) به عوامل مختلفی چون ویژگی های کالبدی، ویژگی های ادراکی یا هویتی، ویژگی های عاطفی و ویژگی های رفتاری (یا وابستگی و تعلقی) بستگی دارد که موجب ارتقای دریافت حس معنوی از مکان می شود. همچنین ویژگی های کالبدی بنا در ایجاد ارتباط و معنا با ایجاد تصویر و تداعی ذهنی فرد هم بستگی دارد. علاوه بر این، کارکرد المان ها و عناصر فرمی در ساختار مساجد برای ایجاد و ارتقای حس معنوی مکان در مساجد سنتی، ارتباط مستقیمی با هویت، فضا و کارکرد همزمان عناصر نیز دارد. همچنین نقش معنوی احساس انسان و کشش بی نهایت وی از زمین سخت و بی روح به سوی بالا هم یکی از عوامل تأثیرگزار بر دریافت حس معنوی می باشد.
گونه شناسی ساباط های یزد باتکیه بر متون تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۹
117 - 146
حوزههای تخصصی:
یزدبواسطه اینکه کمتردچارفراز ونشیب های اجتماعی شده ، معماری دریک بسترآرام به استمرار وتداوم خود ادامه داده است. همچنین درمنطقه یزد با توجه به شرایط خشک آب وهوایی ، دوری جستن ازحوادث طبیعی ، فرهنگ قناعت پیشه مردمان ، خلق وخوی محافظه کار وصلح جوی حاکمان همگی باهم باعث حفظ ساختمان هایی باقدمت ایلخانی وماقبل دربافت تاریخی شده است. دست نخورده بودن بناهای قدیمی زمینه را برای مطالعات تطبیقی بین متون تاریخی وبناهای موجود تسهیل می کند. بنابراین با توجه به کاربرد زیاد ساباط درمتون تاریخی یزد و سالم بودن برخی نمونه های تاریخی، همچنین عدم انجام پژوهشی درباره گونه های ساباط های یزد، دراین مقاله به این موضوع پرداخته شده است. دراین تحقیق بدنبال آنیم که بفهمیم ساباط های مذکور درمتون تاریخی دارای چه ویژگی هایی هستند وآیا می توان آنها رادسته بندی نمود؟ روش این پژوهش تحلیلی-تاریخی و منبع اصلی آن، منابع تاریخی مانند کتاب تاریخ یزد وتاریخ جدید یزدوجامع مفیدی وجامع جعفری است. مقاله پس ازریشه شناسی واژگان ساباط وارد مطالعات تاریخی ساباط شده است. پس ازبررسی مجاورت، تزئینات، کتیبه وبانی ساباط های تاریخی وارد مبحث دسته بندی گونه های تاریخی شده است. درادامه مقاله به دلایل ونحوه شکل گیری ساباط دربخش تحلیل وبحث پرداخته است. درنهایت این مقاله به معرفی سه گونه معماری ساباط می پردازد.
تحلیل مدل الماس فرهنگی در معماری بناهای حکومتی دورۀ پهلوی اول با رویکردی انتقادی به جامعه شناسی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
55 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : معماری به مثابه اجتماعی ترین هنرها پدیده ای است که معانیِ اجتماعی، فرهنگی، آیینی و سیاسی گوناگون را از طریق محتوا و فرم بصری اش بازنمایی می کند و همزمان بر سازمان دهی ادراکات و رفتار انسان نیز اثرمی گذارد. عرصه معماری همواره جولانگاه حضور قدرت و نظام های سلطه به نیت بازنمایی اقتدار و مشروعیت بخشی به حکومتشان بوده است. این پژوهش به تحلیل انتقادی مدل جامعه شناختی«الماس فرهنگی» در تولید و ساخت معماری ابنیه حکومتی در دوره پهلوی اول می پردازد.
هدف پژوهش : هدف پژوهش در حالت کلی، واکاوی نقش کلیدی معماری در بازنماییِ مفاهیم ایدئولوژیک و بازتولیدِ قدرتِ طبقات مسلط و به صورت موردی چگونگی نظارت و تحت کنترل درآوردن فرایند تولید، توزیع و مصرف هنر (معماری) و اثرگذاری بر جامعه و فرد توسط حاکمیت دوره پهلوی اول و پاسخ به این سؤالات است که اولاً رابطه میان ساخت قدرت و تولید معماری در دوره پهلوی اول چگونه بوده است؟ و ثانیاً برپایه رویکرد انتقادی به جامعه شناسی هنر، پیوند میان عناصر تشکیل دهنده مدل الماس فرهنگی در ساخت ابنیه حکومتی دوره پهلوی اول به چه صورت است؟ روش پژوهش : پژوهش بر حسب هدف، بنیادی و بر اساس ماهیت داده ها، کیفی است. داده ها به صورت مطالعات اسنادی و نیز مطالعات میدانی اعم از مشاهدات متنی شده و مشاهدات ناب جمع آوری شده اند که به روش انتقادی و در قالبی تفسیری -تبیینی تحلیل شده اند و تلاش دارد تا ارتباط و جایگاه آن ها را در مدل الماس فرهنگی و پیوندشان با مدیریت قدرت و سلطه در رژیم پهلوی اول بررسی کند. نتیجه گیری : نتایج پژوهش بیانگرِ این نکته است که رژیم پهلوی اول با کنترل و نظارت بر تولید و توزیع معماری و حمایت از هنری که ایدئولوژی های حاکمیت را بازنمایی کند، از رهگذر گفتمان ملی گرایی و ناسیونالیسم باستان گرا تلاش داشت تا با یکپارچه سازی جامعه، به کنترل خوانش مخاطبان از آثار معماری بپردازد و به میانجی گری معماری، مشروعیت خود را در جامعه نهادینه و قدرت خود را به صورت امری هژمونیک تحکیم، تقویت و بازتولید کند.
بازنمایی فضای معماری در سینما با رویکرد پدیدارشناسی (نمونه موردی: فیلم نوستالژیا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اسفند ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
21 - 32
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: میان معماری و سینما پیوند تاریخی و اجتماعی موثقی وجود دارد. سینما به عنوان هنر هفتم، برآیند سایر هنرها از جمله ادبیات، تئاتر، نقاشی و معماری است. در این میان، معماری پررنگ تر از سایر فرم های هنری در سینما نقش ایفا می کند. سینما این امکان را به بشر داد تا پدیده ها و واقعیت ها را از زاویه دید و منظری تازه تجربه کنند. احتمال آن که فیلم بتواند «تجربه مستقیم از فضا ی زیسته » را گشوده و افشا کند، مولفه ای است که از منظر معماری، ارزش بررسی کردن را دارد. رسانه سینما، به ویژه فیلم های خودزیست نامه، از جهت بازنمایی فضا ی زیسته و خاطره تجربه آن فضا از نگاه کارگردان در درک مکانیسم حافظه فضایی، در ذهن مخاطبان و معماران حائز اهمیت می باشند. فیلم های آندری تارکوفسکی، از زندگی نامه خود کارگردان نشئت گرفته اند و شعر وجودی زیستن وی را بیان می کنند؛ فیلم نوستالژیا، به عنوان نمونه موردی در نظر گرفته شده است. پرسش پژوهش، مطرح می کند که چگونه معنا و حافظه فضایی از طریق رسانه فیلم خودزیست نامه نوستالژیای آندری تارکوفسکی (فیلم به عنوان بازنمایی بصری مکان زیست شده) انتقال داده می شود ؟
هدف پژوهش: در این پژوهش، هدف بررسی معنا و حافظه فضایی فضا های زیسته در فیلم خودزیست نامه نوستالژیا، از منظر پدیدارشناسی می باشد.روش پژوهش: روش تحقیق از نوع کیفی و روش توصیفی-تحلیلی و پدیدارشناسی است. که از منظر پدیدارشناسی، نه از گزیده مصاحبه ها بلکه از تصاویر متحرک فیلم های سینمایی نشئت گرفته است. مطالعه کنونی فیلم از نوع « پدیدارشناسی توصیفی بصری» از تجربه فضا است.نتیجه گیری: بررسی ها نشان می دهند با خوانش پدیدارشناسانه معماری از طریق رسانه سینما، در فیلم خودزیست نامه نوستالژیا اثر آندری تارکوفسکی، زمانی که فیلم ساز به درک عمیقی از فضا و معماری رسیده و فضای فیلم حاصل تجربیات زیسته وی باشد، این معانی توسط مخاطب درک، رمزگشایی و تجربه می شوند. فیلم نوستالژیا، درباره حس دلتنگی و اشتیاق برای خانه دوران کودکی است، خانه به عنوان اولین مکان تجربه شده در کودکی، همواره در حافظه فضایی فرد ماندگار خواهد بود و نگرش بعدی به فضا ها تا حدی بستگی به این نگرش اولیه دارد. با نگاهی به فیلم نوستالژیا، درخشش شاعرانه ناب تصاویر معماری تارکوفسکی، درمانی برای زبان الکن معماری دوران معاصر است که فارغ از گستره وسیع احساسات بشری است.
مرتبه بندی معماری متناسب با ساختار وجودی انسان بر اساس آموزه های قرآن و حکمت اسلامی
حوزههای تخصصی:
معماری پدید ه ای در ارتباط با انسان است و می بایست متناسب با وی محقّق شود، از این رو پرداختن به موضوع انسان به عنوان معرفت پایه در این دانش، امری انکارناپذیر می نماید. در این خصوص فهم مراتب معماری در ارتباط با مراتب وجودی انسان اهمیت بسیار می یابد. از سویی، از آنجایی که تعریف از انسان و تلقّیات از وی گاه بسیار متفاوت می نمُاید، تفاوت در درک از معماری نیز بسیار طبیعی خواهد بود. از این منظر مقاله حاضر به شناخت ماهیت انسان مبتنی بر آموز ههای قرآ ن مجید و حکمت اسلامی به عنوان نظام معرفتی حاکم بر پژوهش می پردازد و رابطه حاصل این شناخت را در ارتباط با معماری در درجات مختلف مورد بازشناسی قرار می دهد که این امر به مرتبه بندی معماری متناسب با ساختار وجودشناسانه انسان می انجامد. در این مقاله، ساختار وجودی انسان در سه ساحت طبیعت، غریزه و فطرت و در سه مرتبه وجودی جسم، روح و نفس ترسیم می گردد و معماری در تناظر با این ساحات و مراتب، سطح بندی می شود تا به مراتبی نظیر بنا، سرپناه، محیط، فضا و مکان دست یابد.
بررسی روش و راهبردهای تحقیق در مطالعات میان رشته ای قرآن کریم (نمونه موردی: ارتباط معماری با قرآن کریم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اساسی ترین مباحث مطالعات میان رشته ای دریافت روش شناسی تحقیق و راهبردهای نحوه تطبیق دو رشته با یکدیگر است؛ این مسئله هنگامی اهمیت بیشتری پیدا می کند که درباره تطبیق یک رشته با مفاهیم قرآن کریم باشد. اخیراً بسیاری از معماران، علاقه مند به تحقیق و شناخت جایگاه معماری و کلیدواژه های آن در قرآن کریم می باشند و لذا در اینجاست که آشنایی با روش های تحقیق در این زمینه اجتناب ناپذیر است. این مقاله با رویکرد بررسی روش و راهبردهای تحقیق در مطالعات بین رشته معماری و قرآن کریم شکل گرفته و برای این کار علاوه بر بررسی مطالعات سایر پژوهشگران در این زمینه به تحقیقاتی که به طور ویژه به معماری و قرآن کریم پرداخته اند و ارزیابی روش شناسی آنها، توجه شده است؛ نتایج پژوهش نشان می دهد چنانچه در رشته معماری پژوهشی بین رشته ای با قرآن کریم انجام شود، روش تحقیق آن از نوع کیفی و توصیفی- تحلیلی است، به شکلی که متغیر قرآن ثابت است و دست کاری نمی شود و تنها محقق در آن به توصیف و تفسیر آیات می پردازد و کلیدواژه های موردنظر تحقیق را در آیات قرآن می یابد و جایگاه آنها را در قرآن مشخص و بر اساس ویژگی های مشخص شده به نقش قرآنی کلیدواژه ها را پی می برد. به منظور سهولت و دقت کار، محقق از راهبردهای آیه محور و سیاق محور در پژوهش استفاده می کند که متناسب با موضوع، کلیدواژه های متناظر در قرآن انتخاب می شود و سپس تعدادی از آیات قرآن که در آنها کلیدواژه های محقق و مشتقات آن ذکر شده انتخاب و در آنها تدبر می گردد؛ در ضمن راهبردهای مذکور محدودیت ها و مشکلاتی را در بردارند که در این مقاله به آن پرداخته می شود.
ظرفیت های معماری متناسب با مفهوم کیفیت زندگی انسان در قرآن
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر پیرامون موضوعی بین رشته ای در ارتباط مفاهیم پایه در دانش معماری با آموزه های قرآن کریم است. از نظر این مقاله، مهم ترین داعیه یک اثر معماری، ارتقای سطح کیفی زندگی آدمی است و معماری کیفیت های خود را از کیفیت زندگی انسان دریافت می کند؛ ازآنجایی که کیفیت زندگی انسان، ابعاد مختلف معنایی خود را از نظام معرفتی معماران نسبت به مفهوم انسان و زندگی شایسته او اخذ می نماید، طرح نسبت «معماری» و «کیفیت زندگی انسان» در یک پژوهش، بدون توجه به نظام معرفتی افراد در دریافت از این دو مفهوم ممکن نیست. بر اساس مفروضات مقاله، بهترین و کارآمدترین نظام های معرفتی، نظام معرفتی اسلام در قالب آموزه های قرآن بوده که بر پایه وجود فطرت در آدمی طرح ریزی شده است و «حیات طیّبه»، مبنای بنیادین کیفیت زندگی در آن به شمار می رود؛ بنابراین این پرسش که آموزه های قرآن کریم به مثابه نظام معرفتی چه نقطه نظراتی درخصوص کیفیت زندگی انسان دارد و این نکات چگونه در معماری قابل پیگیری هستند، مهم ترین مسائل پژوهش قلمداد می گردند. در این راستا هدف این بوده است تا با طرح امکان پژوهش بین رشته ای، مسائل معماری به همراه تحلیل مواضع نظری قرآن کریم نسبت به موضوع انسان و زندگی وی انجام پذیرد؛ لذا موضوع «انسان شناسی» به مثابه معرفت پایه در دانش معماری معرفی شده که به شناخت زندگی انسان مبتنی بر آن منجر می شود و سرانجام ابعاد «کیفیت زندگی انسان» به عنوان دغدغه محوری رشته معماری مورد بازشناسی قرار گرفته اند. سرفصل عمده مطالعات بدین شرح بوده است: ابتدا ماهیت و هویت و منزلت انسان از منظر شریف قرآن مورد بررسی واقع شده است. سپس با تأمل بر ابعاد مختلف زندگی انسان در هستی، مراتب حیات آدمی متناظر با مراتب وجودی او معرفی و نهایتاً در تناظر با ظرفیت های معماری، بر درک صحیح نسبت ابعاد کیفی معماری در آیینه کیفیت زندگی انسان مؤثر و راهگشا بوده است.
دوره اول تل آتشی، فرهنگ نوسنگی پیش از سفال و معماری آن در چشم انداز جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تل آتشی استقراری دارای آثار فرهنگ نوسنگی پیش از سفال در جنوب شرق ایران است. این استقرار در حدود 30 کیلومتری شرق شهر جدید بم و در کناره غربی لوت جنوبی واقع شده است. امروزه لوت جنوبی یکی از خشک ترین کویرهای کره زمین است اما وجود آثار گسترده در این ناحیه نشان می دهد که احتمالاً چشم انداز طبیعی منطقه در پیش از تاریخ با زمان معاصر تفاوت داشته است. پژوهش باستان شناختی در تل آتشی طی چند مرحله شامل بازدیدهای مقدماتی، بررسی های باستان شناسی، نمونه برداری و لایه نگاری انجام شده است. یافته های باستان شناسی، اکثرِ معرف های فرهنگ نوسنگی پیش از سفال شامل ساختارهای معماری در بافتار اصلی، ابزارها و دستینه های سنگی، پیکره ها، اشیاء گلی و ظروف سنگی را نشان داده است. این مقاله یافته ها و داده های باستان شناسی دوره اول استقرار در تل آتشی را ارائه می کند. براساس لایه نگاری انجام شده دوره اول شامل یازده مرحله است. کف های استقراری به دلیل محوریت موضوع معماری مبنای تفکیک مراحل قرار داده شده اند. چشم انداز طبیعی منطقه و تاثیر آن بر معماری دوره اول استقرار موضوع بحث و بررسی مقاله است. دوره اول تل آتشی معرف فرهنگ نوسنگی پیش از سفال در جنوب شرق ایران است. این فرهنگ تا کنون ناشناخته بوده است. در توالی فرهنگ های پیش از تاریخ جنوب شرق ایران دوره اول استقرار در تل آتشی به عنوان فرهنگ پیش از سفال قبل از لایه صفر در تل ابلیس در نظر گرفته می شود. گاه نگاری پیشنهادی برای این دوره سده های پایانی هزاره ششم و نیمه اول هزاره پنجم پیش از میلاد است.
بررسی انسان شناختی تنوع فضایی مطلوب از منظر ساکنان خانه های شهری تهران، البرز و قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان شناسی فضای خانگی یکی از حوزه های جدید انسان شناسی فرهنگی است که توجه خود را به خانه های عموم مردم و ارتباط آنها با فرهنگ و نیازهای ساکنانشان معطوف می سازد. پژوهش حاضر، ذیل این حوزه از دانش، قصد بررسی تعدادی از خانه های شهری ایران را از منظر ساکنانشان دارد، ساکنانی که عموما در طراحی و ساخت خانه خود مشارکتی نداشته اند به همین دلیل، با شکافی بین تصاویر مطلوب ذهنی و فضای واقعی مواجه خواهند بود. پرسش اصلی در این مقاله، چیستی گوناگونی فضایی مطلوب ساکنان و بررسی فضاهایی است که در اختیار دارند. به این منظور و با حرکت از مفهوم ”محیط های پاسخ ده“ در ادبیات شهرسازی، تعریف هایدگر از سکونت و نیز آموزه های آموس راپاپورت درباره ارتباط ذهن و فرهنگ با امرِ ساختن؛ مسئله، صورت بندی و برای عملیاتی سازی پژوهش نیز، یک گروه خویشاوندی ساکن در استان های تهران، البرز و قزوین، انتخاب شدند. 6 خانواده، به همراه فضاهای تحت سکونتشان، با روش کیفی مورد مطالعه قرار گرفته اند. نتیجه پژوهش، تهیه الگویی فرهنگی برای گوناگونی یا تنوع فضایی است که نشان می دهد که خانه های ساخته شده بین سال های 70-50 همچنان به لحاظ فرهنگی، پاسخگوی نیازهای ساکنانشان هستند. در مقابل، خانه های ساخته شده در دهه اخیر؛ که عموما مهندسی ساز و دارای نقشه های طراحی هستند؛ مطلوبیتی به مراتب پایین تر دارند.
معناسازی برای خانه؛ زندگی روزمره تهران در فیلم های سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنا، مدلول و مضمون هر چیز است و تداعی ای که در پس آن برای ذهن ایجاد می شود. هدف پژوهش حاضر، یافتن معنای خانه و مؤلفه های شکل دهنده آن در زندگی روزمره زیست کنندگان خانه است. مقاله حاضر سعی دارد بر همین مبنا و با مطالعه خانه های بازنمایی شده در چهار فیلم سینمایی مربوط به تهران که طی سال های 1391-1387 در شبکه سینمای خانگی توزیع شده اند، فرآیند معناسازی برای خانه و مؤلفه های اصلی آن را استخراج کند. به این منظور، فیلم های «سر به مهر»، «حوالی اتوبان»، «سعادت آباد» و «اینجا بدون من» انتخاب و با روش گراندد تئوری، مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج پژوهش، گویای آن است که نظام معناساز برای خانه، در تجربه تهران روایت شده در فیلم ها متشکل از پنج مؤلفه «ادراک حسی»، «نشانه ها و نمادها»، «روابط اجتماعی»، «مالکیت» و نیز «کالبد» است. فضا زمانی معنای خانه را می پذیرد که اولاً، واجد ارتباطاتی با مؤلفه های مذکور باشد و دوما این ارتباط، در اشکال مثبت و نه نابهنجار آن تجربه شود. پژوهش همچنین گویای آن است که در نظام ارائه شده، روابط اجتماعی و کیفیت آن، بیش از سایر مؤلفه ها در فرآیند معناسازی برای خانه ایفای نقش می کند. این روابط چه در قالب مناسک و چه در قالب الگوهای زندگی روزمره می توانند معنا را برای خانه، ایجاد و در آن انباشت کنند. در مقابل، نقش کالبد معمارانه، کمتر تصویر شده و تأکید به جای فضای ثابت بر فضاهای نیمه ثابت است.
زیستگاه های کوچ نشینی کهگیلویه در دوران اسلامی (مطالعه موردی محوطه دلی یاسیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه کهگیلویه به دلیل قرارگیری در بین ارتفاعات کوهستانی زاگرس جنوب غربی و سواحل جنوبی ایران از زیست بوم و اقلیم منحصر به فردی برخوردار است به گونه ای که شکل گیری استقرارها و شیوه های معماری ارتباط نزدیکی با زیست بوم و اقلیم منطقه داشته است. یکی از محوطه های تاریخی منطقه کهگیلویه، محوطه دلی یاسیر است که بر اساس منابع تاریخی محوطه ای از سده های متأخر اسلامی است که حدود هزار خانه از ترک ها در آنجا ساکن و کوچ نشین بوده اند. در این پژوهش سعی خواهیم کرد پی ببریم که 1) گاهنگاری محوطه تاریخی دل ی یاسیر بر اساس شواهد باستان شناختی چگونه است؟ 2) داده های باستان شناختی محوطه دلی یاسیر تا چه حد با زندگی کوچ نشینی و منابع تاریخی همخوانی دارند؟ تعیین گاهنگاری نسبی محوطه، بیان جزئیات معماری، مطالعه تأثیر محیط زیست بر معیشت و معماری دلی یاسیر و سنجش داده های باستان شناختی با زندگی کوچ نشینی معاصر از مهم ترین اهداف این پژوهش است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و نتایج این پژوهش با بهره بردن از داده های باستان شناختی، قوم نگاری و منابع نوشتاری کهن انجام شده است. مهم ترین ویژگی های معماری این محوطه استفاده از ستون های سنگی یکپارچه با پایه ستون های مربع شکل، استفاده از قلوه سنگ ها و تخته سنگ های بزرگ و کوچک به صورت خشکه چین برای دیوارچینی است. بر اساس مطالعه داده های باستان شناختی چون معماری، سفال های سطحی و سنگ قبرها و منابع تاریخی، محوطه دلی یاسیر یکی از مهم ترین محوطه های کوچ نشینی در سده های میانه و متأخر اسلامی است و داده های باستان شناختی چون سنگ ساب، هاون، آسیاب و سازه های معماری کوچ نشینی معاصر، از مهم ترین شواهد مرتبط با زندگی کوچ نشینی و معیشت در این محوطه تاریخی است.
هنر شیعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است با رویکرد جامعه شناسی هنر نگاهی به عناصر شیعی در هنرهای متفاوت ایرانی اسلامی افکنده شود و تاریخ و نحوه ی ظهور آنها و نیز عوامل اجتماعی موثر بر این ظهور مطالعه شود. یافته های مقاله نشان می دهد به تناسب نوع حکومت های اسلامی، اعم از شیعی و غیر شیعی در دوره های گوناگون، شیوه نمایش عناصر شیعی در هنر تغییر کرده است. هنگامی که شیعیان دچار محدودیت بودند این عناصر کمتر بوده و هنگامی که خود حکومت را به دست گرفته اند، این عناصر افزایش داشته اند. مقاله با تکیه بر عناصر محتوایی هنر شیعی نشان می دهد که چگونه باورها و آموزه های مذهب شیعه در هنر آن، به خصوص معماری و کتیبه نگاری، متجلی شده است. در پایان پیشنهاد می شود برای شناخت هنر شیعی یا هنر ملهم از شیعه، هم هنرهای رسمی و هم هنرهای مردمی و عامه پسند شیعی بررسی شود.
نقش فضای نیمه باز در ساختار و معماری بناهای بومی بندر لنگه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر نقش و جایگاه فضای نیمه باز در ساختار و معماری بناهای بومی بندرلنگه از دیدگاه متخصصان و شهروندان مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. هدف کلی از پژوهش حاضر، شناخت فضای نیمه باز در ایجاد بستری جهت حفظ هویت و ارزش های این چنین فضاها می باشد که تاکنون به صورت جز به جز به بررسی ساختاری و عملکردی آن پرداخته نشده است. روش پژوهش در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی، بر مبنای استدلال منطقی و با استفاده از راهبرد ترکیبی (کیفی- کمی) می باشد. این مطالعه به صورت موردی در بافت سنتی بندرلنگه و با انتخاب 64 بنای قدیمی که قدمت آن ها به بیش از 50 سال برمی گردد، توسط جامعه آماری که شامل 120 نفر ازجمله کسانی که یا در بناهایی با فضای نیمه زندگی می کنند و یا در حال رفت و آمد در این گونه فضاها هستند و همچنین با رویکرد کیفی به روش نمونه گیری نور به وسیله دستگاه نورسنجی CEM/DT-856A و دما به وسیله دستگاه دماسنجی Temperature/HTC-1 صورت گرفته است که با توجه به بررسی های معماری (جهت های قرارگیری، ایوان ها و ارتباط های فضایی)، ساختاری (تزئینات، روزن ها، طاق نماها، سرستون ها و هندریل ها)، دما و نور، میزان وابستگی رضایتمندی و معنادار ساکنان بافت قدیم و جدید در ایجاد محیطی مناسب برای کاربران این گونه بناهای سنتی مشخص می شود که با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که با باززنده سازی و بررسی هویت تاریخی فضای نیمه باز در بین بناهای سنتی بتوان به حفظ ارزش های این چنین فضاها در معماری بومی پرداخت.
معنابخشی عبادی نور طبیعی در فضاهای معماری دو فیلم "نور زمستانی"برگمن و "پری" مهرجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نور طبیعی پدیده ای است که منشاء اصلی آن خورشید و ستارگان می باشد. فلاسفه و دانشمندان بر این اعتقادند که نور روحانی و معنوی علاوه جنبه مادی خود، در بعد معنوی نیز، به دلیل خاصیتی غیرفیزیکی به عنوان نوعی رابط معنوی میان خدا و انسان محسوب می گردد. در این مقاله که روش تحقیق در آن از نوع توصیفی- تحلیلی و تطبیقی می باشد، ضمن تحلیل نحوه استفاده از نور طبیعی در معماری دو فیلم "نور زمستانی" ساخته برگمن و "پری" ساخته مهرجویی، معنابخشی عبادی نور در این فیلم ها مورد بررسی قرار می گیرد. پری، فیلمی ایرانی و بر پایه مکتب اشراق و سلوک عرفان شرقی، داستان دختری دانشجو است که در مرتبه طی طریق می باشد. فیلم نور زمستانی نیز، منبعث از اندیشه دینی و انسانی غربی، داستان کشیشی است که پس از مرگ همسرش که بسیار به او علاقه مند بوده است، دچار تردید در ایمان خود می شود. آنچه محور اصلی این مقاله را شامل می شود، استفاده از نور طبیعی به عنوان یک عنصر معنوی در معنابخشی به فضاهای معماری این دو فیلم می باشد که در این فضاها، انسان با نمادهای ناپیدا و پدیده های متفاوت، از جمله نور معنا می یابد.
بررسی متقابل ساختار ذهنی آهسته گام در فضای معماری و سینما از منظر ژاک لاکان؛ نمونه موردی: فیلم دودسکادن کوروساوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به نیازهای روحی و فکری آهسته گام ها که همان عقب ماندگان ذهنی هستند، همیشه جزء لاینفک طراحی برای آهسته گام ها بوده است. این پژوهش به تحلیل فضاهای معماری فیلم دودسکادن ساخته سال 1970 به کارگردانی کوروساوا می پردازد و بر مبنای سه نظم بنیادین ژاک لاکان: امر خیالی، نمادین و واقعی از منظر آهسته گامی به نام روکوچان به تحلیل فضاهای معماری صحنه های این فیلم می پردازد. به عنوان روشی مناسب جهت ایجاد ارتباط بین آنچه روکوچان تصور می کند و نماد هایی که در ذهن افراد جامعه اش بوجود می آید. کوروساوا بر اساس ذهن بیمار و دیوانه و عقب مانده زاغه نشینان از منظر سه نظم بنیادین لاکانی امر واقعی، خیالین و نمادین را با واقعیت هایی که در جامعه کوچک زاغه نشینی در فقر و هراس و مرگ هستند را با تقابل روکوچان و جامعه اش در سرتا سر فیلم در فضا های خاص معماری به تصویر می کشد. روش تحقیق در این پژوهش بصورت تحلیلی، توصیفی با ترکیبی از روش تحقیق کمی (از تئوری به نمونه)و روش تحقیق کیفی (از نمونه به تئوری) است.کوروساوا در ارائه فضاهای معماری بر اساس سه نظم بنیادین، امر خیالی، نمادین و واقعی عموماً موفق عمل نموده بجز بخش هایی که به امر خیالی مربوط می شود، که بصورت تصنعی شکل گرفته است.
بررسی کتیبه های مسجد- مدرسه ی شهید مطهری (سپهسالار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۸
49 - 58
حوزههای تخصصی:
مجموعه ی سپهسالار، شامل مسجد و مدرسه، دارای زنجیره ای از تزیینات هنر و معماری دوران قاجار، بویژه در زمینه ی کاشیکاری، نقاشی، کتیبه نگاری، گچ بری و هنرهای مرتبط با چوب و درودگری است. این مجموعه را حسین خان ملقب به سپهسالار (1241 1298 ه . ق) با استفاده از اموال شخصی خود و به کارگیری معماران و هنرمندان بنام و طراز اول زمان، احداث و وقف نمود. کتیبه های بکار رفته در مجموعه، همراه با کاشیکاری های رنگارنگ، علاوه بر پیام و محتوای مذهبی، اعتقادی و تاریخی، جلوه ای درخشان را نمایان می کند که توسط هنرمندان و خوشنویسان برجسته ای چون میرزا غلامرضا اصفهانی به انجام رسیده است. خط غالب در بنا، نستعلیق است که از آن به عنوان رایج ترین خط در دوره ی قاجار یاد می شود. البته از خطوط دیگری چون ثلث و کوفی معقلی نیز استفاده شده است. بنا، طی ادوار بعد نیز توسط استادکاران هر عصر، مورد مرمت و هنرنمایی قرار گرفته که ازجمله آخرین آنها که نامشان نیز بر دیوارهای مجموعه ثبت گردیده، مرحوم حسین لرزاده است. این پژوهش به دو روش میدانی و کتابخانه ای انجام گرفته است. البته اساس تحقیق را بررسی های میدانی تشکیل می-دهد؛ به این صورت که از مجموعه به طور مکرر بازدید و قسمت های مختلف آن بویژه کتیبه ها عکس برداری شد و سپس اقدام به خواندن کتیبه ها گردید.
تزیینات وابسته به معماری امام زاده های شهرستان دماوند استان تهران؛ نمونه موردی: امام زاده شمس الدین محمد (ع) دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۱ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
41 - 52
حوزههای تخصصی:
تزیینات به کار رفته در امام زاده ها یکی از بارزترین جلوه های فرهنگ اسلامی و نمایشگر گویای فضای معنوی است. روش انجام تحقیق بر مبنای ماهیت توصیفی تحلیلی بوده است و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت ترکیبی (کتابخانه ای و میدانی) مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است، 39 امام زاده حوزه عملکرد اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان دماوند استان تهران است. روش نمونه گیری به شکل غیرتصادفی (انتخابی) و تعداد نمونه کلیه تزیینات امام زاده شمس الدین محمد (ع) است و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز کیفی و کمی است. در این پژوهش ابتدا مطالب پایه در خصوص بناهای مذهبی و انواع تزیینات در ایران و رشته های صنایع دستی پرداخته شده است سپس تزیینات وابسته به معماری امام زاده های شهرستان دماوند دسته بندی شد (7 دسته) و کلیه تزیینات هریک از امام زاده ها در جدولی آورده شده است و به عنوان نمونه تزیینات امام زاده شمس الدین محمد (ع) بررسی گردید. این امام زاده در جایگاه دوم تنوع تزیینات بعد از امام زاده هاشم (ع) قرار دارد. دستاوردهای مقاله نشان می دهد که تزیینات وابسته به معماری امام زاده ها ضمن ارائه زیبایی های کالبدی تجلی نگرش های مذهبی و آیینی تشیع بوده و زیبایی های کالبدی و فراکالبدی منجر به قداست مکان معماری در نزد مردم مسلمان منطقه در ادوار تاریخی تا عصر حاضر شده است.
تأثیر فرهنگ جامعه و کارکرد اثر در شکل گیری کالبد و تزیینات معماری در بناهای زندیه با نگاهی بر عمارت دیوانخانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
27 - 34
حوزههای تخصصی:
در دوران زند، کریم خان به عنوان حاکمی مردمی، در معماری به دنبال دستیابی به اسلوبی بود که جنبه های اجتماعی داشته باشد و با این دیدگاه ساخت و تزیینات بناها در این دوره بسیار تنوع می یابد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی و تحلیل معماری کالبد و تزیینات وابسته به آن با نگاهی به عمارت دیوانخانه زندیه است و در پی پاسخ به این سوال که طراحی سازه و تزیینات چگونه با توجه به کارکرد اثر و فرهنگ انتخاب شده است و نقش اجتماع در شکل گیری طرح معماری و تزیینات اثر چگونه است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی است و یافته های حاصل شده بیان میدارد که در این دوران فرهنگ جامعه و نگاه حکومت در پی ایجاد نگاهی عدالت محور و مردمی بوده که این دیدگاه در طراحی معماری و تزیینات وابسته به آن و کارکرد بخشی به اثر تاثیر داشته است. در بنای دیوانخانه با کاربری دادگستری، تمامی عناصر معماری و تزیینات جهت نمایش ویژگی های کارکرد بنا و روح حاکم بر فرهنگ جامعه گزینش شده است. بنابراین می توان اذعان داشت ریشه های فرهنگی جامعه و نگاه حکومتی در دوران زندیه، به طور خاص، در طراحی سازه و تزیینات بکار گرفته شده است.