مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مطلوبیت
حوزه های تخصصی:
حرکت به سمت سیستم های اطلاعات جغرافیایی مکانمند- زمانمند از برجسته ترین پژوهش ها در زمینة سیستم های اطلاعات جغرافیایی است. در این سیستم ها تغییرات مکانی و زمانی بر روی داده ها، هم زمان با وقوع، باید به نحوی در سیستم منعکس و بر روی مدل های مربوط اعمال شود. یکی از راه های به دست آوردن تغییرات، استفاده از روش های تعیین موقعیت متحرک است. اما انتخاب روش تعیین موقعیت مناسب، تابع عوامل مؤثرِ بیشماری است که در نظر نگرفتن هرکدام از آن ها موجب محدود شدن استفاده از سیستم و در نهایت ضعف اجرایی آن خواهد شد. در این تحقیق روش های تعیین موقعیت متحرک ارزیابی شده است و از این میان، تعدادی که قابلیت اجرایی در کشور داشته و متداول اند، جهت انتخاب دقیق تر مورد بحث قرار گرفته اند. پس از آن مناسب ترین روش تعیین موقعیت در ایران معرّفی شده و براساس آن، یک سیستم اطلاعات جغرافیایی مکانمند- زمانمند نمونه طراحی و اجرا شده است. این سیستم به طور کامل از سوی مؤلفان طراحی و اجرا شده و دارای قابلیت های ویرایشی، تناظریابی نقشه ای و تجزیه و تحلیل مسیریابی مکانمند- زمانمند براساس کمترین فاصله و زمان دسترسی ممکن بین دو نقطه است.
تاثیر ریسک های قیمت و تولید بر وضعیت گوشت مرغ و گاو در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه وضعیت تولید گوشت مرغ و گاو در استان فارس با توجه به مخاطرات هم زمان ناشی از قیمت و تولید این محصولات بر اساس روش موآویا آلقالیس بررسی و تحلیل شد. در این روش نیازی به شناسایی ویژگی های تابع تولید و برآورد آن نیست و برای تحمین توابع مطلوبیت مستقیم و غیرمستقیم قابل استفاده است. معادلات تخمینی برای دو فرم معمول ریسک تولید (جمع پذیر و ضرب پذیر) استخراج و نتایج مقایسه شد. داده های مورد نیاز شامل داده های سری زمانی ماهیانه ی تولید و قیمت گوشت مرغ و گاو و همین طور قیمت نهاده های اساسی برای تولید این محصولات برای سال های 1380 تا 1385 می باشد. نتایج مطالعه نشان داد که با افزایش ریسک های قیمت و تولید، مقدار تولید گوشت مرغ در دوره مورد بررسی بر اساس هر دو الگوی ریسک جمع پذیر و ضرب پذیر کاهش یافته است. در حالی که با افزایش ریسک قیمت و تولید، مقدار تولید گوشت گاو بر اساس الگوی ضرب پذیر در تمام دوره کاهش ولی بر اساس الگوی جمع پذیر در برخی ماه ها کاهش و در برخی ماه ها افزایش یافته است. برای گوشت مرغ، بر اساس هر دو الگو با افزایش قیمت، تولید کاهش یافته است. در واقع افزایش در ریسک قیمت و تولید، باعث شده که افزایش قیمت در مواردی نه تنها انگیزه برای افزایش تولید بیش تر را فراهم نکند، بلکه کاهش تولید را هم سبب شود. برای گوشت گاو، بر اساس هر دو الگو با افزایش قیمت، تولید افزایش یافته و این مطلب سازگار با تئوری است. به منظور کاهش نبود حتمیت قیمت و تولید، فراهم کردن بستر لازم برای تهیه قراردادهای قیمت گذاری فروش گوشت مرغ و گاو و خرید نهاده های اساسی برای تولید این محصولات قبل از تولید و هنگام تصمیم گیری برای تولید از طریق شرکت های بیمه گر توصیه می شود. هم چنین آموزش اعضای تعاونی های مرغداری و گاوداری می تواند برای فعالیت در زمینه بازاریابی این محصول و تنظیم بازار مفید باشد. از طرف دیگر دولت باید از واردات برنامه ریزی نشده که باعث افزایش ریسک برای تولیدکنندگان می شود، خودداری کند
مفاهیم لذت و سعادت در اقتصاد اسلامی(با رویکرد شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقاضای بازار اسلامی در مقایسه با بازار رقابت کامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزشهای فرهنگ غرب به روشهای گوناگون و ظریفی با علم اقتصاد درآمیخته است. این ارزشها نقش تعیین کننده ای در نظریه ها دارند. از آموزه ها و راهبردهای اسلامی دربارة تقاضا می توان سه اصل رعایت ارزشها، تقدیر معیشت (تخصیص بهینه منابع) و اخوت و برادری (تکافل اجتماعی) را اصطیاد کرد.
موضوعات اقتصادی گرچه پذیرای روشهای جدید هستند، ولی می توان با توجه به اصول حاکم بر رفتار انسان اقتصادی مسلمان، با قدری تغییر در مفاهیم ادبیات اقتصاد سرمایه داری و بسط آنها، مباحث را ارائه کرد.
اصل تکافل اجتماعی، صرفه جویی و ممنوعیت خوشگذرانی در حد اتراف (اصل تخصیص بهینه منابع) موجب می شود افراد به سمت کالاهای ضروری گرایش یافته و این کالاها در طیف خاصی قرار گیرند و دامنه وسیعی نداشته باشند. به عبارت دیگر، کالاهای ضروری افراد مختلف جامعه و طبقات مختلف درآمدی تقریباً به سمت کالاهای خاص میل کند. با ثبات سایر شرایط، سطح زیر منحنی تقاضای فرد مسلمان نسبت به سطح زیر منحنی تقاضای فرد غیر مسلمان کمتر، اما سطح زیر منحنی تقاضا در بازار اسلامی نسبت به رقابت کامل بیشتر خواهد بود. اگر افزایش قیمت، قدرت خرید مصرف کننده را از مقدار حداقل معیشت کمتر کند، در اینجا اثر درآمدی از طریق انفاقات به وسیله افراد با درآمد بالاتر یا دولت اسلامی تا رسیدن به سطح مطلوب ترجیحاً جبران می شود. به عبارت دیگر، اثر درآمدی در دو سطح قیمت، محدود به کرانه بالا (اسراف) و کرانه پایین (حداقل معیشت) می باشد.
فردگرایی به مثابه مطلوبیت های افراد در تابع رفاه اجتماعی از منظر اسلام و لیبرالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با استنتاج از منابع کتابخانه ای و استفاده از استنتاجات عقلی و دینی درصدد پاسخ به این سؤال است که در توابع رفاه اجتماعی مبتنی بر اعتقادات اسلام و لیبرالیسم تا چه اندازه به مطلوبیت های افراد جامعه بها داده می شود؟ به دیگر سخن، تأثیر توزیعی از مصادیق رفاهی مانند کالاها و خدمات در افزایش رفاه اجتماعی، تا چه حد به خواست، مطلوبیت و ترجیحات افراد از آن مصادیق رفاهی بستگی دارد؟ در این پژوهش، این معنا که در تابع رفاه به نوعی فردگرایی شهرت دارد، ابتدا در توابع رفاه مبتنی بر اندیشه لیبرالیسم، همانند توابع مطلوبیت گراها، رالز و آمارتیاسن و سپس در تابع رفاه مبتنی بر اندیشه اسلام مورد بررسی قرار می گیرد. حاصل این پژوهش آن است که همه توابع لیبرالیستی یادشده، به گونه ای تنها بر نقش مطلوبیت های افراد تأکید دارند. از نظرگاه این توابع، تنها در صورتی رفاه اجتماعی افزایش می یابد که مصادیق رفاهی از مجرای خواست و رضایت افراد جامعه عبور کنند؛ اما در تابع رفاه مبتنی بر مبانی اسلامی که هدف نهایی تقرب به خداوند متعال است، تنها آنچه انسان ها را در این مسیر توانمند می سازد در افزایش رفاه اجتماعی نیز تأثیر دارد. بدیهی است از میان مطلوبیت ها نیز تنها آن هایی که بتوانند چنین نقشی را ایفا کنند در تابع رفاه اجتماعی حضور خواهند داشت.
اخلاق، عقلانیت و مسئلة نظم در علم اقتصاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم اقتصاد نئوکلاسیکی متعارف بر مبنای برداشت مطلوبیت گرایانه از اخلاق و عقلانیت، بر مفهوم «حداکثر سازی مطلوبیت» بنا شده است. مقالة حاضر ضمن بررسی نتایج طرح این دو مفهوم از اخلاق و عقلانیت در علم اقتصاد متعارف، این فرضیه را مطرح می کند که این رویکرد موجب غفلت از ابعاد نهادی اقتصاد شده است. یافته های تحقیق، که به روش «تحلیلی» سامان یافته است، نشان می دهد تقلیل اخلاق به خودخواهی، و عقلانیت به حسابگری منطقی موجب غفلت از ابعاد نهادی علم اقتصاد، و در نتیجه، ناکامی اقتصاد نئوکلاسیکی در تبیین نظم اجتماعی حاصل از کنش اقتصادی شده است. حل این مشکل با ارائة تعریفی فراگیرتر از اخلاق و عقلانیت در پیوند با نظم اجتماعی امکان پذیر است. برای این کار، نیازمند یک اخلاق اجتماعی هستیم که خود را به شکل ارزش ها و هنجارها در یک ساختار نهادی نشان می دهد و مقدم بر اخلاق فردی در جامعه وجود دارد. با ورود اخلاق اجتماعی به علم اقتصاد، مسئلة رابطة علم اقتصاد و نظم اجتماعی مطرح می شود، ولی مسئلة جدیدی بروز می کند که مربوط به معیاری برای انتخاب مبنا در اخلاق اجتماعی است. این مسئله یک چالش بنیادی رودرروی هر مکتب اقتصادی، از جمله اقتصاد اسلامی است.
ارزیابی تناسب مکانی- فضایی طرح مسکن مهر شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تأثیرات بلندمدت طرح مسکن مهر بر سیما و عملکرد شهرها لازم است احداث آن ها با توجه به عوامل و عناصر جغرافیایی و معیارهای برنامه ریزی شهری صورت پذیرد تا در عملکرد و کیفیت زندگی شهری تأثیر مثبت داشته و از این طریق سبب کاهش هزینه های اقتصادی- اجتماعی و اکولوژیکی گردد. از این رو، این پژوهش به تحلیل و ارزیابی تناسب طرح مسکن مهر شهر یزد بر اساس معیارهای مکانی- فضایی می پردازد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از حیث شیوه مطالعه به روش توصیفی- تحلیلی شکل گرفته است. به منظور گردآوری اطلاعات این پژوهش از روش اسنادی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و گزارشات و اسناد تصویری مانند نقشه های تفکیکی و پایه رقومی و غیر رقومی و همچنین روش میدانی شامل مشاهدات میدانی استفاده شده است. در راستای ارزیابی تناسب مکانی- فضایی پروژه های مسکن مهر، سه فرضیه مطرح شده است. به منظور اثبات فرضیات پژوهش، استانداردهای مکانی- فضایی کاربری زمین در سه قالب مشخصات مربوط به سازگاری کاربری های پیرامون طرح مسکن مهر، آسایش مکانی پروژه های مورد مطالعه و مطلوبیت محل استقرار این پروژه ها طبقه بندی گردید و با استفاده از توابع Spatial Analysis، Network Analyst و تحلیل Buffering و نیز سایر کاربردهای سیستم اطلاعات جغرافیایی اقدام به تحلیل تناسب مکانی پروژه های مسکن مهر گردید. نتایج ارزیابی حاکی از آن است که بین مکان گزینی پروژه های مورد مطالعه و معیارهای سازگاری، آسایش و مطلوبیت تناسب وجود دارد و مکان گزینی این پروژه ها در شهر یزد بر اساس اصول و معیارهای برنامه ریزی شهری شکل گرفته است.
ارزیابی کیفی مکان گزینی وضع موجود فضاهای ورزشی شهرکرد با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی و سطح بندی مکانگزینی فضاهای ورزشی شهرکرد بر اساس معیارهای مکان یابی است. روش پژوهش «توصیفی- تحلیلی» بوده که با استفاده از مطالعات میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، تمام فضاهای ورزشی شهرکرد است. در این پژوهش، داده های حاصل از پیمایش میدانی با مدل AHP وزن دهی شده و با استفاده از مدل تاپسیس درجه مطلوبیت و رتبه هریک از فضاهای ورزشی در چهار معیار همجواری، دسترسی، ایمنی و آسایش مشخص شده است. در مرحله آخر جهت رتبه بندی نهایی فضاهای ورزشی شهرکرد، از مدل تصمیم گیری ویکور استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، با توجه به وزن های سلسله مراتبی (AHP) و رتبه بندی انجام شده در مدل تاپسیس، بین مکانگزینی وضع موجود فضاهای ورزشی شهرکرد و معیارهای مکانیابی (همجواری، دسترسی، ایمنی و آسایش) تفاوت وجود دارد. یافته های حاصل از روش ویکور نشان می دهد که سالن یادگار امام و مجموعه ورزشی انقلاب در وضعیت مطلوب، مجموعه ورزشی تختی نیمه مطلوب و فضاهای ورزشی حجاب، باستانی و رسالت در وضعیت نامطلوب قرار دارند.
رهیافت نظریه مطلوبیت به تبیین بی ثباتی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل پدیده طلاق در قالب نظریه اقتصادی یکی از موضوعات اصلی اقتصاد خانواده را تشکیل میدهد.از این رو مطالعه تصمیم سازی زوجین در رابطه با طلاق بر اساس نظریه مطلوبیت، موضوع بحث در این مقاله است. این تحلیل چهار فرضیه مهم را مطرح می کند: اول، مردان پردرآمدتر تمایل کم تری به طلاق دارند. دوم، با افزایش درآمد زنان تمایل به طلاق نیز افزایش می یابد. سوم، اشتغال زنان ازدواج را بی ثبات می کند و چهارم، انگیزه طلاق در میان مردان بیش از زنان است. به منظور آزمون این فرضیه ها از نمونه مردان متأهل حداقل 35 ساله (415 مشاهده)، زنان متأهل حداقل 35 ساله (409 مشاهده) و ترکیب این دو نمونه برای شهر تهران استفاده شد. شواهد حاکی از ردّ فرضیه دوم و عدم ردّ سه فرضیه دیگر دارد. همچنین مشخص شد که تمایل به تعدد همسر (با اثر مثبت) در میان مردان و کار خانگی (با اثر منفی) در بین زنان قوی ترین عوامل مؤثر بر انگیزه طلاق هستند.
وجوب وصیت از دیدگاه ساختارهای قرآنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
وصیت، یکی از موضوعاتی است که مطلوبیت آن در قرآن کریم طی ساختارهایی بیان شده است. «ثابت و مقرر بودن فعل بر مکلف»، «ثبوت عمل بر عهدة افراد» و «مدح فاعلین به پرهیزگاری» از جمله ساختارهای خبری حاکی از مطلوبیت فعل در آیة وصیت (بقره: 180) هستند. واکاوی ساختارهای مزبور با تکیه بر رویکرد عملی فقیهان، نشان می دهد که این ساختارها بر وجوب وصیت و تأکید بر این وجوب دلالت دارند و برخلاف دیدگاه مشهور، نظر برخی فقیهان مبنی بر وجوب وصیت به هنگام فرا رسیدن مرگ، مطابق با دلالت این ساختارهاست. مشهور فقیهان که وصیت را مستحب می دانند و این حکم را به شرایط مزبور در آیه نیز تعمیم داده اند، گاهی این ساختارها را بر استحباب حمل کرده و گاهی قایل به نسخ آیه یا نسخ حکم وجوبی آن شده اند. این پژوهش توصیفی-تحلیلی روشن می کند که حمل ساختارهای حاکی از مطلوبیت در آیة وصیت، بر استحباب صحیح نیست و این آیه و حکم وجوبی مستفاد از آن نسخ نشده است.
عوامل ایجاد مطلوبیت در خریداران کتاب های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:هدف این مقاله استخراج مولفه هامؤلفه های اصلی مطلوبیت در خریداران کتاب های فارسی دانشگاهی. روش شناسیشناسی:برای نیل به این هدف از روش پژوهش تحلیل محتوای توصیفی استفاده شده که گردآوری داده ها با استفاده از تحلیل محتوای متون و مصاحبه نیمه باز با 200 خریدار کتاب های دانشگاهی از سه ناشر دانشگاهی: سمت، مرکز نشر دانشگاهی، و دانشگاه تهران در مدت سه ماه (مهر – آذر 1394) انجام شد. یافته ها:یافته هااز نظر مصاحبه شوندگان سه مولفهمؤلفه نهایی: کیفیت محتوا، اعتبار کتاب، و نیاز اطلاعاتی؛ به عنوانبه عنوان مقوله های اصلی مطلوبیت شناخته می شوند. علاوه بر آن، اولین اولویت خریداران در اخذ تصمیم خرید، قیمت کتاب ، در نهایت اولویت هریک از مولفه ها نسبت به دیگر مولفه ها با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری براساس بار عاملی هر مولفه انجام شد و پس از آن به ترتیب به میزان عرضه کتاب، نیاز اطلاعاتی خریدار، کیفیت کتاب، اعتبار ناشر، و در نهایت، میزان تقاضا (جایگاه کتاب در سبد فرهنگی خانوار) برای هر کتاب است. بحث و نتیجه گیری: افزایش کیفیت کتاب های دانشگاهی و برقراری ارتباط بهتر و بیشتر میان سرفصل های آموزشی دانشگاه ها و کتاب های چاپ شده می تواند تا حد زیادی خرید این کتاب ها را بهبود بخشد.
تدوین مدل ارتباطی مطلوبیت کاربران پایگاه های اطلاعاتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این مقاله دستیابی به مدل ارتباطی مؤلفه های مؤثر بر افزایش مطلوبیت مصرف کنندگان پایگاه های اطلاعاتی ایران است که مقصود از مطلوبیت در واقع همان رضایت مصرف کننده البته از دیدگاه اقتصادی آن است. روش شناسی: از روش آمیخته در دو مرحله تحلیل متون، و پیمایش با ابزار پرسشنامه استفاده شده است، جامعه تحقیق، کاربرانی بوده اند که برای استفاده از پایگاه های اطلاعاتی پول پرداخت می کردند. همچنین برای متون نیز متون مرتبط با مطلوبیت طی ۵ سال ۲۰۱۱-۲۰۱۵ در پایگاه های اطلاعاتی ساینس دایرک، پروکوئست، و ابسکو مدنظر بودند. برای پیمایش از روش نمونه گیری تصادفی از میان کاربران پایگاه های اطلاعاتی مراجعه کننده به دو مرکز ارائه دهنده خدمات پولی به کاربران بیرونی یعنی کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران و کتابخانه سازمان مدیریت صنعتی صورت گرفته است؛ دلیل انتخاب این دو مرکز دسترس پذیری آنها برای محقق بوده است؛ نمونه پژوهش ۲۰۰ نفر بودند که براساس حداقل مورد نیاز برای معادلات ساختاری انتخاب شدند. یافته ها: در ارتباط با سئوال اول، مقوله های اصلی که موجب افزایش مطلوبیت کاربران در استفاده از پایگاه های اطلاعاتی براساس پرداخت وجه می شوند، عبارتند از: نیاز اطلاعاتی، کیفیت، مشوق ها، اطلاعات افزوده و در نهایت ویژگی ها فردی و اجتماعی؛ و در سئوال دوم، مدل مطلوبیت کاربران پایگاه های اطلاعاتی در ایران براساس بار عاملی هریک از مقوله ها در ارتباط با مطلوبیت استفاده کنندگان ترسیم شده است. بحث و نتیجه گیری: مدل ارائه شده ترتیب اثرگذاری چهار مقوله کیفیت، مشوق ها، اطلاعات افزوده، و نیاز اطلاعاتی، را که عوامل افزایش مطلوبیت استفاده کنندگان پایگاه های اطلاعاتی هستند را نشان می دهد، و مقوله پنجم یعنی ویژگی ها فردی و اجتماعی را به عنوان عاملی با تاثیر به مراتب کمتر از چهار مورد قبلی در افزایش مطلوبیت مطرح می کند، این مدل اولین مدل موجود برای مطلوبیت استفاده کنندگان پایگاه های اطلاعاتی است که با رویکرد غیر محاسباتی ترسیم شده است، لذا می تواند به عنوان مدل پایه برای پژوهش های مشابه مورد استفاده، نقد و احتمالا تکامل قرار گیرد.
توسعه تاپسیس با درنظر گرفتن پراکندگی بین شاخصهای هر گزینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاپسیس که در گروه جبرانی روشهای تصمیمگیری قراردارد، بر این مفهوم که گزینه انتخابی باید کمترین فاصله را با راه حل ایدهآل مثبت و بیشترین فاصله را با راه حل ایدهآل منفی داشته باشد، استوار است. وجود روند یکنواخت افزایشی و کاهشی در شاخصهای مثبت و منفی از جمله ویژگیهای تاپسیس در تعیین نقاط ایدهآل مثبت و منفی است. این درحالی است که میزان مطلوبیت اختصاص یافته به تصمیمگیرنده بعد از یک سطح مشخصی در هر شاخص چندان ملموس نخواهد بود. بنابراین در رتبهبندی گزینهها علاوه بر مقدار هر گزینه در هر شاخص، مقدار توازن بین شاخصهای هر گزینه باید درنظر گرفته شود تا یک گزینه که در یک شاخص مهم دارای جایگاه مناسب است ولی در سایر شاخصها جایگاه مناسبی ندارد، شانس اول انتخاب نباشد. برای این منظور در این مقاله سعی شد با اضافه کردن بعد مجازی به ماتریس تصمیم که از انحرافات میان شاخصهای هر گزینه حاصل میشود، ضعف ذکر شده تا حد ممکن جبران شود. به- منظور ارزیابی روش ارائه شده، از سه مثال متفاوت استفاده شد. بدین ترتیب که ابتدا توسط روش پیشنهادی ، تاپسیس، VIKOR ، Deng و SAW هریک از سه مثال ارائه شده حل و سپس با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن تعداد همبستگیهای معنی دار میان روش پیشنهادی و تاپسیس با سه روش دیگر مقایسه شد. در ادامه درصد مشابهت رتبه بندی روش پیشنهادی و تاپسیس با VIKOR ، Deng و SAW مقایسه شد
تحلیل و ارزیابی مکانی کاربری های تجاری شهر ایلام (مطالعه موردی: مجتمع تجاری تیروژ)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین کارکردها در شهرهای امروزی در قالب فرآیند تجارت و خدمات رسانی تجلی یافته است. یکی از معیارهای اساسی و مهم در موفقیت یک مرکز تجاری و محل کسب و کار، موقعیت آن است.تخصیص فضا به مراکز تجاری بزرگ در شهرها بنا به دلایل متنوعی چون تراکم بالای جمعیت، کمبود زمین و همجواری کاربری های مختلف با یکدیگر از موضوعات مهم برنامه ریزی شهری است. هدف این پژوهش مکان یابی بهینه مراکز تجاری شهری می باشد. این تحقیق قصد دارد به بررسی دقیق این مسئله بپردازد برای این منظور معیارهای مکانیابی مراکز تجاری مورد بحث واقع شده و با تحلیل دسترسی به شریانهای فرعی و اصلی نزدیکی به کاربریهای سازگار و ناسازگار ماتریس مقیاس با مطالعه موردی مرکز تجاری تیروژ شهر ایلام به بررسی رعایت این معیارها پرداخت است. روش تحقیق توصیفی–تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای، اسنادی و بررسی های میدانی است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که مرکز تجاری تیروژ، دارای 60 درصدسازگاری کامل از نظر ماتری سازگاری، 70 درصد مطلوبیت کامل از نظر ماتریس مطلوبیت، 40 درصد تناسب کامل از نظر ماتریس ظرفیت و 3/33 درصد تناسب کامل از نظر کاربریهای وابسته می باشد.
مکان یابی ناحیه صنعتی محصولات کشاورزی زرشک و عناب در مناطق روستایی (مورد شناسی: شهرستان بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
181 - 198
حوزه های تخصصی:
با استمرار خشکسالی و کاهش منابع محیطی در نواحی روستایی ظرفیت اشتغال در بخش کشاورزی کاهش یافته است. در این راستا یکی از مهم ترین راهبردها، استقرار صنایع روستایی ، به ویژه توجه به ظرفیت هایی همچون تولید محصولات مقاوم به خشکی به سبب برون رفت از چالش پیش رو است. بدین منظور تحقیق حاضر با هدف تعیین مکان مناسب ناحیه صنعتی، به مکان یابی ناحیه صنعتی محصولات زرشک و عناب پرداخته است. محدوده مورد مطالعه نواحی روستایی شهرستان بیرجند است. این تحقیق مبتنی بر روش های توصیفی- تحلیلی (در سال 1395)، به صورت کتابخانه ای، پرسشنامه ای و میدانی صورت گرفت. برای تحلیل داده ها از تکنیک دیمتل و ANPاستفاده شده است. بدین منظور پرسشنامه مقایسه زوجی بین 15 نفر از کارشناسان توزیع و با استفاده از نرم افزار Arc map، لایه های اطلاعاتی مستخرج شده از لایه ماهواره ای DEM(تصویر TM، می 2012) و لایه اقلیم شناسی (1360-1390) استان خراسان جنوبی تلفیق شد و درنهایت مکان بهینه ناحیه صنعتی به دست آمد. بنابر یافته های تحقیق، دسترسی به منابع آب با ضریب (4529/0)، شیب مناسب با (4239/0)، دسترسی به نیروی انسانی با (3125/0)، فاصله از گسل با (2250/0)، فاصله از مسیل با (1495/0) و دسترسی به معابر اصلی با (1119/0)، بیشترین وزن را در تعیین مکان بهینه ناحیه صنعتی دارن د. برخورداری از خدمات (0347/0) و دسترسی به مراکز و اداره های شهری (0476/0) نیز دارای کمترین اهمیت هستند؛ بنابراین، از کل پهنه شهرستان بیرجند به مساحت 1043 کیلومترمربع، فقط حدود 7 کیلومتر مربع آن برای استقرار ناحیه صنعتی روستایی مناسب است.
تبیین و ارزیابی عوامل تاثیرگذار در مطلوبیت میدان شهری مطالعه موردی: میدان ساعت تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله : میدان ها در ارتقای کیفی فضاهای شهری نقش مهمی را ایفا می کنند؛ اما متأسفانه بیشتر فضاهای شهری امروزی ازجمله میدان ها به ویژه میدان های مرکزی و تاریخی مطلوبیت و کیفیت مناسب را ندارند. هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر مطلوبیت میدان ها و ارائه راهکارهایی برای مطلوب شدن وضعیت کنونی میدان مرکزی - تاریخی تبریز یعنی میدان ساعت تبریز است. روش: این پژوهش ترکیبی از روش های کیفی و کمی است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته با 50 نفر از ساکنان شهر تبریز به شیوه نمونه گیری هدفمند و به روش اشباع داده ها استفاده شده است. برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، روش تحلیل مضمون و در روش کمی، روش تاپسیس به کار رفته است. نتایج: نتایج یافته ها نشان می دهد عامل دلبستگی به مکان و اجتماع پذیری به ترتیب بیشترین و کمترین تأثیرگذاری را بر مطلوبیت میدان ساعت تبریز دارد. از میان مؤلفه های سه گانه تأثیرگذار بر دلبستگی به میدان، مؤلفه سمبلیک بودن میدان چشمگیرترین شاخص مؤثر در این زمینه است. برمبنای نتایج پژوهش ارتقاء مطلوبیت این میدان، توجه بیشتر مسئولان و برنامه ریزان شهری را به عوامل اجتماع پذیری به ویژه مؤلفه حس امنیت در آن، تنوع فعالیت ها و کاربری ها، عوامل جذابیت بصری و خاطره جمعی در میدان به ویژه مؤلفه حس ماندگاری در فضا و پاسخ به نیازهای کاربران طلب می کند. در این راستا راهکارهایی مانند ایجاد فضاهای سبز و پیاده بیشتر، ایجاد فضاهای تفریحی و فرهنگی، بزرگ ترکردن ابعاد میدان، حفظ بافت تاریخی، ایجاد کاربری هایی مانند بازار سنتی در راستای حفظ فرهنگ شهر و ... برای ارتقاء مطلوبیت میدان ساعت تبریز پیشنهاد می شود. نوآوری: نوآوری پژوهش حاضر در موضوع مطلوبیت میدان تاریخی با استفاده از روش پژوهش ترکیبی کیفی و کمی است.
بررسی رابطه جانشینی زمان و درآمد بر پایه رویکرد قابلیت انسانی (مورد مطالعه: معلمان مرد شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاه به پدیده فقر در قالب رویکرد متعارف، یعنی دیدن فقر به مثابه محرومیت از درآمد، جلوه های گوناگونی از فقر را که مردم در عمل تجربه می کنند، نادیده می گیرد. اما چنانچه فقر را به مثابه محرومیت از قابلیت به حساب آوریم، در کنار فقر درآمدی، سایر ابعاد فقر نیز مورد توجه قرار خواهند گرفت. از طرفی، براساس تحلیل های استاندارد و متعارف موضوعات درآمد و فراغت، فرد می تواند بین ساعات کار و فراغت، جابه جایی و جانشینی انجام دهد تا میزان درآمد و دستمزد و درنتیجه، مطلوبیتش افزایش یابد و طبق نگرش قابلیت، درصورتی عایدات فرد (مانند درآمد) برای او ارزشمند هستند که نتیجه انتخاب های خود او باشند و نه حاصل اجبار وی جهت جایگزینی زمان فراغت با زمان اشتغال.این مقاله، به دنبال بررسی چگونگی رابطه جانشینی زمان و درآمد بر پایه رویکرد قابلیت و سنجش میزان فقر درآمدی، زمانی و چندبعدی در میان معلمان مرد شهر تهران می باشد که به این منظور، از تابع مطلوبیت با کشش جانشینی ثابت CES[ 1 ] استفاده شده است. هدف کاربردی این تحقیق نیز شناسایی ویژگی های افرادی است که قادر به مبادله بین فقر زمانی و فقردرآمدی نمی باشند. [1]. Constant Elasticity of Substitution
بررسی مبانی نظریه مصرف نهادگرا: نگاهی به اندیشه های وبلن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات و سیاست های اقتصادی دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱
157 - 186
حوزه های تخصصی:
مصرف از جمله مهم ترین موضوعات علم اقتصاد است. به همین خاطر، مقاله حاضر به این موضوع اختصاص یافته است. در واقع، پرسشی که این مقاله قصد دارد به آن بپردازد این است که نظریه مصرف متعارف چه ابعادی از واقعیات مصرفی را می تواند پوشش دهد؟ این نظریه مبتنی بر چه پیش فرض هایی است؟ و تا چه اندازه با واقعیت انطباق دارد؟ آیا نهادگرایی جایگزین بهتری برای آن ارائه کرده است؟ به عبارت دیگر، آیا نظریه مصرف اقتصاد نهادگرا و به طور مشخص، نظریه مصرف وبلن تبیین مناسب تری از واقعیت ارائه می کند؟ این ها از جمله پرسش هایی است که در این مقاله به آن ها پرداخته خواهد شد. در این مقاله نشان داده خواهد شد که نظریه مطلوبیت بر پیش فرض هایی استوار است که از همان ابتدا با چالش های اساسی مواجه شد. این نظریه بر بینش خاصی از اصول روان شناختی انسان مبتنی است و پیوند میان مصرف و سایر مفاهیم و موضوعات را منقطع ساخته است. در مقابل، نشان داده خواهد شد که نظریه مصرف نهادگرا که مبتنی بر نظریه طبقه مرفه وبلن است تبیین بهتری از موضوع مصرف و موضوعاتی همچون فقر که پیوندی ناگسستنی با آن دارند ارائه می کند.
رتبه بندی عوامل بنیادی با استفاده از ارزیابی نسبت تجمعی (ARAS) و مطلوبیت تصادفی سرمایه گذاران: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
33 - 55
حوزه های تخصصی:
با توجه به تنوع عوامل تاثیر گذار بر تصمیم گیری های مالی و ذهنی بودن ماهیت اغلب تصمیم گیری ها تنها بخشی از ویژگی های آن ها با تصمیم گیری های چندمعیاره مرتبط است. پژوهش حاضر با هدف رتبه بندی و بررسی مطلوبیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مبنی بر شاخص های بنیادی در بازه زمانی سال های 90 تا 96 انجام شده است. در این راستا ابتدا پس از تعیین اوزان شاخص های مورد استفاده بر اساس نظر خبرگان و بهره گیری از روش ارزیابی نسبت تجمعی (ARAS) شرکت های مورد نظر رتبه بندی و سپس مطلوبیت آن ها بر مبنای روش رجحان تصادفی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که باتوجه به تداخل تابع توزیع تجمعی بازده فعلی و آتی پرتفوی با رتبه بالا و رتبه پایین نمی توان رجحان تصادفی مرتبه اول را تشخیص داد، اما نتایج آزمون دیویدسون برای رجحان تصادفی مراتب دوم و سوم نشان دهنده غلبه سهام با رتبه بندی قوی در تمامی بازه های منفی تا مثبت بازده فعلی و آتی بر پرتفوی سهام با رتبه ضعیف است.
اقتصاد، اعتباریات و مسئله اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیوند بین اخلاق و اقتصاد در مکتب ارتودوکس نئوکلاسیکی همواره محل بحث بوده است. طرفداران این مکتب تلاش کرده اند با استفاده از مفاهیم «مطلوبیت» و «ترجیحات» و در چارچوب اقتصاد رفاه، بین اخلاق و اقتصاد پیوند برقرار کنند. به خاطر ابهام ذاتی معنای «مطلوبیت» در چارچوب روش شناسی فردگرایانه اقتصاد نئوکلاسیک، این پیوند به سرانجام مطلوب نمی رسد؛ زیرا با تجمیع انتخاب های فردی، نمی توان به یک انتخاب اجتماعی در اقتصاد رفاه رسید. این مقاله با استفاده از روش «تحلیلی» امکان به کارگیری نظریه «اعتباریات» علامه طباطبائی برای ایجاد رابطه بین اخلاق و اقتصاد را بررسی می کند. بنا بر یافته های پژوهش، استفاده از مفهوم «اعتباریات» علامه، می تواند به ایجاد رابطه بین ارزش های اخلاقی و اقتصادی بینجامد. در این چارچوب، «مطلوبیت» به مثابه یک اعتبار اجتماعی در نظر گرفته می شود. با توجه به ماهیت بین الاذهانی اعتباریات، مطلوبیت از عینیت و اطلاق کافی برای برقرای پیوند بین ارزش های اخلاقی و اقتصادی برخوردار است. از این رو، نظریه «اعتباریات» علامه طباطبائی امکان پیوندی معقول بین اخلاق و اقتصاد را فراهم می آورد. این رویکرد می تواند به عنوان شروعی بر یک روش شناسی در اقتصاد اسلامی بر مبنای نظریات علامه نیز به شمار آید.