مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
خط نستعلیق
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
113 - 123
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، تحریرات رایانه ای جایگزین جدی خوشنویسی سنتی شده اند. شکل حروف و نقطه ها در این تحریرات تابع اصول و قواعد ازپیش تعیین شده توسط طراحان و برنامه نویسان رایانه ای بر اساس اصول خوشنویسی سنتی است. هدف اصلی در این تحقیق شناسایی دقیق شکل نقطه در خط نستعلیق به شیوه سنتی و ارتباط آن با اجرای رایانه ای نقطه بر اساس اصول و قواعد سنتی است و به این پرسش پاسخ داده می شود که شکل نقطه در تحریرات رایانه ای با شکل آن در خوشنویسی سنتی تا چه اندازه قابل انطباق است؟ پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی نگارش شده و روش گردآوری اطلاعات در آن کتابخانه ای است. با توجه به بررسی کیفی اجرای نقطه در سه نمونه از تحریرات رایانه ای بر اساس شیوه خوشنویسان تأثیرگذار در تولید این ابزارها، یافته های پژوهش شامل نکات و وجوه تمایز نقطه در شکل مفردات و ترکیبات خط نستعلیق در شیوه خوشنویسان بوده و از طرفی، با تجزیه و تحلیل نقطه در آثار سنتی مشخص شد که خوشنویس بر اساس سواد و بیاض در ترکیب حروف و کلمات و اصل توازن و به منظور رعایت فواصل منظم بین حروف، اقدام به تغییر شکل نقطه داده است. با توجه به یافته های تحقیق، این نتیجه حاصل می شود که با مقایسه تطبیقی شکل نقطه در خوشنویسی سنتی و اجرای رایانه ای نقطه که مؤلفه هایی نظیر زوایای نقطه در شیوه خوشنویس، نوع نقطه گذاری و مرکز قلم در شیوه ها را نشان می دهد، کیفیت نقطه در رایانه آنگونه که باید ارتقا نیافته است و نیاز به رعایت ساختار نقطه با توجه به مؤلفه های ذکر شده در اجرای رایانه ای وجود دارد.
بررسی وجوه زیبایی شناسی خط نستعلیق در تحریرات رایانه ای با تاکید بر سه نوع زیبایی شناسی حسی، معقول و باطنی
منبع:
پیکره دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
66 - 80
حوزههای تخصصی:
خوش نویسی در حقیقت، آشکارکننده زیبایی در ع الم هنر است که در دوره معاصر بسترهای نوینی را فراتر از قالب سنتی خود داشته و به شکل وسیعی در قالب تحریرات رایانه ای نمود پیدا کرده است. تحریرات رایانه ای تابع اصول و قواعد سنتی خط بوده و به واسطه نرم افزارها و قلم های خوش نویسی ایجاد می شوند. بحث در مورد زیبایی، امر زیبا و زیبایی هنری حاصل مواجهه با اثر هنری از دیدگاه های مختلف بوده و از هر سو، ممکن است ارزش های زیبایی شناسانه یک اثر متفاوت باشد و از طرفی، مفهوم زیبایی متضمن واکنش مخاطب در دریافت امر زیبا است. اما به نظر می رسد هر آنچه در زیبایی یک اثر خوش نویسی جلوه می کند باید در صورت، یعنی فرم ظاهر شود تا ملموس و قابل درک باشد. موضوع تحقیق حاضر بررسی وجوه زیبایی شناسی خط نستعلیق و هدف اصلی شناخت وجوه زیبایی شناسی از سه جنبه حسی، معقول و باطنی بر اساس متون تاریخی در خوش نویسی سنتی و تطبیق آن ها با تحریرات رایانه ای است این تحقیق با تمرکز بر خط نستعلیق به این پرسش ها پاسخ می دهد: زیبایی شناسی حسی، معقول و باطنی بر اساس چه معیارهایی در خط نستعلیق قابل مشاهده است؟ این وجوه بر اساس چه اشتراکی در تحریرات رایانه ای نمود یافته است؟ نتایج پژوهش حاکی از این است که مهم ترین معیار درک زیبایی حسی در خوش نویسی، ذوق و سلیقه مخاطب بوده و از طرفی زیبایی معقول را می توان در اصول و قواعد خوش نویسی جستجو کرد که حاصل نوعی واکنش منطقی و روابط نظام مند در ساختار حروف نستعلیق است. اما زیبایی باطنی با در نظرگرفتن رویکردهای حسی و منطقی در صورتی نمود دارد که ترکیب اثر در خدمت مفاهیم بوده و درک معنا حاصل شود.
معادل بصری بدیع لفظی در خط نستعلیق با تاکید بر آثار استاد غلامحسین امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰۹
49 - 67
حوزههای تخصصی:
یکی از وجوه اشتراک آثار ادبی هنری، به ویژه شعر فارسی و خط نستعلیق، آهنگین بودن آنهاست. گذشته از ساختار زبان فارسی و فرم خط نستعلیق که موزون و لطیف است، شاعران و خوشنویسان از روش هایی برای آهنگین تر کردن آثارشان استفاده می کنند که در ادبیات، موضوع بدیع لفظی است. هدف این پژوهش که به شیوه توصیفی–تحلیلی و با رویکرد تطبیقی انجام شده، نشان دادن شباهت های این روش ها در ادبیات فارسی و خوشنویسیِ خط نستعلیق با وجود شیوه بیانی متفاوت است. مساله این است که معادل های بصری آرایه های لفظی به چه صورت در خط نستعلیق تجلی می یابند؟ بدین منظور آثار خوشنویسی استاد غلامحسین امیرخانی به دلیل سهولت دسترسی به آثار و همچنین توانایی ایشان در ارائه آثار با کیفیت در قالب های مختلف، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق مبین آن است که خالقان آثار در دو حوزه متفاوت ادبیات فارسی و خط نستعلیق از روش های مشابهی برای آهنگین تر کردن اثرشان استفاده می کنند و این شباهت در حدی است که می توان برای بسیاری از ترفندهای لفظی در ادبیات، معادلی بصری در خط نستعلیق پیدا کرد.
مقایسه تعادل بصری در گرافیک خط نستعلیق؛ شیوه صفوی و معاصر با تکیه بر آثار میرعماد و غلامحسین امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خط نستعلیق نشانه ای بارز از طبع و سلیقه زیبایی شناختی ایرانیان و بی شک زیباترین و ظریف ترین خط در میان خطوط اسلامی است، تا جایی که آن را «عروس خطوط اسلامی» نامیده اند. در نگارش خط نستعلیق، برای تقویت بیان و ایجاد حس زیبایی و آرامش در بیننده، به نحوه چیدمان کلمات توجه می شود. در این راستا تعادل، یکی از ارکان گرافیک خط در نستعلیق است. این کیفیت بصری در خط نستعلیق اهمیت زیادی دارد. چنانکه وجود تعادل و یا عدم وجود آن در یک اثر، بر ارائه نهایی آن بسیار تأثیرگذار است. در این مقاله، تعادل از جنبه های مختلف در آثار دو خوشنویس مشهور شیوه صفوی (میرعماد) و معاصر (امیرخانی) در شکل ظاهری حروف، چینش کلمات و ترکیب آنها در قالب های مختلف خوشنویسی بررسی شده است. این کیفیت بصری در بین دو دوره، با استفاده از منابع کتابخانه ای و مشاهده آثار موجود تطبیق و تحلیل شده است. پرسش هایی نظیر چگونگی ایجاد تعادل در خط نستعلیق، انواع تعادل در این خط و به کارگیری این کیفیت در دو شیوه صفوی و معاصر مورد تأمل و تدقیق قرار گرفته است. نتایج بررسی ها حاکی از آن است که تعادل، علاوه بر زیبایی و استحکام در ترکیب بندی بصری، از دو جنبه در خط نستعلیق قابل بررسی است: ۱) بر اساس معیار سنجش خط عمود بر پایه خط افقی ۲) بر مبنای تبادل انرژی های حروف و کلمات از جنس دورانی، عمودی، افقی، مایل و متمرکز. همچنین به طورکلی تعادل در آثار خوشنویسی میرعماد نسبت به آثار امیرخانی از اهمیت بیشتری برخوردار بوده، میرعماد بر وجود آن در هر ترکیب، تأکید بیشتری ورزیده است.
بررسی تطبیقی شیوه های خوشنویسی در نُسخ خطی شاهنامه های رشیدا و داوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر چه تا میانه عصر صفوی، قلم نستعلیق در کنار سایر خطوط ستّه، مورداستفاده و یکی از اقلام مهم بود، امّا به تدریج بیشتر مورداقبال واقع شد؛ به گونه ای که از مهم ترین خطوط در دوره های بعدی محسوب گردید. « شاهنامه رشیدا»، از نسخ خطّی دوره صفوی با کتابتِ عبدالرّشید دیلمی و «شاهنامه داوری»، آخرین نسخه خطّی از شاهنامه در دوره قاجار با کتابت میرزا محمّد داوری به قلم نستعلیق است. خوشنویسی های انجام شده در این دو نسخه، بخشی از تاریخ خط و خطاطی را در ایران به نمایش گذاشته است که می توان با بررسی آنها، برخی تغییرات و تحولات خط و خوشنویسی را در دوره های صفوی و قاجار تشخیص داد. هدف این پژوهش، شناخت وجوه افتراق شاهنامه های رشیدا و داوری در شیوه های کتابت و ساختارِ حروف و کلمات قلم نستعلیق و نیز نحوه ارتباط متن با نقش و نگاره بود که با استفاده از منابع کتابخانه ای- موزه ای و روش مطالعه تاریخی- تطبیقی و تحلیلی به آن پرداخته شد. نتیجه بررسی ها نشان داد که«شاهنامه رشیدا» با تأثیر مستقیم از شیوه میرعماد و اولویّت زیبایی بصری بر خوانایی متن، کتابت شده و ارتباطی پیوسته میان فضاسازی های متنی و نوشتاری برقرار شده است. «شاهنامه داوری» بر خلاف سنّت رایج در کتابت نُسخ خطی، به سفارش هیچ حاکمی نگاشته نشد، بلکه ذوق هنری هنرمند، زمینه شکل گیری این نسخه بود و به نوعی شروع تغییرات بنیادی در مخاطبین خود را فراهم نمود. در این شاهنامه، خوانایی متن همراه با زیبایی بصری و نیز عدم ارتباط منسجم بین متن و نگاره دیده می شود. هم چنین، ساختار حروف و کلمات با وجود شباهت به سبک دوره سوم قاجار (سبک کلهر)، مستقل از این سبک، کتابت شده و به نظر می رسد اصلاحات منتسب به کلهر که در آثار عدّه ای از خوشنویسان هم دوره با وی نیز دیده می شوند، پیش درآمدی بر این سبک بوده است.
بررسی تطبیقی خط نستعلیق ایرانی و خط بای بایین فیلیپینی از لحاظ قدمت، نحوه شکل گیری و نگارش
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
8 - 18
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر و با توجه به آشکار شدن نقش مهم خط و خوشنویسی در پیدایش و رشد فرهنگ و تمدن های گوناگون، محققان بسیاری به پژوهش در این حوزه علاقه مند شده اند. هدف مقاله پیش رو بررسی دو خط نستعلیق ایرانی و خط بای بایین فیلیپینی بود تا علاوه بر ارائه تاریخی مختصر از این دو خط، نحوه پیدایش و اصول نگارشی آ نها بررسی گردد و مشخص شود که چه شباهتها و تفاوتهایی بین آن ها وجود دارد. این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای انجام شد. بررسی ها نشان داد که دو خط مذکور قدمت تقریبا یکسانی دارند، بدین صورت که اکثر محققان، تاریخ پیدایش خط نستعلیق را نیمه دوم قرن هشتم هجری (قرن پانزدهم میلادی) میدانند، همچنین شواهد نشان میدهد که قدیمی ترین نسخه های خط بای بایین نیز متعلق به قرن پانزدهم میلادی و پیش از ورود اسپانیایی ها به فیلیپین هستند. در رابطه با نحوه شکلگیری این دو خط هم مشخص شد که خط نستعلیق از ترکیب دو خط نسخ و تعلیق به وجود آمده است. حال آنکه خط بای بایین، در واقع برگرفته از خط برهمایی مربوط به شبه جزیره هند است. در خصوص شیوه نگارش این دو خط هم مشخص شد که خط نستعلیق از راست به چپ نوشته می شود و شامل چهار دسته کشیدگی ها، دوایر، نقطه ها و مفردات است، حال آنکه خط بای بایین از چپ به راست نوشته می شود و گاهی اوقات حتی در جهات مختلف قابل نوشتن است. خط بای بایین بدون نقطه است، اما از لحاظ دوایر و انحنای حروف شباهت هایی با خط نستعلیق دارد. در واقع، تحلیل ها نشان داد که اقتدار در انحناها وکشیدگی ها بین دو خط نستعلیق و بای بایین بسیار شبیه است.
مقایسه شیوه کرسی بندی در دو چلیپای مشابه از سلطانعلی مشهدی و میرعلی هروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
39 - 47
حوزههای تخصصی:
سلطانعلی مشهدی و میرعلی هروی از نامدارترین نستعلیق نویسان تاریخ خوشنویسی هستند که نوآوری های تأثیرگذاری در ساختار هندسی نستعلیق و فرم چلیپا داشته اند. این پژوهش با هدف بررسی ساختار فرمی دو چلیپای مشابه از سلطانعلی مشهدی و میرعلی هروی، با تمرکز بر نحوۀ کرسی بندی آنها انجام شده است. شیوۀ جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و مشاهدۀ میدانی است و با رویکرد توصیفی - تحلیلی انجام شده است. نتایج نشان می دهد در هر دو چلیپا، کرسی تمامی سطرها منحنی است که میتوان مقطعی از یک بیضی در نظر گرفت؛ در چلیپای سلطانعلی الگوی بیضی کرسی سطرها متفاوت است، اما در چلیپای میرعلی الگوی بیضی چهار سطر یکی است. در هر دو چلیپا حسن تشکیل و حسن وضع کلمات با توجه به انحنای کرسی هر سطر انجام شده که تأثیر کلمات از میزان انحنا، در چلیپای سلطانعلی بیشتر است. در چلیپای او ارتباط کلمات و کرسی هر سطر به نحوی است که قسمت های ضخیم کلمات در یک راستا قرار گرفته و سطر کرسی قوت تشکیل داده است. حسن وضع کلمات چلیپای میرعلی قاعده مند شده و چیدمان روی کرسی انجام شده است. چلیپای سلطانعلی بر اساس دید ّ مورب و نهایی طراحی شده، در حالی که در چلیپای میرعلی، هر سطر با دید افقی طراحی شده است.
بررسی کتیبه های مسجد- مدرسه ی شهید مطهری (سپهسالار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۸
49 - 58
حوزههای تخصصی:
مجموعه ی سپهسالار، شامل مسجد و مدرسه، دارای زنجیره ای از تزیینات هنر و معماری دوران قاجار، بویژه در زمینه ی کاشیکاری، نقاشی، کتیبه نگاری، گچ بری و هنرهای مرتبط با چوب و درودگری است. این مجموعه را حسین خان ملقب به سپهسالار (1241 1298 ه . ق) با استفاده از اموال شخصی خود و به کارگیری معماران و هنرمندان بنام و طراز اول زمان، احداث و وقف نمود. کتیبه های بکار رفته در مجموعه، همراه با کاشیکاری های رنگارنگ، علاوه بر پیام و محتوای مذهبی، اعتقادی و تاریخی، جلوه ای درخشان را نمایان می کند که توسط هنرمندان و خوشنویسان برجسته ای چون میرزا غلامرضا اصفهانی به انجام رسیده است. خط غالب در بنا، نستعلیق است که از آن به عنوان رایج ترین خط در دوره ی قاجار یاد می شود. البته از خطوط دیگری چون ثلث و کوفی معقلی نیز استفاده شده است. بنا، طی ادوار بعد نیز توسط استادکاران هر عصر، مورد مرمت و هنرنمایی قرار گرفته که ازجمله آخرین آنها که نامشان نیز بر دیوارهای مجموعه ثبت گردیده، مرحوم حسین لرزاده است. این پژوهش به دو روش میدانی و کتابخانه ای انجام گرفته است. البته اساس تحقیق را بررسی های میدانی تشکیل می-دهد؛ به این صورت که از مجموعه به طور مکرر بازدید و قسمت های مختلف آن بویژه کتیبه ها عکس برداری شد و سپس اقدام به خواندن کتیبه ها گردید.
تحلیل و بررسی خوشنویسی بوستان سعدی موزه ملی مَلک (به خط سلطان علی مشهدی و بررسی صحت رقم آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۷ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳
33 - 40
حوزههای تخصصی:
شهرت سلطان علی مشهدی (841-926ق.) در خوشنویسی با خط نستعلیق، به دو موضوع کثرت کتابت نُسخ خطی نفیس در سایه ی حمایت حکومت تیموریان همچنین تألیف اولین رساله ی آموزشی در خط نستعلیق در سال 920 هجری ق. برمی گردد. در میان آثار متعدد سلطان علی مشهدی، نسخه ای بدون تاریخ از بوستان سعدی با قلم خفی نستعلیق در کتابخانه موزه ملی مَلک موجود است که از قوت قلم و پختگی قابل توجهی برخوردار است اما در کتاب های نسخه شناسی مشهور، ثبت نشده است. در پژوهش حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای، به روش اسنادی، توصیفی و تطبیقی، به ارزیابی شباهت ها و تفاوت ها و مقایسه ی سبک خط نستعلیق بوستان موزه ملک با سبک آثاری از سلطان علی مشهدی که شکی در صحت انتسابشان به وی نمی باشد پرداخته و ضمن معرفی انواع مختلف جعل آثار هنری و ارائه نمونه هایی از جعل های صورت پذیرفته، صحت رقم سلطان علی مشهدی در ذیل کتاب مذکور مورد تحلیل و بررسی قرار خواهد گرفت. در انتها درمی یابیم که ریتم مدات، پیوستگی سطرها و سنجیده سوار نمودن حروف و کلمات روی یکدیگر، چینش نقطه ها و حتی رقم سلطان علی در اثر بوستان سعدی موزه ملک شباهتی قابل قبول با دیگر آثار سلطان علی مشهدی دارد و ما را در نیل به پاسخ این سؤال که آیا بوستان سعدی مورد بحث، اثر سلطان علی مشهدی است یا خوشنویس دیگری دیوان مذکور را کتابت نموده و در زمان های بعد به نام سلطان علی جعل شده است؟ رهنمون خواهد ساخت.
پژوهشی تاریخی در بازیابی هویت فرهنگی ایرانی در ابداع و گسترش خط نستعلیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم خرداد ۱۴۰۲ شماره ۱۲۰
71 - 86
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ابداع خط نستعلیق در دوره تیموری یکی از مؤلفه های هویت ساز فرهنگ و هنر ایران و نیز فراهم آورنده محملی مناسب برای شعر و ادبیات ایرانی است. سیر تحول خوش نویسی در فرهنگ ایرانی مانند آینه ای هویت ایرانی را بازتاب داده و توانسته با گفتمان ادب محور خود در هدایت هنرهای دیگر هم تأثیر شگرفی بگذارد. خوش نویسان ایرانی با ابداع خطوطی که سرآمد آنها عروس خطوط اسلامی یعنی خط نستعلیق است، توانسته اند به نسبت ها و توازن ویژه ای دست یابند که جذابیت منحصربه فردی را در میان دیگر خطوط اسلامی ایجاد کند. اینکه هویت فرهنگی ایرانی چگونه در ادبیات فاخر فارسی در دوره های ابداع بازتاب و همگام با رشد و گسترش خط نستعلیق توسعه یافته و چگونه ترجمان بصری فرهنگ ایرانی در قالب خوش نویسی تجلی یافته و اینکه چه دوره هایی برای تطول و تحول خط نستعلیق در بازتاب ادبیات فارسی می توان در نظر گرفت مسائلی است که درباره آنها کمتر مطالعه شده و این پژوهش به دنبال پاسخ به آنهاست.هدف پژوهش: این پژوهش علل پایبندی هویت فرهنگی ایران در رویکرد به هنر خوش نویسی را بررسی و بیان می کند که هم نوا با شعر و ادب پارسی به عنوان پشتوانه اصلی رشد و گسترش آن، از اهمیت بالایی برخوردار بوده است.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی بوده و مطالب با روش کتابخانه ای و خوانش منابع فراهم شده، همچنین با بررسی و خوانش بصری آثار خوش نویسی در دوره های یادشده به نتایج خود رسیده است.نتیجه گیری: این تحقیق بر هفت فراز تاریخی از شکوفایی و بالندگی خوش نویسی ایرانی می پردازد. به عبارت دیگر یافته های مقاله به رشد و گسترش ادب پارسی، در پرتو شکوفایی هنر خوش نویسی به معنای همواره به روزبودن آن دلالت می یابد. سرانجامِ این سیر تکاملی، خوش نویسی را برای بازتاب ادبیات فارسی و تثبیت هویت فرهنگی ایرانی مهم ترین مؤلفه قلمداد می کند.
اصول شناخت شیوه خوشنویسی میرعلی هروی با تکیه بر مطالعه زاویه قلم گذاری و کرسی نقطه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
119 - 128
حوزههای تخصصی:
وظیفه مهم نقطه در خطِّ نستعلیق، تعیین اندازه ها، زاویه قلم خوشنویس و نیز ترکیب بندی سطر و قطعه است که در آثار هر خوشنویس، متمایز از دیگری است. هدف اصلی این مقاله شناخت اصول حاکم بر چلیپاهای منتخب میرعلی هروی بر اساس بررسی زاویه قلم گذاری، کرسی و پراکندگی نقطه ها از منظر اصول و مبانی هنر های تجسمی در آثار منتخب وی است. مولفه های حاکم بر این مطالعه شامل1- زاویه نقطه گذاری 2- قطر افقی نقطه نسبت به کرسی3- کرسی و موقعیت نقطه ها و پراکندگی بوده و در پی پاسخ به این سوالات است: زاویه قلم گذاری نقطه و قطر افقی نقطه نسبت به کرسی در آثار میرعلی هروی چیست؟ وضعیت کرسی نقطه ها و پراکندگی آنها در آثار میر علی هروی چگونه است؟ اصول شناخت اصل و جعل آثار میرعلی هروی با تکیه برسنجش نقطه چیست؟ گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای با بررسی کیفی نقطه در چلیپاهای منتخب انجام و به شیوه توصیفی تحلیلی ارائه شده که ماحصل آن شناخت سبک نقطه گذاری میرعلی است. اگرچه زاویه نقطه گذاری در نستعلیق 62 تا 5/63 درجه شناخته شده، اما تحلیل آثار میرعلی هروی نشان می دهد که زاویه دست هر هنرمند در آثار گوناگون و نیز نسبت به آثار دیگران متفاوت بوده و اختلاف زیاد در آن می تواند گمانه غیرِاصل بودن اثر را تقویت کند.
واضع الاصل، مبدع خط نستعلیق و جریان ساز فرهنگ بصری حکمت هنر ایرانی اسلامی
حوزههای تخصصی:
واضع، خالق، مبدع و القابی از این دست، در ناخودآگاه هر انسانی یادآور ذات اقدس ایزدی و فطرت پاک الهی است. در این میان، و در گذر ایام و اعصار، انسان هایی آمده اند که با اندیشیدن و خلق یک ایده ، به اصل و ماهیت آسمانی خالق یکتا ، جلوه ای زمینی و ملموس بخشیده اند. دین مبین اسلام نیز برای هنرمندان خوشنویس ، این بستر را فراهم نمود تا به تدبر در صور ظاهری انواع خطوط پرداخته و در جهت مجسم و مصور ساختن کلام الهی بخت آزمایی نمایند. خط نستعلیق نیز به عنوان زیباترین خطوط اسلامی که ملقب به عروس خطوط اسلامی است ، گویا در پی سال ها تحول و تطور، سعی در نشان دادن آن جلوه های زیبای الهی و همچنین سایر مضامین والای انسانی دارد؛ این پژوهش تلاش دارد تا با پرداختن به این موضوع که آیا ابداع این شیوه از خوشنویسی تا چه میزان بر معرفی و گسترش هنر ایرانی و اسلامی موثر بوده است ؟ به پاسخی روشن در نقش تبیین گری خط نستعلیق در فرهنگ و حکما هنر اسلامی بپردازد. در تحقیق پیش رو که به روش توصیفی – تحلیلی و انجام مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به صورت ترکیبی انجام شده است، با مشاهدات صورت گرفته از تصاویر اسناد مکتوب موجود و استناد به برخی نظریه های مورخان و صاحب نظران حوزه هنرهای اسلامی و همچنین مرور احوالات و زندگی میرعلی تبریزی به عنوان مبدع خط نستعلیق ، به بدیع بودن دستاورد میرعلی در قاعده مند کردن خط نستعلیق پرداخته شده است . همچنین با توجه به اینکه این خط در طول سالیان طولانی ، تاثیر شگرفی بر زیبایی شناسی هنرهای اسلامی داشته است به عنوان یک جریان سازی فرهنگی در حکمت و هنر اسلامی مورد بررسی قرار می گیرد.