مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۸۱.
۴۸۲.
۴۸۳.
۴۸۴.
۴۸۵.
۴۸۶.
۴۸۷.
۴۸۸.
۴۸۹.
۴۹۰.
۴۹۱.
۴۹۲.
۴۹۳.
۴۹۴.
۴۹۵.
۴۹۶.
۴۹۷.
۴۹۸.
۴۹۹.
۵۰۰.
معماری
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: انسان امروزی بدون در نظر گرفتن آنچه بر وی گذشته است، قادر به زندگی نیست و برای داشتن زندگی بهتر، باید به زیرساخت هایی که از قبل بدست آورده است، تکیه کند. هویّت انسانی در اولین، ابتدایی ترین و بهترین حالت در محیطی که خود آراسته است نمود پیدا می کند . هویّت، واژه ای بسیار ساده اما با مفهومی بسیار پیچیده است. با ورود عناصر فرهنگی دیگر کشورها، به خصوص کشورها ی غربی، فرهنگ و در پی آن هویت جامعه ایرانی نیز دست خوش تغییراتی شده است؛ از این رو امروزه بحث درباره هویّت و فرهنگ در شاخه های مختلف علمی مورد توجّه قرارگرفته است. از آ نجا که یکی از شیوه های بررسی هویّت جامعه، توجّه به عناصر فضایی و ارتباطی شهری آن می باشد این مقاله با هدف بررسی جایگاه معماری مساجد در هویّت بخشی به فضایِ شهری، ارائه شده است. از اهداف این پژوهش می توان به احیاء مجدد فضایِ شهری و ویژگی های زیبایی شناختی آن، دمیدن روح جدید در عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی، تغییر در سطح فرهنگ ، حفظ و ارتقاء ارزش های کهن، خلق فضای شهری معاصر با الگو از عناصر سنّتی و تحکیم حس تعلق به مکان نام برد.روش بررسی: روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. در بخش گردآوری داده ها، از روش کیفی استفاده گردید. استخراج و بررسی عناصر هویت ساز در معماری مساجد در قالب نمودار مفهومی و به شیوه ی کتابخانه ای و اسنادی صورت پذیرفته است.یافته ها و نتیجه گیری: یافته های این تحقیق نشان می دهند که توجه به کالبد، جانمایی، و نحوه چیدمان فضاها و سایر عناصرِ شهری در کنار مباحث فرهنگی و معنوی که از وظایف طراحان شهری است از جمله مواردی است که موجب ارتقاء هویت مسجدها در فضای شهری می شود.
بررسی تناسب کیفی معماری موزه با اموال فرهنگی موجود در آن به منظور ساماندهی عملکرد موزه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۵ بهار و تابستان ۱۳۸۷ شماره ۹
77 - 83
حوزههای تخصصی:
موزه بازتاب اندیشه ها و خلاقیت های انسانی است که مطالب خود را با زبان خاص، یعنی زبان واقعی اشیا بیان می سازد، نقش فضا و معماری در ساماندهی موزه های موجود و رهاساختن آنها از بند کاربری خاص و ایجاد زمینه رشد کیفی مجموع های علمی، آموزشی، پژوهشی، نیاز به بررسی مسائلی چون نورپردازی و رنگ آمیزی، طراحی ویترین ها و بناهای ملزوماتی را دارد که با طراحی موزه ها در شاخه های کلی هنری، تاریخی، علمی می توان به آن دست یافت. امروزه توجه به معماری موزه ها از بحث انگیزترین ساختمان های جهان هستند چرا که میدان نوآوری و خلاقیت را در بر دارند. لذا چنانچه اشیا موزه در پرتومعیار صحیح علمی، هنری، روان شناسی، نوع چیدمان با معماری حجم و فضا آمیخته می گردد، مجموعه آثار ارزشمند فرهنگی که دلالت به هویت یک جامعه دارد به درستی به انتقال مفاهیم دست یافته و نقش خاص، مجموعه تبیین می گردد، دراین پژوهش با توجه به نظریه های معماری و اهداف باستان شناسانه سعی گردیده در جهت ساماندهی جاذبه های بازدید از موزه ها و رفع نقایص گذشته راهکارهای نوینی ارائه گردد.
پژوهشی بر ساختار معماری و سبک شناسی بنای آرامگاهی دستگردان طبس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۰)
۱۲۷-۱۱۴
حوزههای تخصصی:
شکل گیری بناهای آرامگاهی با در نظر گرفتن دلایل محیطی و جغرافیایی، فرهنگ و باورهای یک جامعه را بازتاب می دهد. در این میان، نواحی شرقی ایران، در توسعه و تکامل معماری مقابر دوره اسلامی سهم چشمگیری داشته است. بخش دستگردان در شهرستان طبس و در شمال استان خراسان جنوبی قرار دارد. طی بررسی باستان شناسی سال ۱۳۹۴ در این منطقه، یک بنای آرامگاهی شناسایی گردید که تاکنون به لحاظ کارکرد معماری و تاریخ ساخت، مورد مطالعه قرار نگرفته است؛ از این رو ضرورت انجام این پژوهش فراهم گردید. پژوهش حاضر از نظر هدف، از نوع پژوهش های بنیادی و براساس ماهیت و روش، از نوع تحقیقات تاریخی-تحلیلی است. در فرایند این مقاله سعی شده با استناد به منابع کتابخانه ای و بر پایه پژوهش میدانی و تهیه نقشه، به واکاوی و تحلیل گونه معماری بنای آرامگاهی دستگردان پرداخته شود. از آنجا که هیچ گونه کتیبه تاریخ داری در این بنا به دست نیامده و به درستی نمی توان پیشینه تاریخی و هویت بنا را تعیین نمود، اما براساس طرح، عناصر کالبدی و بافتی که آرامگاه دستگردان در آن شکل گرفته، این نتیجه حاصل شد که طرح اصلی این بنا برگرفته از بناهای آرامگاهی در خراسان بزرگ با طرح مربع شکل در سده های اولیه تا میانی دوره اسلامی است. همچنین با مقایسه داده های فرهنگی و عناصر ساخت مایه بنا می توان پی ریزی آن را به اواخر دوره سلجوقی تا ایلخانی نسبت داد.
رابطه انسان، معماری و فناوری
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۴ بهار و تابستان ۱۳۸۵ شماره ۱۰
45 - 55
حوزههای تخصصی:
تکنولوژی چیست؟ رابطه آن با انسان چگونه است و چه تاثیراتی بر یکدیگر می گذارند؟ تعاریف و تبیین های انجام گرفته پیرامون سوالات فوق، بسیار متعدد و مختلف است. بنابر تصور متعارف، تکنولوژی تنها ابزارهای دست ساخت بشر می باشد و پیشرفت و توسعه آن، ما را به سوی آرمان شهر هدایت می کند؛ اما ظاهرا سر از ویران شهر درآوردیم. برخلاف تصور اولیه و رایج از تکنولوژی به مثابه ابزار، تکنولوژی می تواند ابزار صرف نباشد، همانگونه که برخی، تکنولوژی را در عرصه-هایی مختلف همچون تفکر، فرآیند انجام، سرانجام اثر و نتیجه، گسترش داده اند. برخی دیگر نیز برای آن ماهیتی متصور شده اند که با خود تکنولوژی متفاوت است. رابطه انسان با تکنولوژی در گذشته و حال از مباحث عمده ای است که در این عرصه مطرح می باشد. در نظر برخی فلاسفه، تکنولوژی دارای ارزشی خنثی بوده و بسته به چگونگی استفاده از آن، دارای ارزش های متفاوتی می گردد. به این معنی که این افراد برای تکنولوژی ارزش ماهوی قائل نبوده و صرفا عوامل فاعلی را در ارزش گذاری بر آثار تکنولوژی دخیل می-دانند. در مقابل اینان، گروه دیگری قرار دارد که برای تکنولوژی ارزش ماهوی قائل بوده و برخی از عیوب و نارسایی ها را به ذات تکنولوژی نسبت می دهند؛ لذا در این مقاله سعی بر آن است که ضمن ارائه تعریف تکنواوژی از دیدگاه های مختلف، خصوصیات و ویژگی های آن نیز با محوریت دیدگاه های ژاک الول و عبدالکریم سروش ارائه شود.
دام فناوری و هویت فرهنگی در معماری
حوزههای تخصصی:
پس از انقلاب صنعتی و تحولات گسترده قرن بیستم، تکنولوژی به سرعت وارد زندگی بشر شد و آن را دچار تغییر و تحولات اساسی کرد. انسان با انگیزه دستیابی به رفاه و امنیت بیشتر، هر روز بیشتر از روز قبل از تکنولوژی های مختلف استفاده کرد تا اینکه پس از مدتی، فن سالاری (تکنوکراسی) در جوامع بشری مطرح شد، بدین صورت که کم کم ابزار و آلات نقش کلیدی را در زندگی انسان ها پیدا کردند. بتدریج تکنولوژی برای تمام توقعات انسان، در همه زمینه ها پاسخ ارائه داد. بدین ترتیب راه برای ظهور تکنوپولی (انحصار گرائی تکنولوژی) باز شد. در این زمان بود که تکنولوژی بطور نامحسوسی سنت و فرهنگ را از زندگی انسان ها خارج کرد و برای همه لغات کلیدی زندگی آنها، تعریفی را که خود می پسندید، جایگزین کرد؛ لذا کار بجایی رسید که تکنولوژی به جای خدا قرار گرفت و انسان کاملاً در دام آن افتاد. بطوری که تکنولوژی بر تمام زوایای زندگی انسان مثل فرهنگ، محیط زیست، اشتغال، اقتصاد و هر مورد قابل تصور دیگر، تأثیرات شگرفی بجای گذاشت که ما در این مقاله از آن به عنوان دام تکنولوژی، موضوع مقاله حاضر نام می بریم. البته روش هایی برای مقابله با این توسعه همه جانبه و افتادن در دام پر زرق و برق تکنولوژی وجود دارد. پذیرفتن هر نوع تکنولوژی، اجباری نیست. بلکه آنچه می تواند بسیار تعیین کننده باشد، سرشت و اعتقادات معنوی جامعه ای است که تکنولوژی به آن وارد می شود. هر جامعه ای می تواند با توجه به پیشینه های ارزشمند فرهنگی، تاریخی و اعتقادی خود از جنبه های مناسب و مفید تکنولوژی های جدید استفاده کرده و جنبه های غیر مفید و آن هایی را که نمی پسندد، کنار بگذارد. پس بهره وری از تکنولوژی در هر جامعه ای می تواند به صورت گزینشی و کاملاً بجا در معماری مورد استفاده قرار گیرد. در این مقاله سعی خواهد شد پس از ارائه تعاریفی از تکنولوژی به مطالعه شرایط حاکم بر دنیای امروز در مواجهه با پدیده فراگیر تکنولوژی پرداخته شود. در پایان نیز روش هایی برای ارزیابی و پیش بینی تکنولوژی به منظور جلوگیری از غافلگیری و عواقب ناشی از پذیرفتن بی چون و چرای تکنولوژی های مختلف ارائه شده است.
تأملی بر ساختار معماری و هویت تاریخی بنای آرامگاهی جوخواه
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
۱۹۱-۱۶۵
حوزههای تخصصی:
بناهای آرامگاهی یکی از مهم ترین گونه های معماری اسلامی هستند. مطالعه این گونه بنا در بستر جغرافیایی، درک و شناخت معناداری را از این آثار پیش روی ما قرار می دهد. منطقه وسیع طبس، باوجود دارا بودن ظرفیتی غنی از آثار تاریخی و فرهنگی فاخر و به دلیل مهجور بودن و شرایط سخت جغرافیایی، مورد کم توجهی مسئولان و باستان شناسان قرار دارد. در بررسی باستان شناختی بخش جوخواه طبس که در سال 1394ه .ش. انجام گرفت، بناهای متعددی ازجمله یک آرامگاه منفرد شناسایی شده که تاکنون مورد پژوهش قرار نگرفته است. در این پژوهش شیوه ساخت بنا با توجه به نحوه گنبدزنی، اجرای تاق ، نوع مصالح و نوع تزئینات به کار رفته، موردتوجه قرار گرفته است. تحقیق حاضر براساس هدف از نوع توصیفی-تحلیلی و ماهیت آن براساس رهیافت های تاریخی است. در این پژوهش روش یافته اندوزی ها بر پایه مطالعات میدانی و استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده است. این پژوهش تلاش دارد، با تکیه بر یافته های باستان شناسی، مطالعات تطبیقی و هم چنین استناد به منابع مکتوب دوران اسلامی، به واکاوی هویت و تاریخ ساخت آرامگاه جوخواه طبس بپردازد. برآیند مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که الگوی ساخت این مقبره برگرفته از طرح مربع شکل، مانند بسیاری بناهای آرامگاهی در خراسان بزرگ طی سده های اولیه دوران اسلامی است. اگرچه با مقایسه داده های فرهنگی و عناصر ساخت مایه بنا با سایر آثار مشابه، می توان تاریخ ساخت آن را به اواخر سده ششم تا اوایل سده هفتم هجری قمری نسبت داد.
تحلیل راهبردهای عمرانی حکام قاجار در حدفاصل سال های 1210 تا 1264ه .ق.، ازمنظر شواهد معماری و منابع مکتوب
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
۳۱۶-۲۸۳
حوزههای تخصصی:
با وجود اهمیت تحولات تاریخی و اجتماعی روی داده در نیمه نخست عصر قاجار، کمتر پژوهش مستقلی درخصوص سیاست های عمرانی و تاریخ معماری این دوره (1210 تا 1264 ه .ق.) به انجام رسیده است. پژوهش حاضر بر آن است تا با اتکا بر شواهد معماری و منابع مکتوب، عوامل مؤثر بر سیاست های حکام قاجار در امر توسعه و نوسازی در بازه زمانی نیمه نخست عصر قاجار را مشخص سازد. با توجه به عدم اشاره به جزئیات بسیاری از اقدامات عمرانی در منابع تاریخی مربوط به نیمه اول این دوره، این پژوهش بر این فرضیه استوار است که با بررسی نوع و کمّیت آثار معماری احداث شده در این دوره، می توان راهبردهای فرمانروایان این سلسله در انجام امور عمرانی و زیربنایی در قسمت های مختلف کشور را مورد تحلیل و بازسازی قرار داد. در نتیجه پژوهش مشخص می گردد که عواملی نظیر مشروعیت بخشی به دولت قاجار ازطریق جلب نظر و اخذ پشتیبانی علما و روحانیون، الزامات نظامی و دفاعی، رقابت ها و گرایش های عمرانی متفاوت شاهزادگان ارشد قاجار، قدرت گیری طبقه علما و تجار و هم چنین اعتقادات مذهبی شخصی حکام قاجار را می توان از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در این زمینه قلمداد کرد. درنهایت با توجه به شواهد معماری و فهرست ابنیه ساخته شده یا مرمت شده در این دوران، اهمیت و اولویت ساخت ابنیه حاکمیتی و نظامی در عصر «آقامحمدشاه قاجار» و بناهای با کارکرد مذهبی و تشریفاتی در سیاست های عمرانی عصر «فتحعلی شاه قاجار» در مقایسه با سایر عوامل مؤثر، کاملاً مشهود و بارز است؛ این در حالی است که تحولات سیاسی و اجتماعی رخ داده در عصر محمدشاه قاجار منجر به شکل گیری تغییر جهتی کلی در سیاست های حکمرانان عصر قاجار و توجه بیشتر به احداث بناهای عام المنفعه، تجاری و خدماتی گردید.
خوانش قرآنی معنای «معماری» بر اساس آیه شریفه 61 هود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۰
۴۰-۲۵
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم کتاب راهنمای زندگی است و معماری ظرف زندگی انسان. معماری از زندگی شکل می پذیرد. مفاهیم مطرح شده در قرآن کریم به عنوان کتاب راهنمای زندگی می تواند به تولید مفاهیم نظری در حوزه معماری کمک کند. این پژوهش تحقق مفهوم واژه «عماره» در قرآن را تبیین کرده و به دنبال این پرسش است: معانی که باید در معماری باشند و از آیه مذبور می توان استخراج و استنباط نمود چیست و این مفاهیم چگونه می تواند در معماری تحقق یاید. هدف این پژوهش درک شئون گوناگون امر الهی در معماری و ارتقاء معانی معمارانه آن است. مبانی نظری پژوهش در ذیل مطالعات معناشناسی کلمه «عماره» ارائه می شود. از روش معناشناسی برای تبیین مؤلفه های معنایی واژه ها در عبارت «هو انشأکم من الارض واستعمرکم فیها» از آیه 61 هود استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد در نگاه زبان شناسی تاریخی «عَمَرَ» و «عَبَدَ» هر دو به جای هم به کاررفته است؛ بنابراین این دو واژه اشتقاق مشترک یا هم معنایی در ریشه دارند؛ بنابراین آبادانی می تواند جزء بندگی باشد و بندگی آبادانی همراه آورد. استعمار بر وزن استفعال، طلب عمارت است؛ یعنی خدا انسان را از زمین آفریده و از او آبادی آن را خواسته است؛ از تأمل در آیات قرآن استنباط می شود هرچند معماری باید ایمن باشد، «عماره» تنها به معنای ساخت کالبد فضایی نیست؛ همان طور که آفریدگار، زمین را مسخر انسان و مهد آرامش او قرار داده است، انسان باید بتواند معماری را بستری برای پاسخ گویی به نیازهای مادی و معنوی چون تفکر، عبادت و آرامش قلب قرار دهد و همان طور که انشاء در طی زمان صورت می گیرد معماری نیز باید متناسب با زمان و زمانه بالنده شود، ارتقاء یابد و بستر شکوفایی افراد را فراهم کند. نتیجه این پژوهش معانی معماری مستخرج از آیه را در شش بحث معماری به مثابه عامل زندگی بخشی به مکان، جایگاه به آرامش رسیدن انسان، مکان رشد و تربیت، بستر ارتباط با آسمان و زندگی معنوی انسان، نقش معمار به عنوان خلیفه الله و تجلی پروردگار در مکان زندگی انسان مطرح و تببین می کند که استعمار فی الارض باعث جهت گیری انسان به سمت خدا، طلب مغفرت الهی و آمادگی برای جلب رحمت خداوند می شود.
بررسی پارادایمی مناسبات جامعه، اندیشه و هنر مکتب اصفهان (با تکیه بر مفهوم حرکت در فلسفه، شعر، معماری و نقاشی)
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
65 - 84
حوزههای تخصصی:
تغییرات اجتماعی – سیاسی ای که به واسطه تأسیس حکومت صفوی در ایران روی داده بود، با به قدرت رسیدن شاه عباس اول و انتخاب شهر اصفهان به عنوان پایتخت حکومت، سرعت بیشتری گرفت. در پی این تحولات، اندیشه و هنر این عصر، دستخوش دگرگونی هایی شد و مکتبی در این زمان شکل گرفت که بعدها مکتب اصفهان و یا سبک اصفهانی نامیده شد؛ مکتبی که برخلاف اندیشه ی آن جهانی و کل گرای عرفانی، دیدی زمینی و جزئی نگر داشت. جستار حاضر، در پی آن است تا با استفاده از نظریه ی تامس کوهن و تمرکز بر پارادایم حاکم بر این عصر، به بررسی این موضوع بپردازد که چگونه رویدادهایی که در عصر صفوی به وقوع پیوست، سبب شد حرکت، به عنوانی پیش فرضی مشترک، در اندیشه و هنر مکتب اصفهان نمود یابد. بر اساس یافته های این پژوهش، دگرگونی هایی که در جامعه عصر صفوی و شهر اصفهان در زمان شاه عباس اول روی داد، باعث گرایش به زمین و روی گردانی از عوالم دیگر شد و همین امر باعث شد، حرکت و متعلقات آن، که از جمله مؤلفه های گرایش به زمین هستند، نقشی اساسی در خلق شعر، نقاشی و معماری این دوره داشته باشند و همچنین فیلسوفان نیز با بهره گیری از این پیش فرض و تأکید بر آن به تبیین و حل مسائل فلسفی بپردازند.
برآمدن طبقه ی متوسط جدید در ایران (با تمرکز بر حوزه های معماری و ادبیات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
95 - 117
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی پژوهش حاضر توصیف و تحلیل چگونگی برآمدن طبقه ی متوسط جدید در ایران از طریق مطالعه و بررسی شاخص ها و مولفه های مرتبط با سبک زندگی مانند معماری، اوقات فراغت، روابط اجتماعی و ... در بازه ی زمانی سالهای 1300-1320ه.ش و دستیابی به جهان بینی، معانی، ارزش ها و اندیشه های اعضای این طبقه در دوره زمانی ذکر شده است. در پژوهش حاضر به منظور دستیابی به هدف های تحقیق از روش تاریخی با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است.
بر اساس یافته های این پژوهش، تحولات معماری و شهرسازی در دوره ی پهلوی اول و بازخوانی و تحلیل رمان های نوشته شده از سوی نویسندگان شاخص این دوره از چگونگی ظهور تمایزهای طبقاتی، شکل گیری طبقه متوسط جدید و سبک زندگی متناظر با آن خبر می دهد. در این راستا، اتکا به معیارهای جدید معماری در بنای ساختمان های عمومی و خصوصی و امکانات و فضاهای جدید شهری مانند سینما ها، کافه ها و مغازه ها در کنار برجسته شدن موضوع هایی مانند حضور زنان در زندگی اجتماعی، تحصیل و اشتغال زنان، عشق و ازدواج به سبک جدید و پدید آمدن مشکل های خانوادگی و مسائل اجتماعی نوظهور نشان دهنده چگونگی ظهور این طبقه و سبک زندگی اعضای آن است. بررسی ها و تحلیل های صورت گرفته در این پژوهش نشان می دهد که جهان بینی و ارزش های اعضای طبقه ی متوسط جدید را می توان در حول مولفه هایی مانند فردگرایی، ناسیونالیسم و تجددگرایی مشخص نمود.
تدوین فرایند و شاخص های موثر بر گونه شناسی معماری با معیار ویژگیهای ترکیب-بندی (نمونه موردی: بناهای تاریخی شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۸
۱۸۶-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تلاشی است برای تعیین شاخص های موثر در گونه شناسی معماری بطوری که بتوان با تجریدی کردن این گونه ها، زمینه دستیابی به الگوهای مناسب و جامع طراحی معماری فراهم گردد. بدین منظور با استفاده از مطالعات اسنادی و روش توصیفی تحلیلی، انواع روش ها، معیارها و شاخص های گونه شناسی مورد تحلیل و نقد قرار گرفته و مبانی نظری پژوهش تدوین شده است. پژوهش حاضر نشان می دهد که هر کدام از روشها و شاخص های موجود در زمینه تیپولوژی به اندازه کافی جامع نبوده و ویژگیهای معماری گونه ها به طور کامل متاثر از شاخص ها نیستند بطوریکه نمونه های زیرمجموعه یک گونه خاص، رفتارهای متفاوتی را از نظر ویژگیهای معماری از خود نشان می دهند. بنابراین با هدف دستیابی به گونه کامل و حداکثر جامعیت در گونه شناسی به تدوین معیارها و شاخص های تیپولوژی مبتنی بر پارامتر تحت عنوان ویژگیهای ترکیب بندی معماری اقدام شده است. در فرایند گونه شناسی با معیار ویژگیهای ترکیب بندی هرکدام از نمونه ها از نقطه نظر شاخص های ترکیب بندی مورد آنالیز قرار گرفته و در ذیل زیرشاخص ها طبقه بندی می شوند سپس با روش تحلیلی مقایسه ای به تطبیق بین گروههای طبقه بندی شده پرداخته و گونه ها بر اساس اینکه نمونه های زیرمجموعه آن نسبت به هرکدام از زیرفاکتورها دارای حداکثر فراوانی باشند استخراج می شوند. نتایج تحقیق نشان می دهد با این روش به گونه هایی دست می یابیم که نمونه های متعلق به آن گونه دارای رفتاری یکسان نسبت به همه ویژگیهای معماری می باشند. نکته دیگر اینکه این روش قابلیت مرور فرایند دستیابی به گزینه ها و تولید مجدد گونه ها را دارد.
نحوه ایجاد بافتها و فضاهای معماری عصر مفرغ (3000-1500ق م) در حوزه شمال-شرق فلات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۹
۲۴۳-۲۳۳
حوزههای تخصصی:
فرهنگهای دوران مفرغ ایران از نظرتاریخی بطور نسبی اوایل هزاره سوم تا اواسط هزاره دوم ق م یعنی حدود 1500 سال را در برمیگیرد (3000-1500ق م). این فرهنگ روبه رشد به شاخصهایی در زمینه فن آوری ابداع چرخ سفالگری، نوآوری در فلزکاری مس، پیدایش خطوط آغاز ایلامی و ایجاد ساختارهای شهرنشینی دست یافته است. باتوجه به پیدایش مفرغ در این دوره ایجاد کارگاههای فلزکاری، میتواند به نوعی ایجاد بافتهای معماری صنعتی را نشان دهد. همچنین افزایش تجارت بین منطقه ای و فرامنطقه ای نشانه ای از ایجاد جوامع انسانی است که نیازمند فضاهای معماری مسکونی می باشند و در آخر تغییر الگوی تدفین در این دوره که از حالت تدفین مردگان در زیر محل مسکونی تغییر پیدا کرده است و به بیرون محل زندگی یعنی قبرستانها منتقل گشته اند حاکی از آن است که تحولی در جنبه های اعتقادی آنان ایجاد شده است و شاید این نیز دال بر ایجاد بناهایی مذهبی باشد. باتوجه به گستردگی مناطق تحت نفوذ فرهنگ عصر مفرغ در ایران، در این مقاله تنها به حوزه شمالشرق ایران که شامل مناطقی باستانی که آن زمان در قلمرو ایران بوده اند و اکنون از خاک آن جداگشته اند و چندین محوطه باستانی از جمله تپه حصار و... پرداخته میشود. درکل میتوان بافت معماری عصرمفرغ رابه سه دسته: اول- بناهای مسکونی، دوم- بناهای صنعتی و سوم- بناهای مذهبی تقسیم بندی نمود.
بازتعریف مفهوم مسکن و سکونت بر اساس مولفه های اقتصادی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۹
۲۸۶-۲۶۳
حوزههای تخصصی:
مفهوم سکونت یکی از پیچیده ترین و در عین حال قدیمی ترین مسائلی است که بشر همواره با آن درگیر بوده است؛ به گونه ای که ابعاد تازه ای را همواره با خود در پی داشته است. بحث چیستی و کیستی انسان همواره با مفهوم سکونت گره خورده و یکی از مبانی اصلی و موضوعات اساسی در فلسفه است. در حقیقت مفهوم سکونت یکی از پایه های اصلی نگرش ملت ها و مذاهب گوناگون به حساب می آید. اگرچه هیچگاه نمی توان تعریف دقیق و یکسانی را میان اندیشمندان برای مفهوم سکونت یافت ولی تقریبا همگی بر سر وجود ماهوی آن اتفاق نظر دارند. تحولات عمیق بشری، نوع نگاه و مبانی اولیه این موضوع را دگرگون ساخته و تعاریف جدیدی برای آن ارائه کرده است. بخش عظیمی از این تحولات را می توان در دوران پست مدرن و پس از آن، جهانی شدن جستجو کرد. بر این مبنا برای شناخت دقیق این مفهوم بایستی تحولات این موضوع را از دیدگاه های مختلف و در بازه های زمانی متفاوت پیگیری کرد تا بر اساس آن بتوان تعریف مناسب و قابل قبولی را از آن ارائه کرد که در این مسیر گام اول شناخت دقیق مفهوم این واژه و تبیین معانی آن است.
ارائه چارچوب تحلیلی فرآیند تولید محصول در معماری و عینیت بخشی به ایده های ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۱
۳۸-۲۱
حوزههای تخصصی:
فرآیند تولید محصول نه آنقدر پیچیده است که انسان از فهم آن عاجز باشد، و نه تا اندازه ای ساده است که هرکسی بداند از کجا شروع شده و دقیقا کجا به پایان می رسد. اما چیزی که بسیار واضح است محصولی است که از این فرآیند بدست می آید و در معماری به آن عینیت بخشیدن به ایده های ذهنی و تولید عناصر محسوس گفته می شود. در حقیقت، سابقه تبدیل ایده به محصول به زمان سکونت در غارها می رسد و این تجربه طراحی معماری سابقه ای چندین هزار ساله دارد. با به بوجود آمدن کامپیوتر، بشر توانست از آن در بعضی کارها کمک بگیرد. اما به تازگی و در دهه های اخیر تجربه معماری رایانه محور، افق های نو و بدیعی را برای معماران گشوده است البته تمام تأثیراتی که رهیافت محاسباتی بر معماری گذاشته مثبت و به نفع معماری نبوده است ولی در کل ما در این بحث به تأثیرات مثبتی که این معماری می تواند بر روی معماری امروز ما بگذارد را شرح می دهیم .اکنون این سوالات مطرح است که آیا در آینده رایانه جای معمار را خواهد گرفت؟ و طراحی ها نیازی به وجود معمار به عنوان خالق اثر نخواهد داشت؟ همچنین حلقه مفقوده بین معماری سنتی و معماری مدرن کجاست؟ و آیا رهیافت رایانه ای می تواند نقشی در اتصال این دو را بازی کند؟ در نهایت لازم است بگوییم این پژوهش دارای ماهیّتی «تبیینی» است و از سوی دیگر با توجه به کلیت موضوع، رویکرد حاکم بر این پژوهش «کاربردی» می باشد.
درونمایه های مشترک ما بین معماری و هنرهای نمایشی تاثیرگذار بر ارتقاء بهره وری محیط شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۲۵-۸
حوزههای تخصصی:
درک مفاهیم ریشه ای و اصیل هنری می تواند باعث قرابت و شناخت بهتر هنرهای کاربردی معماری، تئاتر و سینما گردد. معماری و تئاتر و سینما جدا از وجههٔ کارکردی خود که به ایجاد فضا می پردازند، در فرآیند درک فضا، هر سه اصول مشترکی را در بر می گیرند که به وسیلهٔ معماران و کارگردانان در هم آمیخته شده اند. این تحقیق با رویکردی توصیفی-تحلیلی به بررسی کلیات و امکان استفاده از این نزدیکی در هنرهای کاربردی می پردازد. استفاده از نحله های فکری خردباوری و تجربه باوری نکته قابل توجه در این تحقیق است که به صورت همزمان می تواند هر دو دسته را در کنار هم استفاده کند. معماری، تئاتر و سینما می توانند واسطه هایی برای عرضهٔ معنا باشند، که این معنا می تواند بین عرصه ها و رسانه های مختلف مشترک باشند. در واقع معماری، تئاتر و سینما متشکل از عناصر اساسی مشترکی همانند صحنه، فضا، نور، حرکت و دید می باشند. معماران و کارگردانان تئاتر و فیلم سازان پیوسته در تلاش برای انتقال مفاهیم متداعی در جهت بازگویی ایده ها و مفاهیم در محیط های نمادین هستند، در واقع هنر معماری در تئاتر و سینما به عنوان عامل ایجاد تعادل و هماهنگی در شکل تصاویر و ترکیب صحنه مطرح می شوند که ویژگی های مکانی یا زمانی فضا، رنگ ف نور، سایه روشن تاثیرات متفاوتی بر مخاطب می گذارد. فضاهای بصری که در پس زمینهٔ تصاویر یک فیلم دیده می شود در شکل گیری تفکر کارگردان و فیلمساز نقش موثری دارد. در واقع کارگردانان با بهره گیری از معماری از طریق معنا و فضاهای بصری سعی در ایجاد فضا و خلق مکان و شخصیت پردازی می کنند. شناسایی این تعاملات و تاثیرگذاری ها می تواند به هنرمندان در خلق محصول هنری خود کمک بسیاری نموده و درک مناسبی را از محیط و فضاهای مورد نیاز هر گروه فراهم سازد
ماهیت روش های تحقیق در پژوهش های معماری و طراحی شهری
حوزههای تخصصی:
رشته های معماری و طراحی شهری دارای جایگاهی میان رشته ای بوده و مبانی و رویکردهای نظری و پژوهشی خود را از طیف وسیعی از علوم وام می گیرند. به همین دلیل، شیوه های پژوهش در این رشته ها معمولا حاصل ترکیبی از روش های گوناگون می باشد که در طیف وسیع و گسترده ای از مطالعات وابسته به علوم محض تا مطالعات وابسته به علوم اجتماعی و انسانی، قرار می گیرد. مقاله حاضر با مخاطب قرار دادن مدرسان، دانشجویان و پژوهشگران معماری و طراحی شهری، هدف معرفی انواع روش های تحقیق متعارف و شناخته شده در حوزه معماری و طراحی شهری را دنبال می کند. به این منظور، ابتدا با تأکید بر رویکرد جان کرسول مبتنی بر تشخیص چهار پارادایم اصلی اثبات گرایی، تفسیرگرایی، پراگماتیسم و انتقادی، دسته بندی کلی از پارادایم های تحقیق ارائه شده و سپس بر مبنای مطالعات انجام شده توسط پژوهشگران داخل و خارج از کشور، انواع طرح - گونه های تحقیق معرفی می شوند. در مرحله بعد به منظور تدقیق گونه های شناسایی شده، با بررسی مقالاتی که به صورت هدفمند از میان مجلات علمی-پژوهشی حوزه معماری و شهرسازی کشور، انتخاب می شوند، کمبودها و موارد تکمیلی شناسایی شده و در نهایت، نموداری برای معرفی و دسته بندی روش های متعارف تحقیق در رشته های تخصصی مورد نظر، ارائه شده است.. همچنین به منظور شناخت بیشتر از هر روش تحقیق، جدولی ارائه شده است که نشان می دهد هر روش باید بر مبنای پارادایم، رویکرد، هدف کلان و فنون/تدابیر تحقیق (ابزارهای گردآوری اطلاعات و روشهای تجزیه و تحلیل اطلاعات) معرفی شود. نتیجه مطالعات انجام شده، نشان می دهد که رویکردهای کیفی و ترکیبی در حوزه های پژوهشی معماری و طراحی شهری دارای نقش غالب هستند.
ملاحظات طراحی فرم بیمارستان از منظر پدافند غیر عامل
حوزههای تخصصی:
وجود بحران های ناشی از بلایای طبیعی و پیچیده تر شدن جنگ ها و بکارگیری علوم و فناوری در جنگ های نوین، چهره ی متفاوتی از پدافند غیر عامل را ایجاد کرده است. ﺑﺮرﺳی آﺧﺮیﻦ ﺟﻨﮓ ها ﻧﺸﺎن می دهد که ساختمان های عمومی ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺴﺘﻘیﻢ و ﻏیﺮﻣﺴﺘﻘیﻢ مورد آسیب ناشی از حملات قرار می گیرند که اکثراً به عنوان خطای نظامی و یا بهانه های دیگر توجیه می گردد که اصابت و امواج انفجار ناشی از این بمباران ها باعث آسیب به ساختمان ها در نتیجه افزایش تلفات انسانی می گردد، بنابراین ضروری است در صورت بروز بحران، حادثه غیر مترقبه و یا هرنوع حمله، بیمارستان ها که فضاهایی با اهمیت بالا هستند، کارایی خود را تا بیشترین حد و طی بیشترین زمان ممکن حفظ نموده و دچار کمترین میزان آسیب های فیزیکی و تلفات انسانی شوند. بی شک علوم مرتبط با معماری و شهرسازی نقش مهمی در کاهش تلفات در زمان بحران را ایفا می کنند. در همین راستا فرم معماری ساختمان ها، به ویژه ساختمان های درمانی، نقش بسزایی در پایداری بناهای درمانی در زمان جنگ و کمرنگ شدن آسیب های حاصل از انفجار و زلزله را در زمان بحران دارند؛ لذا، به منظور پیشگیری از وقوع این مشکلات و به حداقل رساندن خسارات و تلفات در زمان و قوع بحران، باید بحث ایمنی و امنیت در کلیه ی سطوح برنامه ریزی و طراحی از موضوعات کلان تا جزئیات فنی معماری مورد توجه قرار گیرد. مسئله اصلی در این پژوهش، عدم وجود شاخص های مدون و دقیق، جهت ارزیابی پایداری انواع ترکیب فرم ها و مزایا و معایب هر یک از منظر دفاع غیرعامل است. پژوهش پیش رو کﻪ از ﻧﻮع پژوهشکﺎرﺑﺮدی است از روش ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت کﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ای ﺑﺮایﮔﺮدآوری داده ﻫﺎ و اﻃﻼﻋﺎت اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه است و ضمن مروری بر تحقیقات انجام شده در زمینه پدافند غیرعامل به تشریح پدافند غیرعامل از دیدگاه صاحب نظران و ارزیابی فرم ها و ترکیبات حجمی مطلوب از نظر پایداری در برابر موج انفجار می پردازد، این تحقیق به دنبال فرم های مناسب به عنوان یکی از راهکارهای معمارانه برای مقابله با این نوع تهدید است، که نهایتاً منجر به الزامات و ملاحظاتی جهت طراحی معماری فرم بیمارستان ها از منظر پدافند غیرعامل می گردد.
بررسی مؤلفه های زنانه در معماری بر اساس رویکرد روان شناختی و فرهنگ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۷
91 - 105
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مؤلفه های زنانه در معماری بر اساس رویکرد روان شناختی و فرهنگ اسلامی بود. جامعه پژوهش شامل متون مرتبط با روان شناسی زن، معماری و چگونگی نگرش به زن در فرهنگ اسلامی می باشد. نمونه پژوهش مؤلفه های زنانه در معماری بر اساس رویکرد روان شناختی و فرهنگ اسلامی بود. روش پژوهش تحلیلی-توصیفی است. جهت گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای استفاده شد. نتایج بررسی و تحلیل نشان داد که مؤلفه های زنانه مؤلفه هایی هستند که با روحیات زنانه همسوتر بوده و موجب ایجاد رضایتمندی بیشتر برای زنان می شوند. مولفه های زنانه شامل زمینه گرایی، افقی گرایی، بی مرز بودن، نفی مرکزیت، شفافیت، سیالیت، اقتصادی بودن، مقیاس انسانی، عملکردگرایی، کاربرد تزیینات، کل نگری، طراحی ارگانیک، ساختارشکنی، کاربر محوری، آرگونومیک بودن، پرداختن به جزییات خاص و درهم پیچیدگی فضایی می باشد. اما زنان معمار، بیشتر از مؤلفه های کاربر محوری ، آرگونومیک ، عملکردگرا ، منعطف ، ارگانیک و تزییناتی استفاده می کنند. هم چنین نتایج بررسی مؤلفه ها از نقطه نظر روان شناسی زنانه و فرهنگ اسلامی نشان داد که مؤلفه های زنانه در معماری با روحیات و ویژگی های زنانه ی اسلامی منطبق است و می توان با به کار گیری مؤلفه ها، فضاهایی طراحی کرد که با روان زنان سازگارتر است.
گونه شناسی فنی و بصری چلنگری های دَر و پنجره های تهران عصر پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
72 - 92
حوزههای تخصصی:
ابنیه تهران در دوره پهلوی دوم دارای چلنگری با طرح های متنوع هستند که نشان از هنر دست آهنگران تهرانی است. هدف مقاله، بررسی شیوه طراحی، ساخت و تکنیک های به کار رفته در چلنگری های در و پنجره تهران دوره پهلوی دوم است و به دنبال پاسخ بدین پرسش هاست: 1) شیوه طراحی، ساخت و تکنیک چلنگری (پنجره و دَر) ها در تهران چیست؟ و 2) نقوش آن ها کدامند؟ روش پژوهش به صورت توصیفی - تحلیلی و گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و به ویژه میدانی که تعداد نمونه ها 900 عدد پنجره و دَر، جمع آوری، آنالیز و تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهند که، شیوه طراحی به صورت ساده و انتزاعی و نیمه انتزاعی بوده و نحوه گسترش نقوش مستقل (تکی)، قرینه (یک - دوم، یک - چهارم)، واگیره ای (4*1، 4*3، 2*3، 4*4، 2*6، 4*6، 3*1، 3*2، 4*2، 5*4) هستند. نحوه ساخت و تکنیک نیز طرح موردنظر را روی صفحه تخمین کپی کرده و سپس، به وسیله تسمه های فلزی به پهنای 2 سانتی متر و قطر 5/0 سانتی متر و گاهی، ورقه های آهن نقوش را آماده و روی دَر و قاب پنجره نصب می کنند. نقوش در پنج دسته انسانی، حیوانی، گیاهی، هندسی و گره چینی، انتزاعی هستند. تنوع طراحی، شیوه گسترش و نقوش در چلنگری های این دوره، پیرو نقش مایه های گره ایرانی بر آجر، چوب و به ویژه، کاشی کاری، نقاشی های انتزاعی مانند پیت موندریان و مکاتب قرن 19م. (سوپره ماتیسم، ریونیسم، کنستراکتیویسم) بوده و هم چنین، استفاده از نقوش ایرانی در این دوره کم رنگ شده و غالب نقوش تابع مدرنیته حاکم در ایران هستند. چلنگری ها در این دوره، ریشه هویتی ایرانی - اروپایی داشته و تمامی نقوش و فرم ها از ابعاد و شکل دَر و پنجره ها تبعیت می کنند.
مطالعه نشانگان و علل سندروم ساختمان بیمار در خوابگاه های دانشجویی؛ نمونه موردی: خوابگاه های دانشگاه صنعتی شاهرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
261 - 276
حوزههای تخصصی:
سندرم ساختمان بیمار یک بیماری ناشی از ساختمان است که افراد حاضر در محیط بسته، وضعیت جسمی و روحی مناسبی را تجربه نکرده، و علائم عصبی، تحریک مخاطی، تنفسی و پوستی را بروز می دهند. چنین وضعیتی می تواند در هر محیط بسته ای که افراد زمان زیادی را در آن حضور دارند، تجربه شود. خوابگاه های دانشجویی یکی از این گونه فضاهاست، که دانشجویان در طول مدت تحصیل، اوقاتی طولانی را در این فضا می گذرانند. از همین رو پژوهش حاضر با هدف تعیین نشانگان و علل این سندورم درخوابگاه های دانشجویی انجام شد. مطالعه حاضر به صورت مقطعی و توصیفی-تحلیلی در بازه ی دو ماهه آبان و آذر 1398 در خوابگاه های دانشگاه صنعتی شاهرود و بین 302 نفر انجام پذیرفت. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد MM040EA مرتبط با سندروم ساختمان بیمار و کیفیت هوای داخل استفاده شد، که به صورت آنلاین در اختیار دانشجویان قرار گرفت و داده ها جمع آوری گردید. آنالیز داده ها نیز از طریق آزمون دوجمله ای و آزمون مجذور کای انجام شد. بررسی ها حاکی از آن است که از بین علائم سندروم ساختمان، خستگی (64.24%)، مشکل تمرکز (58.28%) و سردرد (53.48%)، از سایر علائم شایع تر است. همچنین موثرترین علل این سندروم به ترتیب شامل سروصدا، هوای سنگین، دمای بسیار بالای اتاق و هوای خشک می باشد. بین میزان شیوع سندروم ساختمان با تمام عوامل مربوط به شرایط آسایشی خوابگاه و محیط فیزیکی و شرایط روانی اجتماعی خوابگاه ارتباط معنادار برقرار است. مطالعه حاضر نشان داد که 80.4% دانشجویان در زمره افراد مبتلا به سندروم ساختمان قرار دارند، که رقم بالا و نگران کننده ای است. از آنجا که این علائم با شرایط فیزیکی اتاق محل اقامت افراد در ارتباط است، لذا بازنگری شرایط حضور دانشجویان در خوابگاه ضروری بوده، که با کاهش تراکم حضور افراد و افزایش سرانه فضای اقامت، شیوع این مساله کاهش یابد.