مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
۳۱۳.
۳۱۴.
۳۱۵.
۳۱۶.
۳۱۷.
۳۱۸.
۳۱۹.
۳۲۰.
معماری
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : ارتباط میان معماری و نقاشی یکی از حوزه های مورد مطالعه در نظریه هنر و معماری است. هر چند معماری ترکیبی از معانی کاربردی است، ولی می تواند در ارتباط با نقاشی، از بابت فرم و فضا مطالعه شود. در این میان، در خلق اثر هنری، اگر «هنرمند» متغیر ثابت فرض شود، این سؤال مطرح است که ساختار فکری او در خلق فرم و فضا در دو رسانه، چه تأثیری بریکدیگر دارند و در نهایت منجر به چه نوع ارتباطی بین دو نظام هنری می شود؟هدف پژوهش : هدف این پژوهش به طور اخص مطالعه آثار معمارانی است که در هر دو حیطه فعالیت دارند. فرض بر آن است که مهارت معمار از فاصله تصور تا تصویرکردن طرح واره های ذهنی به عنوان نقاشی، منجر به نشر اندیشه او می شود و این فرایند در نحوه آفرینش اثر معماری و تفکر فضایی او مؤثر است.روش پژوهش : پژوهش با رویکرد کیفی و روش تطبیقی بین رشته ای، منطبق با دیدگاه کری واک انجام شده و مدل پژوهش ترکیبی از گرایش های فضایی و رهیافت های معنایی فرم و فضا است. در بخش اول آثار نقاشی مهرداد ایروانیان و علیرضا تغابنی، به عنوان نمونه، با روش شکل گرایی ولفلین تحلیل می شوند. در گام بعد مفاهیم فرمی-فضایی معماری آنان بررسی شده است. دستاوردهای این تحلیل برآمده از مطالعات نظری و داده های تجربی هستند که از طریق روش توصیفی نتیجه گیری می شوند. در نهایت جهت تبیین رابطه، مقایسه تطبیقی تحلیل ها در دو رسانه صورت می گیرد.نتیجه گیری : به نظر می رسد برخورد هنرمند در راستای معانی مصادیق عینی (ابژکتیو) اثر، در سطح «ابتدایی» و «کارکردی» در دو حیطه کاملاً مستقل صورت گرفته و به معانی ذهنی (سابژکتیو) در سطح «ارزشی» پرداخته شده است که قابلیت تطبیق بر ساختار فکری هنرمند را دارد. در سطح «نمادین» با انتقال برخی رهیافت های فرمی از نقاشی به معماری، اثر معماری بیشتر به بعد هنری خود نزدیک شده و جنبه زیبایی شناسی یافته است.
رازهای سر به مهر نگاره در گرمابه ها، تجلی مفهوم تطهیر در کالبد معماری براساس نگاره های ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
69 - 84
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : طهارت به عنوان هدف اساسی از اصولی است که پیوسته در معماری ایرانی به خصوص در گرمابه به کار گرفته شده و با گذر زمان روند شکوفایی و نوع نگاره ها از حیث پرداختن به جزئیات، بیشتر شده و آن را به اوج خود رسانده، این امر به خوبی در روند پیشرفت نگاره ها مشهود است. آثار ادبی گرمابه گنجینه مهمی برای پرداختن به مباحث تطهیر در آثار نگارگری ایجاد کرده و نگاره های متنوعی از گرمابه ها در کتاب های ادبی وجود دارد. هدف پژوهش : هدف این پژوهش بازشناسی و بازخوانی اصل تطهیر و نمود آن در نگاره های به جامانده در حمام های ایرانی است. روش پژوهش : روش تحقیق در این نوشتار توصیفی-تحلیلی بوده و به بررسی 10 نمونه نگاره از کتاب هفت اورنگ جامی، دیوان ترکی امیرعلیشیرنوایی، خمسه نظامی، مثنوی مهر و مشتری اثر عصار تبریزی، ظفرنامه مستوفی، شاهنامه فردوسی و مثنوی معنوی مولانا پرداخته است. نتیجه گیری : تنوع ابزارآلات و افراد در نگاره های گرمابه بیانگر آن است که از جزئیات برای نمایش هرچه بهتر اصول تطهیر بهره گرفته شده، برای سهولت در خوانایی، به ارائه کاربری های هر بخش و همچنین عملکرد اجزا و افراد، که در یک رابطه دوسویه با یکدیگر هستند پرداخته شده است. مطالعه نگاره ها نشانگر وجود بیشترین اشتراکات در آثار به جامانده از نگاره های گرمابه و وجود افتراقات در تزیینات و جزئیات آن هاست. مقایسه نگاره ها همچنین در بعد کارکردی و عملکردی شباهت های بسیاری را نسبت به بعد کالبدی نشان می دهد و اینکه در اشتراکات از راهکارها و الگوهای به خصوصی به کار رفته و هم نوآوری هایی را در نشان دادن تطهیر، ایجاد کرده است.
مطالعه ی تطبیقی تعاریف، کارکردها و عناصر «رسانه»، به منظور بررسی نقش «معماری» به عنوان یک «رسانه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری و رسانه، به عنوان ابزارهای اجتماعی در بستر فرهنگی و تاریخی، نقش مهمی را در زندگی روزمره ی انسان ها ایفا می کنند. با توجه به تعدد روزافزون رسانه ها و وجود ارتباط با مخاطبین در هر دوی این پدیده ها، هدف پژوهش حاضر آن است که دریابد آیا می توان معماری را نیز به مثابه یک رسانه دانست یا خیر. به همین منظور ابتدا تعاریف رسانه و معماری از دیدگاه واژه شناسی و ادبیات، و سپس نظریه پردازان و معماران بررسی شده است و با تطبیق نظریات آنها، اصول نشانه شناسی و عناصر تشکیل دهنده ی رسانه، مدلی مبنی بر فرایند ارتباطی در شناخت یک اثر معماری توسط مخاطب به دست آمده است. مدل حاصل، تعریف رسانه به عنوان وسیله ی ارتباط جمعی را در دل خود جای داده و نشان می دهد که هردوی آنها در طول تاریخ بر هویت، شناخت واقعیات، الگوی مصرف و درک انسان ها از حقایق و ارزش ها مؤثر بوده اند. این مقاله، پژوهشی کیفی است که با رویکرد سیستمی و کل نگر، به تحلیل، ترکیب و تطبیق دو سیستم معماری و رسانه می پردازد و از رویکرد نشانه شناسی نیز برای تحلیل رابطه ی میان کالبد، محتوا و معنای معماری با ادراک و شناخت انسان استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از منابع اسنادی به دست آمده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که می توان معماری را نیز به مثابه یک رسانه، شامل عناصر فرستنده ی پیام و مخاطب، پیام، رمز نگاری و رمزگشایی، کانال ارتباطی، عامل رسانه ای، زمینه و عوامل اختلالگر دانست که در رسیدن پیام معماری با استفاده از ویژگی های کالبدی، معنایی و محتوایی به وسیله ی حواس پنجگانه و قدرت ذهن و ادراک به انسان یاری می رسانند.
مطالعه تطبیقی محراب های مساجد جامع تبریز و مرند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محراب مساجد اهمیت نمادین و کالبدی در معماری اسلامی دارد. محراب های قرن هفتم تا اواسط قرن هشتم هجری مقارن با دوره ایلخانی از ارزش و اعتبار خاصی برخوردار بوده و زیباترین و نفیس ترین آرایه ها و کتیبه ها را در خود جای داده اند. مساجد جامع تبریز و مرند از مهم ترین بناهای مذهبی تاریخ معماری و در زمره ی بهترین نمونه های برجای مانده در زمینه تزئینات ایلخانی در منطقه آذربایجان هستند. این مقاله با هدف شناخت بخشی از هنر ایرانی اسلامی، سعی در بررسی آرایه های تزئینی محراب مساجد جامع تبریز و مرند دارد. شیوه ی پژوهش در این مقاله روش تحقیق تطبیقی بوده و شامل بررسی ترکیب بندی کالبدی و تزئینات محراب در هر دو مسجد می باشد. در نمونه های مورد بررسی مفهوم تداوم در نقوش اسلیمی و هندسی گچبری ها از دوره سلجوقی تا دوره ایلخانی به صورت آژده کاری های شش ضلعی و استفاده از گل رزت نمودار است. وجود یک فرم تزئینی قرینه در گچبری دو گوشه کتیبه نوشتاری محراب مسجد جامع تبریز باعث انقطاع متن شده و با نوشتار یکپارچه و زاویه دار متن در محراب مسجد جامع مرند تفاوت محسوسی دارد. انتخاب و نمود هنرمندانه ی آموزه های اسلامی مبتنی بر خلوص نیت در کتیبه ها نمایشی از محوریت دین در دوره ایلخانی است. پارادایم وحدت در کثرت، علی رغم تفاوت تناسبات در تعریف کالبدی محراب ها، تنوع موتیف های مورد استفاده در کتیبه ها، ساختار متفاوت تدوین و طرح محراب ها با توجه به ابعاد پهنه پیشانی، فرم طاق نماها و ستون نماها، به شکل حسی واحد در ادراک مکان محراب در هر دو مسجد مشهود است. مهم ترین دلیل دریافت حسی فضای محراب به صورت یکسان و متشابه در هر دو مسجد به تاثیرگذاری شاخص بصری مصالح گچی، شاخص معنوی مفاهیم قرآنی و شاخص فرامرزی خط کوفی عربی معطوف می شود.
تحلیل مقایسه ای پیکره ی مسجد شیخ لطف اللّه در اصفهان با مسجد سلطان احمد در استانبول (برمبنای رویکرد کالبد محور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
155 - 168
حوزههای تخصصی:
مسجد نمایی از هنر است؛ در این بنا نه تنها مذهب و هنر با یکدیگر تلاقی پیدا می کنند بلکه مهم ترین نماد هنر اسلامی و خصوصیات متمایز آن نمودار می شود. ارتباط پیکره ی مسجدها با هندسه و نقش و نگار کاربردی در آن ها، انسجام و نماد یگانگی خالق یکتا در بافت فیزیکی آن ها یکی از اصلی ترین عوامل ایجاد هویتی روحانی و قدسی است. ایران و امپراطوری عثمانی در دوران صفویه به دلیل تفاوت های مذهبی، رقابت های سیاسی و تأثیر اروپا بر هر دو کشور از ارتباطات جدید و اثرات فرهنگی و هنری نزدیکی برخوردار بودند. نحوه کاربرد مفاهیم و اجزاء معماری به همراه بررسی شیوه های معماری هر منطقه و موقعیت جغرافیایی، رابطه ی پیکره ها و فضاها با یکدیگر و موقعیت پیکره های ساختمانی مسجد و رابطه ی آن ها با یکدیگر اهمیت زیادی دارد. شناخت خصوصیات معماری صفویه و عثمانی با مطالعه ی مسجدهای شیخ لطف اللّه و سلطان احمد (به عنوان مطالعه ی پژوهشی) در این پژوهش انجام می شود. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که علی رغم رمز و راز و نقش و نگارهای کل ساختمان در بناهای اسلامی و تفاوت موجود بین هر دو مسجد باز هم با نمایشی از هماهنگی و تزئینات زیادی روبرو می شویم بنابراین فرم و شکل ورای هر تزئین در راستای ارزش ها و مفاهیم اسلامی و بیان گر یگانگی و اتحاد هستند. اهداف پژوهش: بررسی رابطه کالبد مساجد با ویژگی های هندسی آن ها در جهت احیای هویت اصیل معماری اسلامی. بررسی هندسه به کار برده شده در عناصر کالبدی و نقوش دو مسجد شیخ لطف الله و مسجد سلطان احمد. سؤالات پژوهش: چه تفاوت ها و شباهت هایی از نظر عناصر کالبدی و ارتباط آن ها با یکدیگر در دوو مسجد شیخ لطف الله و سلطان احمد وجود دارد؟ چه ویژگی های هندسی در عناصر کالبدی و نقوش مسجد شیخ لطف الله و مسجد سلطان احمد وجود دارد؟
مطالعه معماری ساختمانهای شهر تهران بر اساس عناصر اقلیمی (مطالعه موردی: منطقه 5 شهرداری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال یازدهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
51 - 64
حوزههای تخصصی:
منطقه 5 با توجه به ایستگاه مهرآباد با طول جغرافیایی 51 درجه و 19 دقیقه و عرض 35 درجه و 41 دقیقه دارای ارتفاع 1191 متر می باشد و شرایط توپوگرافی خاصی را به خود اختصاص داده است. منطقه دارای آب و هوا گرم و خشک در تابستان و سرد و خشک در زمستان می باشد. تحقیق در خصوص اقلیم ومعماری منطقه 5 تهران با هدف استفاده بیشتر از عناصر اقلیمی جهت ایجاد آسایش می باشد. برای رسیدن به اهداف پژوهش از داده های ایستگاه سینوپتیک مهرآباد در دوره آماری 20 ساله(1981 تا 2010) استفاده شد. و شرایط زیست اقلیمی بر اساس روشهایی مانند روش زیست اقلیمی اولگی و نرم افزار Climate Consultant برای تعیین محدوده آسایش دمایی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که جهت استقرار مناسب ساختمان جهت شمالی- جنوبی با کشیدگی در راستای شرقی- غربی می باشد اگر احکام معماری به وسیله شاخص های آسایش دمایی انجام شود زمان استفاده از وسایل گرمایشی و سرمایشی در ساختمانهای منطقه 5 شهر تهران کاهش می یابد.
معماری از طبیعت پیروی می کند (زیست الگو رویکردی هوشمندانه برای صرفه جویی انرژی در پوسته های ساختمانی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال پانزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
69 - 87
حوزههای تخصصی:
از سال 1970 تاکنون، یکی از مسائل مهم در سراسر جهان کمبود انرژی در کنار مصرف بالای سوخت بوده است. معماران تلاش می کنند تا راهکارهایی را برای مدیریت و مصرف انرژی در ساختمان ها پیدا کنند. یکی از روش های نوآورانه در این زمینه زیست الگو (بیومیمیک ری) است. زیر مجموعه این دانش ایجاد پوسته ای است که ارتباط ساختمان ها با محیط از طریق آن برقرار می شود. مدیریت مناسب پوسته ساختمان می تواند تقاضای انرژی در ساختمان را به طور قابل توجهی کاهش دهد. هدف اصلی این مقاله بررسی قابلیت صرفه جویی در مصرف انرژی با به کارگیری روش زیست الگو در طراحی پوسته ساختمان هاست. به منظور تحقق این هدف، روش تحقیق به منظور دستیابی به چهار هدف طرح ریزی شده است. اولاً، با استفاده از این روش، تحقیق عمیقی در خصوص زیست الگو، پوسته و زیست الگو در ایجاد پوسته از طریق بررسی منابع علمی موجود در این زمینه انجام شد. ثانیاً، بررسی های نمونه های موردی بین المللی از نظر استفاده از زیست الگو و همچنین تأثیر آن بر کاهش مصرف انرژی ساختمان ارائه و آنالیز خواهند شد. در نهایت، این بررسی با ارائه رهنمودهایی برای طراحی پوسته ساختمان به منظور مصرف مؤثرتر انرژی در ساختمان ها پایان می یابد.
تأثیر معماری بر درمان کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۴
23 - 35
حوزههای تخصصی:
اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی اختلال رفتاری شایع در دوران کودکی است. دارای علائم بی توجهی، بیش فعالی و تکانشگری در بیمار می باشد. این اختلالات منجر به بروز مشکلات فردی و اجتماعی می شود. درمان استاندارد این اختلال بیشتر با تکیه بر داروها، آموزش و مشاوره بوده است. هدف از این مطالعه بررسی اثرات فضای معماری بر رفتار این گروه از افراد جامعه می باشد. به عبارت دیگر این مقاله به بررسی بهبود زندگی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی از طریق معماری می پردازد. به این منظور پس از معرفی خصوصیات این بیماران، روش کار با تکیه بر مصاحبه با افراد متخصص، مشاهده مکان های درمانی آنها، بررسی مقالات و کتب مرتبط بوده است. نتایج این پژوهش تأثیر جنبه های مختلف معماری را بر رفتار این کودکان نشان می دهد. باتوجه به یافته های این مطالعه برخی از عناصر معماری می تواند درکنترل عوارض این بیماری در کودکان اثربخش باشند.
تحلیل تحوّلات اندیشه «کیفیت زندگی» در معماری و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۵
27 - 40
حوزههای تخصصی:
«کیفیت زندگی» مفهوم مهمی است که میتوان آن را در قالب یک اندیشه به عنوان یکی از موضوعات علمی نزد پژوهشگران حوز معماری و شهرسازی از ده 1960 مشاهده کرد. این اندیشه در پی انتقادات به جریانات قرن بیستم مطرح و تا قرن اخیر هه ادامه داشته که در هر دوره ماهیتی خاص پیدا کرده است. هدف مقاله شناخت رویکردهای مختلف به این اندیشه در هر دور ه زمانی، بررسی تکوین و درک جایگاه آن در دور معاصر است. بدینمنظور مقاله چهار بخش اصلی را شامل میشود: بخش اول ه به معرفی اندیش «کیفیت زندگی» و سیر مفهومی آن اختصاص دارد. در بخش دوم عوامل مؤثر بر پیدایش آن در معماری و ه شهرسازی و نیز نتایج آن مورد بررسی قرار خواهد گرفت. بخش سوم شاهد سیر تحوّل این اندیشه در دور معاصر خواهیم بود هو در پایان در یک جمعبندی به وضعیت این اندیشه در قرن حاضر و جهتگیریهای آتی پرداخته خواهد شد.
بررسی جایگاه و اهمیت دروس پایداری رشته معماری در مقطع کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
85 - 98
حوزههای تخصصی:
آموزش معماری پایدار به دنبال تربیت دانشجویانی بامهارت جهت طراحی ساختمآنهایی با بهره وری انرژی بالاست که شرایط حاضر بروز مشکلات محیط زیستی، توجهات فراوانی به سوی خود جلب کرده است. پرسش این پژوهش این است که در دانشگاه های کشور تا چه حد به مباحث پایداری و دروس تدوین شده در ساختار آموزشی اهمیت داده می شود؟ و مشکلات حاضر به چه حوزه هایی مربوط اند ؟ راه حل را می توان در محتوای دروس مربوط به طبیعت و انرژی دید که بایستی مورد توجه قرار گیرند. هدف این پژوهش کیفی موردی با رویکرد کیفی تفسیری، در مقطع کارشناسی معماری، بررسی اهمیت و جایگاه دروس پایداری است و با به کارگیری روش اسنادی، به مقایسه تطبیقی دروس مصوب وزارت علوم کشور با سه دانشگاه موفق خارج کشور، از لحاظ آموزش پایداری پرداخته تا مشکلات وپیشنهادات مربوطه را استحراج نماید. نتیجه این بررسی نشان داد که مباحث پایداری در کشور از جایگاه لازم برخوردار نبوده و بازنگری دروس ضروری به نظر می رسد.
ارزیابی مؤلفه های مؤثر برارتقاءکیفیت فضای معماری درکتابخانه های عمومی (مطالعه موردی: کتابخانه مرکزی همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۱
39 - 51
حوزههای تخصصی:
شناسایی، ارزیابی و اولویت دهی به معیارهای مؤثر در یک فضای معماری می تواند به تصمیم طراحان برای ارتقاء ارکان کیفی فضا مؤثر باشد.کتابخانه های عمومی به مثابه فضای معماری، به منظور ارتقاء دانش عمومی جامعه در جذب حداکثری مردم نقش مؤثری ایفا می کنند. پرسش این پژوهش، یافتن معیارهایی است که بتواندکیفیت فضای معماری کتابخانه مطلوب را ارتقاء بخشد.پژوهش حاضر با استفاده از روش هم بستگی، تحلیل عاملی و از نرم افزار SPSS20 برای تعدیل شاخص های طراحی مطلوب صورت گرفته است. جامعه مورد بررسی در این پژوهش،کاربران کتابخانه مرکزی همدان شامل بانوان و آقایان که در بازه زمانی 4 ماهه از طریق پرسش نامه، مورد مشاهده قرار گرفتند. براساس روش های آماری، حجم نمونه با مقدار 226 و از نوع نمونه گیری تصادفی ساده بود. نتایج این پژوهش آشکار ساخت از میان عوامل 10 گانه ارتقاء کیفیت فضا درکتابخانه، توجه به دید و منظر و پوشش گیاهی، نورپردازی داخلی و تناسبات، به ترتیب مهم ترین عواملی هستند که جهت طراحی قرائت خانه مطلوب تأثیرگذارند.
اصول شهرسازی ایرانی بر اساس «صد میدان خواجه عبدالله انصاری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
37 - 48
حوزههای تخصصی:
ش هر و معماری هر جامعه ای در پس ظاهر خود دارای معانی برگرفته از جهان بینی و فرهنگ مردم همان جامعه اس ت. بنابراین شناسایی معانی و اصول بی زمان و بی مکان برای شهرسازی و معماری ایران، از مکتب فکری حاکم بر آن که در متون اصیل آمده اس ت، نخستین گام برای تدوین اصول شهرسازی و معماری ایرانی- اسلامی است. گام بعدی که تبدیل این اصول و ارزش ها به احان و برنامه ریزان است. هدف از این نوشتار توجه دادن شهر سازان ّ وجه ظاهری برای درک و بهره گیری عموم است، بر عهده طر و معماران به متون ارزش مند در تولید علم این رشته ها اس ت. مقاله با انتخاب کتاب «صد میدان»، از خواجه عبدالله انصاری، که فی نماید؛ و سپس، در حد ّ یکی از کتاب های فارس ی در حوزه عرفان اس لامی است، سعی کرده تا گامی را که خواجه برداشته، معر بضاعت، گام بعدی را برای تبدیل آن اصول به وجه ظاهری در حوزه شهرسازی و معماری بردارد.
تبیین مبانی معرفت شناسی معماری و شهرسازی با نگرش سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
89 - 98
حوزههای تخصصی:
تدوین تئوری در حوزه معماری و شهرس ازی و چگونگی اجرای آن، از معضلاتی اس ت که صاحب نظران این حوزه را به چالش کشیده است. ناکامی مکاتب مختلف در معرفت شناسی روابط بین اجزای معماری و شهرسازی هم زمان با پیچیدگی علوم و تعامل آن ها با این علم آغاز گردید. از طرفی ورود اندیشه های غربی و از طرف دیگر نگرش اتمیسم به معماری و شهرسازی، سبب ناکامی مکاتب مختلف داخلی در معرفت شناس ی روابط بین اجزای معماری و شهرس ازی گردیده است. پژوهش حاضر همواره در تلاش اس ت با تعریف نگرش سیس تمی، به عنوان نگرش کل گرا و وحدت بخش، نقش سیستم های عینی، ذهنی و فطری را در ارتباط با عینیت فضا، ذهنیت معمار و فطرت معمار و مخاطب تبیین نماید تا مؤلفه ماندگاری در اثر معماری و شهرسازی را به عنوان مؤلفه هویت سیستمی معرفی نموده و امنیت آن را در مقابل تهدید اندیشه های بیگانه به واسطه مکتب موقعیت محور تأمین نماید.
بازخوانی اندیشه تشبیهی و تنزیهی در کالبد معماری مساجد مکتب اصفهان (مطالعه موردی؛ مسجد امام اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
19 - 28
حوزههای تخصصی:
باور و اعتقاد چه در شکل دهی به زندگی و چه نقشی که در جنبه معنوی زندگی انسان ها ایفا می کند عاملی اساسی در صورت بخشی به معماری به شمار می رود. بدین ترتیب معماری مکان کالبدی اندیشه و باور اعتقادی انسان متعلق به آن می گردد. در دوره صفویه که امتزاج تفکر شیعی با اندیشه عرفانی به همراه اندیشه فلسفی است مکتب اصفهان را به وجود می آورد که نقش مهمی در آفرینش هنری این دوره داشته است. ازآنجایی که مساجد (خصوصاً جامع) بیشترین تأثیرپذیری را از عقاید و باورهای زمان خود دارند، برای بازخوانی اندیشه تشبیهی و اندیشه تنزیهی در نظر گرفته شد. به همین منظور با تبیین این اندیشه ها و استخراج معیارهای کیفی و کمی صُور تشبیهی و صُور تنزیهی در معماری چهارچوب اصلی پژوهش مشخص شد سپس اندام های کالبدی مسجد امام با این معیارها برای تشخیص نوع تشبیهی و تنزیهی سنجیده شد که ماحصل پژوهش تعادل تشبیهی-تنزیهی در بخش گنبدخانه مسجد امام بود.
ارزیابی معماری همساز با اقلیم جزیره قشم به روش ترجونگ-ماهانی در عصر گرمایش جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه پدیده تغییر اقلیم یکی از بحرانی ترین موضوعاتی است که ذهن برنامه ریزان و سیاست گذاران را به خود مشغول کرده است. یکی از مهمترین راههای جلوگیری از ادامه روند تغییر اقلیم، توجه به بحث انرژی است. انرژی های فسیلی، موجب افزایش مصرف سوخت و انرژی برای گرمایش و سرمایش ساختمان ها گردیده است. از اینرو این تحقیق با استفاده از شاخص ترجونگ -ماهانی به بررسی تاثیرات اقلیم بر معماری بومی جزیره قشم پرداخته و راهکارهایی جهت ایجاد آسایش از طریق طراحی ساختمان های متناسب و سازگار با اقلیم منطقه و در نتیجه کاهش مصرف انرژی و بهینه سازی مصرف آن ارائه کرده است. نتایج نشان می دهد که ماههای ژانویه و فوریه از روزهای مطبوع و شبهای بسیار خنک و خنک برخوردار است که بهترین ماههای سال می باشد و بعد آر آن ماههای مارس و دسامبر مناسب می باشند. ماههای ژوئن، ژولای آگوست و سپتامبر نامناسب ترین ماههای سال به شمار می روند و بسیار گرم و طاقت فرسا است. براساس بررسی های انجام شده به روش ماهانی در ماههای ژوئن، ژولای، آگوست و سپتامبر جریان هوا ضروری است چون هوا خیلی گرم بوده و در ماه مارس جریان هوا مطبوع می باشد. طبق این روش در جهت نحوه استقرار ساختمانها، باید طول آن در امتداد شرقی-غربی و همچنین دیوارها و سقف ها سبک و دارای عایق حرارتی باشد بعلاوه پنجره ها بایستی بزرگ در نظر گرفته شده و دیوارها به صورت شمالی و جنوبی بوده و ساختمان از اشعه مستقیم آفتاب حفاظت شود.
فرم های هندسی ساختاری در معماری
حوزههای تخصصی:
در فضای کاربرد فناوری معماری از یک طرف پاسخگوی الگوهای فرهنگی خویش و از طرف دیگر مسئول الگوهای علم فناوری می باشد اما در اظهار و تبیین فرم، وی مجاز است که مفاهیم و شخصیت خویش را بیان نماید. هندسه یک ایده شکل دهنده در معماری است که در تعیین پلان و شکل سه بعدی بنا مورد استفاده قرار می گیرد. در این مبحث شبکه ها از تکرار اشکال ساده هندسی به واسطه تکثیر، ترکیب، تقسیم و جابجایی گسترش می یابند. هندسه به عنوان یک ابزار طراحی از زمان های قدیم در تاریخ معماری مورد استفاده قرار می گرفته هندسه متعارف ترین مأخذ یا مختصات در یک ساختمان می باشد و می تواند در دامنه وسیعی از سطوح، فرم یا فضا بکار رود استفاده از شکل های هندسی ساده، فرم های متغیر، سیستم های تناسب و فرم های پیچیده را در بر می گیرد. قلمرو هندسه به عنوان ایجاد کننده فرم معماری مرتبط با اندازه گیری و تعیین مقدار آن می باشد. هندسه علم بنیادین فرم ها و نظم موجود در آنهاست. اشکال هندسی، فرم ها و تغییر شکل ها بدنه اصلی طراحی معماری را شکل می دهند. در تاریخچه معماری، قواعد هندسی بر اساس نظریه های تناسب و تقارن، ابزار معینی را برای طراحی معماری شکل داده اند. هدف از انجام این پژوهش، در این مقاله یک تمرین را ارائه می دهد که هدف از آن تحریک خلاقیت دانشجویان معمار، افزایش آگاهی در مورد امکانات رسمی بر اساس اشکال هندسی و نشان دادن این است که چگونه دانش نظری می تواند عملاً در یک برنامه معماری خاص اعمال شود. به عنوان اطلاعات اولیه برای این تمرین، انواع و مشخصه های اشکال اصلی هندسی ساختاری محسوب می شوند در حالی که کار دانشجویان در یک مورد خاص استفاده آن ها را نشان می دهد.
مقایسه تطبیقی مفهوم عروج در مشترکات معنایی کهن الگو با کالبد معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان برای بیان مضامین دینی و اسطورهای و فایقآمدن بر شکاف بین بخش خودآگاه و ناخودآگاه ذهن خود به نماد و نمادپردازی نیاز دارد. نماد در صور مختلفی چون رؤیا، قصه عامیانه، اسطوره، شیء طبیعی و هنر ظاهر میشود. در معماری کاربرد نماد از همه هنرها قویتر و پرمعناتر است. امروزه، زبان نمادگونه در معماری با اصطلاحات بیاثر یا منفی یکسان شده است و ارتباطات شهودی ناظر در تعریف موقعیتش نهتنها عاملی برای بهبود تعاملات وی در فضا نیست، بلکه به ابزاری برای از خودبیگانگی تبدیل شده است. هدف از این مقاله پاسخگویی به این سؤال است که آیا با دستیابی به مشترکات معنایی کهنالگوها که در ناخودآگاه جمعی انسانها وجود دارد و برگرفته از سه منبع اسطوره های جهانی، نماد و رؤیا است، میتوان به درک مفاهیم کهنالگویی و تجلی آن در کالبد معماری رسید یا خیر. در این مقاله مفهوم «عروج» به عنوان کهنالگو تلقی و بررسی میشود و از آنجا که این مفهوم یکی از مفاهیم برگرفته از ناخودآگاه جمعی انسانها است، با کشف مفاهیم و معناهای دیگر میتوان به زبان الگوی واحدی در معماری دست یافت تا تعاملات انسان با فضای معماری ارتقا یابد. طراحان و معماران این زبان را شیوهای بیزمان و ابدی خواهند یافت که با استفاده از آن میتوانند عوامل دیگر متأثر از زمینه و سبکهای معماری را بهصورت مکانمند و زمانمند بهکار گیرند.
بررسی تطبیقی معماری و تزئینات مدرسه غیاثیه خرگرد و مدرسه چهارباغ اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی و بررسی تاریخ تحولات بناهای دوره های اسلامی به این مهم رهنمون میشود که سیر تحولات این ابنیه بهگونهای ادامهدهنده سنتهای دوره های قبل از خود است. میتوان گفت که تأثیر یکپارچه فرهنگ اسلامی در دوره های مختلف یکی از دلایل این تداومِ سنتهاست، بهگونهای که در هر دوره سعی میشد از سنتها و الگوهای دوره قبل بهفراخور نیاز و متناسب با تحولات بهره ببرند و آن را تکامل دهند. در اینخصوص میتوان مدرسه را بنیانی برای آموزش متعالیتر و پاسخی به نیازهای جامعه مسلمانان عنوان کرد. در این میان، مدرسه غیاثیه خرگرد مدرسهای شاخص از دوره تیموری و مدرسه چهارباغ اصفهان باشکوهترین مدرسه صفوی و ادامهدهنده سنتهای معماریِ مدارس عصر تیموری ازلحاظ معماری و تزئینات شناخته میشود. از اینجهت، با توجه به اینکه در اواخر دوره تیموری معماری به اوج خود رسیده، میتوان این فرضیه را طرح کرد که معماری و تزئینات مدرسه چهارباغ متأثر از مدرسه غیاثیه خرگرد است. پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از روش تطبیقی-تحلیلی و انجام تحقیقات کتابخانهای و میدانی به ارزیابی و مقایسه تطبیقی معماری و تزئینات دو بنای شاخص بپردازد. با بررسیهای انجامشده در این مقاله این نتیجه حاصل شد که از بین عناصر کالبدی تطبیقیافته در تناسبات، بعضاً انواع تکنیکها، نقوش هندسی و خطوط کوفی بنایی، مدرسه چهارباغ متأثر از مدرسه غیاثیه بوده است. ولی این موضوع درخصوص ساختار فضایی، سلسلهمراتب، همجواری، هماهنگی با اقلیم، کتیبه ها و انواع نقوش بهصورت اثباتشده دیده نشد. بیشتر تزئینات کاشیکاری مدرسه غیاثیه بهصورت نقوش اسلیمی و خطوط معقلی است درصورتیکه در مدرسه چهارباغ بهصورت هندسی، انتزاعی و خطوط ثلث است که استحکام ساده و روانی دارد.
نسبت طبیعت و معماری از منظر هستی شناسی اسلامی، پژوهشی در خانه های سنتی فلات مرکزی ایران با تمرکز بر چهار خانه شاخص دریزد، نائین و کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی هنر سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۵
103-116
حوزههای تخصصی:
حوزه اندیشه معاصر، نمایانگر شکلگیری نظریه های گوناگونی است که هریک با جستجوی رابطهای هماهنگ میان انسان و طبیعت، عرصه هستیشناسانه نوینی را ارائهمیدهند. این امر، به اِعمال رویکردهای متفاوتی نسبتبه طبیعت در معماری منتجشدهاست. گوناگونی مبانی نظری مطرحشده و رویکردهای معماری مبتنیبر آن، خود گواهی روشن بر نبود توافق در فهم شایسته طبیعت و نسبت حقیقی میان طبیعت و معماری است. در مقاله پیشرو، تلاش نگارنده برآن بوده تا با پاسخگویی به این پرسش که رابطه حقیقی طبیعت و فضای سکونت انسان، چگونه محققمیشود و شرح نسبت ذاتی طبیعت و معماری، به تبیین کیفیت حضور طبیعت در فضای سکونت انسان و انشای رویکردهای معمارانه به طبیعت در دو عرصه؛ مبانی نظری و کاربردی بپردازد. روند پژوهش بدینگونه است که نخست با تکیه بر روش استدلال منطقی در ساحت اندیشه اسلامی بهعنوان پشتوانهای مبتنیبر غایت و ذات انسان و طبیعت، این مهم به اثباترسیده که تحقق کیفیت حقیقی معماری و غایت مقدر آن در چگونگی و کیفیت ارتباط آن با طبیعت در سطوح و مراتب مختلف، استوار است. سپس، اشکال گوناگون حضور طبیعت در بناهای مسکونی معرفیشده و نهایت، به تبیین رویکردهای شایسته معماری به طبیعت با استناد بر کیفیت حضور طبیعت در فضای سکونت انسان، پرداختهشدهاست. برای دستیابی به آنچه گفتهشد، با استناد به روش تحقیق مبتنیبر زمینه، رویکردهای معماری سنتی به طبیعت با تمرکز بر خانه های فلات مرکزی ایران در منطقه های کاشان(خانه بروجردیها و عامریها)، یزد(خانه لاریها) و نائین(خانه پیرنیا)، همچون الگویی شایسته از ارتباط با طبیعت، بازکاویشدهاند. آنچه پژوهش حاضر در فرجام کار برآن تأکیددارد، توجه به حضور چندجانبه طبیعت در تمامی وجوه و مراتب معنایی مترتب بر آن در قالب دو رویکرد کلان؛ همآوایی و کمالبخشی معماری به آنها است.
بررسی نقش الگوهای هویت پرداز در هویت معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی هنر سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۸
113-122
حوزههای تخصصی:
با نگاهی اجمالی به ادبیات معماری معاصر ایران بیشتر مواقع، نشانه هایی از نارضایتی منتقدین از وضع موجود همراه با اذعان به «بیهویتی» آن دیده میشود. برخی از منتقدین مسئله بیگانگی مردم و معماری را با یکدیگر بررسی کرده و از اینکه هیچیک دارای اعتبار و احترام نبوده، ابراز نگرانی میکنند. برخی نیز شباهت بین شهرهای گوناگون کشور را از علایم یک بیماری واحد میبینند که بدان مبتلا شدهاند. ازاینرو، در حال حاضر در بخش وسیعی از جامعه معماری ایران "دستیابی به یک معماری با هویت به عنوان آرزویی مشترک" مطرح است. با این همه، کمتر نظریه یا نظریاتی یافت میشود که به این پرسشها پاسخ گویند: هویت چیست، مؤلفه ها و بسترهای دخیل در شکلگیری آن و رابطه میان هویت و معماری چیست. در این راستا، نوشتار حاضر با مرور ادبیات موضوعی که درباره نظرات اندیشمندان حوزه فرهنگ و معماری است، درباره هویت و فرایند شکلگیری آن در بستر جامعه جستجو میکند. همچنین با تکیه بر نقش بیبدیل فرهنگ، به عنوان روح حاکم بر جامعه، در این فرایند ساختار هویت را شناسایی کرده و آن را در چهار سطح بررسی و بازشناسی مینماید. این سطوح در این پژوهش با عناوین "پارادایم"، "سنت"، "الگو" و "دستاوردهای فرهنگی" معرفی گردیدهاند و به نقش آنها در فرایند شکلگیری هویت و برعکس آن، بروز بحران هویت اشاره شده است. نهایت در بخش نتیجهگیری، با بهرهگیری از شیوه تحلیلی نسبت میان معماری و سطوح چهارگانه بالا و نقشی که معماری در این فرایند میتواند برعهده گیرید یا باید از آن انتظار داشت، بررسی شده است.