مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
بندرلنگه
حوزههای تخصصی:
توسعه کشاورزی در چند دهه اخیر سبب افزایش بهره برداری از منابع آب های زیر زمینی دشت گزیر واقع در شهرستان بندر لنگه شده است. در نتیجه برداشت زیاد و عدم تغذیه آبخوان ها، افت زیادی در سطح آب زیرزمینی به وجود آمده است. این مساله همچنین موجب کاهش کیفیت آب این منطقه و افزایش شوری آن نیز شده است. هدف این تحقیق، بررسی علل افت سطح آب های زیرزمینی این دشت می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش تجربی و تحلیلی استفاده شده است. شکل های مختلف، تصاویر و نرم افزارها ابزارهای اصلی پژوهش را تشکیل داده اند. همچنین از کارهای میدانی گسترده و پرسش نامه هم زمان با بررسی مطالعات پیشین در مرحله گردآوری اطلاعات استفاده شده است. تکنیک کار تحقیق بررسی ارتباط تغییرات بارش و تغییرات سطح آب زیر زمینی این دشت از طریق اندازه گیری سطح آب چاه ها و نیز تغییرات دوره ای آن ها از طریق داده های آماری سطوح پیزومتری چاه های مذکور بوده است. همچنین تاثیر واحدهای ژئومورفولوژی بر وضعیت آب زیر زمینی منطقه نیز مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که بالاترین رقوم افت سطح آب زیرزمینی مربوط به نواحی شرقی دشت است و از این بخش به سمت غرب از میزان افت سطح آب زیرزمینی کاسته می-شود. این روند ارتباط مستقیمی را با فراوانی چاه های حفر شده و ویژگی های آن ها نشان می دهد. علاوه بر این خشکسالی های چند سال اخیر نیز مزید بر علت شده و موجب خارج شدن آبخوان از حالت تعادل و کسری حجم مخزن آب زیر زمینی این دشت شده است.
شاخصه های کیفیت محیطی در شناسایی اولویت های مداخله در محدوده بافت فرسوده شهر بندر لنگه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت یک فضا در شهر از برآیند مؤلفههایی حاصل میشود که با شناسایی کارکردها و تأثیرات مناسب هریک از آنها بر فضا میتوان راهکارهایی برای بهبود کیفیت فضاهای شهری ارائه داد. در رابطه با بافتهای فرسوده این امر از اهمیت بیشتری برخوردار است. در این نوع بافت، بسیاری از فضاها دچار فرسایش شده و مؤلفههای کیفی آن دچار نقصان است که در طول زمان این مسئله خود موجب از بین رفتن حیات یک بافت و محیط پیرامون آن میشود. بنابراین توجه به کیفیات محیطی بافتهای فرسوده یکی از مهمترین عوامل در شناسایی محدودههای هدف جهت مداخله در آن خواهد بود. حال سؤال این است که آیا میتوان روشی جهت شناسایی و تأثیرگذاری شاخصهای کیفی در محدوده بافتهای فرسوده ارائه کرد؟ و آیا نتایج این تأثیرگذاری قابل مشاهده خواهد بود؟
به نظر میرسد در شناسایی و مداخله در بافتهای فرسوده شهرهای کشورمان توجهی به شاخصهای کیفی محیط نشده و پیشینه قابل توجهی از این مباحث در مطالعات بافتهای فرسوده مشاهده نمیشود. به همین دلیل در این مقاله سعی بر آن است تا با مطالعات رئوس مباحث مربوط به کیفیات محیطی و شناسایی چگونگی تأثیرگذاری آن بر شاخصهای مداخله در بافتهای فرسوده قدمهای اولیه در این راه برداشته شود. بنابراین فرض بر این خواهد بود که شاخصهای کیفی محیط که شامل شاخص عملکردی، تجربی زیباییشناختی و شاخص زیست محیطی به عنوان پارامترهای تأثیرگذار آن معرفی میشود، میتواند به عنوان شاخصهای تأثیرگذار در شناسایی و مداخله در بافتهای فرسوده مورد استفاده قرار گیرد.
در این مقاله به منظور بررسی معیارهای کیفی در بافتهای فرسوده، اقدام به تهیه الگویی مناسب با طبقهبندی شاخصههایی در کنار شاخصههای مصوب شورای عالی معماری و شهرسازی شده است که در نهایت با سنجش و تحلیل هریک از شاخصههای کیفی، نیاز به ارتقا یا ایجاد آن در فضا قابل رؤیت شود. به این ترتیب در راستای شناسایی و اولویتبندی حوزههای مداخله در بافتهای فرسوده، هریک از این حوزهها را میتوان از باب معیارهای کیفی قیاس کرده و با وزندهی این شاخصها و زیرمعیارها به روش AHP، حوزههای مداخله را شناسایی و گونه مداخله متناسب با ویژگیهای آن را نیز پیشنهاد کرد. در روند پژوهش، این الگو در نمونه موردی بافت فرسوده بندرلنگه مورد ارزیابی قرار میگیرد و اثر مثبت شاخصههای کیفی در کنار مصوبات شورای عالی معماری و شهرسازی مشخص میشود.
فراز و فرود بندرلنگه در بستر تحولات اجتماعی و اقتصادی منطقه خلیج فارس در عصر قاجار
یکی از پدیده های رایج در سواحل خلیج فارس جابجایی کانونها ی انسانی در دوره های مختلف تاریخی بوده است و صعود و افول بندرلنگه بر کرانه خلیج فارس یکی از همان جابجایی ها ی مکرر تاریخی در این سواحل متلاطم بوده است. این بندر که در اواخر دوره افشاریه شکل گرفت، به اندک زمانی و در نیمه اول حاکمیت قاجار، چنان اعتبار و منزلتی یافت که آن را لنگه دنیا و بی همتا و نیز گاهی بندر مروارید می نامیدند، اما سرانجام در اواخر حکومت قاجار دوران افولش فرا رسید. پژوهش حاضر با تکیه بر روش تحقیق تاریخی و با رویکردی تحلیلی به بررسی علل صعود و افول این بندر می پردازد. یافته های تحقیق نشان میدهد که بندر لنگه در روزگار قاجار از مراکز مهم تجمع بازرگانان بومی نواحی ساحلی و پس کرانه یی همچون لارستان بوده که با تکیه بر صید و صدور مروارید و همچنین صادرات کالا به سایر بنادر خلیج فارس، جایگاهی ممتاز در میان بنادر دو سوی خلیج فارس پیدا کرده بود، اما دوران شکوفایی این بندر کوتاه بوده و به روزگار مظفرالدین شاه قاجار و پس از وضع قوانین گمرکی جدید، زمینه سقوط آن فراهم آمد و با گسترش قاچاق و ناامنی در پس کرانه های این بندر، سرانجام در سالهای نخست حکومت پهلوی، دیگر اثری از رونق آن در میان بنادر مهم خلیج فارس نبود.
تبیین حس تعلق به مکان در بافت تاریخی شهرهای بندری، مطالعه موردی: بندرلنگه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
87 - 99
حوزههای تخصصی:
حس تعلق به مکان به عنوان عامل ارتقاء دهنده تعامل و ارتباط میان فرد با محیط، رفاه ذهنی فرد، سطح امنیت و مشارکت شهروندان و در مؤثر در فرایند بازآفرینی شهری و کاهش استرس و افسردگی یکی از عناصر کلیدی توسعه پایدار محلی در فضاهای شهری است که در دهه های اخیر تاکنون، موردتوجه سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه قرارگرفته است. در اکثر فضاهای شهری کنونی ایران، تقابل شدیدی میان بافت های تاریخی و جدید شکل گرفته است که در صورت برنامه ریزی یکپارچه و منسجم، می توان از تقابل موجود به عنوان فرصتی برای تعامل و هم افزایی در راستای توسعه کالبدی فضایی و اجتماعی اقتصادی دو بافت مذکور بهره برد. هدف پژوهش کاربردی حاضر که با روش کمی انجام گرفته است، بررسی تطبیقی حس تعلق به مکان در بافت تاریخی و جدید شهرهای بندری ایران است که به صورت مطالعه موردی، در بندرلنگه انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را سرپرستان خانوار ساکن در بافت تاریخی و جدید شهر بندرلنگه تشکیل می دهد که از میان آن ها 399 نفر (190 نفر در بافت تاریخی و 209 نفر در بافت جدید) به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شده اند. نتایج پژوهش نشان داد میانگین محاسبه شده برای حس تعلق به مکان در بافت تاریخی با مقدار 022/4 به صورت معناداری بیشتر از حد متوسط (عدد 3 به عنوان مبنای آزمون) بوده است و میانگین محاسبه شده حس تعلق مکانی برای بافت جدید با مقدار 68/2، در سطح پایین تر از متوسط قرار داشته است. نتایج نشان داد در بافت تاریخی بیشترین و کمترین میانگین حس تعلق به مکان به مؤلفه های عناصر طبیعی و آسایش محیطی و مبلمان و تجهیزات به ترتیب با میانگین 42/4 و 47/3 اختصاص یافته است و در بافت جدید مؤلفه های مبلمان و تجهیزات و عناصر طبیعی و آسایش محیطی به ترتیب با میانگین 13/4 و 12/ 2 دارای بیشترین و کمترین میانگین بوده اند. نتایج آزمون لون با سطح معناداری کوچک تر از 05/0، نشان دهنده عدم برابری واریانس حس تعلق به مکان در بافت تاریخی وجدید بود و نتایج آزمون t مستقل با مقدار 95/24 نشان داد در سطح اطمینان 95 درصد، حس تعلق به مکان در بافت تاریخی شهر بندرلنگه نسبت به بافت جدید آن در سطح بالاتری قرار دارد. بنابراین در راستای تقویت حس تعلق به مکان در بافت های جدید شهری، باید ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های حس تعلق به مکان در بافت تاریخی را به عنوان الگوهای معماری بومی سنتی، موردتوجه ویژه قرارداد.
جایگاه ورودی در معماری بناهای بومی بندرلنگه
منبع:
هویت محیط دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
21 - 39
حوزههای تخصصی:
آنچه که از معماری ایران قابل فهم می باشد عناصر، فضاها و ساختارهایی از معماری بومی است که بواسطه درک معماران قدیم در بناها ساخته و پرداخته شده و از آنجاییکه ورودی یک بنا ارتباط دهنده فضای اندورنی و بیرونی می باشد، در جهت بررسی این موضوع بصورت کیفی با شناخت عناصر(روزن ها، المان ها، کوبه زنانه و مردانه و سردر ورودی)، فضاهای معماری(جلوخان، دالان ورودی و خواجه نشین یا پیر نشین) و ساختارهای معماری بومی ( رنگ جداره ها، تناسبات و ارتباطات فضایی ورودی در بناهای بومی) و بصورت کمی جهت اثبات پایداری و شناخت عملکردی بودن یا نبودن ورودی بناها به تحلیل نور و سرعت جریان باد جذبی در بین بناهای بومی در خیابان شهید بهشتی شهر بندر لنگه که مجموعه ای از 168 بنای سنتی با قدمت بالای 70 سال پرداخته شده است، بطوریکه در این پژوهش با بهره گیری از دقیق ترین دستگاه های اندازه گیری به ارزیابی داده هایی از جمله نورسنجی و سرعت سنجی جریان باد جذبی ورودی بناها در تیرماه(ماه اوج گرمای حاکم) در منطقه بندرلنگه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایجی که براساس بررسی متغییرها بر روی فضای ورودی بناها صورت گرفته بیان کننده محیطی است که توانسته با بهره گیری از عوامل پایدار با شناخت عناصر، فضاها و ساختارها در معماری بومی به شرایطی از معماری دست یابد که در آن توجه خاصی به عامل عملکردی یعنی آسایش و حفظ حریم ها در پهنه اقلیمی گرم و مرطوب بندرلنگه شده است.
نقش فضای نیمه باز در ساختار و معماری بناهای بومی بندر لنگه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر نقش و جایگاه فضای نیمه باز در ساختار و معماری بناهای بومی بندرلنگه از دیدگاه متخصصان و شهروندان مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. هدف کلی از پژوهش حاضر، شناخت فضای نیمه باز در ایجاد بستری جهت حفظ هویت و ارزش های این چنین فضاها می باشد که تاکنون به صورت جز به جز به بررسی ساختاری و عملکردی آن پرداخته نشده است. روش پژوهش در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی، بر مبنای استدلال منطقی و با استفاده از راهبرد ترکیبی (کیفی- کمی) می باشد. این مطالعه به صورت موردی در بافت سنتی بندرلنگه و با انتخاب 64 بنای قدیمی که قدمت آن ها به بیش از 50 سال برمی گردد، توسط جامعه آماری که شامل 120 نفر ازجمله کسانی که یا در بناهایی با فضای نیمه زندگی می کنند و یا در حال رفت و آمد در این گونه فضاها هستند و همچنین با رویکرد کیفی به روش نمونه گیری نور به وسیله دستگاه نورسنجی CEM/DT-856A و دما به وسیله دستگاه دماسنجی Temperature/HTC-1 صورت گرفته است که با توجه به بررسی های معماری (جهت های قرارگیری، ایوان ها و ارتباط های فضایی)، ساختاری (تزئینات، روزن ها، طاق نماها، سرستون ها و هندریل ها)، دما و نور، میزان وابستگی رضایتمندی و معنادار ساکنان بافت قدیم و جدید در ایجاد محیطی مناسب برای کاربران این گونه بناهای سنتی مشخص می شود که با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که با باززنده سازی و بررسی هویت تاریخی فضای نیمه باز در بین بناهای سنتی بتوان به حفظ ارزش های این چنین فضاها در معماری بومی پرداخت.
ارزیابی شاخص های اجتماعی مؤثر بر محیط زیست شهری ازنظر ساکنین شهر بندرلنگه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گسترش لجام گسیخته مراکز شهری موجب افزایش نگرانی های محیط زیستی برای شهروندان شده است. یکی از راهکارها و روش های جلوگیری از تخریب محیط زیست شهری، افزایش آگاهی، نگرش و رفتار شهروندان به سمت ابعاد طبیعت گرایانه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی شاخص های اجتماعی مؤثر در بروز آگاهی، رفتار و نگرش های محیط زیستی شهروندان شهر بندرلنگه صورت گرفته است. اطلاعات به روش توصیفی- تحلیلی، با استفاده از روش نمونه گیری کوکران تعداد 374 نفر از جامعه آماری شهر بندرلنگه به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. متغیر های این پژوهش با استناد به پژوهش های پیشین، شامل مؤلفه های رفتار محیط زیستی(مجموعه ای از کنش های افراد نسبت به مسائل محیط زیست)، نگرش محیط زیستی (مجموعه ای از باورها و مرتبط با محیط زیست) و آگاهی محیط زیستی (شناخت و سواد مرتبط با محیط زیست) بوده و جمع آوری داده ها به روش پرسش نامه ای صورت گرفته است و داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند . به منظور بررسی رابطه بین جنسیت و میزان دانش، نگرش و رفتار افراد از آزمون من- ویتنی و برای بررسی رابطه بین سطح تحصیلات با موارد نامبرده از آزمون کروسکال- والیس استفاده شد. بیشترین پاسخ دهندگان را از لحاظ جنسیت زنان گروه سنی 25 تا 40 و بیشترین پاسخ دهندگان از نظر تحصیلات، افراد دارای تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد شامل می شوند. پژوهش حاضر نشان داد علیرغم وجود آگاهی مناسب نسبت به وضعیت محیط زیست، اکثریت افراد در رابطه با محیط زیست، رفتار ضعیفی دارند. همچنین آگاهی های محیط زیستی نمی تواند تضمین کننده بروز رفتار و نگرش مناسب مردم باشد به این دلیل که در شکل گیری رفتارهای محیط زیستی، شرایط دیگری مثل عوامل ساختاری، توانایی فرد، تجربه و عادات نیز تأثیرگذار است.
ورود مدارس نوین به بنادر خلیج فارس و نقش دول خارجی در آن (مطالعۀ پژوهی بندرلنگه، از دورۀ ناصری تا آغاز پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
67 - 90
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین تحولات سیاسی فرهنگی تاریخ اجتماعی ایران، شکل گیری مدارس نوین در دوره قاجار است، روندی سیال که در دوره ناصری آغاز شد و با ابداع الفبای صوتی، در دوره رویارویی سنت و مدرنیته، با گذر از موانع بسیار از غرب ایران به دیگر مناطق کشور گسترش یافت. این تحول بزرگ در ساختار آموزشی کشور با تأسیس مدرسه سعادت در بندر بوشهر به سایر بنادر جنوبی از جمله بندر لنگه نیز راه یافت. این بندر به دلیل هم جواری با خلیج فارس و با توجه به اینکه دروازه و معبر تمدنی جنوب ایران بود، توجه تجار و دیپلمات های خارجی را به خود جلب کرد. ساخت مدارس از همان ابتدا و مقارن با مشروطه با واکنش مخالفین مواجه گردید، اما با عبور از موانع و کسب تأییدیه وزارت معارف در دوره پهلوی نیز تداوم یافت. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و منابع اصلی مانند اسناد و روزنامه های وقت در پی آن است که روند راهیابی تعلیمات آموزشی نوین به مکاتب و مدارس بندر لنگه را بررسی نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد شرایط اجتماعی و عملکرد افراد و نهادهای مختلف و نیز حمایت نیروهای خارجی در شکل گیری و حیات مدارس نوین نقش اساسی داشت. مضاف بر آنکه حمایت نیروهای خارجی با حضور مکرر در مدارس، به بهانه کمک مالی و حمایت از تحصیل، به یکی از راه های بسط نفوذ آنان بدل شد.