مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
روش شناسی
حوزه های تخصصی:
در این جستار، مشکل عمدة اجرای طرح ها و پژوهش های میان رشته ای در این نکته دیده شده است که در این گونه طرح ها در نهایت دو نوع الگوی روش شناختی در برابر هم صف آرایی می کنند که همانا روش شناسی کمیِ مورد استفاده در علوم طبیعی و روش شناسی کیفیِ مورد استفاده در علوم انسانی و اجتماعی است. این مشکل، کار را به جایی رسانده است که گفت وگوی سودمند و سازنده میان متخصصان وابسته به هر یک از این دو الگو در یافتن زبانی مشترک برای رسیدن به چشم اندازهایی درخور که راهگشای حل مسائل و مشکلات انسانی و اجتماعی باشد، به بن بست رسیده است. مسألة ترجمه پذیری نیز در سایة همین مشکل سر برمی آورد و ازاین رو توجه به زبان و معیارهای ارتباطیِ آن در کانون توجه قرار می گیرد. در این جستار نخست به بیان ریشه های چنین مشکلی پرداخته شده و ضمن برشمردن ویژگی ها و نیز بنیان های نظری هر دو الگو، بن بست ارتباط میان این دو الگو واکاوی و تحلیل می شود. سپس با بهره گیری از نظریة کنش ارتباطی و کاربردشناسی جهانی و بر پایة معیارهای نظریة انتقادی، راه برون رفت از این بن بست، در کاربست روش «فهم انتقادی» دیده شده است. روشن است که الگوی روش شناختی خود این جستار همانا روش شناسی ارتباطیِ برآمده از آرا و اندیشه های هابرماس است.
بررسی نظری و تجربی انگیزه ها و چالش های انجام مطالعات میان رشته ای با تأکید بر روش شناسی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حالی که ادبیات پژوهشی عمدتاً به تبیین مبانی نظری مطالعات میان رشته ای پرداخته است، در مورد چرایی انجام پروژه های تحقیقاتی میان رشته ای توسط محققان، پژوهش های تجربی بسیار اندکی صورت گرفته است. به منظور پر کردن این شکاف در حوزه مطالعات میان رشته ای، پژوهش حاضر تلاش دارد با تأکید بر روش شناسی میان رشته ای (استفاده از تیم برای پیشبرد پژوهش) به شناسایی انگیزه ها و چالش های پیش روی محققان میان رشته ای برای شرکت در پروژه های تحقیقاتی میان رشته ای بپردازد. اهم اهدافی که این پژوهش دنبال می نماید عبارت است از: 1)شناسایی انگیزه ها و چالش های انجام مطالعات میان رشته ای با تأکید بر روش شناسی میان رشته ای، و 2)تعیین میزان اهمیت و اولویت بندی عناصر فوق در رابطه با مطالعات میان رشته ای.
پژوهش حاضر از نظر هدف « توسعه اى »، از نظر طرح پژوهش «توصیفى»، و از نظر روش پژوهش «پیمایشی» به حساب مى آید. در این پژوهش با بهره گیری از تیمی میان رشته ای، ابتدا با بررسی مبانی نظری و مطالعات انجام شده در حوزه مطالعات میان رشته ای، انگیزه ها و چالش های انجام این دسته از مطالعات شناسایی شد. در مرحله بعد، مصاحبه ای ساختارمند با پنج نفر از محققان میان رشته ای به عمل آمد. برای بررسی کمی عناصر شناسایی شده از دیدگاه محققان رشته های مختلف و نیز مطالعات قبلی، پرسشنامه ای محقق ساخته طراحی و میان نمونه ای متشکل از 64 نفر از محققان رشته های مختلف که سابقه مشارکت در فعالیت های میان رشته ای را داشتند، توزیع گردید. به علاوه، براى تجزیه و تحلیل آمارى داده ها نیز از آزمون های روایی و پایایی، آزمون میانگین یک جامعه (t تک نمونه ای)، آزمون فریدمن، و آزمون تحلیل واریانس تک عاملی با استفاده از نرم افزارهای آماری اس پی اس اس و لیسرل بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که انگیزه های شناسایی شده به استثنای یادگیری عمومی و آزاد و ارضاء نیازهای روان شناختی و نیز چالش های شناسایی شده، در انجام مطالعات میان رشته ای تأثیر قابل توجهی داشته اند.
بررسی انتقادی روش شناسی فمینیستی از منظر رئالیسم صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بی شک فهم دقیق و درست درون مایة نظریه های اجتماعی، بدون شناخت مبانی فکری و فلسفی آنها ناممکن یا دست کم بسیار دشوار است. نظریة فمینیسم به مثابة یک جریان ـ نظریة اجتماعی، اندیشه های خود را وام دار مبانی فکری و فلسفی خویش است. هدف این پژوهش تحلیل روش شناسی فمینیستی ـ با تأکید بر فمینیست های رادیکال و پست مدرن و چالش های پیش روی آن است. که با استفاده از روش توصیفی و تبیینی به پرسش های ذیل پاسخ داده ایم: روش شناسی فمینیستی چیست؟ مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی و انسان شناسی آن کدام است؟ از منظر رئالیسم حکمت صدرایی کاستی های روش شناسی فمینیستی کدامند. یافته های تحقیق حکایت دارد که خرد و عقلانیت شاخصه ای انسانی است و جنسیت فاعل شناسا دخالتی در معرفت بشری ندارد. غفلت فمینیست ها از هویت عقلانی انسان موجب شده است که معرفت را جنسیت بردار تصور کنند و در دام نسبیت گرایی گرفتار آیند که سر از شکاکیت درمی آورد.
روش شناسی اندیشه اجتماعی دورکیم، وینچ و علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی تحت تأثیر مکاتب فلسفی، موضوع، هدف و روش های متفاوتی را اتخاذ نموده است. جامعه شناسی دورکیم، بر فلسفة اثباتی کنت مبتنی است و علم را به سطح واقعیات قابل مشاهده تقلیل داده، بدون توجه به معنای رفتار، تنها تبیین علّی را در دستور کار خود قرار می دهد. جامعه شناسی وینچ، با تکیه بر فلسفة ویتگنشتاین دوم، بدون توجه به علل پدیده های اجتماعی، تفسیر رفتار معنادار با روش های تفهمی و بررسی دلایل انجام کنش را برجسته می سازد. علامه طباطبایی نیز بر مبنای حکمت صدرایی، حس، عقل، شهود و وحی را به عنوان منابع معرفت می پذیرد و معتقد است هر یک به سطحی از واقعیت نظر دارد. از این رو، نظریه های متنوع تفسیری، تبیینی، هنجاری و انتقادی بر مبنای ایشان قابل طرح است که هر یک از منبعی خاص برخاسته و به سطحی از واقعیت اشاره دارد و با آزمون های ویژه ای نیز مورد بررسی قرار می گیرد.
روش شناسی انتقادی اندیشة اجتماعی دکتر سروش(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اندیشة اجتماعی همواره در بستری تاریخی و مرتبط با فرهنگی خاص شکل می گیرد و این زمینه ها هریک به سهم خود در شکل گیری اندیشة اجتماعی هر متفکر نقش بسزایی دارد. در این نوشتار، اندیشة اجتماعی دکتر عبدالکریم سروش را از ابعاد مبانی معرفت شناختی، هستی شناختی و انسان شناختی پی خواهیم گرفت و خواهیم کوشید اندیشة اجتماعی او را در بستر اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به تصویر کشیم. دکتر سروش از اندیشوران و روشن فکران معاصر ایران است. بنابراین، اندیشه های وی را باید در جریان روشنفکری پی گرفت. او از لحاظ معرفت شناسی نسبی گراست و در مبانی انسان شناسی اش به انسان شناسی لیبرال متمایل است و در برخی نوشته هایش انسان شناسی ای رمانتیک ارائه می کند. سروش در اندیشة خود به ایده آلیسم آلمانی(عینی) می گراید. اگرچه در اندیشه های او دوره های مختلفی به چشم می خورد، زمینة روشنفکری در تمام آنها وجود دارد.
روش شناسی نظریة عقلانیت طه عبدالرحمن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عقلانیت در فلسفه، جامعه شناسی، اقتصاد، منطق و سایر علوم کاربردهایی دارد و هرکدام باید به طور جداگانه مورد بحث قرار گیرند. دکتر طه عبدالرحمن فیلسوف و متفکر معاصر مغربی، با استفاده از دستاورد علوم جدید و با تکیه بر معارف اصیل اسلامی، نظریه عقلانیت را طرح کرده است. این مقاله به روش شناسی نظریة عقلانیت وی پرداخته است. حاصل اینکه این پژوهش ضمن اذعان به کارآیی روش تجربی و عقلانیت ابزاری در برخی عرصه ها آن را ناقص دانسته و انحصار عقلانیت به آن را موجب سقوط انسان می داند.
مقدمه ای بر امکان و وجوب فلسفی تحقق دانش مدیریت اسلامی نقدی بر روش شنا سی مدرن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
برای اثبات امکان و وجوب تحقق دانش مدیریت اسلامی، راه های متخلفی وجود دارد. از جملة متقن ترین آنها تکیه بر آموزه های فلسفی است. این مقاله می کوشد با طرح بحث از امکان و وجوب در قلمرو فلسفة مدیریت به بررسی مدیریت اسلامی بپردازد. بدین منظور در بخش نخست به بررسی امکان تحقق دانش مدیریت اسلامی در دو مقام اثبات و ثبوت پرداخته شده و در بخش دوم از رهگذر نقد روش شناسی اثبات گرا و گذر از منظومة معرفتی آن، مبتنی بر رئالیسم انتقادی، از وجوب تحقق دانش مدیریت اسلامی بحث شده است. در پایان مبتنی بر مبانی حکمت صدرایی، ضمن نقد رئالیسم انتقادی، از ظرفیت های حکمت متعالیه برای پی ریزی بینان روش شناختی دانش مدیریت اسلامی به میان آمده است.
بررسی رابطة انسان شناسی و روش شناسی در پارادایم های اثبات گرایی و رئالیسم انتقادی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درپی بررسی مبانی انسان شناختی و روش شناختی دو پارادایم اثبات گرایی و رئالیسم انتقادی بوده، مبانی انسان شناسی و روش شناسی هریک از پارادایم های اثبات گرایی و رئالیسم انتقادی را بررسی و نقد می کند؛ سپس به تأثیر و تأثر این دو مؤلفه بر همدیگر در هریک از پارادایم ها خواهد پرداخت.
روش استفاده شده در این نوشتار استدلالی ـ برهانی است و هدف از ارائة آن بیان این مطلب است که مؤلفه های هر پارادایم در یک منظومة معرفتی با هم ربط منطقی دارند و پذیرش هر مؤلفه به طور ضمنی، پذیرش دیگر مؤلفه ها را نیز در بر خواهد داشت. پارادایم اثبات گرایی ازآنجاکه نگرشی مکانیکی به انسان دارد، در مبانی روشی خود از علوم طبیعی الگوبرداری می کند؛ به همین دلیل، به نوعی روش توصیفی فارغ از ارزش به مثابة روشی معتبر روی می آورد و روش کمّی را به منزلة راهی برای کسب اطلاعات کافی می داند. پارادایم رئالیسم انتقادی ازآنجاکه انسان را دارای ماهیت اجتماعی می داند، در روش خود پیش فرض های مورد توافق افراد در کنش ارتباطی را یکی از ارکان قضاوت روشی می داند و چون دغدغة رئالیستی نیز دارد، کفایت عملی را نیز از دیگر ارکان قضاوت روشی خود می شمرد. برای جمع آوری اطلاعات قایل به ترکیب روش کیفی و کمّی است و هیچ یک را به تنهایی کافی نمی داند.
بررسی روش شناسی هربرت بلومر در مطالعات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی دیدگاه هربرت بلومر در بارة روش شناسی تحقیقات کیفی است. او یکی از اندیشمندان برجستة مکتب شیکاگوست که اصطلاح «تعامل گرایی نمادی» را ابداع کرده است. او از روش کیفی طبیعت گرایانه طرف داری میکند که واکنشی است در برابر سیطرة جامعه شناسی کارکردی- ساختاری و روش های کمّی در علوم اجتماعی. دیدگاه او سبب شد رویکردی تفسیری در علوم اجتماعی تقویت و گسترش یابد. در کانون آثار بلومر، نوع رابطة روش های علوم طبیعی و اجتماعی قرار دارد. او به نقد روش شناسی اثبات گرا و کاربرد تکنیکهای کمّی در تحقیقات جامعه شناسی میپردازد. او روش های کمّی را روش مینامد و استدلال میکند که استفاده از تحلیل متغیر معمولاً، نقش اساسی فرایندهای تفسیری را در شکل گیری رفتار انسان نادیده میگیرد. سرانجام، انتقادات وارد بر دیدگاه بلومر نیز در این مقاله ارائه میشوند.
تحلیل فلسفی روش شناسی جان رالز در استخراج معیار عدالت اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جملة مهمترین عناصر فرهنگی هر جامعه، عدالت و میزان توجه آن جامعه به عدالت است، طوری که نگرش هر جامعهای به عدالت، دیگر عناصر هویتبخش آن جامعه را روشن میکند. این مقاله در نظر دارد با بهرهگیری از روش تحلیل فلسفی، به کنکاشی در روششناسی نظریة عدالت رالز بپردازد. نظریة عدالت رالزی از جملة اصلیترین نظریات معاصر مغرب زمین است که بررسی و نقد آن میتواند ما را به رویکردی مناسب برای ارائة مبانی نظری و اجرای طرحهای عدالتمدارانه نزدیک سازد. از نظر این پژوهش، مهمترین ابتکار رالز به روششناسی وی بازمیگردد. او با شیوة تحلیل مفهومی و با ابزار قراردادگرایی (با تکامل نظریة قرارداد اجتماعی لاک، روسو و کانت) به تأسیس اصول عدالت میپردازد. بیشترین تکیة وی در راه رسیدن به اصول عدالت، بر منصفانه بودن روش رسیدن به اصول عدالت است، و برای این هدف، افراد را در یک موقعیت اولیة فرضی به تصویر میکشد که در پس پردة جهل به آیندهشان، دربارة اصول عدالت تصمیم میگیرند و سرانجام، به دو اصل کلی میرسند. البته روششناسی وی با نقدهایی از حیث جامع و مانع بودن مواجه است که در انتهای مقاله تبیین میشود.
روششناسی رونالد کوز در اصلاح نظریة اقتصادی؛ با تأکید بر «ماهیت بنگاه» و «مسئلة هزینة اجتماعی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت کار کوز در معرفی هزینه های مبادله به ادبیات اقتصادی به حدی است که برخی آن را انقلابی، در حد انقلاب نهاییگرایی و جانشینی تلقی کرده اند. سؤال مهمی که میتواند برای تحقیقات اقتصادی اهمیت داشته باشد، این است که کوز چگونه توانست با اصلاح نظریة اقتصادی، به چنین موفقیت بزرگی نایل آید؟ طبق این مطالعه، روش کار کوز را میتوان در چند بند خلاصه کرد: 1. اقتصاددانان باید از ابزارهایشان برای مطالعة سیستم های واقعی اقتصادی استفاده کنند و بتوانند آنچه را در واقعیت رخ میدهد، توضیح دهند. 2. به جای توسل به مدل های کاملاً انتزاعی که هیچ ما به ازایی، در دنیای واقع ندارد، باید ببینیم کارگزاران عقلایی واقعاً چگونه منابع شان را تخصیص میدهند. 3. بنابراین بهترین روش مطالعات تجربی، جمع آوری اسناد و شواهدی است که نشان میدهد کارگزاران برای حل مسئلة کمیابی چه راه حل های خصوصیای ابداع کرده اند. 4. جمع آوری اسناد و شواهد، با محور قرار دادن سؤال تحقیق انجام میشود. 5. سؤال تحقیق را نیز میتوان با توجه به ناسازگاریهای موجود میان نظریه و واقعیت طراحی کرد. 6. در این چارچوب، نظریة موجود میتواند سنگ محکی برای تحلیل وضعیت های جدید تلقی شود. 7. گام آخر استفاده از یافته های تجربی برای تعمیم نظریه است؛ نظریه ای که با واقعیت سازگارتر شده است.
نگاه مفهومی و فلسفی به برخی روشهای تحقیق در روان شناسی (مشاهده، درون نگری و اندازه گیری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسیِ ضرورت مفهوم شناسی، در پژوهش های روان شناختی و ارائة برخی تفاوت دیدگاه ها در مفاهیم روش شناختی، از دیدگاه روان شناسی اسلامی ‐ بومی انجام شده است. برای پاسخگویی به این پرسش که آیا در فلسفة روان شناسی، دربارة مفاهیم روش شناختی مانند «روش علمی»، «نیمه علمی»، «غیر علمی»، «مشاهده»، «درون نگری»، «اندازه گیری» و... اتفاق نظر وجود دارد یا خیر، به دیدگاه های برخی فیلسوفان روان شناسی، به ویژه بونگه، فیلسوف روان شناسی در دانشگاه مک گیل کانادا، و فیلسوفان اسلامی، مراجعه و با روش تحلیل عقلی و نظریِ دیدگاه های آنان، از دیدگاه دینی ‐ بومی و با توجه به اقتضای آن مفاهیم، جایگاه روش های مورد بحث در روان شناسی دینی ‐ بومی بررسی شد. برخی یافته های پژوهش عبارت است از: وجود اختلاف نظر در باب مفاهیمی مانند روش علمی، نیمه علمی و...، قابل جمع نبودن این همانی روان ‐ عصبی با پذیرش درون نگری، ضرورت قطعیِ انجام آزمایش و داشتن تجربه اما ناکافی بودن آن، قابل تعمیم نبودن برخی یافته های مطالعات حیوانی به انسان.
روش شناسی فلسفی ولفسون(روش فرضی ‐ استنتاجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دورة جدید، به تبع علوم تجربی، بحث روش در فلسفه جایگاه ویژه ای دارد. برخی اندیشمندان، روش ریاضی، جمعی روش هندسی و برخی روش های متداول در علوم تجربی را در فلسفه به کار بسته اند. ولفسون، مورخ تاریخ فلسفه، روش فرضی ‐ استنتاجی را که در علوم تجربی کاربرد دارد، برای مطالعة متن های فلسفی و کلامی برگزیده است. او بر پایة این روش کوشیده است میان مکتب ها و نظرهای به ظاهر غیر مرتبط ارتباط برقرار و گونه ها یا دوره ها و نظام های جدید فلسفی را شناسایی کند. در این مقاله تلاش شده ضمن توضیح روش پیش گفته، از طریق مقایسة آن با دیگر روش ها، مشکلات و کاستی های آن بیان شود.
روش شناسی غزالی در روان شناسی دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روان شناسی دین از جمله حوزه های دین پژوهی است که به دنبال بررسی روان شناختی دین و دینداران است. این پژوهش با مطالعهی جریانات، رویکردها، روش ها و ابزارهای موجود در روان شناسی دین در پی تطبیق نگرش امروزینِ روان شناسی دین با نگرش سنتی روان شناختی غزالی نسبت به دین و دینداران بود. شیوه ی ما در این پژوهش مقایسه و تطبیق روش شناسی غزالی با روش شناسی های موجود در روان شناسی بود. روش های غزالی قابل تطبیق و مقایسه با روش های کیفی روان شناسی دین است. انواع روش غزالی در گستره روان شناسی دین عبارت بودند از: درون نگری های شخصی، تحلیل رفتارهای دینداران، تاثیر مفاهیم و اندیشه های دینی بر دینداران، توصیفات شناخت شناسانه از دین و پدیده های دینی، پدیدارشناسی تفسیری و تاویل در مواجهه با متون مقدس
نقد نظریة اقتصاد اسلامی صدر از دیدگاه واقع گرایی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی خواهیم کرد ظرفیت و قابلیت رویکرد واقع گرایی انتقادی را در تحمل بار مفاهیم اقتصاد اسلامی صدر از نظر روش شناختی ارزیابی کنیم. بدین منظور ابتدا امکان پذیری این کار را بررسی، و نظریة اقتصاد اسلامی صدر را به اجمال معرفی خواهیم کرد. آن گاه بر اساس واقع گرایی انتقادی، نظریه های «توزیع پیش از تولید»، «توزیع پس از تولید» و «عدالت اجتماعی» صدر را از نظر روش شناختی نقد و بررسی خواهیم کرد. در این نقد به ویژه از مفاهیم ابتنا، علیت رو به پایین، قصدمندی انسان، ساختار و عاملیت استفاده می شود.
گزینش متن و روش شناسی مطالعات ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از پژوهش های ادبی، با روش های گوناگون به بررسی و تحلیل یک یا چند متن از متون ادبیات فارسی می پردازند. در این میان نکته ای که چندان مورد توجه قرار نمی گیرد، مساله گزینش متن است؛ چنانکه اغلب آن را به عنوان ماده پژوهش ، امری جدا از چهارچوب نظری و روش شناسی تحقیق در نظر می گیرند. این در حالی است که نگاهی جدی و مسأله وار به گزینش متن می تواند نتایجی در جهت تقویت وجوه پژوهشی تحقیق به همراه داشته باشد. مقاله حاضر نیز با هدف نشان دادن اهمیت این مسأله به عنوان مؤلّفه ای روش شناختی در مطالعات ادبی نگاشته شده است. به نظر می رسد تأکید بر وجوه روش شناختیِ گزینش متن، در گرو آگاهی پژوهش گر از نسبت متن مورد نظر با دیگر متون و شباهت ها و تفاوت های آنها با یکدیگر است. این تلقی از سویی نشان دهنده ابتناء پژوهش بر آگاهی ها و پیش فرض های محقق، و از سوی دیگر نمایان گرِ نقش متن و گزینش آن در شکل گیری بنیان های نظری و نتایج تحقیق است.
پیشنهاد الگویی بر متناسب سازی روش های معناشناسی در مطالعات قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم متنی چندلایه و سرشار از پیچیدگی های زبانی معنایی است . یکی از سطوح این کتاب نیز لایه الفاظ است. بررسی تاریخ علوم قرآنی، بیانگر تلاش های گسترده بشر به منظور کشف معانی الفاظ و ارتباط آن ها با یکدیگر است. یکی از علوم نوبنیاد که دانشمندان علوم قرآن نیز از آن بهره برده اند، علم معناشناسی است. معناشناسی دانشی است که به کشف ساز و کار اجزاء تشکیل دهنده یک متن، به منظور دستیابی به لایه های معنایی آن می پردازد و در این راستا، به همه عوامل مؤثر در تشکیل معنای متن توجه م ینماید. این نوشتار با رویکردی معناشناختی به آیات قرآن، به بررسی نمونه هایی از الفاظ این کتاب شریف، بر اساس چارچوب های معناشناسی پرداخته و سعی در ارائه الگویی معناشناختی برای مطالعات قرآنی دارد؛ چرا که با این روش، عناصر و ابعاد گوناگونی که تشکیل دهنده معنای متن هستند، لحاظ می گردد و معناشناس، قادر به ارائه لایه ای جدید از معانی الفاظ آیات شریفه کتاب تدوین خواهد بود . روش پیشنهادی این نگارش، بررسی الفاظ قرآن، با دو نگاه جزئی نگر و کلی نگر است که در نگاه جزئی نگر، تبارشناسی واژه و نیز ارتباط هم نشینی، جانشینی و سیاق آن مورد دقت قرار می گیرد، و در نگاه کلی نگر، میدان، شبکه و نظام معنایی واژه بررسی می شود. مجموعه این عوامل، معرّف مؤلفه های معنایی واژه و ارائه کننده معنای آن، از دیدگاه علم معناشناسی است.
بررسی نظریه شناخت فارابی و دلالت های آن در تعلیم و تربیت (با تاکید بر برنامه درسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
هدف اساسی تحقیق حاضر آن است که با واکاوی نظریة شناخت فارابی، بتوان دلالت هایی برای تعلیم و تربیت، با تأکید بر برنامه درسی استخراج کرد. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و روش تجزیه و تحلیل آن نیز تفسیری - استنباطی است. بر این اساس، ابتدا روش شناسی فارابی و آنگاه نظریة شناخت وی معرفی شده، سپس بر اساس دو مؤلفه پیش گفته، نظام برنامه درسی فارابی احصاء و بیان شده است. نتایج نشان می دهد که می توان برای فارابی نظامی از برنامه درسی را متصور شد . این برنامه درسی در سه بخش محتوا ( علوم ) ، روش های تدریس و یادگیری ، و معلم و شاگرد، قابل صورت بندی است . در بخش پایانی تحقیق، پیشنهادهایی برای استفاده از اندیشه های تربیتی فارابی (برنامه درسی وی) در نظام برنامه ریزی درسی کشور ارائه شده است.
عقل و نقل از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش شناسی علوم وابستگی تام دارد به نوع معرفت شناسی آن، زیرا معرفت شناسی تعیین کننده ظرفیت و صورت بندی نظام دانایی و حیات اجتماعی در هر تمدن و فرهنگی است . تحصیل معرفت نسبت به دین، وابسته به بهره گیریِ هم زمان از تمام منابع معرفتی معتبر است؛ بنابراین عقل و نقل فقط با هم دیگر می توانند معرف گزاره ها و آموزه های اسلام و نیز حجت شرعی دین حنیف باشند. هیچ یک از این دو نمی تواند به تنهایی به تمام آنچه هست و آنچه باید احاطه بیابد، زیرا معرفت دینی محصول سنجش و تعامل توأمان دانش نقلی و دانش عقلی است. اسلام، هم زمان، هم توانایی بهره گیری از قابلیت های بی پایان عقل و نقل را داراست، هم قادر است مبانی جامع و خطوط کلی بسیاری از علوم را فراهم آورد. این پژوهش در پی آن است که به پرسش بنیادین زیر با روش تحلیل عقلانی و با تمرکز بر دیدگاه عالم فرزانه، حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی، پاسخ گوید:
در فرآیند استنباط در قلمروهای گوناگون دین اسلام، چه نسبتی بین عقل و نقل برقرار است؟
یافته های این پژوهش عبارت اند از: تعیین مراد از دین و علم؛ روش به کارگیری هر یک از عقل و نقل در فرآیند استنباط؛ وجود هماهنگی بین عقل و نقل؛ روش رفع ناهماهنگی های ظاهری بین عقل و نقل؛ در خصوص علوم انسانی، ضرورت همراهی عقل و نقل با یکدیگر در تمام فرآیند استنباط.
بازسازی سیرِ سه مرحله ای مبحث علیّت در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش فلسفه نگاری ملاصدرا به گونهای است که در هر مسئلة فلسفی، از سه منظر و متناسب با سه مرحله، نظریات خود را مطرح کرده است. تطبیقِ این الگو از روشِ صدرا با آنچه وی در باب علیّت ارائه کرده، در این مقاله مطمح نظر است. حاصل آنکه از نظر صدرا، متناسب با مرحلة اوّل و با نگاه ماهوی، در خلال ارتباط علّی بین علّت و معلول، دو موجود فینفسه را مییابیم که یکی به دیگری وجود میبخشد. در این مرحله، او نحوة تحقّق معالیل را از سنخ «وجود رابطی» معرفی کرده؛ یعنی برایِ معالیل، تحقّق فینفسه قائل است. اما در مرحلة دوم شاهد هستیم که صدرا، نحوة تحقّق معالیل را از سنخ «وجود رابط» دانسته؛ یعنی در این مرحله، تحقّق فینفسه را از معالیل نفی کرده است، و این نشان از تفاوت مرحلة دوم با مرحلة اوّل دارد. نهایتاً در یک موضعگیریِ متفاوت در مرحلة سوم بحث، پس از کنکاش در نحوة تحقّق معالیل، ملاصدرا به این نتیجه دست یافته که به جای استفاده از اصطلاح «علیّت»، باید از اصطلاح «تشأن» استفاده کرد؛ زیرا اساساً هیچ نحوه از دوگانگی ـ که در علّت و معلول بودن اشیاء مفروض است ـ در رابطة میان واجب الوجود بالذات و ممکن الوجود بالذات در میان نیست.