مطالب مرتبط با کلیدواژه

بسکار


۱.

نقد نظریة اقتصاد اسلامی صدر از دیدگاه واقع گرایی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش شناسی اقتصاد اسلامی واقع گرایی انتقادی سید محمدباقر صدر بسکار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵۵ تعداد دانلود : ۸۹۹
در این مقاله سعی خواهیم کرد ظرفیت و قابلیت رویکرد واقع گرایی انتقادی را در تحمل بار مفاهیم اقتصاد اسلامی صدر از نظر روش شناختی ارزیابی کنیم. بدین منظور ابتدا امکان پذیری این کار را بررسی، و نظریة اقتصاد اسلامی صدر را به اجمال معرفی خواهیم کرد. آن گاه بر اساس واقع گرایی انتقادی، نظریه های «توزیع پیش از تولید»، «توزیع پس از تولید» و «عدالت اجتماعی» صدر را از نظر روش شناختی نقد و بررسی خواهیم کرد. در این نقد به ویژه از مفاهیم ابتنا، علیت رو به پایین، قصدمندی انسان، ساختار و عاملیت استفاده می شود.
۲.

بررسی جایگاه اعتباریات در بعد ناگذرای علم در علوم اجتماعی از دیدگاه روی بسکار(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اعتباریات رئالیسم انتقادی بسکار بعد گذرا و ناگذرای علم لایه بندی علم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۴ تعداد دانلود : ۶۰۴
روی بسکار از پیشگامان و رهبران رئالیسم انتقادی، می کوشد از موضعی انتقادی یک بررسی علمی از زندگی اجتماعی به همان معنایی که در علوم طبیعی است، داشته باشد. او در راه اثبات طبیعت گرایی بر وجود «بعد ناگذرای علم در علوم اجتماعی» مانند علوم طبیعی پافشاری می کند. از سویی دیگر بخش معظمی از حیات اجتماعی انسان را اعتباریات احاطه کرده است. از این رو مسئلة اصلی مقاله، بررسی جایگاه اعتباریات در بعد ناگذرای علوم اجتماعی است که به روش تحلیلی عقلی و با هدف روشن شدن توانمندی بعد ناگذرا در تبیین و تحلیل اعتباریات در علوم اجتماعی انجام شده است. می توان گفت بیشترین تأکید بسکار در اثبات بعد ناگذرا بر رابطة عامل و ساختار است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ساختارها با ویژگی های برشمرده از سوی بسکار، اموری اعتباری و وابسته به کنشگران اند که به اشتباه امور حقیقی و مستقل از آنان پنداشته شده اند و ساختارها با این اوصاف در تضاد با بعد ناگذراست.
۳.

مقایسه هستی شناسی ملاصدرا و روی بَسکار با تاکید بر نقش مفهوم «غیب »(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: صدرا بسکار هستی شناسی رئالیسم انتقادی غیاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۵ تعداد دانلود : ۵۱۷
رئالیسم انتقادی، نحله ی نسبتا نوظهوری است که دو ادعای مهم دارد: ابتدا، این که جهان خارج، مستقل از ما وجود دارد و دوم، این که معرفت به این جهان، آن گونه که هست، امکان پذیر است. روی بَسکار (Roy Bhaskar) - برجسته ترین اندیشمند این جریان - در نظریه پردازی های خود سهم بسیاری برای هستی شناسی قائل است. پرسش اولیه ایشان، این است که جهان چگونه باید باشد تا معرفت ما از آن ممکن شود؟ پاسخی که به این پرسش می دهد، هستی شناسی لایه بندی شده ای را در برابر دیدگان به تصویر می کشد که شامل سه لایه: تجربی، بالفعل و واقعی است. این نوع هستی شناسی، علاوه بر دیدگاه او در باب وجود ضرورت و مکانیسم های علّی و نیز طرح مفهوم غیب در نظریه ی دیالکتیک وی، شباهت هایی را با هستی شناسی تشکیکی ملاصدرا مبتنی بر اصالت وجود به وجود می آورد و این سوال در ذهن ایجاد می شود که این دو هستی شناسی چه تفاوت هایی با یکدیگر دارند؟<br /> این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی، مقایسه ای را بین هستی شناسی این دو متفکر انجام داده و نشان می دهد؛ اگرچه بَسکار در هستی شناسی لایه بندی شده ی خود با باور به وجود ضرورت و مکانیسم های علّی از محسوسات فراتر رفته ولی هستی شناسی وی در نظام اندیشه ی صدرایی در لایه ی ماده بوده و قائل به امر مجرد نیست و مفهوم غیاب در هستی شناسی هر یک از این دو اندیشمند، اگرچه معنایی نزدیک پیدا می کند، ولی متفاوت است.
۴.

نقد هستی شناسی رئالیسم انتقادی با تکیه بر مبانی نوصدراییان

تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۸۷۷
یکی از آسیب های اندیشه دینی در جامعه اسلامی، طرح علوم انسانی مبتنی بر مبانی فلسفی غربی است. راه مقابله با این آسیب نیز فراهم کردن زمینه های لازم به منظور ارائه مبانی نظری علوم انسانی بر پایه فلسفه و حکمت اسلامی معاصر است. یکی از این موارد، طرح مسائل بنیادین اندیشه اسلامی و مقایسه تطبیقی آن با اندیشه های معاصر و تأثیرگذار در جوامع غربی است. بدین منظور در پژوهش حاضر تلاش می شود تا ضمن معرفی مبانی هستی شناختی رئالیسم انتقادی و حکمت صدرایی، مبانی هستی شناختی رئالیسم انتقادی بر اساس حکمت متعالیه و از نگاه نوصدراییان ارزیابی گردد و به این پرسش پاسخ داده شود که آیا رئالیسم انتقادی می تواند با تکیه بر مبانی هستی شناختی خود، تبیین صحیحی از واقعیت و هستی داشته باشد یا نه؟ در این پژوهش با گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و با استفاده از شیوه تحقیق توصیفی-تحلیلی، نهایتاً این نتیجه به دست آمده که رئالیسم انتقادی روی بسکار با طرح نظریه سطوح سه گانه واقعیت در کنار نظریه معرفت شناسی اش، همچنان از تبیین واقعیت بازمانده است؛ درحالی که صدرالمتألهین با طرح مبانی هستی شناسانه خویش و عینی دانستن حقیقت وجود، و با گذر از حس و عقل و بهکارگیری شهود، دستیابی به واقعیت و تبیین آن را آشکار می سازد.
۵.

نقد معرفت شناسی رئالیسم انتقادی با تکیه بر مبانی نوصدرائیان(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: نوصدرائیان رئالیسم انتقادی بسکار معرفت شناسی واقعیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۰ تعداد دانلود : ۳۰۴
یکی از آسیب های اندیشه دینی در جامعه اسلامی، طرح علوم انسانی مبتنی بر مبانی فلسفی غربی است. راه مقابله با این آسیب نیز طرح مسائل بنیادین اندیشه اسلامی و مقایسه تطبیقی آن با اندیشه های معاصر و تاثیرگذار در جوامع غربی در موضوعات نوینی است که در عرصه معرفت شناسی مورد توجه قرار گرفته است. بدین منظور پژوهش حاضر ضمن معرفی مبانی معرفت شناسی حکمت صدرایی و رئالیسم انتقادی، تلاش می کند تا به ارزیابی رئالیسم انتقادی در تبیین واقعیت بر مبنای یافته های به دست آمده از حکمت صدرایی بپردازد و به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که آیا رئالیسم انتقادی می تواند با تکیه بر مبانی معرفت شناسی خویش تبیین درستی از واقعیت داشته باشد؟ از این رو، این پژوهش با گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی در نهایت به این نتیجه می رسد که رئالیسم انتقادی پس از تمایز قائیل شدن بین متعلق لازم معرفت (آنچه که وجود دارد) و متعلق متعدی معرفت (آنچه می توانیم بدانیم)، با تقلیل ساحت علم به متعلق متعدی آن، و همچنین با تقلیل محتوای درونی معرفت به ابعاد اجتماعی آن دچار تنگ ناهای شناختی بوده و همچنان از تبیین واقعیت بازمانده است. ؛ در حالی که ملاصدرا در حکمت متعالیه خویش، بر خلاف رئالیسم انتقادی، تعینات معرفت را تماماً به ابعاد اجتماعی آن باز نمی گرداند، بلکه از تعینات و ابعاد وجودی علم نیز بحث می کند. و حقایق عالم را امور عقلی می داند که آنچه در خارج به ادراک حسی در می آید، مرتبه نازله از آن حقایق درک شده توسط عقل است.
۶.

نقد و بررسی دلالت های رئالیسم انتقادی بسکار در مسئله علم و دین با تکیه بر آرای اندیشمندان معاصر

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رئالیسم انتقادی بسکار علیت مغالطه معرفتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۹۸
رابطه علم و دین از مسائل مهم در فلسفه دین و مباحث الهیاتی بوده است و رویکردهای متفاوتی در این مسئله اتخاذ می شود در این مقاله سعی شده مسئله رابطه علم و دین از جنبه جدیدی مورد بررسی قرار گیرد. و ان بررسی تاثیرات فلسفه علم در این مسئله است ما در اینجا به دلالت های رئالیسم انتقادی بسکار در این مسئله می پردازیم و تاثیرات سه مولفه از رئالیسم انتقادی بسکار را در این نوشتار مورد بررسی قرار می دهیم این سه مولفه عبارت اند از رئالیسم، مغالطه معرفتی، علیت. بعد از ان به نقد و بررسی ان از دیدگاه علمای معاصر یعنی علامه طباطبایی و شاگردان ایشان می پردازیم. از دستاوردهای این تحقیق می توان این مسئله را بیان کرد که مشخص می شود مبنا و دیدگاه ما در برخی موضوعات و مسائل فلسفه علم باعث تغییر در دیدگاه های کلامی و فلسفه علم می شود همچنین اهمیت نقد و بررسی، مبانی و پیش فرض های نظرات علمی مشخص می شود و اینکه الهی دانان و متکلمان باید هنگام مواجهه با مسئله رابطه علم و دین و چالش های ان به این پیش فرض ها و به طور کلی فلسفه علم هر نظریه علمی توجه داشته باشند و قبل از بررسی انتقادی، به توجیه و تفسیر متون دینی نپردازند.
۷.

روش شناسی حداقلی بسکار: استدلالی علیه نسبی گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۶۸
ارائه معیاری جهان شمول و فراتاریخی همواره مورد توجه معقول گرایان بوده تا با تکیه بر آن، به ارزیابی نظریه ها پرداخته و ملاکی برای تمیز علم از شبه علم ارائه دهند. این تلاش که تاکنون نتیجه ای در پِی نداشته ، همواره مورد انتقاد نسبی گرایان واقع شده است؛ نسبی گرایانی که با انفسی خواندنِ هرگونه مستمسکی برای ارزیابی و انتخابِ نظریه های علمی، از جمله مشاهدات، آنها را مُتأثّر از عوامل اجتماعی و قدرت های سیاسی می دانند.روی بسکار که برخلاف رویکرد معقول گرایان، قائل به معیاری آفاقی برای تمیز علم از شبه علم نیست، با توصیفی لایه مند از طبیعت، شناخت جهان را منوط به کُنشِ هدفمند و خلّاقانه با آن می داند. او فعالیت علمی را مبتنی بر گمانه زنی ها و نظریه پردازی ها در خصوصِ مکانیسم های لایه های زیرین و به آزمونِ گذاشتن آنها در آزمایشگاه دانسته و با رویکرد خاص خود به دفاع از معقولیت علم می پردازد.در این مقاله ضمنِ اشاره به مناقشه معقول گرا و نسبی گرا و شرحِ روایتِ معقول بسکار از فعالیت علمی، استدلال خواهیم کرد که توصیف بسکار از فعالیت علمی، توجه به قوای علّی اشیاء و اهتمام ویژه او به آزمایش، کُدی روش شناختی به نام آزمایش گری در دلِ خود دارد که هم موضعی را علیه نسبی گرایی فراهم می آورد و هم دفاع از اِمکان پیشرفت در علم را ممکن می کند.