مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
روش شناسی
حوزه های تخصصی:
به موازات تحول سیاست مدرن در گذار از فردمحوری به نهادمحوری و چگونگی اعمال قدرت، به نظر می رسد در فقه سیاسی شیعه نیز گرایشی مشابه در حال وقوع است. مقاله حاضر در صدد است این تغییر پارادایمی (paradigm shift) را با واکاوی کلمات سه فقیه برجسته جمهوری اسلامی به بحث گذارد. تغییر پارادایمی هرچند ممکن است تا حدی به شکل ناخودآگاه رخ دهد، اما تحلیل خودآگاهانه و روش شناسانه آن می تواند دستاوردهای جدیدی به همراه داشته باشد. امام خمینی با طرح مسئله «مصلحت نظام» به نهاد حکومت محوریت داد و آغازکننده این حرکت به حساب می آید. «نظریه ولایت» با فردمحوری و «نظریه نظارت» با نهادمحوری تناسب بیشتری دارد.
مقدمه ای بر نظریات ویلیامسون و کاربرد آن در تحلیل مسایل توسعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اقتصاد نهادگرای جدید به عنوان مهمترین مکتب دگراندیش نه تنها در مقابل مکتب متعارف نیست بلکه به نوعی مکمل آن محسوب می شود. بنابراین با توجه به عدم کفایت آموزه های اقتصاد نئوکلاسیک در تبیین مسایل کشورهای درحال توسعه، شناخت و استفاده از تحلیل های نهادگرایان در حل مسایل توسعه نیافتگی می تواند کارساز باشد. داگلاس سی نورث و اولیور ای ویلیامسون پیشتاز مطالعات علمی این شاخه از علم اقتصاد است.
در این مقاله برجسته ترین نظریات ویلیامسون که در سال 2009 به خاطر مطالعاتش در حوزه تدبیر امور ، برنده جایزه نوبل شد، مورد بحث قرار می گیرد. بر اساس یافته های این مقاله، کمکهای ویلیامسون به پیشبرد علم اقتصاد نهادگرای جدید را در چهار عنوان کلی: 1- اقتصاد هزینه های مبادلاتی ، 2- استفاده ازتحلیل های «فرازنگر» در حل مسایل توسعه نیافتگی، 3- چهار سطح تحلیل اجتماعی به منظور بررسی نقطه شروع اصلاحات توسعه ای و 4- علم اقتصاد تدبیر امور می توان خلاصه نمود. ظریات فوق، قدرت تبیینی مناسبی برای تشریح علل توسعه نیافتگی کشور ما، دارا هستند. در بین این نظریات، نظریه چهار سطح تحلیل اجتماعی و تحلیل های «فرازنگر»که با استقبال خوبی در بین اندیشمندان این شاخه از علم مواجه شده است، برای تبیین مسایل توسعه ایران کارسازتر است. در این مقاله، از دو نظریه اخیر برای تبیین مسایل توسعه اقتصادی در ایران استفاده شده است. تبیین شکاف بین اهداف قوانین رسمی و واقعیات تحقق یافته در جامعه، لزوم توجه به الزامات نهادی در برنامه ریزی های توسعه، ضرورت مرحله ای بودن تحولات نهادی و انتخاب تحول فرهنگی به عنوان نقطه شروع حرکت توسعه در ایران، از عمده ترین موارد استفاده از نظریات ویلیامسون برای تبیین مسایل توسعه ایران می باشد.
رویکردی ادبی به همکنشی گفتمانی انسان: کاربردهای آموزشی و پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پ ژوهش دیدگاه های پژوهشگران در گستره های ادبیات، زبان شناسی، و آموزش زبان در بارة همکنشی ادبی با گفتمان انسانی را با رویکردی توصیفی، تحلیلی، و تطبیقی تجزیه و تحلیل کرده است. برای رسیدن به این هدف متغیرهای تجربة گفتمان، آثار آموزشی و پژوهشی گفتمان جامع اجتماعی ادبیات، شناخت انسان، منظورشناسی در چارچوب ادبیات و بینامتنی مطالعه شده اند. به کمک کشف الگوهای گفتمانی و منظور شناختی مختلف، استنباط آموزشی و پژوهشی مطالعة حاضر این است که از نظر محققان، گفتمان ادبی دارای نظام خلاق و گسترده ای از رابطه ها، راهبردها و روش شناسی خاصی است که منجر به شناخت جامع تر انسان میشود. تحلیل رویکردهای محققان، رابطة علت و معلولی بین متغیرهای ادبیات و نظام ارتباطی انسان را اثبات میکند. بنابر این، شناخت گفتمان ادبیات، به محقق در شناخت متغیرهای موثر در ارتباط انسانی کمک میکند. شناخت این پدیده ها مبانی تصمیم گیری در فرایندهای آموزشی و پژوهشی در گستره های ارتباطات بین فرهنگی مثل ادبیات، آموزش زبان، تربیت مترجم و ابعاد گوناگون مطالعات انتقادی در گستره های ادبیات، زبان و ترجمه را تحت تاثیر قرار داده و نشان میدهد که بدون توجه به مبانی و مقولات گفتمان منظورشناسی ادبی، تصمیمات مسئولان نظام آموزشی و پژوهشی کارایی لازم را نخواهد داشت. به دلیل این که منظورشناسی ادبی به عنوان گفتمان جامع اجتماعی باعث کشف، گسترش، و رشد و اعتلای امکانات، روش ها، و راهبردهای پژوهشی، آموزشی و یادگیری گشتالتی در این بخش از گستره های علوم انسانی گردیده است و مانع فرایند نا میمون جدایی و عدم ارتباط علوم با یکدیگر میشود.
روش برداشت از روایات
حوزه های تخصصی:
برداشت درست از متون دینی نیازمند فهم روشمند است. مقاله پیش رو، ابتدا راه حل پیشنهادی خود را برای این منظور در قالب یک سیر منطقی و قابل تکرار و الگوده ارائه داده، به آسیب های ناشی از بیتوجهی به برخی مقتضیات این روش اشاره نموده است. در هر دو بخش، نمونه هایی از متن احادیث، استخراج و عرضه میگردد. در بخش نخست، سه مرحله برای برداشت روشمند عنوان و تبیین شده است. مرحله اول: احراز متن یعنی اطمینان از حدیث بودن و صحت متن؛ مرحله دوم: فهم متن به معنای برداشت ابتدایی و درک منطوق کلام در دو قسمت مفردات و ترکیبات حدیث و مرحله سوم: فهم مقصود، از طریق توجه به بافت و زمینه و نیز تشکیل خانواده حدیث است.
در بخش دوم به عوامل مؤثر در برداشت های نادرست از حدیث اشاره کرده و برخی از آسیب های جدی در این عرصه در دو بخش زمینه های اختیاری و غیراختیاری همراه نمونه توضیح داده شده است.
بررسی روش شناختی پایان نامه های دوره دکترای علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی روش شناختی پژوهش های علمی، هدف نهایی بحث اینجانب در این مقاله می باشد که نیازمند توضیح دو نکته در آغاز کار است: منظور از بررسی روش شناختی، بررسی روش های به کاررفته در این پژوهش هاست و جنبه روش شناختی دارد نه محتوایی. دوم اینکه این بررسی با دید نقادی یا آسیب شناسانه صورت گرفته و به داوری انجامیده است. ملاک به کار رفته در این نقد و ارزیابی اصول روش پژوهش علمی و چگونگی کاربست آن در این پایان نامه هاست و ازاین رو توضیح کوتاهی در مورد چگونگی کاربست روش علمی در پژوهش پدیده های سیاسی و بین المللی به عنوان ملاک ارزیابی، لازم است. اما هدف نهایی فراتر از ارزیابی این پایان نامه ها بوده و در پی آن است تا ملاکی برای ارزیابی کارهای پژوهشی در علوم اجتماعی به طورکلی و به ویژه در علوم سیاسی و روابط بین الملل ارائه دهد و تاحدممکن این داوری ها را بر اصولی استوار سازد و از ذهن گرایی و سلیقه محوری جلوگیری نماید. نویسنده بر این باور است اشاره کوتاهی به انگیزه و پیشینه داوری در پژوهش های علمی می تواند به فهم بهتر این بحث یاری نماید.
از سالیان دور به ویژه در پی انقلاب صنعتی برای اطمینان از کیفیت کالاهای تولید شده، روالی به نام کنترل کیفیت برقرار گردید. بعد از آنکه فرآورده علمی نیز به عنوان کالای فرهنگی به شمار آمد، چگونگی کنترل کیفیت آنها نیز مطرح شد. از آنجا که تولید کالاهای علمی از طریق پژوهش صورت می گیرد، برای کنترل پژوهش ها، روش ارزیابی یا داوری درپیش گرفته شد؛ آن هم بدین معنی که کارهای پژوهشی را پیش از چاپ و پخش در اختیار افراد متخصص قرار می دهند تا درباره آنها داوری کنند. این روال در جامعه علمی ایران نیز از مدتی پیش رواج یافته است. از آنجا که داوری یعنی قضاوت اما معلوم نیست این قضاوت برپایه چه ملاکی صورت می گیرد، به نظر می رسد عموماً به علم قاضی تکیه می شود؛ روالی که پیش از انقلاب مشروطه در امور قضایی ایران به کار بسته می شد. البته این روال قضاوت در گذشته های دور در سرزمین های دیگر نیز معمول بود اما معلوم شد صرفنظر از کمیت و کیفیت علم قاضی، قضاوت او می تواند نادرست و غیرعادلانه باشد؛ اساساً به پاس اطمینان از عادلانه و بی طرفانه بودن قضاوت بود که قوانین را تدوین و قضاوت را بر اصولی استوار می ساختند.
با درنظرگرفتن اینکه پژوهش علمی، یا روال تولید کالای علم، خود دارای اصول و قواعد شناخته شده ای است و به راحتی می تواند جانشین علم داور در مقام قضاوت درباره پژوهش های علمی باشد، در این نوشته، قواعد و اصول بنیادی پژوهش علمی به شکل بسیار فشرده بیان شده به امید اینکه به عنوان ملاکی در داوری های علمی- به ویژه در پژوهش های سیاسی- مورد توجه داوران قرار بگیرد. البته درباره روش پژوهش علمی اختلاف نظر زیادی وجود دارد اما اصول بنیادی آن از قبیل مشاهده واقعیت، تلاش برای فهم آن، گردآوری داده ها و ارزیابی نتیجه این تلاش، عملاً در هر پژوهشی رعایت می گردد و بدین ترتیب حداقل عامل مشترکی است که می تواند به عنوان ملاک داوری به کار رود و هدف اصلی این پژوهش را برآورده سازد
نقش و تاثیر پارادایم های روش شناسانه و معرفت شناسانه بر نظریه های جدید جامعه شناسی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکر اساس همه تمدن هاست و اساس تمدن جدید معرفت شناسی و روش شناسی است که امروزه به یکی از ویژگی های اصلی علم جدید تبدیل شده است. بر این اساس، برای درک تحولات جامعه شناسی جدید، به ویژه جامعه شناسی سیاسی معاصر نیازمند نگاهی معرفت شناسانه مبتنی بر روش شناسی های جدید هستیم.
فرض اساسی مقاله حاضر بر این اصل استوار است که تحولات علوم بشری در ارتباط کامل با تحولات پارادایمیک معرفت شناسانه و روش شناسانه است؛ لذا می توان ارتباط منطقی ای بین گذر از سطوح مختلف تحلیل جامعه شناسیِ سیاسی فردی، گروهی و ساختاری به سطح تحلیل جهانی و سطوح مختلف تحلیل جامعه شناسی از نظریه های علت کاو و معناکاو به نظریه های تعامل گرا و سطوح مختلف معرفت شناسی پیشامدرن، مدرن، پسامدرن و فراپسامدرن برقرار کرد. بی شک امروزه نمی توان بدون نگاه معرفت شناسانه، به درک صحیحی از حوزه های علمی به ویژه جامعه شناسی سیاسی دست یافت و بدون تردید بهبود در وضعیت آموزش و پژوهش سیاسی در گرو دستیابی به چنین فهمی است.
مطالعات اطلاعاتی: هستی شناسی مستقل، روش شناسی وابسته و نظریه پردازی ضعیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاه پرسشگرانه و پژوهشی به سازمانهای اطلاعاتی در فضای دانشگاهی ایران و اکثر کشورهای جهان با نوعی خودداری و عدم تمایل همراه بوده و هست. این مقاله تلاش می کند ضمن تعریف مطالعات اطلاعاتی و بررسی وضعیت هستی شناسی و روش شناسی آن، جایگاه آن به عنوان یک زمینه مطالعاتی دانشگاهی را مشخص کند و تاحدودی ضرورت پرداختن به مطالعات اطلاعاتی در عرصه دانشگاهی را بازبنماید. پرسش اصلی این مقاله آن است که «مطالعات اطلاعاتی چیست؟ و درمیان رشته های دانشگاهی چه جایگاهی دارد؟». نویسنده با توجه به ویژگیهای مطالعات اطلاعاتی، ضمن آنکه معتقد به هستی شناسی مستقلی برای این حوزه مطالعاتی است، آن را زیررشته علوم سیاسی و روابط بین الملل معرفی می کند و مطالعات اطلاعاتی را «حلقه مفقوده شناخت سیاسی و بین المللی» می داند.
مقدمه ای بر ابعاد و گستره دستگاه نظری میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فوکو یکی از اندیشمندان بین رشته ای و حتی بین پارادایمی معاصر است که دامنه وسیعی از علایق نظری، موضوعات و حوزه ها را پوشش می دهد. بر همین اساس، می توان وی را در قالب طیفی از رهیافت ها و پارادایم های متفاوت چون پارادایم انتقادی، تفسیرگرایی اجتماعی، پست مدرنیسم و پساساختارگرایی قرار داد، با این وجود، پیوستگی واحدی نیز با هیچ یک از رویکردهای مذکور ندارد. آرا و اندیشه های فوکو از یک طرف مبتنی بر تلفیقی گسترده از سنت های مهم فلسفی معاصر و از طرف دیگر، به شکل دهی و گسترش ترکیب نظری جدیدی نیز منتهی شده است. بنابراین، رویکرد وسیع فوکو ترکیبی از عناصر نظری برداشت شده در امتداد با انتقادات بنیادی وی از رویکردهای مسلط در علوم انسانی و اجتماعی است که در قالب یک دستگاه نظری خلاقانه، بنیاد نظری وی را شکل می دهد. این دستگاه جدید نظری دارای مواضع پارادایمی خاص خود چون هستی شناسی، انسان شنا سی فلسفی، معرفت شنا سی و روش شناسی است.
این مقاله در نظر دارد به بررسی آرا و اندیشه های نظری و روشی فوکو پرداخته و تلفیق نظری و مواضع پارادایمی عمده وی را مورد بررسی قرار دهد. در این راستا، ابتدا به آثار اصلی وی و شرح مختصری از هر کدام پرداخته می شود. سپس، مبانی اندیشمندی و ترکیب های نظری وی واکاوی می شوند. در ادامه مقاله، ابعاد مختلف انسان شناسی فلسفی، هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی خاص فوکو شامل دیرینه شناسی و تبارشناسی مورد بحث قرار می گیرند. مقاله با ذکر برخی انتقادات مهم وارده بر دیدگاه های فوکو و برآیند نهایی به پایان می رسد
کنکاشی در باب اهمیت رویکردهای بدیل اقتصادی: تأملی در ضرورت های فلسفی و کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مواجهه و احتمالاً، پیروی و متابعت از آموزه های مکتب یا مکاتب بدیل اقتصادی همواره این پرسش مطرح است که در حضور مکتب مرسوم، اساساً چه نیازی به مطالعهی این مکاتب فکری وجود دارد، آن هم در حالی که مکتب مرسوم جریان اصلی علم را به خود اختصاص داده است و در بیش تر دانشگاه ها و محافل علمی، تدریس و در نهادهای تصمیم گیری بیش تر تصمیمات سیاسی و اقتصادی بر اساس آموزه های آن انجام میشود. پس، چرا مکاتب بدیل؟ این مقاله به دنبال کنکاشی در قالب این پرسش است و در این ارتباط دو استدلال اساسی مطرح میشود. یکی این که از منظر فلسفهی علم، در علوم انسانی و به طور مشخص در علم اقتصاد، نمیتوان مطالعات علمی را محدود به یک پارادایم خاص کرد. دیگر این که پرداختن و تدبر در پارادایم های مختلف فکری ضمن غنا بخشیدن به درک ما از پارادایم اصلی، میتواند تا حد زیادی پاسخ گوی نیاز ما در یافتن رهیافت ها و راهبردهای جدید برای رویارویی با مسائل و دغدغه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کنونی باشد. طبقه بندی JEL: B00، B21، B15، B41، B50
روش شناسی تفسیر المیزان با رویکرد تنزیه معنا و آثار آن در سوره النّجم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان در مورد شیوه تفسیری المیزان بر سه مسئله اتفاق نظر دارند: اول این که؛ علامه کاری بزرگ انجام داده است، دوم این که؛ المیزان روشمند است و سوم آن که؛ آراء مختلف تفسیری، روایی، لغوی و فلسفی از ترازوی نقد ایشان گذشته است.
امّا، کدام روش است که این هرسه را در بردارد؟ این نوشتار سعی در معرفی این روش و پیامدهای مثبت آن را در زمان علامه و پس از آن را دارد. علامه با استفاده از ادلّة لفظی و معنوی، چند رأی تفسیری، روایی، لغوی را نادرست یا باطل اعلام نموده و در مواردی خواننده را به سمت رأی صحیح سوق می دهد. این ویژگی سبب شده تا در «تمیز معنا» در مسیر انحرافی وارد نشده و مسیر صعودی معنای آیه مشخص شود. او در بسیاری موارد احتیاط نموده و نظر قطعی را اعلام نمینماید، بلکه فقط تلاش نموده تا از نزول سطح فهم مخاطب به معانی نادرست جلوگیری مینماید. این روش را «تنزیه معنا» نام گذاری نموده و در این نوشتار سعی داریم روش شناسی المیزان را با رویکرد «تنزیه معنا» در «سورة النّجم» نشان دهیم. روش تنزیه معنا از دو جنبه قابل بررسی است: یکی تعیین مصادیق و از آن مهم تر فرهنگ «تنزیه معنا» است. از دیگر ویژگیهای روش «تنزیه معنا» جلوگیری از تشتت ذهن، جمع دلالی برخی روایات و آموزش نوعی روش در معنا شناسی واژگان یعنی «فقه اللّغة» می باشد.
غفلت از نهادها : دلایل و اثرات آن بر مطالعات بین رشته ای در اقتصاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حذف نهادها از تحلیل اقتصادی جریان غالب اقتصاد را می توان یکی از مهم ترین گام ها در راه تبدیل شدن رشته اقتصاد به رشته ای مجزا از سایر رشته های علوم انسانی دانست. این اقدام تا حد زیادی موجب مهجور ماندن تحلیل های بین رشته ای گردید و به واسطه آن اقتصاد به علمی فارغ از اخلاق و سیاست، تبدیل شد تا جایی که تنها ردای ریاضیات را برازنده قامت خود می دانست، به این امید که از این طریق به مانند فیزیک، علم شود. از این رو می توان مدعی شد که حذف نهادها یکی از ناخوشایندترین اتفاقات در طول تاریخ علم اقتصاد بوده است، اتفاقی که موجب شد هرچه بیشتر این علم از مسائل دنیای واقعی فاصله گرفته و انتزاعات ریاضیاتی تمام عرصه های آن را دربر گیرد. از این رو بررسی علل فراموشی نهادها توسط اقتصاددانان، امری ضروری است. این موضوعی است که جای خالی آن در ادبیات بحث احساس می شود و این مقاله تلاشی است برای پر کردن این خلاء. در راستای تحقق این موضوع، دراین مقاله، با استفاده از شیوه های تحلیل متنی و محتوا، برخی از علل فراموشی نهادها شناسایی شده است، که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد. علاقه شدید برخی از اقتصاددانان به علم فیزیک و الگو پذیری از آن، اشتباه آنها در تفکیک و جداسازی علم اقتصاد از سایر علوم انسانی، تاثیر حوادث سیاسی، ومجموعه ای از دلایل روش شناختی و معرفت شناختی.
شاخصهای جامع ارزیابی اعتبار و روایی تحقیقات کیفی در چارچوب پارادایم واقع گرا
حوزه های تخصصی:
گفتمان و تحلیل گفتمان انتقادی
حوزه های تخصصی:
نظریه ی اجتماعی در نیمه ی دوم قرن بیستم شاهد توجه خاص به مقوله ی زبان بوده است . « چرخش زبانی » اصطلاحی است که در باره ی همین امر به کار برده می شود . رواج مفهوم «گفتمان» در علوم انسانی نیز محصول همین چرخش زبانی است . در مقاله ی حاضر ابتدا تلاش می شود تا ضمن ارائه ی تعاریف مختلف از این مفهوم و « تحلیل گفتمان » ، ویژگی های مشترک آن بر شمرده شود . در ادامه انواع پژوهش های که بر حول محور « تحلیل گفتمان » سامان می گیرد خیلی مختصر معرفی می شود ...
گذری بر سیر تحول تهیه و مقیاس ها در سنجش نگرش مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی پژوهش در روان شناسی مذهب از الگوی عمومی پژوهش علمی ‘ یعنی داده یابی و داده پردازی ‘ تبعیت می کند . در این گونه تحقیقات از روش های متعددی از جمله تحقیق آزمایشی ‘ مشاهده ‘ خود گزارشی و پرسشنامه ای ‘ میدانی ‘ روشهای فرافکن و غیره استفاده می شود . بیشترین حجم مطالعات انجام شده در اندازه گیری نگرش مذهبی به روش پرسشنامه اختصاص دارد ‘ به طوری که براساس آن مقیاس های متعدد نظرسنجی ساخته شده است . از آن جمله می توان به مقیاس های ترستون ‘ لایکرت ‘ گاتمن ‘ آلپورت ‘ فالکنر و دیونگ اشاره کرد . روش تحلیل عاملی از زمره روش های معتبر برای بررسی ساختار ابزارهای روانی از جمله پرسشنامه های نگرش سنج است که در این مقاله به آنها پرداخته شده است .
برنامه ریزی توسعه روستایی (مفاهیم‘راهبردها وفرآیندها)(مقاله علمی وزارت علوم)
توسعه روستایی به عنوان هدف توسعه ویا راهبرد دستیابی به آن در بسیاری از کشورهای جهان بویژه کشورهای در حال توسعه که بخش زیادی از جمعیت آنها در روستاها زندگی می کنند موردتأکید است.با توجه به نقش برنامه ریزی در دستیابی به توسعه ‘ و در نظر گرفتن این مطلب که برنامه ریزی به عنوان یک فرایند دارای مراحل مختلفی از جمله تهیه برنامه‘اجرا‘نظارت و ارزشیابی می باشد‘ اتخاذ یک روش شناسی مشخص در این روند ضروری می باشد. با در نظر گرفتن راهبردهای مختلف در زمینه توسعه روستایی از جمله توسعه روستایی یکپارچه و توسعه روستایی پایدار‘ روش شناسی های متفاوتی نیز قابل طرح ریزی است. روش شناسی برنامه ریزی توسعه روستایی باید در چهارچوب نظام سیاسی ‘اقتصادی و اجتماعی یک کشور تعیین شود و به همین علت ‘ وجود یک روش شناسی یکسان برای همه کشورها واقع بینانه نیست . در این مقاله مفاهیم ‘ راهبردها و فرایندهای برنامه ریزی توسعه روستایی مورد بررسی وتحلیل قرار گرفته است.
بررسی فردگرایی روش شناختی و چالش های آن در علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی دیدگاه فردگرایی روش شناختی درباره ی شیوه ی تبیین پدیده های اجتماعی است. این دیدگاه پدیده های اجتماعی را برحسب کنش های افراد، تبیین می کند. نهادهای اجتماعی به افراد و تمایلات آنها تقلیل داده می شود. گرایش به روان شناسی گرایی در این دیدگاه مهم است. با این حال، در فردگرایی روش شناختی دو تفسیر حداکثری و حداقلی وجود دارد که رویکرد دوم تا حدودی نظر مساعد بسیاری از اندیشمندان اجتماعی را به سوی خود جلب نموده است. یکی از نظریه هایی که در چارچوب فردگرایی روش شناختی قرار می گیرد، نظریه ی انتخاب عقلانی است. در این نظریه، جامعه مجموعه ای از افراد تلقی می شود که براساس کنش عقلانی رفتار می کنند. فردگرایی روش شناختی همواره با چالش هایی روبه رو بوده است؛ از جمله این که آیا تبیین ها باید برحسب افراد صورت گیرد یا برحسب افراد به اضافه ی روابطی که میان آنها وجود دارد؟ افزون بر آن، این اصطلاح دارای معنای پذیرفته شده یکسانی نیست و فاقد هرگونه موضع گیری سیاسی است.
اکتشاف دانش و داده کاوی در پژوهش های کمی و کیفی : مقایسه روش شناسی های شبکه های عصبی مصنوعی (ANN) و نظریه بنیانی (GT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، شاهد حرکتی مستمر از واکاوی ها، پژوهش ها و پردازش های صرفاً نظری و روش محور به پژوهش ها و پردازش های داده محوریم، حرکتی که به نحو احسن خود را در ظهور و توسعه روش های اکتشاف دانش، به ویژه داده کاوی و فنون خاص آن، نشان داده است. به رغم تصور رایج، داده کاوی صرفاً به پژوهش های کمی و آماری محدود نمی شود و در پژوهش های کیفی هم شاهد ظهور تحولات مشابهی بوده ایم. در این مقاله با فرض تطبیق پذیری اکتشاف دانش و داده-کاوی در پژوهش های کمی و کیفی، به طور مشخص روش داده کاویِ شبکه های عصبی مصنوعی را به مثابه رویکردی نوین در پردازش چندمتغیره داده ها و اطلاعات و به مثابه رویکردی در حال ظهور و گسترش در روش های آنالیز چندمتغیره آماری، و روش داده کاویِ نظریه بنیانی را در مدیریت و تحلیل داده های کیفیِ مقایسه کرده و وجوه تمایز و اشتراک آنها را بیان می کنیم. در این مقاله نشان داده ایم که صرف نظر از وجوه متمایز دو روش شناسیِ داده کاوی از حیث پارادایم، خاستگاه و فرایندهای اکتشاف و پردازش و نوع داده، هر دو روش شناسی از ماهیت و رویکردی پسینی، چند رشته ای و میان رشته ای، استقرایی، اکتشافی، فرایندمحور، داده محور ، انعطاف پذیر و معطوف به رابطه (رابطه مدار) بین هستارها و مقوله ها بهره می برند.
عناصر بنیادین پژوهش کیفی در علوم اجتماعی: هستی شناسی، معرفت شناسی، روش شناسی و روش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبه های هستی شناسانه، معرفت شناسانه، روش شناسانه و روشی چهار جنبه از پژوهش و فهم هستند که از اهمیت خاصی برخوردارند و همگی به هم وابسته¬اند. در ادبیات پژوهش جداسازی هستی شناسی و معرفت شناسی، از لحاظ مفهومی، با مسئلة خاصی روبه رو است. اصطلاح روش شناسی نیز با بی دقتی مورد استفاده قرار میگیرد و پژوهشگران روش¬های پژوهش را به کار میگیرند بیآنکه اطلاعی از مفروضات هستی شناختی و معرفت شناختی مورد قبول خود داشته باشند. همة این مسائل بر نیاز به شفاف سازی روشها، روش شناسیها، معرفت شناسیها و هستی شناسی ها تأکید می کند. این پژوهش مبتنی بر رویکردی نظری است. در جریان گردآوری دادهها این چهار جنبه مفهومسازی و ترکیب شده است. با مراجعه به ادبیات وسیع در این حوزه سعی شده اهمیت و ارتباط این جنبه ها با یکدیگر در پژوهش های کیفی مشخص گردد. یافته ها نشان میدهد که روششناسی و روش به هیچ وجه جدا از موقعیتهای هستی شناختی و معرفت شناختی انتخاب نمی شوند. موقعیت های متفاوت هستی شناسی و معرفت شناسی، روش شناسی و روش های متفاوتی را تولید می کند که نهایتاً منجر به دانش دربارة جهان اجتماعی می گردد.
روش های تحقیق تلفیقی، جنبش سوم روش شناختی در علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوه های تحقیق تلفیقی را جنبش سوم روش شناختی نامیده اند. این بدان معناست که اکنون برای ارتقای روش شناختی تحقیق، که با رویکردهای کمی و سپس کیفی آغاز شده است، لازم است رویکردهای تحقیق تلفیقی در تحقیقات اجتماعی دنبال شوند.
رویکردهای عمده در تحقیقات انسانی- اجتماعی در طی جنبش¬های متعدد
روش شناختی مسیر پیشرفت روش های تحقیق را پیموده اند. موج اول روش شناسی با کمیّت گرایی و تجربه گرایی آغاز گردید. پس از یک دوره غلبة کمّی گرایی، نقص
روش های کمی در نشان دادن افکار و نیّات مردم دربارة فعالیت ها و وقایع خاص و پیچیده مشخص گردید. موج دوم روش شناختی تحت عنوان تحقیق کیفی در دهه های 80-1970 میلادی با تأکید بر ادراک فرآیندهایی که به نتایج مورد مطالعه منجر می شوند، گسترش یافت. در دهة اخیر، محدودیت های روش های کیفی در تعمیم یافته ها، درهم آمیزی یافته های تحقیق با ارزش های خاص محقق و مشکلات اعتبار و پایایی داده ها به عنوان چالش های مهم فراروی تحقیقات کیفی معرفی شده اند. از این رو، توجه به رویکرد تلفیقی به عنوان جنبش سوم روش شناختی از اهمیتی خاص برخوردار است.
ایدة اصلی روش تلفیقی که از آن به رویکرد چندخصلتی، چندروشی یا شیوة آمیخته نیز یاد می شود، این است که ترکیب رویکردهای کمی و کیفی درک مناسب تر و جامع تری از موضوعات تحقیق به دست می دهد. در این رویکرد، ضعف ها و محدودیت های هریک از تحقیقات کمّی و کیفی جبران می شود. همچنین، این شیوه شواهد و مدارک جامع تری را برای پژوهش موضوع تحقیق ارائه می دهد و به محقق کمک می کند تا به سؤالاتی پاسخ دهد که رویکردهای کمّی یا کیفی به تنهایی نمی توانند پاسخگوی آن ها باشند.
هدف اصلی این مطالعه بررسی تطبیقی روش شناسی کمّی و کیفی و شناسایی محدودیت های روش شناختی هریک از این دو رویکرد و ارائة مدل تلفیقی به عنوان راهکار اساسی روش شناختی در مطالعات انسانی- اجتماعی است.