مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
هنر اسلامی
حوزه های تخصصی:
تاثیر تصویر سیمرغ ساسانی بر روی هنر اسلامی، بیزانس و مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دراین مقاله تأثیر سیمرغ ساسانی بر هنر اسلامی و غربی و همچنین مهاجرت این نقش به این سرزمین ها در طول دوران ساسانی و بعد از سقوط آنها بصورت اجمالی مورد بررسی قرار می گیرد. این انتقال بوسیله تبادل فرهنگی، تجاری و همچنین ارسال هدایای سلطنتی به کشورهای همجوار و دور دست صورت پذیرفته است. سیمرغ ساسانی با آنچه که در افسانه ها و ادبیات فارسی توصیف شده است، تفاوت بسیار دارد. ترکیب ساختاری بدن او قابل توجه است: عموماً دارای سر سگ (در برخی موارد سر شتر، شیر و عقاب)، بدن و پای شیر یا سگ، بال هایی از جنس پر شبیه بال عقاب و دم طاووس. تنوع شکل و حالت دم طاووس سیمرغ ساسانی اساس طبقه بندی این مقاله است. براساس تصاویری که ارائه شده چهار گروه اصلی وجود دارد که می تواند هر یک خود دارای زیر گروه هایی نیز باشد. آنچه که منتج می شود این است که کاربرد سیمرغ های گروه اول نسبت به سایر گروه ها زیادتر بوده که این موضوع دال بر محبوبیت و تاثیر گذاری بیشتر آنها نسبت به دیگرگروه ها است.
نقوش ساسانی و اسلامی بر روی دستبافته بایو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستبافته بایو، یکی از آثار گرانبها و ارزشمند، به لحاظ تاریخی و هنری در تاریخ اروپای غربی و بطور دقیق تر فرانسه و انگلستان می باشد و از جنبه تاریخی اطلاعات تصویری ارائه شده از وقایع سده یازدهم میلادی قرون وسطی، نبرد ها، پوشاک و زندگی روزمره مورد توجه بسیاری از مورخین است. پرده آویز بایو با عنوان پرده آویز ""ملکه ماتیلد"" نیز معروف است و به نظر می رسد که بوسیله اودون دو بایو برادر"" گیوم فاتح"" سفارش داده شده است. این پرده شرح ماجرای فتح نرماند انگلستان در سال 1066 میلادی است که حوادث کلیدی این فتح، بویژه نبرد هاستینگ را با جزئیات تصویر می کند. نقوش سوارکاران به خصوص سوارکار با شاهین بر روی دست و همچنین روش نقش پردازی جانوری حیوانات واقعی و تخیلی و شیوه ترسیم آنها، این فرضیه را که هنر ساسانی و اسلامی در خلق این شاهکارهنری تاثیرگذار بوده اند را مطرح می نماید. دو نوع تصویر در این پرده بافته تاثیر پذیرفته از هنر ساسانی و اسلامی است: 1- حیوانات تخیلی و واقعی متقابل روبرو و همچنین پشت به پشت، 2- سوار کار با شاهینی بر روی دست.
ریخت شناسی داستان حسنک وزیر به روایت بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله ارائه تبیینی جامع از هندسه و رمزهای هندسی و نسبت آنها با معارف باطنی و روحانی؛ بویژه اصل «توحید» در فرهنگ و هنر اسلامی است. این مقاله به سه مبحث مرتبط به هم می پردازد. ابتدا هندسه و نسبت آن با تناظر میان عوالم سه گانه هستی «عالم عقول، عالم خیال مطلق، عالم ماده » مورد بررسی قرار می گیرد. در آراء بدست آمده از فیثاغوریان، افلاطون، ابن سینا، ابوریحان بیرونی و رنه گنون، هندسه با زبانی فلسفی به توصیف قلمرو مابعد الطبیعی و حیات کیهانی افلاک می پردازد و با ارائه معارف باطنی روح را به سوی هستی راستین هدایت می سازد. در آراء اخوان الصفا، هندسه به دو مقوله محسوس و معقول تقسیم و هر دو بابی برای درک گوهر حکمت و جوهر نفس تلقی می گردند. بخش دوم به جایگاه هندسه نظام هستی در ایجاد نظم و وحدت اجزاء عالم می پردازد. در این بخش انتظام و تناسب کیهان، جلوه رمزی عدالت خداوند در نسبت با استحقاق ذاتی و به عبارتی «قدر» هر چیز تعبیر می گردد. بخش سوم به نسبت میان هندسه با معارف توحیدی و نیز برخی مصادیق رمزهای هندسی اختصاص یافته است. حضور ساختار هندسی در شیوه تجریدی تزئینات هندسی، اسلیمی، ختایی یا اشکال و احجام معماری برگرفته از اصل مقدّس توحید است. جوهر توحید در ساحت تخیل بصری در صور بلورین هندسی تبلور می یابد و جوهر هنر اسلامی را پدید می آورد. در انتهای این بخش به مصادیق مهمترین رمزهای هندسی:نقطه، مثلث، دایره و مربع پرداخته می شود.
مقایسه دو دیدگاه پدیدارشناسی و تاریخینگری در بررسی هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأملی در مفهوم «هنر زمینه ساز»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف تأملی بر موضوع «هنر زمینه ساز» و در جست وجوی ریشه هایی که با اصول هنر و مآثر هنری دینی و اسلامی تناسب بیابد، بحث «زمینه سازی» در دکترین مهدویت را بررسی می کند. سپس در بستر آن، بحث «هنر زمینه ساز» را با تأکید بر مفردات این تعبیر و سپس ترکیب مذکور، به بحث می گذارد.
در بحث از هنر به دو شیوه نگاه به هنر در حوزه مباحث نظری می پردازیم. از سویی هنرِ مبتنی بر اراده و اختیار هنرمند و از سوی دیگر هنرِ مبتنی بر شهود و بی اختیاری هنرمند را مطرح و سپس بحث «هنر زمینه ساز» را در بستر این دو نگاه بررسی کنیم. و در نهایت با استفاده از مباحث اندیشمندان حوزه هنر دینی و اسلامی، یکی از آن ها را با حوزه دین و مآثر هنری و دینیِ فرهنگ و تمدن اسلامی متناسب تر دانسته، مبتنی بر آن، هنر دینی منتظر را مورد بحث قرار می دهیم و گفتنی است در این تعبیر «هنر منتظر» را از «هنر زمینه ساز» دقیق تر و صحیح تر می دانیم.
در این مقاله می کوشیم به اشکال هایی که ممکن است در پذیرش این شیوه نگاه در رویارویی با روش های متعارف تبلیغ، برنامه ریزی یا برگزاری همایش ها (یا جشنواره ها) ایجاد شود، پاسخ دهیم.
هنر دینی و هنرمند متعهد در اندیشة آیت الله مصباح(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
زیبایی، به منزلة یکی از ریشه دارترین خواست های فطری آدمی، و هنر، به منزلة نمود عملی خواست زیبایی در ساحت حیات انسان، دو مقولة بسیار مهم اند که با دین، اخلاق و اغلب دیگر ساحت های زندگی آدمی پیوند هایی وثیق دارند. از همین روی، و با نظر به فراگیری روزافزون دامنة تأثیر هنر در زندگی فردی و اجتماعی انسان در روزگار ما، ضرورت پژوهش های بنیادی و کاربردی، به ویژه با نگاهی بومی و دینی در این زمینه دوچندان شده است.
در این مقاله، که به بررسی اندیشه های آیت الله مصباح در باب هنر دینی و هنرمند متعهد اختصاص یافته، نخست به آرای ایشان در باب هنر و زیبایی و نسبت آن دو و نیز نسبت زیبایی و هنر با ارزش ها و نسبیت در هنر، اشاره می شود. سپس در باب «هنر دینی و هنر اسلامی»، عناصر قوام بخش هنر دینی و اسلامی بررسی می گردد. نماد و بیانگری در این هنرها گام بعدی این پژوهش است، و همچنین ویژگی های هنرمند متعهد، و پس از آن اولویت سنجی در حوزة هنر در نظام آموزشی دینی کاویده شده است.
تجلی نمادهای رنگی در آیینه هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنرهای بصری در اسلام مانند دیگر هنرهای تصویری، ساختار و مبانی خاص خود را دارند. این اصول را در ماهیت کلی آموزه های اسلامی می توان یافت و در جوهره وجود معنوی رنگ ها مشاهده کرد. فرم ها و رنگ ها دربردارنده پیام هایی از دنیای ماوراء هستند. رنگ به فرم (شکل) و ترکیب های ساختاری آن کمال می بخشد و بدان نیرو می دهد. می توان گفت جوهر اصلی رنگ، انعکاسی از عالم خیال است که به واقعیت های عالم برون وفادار نیستند. بر همین مبنا سعی شده است، معانی رنگ ها و دیدگاه های اسلامی و نظری درباره رنگ مطرح شود تا با شناخت بیشتر از رنگ به منظور طراحی و سازماندهی آثار هنری با موضوع دینی در راستای بیان معنوی بهتر بتوان استفاده کرد. هدف اصلی این است که نمادپردازی برخی رنگ ها در آیینه نگرش اسلامی از دیدگاه قرآن و احادیث و چند تن از اندیشمندان مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد و نتیجه کلی آن (معناشناسی رنگ ها) از طریق روش توصیفی با دیدگاه های متنوعی بازگو شود. در هنرهای سایر ادیان، یک یا دو رنگ بیشتر از سایر رنگ ها مورد توجه کتب و اندیشه مکتب بر اساس تفکر خاص خود مورد نظر بوده است. حال آنکه طی بررسی های انجام شده در قرآن، احادیث و نظریه اندیشمندان مسلمان نیز دو رنگ از جمله سبز و سفید و بعد از آن ها به سیاه بیشتر از سایر رنگ ها توجه شده و بر اهمیت آن تأکید شده است. ارتباط نور و رنگ مبحث مهمی است. بین رنگ و نور در هنر اسلامی از لحاظ جلوه نمادین ارتباط تنگاتنگی وجود دارد؛ بدین سبب معانی این رنگ ها و نمادهای آن مورد مطالعه قرار گرفته است. در هنر اسلامی معانی رنگی نه تنها به مفهوم ابژکتیو (بیرونی) از جمال مطلوب، بلکه به روندهای سوبژکتیو (درونی) و روانشناختی درک زیبایی هم مرتبط است. در مجموع، هنر اسلامی زبان حقیقی خود را در نشانه ها و نمادها عرضه می کند. هر یک از نمادهای رنگی، خود گویای بخشی از عرفان دینی و مذهبی است که ندادهنده شهود باطنی از درک نامحسوس عوالم غیرجسمانی است.
سیر تحول خطوط قرآنی در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت خوشنویسی و رواج گسترده و سریع آن در جهان اسلام (ایران و بلاد اسلامی) با اصلی ترین کاربرد آن، یعنی کتابت قرآن، ارتباط داشت.اهمیت قرآن در اعتقادات اسلامی و تلاش مسلمانان در تحسین خط قرآن که عملی مقدس به شمار می آمد، سبب شد خوشنویسی در همه جای جهان اسلام به سرعت گسترش یابد.از این رو، در هر منطقه خوشنویسانی بودند که به کتابت کلام حق می پرداختند.در این میان، تأثیرات منطقه ای و علایق هنرمندان و حمایت پادشاهان هر منطقه در پیدایش شیوه های خاص مؤثر بود و همین امر به غنای خوشنویسی می افزود.بنابراین، بررسی وضعیت خوشنویسی در حیطه کتابت قرآن در جهان اسلامی، می تواند آگاهی ای عمومی از رونق و رکود خطوط قرآنی در مناطق اسلامی به دست دهد.در این مقاله، نگارنده می کوشد به روش تاریخی و با هدف آشنایی با حدود و ثغور و اوج و فرودهای خطوط در جهان اسلام، نمایی کلی از وضعیت خطوط قرآنی در این مناطق ارائه کند.
بررسی تأثیر فلسفه اسلامیﺑر معماری سنتی ایران (با بررسی موردی معماری مسجد امام اصفهان)
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه مسجدیکی ازشاخصﺗرین بناهای معماری اسلامیﺍست، مطالعه وپژوهش درباره آن ضروری به نظرمیﺭسد. مسجد نمایان کننده باورهای قدسی دردنیای مادی است که علاوه برتأمین مکان موردنیاز بازبان کنایه واشاره هنراز رازو رمز دین سخن میﮔوید، ﻭبه همین دلیل ازاهمیت ویژه ای برخوردار است. واﮊه«مسجد» به معنی محل سجده است وبه مکانی گفته میﺷودکه مسلمانان درآن عبادات خویش وفریضه پرفیض نمازرا به جای میﺁورند. ازدیدگاه نمادگرایی، مسجدنمادحضرت حق است. این مقاله با تشریح ویژگیﻫای مسجد، ﻭتأثیر نماز بر معماری به تحلیلی درباره تأثیر دیدگاهﻫای فلسفه اسلامیﺑر معماری اصلیﺗرین فضای فرهنگی- مذهبی شهریعنی مسجد میﭘردازد.
مسجدایرانی باحیاطی که نمادبهشت است و4ایوان بامقرنس های آن به عنوان سرچشمه های ابدی، تشکیل 4رودخانه بهشتی را میﺩهد. با سقف آسمانی آن که، با انعکاس در آب های ازلی حوض مطهر کننده، کره ای دربرگیرنده تمام گیتی راتشکیل میﺩهدودرواقع آب عنصری است که میﺗواندبانورترکیب شود وازآنجاکه توانایی عبورروشنایی را از خود دارد به عنصری مقدس تبدیل شده است. آب ﻭ نور به مثابه عناصر هویت بخش با یکدیگر ترکیب میﺷوند وبنیان فضای زیبایی رادرمعماری پایهﺭیزی میکند.
مطالعه تزئینات گچبری محراب های دوره سلجوقی مسجد ملک کرمان از دیدگاه هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محراب به عنوان عنصری ارزشی در بناهای مذهبی، همواره کانون توجهات هنرهای تزیینی هنرمندان بوده است. هنرمندان در هر برهه از دوران اسلامی، بهترین عناصر تزئینی (گچبری، آجرکاری، حجاری، کاشیکاری) را برای ساختن و تزئین محراب ها با نهایت دقت به کار برده اند. در طبقه دوم مسجد ملک کرمان، چهار محراب مربوط به نیمه دوم سدة پنجم هجری وجود داشته که بقایایی از سه محراب گچبری آن باقی مانده است. محراب های مذکور از نظر اندازه و ابعاد، تقریباً در یک اندازه ساخته شده اند و با توجه به این که در رابطه با آن ها و اهمیت هنر گچبری شان تاکنون پژوهش مستقلی صورت نگرفته، مطالعه در این خصوص امری ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر، نخستین تلاشی است که در این زمینه، با هدف بررسی نقش های گچبری محراب ها و سبک هنری به کار رفته در آن ها صورت می گیرد. نتایج پژوهش نشان می دهد که شیوه گچبری این محراب ها به هم شباهت بسیار دارند و فقط از نظر نوع نقش با هم اختلافات جزئی دارند. تزئینات گچبری شامل گل و برگ های اسلیمی، نقش های اسلیمیِ دهن اژدری، نقش های هندسی و خطوط کوفی مُعَقد و مُشجر است. نقش های اسلیمی و کتیبه های به کار رفته در محراب ها برخلاف سبک های دوره های قبل، دارای نوآوری هایی است که آن ها را به لحاظ سبک هنری، ممتاز و برجسته می سازد.
روش شناسی هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیاز به روش شناسی در عرصه علوم اسلامی ازجمله هنر اسلامی امری ناگزیر است که داوری و قضاوت درباره چیستی هنر اسلامی و پرسش های نظری درباره آن را ممکن می کند. اندیشمندان در این عرصه به روش های گوناگونی توجه کرده و هر یک بر اساس روشی خاص به این مقوله نگریسته اند؛ به طوری که استفاده از روش های فراوان، نتایج متفاوتی را به همراه داشته و بعضی تعارض ها و اختلافات در داوری چیستی هنر اسلامی مبتنی بر این مسئله مهم بوده است. ازجمله این روش ها در عرصه هنر اسلامی که اندیشمندان، از آن بهره برده اند دو روش پدیدارشناسی و تاریخی نگری است. پدیدارشناسی روش شناختی تحت تأثیر فلسفه هوسرل از راهکارهای مهم در شناخت هنر اسلامی است که در دهه های اخیر مورد استفاده هنرشناسان و دین پژوهان خاورشناس قرار گرفته است. این روش در کنار تاریخی نگری، به ترتیب بهره مند از دو جریان فلسفی، پدیدارشناسی هوسرل و فلسفه تاریخ هگل هستند. هر یک از این روش ها، به زوایا و جنبه های خاصی از چیستی هنر اسلامی اشاره دارند و از نقاط ضعف و قوت نسبت به یکدیگر برخوردارند. در این مقاله افزون بر بررسی امکان شناخت هنر اسلامی از این دو منظر، به کاربرد، اهمیت و برتری شیوه پدیدارشناسی بر تاریخی نگری پرداخته شده است.
تأملی بر ظرفیت های تمدنی هنر اسلامی
حوزه های تخصصی:
لحاظ و توجه نکردن به عینیت و شرایط اجتماعی جدید پس از انقلاب اسلامی به مثابه متغیری مهم در کم و کیف مطالعات هنر اسلامی از موانع جدی تحول و تکامل نظری در هنر است. رویکرد تمدنی به هنر در میان سایر رویکرد ها به هنر اسلامی، دریچه ای نو به هنر و ظرفیت های آن خواهد گشود؛ چراکه رویکرد شامل نحوه مواجهه و استنطاق یک موضوع است که در میزان شکوفایی و نتایج حاصل، خود را نشان می دهد. رویکرد تمدنی به هنر اسلامی ملازم با ایجاد فهم تمدنی از هنر و امتداد محتوای یک تفکر و فرهنگ تا مقیاس تمدن است. در رویکرد تمدنی و فهم تمدنی از هنر اسلامی سه ظرفیت به طور جدی به میدان تکمیل پروژه تمدن اسلامی می آیند. اول ماندگاری هنر است. ماندگاری اولین ظرفیتی است که هنر به کالبد تمدن اسلامی تزریق می کند. ازآن جاکه تمدن، ساحت استقرار و تثبیت عینی فرهنگ و محتوای اسلام است، هنر به بهترین نحوی این کار را صورت می دهد؛ چراکه کارویژه ذاتی هنر تنزل محتوا و حقایق به رتبه حس و عینیت بوده و با توجه به انضمام هنرمند مسلمان به مرتبه ای از حقیقت و غایت جامعه، ماندگاری تمدن اسلامی تضمین می شود. دومین ظرفیت هنر تجسم و تعین کمال انسانی و تمدنی در جامعه اسلامی است. هنر از آن جهت که ماهیتی انضمامی دارد، شئون و نیاز های مادی حیات را با عالم غیب پیوند می دهد. این امر یعنی هنر به واسطه پیوند غیب و ماده، تمدن و لوازم آن را مستعد سلوک انسانی می کند، به طوری که تمدن در کلیت خود ظرف و مسیر سلوک دینی مسلمین می گردد. ماندگاری هنر اسلامی حرکت عرضی تمدن است و کمال هنر حرکت طولی و صعودی آن را تأمین می کند. سومین ظرفیت هنر اسلامی برای تمدن اسلامی، دمیدن روح وحدت و انسجام در کالبد تمدن اسلامی است. هنر ازآن جاکه معلول پیوستگی و انس هنرمند با هستی واحد است، به طور طبیعی مجرای انتقال یک پارچگی و وحدانیت هستی در آثار هنری شامل معماری، شعر، صنایع مختلف و... بوده تا جایی که وحدت روح هنر و تمدن اسلامی می باشد که از توحید نشأت می گیرد. ماندگاری و کمال به سان تار و پود فرشی هستند که وحدت طرح آن است.
تداوم فرهنگی در نقاشی مدرن عراق بین سال های 1950 و 1980(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از سال های 1950 ، یعنی آغاز تکوین هنر مدرن عراقی، جریان «بازگشت به ریش هها » اندیشه محوری و جدای یناپذیر از هنر مدرن عراق بوده است. اکثر هنرمندان مدرن نسل اول، از جمله جواد سلیم و شاکر حسن السعید، ایده تداوم فرهنگی و پیوند سنت و مدرنیته و «الهام از میراث » 1 را محور اصلی آفرینش هنری خود قرار دادند و این رویکرد را به نسل های بعدی منتقل کردند. پژوهش حاضر علاوه بر توصیف و تحلیل آثار منتخب هنرمندان عراقی در این دوره، سیر تکوین هنر مدرن عراقی را مورد بررسی قرار داده و می کوشد به این پرسش پاسخ گوید : چه عوامل اجتماعی- فرهنگی زمینه ساز شک لگیری هنر نقاشی شده اند که در درون خود سعی در ایجاد پیوند میان انگاره ای مدرن و سنتی و تداوم بخشی به سنت دارند. برای پاس خگویی به این پرسش می کوشیم مبتنی بر نظریه روبرت وسنو، جامعه شناس فرهنگ آمریکایی، به آزمون این فرضیه بپردازیم که اگرچه شک لگیری و تولید عینی این جنبش ریشه در «بسیج منابع » دارد، محتوا و جه تگیری هنری این جنبش نقاشی )یعنی تداوم بخشی به سنت در کنار پرداختن به انگار ههای مدرن( تحت تأثیر عواملی همچون «افق اجتماعی « ،» بافت گفتمانی موجود » و «سرمایه فرهنگی » این نقاشان تعیین شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر که به روش تحلیلی- تاریخی به انجام رسیده نشان م یدهد که هنرمندان مدرن عراق با استفاده از چهار منبعِ پیشااسلامی یا بی نالنهرینی، اسلامی، مدرن و فرهنگ عامه، نقاشی هایی را خلق کردند که در عین مدرن بودن، عراقی است و م یتوان آن را به درستی «هنر مدرن عراق » نامید. تأثیر این منابع را م یتوان در قالب فرم و محتوا یا به عبارت دیگر در زیبایی شناسی این آثار مشاهده کرد، که از آن میان م یتوان به کاربرد چش مهای درشت و اغراق آمیز سومری، خطوط دورگیری ضخیم رایج در نگارگری عباسی، رنگ های بومی و تعویذها، حروف و خوشنویسی اسلامی، هلال، گنبد و مضامینی چون واقعه کربلا اشاره کرد. م یتوان گفت هنرمند عراقی از فرم و محتوایی استفاده م یکند که پیوند هر چه بیشتر او را با «مکان »، که کشور عراق است به تصویر بکشد، چراکه مکان مهم ترین عنصر تامین و حفظ هویت است
شناخت هنر اسلامی در نظام اندیشگانی موزه های غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت هنر اسلامی فارغ از مباحث هستی شناختی و معرفت ذوقی و شهودی متأثر از ورود آثار هنری به موزه (به مثابة محصول فرهنگی تمدن غرب) و نظام معرفت شناختی متمایز آن است. حرکت هنر اسلامی در امتداد زمان و مکان و حضور در نظام اندیشگانیِ دیگری، بر کیفیت حصول معرفت مخاطب تأثیر می گذارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از منابع اسنادی می کوشد تا چگونگی حصول معرفت هنر اسلامی را در سیری تاریخی آشکار کند. جستار حاضر با معرفی سه نظام معرفتی شرق شناسی، زیبایی شناسی، و مطالعات بینافرهنگی در موزه های غرب، شناخت از هنر اسلامی به مثابة «کالای مادی»، «هنر»، و «کالای فرهنگی» و شکل گیری سه ارزش متمایز اقتصادی، زیبایی شناختی، و نمادین را در هنر اسلامی آشکار می کند. بنا بر یافته های پژوهش، معرفت هنر اسلامی در موزه ها نه مبتنی بر ملاک های حسن شناسی و غایت شناسی در فلسفة اسلامی، بلکه کاملاً متأثر از معرفت به هنر در تفکر غرب است.
تعیین شاخص های معرّف محصول فرهنگی هنری ایرانی اسلامی در نظام جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر ایرانی اسلامی به عنوان یکی از ارزشمندترین عوامل فرهنگی برای دستیابی به اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران در عرصه های گوناگون محسوب می شود؛ ولی آیا هنر کشور در حال حاضر در خدمت اهداف انقلاب قرار دارد، یا بی تفاوت و نیز در تقابل با آن عمل می کند؟ اگرچه پس از انقلاب، آثار ارزشمندی در حوزه های گوناگون فرهنگی و هنری تولید شده است؛ ولی آیا همه آثار پدیدآمده در این بازه زمانی از شاخصه های جوهری اسلامی و ایرانی بودن برخوردارند؟ برای یافتنی پرسش، نخست، باید مرز میان اثر ایرانی اسلامی با اثر ایرانی غیراسلامی و در برخی موارد ضداسلامی یا ضدایرانی مشخص گردد تا دست کم در سطح سیاستگذاری های کلان، شفاف سازی صورت پذیرد. این پژوهش می کوشد با الهام از معارف اسلامی و مبتنی بر نظر اندیشمندان اسلامی معاصر و صاحب نظران متعهد حوزه هنر، شاخص های کلان برای تعیین حدود و معیارهای تشخیص ایرانی اسلامی بودن آثار هنری فرهنگی اعم از آثار نمایشی و رسانه ای، هنرهای تجسمی و هنرهای سنّتی با رویکرد اصلاح و تکمیل استخراج و ارائه گردد که در نتیجه ویژگی های سه عاملِ «هنرمند»، «پیام» و «شکل»، به عنوان علل ثلاثه پدیدآیی اثر هنری، به عنوان شاخص های اصلی و کلان در ارزیابی و تعیین ایرانی اسلامی بودن آثار هنری شناسایی و بررسی شده است.
بررسی آراء و اندیشه های فقهی امام خمینی پیرامون هنر اسلامی
امروزه مقوله هنر، از مقولاتى است که با نظام حساسیت ها، تمایلات مردم و اجتماع رابطه کاملا محسوسى را ایفا کرده و در حقیقت جهت دهى فرهنگى در بسیارى از ابعاد معیشت فردى و اجتماعى آنان، ناشى از القائات مقوله ى هنر مى باشد. هنر اسلامی نیز یکی از چشمگیرترین و درخشان ترین جریان های تاریخ هنر است که توجه بسیاری از پژوهشگران و نظریه پردازان فرهنگ و هنر را به خود جلب کرده است.. بررسی های بعمل آمده حاکی از آنست که امام خمینی معتقدند که نه تنها میان اسلام و هنر تعارضی نیست که اسلام منهای هنر و زیبایی، اسلام ناقص است. این دیدگاه با نظریات استاد مطهری همخوانی دارد. همچنین ایشان نگاه متحجرانه به مقولات و پدیده های هنری ندارند که بطور کلی آنها را رد و تعطیل نمایند بلکه با توجه به دخالت و عنصر زمان و مکان، مقتضیات و مصالح استفاده از این دو وسیله را برای تبلیغ دین بسیار مؤثر می دانند اما شرط اساسی این نقش مؤثر را، مطابقت با اصول اعتقادی دینی و اخلاقیات انسانی قرار می دهند. روش این پژوهش به صورت توصیفی، تحلیلی و مقایسه ای می باشد. گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای بوده است و اطلاعات مورد نیاز از طریق فیش برداری گردآوری شده است.
واکاوی تغییرات مفهومی هنر اسلامی در مجموعه های موزه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که نخستین مجموعه های هنر اسلامی از اواخر قرن هجدهم تا قرن بیستم در اروپا و سپس در آمریکا شکل گرفت، درک ما از هنر اسلامی متأثر از میراث و گفتمان های مسلط نمایشگاه های موقت و مجموعه های دائمی هنر اسلامی در غرب و رویکردهای این موزه ها است. در پژوهش حاضر، که با روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از منابع اسنادی و کتابخانه ای صورت گرفته است، تلاش شده تا چگونگی چرخش معنای هنر اسلامی را در سیر تاریخی موزه های نخستین آشکار شود. در این پژوهش، با تحلیل متون مرتبط با مجموعه های هنر اسلامی، سه گفتمان مسلط شرق شناسانه، تاریخ هنر در غرب و مطالعات بینافرهنگی در موزه ها معرفی می شوند و پیامدهای تسلط این سه گفتمان در بازتولید مفهوم هنر اسلامی بررسی خواهد شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که تسلط رویکردهای یادشده در سیر تاریخی موزه های هنر اسلامی به چرخش معنا و معرفی آثار اسلامی به عنوان «کالای مادی»، «هنر» و «کالای فرهنگی» و انتساب ارزش های متفاوت به هنر اسلامی منتهی شده است.
خوانشی تطبیقی ریشه های برخی الگوهای تزئیناتی در معماری سنتی مراکش
منبع:
هنر و تمدن شرق سال پنجم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۵
55 - 62
حوزه های تخصصی:
تزئینات یکی از شاخص ترین مؤلفه هایی است که معماری سنتی مراکش با آن شناخته می شود و با توجه به اینکه نشانه شناسی جریانات تأثیرگذار در حوزه تزئینات با روایی بیشتری نیز انجام می پذیرد، پرداختن به ریشه شناسی الگوهای تزئیناتی می تواند بازنمایی صحیح تری از ریشه های کلیت معماری مراکش را رقم بزند. مبتنی بر بررسی های میدانی صورت گرفته، سه حوزه تأثیرگذاری زیبایی شناسی رومی، بربر و اسلامی به الگوهایی تزیینی دیواری در معماری مراکش شکل داده است. برهم نهی الگوهای رنگین بربری و هندسه نقوش اسلامی و نشانه ریسمانی بربری که بعدتر جایگزین نقش کلید قوس رومی در این گونه تزیینات می شود، بهره گیری از طرحواره های صدفی در مقیاس های مختلف و افزونه های رنگین نقوش هندسه اسلامی از این جمله اند. در این مقاله با معرفی ریشه های خالص این نقوش در نمونه های خالص تر مراکشی و سپس توضیح و تحلیل موارد اولیه تلفیقی و پس از آن نمونه های مرکب پیش رفته، سیر تحول این نقوش تبیین می شود. یافته ها دلالت بر ترکیب های دوتایی و سه تایی از این ریشه ها دارد.