مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
تحویل گرایی
حوزه های تخصصی:
روش شناسی آموزش در اقتصاد اسلامی با استفاده از رویکرد تحویل گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و پیشرفت علوم در دوران معاصر مرهون این است که تحصیل علوم برای تمامی افراد جامعه امکانپذیرشده است. امروزه برخلاف گذشته که تحصیل بسیاری از علوم فقط برای نخبگان امکانپذیر بوده است
تمامی افراد با داشتن حداقل توانایی امکان فراگیری بسیاری از علوم را دارا میباشند. مهمترین عاملی که این
تغییر را بوجود آورده، تحویل(فروکاهش) جهان پیچیده در هر دانش به چند اصل ساده و کلی بوده است.
اگرچه این روش برای پژوهش و سیاستگذاری خیلی مفید به نظر نمیرسد.
از این رو این پژوهش با نشان دادن مفهوم تحویل گرایی به معنای فروکاست جهان پیچیده به اجزاء کوچک وساده، نشان می دهد که چگونه علم اقتصاد متعارف با استفاده از این روش توانسته است روابط و رفتارهای پیچیده اقتصادی را در جنبه هنجاری یعنی سعادت و خیر را به دستیابی به لذت که هدفش رسیدن به شادی و یا آسایش تن است تحویل ب رد، و در جنبه اثباتی جامعه را به فرد، و فرد را به کارگزار عقلانی و یا عقل ابزاری
فرو میکاهد. بررسی امکان تحویل گرایی در اقتصاد اسلامی نیز نشان میدهد در بعد اثباتی در رفتارهای
اقتصادی میتوانیم همانند اقتصاد متعارف جامعه را به فرد و آن را به دارنده قوه عاقله یا عقل معاش تحویل
برد. اما در بعد هنجاری اگرچه با تحویل خوبی و خیر به حب الذات و یا همان لذت موافق است اما از میان
ت مام لذتها و سودها فرد مومن مسلمان به دنبال آرامش درون و یا آسایش روان است.
مدل طولی در علم دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دوگانگی علوم طبیعی و انسانی یکی از جاافتاده ترین دوگانگی ها در تفکر و فرهنگ غربی است. این دوگانگی، آن گونه که در فلسفهٴ غرب به چشم می خورد، نتایج و پیامدهای بسیاری داشته است. نگارنده با اشاره به این مبنا و پیامدهای آن، به بیان ناهمخوانی آن با تفکر دینی می پردازد. در ادامه با استفاده از فلسفهٴ نفس صدرایی مدل طولی در علم دینی مطرح می شود. سه پیامد مهم این مدل، یعنی ردّ تحویل گرایی و ردّ تقابل تبیین و تفسیر و ردّ طبیعت گرایی نیز بررسی می گردد. تحویل گرایی اقسام گوناگونی دارد. این اقسام تا آنجا پذیرفتنی اند که به تحویل و تقلیل بُعد اساسی آدمی به جنبهٴ مادّی او نینجامند. تبیین و تفسیر هم یک پیوستار طولی را تشکیل می دهند. طبیعت گرایی به وحدت روش علوم انسانی و تجربی یا وحدت موضوع آنها تأکید دارد. در مقابل، ضد طبیعت گرایی بر عدم وحدت روش این علوم و عدم وحدت موضوع آنها اعتقاد دارد. در غرب، نزاع طبیعت گرایی با ضد طبیعت گرایی تاریخچه ای طولانی پشت سر گذاشته است. بر اساس مدل طولی، علوم طبیعی و انسانی تفاوت های بنیادی دارند.
ارزش معرفت شناختی گزاره های تاریخی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از جمله مسائل مهم در معرفت شناسی و نیز در فلسفة علم تاریخ واقع نمایی گزارش های تاریخی است. این موضوع یکی از نتایج شاخة «معرفت شناسی دلیل نقلی» است، که در میان معرفت شناسان غربی با عنوان «مسئلة تحویل گرایی و غیرتحویل گرایی» مطرح است.
این مقاله درصدد تبیین چگونگی و میزان تحصیل این دغدغه است و آشکار می کند که واقع نمایی مراتب مختلفی دارد و اخبار ثقات می توانند تا حد اطمینان و قطع نیز معرفت بخش باشند. در کنار توجه به میزان وثاقت گوینده، توجه به قراین داخلی و خارجی نیز ضروری است. بدیهیات عقلی و نتایج آن، مسلّمات نقلی و مسلّمات علم تجربی از معیارهای بررسی محتوای گزارش های تاریخی اند.
روش شناسی هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیاز به روش شناسی در عرصه علوم اسلامی ازجمله هنر اسلامی امری ناگزیر است که داوری و قضاوت درباره چیستی هنر اسلامی و پرسش های نظری درباره آن را ممکن می کند. اندیشمندان در این عرصه به روش های گوناگونی توجه کرده و هر یک بر اساس روشی خاص به این مقوله نگریسته اند؛ به طوری که استفاده از روش های فراوان، نتایج متفاوتی را به همراه داشته و بعضی تعارض ها و اختلافات در داوری چیستی هنر اسلامی مبتنی بر این مسئله مهم بوده است. ازجمله این روش ها در عرصه هنر اسلامی که اندیشمندان، از آن بهره برده اند دو روش پدیدارشناسی و تاریخی نگری است. پدیدارشناسی روش شناختی تحت تأثیر فلسفه هوسرل از راهکارهای مهم در شناخت هنر اسلامی است که در دهه های اخیر مورد استفاده هنرشناسان و دین پژوهان خاورشناس قرار گرفته است. این روش در کنار تاریخی نگری، به ترتیب بهره مند از دو جریان فلسفی، پدیدارشناسی هوسرل و فلسفه تاریخ هگل هستند. هر یک از این روش ها، به زوایا و جنبه های خاصی از چیستی هنر اسلامی اشاره دارند و از نقاط ضعف و قوت نسبت به یکدیگر برخوردارند. در این مقاله افزون بر بررسی امکان شناخت هنر اسلامی از این دو منظر، به کاربرد، اهمیت و برتری شیوه پدیدارشناسی بر تاریخی نگری پرداخته شده است.
نقش فردگرایی روش شناختی در ساخت نظریه در دانش اقتصاد(مقاله علمی وزارت علوم)
نظریه پردازی در دانش اقتصاد مبتنی بر پیش فرض هایی روش شناختی صورت می گیرد که دانستن این پیش فرض ها نظریه پرداز را نسبت به استحکام نظریه ای که به دنبال آن است آگاه تر می سازد. از جمله این پیش فرض ها، فردگرایی روش شناختی است که بر پیش فرض معرفت شناختیِ «تحویل» بنا شده است. تفکر اجتماعی متعارف در اولین تحویل، جامعه را از عناصر فرامادی می زداید؛ در تحویل دوم جامعه را صرفاً بشری می داند و آن را از عناصر غیر بشری پالایش می کند و در تحویل سوم این عناصر بشری را دارای خصوصیات مشترک و مساوی می داند و انسان نوعی نماینده را ترسیم می کند؛ نهایتاً در چهارمین تحویل با جمع جبری انسان های یکسان، نظریه اجتماعی را تولید می کند. تحویل سوم و چهارم، فردگرایی روش شناختی را در نظریه پردازی اجتماعی نمایان می سازد. در نوشتار حاضر پس از طرح نقش تحویل انگاری در ایجاد فردگرایی روش شناختی به نحوه ورود این پیش فرض روش شناختی به عرصه نظریه پردازی در دانش اقتصاد پراخته شده و تلاش شده است سازوکار تأثیرگذاری فردگرایی روش شناختی در ساخت نظریات اقتصادی روشن شود. مطابق با نتایج این پژوهش، فردگرایی روش شناختی در سه ساحت «انسان در مقام تعریف»، «انسان در مقام باور» و «انسان در مقام رفتار» به نظریه پردازی درباره انسان نوعی اقتصادی پرداخته است
تحویل گرایی در مطالعات جامعه شناختیِ دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و چهارم بهار ۱۳۹۸ شماره ۹۱
59 - 96
حوزه های تخصصی:
یکی از پیامد های شایع در مطالعات دین که مانع از شناخت درست و دقیقِ تجلیات آن در عرصه های فردی و اجتماعی گردیده، تحویل گرایی است. شیوع و رواج آن چنان ریشه دار و گسترده است که کمتر توجهی را به سوی خود جلب می کند؛ به همین دلیل چندان مورد امعان نظر قرار نمی گیرد. از نخستین گام های لازم برای کنترل و غلبه بر رویکرد تحویلی، شناسایی و ردیابیِ آن در ادبیات نظری دین پژوهی است. «تحویل گرایی در مطالعات اجتماعیِ دین» این کار را با نشان دادنِ عقبه و مصادیقِ آن در موضوعات و حوزه ها و سطوح مختلف و سپس با آشکارسازی آن در رهیافت های نظری مطرح در جامعه شناسی دین دنبال کرده است.
دیدگاه الیزابت فریکر درباره توجیه باورهای مبتنی بر گواهی: بررسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۶
147-168
حوزه های تخصصی:
توجه به آثار مختلف الیزابت فریکر درباره توجیه مبتنی بر گواهی نشان می دهد، او با پذیرش جهان بینی مبتنی بر فهم مشترک و معرفی نمونه الگوی گواهی شرایط سه گانه ای را با رویکرد درون گرایانه برای موجه بودن باورهای مبتنی بر گواهی برای بزرگسالان لازم می داند. این سه شرط عبارتند از: باور موجه شنونده به تحقق کنش گفتاری گفتن در گواهی، باور موجه به صداقت و صلاحیت گوینده. بعلاوه، فریکر بر اساس تحلیل کنش گفتاری گفتن معتقد است در گفته گوینده باید مخاطبی قصد شده وجود داشته باشد، گوینده باید دست کم به ظاهر، گزاره ای را به زبان آورد که به آن معرفت دارد و نیز احتمال دهد شنونده نسبت به آن گزاره جاهل است. او در برخورد با کودکان گواهی را منبع معرفت بخش قلمداد می کند؛ مگر اینکه در بزرگسالی قرینه مثبتی علیه آن بیابند. مقاله حاضر کوشیده است نظریه فریکر را با روشی تحلیلی طرح و بررسی کند. نظریه او در هر دو بخش تعریف گواهی و توجیه و معرفت مبتنی بر گواهی با نقدهایی مواجه است. به عنوان نمونه در بخش تعریف به نظر می رسد فریکر برخی مصادیق گواهی را در نظر نمی گیرد و در نهایت با طرح نمونه الگو تصویری مبهم از گواهی به دست می دهد. در بخش توجیه و معرفت، برخورد دوگانه او با معرفت در دوره رشد و معرفت در دوره بلوغ، از یک سو، منجر به نتیجه ای خلافِ شهود می شود و از سوی دیگر با تصویری واحد از توجیه و معرفت سازگار نیست.
مبانی معرفت شناختی حجیت ادله نقلی در اعتقادات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۶
23-38
حوزه های تخصصی:
اعتقادات بخشی از دین است که به ادله نقلی و عقلی وابسته است. خدشه در منابع معرفتی نقل ممکن است معرفت بخش بودن نقل را زیر سوال ببرد در نتیجه پژوهش از مبانی معرفت بخشی این ادله و طرح دیدگاهها امری ضروری است. این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی برای رسیدن به مقصود خود بهره گرفته است. پذیرش رویکرد غیرتحویل گرایی از گواه، مهمترین دستاوردهای این پژوهش است. مطابق این رویکرد، گواهی منبع مستقل معرفت است و می تواند در باورنده معرفت تولید کند. ادله نقلی که حاکی از قول، فعل و تقریر معصوم است خود مهمترین و بارزترین فرد گواهی است. به همین جهت می توان در معرفت بخش بودن ادله نقلی تاکید نمود. حتی مطابق رویکرد تحویل گرایی و انکار معرفت بخش بودن گواه می توان حجیت ادله نقلی را ثابت دانست که در این صورت گواه صرفا منتقل کننده معرفت برآمده از وحی و حس است و در معرفت شناسی حجیت آن دو اثبات شده است.
نوخاسته گرایی وجودشناختی و آموزه های زندگی پس از مرگ(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
181 - 226
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، ابتدا دیدگاه نوخاسته گرایی علّی درباره ویژگی ها به عنوان بدیلی برای تحویل گرایی مطرح می شود. سپس، نشان داده می شود که ویژگی آگاهی کیفی واجد شاخصه های ویژگی های نوخاسته است. در ادامه، دیدگاه نوخاسته گرایی جوهری تبیین می شود و سه نسخه از این دیدگاه از یک دیگر تمیز داده می شوند. در بخش پایانی، نسبت چهار نسخه ذکر شده از نوخاسته گرایی با آموزه های زندگی پس از مرگ در حالت های متجسد و نامتجسد بررسی می شود و شرایط لازم برای سازگاری این دیدگاه ها با آموزه های مذکور استخراج می شوند.
بررسی مبانی فردگرایی روش شناختی و نقد فردگرایی روش شناختی در نظریه انتخاب عقلایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه انتخاب عقلایی در توضیح رفتار اقتصادی افراد، براساس فردگرایی روش شناختی تبیین می شود که مبتنی بر وجود حقیقی برای افراد مستقل و مشابه است. تحلیل زمینه ها و علل منطقی تمایل اقتصاددانان به روش شناسی فردگرا و بررسی انتقادی انتخاب فرد به عنوان واحد تحلیل در نظریات انتخاب و رفتار، دغدغه ی این مقاله است. طبق یافته های تحقیق، مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی چون فردگرایی، تحویل گرایی و تسمیه گرایی، در گرایش به فردگرایی روشی موثر است. عمده مبانی مطرح شده باطل است و مبانی صحیح نیز به دلیل اشکالات آتی، از تصحیح فردگرایی روش شناختی ناتوان است. اشکالاتی چون عدم ملاحظه منشأ و آثار واقعی جامعه و نهادهای اجتماعی، عدم توجه به جامعه گرایی روان شناختی در انتخاب ها و رفتار افراد، عدم تحلیل جامعه در قالب یک کل مرکب، عدم قابلیت و به صرفه نبودن تحویل نهادهای اجتماعی به افراد و ناسازگاری فردگرایی روش شناختی با مؤلفه های انتخاب عقلایی، مفاهیم اجتماعی دانش اقتصاد و تحلیل های کوتاه مدت اقتصادی، از جمله نقدهای وارد به فردگرایی روش شناختی است که برخی صرفا ناظر به نظریه انتخاب عقلایی و برخی شامل همه نظریات مطرح در دانش اقتصاد یا علوم اجتماعی است.
استعاره و تمثیل در تحویل گرایی با تکیه بر تمثیل زیست شناسی سیستم ها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۲
51 - 80
حوزه های تخصصی:
استعاره و تمثیل در مهم ترین حوزه های معرفتی و در عرصه علوم تجربی از جمله زیست شناسی و تکامل کاربرد دارند. زیست شناسی و فلسفه زیست شناسی دامنه وسیعی از مباحث معرفتی و فلسفی را به وجود آورده است. تحویل گرایی و ضد تحویل گرایی، از آموزه های مهم قابل بحث در فلسفه زیست شناسی اند. کلر و دوپره دو تن از نمایندگان این دو مکتب اند. کلر با به کارگرفتن استعاره و تمثیل، برای تحویل تبیین ها در زیست شناسی به تبیین ها در فیزیک و شیمی کوشیده است؛ اما دوپره با این تحویل گرایی مخالف است. افراد با رویکردهای مختلف که گاه ممکن است رویکردها در تقابل با یکدیگر نیز باشند، از استعاره ها و تمثیل ها کاربردهای مختلفی مراد می کنند. تمثیل زیست شناسی سیستم ها نمونه ای از این دست است که کاربرد وسیع استعاره و تمثیل را در علم نشان می دهد.
پیش فرض ها و مبانی سکولاریستی علوم طبیعی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال هفدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
115-132
حوزه های تخصصی:
سکولاریسم نوعی انحصارگرایی در حوزه شناخت وجود است که با ورود به هریک از حوزه های علمی، تعریفی متفاوت از موضوع، روش و هدف را برای آن علم به ارمغان آورده است و براساس جهان بینی خود، مبانی و پیش فرض های علوم را تعریف می کند. این نوشتار درصدد اثبات این است که اگر تعریف انسان و ارزش های او در قرون اخیر بسیار به تعریف و ماهیت جهانِ مادی و مکانیکی نزدیک شد، هیچ دلیلی را نباید جست مگر تأثیر علوم طبیعی بر علوم انسانی و بازتعریف مؤلفه های اساسی این علوم (همچون نگرش به انسان، جهان و خدا)، به تبع تعریف این مؤلفه ها در علوم طبیعی. در همین راستا از تحویل گرایی، نگرش مکانیستی، کمّیت گرایی، مشاهده پذیری، اصالت طبیعت، اتمیسم، طرد علت های غایی و نگاه غیرمجموعی به عالَم، به منزله مبانی سکولاریستی علم بحث به میان خواهد آمد. در نهایت نگرش تک بعدی حاکم بر این علوم نقادی خواهد شد. روش بحثْ تحلیلی، و نتیجه این پژوهش، تأکید بر لزوم بازنگری در بسیاری از مبانی علوم طبیعی جدید است.
تجربۀ دینی از منظر الهیات اعصاب؛ پیامدها و نقدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ آبان ۱۴۰۱ شماره ۲۹۹
21-32
امروزه همبستگی تجربه دینی با فعالیت بخش هایی از مغز در حوزه ای از دانش با عنوان الهیات اعصاب بررسی می شود. به باور برخی از طرفداران تجربه دینی هدف الهیات اعصاب، فهم بهتر دین، دین داری بهتر و برقراری تعامل بین علم و دین است. اما مبانی فلسفی و روشی حاکم بر عصب شناسی تا حدودی نتایج تحقیقات عصب شناختی پیرامون تجربه دینی را به سمت تحویل گرایی سوق داده و با ایجاد چالش هایی برای دین و اعتبار باورهای دینی، الهیات عصب را از هدف خود دور ساخته است. همچنین برخی ملحدان از این یافته های علمی علیه اعتبار ادیان و تجارب دینی انبیاء استفاده کرده اند ازاین رو، این تحقیقات پیامدهایی را برای باورهای دینی و دین داری ایجاد کرده است و در برخی موارد نتیجه گیری های مادی انگارانه درباره تجربه دینی و انکار حقانیت دین را به دنبال داشته است. بنابراین نخست در این پژوهش این رویکرد را تبیین کرده، و در ادامه اشکالات مبنایی و روشی ای را بررسی می کنیم. ازجمله مهم ترین اشکالات تحقیقات عصب شناسی بی توجهی به واقعیت ورای مغز و برقراری رابطه استلزامی بین تحویل گرایی روش شناختی و تحویل گرایی هستی شناختی است.
شأن دین در مقابل اخلاق در فلسفه کانت؛ نگاهی نقادانه به تفسیر تحویل گرایانه از نسبت دین و اخلاق در فلسفه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال بیستم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۴)
55 - 66
تکیه کانت در فلسفه نقادی خود به برخی مبانی عقل عملی، همانند جاودانگی نفس و وجود خداوند و در رأس همه آن ها خیر اعلی به مثابه غایت قصوای اخلاق، با دو مؤلفه اساسی اش، یعنی فضیلت و سعادت، مُهر تحویل مطلق دین به اخلاق را بر پیشانی فلسفه او زده است. مطابق این نگرش گویی کانت کل دین را به اخلاق فرومی کاهد و از هیچ جنبه ای از دین جز جنبه اخلاقی آن دفاع نمی کند و وجود سایر جنبه ها و ابعاد را زائد می داند. در حالت ضعیف تر، فلسفه کانت با مُهرنشان معتدل تری از فروکاهی با عنوان تحویل تفسیری دین به اخلاق روبه روست. مقاله حاضر می خواهد با تکیه بر اقسام مختلف تحویل گرایی نشان دهد که در نظام فکری و فلسفی کانت اگرچه دین یک عنصر ضروری تکمیل کننده هدف غایی اخلاق است، خود کانت برای دین شأنی غیر از اخلاقی بودن نیز قائل است. بنابراین، این دو قرائت رایج از نسبت دین و اخلاق در فلسفه کانت خالی از دشواری نیست.
نظریه ی ارتباط گرایی و تبیین و نقد مبانی معرفت شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۱۷ پاییز و زمستان ۱۳۸۹ شماره ۳ و ۴
29 - 50
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو یکی از نظریه های یادگیری جدید و روبه رشد، تحت عنوان "ارتباط گرایی" را از نقطه نظر مبانی و پیش فرض های معرفت شناسی مورد نقد و بررسی قرار می دهد. ایده پردازان این نظریه، آن را نظریه یی برای عصر دیجیتال، و پاسخی مناسب به شرایط جدید و متغیر حال حاضر جوامع قلمداد می کنند. تاکنون پژوهش های متعددی در سراسر دنیا جنبه های مختلف این نظریه را – بویژه در رابطه با فضاهای مجازی و یادگیری های الکترونیکی- مورد پژوهش قرار داده اند، اما کمتر موردی را می توان یافت که از لحاظ معرفت شناسی به آن توجه کرده باشد. از آنجا که هر نظریه در انقیاد زمینه های فرهنگی و همچنین پارادایم های علمی حاکم بر زمانه خود است، به طور ویژه جوامعی که از مختصات انسان شناختی، معرفت شناختی و ارزش شناختی متفاوتی برخوردارند لازم است قبل از هر اقدام عملی در زمینه به کارگیری نظریه های جدید، آن را از جنبه های مذکور مورد بررسی و نقادی قرار دهند. بر این اساس پژوهشگران با روشی توصیفی-تحلیلی، به تبیین و نقد مبانی معرفت شناختی نظریه جدید پرداخته اند. نتیجه این بررسی نشان می دهد که این نظریه با اتکا به دانش ارتباطی (در برابر دانش کمّی و کیفی) و همچنین التزام به نظریه ی برآمدنی (در برابر نظریه ی علّی)، تلاش می کند از دیدگاه های تحویل گرایانه نسبت به یادگیری و فضاهای تعلیم و تربیت، به سوی دیدگاه های کل گرایانه حرکت کند؛ با این وجود، پژوهش نشان می دهد که تسری قوانین و یافته های دیگر علوم (فیزیکی) به علوم تربیتی، و همچنین انگاره ارگانیستی به آدمی، و یکسان انگاری قوانین شبکه های عصبی، اجتماعی و فناوری، به شکل پیچیده تری این نظریه را از جهات دیگری به یک نظریه تحویل گرا نزدیک کرده است.
واکاوی نسبت بین آرای فروید و داروینیسم در حوزه دین پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حالی که عموماً دغدغه پژوهشگران فلسفه دین مربوط به صدق، توجیه و معناداری گزاره های دینی است، دین پژوه به دنبال تبیین یا فهمِ چراییِ افکار و مناسک دین داران است. در این مقاله به آرای فروید در حوزه دین پژوهی می پردازیم تا توضیح دهیم که از نگاه فروید چرا دین در ابتدای تاریخ به وجود آمد. همچنین به این مسئله می پردازیم که اندیشه های فروید در تبیین پیدایش دین، چه نسبتی با آرای داروین و برخی داروینیست ها پیدا می کند. در مقدمه این مقاله در مورد دین پژوهی و دسته های مختلف موجود در آن بحث شده است. در بخش دوم مقاله، آرای فروید در باب چگونگی پیدایش دین در پیشاتاریخ را توضیح داده ایم. در بخش سوم در این باب بحث کرده ایم که فروید در کدام قسمت نظریات خود در حوزه دین پژوهی از داروین تأثیر پذیرفته و در چه قسمتی با او زاویه پیدا می کند. در بخش چهارم نقدهای برخی داروینیست ها به آرای فروید در حوزه دین پژوهی را مطرح کرده ایم و در بخش پنجم این نقدها را بررسی کرده ایم.
بررسی ربط و نسبت های مسئله اختفای الهی و مسئله شر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله شر از دیرباز چالشی بزرگ در برابر خداباوری بوده و در طول تاریخ بحث های فراوانی حول این مسئله از جانب خداباوران و خداناباوران مطرح شده است. اما آنچه می تواند مشکلی جدیدتر برای خداباوری در نظر گرفته شود استدلال اختفای الهی است. شباهت های فراوان میان این دو استدلال برخی را بر آن داشته است که یکی از این دو را به دیگری تحویل ببرند و صرفاً یکی را اصیل به شمار آورند. ممکن است یکی از مفاهیم شر و پنهان بودن خدا به دیگری تحویل برده شود، یا یکی از استدلال های اقامه شده مبتنی بر آنها، و یا تحویل در هر دو مورد رخ دهد. با توجه به گستردگی دامنه هر دو استدلال، آنچه این مقاله صرفاً در پی آن است بررسی دلایل کسانی است که معتقدند اختفای الهی چیزی جز صورت بندی دیگری از شر نیست و لزومی ندارد به طور مستقل به آن پرداخت. این دلایل می تواند شامل مواردی همچون تشابه ساختار منطقی، روش، نتیجه و پاسخ ها باشد تا نشان دهد استدلال اختفای الهی یا اساساً مستقل نیست و یا اگر هم باشد، دلیل بسیار ضعیف تری نسبت به شر به حساب می آید، پس شایسته توجه چندانی نیست. نتیجه ای که در پایان حاصل می شود این است که به رغم همه قرابت ها و شباهت های موجود، چنین فروکاستنی کاملاً نارواست و هر دو مسئله، فارغ از قابلیت مستدل ساختن ادعا، به تنهایی ارزشمند، قابل بررسی و اصیل است.