۱.
کلیدواژهها:
سماع گورکانیان سلاطین دهلی کتک صوفیسم
حرکت، هیجان و اجراهای آیینی به اندازه تاریخ بشری قدمت دارند. چنین آیین مقدسی در تصوف نیز پدید آمده و در خانقاه های اغلب طریقت ها آن را به اجرا درمی آورند. این آیین در طریقت مولویه اغلب مشتمل بر چرخش های پیوسته و بدون توقف حول محور بدن است. اما اجرای آیینی مشابهی، به نام کتک، در معابد هندوئیسم نیز وجود دارد که مانند سماع مولویه ریشه در نیایش آفریدگار دارد و در برخی از ابعاد فرم و محتوا به سماع شبیه است. بنا بر آنچه بیان شد، پرسش اصلی مقاله این است که آیا اجرای کتک، که در دوران سلاطین دهلی (1526-1206 م) و امپراتوران گورکانی (1857-1526 م) در هند باب بوده است، از سماع مولویه، که به همراه تصوف از قرن سیزدهم میلادی وارد هند شده، و به صورت همزمان مورد حمایت دربار بوده و در مجامع رسمی حکومت به اجرا درمی آمده، تأثیر پذیرفته است؟ پرسش فرعی نیز این است که دلیل شباهت های ظاهری این دو اجرای آیینی، از جمله چرخش های پی درپی و حرکات دست، لباس و موسیقی قوالی، ناشی از تأثیراتی است که از هم گرفته اند؟ این مقاله، به منظور پاسخ به این پرسش ها، به کشف روابط زمانی و مکانیِ دو اجرا و دو فرهنگ صوفیسم و هندوئیسم در طول تاریخِ مورد اشاره و احتمال وام گیری کتک از سماع پرداخته است. نتایج پژوهش بنیادی حاضر، که به روش تاریخی و به کمک گردآوری مطالب به شیوه اسنادی و نیز میدانی به دست آمده، بیانگر این است که اجرای آیینی کتک به واسطه همجواری هندوئیسم و صوفیسم در اجتماع و فرهنگ هند، در دوران سلاطین دهلی و سپس امپراتوران مغول، در بخش های بسیاری از جمله حرکات بدن، به ویژه چرخش های پی درپی و حرکات دست، موسیقی قوالی و لباس، از سماع مولویه تأثیر پذیرفته است.
۲.
کلیدواژهها:
شرق شناسی موزه کالای فرهنگی هنر اسلامی چرخش معنا
از آنجا که نخستین مجموعه های هنر اسلامی از اواخر قرن هجدهم تا قرن بیستم در اروپا و سپس در آمریکا شکل گرفت، درک ما از هنر اسلامی متأثر از میراث و گفتمان های مسلط نمایشگاه های موقت و مجموعه های دائمی هنر اسلامی در غرب و رویکردهای این موزه ها است. در پژوهش حاضر، که با روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از منابع اسنادی و کتابخانه ای صورت گرفته است، تلاش شده تا چگونگی چرخش معنای هنر اسلامی را در سیر تاریخی موزه های نخستین آشکار شود. در این پژوهش، با تحلیل متون مرتبط با مجموعه های هنر اسلامی، سه گفتمان مسلط شرق شناسانه، تاریخ هنر در غرب و مطالعات بینافرهنگی در موزه ها معرفی می شوند و پیامدهای تسلط این سه گفتمان در بازتولید مفهوم هنر اسلامی بررسی خواهد شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که تسلط رویکردهای یادشده در سیر تاریخی موزه های هنر اسلامی به چرخش معنا و معرفی آثار اسلامی به عنوان «کالای مادی»، «هنر» و «کالای فرهنگی» و انتساب ارزش های متفاوت به هنر اسلامی منتهی شده است.
۳.
کلیدواژهها:
قاجاریه کردستان شیخیه خاندان اردلان امان الله خان دوم
خاندان اردلان یکی از خاندان های حکومتگر در منطقه کردستان بود که به سبب عوامل متعدد فرهنگی و تاریخی، ضمن امتناع از پذیرش مذهب رسمی تشیع، اطاعت از صفویه را پذیرفت و تا اواخر قاجاریه، اعضای این خاندان تابع حکومت مرکزی بودند. اگرچه ساکنان منطقه بر مذهب شافعی باقی ماندند، ولی خاندان والی از اواسط عهد صفوی به بعد مذهب شیعه را پذیرفتند. آخرین والی اردلان، امان الله خان دوم (حک: 1265-1284 ق)، که از طرف مادر قاجاری بود، به شیخیه گروید و برای مدتی (هرچند کوتاه) سنندج را به یکی از مراکز تبلیغات شیخیه مبدل ساخت. این پژوهش به روش تاریخی، ضمن بررسی روند حضور شیخیه در کردستان، علل همراهی امان الله خان دوم با شیخیه و همچنین پیامدهای این قضیه را مورد بررسی قرار داده است. این مقاله نشان می دهد که همراهی امان الله خان والی با شیخیه در نتیجه عوامل و انگیزه های مختلف سیاسی، شخصی و خانوادگی بوده است. حضور و فعالیت شیخیه در کردستان، برای ترویج عقاید خود، قریب به سه سال به طول انجامید. در نتیجه گرایش والی به شیخیه، همدلی میان ساکنان کردستان با وی از میان رفت و روابط والی با دولت مرکزی نیز تحت تأثیر قرار گرفت. سرانجام این امر به زوال زودرس حکومت اردلان کمک کرد.
۴.
کلیدواژهها:
رضاشاه زبان فارسی کردستان یکسان سازی فرهنگی مدارس جدید
روشنفکران دوران پهلوی اول وحدت ملی را مقدمه یکپارچگی سیاسی کشور و راهکاری برای کاهش تعارضات قومی و آشوب های محلی می دانستند. تحقق این امر از دیدگاه آنان به معنای از میان بردن همه تفاوت های موجود در شیوه زندگی، لباس، زبان و... بود. در این میان، گرایش و علاقه همه اقوام ایرانی به زبان فارسی و نقش تاریخی این زبان در وحدت ملی باعث شد گسترش این زبان به عنوان یکی از محورهای اساسی سیاست یکسان سازی مورد توجه قرار گیرد. به همین منظور، دولت می کوشید با راهکارهایی چون توسعه مؤسسات معارفی، استخدام معلمان غیربومی و ممنوعیت استفاده از زبان ها و گویش های محلی زمینه را برای ترویج یک زبان واحد در جهت نیل به وحدت ملی فراهم سازد. اما به کارگیری روش های تحمیلی، دخالت نهادهایی چون ارتش، ممنوعیت استفاده از زبان کردی و تلاش در جهت تضعیف آن بر علاقه مندی و عشق دیرینه کردها به زبان و ادبیات فارسی تأثیر منفی گذاشت و زمینه را برای افزایش تمایلات قومی فراهم ساخت. بررسی اهداف، روند و پیامدهای سیاست های زبانی دولت پهلوی اول در کردستان با تکیه بر اسناد محور اصلی این پژوهش است.
۵.
کلیدواژهها:
روشنفکران انقلاب مشروطه مفهوم آزادی مطبوعات مشروطه
انقلاب مشروطه نه تنها باعث ایجاد تغییر در ساختارهای سیاسی شد، بلکه به همراه خود مفاهیم و اصطلاحات گسترده ای را راجع به سیاست، اجتماع و حقوق فردی و اجتماعی وارد ادبیات سیاسی، حقوقی و اجتماعی کشور کرد. مفهوم آزادی یکی از مفاهیمی است که در دوره انقلاب مشروطه مورد توجه مطبوعات قرار گرفت و نویسندگان مطبوعات به ارائه تعاریف گوناگون از این مفهوم و ایضاح و بازنمایی آن پرداختند. این پژوهش با تحلیل محتوایی تعاریف ارائه شده از مفهوم آزادی در مطبوعات مشروطه نشان خواهد داد که نویسندگان مطبوعات این دوره نتوانستند رویکردی پویا نسبت به این مفهوم پیدا کنند که به رهیافتی افزون بر رهیافت قبل از خود منجر شود، در حالی که روشنفکران پیش از مشروطه به رهیافتی نوین و خلاقانه از آزادی به مثابه امری دورنی بیرونی (روان شناختی جامعه شناختی) رسیده بودند و در نتیجه توانسته بودند آن را با جامعه ایرانی منطبق کنند. به عبارتی نویسندگان مطبوعات دوره مشروطه به تقلید بسنده کردند و مصرف کننده آرای پیشینیان شدند.
۶.
با ورود پرتغالی ها به شبه قاره هند در قرن دهم هجری/قرن شانزدهم میلادی، صنعت چاپ به این سرزمین وارد شد. از دلایل انتقال این صنعت به شبه قاره هند، انجام امور تبلیغی مبلغان مسیحی بود. بدین ترتیب، تولید و انتشار کتاب های تبلیغی مسیحی به زبان های محلی شبه قاره هند آغاز شد. با ورود و سپس تثبیت قدرت کمپانی هند شرقی بریتانیا در هند، صنعت چاپ به رسانه و ابزاری برای نفوذ و گسترش فعالیت های اجتماعی و فرهنگی بریتانیا در منطقه تبدیل شد. از سوی دیگر، آشنایی جامعه هند با صنعت چاپ و کاربردهای این رسانه اجتماعی فرهنگی نیز زمینه را برای استفاده از این صنعت در بین بومیان شبه قاره فراهم کرد. این مقاله بارویکردی توصیفی تحلیلی به بررسی نقش صنعت چاپ در مناسبات فرهنگی بین بریتانیا و جامعه هند می پردازد. یافته های این پژوهش حاکی از کاربرد صنعت چاپ برای نفوذ فرهنگی و اجتماعی بریتانیا در شبه قاره هند و در مقابل توجه و استفاده بومیان و نهضت های اصلاحی هند از این صنعت برای تقابل با نفوذ فرهنگی بریتانیا، حفظ میراث بومی، قومی و مکتوب خود است.