مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
هنر اسلامی
این متن در تلاش است تا کتاب «در تعقیب ستارگان» را موردنقد و ارزیابی قرار داده و ضمن بیان ارزش ها و کاستی هایش، آن را به علاقه مندان حوزه هنر اسلامی معرفی نماید. اثر کنونی که کتابچه ای است درباره بازتاب صورت های فلکی در آثار هنر اسلامی، عنوان ارزشمند و قابل تأملی را داراست که موضوع بسیار مهمی در مطالعات هنر اسلامی به شمار می رود. موضوعی که در سده های میانی اسلام، دغدغه هنرمندان بود و حجم عظیمی از نقوش هنری را به خود اختصاص داد. در این کتاب بر علم احکام نجوم یا همان طالع بینی تأکید شده و در راستای این جریان به اصطلاح علمی، به بررسی و تحلیل نقوش بیست شیء هنری نگهداری شده در موزه متروپولیتن نیویورک، پرداخته شده است. در این نوشته در راستای ارزش گذاری، تائید و اصلاح دیدگاه های نویسنده به نوشته های دیگر محققین اشاره شده و در جهت تکمیل نظرات، از آن ها استفاده شده است. کتاب به زعم وجود کاستی ها و نواقص محتوایی، از موضوع تازه و جالبی برخوردار است و قطعاً برای پژوهشگران حوزه هنر اسلامی مفید و مطلوب خواهد بود.
نقدی بر روش شناسی کتاب پیکر انسان در هنر اسلامی میراث گذشته و تحولات پس از اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
در شرایطی که مطالعات هنراسلامی در بررسی تصویر انسان غنای چندانی ندارد، کتاب ایوا بئر با عنوان «پیکر انسان در هنراسلامی میراث گذشته و تحولات پس از اسلام» در زمره کتب منحصربه فرد در این زمینه محسوب می شود. نویسنده در این کتاب به بررسی تصویر انسان در هنر اعراب، ایران، گورکانیان و عثمانی می پردازد. او که سال ها صاحب کرسی تدریس و سرپرست موزه هنراسلامی بود، کتاب مذکور را در سال 2004 به رشته تحریر درآورد. با اینکه تلاش نویسنده در جمع آوری داده های تحقیق ستودنی ست اما بر نحوه ی پژوهش و مباحث روش شناسی کتاب نقدهایی وارد است. نقصان در روش شناسی کتاب منجر شده تا علیرغم نوآورانه بودن تحقیق، فرآیند ارتباط بین کتاب و خواننده بارها دچار گسست شود. از برآیند نحوه ارائه مطالب، می توان کتاب را ذیل رویکرد تاریخی نگری جای داد. از نظر نویسندگان، نادیده گرفتن «تفسیر» به عنوان مهمترین بخش روش شناسی تاریخی نگر، خلل های موجود را رقم زده است. براین اساس نویسندگان مقاله حاضر کوشش می کنند تا ضمن بررسی و شرح نواقص روش شناسی کتاب، پیشنهاده هایی جهت مرتفع سازی آن ها ارائه دهند.
بازنمایی بصری انسان در هنر اسلامی نقدی بر کتاب پیکر انسان در هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
مقوله ی بازنمایی از عهد باستان تاکنون، در شمار مولفه های ذاتی هنر بوده و به عنوان عنصر لاینفک در تعریف آن، به شباهت اثر هنری با واقعیت اشاره دارد؛ چنان که حد اعلای آن، مبدل شدن به رونوشتی از عالم واقع می باشد. به باور ایوا بئر، نویسنده ی کتاب پیکر انسان در هنر اسلامی، مفهوم بازنمایی در ادوار مختلف اسلام، با آنچه امروزه از آن مراد می شود، متفاوت است. مولف در این کتاب، به معیار های متفاوت در بازنمایی بصری انسان قائل بوده، و خاستگاه آن ها را در ویژگی های فرهنگی و بومی جوامع مبدأ برمی شمارد؛ همان طور که در جهت ارائه ی روند بازنمایی بصری انسان در هنر اسلامی، از دسته بندی قومی-ملیتی و رویکرد در-زمانی بهره جسته است. لذا در این نوشتار سعی می شود تا پس از مرور و بررسی فرمی و روش شناختی کتاب، بر مبنای فصولی که نویسنده آورده، به تحلیل مفهوم بازنمایی بصری انسان در هنر اسلامی پرداخته شود؛ همچنین بر حسب موارد مقتضی، با اشاره به مصادیق و حکایات سایر رسالات ادبی و هنری اسلامی، دیدگاه مولف در این مقوله، مورد نقد و بازبینی واقع خواهد شد.
رویکرد به هنر اسلامی در موزه با تحلیلی بر کتاب Islamic Art and The Museum: Approaches to Art and Archaeology of The Muslim World in The Twenty-First Century (هنر اسلامی و موزه: رویکردهایی به هنر و باستان شناسی جهان اسلام در سده 21 م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حدود نیم قرن پیش بنیان های فکریِ مفهوم هنر اسلامی به چالش کشیده شد. پایان دوران استعمار، ایجاد زمینه برای گسترش تفکر اسلامی، و به تبع آن برپایی موزه های هنر اسلامی در غرب، این گرایش را به ویژه پس از حادثه یازده سپتامبر 2001، به اوج رساند. همزمان، موزه شناسی نیز به دیدگاهی مؤثر برای مطالعه هنر سرزمین های اسلامی بدل شد و این بار موزه به مثابه تولیدکننده دانش هنر اسلامی و مفسر این حوزه ایفای نقش کرد. کتاب «هنر اسلامی و موزه؛ رویکردهایی به هنر و باستان شناسی جهان اسلام در سده 21م» نخستین منبع جامعی بود که در این حوزه در سال 2012 منتشر شد. نوشتار حاضر با هدف بازشناسی رویکردهای غالب به هنر اسلامی در موزه های اروپایی و آمریکایی، با بهره گیری از روش تحلیل محتوا، و بانگاهی موزه شناسانه، به مطالعه ساختاری و محتوایی این کتاب می پردازد. یافته های این تحلیل نشان می دهد که در کنار مزیت های کتاب که تا حد زیادی عمده چالش های کنونی را پوشش داده است، کاستی هایی نیز از منظر رویکرد بنیادینش به مقوله موزه، ارتباط میان مقاله ها و زیرعنوان برخی فصل ها، غلبه نگاه تاریخ هنری، غلبه نگاه شیءمحور، و تمرکز اکثر مطالعات بر یک یا دو حوزه جغرافیایی، در آن به چشم می خورد.
مرور نقادانه و آسیب شناسی نظرورزی ها درباب هنر، شهر و معماری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
سخن از نسبت معماری و دین، سابقه ای آشنا در ایران معاصر، خصوصاً در نظرورزی های حوزه ی هنر، شهر و معماری اسلامی دارد. تبار این ادبیات، پشتگرم به میراثی انباشته در طول سالیان، به پژوهش هایی با رویکرد تاریخنگارانه می رسد. این تبار در سیر تاریخی شکل گیری خود، درگذرگاه هایی نقّادانه، متحول شده است. این گذرگاه ها را در چهار دسته نقد اصلاح گر، نقد تحول خواه، نقد روش شناسانه و نهایتاً نقد در موضع انکار و مخالفت، می توان قرارداد. با مرور بر مبانی و معیارهای این نگرش ها، می توان به استقراء، زمینه های بروز چالش و آسیب در نظرورزی های حوزه ی هنر و شهر و معماری اسلامی را شناخت؛ از آن جمله می توان به ابهام مفهومی، گوناگونی تلقی ها، پیش فرض و پیش داوری ، تعمیم های ناروا و... اشاره کرد. این مرور نقادانه و آسیب شناسانه -هرچند پسینی و گذشته نگر است- گامی برای مواجهه سامان مند با گستردگی و گوناگونی دیدگاه ها در ادبیات موضوع است. علاوه بر آن، شایسته است از منظری پیشینی نیز به مبادی و مبانی روش شناسی این حوزه از نظرورزی، توجهی دوباره کرد. به نظر می رسد روش پژوهش در نسبت هنر، شهر، معماری و دین (به فراخور سخن از «نسبت» و برپایه ماهیت چند رشته ای طرفین نسبت)، ناگزیر از رویکرد بینارشته ای است؛ چیزی که می تواند معیاری برای ارزیابی پژهش های گذشته و چراغ راهی برای پژوهش های آینده باشد.
بررسی و ارزیابی منابع مطالعات منطقه ای هنر مدرن و معاصر در کشورهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
مطالعات منطقه ای هنر مدرن و معاصر در سرزمین های اسلامی طی دو دهه گذشته توسعه یافته است. در این مقاله به مهم ترین کتاب ها در این حوزه مطالعاتی پرداخته شده و این پرسش دنبال شده که: چه روش ها و رویکردهایی در مطالعات منطقه ای هنر مدرن و معاصر سرزمین های اسلامی در پیش گرفته شده است؟ منابع در پنج دسته بررسی شدند: اول کتاب هایی که هنر این منطقه را زیر مفهوم «هنر اسلامی مدرن» مطالعه کرده اند، دوم کتاب هایی که هنر منطقه را زیر عنوان «هنر خاورمیانه» مطالعه می کنند، سوم کتاب هایی که هنر اسلامی را زیر عنوان «هنر عرب» دنبال کرده اند، چهارم منابعی که به «هنر در مرزهای ملی» پرداخته اند و بر روایت ایرانی، عربی و ترکی تأکید کرده اند و پنجم کتاب هایی که زیر عنوان های کلی تر همچون «فرهنگ بصری اسلامی» به هنر مدرن در سرزمین های اسلامی پرداخته اند. بررسی منابع نتایج زیر را به دست آورد: اول، معرفی مهم ترین کتاب ها و پژوهشگران در مطالعات هنر مدرن کشورهای اسلامی؛ دوم، مطالعه تطبیقی رویکردها و روش ها در مطالعات منطقه ای هنر اسلامی مدرن. سوم، تاکید بر چشم انداز فراملی گرا در مطالعات منطقه ای چراکه مطالعه هنر اسلامی مستلزم فراتر رفتن از روایت های ملی گرایانه از هنر در کشورهای اسلامی است. چهارم، تاکید بر جنبه های کمتر پرداخته شده و مطالعه شده در هنر مدرن و معاصر کشورهای اسلامی.
معرفی و تحلیل نشانه شناسانه عناصر بصری صحن آزادی آستان قدس رضوی
منبع:
فردوس هنر سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳
44 - 71
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: معماری اسلامی در برگیرنده معانی والا و مضامین متعالی است که یکی از نمودهای آن را در حرم آستان قدس رضوی می توان یافت. صحن آزادی آستان قدس رضوی به مثابه یک متن از باشکوه ترین آثار معماری اسلامی است که به وفور واجد رمزگان های پنهانی است که آشکارسازی آن ها به روش تأویل نیازمند است و نشانه شناسی یکی از آن ها است. هدف مقاله: در این پژوهش سعی خواهد شد ضمن معرفی و شناسایی عناصر بصری مکان مذکور به تبیین روابط دال و مدلول در نشانه های به کاررفته در این فضای سنتی دینی که مبتنی بر انواع قراردادها از شباهت (شمایلی) و تداعی و سنن (نماد) و علت و معلول (نمایه) است، پرداخته شود و از ابزار تحلیلی علم نشانه شناسی در تحلیل و خوانش نقوش و کشف معانی ضمنی آنها استفاده نمود. سؤالات مقاله: پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤالات است: چه نوع نشانه های تصویری بر اساس روابط بین دال ها و مدلول ها در صحن آزادی موجود می باشند؟ و اینکه این نشانه ها با کاربست ابزارهای تحلیلی رویکرد نشانه شناسانه چگونه قابل خوانش و تحلیل می باشند؟ روش پژوهش: این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. گردآوری اطلاعات به صورت منابع کتابخانه ای می باشد. نتیجه پژوهش: برآیند تحقیق نشان داد: نشانه های تصویری صحن آزادی در هفت دسته طبقه بندی می شوند. به طورکلی پیام و مفاهیم نشانه های تصویری مرتبط با مضامین و معانی همچون: قدسیت، ربانیت، روح و انسان کامل مشاهده شده است. روابط بین وجوه مختلف نشانه ها نیز بر اساس رویکرد نشانه شناسی بیشتر به صورت نمایه ای-نمادین، نمایه ای-شمایلی، نمادین- شمایلی است.
بررسی تطبیقی مفهوم واژه «انتزاع» در هنر اسلامی و هنر غربی (براساس نظریات سنت گرایان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۹۷
79 - 92
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: نظریه پرد ازان حوزه حکمت و هنر اسلامی نظیر «بورکهارت» هنر اسلامی را انتزاعی یا تجرید ی می د انند که با بیانی نماد ین، رموز الهی را د ر هنر شرقی بازتاب می د هد . از این رو هنر سنتی هنری قد سی با بیانی انتزاعی است که از بازنمایی فیگوراتیو و طبیعت نگاری می پرهیزد . از سوی د یگر، د ر اروپای قرن بیستم جنبشی د ر هنرهای تجسمی پاگرفت که «کاند ینسکی» مبد ع آن بود و د ر پی کشف امکانات بصری فارغ از د ایره د ید اری - روایی جهان واقعی تلاش می کرد . آن ها عقید ه د اشتند نقاشی باید همچون موسیقی خود ش را از بند میمه سیس Mimesis یا تقلید از طبیعت و روایت برهاند و صرفاً با اَشکال و رنگ، د ر مخاطب تأثیر کند . هرد و نگرش، د لایل و مبانی نظری خود را د ارند که با یکد یگر متفاوتند . د ر این تحقیق تلاش بر این است که بد انیم واژه «انتزاع» د ر هرد و د ید گاه د ارای چه مفهوم، کارکرد و ویژگی هایی است؟ مفاهیمی که سنت گرایان و هنرشناسان غربی از واژه «انتزاع» اتخاذ می کنند ، چیست و چه نسبتی باهم د ارند ؟روش پژوهش: این مقاله پژوهشی، بنیاد ی با روشی توصیفی-تحلیلی است که ابتد ا به شناخت د قیق واژه «انتزاع» می پردازد، سپس با بررسی ویژگی های هنر اسلامی نزد متفکران سنت گرا و نیز مفهوم واژه «انتزاع» نزد هنرشناسان غربی آشنا می شود . و در نهایت به تطبیق این د و مفهوم می پرد ازد .اهد اف پژوهش: این مقاله طرح بحثی هنرشناسی و سبک شناختی است که به حوزه نظری پژوهش هنر مربوط می شود و د ر امر توسعه بحث هایی د ر باب «چیستی هنر» مؤثر خواهد بود .نتیجه گیری: شباهت ها و تفاوت هایی د ر کاربرد از واژه «انتزاع» د ر هنر اسلامی و هنر غربی د ید ه می شود ؛ د ر هرد و هنرمند و مخاطب از جهان و ماد یات و عینیات جد ا می شوند . هر د و د ید گاه، چیزی را فراتر از آنچه ما می بینیم بر ما عرضه می کنند از این رو هنرمند ان برای این کار به رمز و راز و سمبل و نماد رو می آورند .
منابع معرفتی هنرمند در آفرینش محتوای اثر هنری با تکیه بر مبانی صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۶
63 - 84
حوزه های تخصصی:
در حکمت اسلامی علم مستقلِ مدونی که کل مباحث نظری هنر در آن طرح شود، به وجود نیامده است؛ اما می توان با عنایت به تعالیم حکمت اسلامی، در خصوص هنر اسلامی نظریه پردازی نمود. بی تردید این حکمت هنر تبیینی از آثار هنری اصیل اسلامی نیز به دست می دهد. مبانی معرفت شناختی و منابع معرفتی هنرمند در تولید و آفرینش محتوای اثر هنری، از جمله مباحث مهم در فلسفه هنر است. اثر هنری علاوه بر اینکه دارای یک قالب مادی زیباست، واجد یک محتوا و مضمون نیز هست که قالب در خدمت آشکارگی آن محتواست و پیامی به مخاطب القا می کند. با توجه به مبانی مختلف جهان شناختی و معرفت شناختی هنرمندان، منابع معرفتی محتوای اثر نیز متغیر است. هنرمند در آفرینش اثر هنری، علاوه بر ادراکات حسی، خیالی و عقلی، از پشتوانه معرفتی مبتنی بر شهود، فطرت، وحی و نقل بهره مند می گردد.
نقد آرای سنت گرایان در باب حکمت و رموز نهفته در هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۳
5 - 10
حوزه های تخصصی:
سنت گراییتفکر و جریانی معاصر و آمیخته با رمز و رازاست که اساساً ماهیت آن بر همین عنصر رمز استوار است. هرچند به لحاظ علمی، هرگونه فرایند رمزگشایی براساس اصول، زبان و یا قراردادهایی خاص شکل می گیرد، اما درک و دریافت در سنت گرایی تنها مختص به تعدادی انگشت شمار از افرادی خاص است که با ادعای اتصال به عالم والا، به سیر و سلوکی عمیق و متعاقباً تحولی شگرف نائل شده و هم اکنون در حکم وارثان، ناقلان و مفسران رموز هنری متعالی به نشر دانش الهی و روشنگری می پردازند. پیروان این فلسفه، اسرار الهی قید شده در قرآن را در حکم «کتابی بسته»خطاب می کنند که عقل عوام از درک آن قاصر است و هرگونه ادراک و خلق بر اساس مبانی این کتاب، صرفاً بر عهده خواص و مقربان است. بر اساس همین دیدگاه، سنت گرایان آثار هنرمندان مسلمان را آثاری والاو مقدس برمی شمارند، چراکه دربردارنده رموز معنوی هستند. از دید سنت گرایان جهان هستی نظامی است رمزآلود از نشانه های متکثر الهی که هریک در اوج کثرت مظهری واحد و منحصر به فرد از حقیقت ذات الهی هستند. به عبارت دیگر فلاسفه سنت گرا بر این باورند که هر موجود، ذاتی متافیزیکی و هستی شناسانهدر خود مستتر دارد که از ماهیتی ازلی برخوردار است. در این میان علاقه بیش ازحد سنت گرایان به بیان رموز حکمت هنر اسلامی و در نگاهی بالاتر، ارائه اصول و تعاریف حکمت هنر اسلامی و تشریح چگونگی خلق آثار توسط هنرمندان مسلمان، بسیار قابل تأمل است چرا که با اندکی تفکر در نظریات و آرای برجسته ترین چهره های سنت گرایی همچون گنون، بورکهارت، شوان و صدر، با مسائل به دور از منطق و متناقضی روبه رو خواهیم شد که نه تنها رنگ و بویی از حکمت، نه لزوماً اسلامی، نداشته، بلکه عقل سلیم و تفکر منطقی نیز به هیچ عنوان قادر به پذیرش آنها نیست. این مقاله به بررسی آرا و نظریات اصلی شاخص ترین چهره های سنت گرایی در باب حکمت هنر اسلامی و رموز نهفته در آن به مقایسه آنها با مفاهیم اسلامی تبیین شده در سنت اسلامی که به ادعای خود این اشخاص مبنای نظریات آنان است، پرداخته و به تشریح مختصری از تناقضات موجود و حضور آموزه های مکاتب دیگر در این جریان می پردازد.
پژوهشی درباره هنر قرآن نگاری چین از قرن شانزدهم تا پایان قرن هجدهم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۳
55 - 64
حوزه های تخصصی:
خوشنویسی همواره والاترین هنر در بین هنرهای اسلامی تلقی می شود، این اهمیت از خوانا و زیبانوشتن آیات قرآنی به عنوان کلام الهی و معجزه دین مبین اسلام حاصل شده است و می توان این هنر را هنر خاص جهان اسلام نامید، همچون سایر هنرها که در اثر گسترش دین اسلام به قلمروهای دیگر وارد شدند و با عناصر بومی و هنرهای باستانی جغرافیای مقصد درآمیختند و شکل و فرم جدید به خود گرفتند، هنر خوشنویسی اسلامی نیز با ورود به مناطق مختلف علی رغم ثابت بودن الفبای عربی، فرم های جدید و متنوعی پیدا کرد، کما این که انواع مختلف خط کوفی به عنوان خط اولیه الفبای عربی، نام جغرافیاهای مختلفی چون خط کوفی مدنی، کوفی مکی، کوفی مشرقی، کوفی مغربی و ... به خود گرفته اند. خوشنویسی اسلامی در چین به عنوان کشوری با بافت غیر اسلامی و زمینه مذهبی بودایی، در ترکیب با فرهنگ و هنرهای باستانی و دین جاری در این سرزمین، دستخوش تغییراتی شد و فرم گرافیکی متفاوت به خود گرفت و تحت عنوان خط صینی نام نهاده شد که با خطوط رایج در جهان اسلام متفاوت است. خط صینی در موضوعات مختلفی چون قرآن ها، کتیبه های مساجد، اشیاء کاربردی و سنگ قبرها ظهور پیدا کرده است. در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی در بررسی خوشنویسی و تزئینات استفاده شده است. در این پژوهش به قرآن های کتابت شده در کشور چین که به عنوان مهم ترین تجلی گاه خط صینی که همانا کلام خداوند است پرداخته شده تا به این پرسش ها پاسخ دهد: خوشنویسی آیات قرآنی، در قرآن های چینی به لحاظ شیوه نگارش دارای چه ویژگی فرمی متمایزی است؟ در تزئین و تذهیب صفحات قرآن های چینی، چه عناصری به چشم می خورد؟ و خط صینی به کارگرفته شده در کتابت قرآن های چینی، ریشه در کدام قلم دارد؟ نتایج حاصله حاکی از آن است که خوشنویسی قرآن های چینی از ترکیب خط عربی با حرکات قلم مو و پیچ و تاب های ضرب آهنگ های موجود در خوشنویسی چینی، فرمی منحصربه فرد یافته است. در تذهیب قرآن ها و تزئین صفحات، از نمادهای رایج در آئین بودایی، نقوش باستانی و همچنین اشیای کاربردی در فرهنگ و هنر چین، رنگ های درخشان و گل و گیاهان رایج و نمادین این سرزمین استفاده شده است، همچنین خط صینی به کار رفته در قرآن های چینی ریشه در قلم محقق دارد.
جایگاه شناسی شعر انقلاب اسلامی در تولید ادبیات انقلابی
حوزه های تخصصی:
شعر انقلاب اسلامی یکی از ابزارهای اصلی انتقال پیام امام خمینی (ره) به مردم بود و به موازات سیر تحولات نهضت، گام به گام توانست به پیش برود و در عرصه گفتمانی و تولید ادبیات انقلابی، در خط مقدم مبارزه با پهلوی قرار بگیرد. این نوشتار با نگاهی تاریخی و عینی به آثار شاعران انقلابی، به ردیابی خط سیر تحولات ادبی دوران مبارزه پرداخته و در پی بازشناسی هویت و جایگاه شعر انقلاب اسلامی در تولید ادبیات انقلابی و غلبه گفتمانی نهضت امام خمینی (ره) است. بازشناسی زمینه ها، سیر تطور، کارکردها و تنوع زبانی و محتوایی اشعار انقلابی نشان از آن دارد که اغلب این آثار پیرامون شخصیت، افکار و اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) شکل گرفته است و در مقام قالب و ادبیات نیز، بیشترین الفت را با ذهن و زبان مردم دارد. از این رو از نظر محتوا التزام به ولایت فقیه (در هر دو ساحت نظری و مصداق خارجی) را می توان شاخصه اصلی شعر انقلاب اسلامی برشمرد چنانکه در شکل و قالب نیز مردمی بودن، وجه ممیزه این جریان شعری است.
بررسی و نقد کتاب" An Introduction to Islamic Archeology " مقدمه ای بر باستان شناسی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
در میان مباحث مربوط به باستان شناسی، باستان شناسی دوران اسلامی به عنوان یکی از دوران متنوع با جریان هایی درخصوص هنر، معماری و شهرسازی همواره مورد توجه باستان شناسان و پژوهشگران قرار داشته است. نوشتار پیش رو به بررسی و نقد کتاب «مقدمه ای بر باستان شناسی اسلامی» نوشته مارکوس میلرایت می پردازد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی و نقد کتاب باستان شناسی اسلامی به عنوان یکی از گرایش های مهم رشته باستان شناسی است. کتاب فوق به معرفی باستان شناسی دوران اسلامی با نگاهی به وضعیت اجتماعی و مذهبی، برخی بناهای دوران اسلامی، فرهنگ ها و آداب و رسوم می پردازد. مقاله فوق به نقد شکلی و محتوایی این اثر می پردازد؛ به گونه ای که در نقد شکلی، کتاب به لحاظ فنی، ساختاری و ویژگی های نگارشی و در نقد محتوایی نیز دقت و صحت مطالب و کم و کاستی های نویسنده در نگارش کتاب مورد بررسی قرار می گیرد. بررسی دقیق این کتاب نشان می دهد که این اثر با وجود کیفیت چاپ درخور توجه و روانی نسبی متن در برخی فصل ها دارای اشکالاتی است. از لحاظ محتوایی کتاب فوق دارای اشکالاتی از جمله عدم ارجاع به منابع دست اول، تصاویر بدون رفرنس، نبود یک ساختار کلی از سلسله ها و حکومت های دوران اسلامی در کتاب و عدم یکپارچگی و انسجام مطالب با توجه گستردگی حوزه کاری موضوع است.
نقد و بررسی کتاب مبانی نظری از مجموعه هنر در تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
تبیین مبانی و شناخت الفبای هر پدیده، برای درک مفاهیم، بنیان های محتوایی، فلسفه ی وجودی ضروری می نماید. این مهّم به ویژه در حوزه ی علوم انسانی مورد توجه اندیشمندان معاصر قرار داشته و دارد. هنر اسلامی با توجه به گستردگی جغرافیایی و ارزش های معنایی، اصول نظری و عملی مشخصی دارد که بسیار با زیربنای هنرهای سنتی متجانس است. گردآورنده ی کتاب "مبانی نظری" تلاش نموده تا با تجمیع دانش و نظر استادان صاحب نظر و پژوهشگران فعال در رشته های متنوع هنر اسلامی به متنی علمی قابل استناد و معتبر به تبیین مبادی، اصول و مفاهیم این هنر اقدام کند. در این مقاله نیز ضمن معرفی بخش ها و مقالات چاپ شده، توصیف و تفسیر اصلی ترین مضامین ذکر شده در هر متن به نقد و ارزیابی آن اقدام شده است. یافته ی این پژوهش انتقادی، مبین این نکته است که وحدت وجودی و برخورداری از مبانی اعتقادی مشترک و مستتر در تمامی آثار، نشان از پیوستگی معنایی و وابستگی به منشائی واحد دارد. نشر کتاب "مبانی نظری" در راستای معرفی ویژگی و دیدگاه های اخلاقی، ارزشی و عرفانی هنر اسلامی اقدامی مفید است که امروز به عنوان یک منبع معتبر و قابل استناد برای استفاده پژوهشگران، دانشجویان و علاقمندان این حوزه در اختیار آنان قرار گرفته است.
نقش ویژگی های خط نستعلیق در انتقال پیام
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال اول زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
32 - 41
حوزه های تخصصی:
هنر خوشنویسی در اسلام برای نوشتن و کتابت کلام وحی بوجود آمد، بنابراین از هن های سنتی و از مقدس ترین هنرهای جهان اسلام و به عبارتی برترین هنرهای دیداری اسلامی محسوب می شود. به دلیل اهمیت و گستردگی و تنوع کاربردی که این هنر داشته است ، در دوره های مختلف تاریخ خطوط مختلفی بوجود آمدند که یکی از مهم ترین آنها ، خط نستعلیق بوده است. این خط از ابداعات ایرانیان بوده و با ترکیب دو خط نسخ و تعلیق به وجود آمده است و به دلیل زیبایی بسیارش آنرا عروس خطوط اسلامی نامیده اند. تأثیر گذاری در سطح غیرکلامی، بخش مهمی از هویت و اهمیت هنر خوشنویسی در شکل های مختلف آن در طول تاریخ این هنر بوده است. در این مقاله با بررسی ویژگی های بصری حروف در خط نستعلیق و شیوه نگارش و ترکیب بندی آن ها با بهره گیری از مبانی هنرهای تجسمی به پیام هایی که این هنر در پیوند با محتوای کلامی و یا جدای از آن از طریق عناصر و روابط شکلی (فرم) طریق فرم به بیننده منتقل می کند )سطح غیرکلامی خط ( پرداخته شده است.
تفسیر نمادین نقش مایه ماهی در سفالینه های قرون 6و7 هجری ایران با نظری بر مثنوی مولانا
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال دوم بهار ۱۳۹۴ شماره ۵
74 - 86
حوزه های تخصصی:
قدمت حضور ماهی در هنر ایران به اشکال گوناگون، جنبه ای نمادین به آن بخشیده است. سفالینه های ایران در دوران پیش و پس از اسلام، میزبان این نقش مایه بوده اند. نمادین بودن نقش مایهٔ ماهی، اهمیت ارائهٔ تفسیر، از آن را پررنگ می نماید. پژوهش پیش رو با انتخاب قرون 6 و 7 هجری به عنوان ادواری از تاریخ ایران اسلامی که تهاجم اقوام ترک و مغول، سبب رواج خلوت گزینی و گریز به باطن شده بود و از دیگر سو با در نظر گرفتن پیوند ناگسستنی میان هنر و ادبیات در این بستر فرهنگی، کوشیده است با نظری بر معنای نمادین ماهی در اشعار مولانا در مثنوی معنوی، به تفسیر این نقش مایه بر سفال اسلامی ایران در محدودهٔ این دو قرن بپردازد. در مثنوی معنوی مولانا، به دفعات از ماهی به عنوان نماد انسان سالک و یا انسان کامل بهره برده شده است. انسان کامل در دریای حق مستغرق است و جز، تمنای وصال او خواستهٔ دیگری ندارد، از سوی دیگر، فرم ارائهٔ غالب، برای نقش مایهٔ ماهی در سفالینه های قرون 6 و 7 هجری ایران به دو صورت چرخش ماهیان به دور نقطه ای واحد در مرکز سفالینه و حرکت ماهیان در بخش بندی های چهارگانه بوده که با توجه به معنای نمادین ماهی در مثنوی، این نقش مایه در سفال ایران اسلامی، می تواند در دو معنای انسان کامل و انسان اهل بهشت، قابل تفسیر باشد. پژوهش پیش رو رویکردی توصیفی- تحلیلی داشته و روش گردآوری اطلاعات به شیوهٔ کتابخانه ای صورت پذیرفته است.
سیر پیدایش نقوش گیاهی در هنر صدر اسلام (بارویکرد ویژه به نقوش اسلیمی و ختایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال سوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۰
32 - 40
حوزه های تخصصی:
دوران هنر اسلامی شکوهمند ترین برهه ی تاریخ هنر و یکی از ارزشمند ترین دستاورد های بشری در عرصه هنری به شمار می آید و شامل انواع متنوعی از تخصصها همچون معماری ، خوشنویسی، نقاشی، سرامیک و مانند اینها می شود .در هنر اسلامی عناصر تکرار شونده زیادی وجود دارد، مانند: استفاده از طرح های هندسی یا ترسیمی غیر واقع گرایانه از گل و گیاه که به اسلیمی معروفند. نقوش اسلیمی در هنر اسلامی اغلب به عنوان نمادی از طبیعت بیکرانی به کار می رود که مخلوق خداست ، همچنین تعمد در عدم بازنمایی و تقلید دقیق طبیعت را معمولاً به عنوان نشانی از فروتنی هنرمندان دانسته اند که معتقد بودند ایجاد کمال تنها خاص خداوند است . در این پژوهش ابتدا به سیر پیدایش نقوش گیاهی در هنر صدر اسلام و زمینه کاربرد آنها پرداخته شده ، سپس به چگونگی شکل گیری صورت انتزاعی نمادها و هم چنین به میزان تاثیر پذیری این نقوش از دوران قبل از آن پرداخته است. در این پژوهش که به صورت توصیفی - تحلیلی است وگرد آوری اطلاعات نیز به شیوه ی کتابخانه ای و میدانی تنظیم شده است ،یافته ها بیانگر این است که نقوش اسلیمی در ابتدا به دلیل ممنوعیت تصویر سازی انسان در صدر اسلام متداول شد که بن مایه هایی از هنر ساسانی داشته و کم کم بر اساس تعالیم خاص آن دوران، شکلی انتزاعی و آبستره را به خود گرفت و بر سایرهنر های این دوره هم تاثیر گذار بوده است.
تداوم حضور نقش مایه «هاله نور» از دوران باستان تا هنرهای مسیحی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال سوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۰
59 - 69
حوزه های تخصصی:
نقش مایه هاله نور در دوران باستان، مسیحیت و اسلامی همواره در هنرهای بصری از اهمیت زیادی برخوردار بوده است.مطالعات در این بخش نشانگر گستره آن از هند تا بیزانس می باشد، اما هاله نور علاوه بر تمایز شخصی تها از جنبه های دیگری هم اهمیت دارد؛ نوع، رنگ، اندازه و شکل و همچنین خاستگاه آن. این مقاله شامل بررسی تاریخی حضور این نقش مایه از دوران باستان تا هنرهای اسلامی و مسیحی خواهد بود. این تحلیل هم جنبه تصویری این نقش مایه را شامل می شود هم جنبه مفهومی و نمادین آن را. روش تحقیق تحلیلی تاریخی است. یافته های تحقیق نشانگر آن است که اولین مصادیق نقش مایه هاله نور در تمدن های مصری و هندی مشاهده شده است اما نمی توان به صورت قطعی خاستگاه اولیه آن را مشخص کرد. پس ازآن در هنر تمدن های دیگر باستانی نیز این نقش به کار گرفته شده است. نکته اشتراک آن ها در این است که از هاله نور برای نشان دادن جایگاه والای خدایان یا پادشاه استفاده م یکردند و افتراق آن ها در شیوه تصویرسازی و دلالت فرهنگی خلاصه می شود. در دوران دینی یعنی هنر مسیحیت و هنر اسلامی، هاله نور جنبه کاملاً مذهبی و الهی پیدا کرد. به جای اینکه نماد اقتدار و شکوه دنیوی باشد، مقام معنوی را نشان می داد.
تحلیل و بررسی نقوش تزیینی در معماری مساجد دوره خوارزمشاهیان در خراسان براساس رویکرد سنت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال سوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۲
4 - 19
حوزه های تخصصی:
گذشته پربار فرهنگ و هنر ایران زمین به ویژه هنر تزیین ابنیه در معماری این دیار جایگاهی رفیع دارد که هنر و معماری دوره خوارزمشاهیان نه تنها از این امر مستثنی نیست، بلکه علاوه بر زیبایی ظاهری از ازر شهای والاتری نیز برخوردار است و ذهن جستجوگر را قبل از نمود ظاهری، به معنایی درونی رهنمون م یسازد. از آ نجاکه اصول زیباشناسی و ویژگ یهای خاص سنت ایرانی به طور ظریف و آگاهانه در معماری این نقوش موردتوجه قرارگرفته، لازم است بامطالعه و شناخت دقیق این اصول و رو شها به عمق باطن هنر اسلامی پی برد. نیاز به رو ششناسی در عرصه هنر اسلامی، امری اجتنا بناپذیر است که داوری ماهیت هنر اسلامی و پرسش نظری در مورد آن را ممکن م یسازد. برای بررسی هنر اسلامی در تمدن و فرهنگ اسلامی یکی ازاین رو شها، رویکرد سنت گرایی است. سنت گرایان سنت را امری واحد، همه مکانی، هم هزمانی و زوال ناپذیر م یدانند و از روش عرفانی برای تبیین و تفسیر هنر اسلامی استفاده م کنند. در این پژوهش آن چه مورد ارزیابی و تحلیل قرارگرفته معماری مساجد دوره خوارزمشاهیان است که گذشته پربار فرهنگ و هنر ایران زمین به ویژه هنر تزیین ابنیه در معماری این دیار جایگاهی رفیع دارد که هنر و معماری دوره خوارزمشاهیان نه تنها از این امر مستثنی نیست، بلکه علاوه بر زیبایی ظاهری از ازر شهای والاتری نیز برخوردار است و ذهن جستجوگر را قبل از نمود ظاهری، به معنایی درونی رهنمون م یسازد. از آ نجاکه اصول زیباشناسی و ویژگ یهای خاص سنت ایرانی ب هطور ظریف و آگاهانه در معماری این نقوش موردتوجه قرارگرفته، لازم است بامطالعه و شناخت دقیق این اصول و رو شها به عمق باطن هنر اسلامی پی برد. نیاز به رو ششناسی در عرصه هنر اسلامی، امری اجتنا بناپذیر است که داوری ماهیت هنر اسلامی و پرسش نظری در مورد آن را ممکن م یسازد. برای بررسی هنر اسلامی در تمدن و فرهنگ اسلامی یکی ازاین رو شها، رویکرد سنت گرایی است. سنت گرایان سنت را امری واحد، همه مکانی، هم هزمانی و زوال ناپذیر م یدانند و از روش عرفانی برای تبیین و تفسیر هنر اسلامی استفاده می کنند. در این پژوهش آن چه مورد ارزیابی و تحلیل قرارگرفته معماری مساجد دوره خوارزمشاهیان است که با تکیه بر رهیافت سنت گرایی به تفسیر مواد فرهنگی موردمطالعه پرداخته است. بنابراین اصل تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر دیدگاه سنت گرایی است که به نحو حضور معنویت در معماری اسلامی و تحلیل نقوش و سایر عناصر وابسته به آن در معماری مساجد خوارزمشاهیان پرداخته شده که علاوه بر درک بیان مشترک هنر این نقوش با الهام از آ نها، نشا ندهنده نفوذ تفکر سن تگرایی در ت کتک عناصر مانند معماری، کتیبه و سایر تزیینات آن بوده است. در جمع بندی نهایی، به مترادف بودن معنا و معنویت در حکمت ایرانی و از آن جا هنر و معماری اسلامی اشار هشد هاست.با تکیه بر رهیافت سنت گرایی به تفسیر مواد فرهنگی موردمطالعه پرداخته است. بنابراین اصل تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر دیدگاه سنت گرایی است که به نحو حضور معنویت در معماری اسلامی و تحلیل نقوش و سایر عناصر وابسته به آن در معماری مساجد خوارزمشاهیان پرداخته شده که علاوه بر درک بیان مشترک هنر این نقوش با الهام از آ نها، نشا ندهنده نفوذ تفکر سن تگرایی در ت کتک عناصر مانند معماری، کتیبه و سایر تزیینات آن بوده است. در جمع بندی نهایی، به مترادف بودن معنا و معنویت در حکمت ایرانی و از آن جا هنر و معماری اسلامی اشار ه شد ه است.
تحلیل چگونگی طراحی در هنرهای تزیینی وابسته به معماری و کتاب آرایی در عصر شاهرخ تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به گواهی تاریخ و اسناد، عصر تیموری از دوره های فعال هنرپروری ایران به شمار م یرود. همت ب یسابقه شاهزاد ههای تیموری در حمایت از هنرمندان و تأسیس کتابخانه ها مثا لزدنی است. در پی این حمایت آثاری زیبا، شکل گرفت که نمونه آن را م یتوان در تزیینات مسجد گوهرشاد، مسجد جامع ازغد، مدرسه غیاثیه و یا بنای ابوبکر تایبادی به عیان دید. طراحی های انجام شده در کتابخانه حکومتی هرات احتمالاً برای همه هنرها انجام می شد. در ادامه طراحی سنتی، هندسه ایلخانی به نقوش ظریفی مبدل شد که مدیون انتقال سنن هنری تبریز، بغداد و شیراز و بالندگی و شکوفایی آن در هرات بود. استفاده از نقوش گیاهی و طراحی آن، به شکلی پرورده، هم زمان با اسلیمی، نشان از پیشرفت هنر طراحی در دوران شاهرخ تیموری دارد. هدف نوشتار حاضر تحلیل زاویه ای از هنر طراحی در مکتب نخست هرات است و فرضیه پژوهش بر این امر استوار بود هاست که علی رغم باور کارشناسان با استناد به تزیینات معماری؛ شامل آثار منبت چوبی و کاشی کاری در بناهای مذکور در تطبیق با مصاحف و آثار کتابت، طراحی سنتی در نیمه اول قرن نهم هجری نشان از کاربرد اسلیمی و ختایی در کنار یکدیگر در آرایه های تزیینی دارد. روش تحقیق تطبیقی- تحلیلی می باشد و جم عآوری اطلاعات بر مبنای داده های میدانی و کتابخانه ای استوار است. ه مچنین تصاویر هنرهای تزیینی معماری توسط نگارنده گردآوری شده است.