مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
قواعد تفسیری
حوزههای تخصصی:
یکی از قواعد تفسیری رایج در تفسیر آیات تاریخی که سبب نزول مشخصی دارند و ناظر به زمان و مکان خاصی هستند، قاعده «العبره بعموم اللفظ لا بخصوص السبب» است. مجرای این قاعده، آیاتی است که لفظ عام و سبب خاص داشته باشند. مدلول قاعده نیز نوعی تعمیم در تفسیر آیه مبنی بر لزوم خروج از مورد نزول است. شاخصه های این قاعده عبارتند از: تمایز مفاد قاعده از مفاد اصاله الاطلاق، نسبی بودن خاص و عام و تعمیم در سطح تفسیر توسعه ای. این قاعده نسبت به «لفظ عام و سبب عام» و «لفظ خاص و سبب خاص» که تعمیم در مورد آنها بی معنا است، جریان ندارد. از آنجایی که تعمیم به معنای تعمیم حکم است و در نقل تاریخ در آیات تاریخی، حکمی وجود ندارد، این قاعده در این دسته از آیات نیز، جاری نمی گردد. زمینه هایی که موجب شده است تا این قاعده به تفسیر قرآن اختصاص یابد، عبارتند از: عدم تطابق غالبی لفظ و سبب در قرآن و جدایی حداکثری متن از فضای متن در قرآن.
اصطلاح شناسی مبانی تفسیر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح شناسی به عنوان یک شاخه زیرساختی علمی در میان همه علوم مطرح است و متصدی شناسایی و تعریف اصطلاحات علوم به صورت روشمند و قاعده مند می باشد. دانش تفسیر نیز بسان دیگر علوم، اصطلاحات و واژگان اختصاصی دارد که تعریف آنها، ضروری ترین اقدام پیش از به کارگیری آنها می باشد. در این میان، اصطلاح «مبانی تفسیر» چندگاهی است که در میان علوم اسلامی و به ویژه دانش تفسیر مطرح است و مفسران و قرآن پژوهان از مناظر مختلف، تعاریف گوناگونی از آن ارائه داده اند. این نوشتار بر آن است تا با بررسی تعاریف پیشین این اصطلاح، تعریف جامع و مانعی از آن ارائه دهد.
الگوهای تفسیری قرآن به قرآن علامه طباطبایی؛ مطالعه موردی سوره حمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال بیست و چهارم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۹۰)
153 - 180
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین مباحث در حوزه قرآن پژوهی، روش شناسی تفسیر است. از عوامل نیل به این مهم، ارزیابی عملکرد مفسر برای شناخت ضابطه های وی در فرآیند تفسیر است. بدین منظور، شیوه قرآن به قرآن علامه طباطبایی در سوره حمد به عنوان مطالعه موردی بررسی می گردد. عملکرد ایشان در این سوره را می توان به شقوق مختلف تقسیم کرده و الگو های مختلفی از آن استخراج نمود. این الگوها دارای فراز و فرود و نیز همسانی ها و افت ناهمسانی ها راقاتی همراه با ضعف و قوت هایی هستند. برخی نواقص کمتری داشته به عنوان بهترین مدل مطرح می شوند، ولی برخی کمترین نمره را کسب می کنند. می توان با درنظر گرفتن همسانی ها، یک مدل تقریباً یکدستی ارائه داد. در مواردی به کارگیری آیات قرآن به اوج خود رسیده و در مواضعی کمترین استفاده را داشته است. در مواردی نیز به طور کل از این رویکرد فاصله گرفته است. از بررسی موارد تفسیر شده، ملاک انتخاب آیات برای تفسیر و میزان بهره گیری از آنها، نسبت مکانی آیات مورد استفاده در تفسیر و کمیت آیات مورد استفاده، نکات مهمی به دست می آید. به نظر می رسد اگرچه با این شیوه در تفسیر برخی آیات موفق بوده، اما در مواردی، چندان خود را نشان نمی دهد. عنایت به آیات دیگر در پرداخت به برخی مفردات، مسائل اعتقادی، ترجیح قرائتی بر قرائت دیگر و ...، از جمله نمودهای این تفسیر در سوره حمد است.
روش شناسی تفسیری روایات ابن مسعود در تفسیر ابن کثیر
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
36 - 70
حوزههای تخصصی:
بررسی مبانی و قواعد تفسیری و روش شناسی تفاسیر مفسران از رویکردهایی است که مورد توجه قرآن پژوهان قرارگرفته است. بااین وجود روش شناسی نخستین مفسران قرآن کریم، کمتر مورد عنایت قرآن پژوهان بوده است. ازآنجاکه روایاتِ نخستین مفسران قرآن کریم پایه ساز تفاسیر روایی قرآن کریم است، دقت در روش شناسی روایات آنها امری بایسته است. تفسیر ابن کثیر دمشقی از تفاسیر سترگ اهل سنت حاوی روایات بسیاری از صحابه پیامبراکرم| است. با استقصایی تقریبی از نام ابن مسعود در این تفسیر تکرار نام او در این تفسیر قریب به 1600 مرتبه است که تقریباً نیمی از این تکرار به روایات تفسیری وی اختصاص دارد. واکاوی روایات تفسیری این صحابه جلیل القدر پیامبراکرم| به عنوان بنیان گذار مدرسه تفسیری کوفه در تفسیر ابن کثیر می تواند روش و رویکرد تفسیری ابن مسعود را نشان دهد. برشمردن و تحلیل روایات ابن مسعود به روش توصیفی - تحلیلی چنین بیان می نماید که روش این مفسر، جامعی از روش های تفسیری است که انحا متعددی از روش ها را دربردارد. او به سان یک مفسر لغوی با رویکرد ادبی، فقیهی سرشناس با رویکرد فقهی، مورخی آشنا به تاریخ و حوادث آن، عالمی آشنا به علوم قرآنی به عنوان نوع متأخر روش علمی تفسیر قرآن کریم، مفسری عقل گرا با رویکردی عقلی و درنهایت همچون مفسری از مدرسه اهل بیت ع، آشنا به روح کلی آیات قرآن کریم به تفسیر آیات قرآن در سایه آیات دیگر و روایات تفسیری رسیده از پیامبراکرم| پرداخته است.
نقد عقیده اخباریان با قواعد برآمده از روایات تفسیر عصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹۵)
88 - 113
حوزههای تخصصی:
برخی عالمان شیعی - که به اخباریان معروف اند - عقاید مختلفی درباره آیات و روایات دارند. یکی از باورهای شان این است که منکر حجیت همه آیات اند و استدلال به قرآن را مشروط به در دست داشتن تأییدی از سوی اهل بیت: می دانند و تفسیر قرآن را مخصوص اهل بیت: می دانند. در رد باور آن ها، استدلال ها و کتب زیادی نوشته شده است، اما برآیند این مقاله، یکی از بهترین نقدهای این عقیده اخباریان محسوب می شود.در این مقاله با تکیه بر روایات تفسیر عصری و اثبات عصری بودن آن ها، به استخراج قواعد برآمده از آن ها پرداخته شده است. این قواعد عبارت اند از: لزوم پیوند تفسیر با قواعد زبان شناختی عربی، لزوم پیوند تفسیر با دیگر آیات قرآن، لزوم اعمال قواعد علوم قرآنی در تفسیر - که ارجاع متشابهات به محکمات، و لزوم توجه به زمان نزول آیات از جمله مکی و مدنی بودن آن ها از مصادیق این قاعده است -، لزوم استفاده از قرینه روایات اهل بیت:، عدم جواز تأویل به مصداق یا ذکر بطون برای آیات و لزوم استفاده از عقل و قوانین عقلی در تفسیر.از رهگذر این قواعد نتیجه می گیریم که اهل بیت: به وسیله اشاره به این قواعد تفسیری، راه را برای تفسیر قاعده مند دیگران نیز بازکرده اند.
هویت شناسی قاعده «قال، و لم یقل، کما قال» و کارکرد آن در تفسیر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۴)
21 - 40
حوزههای تخصصی:
«قواعد تفسیری»، دستورالعمل های کلانی هستند که برای دستیابی به فهمی موجّه از متن شکل گرفته اند. یکی از مهم ترین دستورالعمل ها در عملیات تفسیر، چگونگی کشف دو لایه «ژرف ساخت و روساخت»، و فرآیندی است که در روابط «هم نشینی و جانشینی» در زنجیره کلمات اعمال شده است. تبیین این مطلب در زبان شناسی ساختارگرا و دستور زبان گشتاری صورت پذیرفته است. حال آیا این نحوه تحلیل در آیات قرآن نیز قابل تطبیق است؟ آیا مستندی درون دینی دارد؟ آیا می توان آن را به صورت یک «قاعده تفسیری» نشان داد؟ و چگونه می توان از آن استفاده کرد؟در این مقاله تلاش شده تبیین گردد که روش تحلیل زبان شناسانه، اختصاص به متن خاص ندارد و در متن قرآن نیز جاری است، و هم چنین مستنداتی از عملکرد ائمه (ع) در استفاده از این روش ارائه شده و به صورت یک قاعده قرآنی با عنوان «قاعده قال و لم یقل» صورت بندی گردیده و نحوه استفاده قدم به قدم از آن در یک نمونه از آیات تطبیق شده است.