مطالعات مدیریت انتظامی (پژوهش های مدیریت انتظامی)
مطالعات مدیریت انتظامی سال شانزدهم زمستان 1400شماره 4 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امنیت یکی از مهم ترین و اساسی ترین عوامل مؤثر بر توسعه صنعت گردشگری است؛ به طوری که تا امنیت برقرار نباشد، سفری شکل نخواهد گرفت و سخن گفتن از گردشگری بیهوده خواهد بود؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر، شناخت چالش های درون سازمانی نیروی انتظامی در تأمین امنیت گردشگران در تفرجگاه های شهرستان خرم آباد است. روش : پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، در زمره پژوهش های آمیخته (کیفی- کمی) است که در بخش کیفی برای شناسایی چالش ها با تعداد 12 نفر از خبرگان، متخصصان و صاحب نظران حوزه امنیت و گردشگری تا حصول اشباع نظری مصاحبه شد و چالش ها با استفاده از روش تحلیل مضمون، شناسایی شدند. در بخش کمی پژوهش، برای دسته بندی و شناسایی مهم ترین چالش ها، روش دلفی در چهار مرحله با کمک 15 نفر از صاحب نظران انجام شد و درنهایت داده های حاصل از این بخش که درواقع خروجی نهایی بخش کیفی بود، برای اعتباربخشی، به صورت پرسشنامه تهیه و در بین 73 نفر از کارشناسان توزیع شد. همچنین برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری ضریب هماهنگی توافقی کندال، کولموگروف – اسمیرنوف و تی تک نمونه ای استفاده شد. یافته ها : از مجموع 50 چالش شناسایی شده در مرحله مصاحبه، پس از چهار مرحله اجرای پرسشنامه در گروه دلفی، با ضریب هماهنگی توافقی کندال 801/0، 16 چالش مهم، مورد توافق و اجماع صاحب نظران قرار گرفت. در مرحله اعتباربخشی نیز نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که چالش های شناسایی شده، ازجمله چالش های کارشناسان پلیس و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری درصحنه عمل هستند. نتیجه گیری: ازآنجایی که این چالش ها؛ مهم ترین چالش های مورد توافق گروه خبرگان و کارشناسان عرصه نظم و امنیت و گردشگری هستند، پیشنهاد می شود؛ برای بهره برداری بهینه از ظرفیت های گردشگری منطقه، مسئولان نسبت به رفع این چالش ها توجه جدی داشته باشند.
الگوی تحول کلانتری ها و پاسگاه های فرماندهی انتظامی استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : با توجه به پیچیدگی های روزافزون جرایم، ضروری است کلانتری ها و پاسگاه ها متناسب با این پیچیدگی ها اقدامات تحولی لازم را داشته باشند. از این رو هدف از مطالعه حاضر طراحی الگوی تحول کلانتری ها و پاسگاه های فرماندهی انتظامی استان خراسان جنوبی است. روش : این پژوهش از نظر هدف، کاربردى و از نظر ماهیت داده ها آمیخته (کیفى- کمى) است. در بخش کیفى، از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 30 نفر از خبرگان تخصصى در حوزه تحول به صورت هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری استفاده شد. در بخش کمى نیز جامعه آمارى شامل فرماندهان، مدیران میانی و کارکنان صاحب نظر در فرماندهی انتظامی استان خراسان جنوبی به تعداد حدود 492 بودند که تعداد 120 نفر از آنها به روش نمونه گیرى طبقه اى انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع شد. برای تحلیل داده های بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی و دربخش کمی نیز از آزمون های تحلیل عاملى تأییدى و معادلات ساختارى در نرم افزار های Spss و لیزرل استفاده شد. یافته ها : تحلیل یافته های بخش کیفی نشان داد الگوی شناسایی شده شامل دو بعد درون و برون سازمانی و 8 مؤلفه تطبیق با محیط؛ پیوندهای سازمانی؛ تعاملات اجتماعی؛ فنآوری اطلاعات؛ فرایندهای سازمانی؛ نیروی انسانی؛ فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانی است. یافته های بخش کمی نیز بیانگر این است که ضریب تأثیر نیروی انسانی و ساختار سازمانى با بیشترین میزان، به عنوان مؤثرترین مؤلفه های اثرگذار بر تحول کوپ هستند. نتیجه گیری: باتوجه به اولویت بندی صورت گرفته در مورد مؤلفه های شناسایی شده باید به طور جد در زمینه های نیروی انسانی، ساختار سازمانی، فناوری اطلاعات و فرایندهای سازمانی اقدامات مؤثر و مستمری صورت پذیرد. همچنین برون سپاری امور و ارائه خدمات الکترونیک در کلانتری ها و پاسگاه ها درحوزه پیشگیری از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و شروری است به صورت علمی و عملی ملاک عمل فرماندهان و مدیران قرار گیرد.
الگوی ارزشیابی اجرای رزمایش مشترک انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : ارزشیابی بخش نهایی تقریباً همه سیستم های توسعه آموزشی است. زیرا تکنیک ها و روش های تعیین اثربخشی و راه های بهبود مداخلات آموزشی را فراهم می آورد. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی ارزشیابی اجرای رزمایش مشترک انتظامی است که متناسب با ویژگی ها و فرهنگ بومی نظام تربیت و آموزش دانشگاه علوم انتظامی باشد. روش: پژوهش حاضر از نظر ماهیت آمیخته (کیفی- کمی) است که جامعه مشارکت کنندگان آن کلیه خبرگاناساتید، فرماندهان، مدیران ودست اندرکاران طراحی و اجرای رزمایش های دانشگاه علوم انتظامی و کارشناسان معاونت عملیات ناجا و فاتب بودند. در بخش کیفی 6 نفر به صورت هدفمند در قالب گروه کانونی و در بخش کمی 75 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای شناسایی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های مدل با گروه کانونی مصاحبه شد و برای تأیید الگوی استخراج شده ، از روش تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار PLS استفاده شد. یافته ها: بر اساس مصاحبه با خبرگان و بررسی متون و تحلیل داده ها، نتایج نشان داد که مدل نهایی رزمایش دارای 3بعد: قبل، حین و بعد از اجرای رزمایش و 6 مولفه: طراحی، هماهنگی، اجرا، تحقق اهداف و جمع بندی و 20 شاخص است. نتیجه گیری : یافته های این پژوهش نشان می دهد این الگو کاربردی بوده و قابلیت سنجش، پایش تمام عناصر مؤثر در مراحل قبل، حین و بعد از اجرای رزمایش مشترک انتظامی را دارد.
آسیب شناسی برنامه آموزشی رسته انتظامی فراگیران آموزشگاه علمی و تخصصی شهید بهشتی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : برای تضمین دستیابی به اهداف سازمانی، برنامه های آموزشی نیاز به ارزیابی و آسیب شناسی دارند. پژوهش حاضر باهدف آسیب شناسی برنامه آموزشی رسته انتظامی فراگیران آموزشگاه علمی و تخصصی شهید بهشتی اصفهان انجام شده است. روش : این پژوهش ازلحاظ رویکرد تحقیق کیفی و ازنظر هدف کاربردی است. جامعه پژوهش شامل رؤسا و درجه داران کلانتری های شهر اصفهان، استادان و مربیان مرکز آموزش درجه داری شهید بهشتی اصفهان است. جامعه مشارکت کننده شامل 15نفر درجه دار و 13 نفر از خبرگان بودندکه به صورت هدفمند تا دست یابی به اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل مضمون بهره گرفته شد. برای اعتبار یابی داده های کیفی از روش بازبینی مشارکت کنندگان استفاده شد. یافته ها : تحلیل مضمونی مصاحبه ها نشان داد بیش از 45 نوع آسیب در سه بعد رفتاری، ساختاری و زمینه ای در برنامه آموزشی آموزشگاه شهید بهشتی وجود دارد. مهم ترین آسیب های رفتاری در ابعاد مهارت ارتباط کلامی، مهارت های سازمانی، مهارت های بینشی و خود صیانتی و مهم ترین آسیب های ساختاری در ابعاد تناسب ساختار دوره با اهداف سازمان، تشکیل شورای آموزش، تغییر نظام کنترل و ارزیابی آموزش، وحدت در برنامه تفصیلی آموزش و همچنین آسیب های زمینه ای در ابعاد قوانین و مقررات آموزشی، تغییر محل و نحوه برگزاری آموزش و تدریس دروس تخصصی شناخته شد. نتیجه گیری : بر اساس مدل سه شاخگی می توان آسیب های برنامه آموزشی رسته انتظامی درجه داری آموزشگاه علمی تخصصی شهید بهشتی را به ترتیب،آسیب های زمینه ای، آسیب های رفتاری و آسیب های ساختاری دانست.
الگوی راهبردی تعامل پلیس با جامعه: اقتدار همراه با مهرورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اعمال اقتدار همراه با مهرورزی در تعامل با جامعه موضوعی است که پیوسته توسّط مقام معظّم رهبری و مراجع دینی به فعالان حوزه انتظامی توصیه شده است. با این حال به دلیل عدم وضوح مفهوم مهرورزی راهبردهای مشخّصی نیز برای نهادینه کردن آن وجود نداشته است. هدف اصلی این پژوهش تبیین شیوه های اعمال مهرورزی به گونه ای است که ضمن حفظ اقتدار پلیس بتوان از ثمرات این اصل در تقویت رابطه پلیس و جامعه نیز بهره برد. روش: در پژوهش کیفی حاضر داده با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 20 نفر از معاونان و فرماندهان نیروی انتظامی استان قم و روسای کلانتری های شهرستان قم جمع آوری و از طریق روش تحلیل محتوا کدگذاری و دسته بندی شدند و در پایان نیز با استفاده از شیوه تحلیل راهبردی، راهبردهای نهایی شناسایی و ارائه شد. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده؛ مهرورزی در تعامل با گروه های مختلف اجتماعی شیوه های متفاوتی را می طلبد و متناسب با گروه های درتعامل با پلیس، می تواند مواردی همچون عدم استفاده از خشونت رفتاری و کلامی، تخفیف هوشمندانه متناسب با مورد، ارائه مشاوره ناصحانه و اصل عدم منفعت محوری را شامل شود. نتیجه گیری: هوشمندی در انتخاب شیوه مناسب اعمال قانون در تعامل با گروه های مختلف اجتماعی می تواند در بالابردن سرمایه اجتماعی پلیس و مشارکت عمومی در پیشگیری از وقوع جرم مؤثر باشد.
مرور نظام مند مطالعات مدیریت جهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اگرچه برای بسیاری از اندیشمندان مدیریت و مدیران دولتی، مفهوم مدیریت جهادی دارای ابهام بوده است، فراوانی بیش از 100 مطالعه در حوزه مدیریت جهادی در مدت کمتر از یک دهه، نشان از تمرکز و عزم پژوهشگران برای نظریه پردازی در خصوص این مفهوم را دارد. بااین حال، تاکنون صورت بندی جامعی از مطالعات این حوزه ارائه نشده است تا از رهگذر آن مؤلفه های کلیدی مدیریت جهادی احصا و تبیین شود. پژوهش حاضر با هدف مرور نظام مند مطالعات مدیریت جهادی انجام شد. روش: به منظور ارائه صورت بندی جامعی از مطالعات این حوزه، پژوهشگران از روش شناسی مطالعه ثانویه استفاده کردند که یکی از آن ها مرور نظام مند است. از میان 78 پژوهش بدون تکرار در بین پایگاه های داده ای معتبر ایران، تعداد 32 مورد به عنوان تحقیقات نهایی برای این پژوهش انتخاب شد که با موضوع پژوهش مرتبط هستند. ابزار گردآوری داده ها، مطالعات حوزه مدیریت جهادی و روش تجزیه وتحلیل داده ها نیز تحلیل محتوای کمّی بوده است. یافته ها: پنج مقوله اصلی پرتکرار در مقوله های مدیریت جهادی عبارت است از: تلاش مجاهدانه (18)، اعتقاد به غیب (15) مبارزه با دشمن (14)، توانمندسازی (14) و همکاری و همدلی (14). چهار مقوله پرتکرار در مقوله های مدیر جهادی عبارت است از: مشارکت جو (19)، شایسته سالار (17)، خودباور (16) و حضور در میدان عمل (16). نتیجه گیری: مطالعات مدیریت جهادی در فرایندی تکراری قرار گرفته اند و نتیجه جدیدی از آن ها حاصل نمی شود؛ بنابراین، نخست لازم بود تا تصویری از کل مطالعات این حوزه ارائه شود و سپس مسیر پژوهش های آینده این حوزه مشخص گردد.
هوشمندسازی مدیریت انتظامی بحران های طبیعی (زلزله) در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بحران های طبیعی علاوه بر مسائل اجتماعی، کالبدی و اقتصادی در شهرها بر بروز ناامنی، جرم و جنایت نیز تأثیرگذارند. تاکنون مدیریت بحران به طور عام و مدیریت انتظامی بحران به طور خاص متکی بر روش های سنتی بوده و کمتر از روش های هوشمند بهره برده است. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگو و راهبردهای هوشمندسازی مدیریت انتظامی بحران های طبیعی (زلزله) در شهر تهران انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی است. گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه انجام شد. جامعه پژوهش در بخش کیفی متخصصان حوزه مدیریت انتظامی بحران های طبیعی بودند که بر مبنای دیدگاه آنان 34 شاخص استخراج شد. برای صحت سنجی یافته ها از ضریب هماهنگی کندال استفاده وسپس به منظور استخراج نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها، پرسش نامه نیمه ساختاریافته ای تهیه و نتایج آن در قالب مدل QSPM مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: هوشمندی در مدیریت انتظامی بحران زلزله در سه بُعد نهادی- سازمانی، انسانی و تکنولوژیکی دسته بندی شد. این ابعاد در چهار زمینه یکپارچگی مدیریتی، اطلاعاتی، لجستیکی و عملیاتی قابل تحقق اند. نتیجه گیری: دلیل استفاده محدود از روش های هوشمند در مدیریت انتظامی بحران های طبیعی(زلزله) را می توان در نداشتن الگوی مناسب دانست. براساس یافته های این مطالعه می توان مؤلفه های اساسی الگوی هوشمند انتظامی را یکپارچگی مدیریتی، اطلاعاتی، لجستیکی و عملیاتی درنظر گرفت.