مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
تعاملات
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر، توجه به ابعاد پایداری بنگاه ها در قالب مسئولیت های اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی به دلیل ناپایداری مدل های تجاری افزایش یافته است. در این راستا، مطالعات نشان می دهند که نوآوری، کلید نیل به پایداری است و بهره مندی از رهیافت نظام نوآوری به عنوان ابزار ارزیابی نوآوری پایدارتوصیه شده است. هدف این نظام، خلق نوآوری هایی است که فشار وارد بر محیط زیست و منابع عمومی جهان را کاهش می دهند و به سیاست گذاران در تعیین فرآیندها و اجزایی از نظام کمک می کند که مداخله در آنها سبب ایجاد بیشترین تغییرات مثبت می شود. در صنعت لبنیات نیز در شرایط بروز چالش هایی نظیر محدودیت منابع، تغییرات اقلیمی و افزایش جمعیت، اهمیت نوآوری جهت رقابت پذیری و ارتقای اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی مطرح شده است؛ به طوری که موجب تولید محصولات پایدار، به روش اخلاقی، در دسترس، ایمن و مغذی می گردد. بنابراین، به دلیل این که نظام نوآوری محرک نوآوری پایدار می باشد و محیط نهادی نیز بر نوآوری تأثیرگذار است؛ تحقیق حاضر، ماتریس نهاد- پایداری نظام نوآوری صنعت لبنیات ایران را با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختارمند و عمیق با نمونه منتخب از جامعه خبرگان کلیدی و متخصصان موضوعی این صنعت (انتخاب به ترتیب ۲۶ و ۲۰ نفر به روش نمونه گیری گلوله برفی)، تکنیک تحلیل محتوا و نرم افزار Atlas. ti ترسیم کرده است. نتایج نشان می دهد که علیرغم اهمیت نوآوری پایدار زیست محیطی این صنعت طی سال های اخیر، پاسخگویان به ابعاد اقتصادی و رقابتی آن توجه بیشتری داشته اند. همچنین، پاسخ ها حاکی از وجود ناپایداری های غالباً اقتصادی و اجتماعی در نهادها و سازمان های دخیل در نظام نوآوری این صنعت می باشد. در پایان، توصیه هایی جهت بهبود سیاست های ارتقای نوآوری پایدار این نظام ارائه شده است.
بررسی تعاملات بین دهیاران و شوراهای اسلامی در مدیریت و توسعه نواحی روستایی (مورد مطالعه: بخش دهدز شهرستان ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های گذشته، دو نهاد دهیاری و شورای اسلامی، نهادهای محلی مشارکت کننده در مدیریت و توسعه روستایی بوده اند. نکته مهم در این زمینه، تعاملات این دو نهاد با یکدیگر در راستای توسعه نواحی روستایی است؛ زیرا دهیاری، نهادی اجرایی است که در راستای تصمیمات و مشارکت شورای اسلامی اقدام می کند؛ بنابراین، ارزیابی تعاملات دهیاران و شورای اسلامی در مدیریت و توسعه نواحی روستایی برای مشخص کردن مسائل و مشکلات در این زمینه و بهبود شرایط کنونی اهمیت دارد. پژوهش حاضر، بررسی کمّی و از نوع توصیفی - تحلیلی است. روش پژوهش نیز پیمایشی (میدانی) است. جامعه بررسی شده شامل افراد ساکن در روستاهای دارای دهیاری و شورای اسلامی در بخش دهدز شهرستان ایذه، بالغ بر 13021 نفر است. براساس رابطه کوکران، حجم نمونه بالغ بر 373 نفر محاسبه شد. نتایج نشان دادند به طور کلی تعاملات بین دهیاران و شوراهای اسلامی چندان مطلوب نیستند. بررسی آزمون تی تک نمونه ای و الگوی معادلات ساختاری، بیان می کند شاخص اجتماعی، از نظر تعاملات دهیاران و شوراهای اسلامی وضعیتی مناسب، اما از نظر شاخص های اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی وضعیت ضعیف تری داشته اند و تعاملات و روابط، نامطلوب بوده اند. نوع روابط دهیاران و شوراهای اسلامی بایستی زمینه ساز توسعه پایدار شود؛ درحالی که نتایج، چنین وضعیتی را نشان نمی دهند؛ بنابراین، دهیاران و شوراهای اسلامی باید همه شاخص های توسعه را به صورت یکپارچه دنبال کنند و با ایجاد تعاملات در همه شاخص ها، مدیریت و توسعه روستاها را محقق کنند.
مبانی فقهی حاکم بر تعاملات جمهوری اسلامی ایران با کفار
منبع:
پژوهشنامه میان رشته ای فقهی (پژوهشنامه فقهی سابق) سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۷)
59 - 90
حوزه های تخصصی:
تعامل جمهوری اسلامی ایران در حوزه های مختلف با سایر کشورها می تواند نقش به سزایی در پیشرفت ایران و تعالی اسلام داشته باشد، اما این تعاملات باید بر اساس مبانی و قواعد اسلامی واقع شود. شناخت احکام، اصول و شرایط تعامل با کشورهای غیر اسلامی از طریق مطالعه متون فقهی به ما کمک می کند تا بتوانیم الگویی مناسب در حوزه تعاملات بین الملل برای جمهوری اسلامی معرفی نماییم. از طرفی اصول و قواعد اسلامی ازجمله قاعده نفی سبیل هرگونه سلطه و برتری کشورهای غیر اسلامی بر کشورهای اسلامی را نفی می کند و عزت و سیادت اسلام را در همه تعاملات شرط می داند و از طرفی نیز می بینیم که در فضای فعلی حاکم بر تعاملات بین الملل، نیازها، زیاده خواهی ها و تمایلات قدرت های برتر شرایط خاصی ایجاد کرده است که دولت اسلامی ایران به عنوان یکی از اعضای دهکده جهانی به ناچار باید به آن ها پایبند باشد. این پایبندی به قوانین بین الملل در برخی از مواقع باعث می شود مجبور به انعقاد قراردادهایی شویم که با قاعده نفی سبیل سازگاری ندارد. در این پژوهش با رجوع به منابع فقهی و دینی در ضمن تبیین اصول و مبانی حاکم بر تعاملات جمهوری اسلامی ایران با سایر کشورها، سعی می کنیم با استناد به قاعده اضطرار و حفظ نظام این سنخ از تعاملات را توجیه کنیم.
تعاملات اقلیت یهود یزد با مسلمانان در دوره قاجار
حوزه های تخصصی:
تاریخ دوره قاجاری به دلایل خاص درونی و بیرونی آن در سطح داخلی و بین المللی، شاهد رخدادهای سیاسی، اجتماعی، مذهبی و فرهنگی متعددی شده که در هر دهه و مقطع خاص آن در این عصر، به وقوع پیوسته و بستر حیات زمینه های فوق الذکر و حتی حیات فیزیکی تاریخی- باستانی (وضعیت و سبک ساخت آثار و ابنیه)ی آن را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. در این میان، بررسی اوضاع تعاملی مردمان ایران زمین و منطقه مد نظر یعنی: یزد که صاحبان ادیان مختلف در آن سکونت داشته اند، در جای خود جالب توجه به نظر می رسد و این تعاملات و بعضاً تقابلات، با فراز و فرودهایی همراه بوده است. این مقاله در واقع تلاشی علمی- پژوهشی در راستای بررسی تاریخی و مقطعی و در عین حال مستند و تحلیل گونه و منتج به یافته ای علمی- تاریخی در میزان، نوع و نحوه روابط و تعاملات اکثریت اجتماع یزد- یعنی مسلمانان شیعه- با گروهی از اقلیت های دینی جامعه یزد در دوره قاجار یعنی یهودیان ایرانی ساکنمی باشد. فرض نگارنده بر این است؛ در زمینه های مختلف تجاری- اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی، دینی- مذهبی و... تعاملات، تقابلات و مکاتبات زیادی بین اقلیت یهود با ساکنان مسلمان شیعه مذهب یزد در دوره مذکور صورت گرفته است که بیشتر آنها نشان از روابط و هم زیستی مسالمت آمیز بین آنها دارد. روش کار مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی و جمع آوری مطالب کتابخانه ای بوده است.
سرمایه اجتماعی دانشگاهی: مقایسه دانشجویان ایرانی در حال تحصیل در ایران و هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی وضعیت مؤلفه های سیزده گانه سرمایه اجتماعی دانشگاهی و مقایسه آن در میان 190 نفر دانشجوی دکتری در حال تحصیل در سه دانشگاه تهران، تربیت مدرس و فردوسی مشهد (به عنوان نمونه ایرانی) و دانشجویان دکتری ایرانی در حال تحصیل در دانشگاه میسور هند (نمونه خارج از کشور) پرداخته است. این مطالعه با پرسشنامه محقق ساخته و به روش پیمایش در میان دانشجویان دانشگاه های ایرانی و دانشگاه میسور هند انجام شده است. نتایج نشان می دهد وضعیت سرمایه اجتماعی دانشگاهی در میان دانشجویان دکتری ایرانی در حد متوسط به پایین است. در میان چهار گروه از دانشجویان مورد مطالعه پیوند با اعضای خانواده بیش از تعاملات در فضای مجازی گسترش دارد. از میان چهار نوع اعتماد سنجیده شده در این پژوهش، اعتماد به استادان در میان دانشجویان از سایر اعتمادها بیشتر است. شبکه سازی در دوران دبیرستان و دانشگاه پایین ترین سطح وضعیت سرمایه اجتماعی برآورد شده است. مقایسه دانشجویان در حال تحصیل در ایران و هند نشان می دهد، میانگین استانداردشده شاخص های سیزده گانه در میان دانشجویان دکتری در حال تحصیل در دانشگاه میسور هند از دانشجویان در حال تحصیل در سه دانشگاه ایرانی تا حدی بیشتر است. ارتباط با خانواده و شبکه سازی در دوران دبیرستان در میان دانشجویان ایرانی خارج از کشور در مقایسه با دانشجویان ایرانی نیز بیشتر ارزیابی شده است.
تعاملات در دانشگاه فرهنگیان: زمینه ها، راهبردها و رهنمون ها
منبع:
پژوهش در تربیت معلم دوره سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۶)
133 - 113
حوزه های تخصصی:
تعاملات در دانشگاه فرهنگیان به عنوان دانشگاهی که عهده دار تأمین، تربیت و توانمندسازی معلمان و نیروی انسانی در وزارت آموش و پرورش است، بسیار اهمیت دارد. هدف این پژوهش، شناسایی زمینه ها و راهبردها و نیز رهنمون هایی برای تعاملات در دانشگاه فرهنگیان است که با رویکرد کیفی انجام شده است. با توجه به بهره گیری از منابع مکتوب و مدارک مرتبط با نظام تربیت معلم، اساسنامه دانشگاه فرهنگیان و اسناد تحول بنیادین آموزش و پرورش برای نیل به اهداف این مطالعه، روش این پژوهش، روش اسنادی است. داده های حاصل با استفاده از تکنیک تحلیل فکری بازتابنده و با بهره گیری از نرم افزار مکس کیود ا نسخه 12، مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های این پژوهش، ذی نفعان، زمینه ها، راهبردها و رهنمون های مرتبط در خصوص تعاملات دانشگاه فرهنگیان با هریک از عوامل و ذی نفعان را نشان داد. ذی نفعان شناسایی شده عبارتند از: 1. آموزش عالی و مراکز علمی و پژوهشی 2. آموزش و پرورش و دوایر آن در شهرستان ها 3. مدارس 4. افرادی چون اعضای هیات علمی، معلمان، دانشجومعلمان، دانش آموزان، والدین دانش آموزان 5. نهادهای فرهنگی، هنری و ورزشی 6. نهاد سیاست گذاری و دولت که در ارتباط با هریک از آنها، زمینه ها، راهبردها و رهنمون های لازم نیز به دست آمد. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که مدیریت تعاملات باید به عنوان یکی از هسته های اصلی در نظام مدیریتی دانشگاه فرهنگیان باشد.
معمارى در دنیاى چند جهانى تحلیل رابطه میان معمارى و بستر فرهنگى بر اساس دیدگاه تعاملى(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۸۷ شماره ۱
129 - 144
حوزه های تخصصی:
چندجهانی شدن، به شرایطی اطلاق می شود که در آن شیوه های مختلف مواجهه با موضوع جهانی شدن، در قالب نگرش منطقه گرایی و رویکرد جهانی- بومی شدن به رسمیت شناخته می شود. در چنین موقعیتی، موضوع شیوه تعامل معماری و فرهنگ، به عنوان یکی از جنبه های رابطه انسان و محیط مصنوع و با هدف ارتقاء کیفیت آن، چالشی قلمداد می گردد که بر حوزه اندیشه و به تبع آن عمل معماری سایه افکنده است. برای مواجهه کارساز با چالش مذکور، بازتعریف دو واژه فرهنگ و معماری و تبیین ساختار تعاملی آن ها در عرصه تفکرات جهانی ضروری است. پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از روش تحلیل محتوای معنایی و روش تحلیل منطقی، برخی از بسترهای مؤثر برتعاملات میان فرهنگی را با نگاهی ژرفانگر، تحلیل نماید. فرض بر این است که اگر گفتمان معمارانه، در عرصه تعاملات جهانی بر اساس فرهنگ های منطقه ای و بر اساس تبیین چهار واژه «فرهنگ»، «فناوری»، «هویت» و «مکان» گسترش یابد، روابط میان فرهنگی در سایر حوزه های علمی و هنری، با بالندگی بیشتر و مبتنی بر اهداف دست یافتنی تر، گسترش خواهند یافت.
فرصت ها و تهدیدهای ناشی از مجازی شدن تعاملات استاد و دانشجو در شرایط پاندمی کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوع پاندمی کووید 19 به تغییر الگوی تعاملات استاد-دانشجو از حالات رویارویی به حالت مجازی منجر شده است. تغییر مذکور، فرصت ها و تهدیدهایی برای تعاملات ایجاد کرده که در تحقیق حاضر به این فرصت ها و تهدیدها پرداخته شد. روش به کاررفته در این تحقیق، کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. ابزار تحقیق، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و مشاهده بود. جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی شهر تهران، در برخی از رشته های علوم انسانی مرتبط با موضوع بود که از این میان، بیست نفر به روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از راهبرد نمونه گیری گلوله برفی یا زنجیره ای انتخاب شدند. تجزیه و تجلیل یافته ها نشان داد تعاملات در فضای سایبر، به مثابه شمشیر دولبه ای است که هم فرصت آفرین و هم تهدیدزا است. فضای مذکور با ایجاد فرصت ها و امکانات تازه ای در زمینه مناسبات استاد-دانشجو فرصت آفرینی کرده است، از جمله افزایش حجم، سرعت و تنوع انتقال داده ها و ویژگی هایی مانند انعطاف پذیری مکانی و زمانی، سهولت تعامل، همکاری و مشارکت علمی، کاهش هزینه های برقراری تعاملات، حذف سلسله مراتب علمی و افزایش برابری، وسعت گستره مخاطبان، افزایش امکان شبکه سازی، افزایش فرصت های تعاملی جدید، و دریافت های علمی درون مرزی و برون مرزی. از طرفی، با چالش ها و تهدیدهایی از جمله مشکل دسترسی به منابع علمی الکترونیکی، نداشتن آمادگی مهارتی و ذهنی افراد در مواجهه با فضای سایبر، بازتولید شکاف دیجیتال و بی عدالتی آموزشی، کاهش اعتماد متقابل، امنیت و آزادی بیان، محدودیت شناخت دانشجویان خاص و مستعد، کاهش بازخوردگیری، پویایی و بلاغت تعامل، کاهش تعاملات غیررسمی و عاطفی، کاهش شور جمعی و انگیزه مشارکت، کاهش کنترل و نظارت، تأمل و تمرکز در کلاس درس، کاهش کیفیت، عمق، استمرار و انگیزه تعاملات و همکاری علمی و کاهش جامعه پذیری در زمینه مناسبات مذکور همراه بوده است. درنتیجه تعاملات مجازی باید به گونه ای مدیریت شوند تا ضمن استفاده از فرصت هایی که فضای مجازی ایجاد کرده است، چالش های استفاده از آن به حداقل برسد. پیشنهاد محقق، استفاده از الگوی ترکیبی از تعاملات مجازی و حضوری، به منظور مدیریت تعاملات استاد-دانشجو در دوره شیوع کووید 19 بود.
تجربه زیسته تعاملی جوان تک فرزند: روایت پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نیم قرن اخیر تغییرات بنیادی در شکل و ویژگی های خانواده، انتقال خانواده گسترده به هسته ای و به تبع آن کاهش سطح زادوولد و افزایش تمایل به تک فرزندی اوری در ایران امری محسوس است. پژوهش حاضر با هدف کاوش و بررسی ابعاد فردی و بین فردی زندگی یک تک فرزند با توجه به روایت های او از زندگی اش انجام شد. روش انجام این پژوهش، کیفی از نوع روایت پژوهی است. ابزار گرداوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. تحلیل روایت بر اساس روش کدگذاری استراوس و کوربین بود. نتایج نشان داد: دوسوگرایی در تعاملات خانوادگی (ارتباط محافظتی و وابستگی-تنهایی)، شاکله شخصیتی نامنسجم (ویژگی های اخلاقی و رفتاری مثبت و منفی) و تعاملات اجتماعی محدود (محدودیت ارتباطی با اقوام و بستگان؛ ضعف ارتباط با دوستان و همسالان). به طورکلی می توان گفت که نیمرخ روانی تک فرزندان و گستردگی یا محدودیت تعاملات اجتماعی آن ها، پدیده ای چندوجهی و متأثر از عوامل متعدد است. درمجموع بستر و بافت روابط خانوادگی است که شرایط تکوین ویژگی های گاه متناقض تک فرزندان را توجیه می کند.
راهبردهای طراحی در پیش دبستانی های پسرانه شهر اصفهان با هدف ایجاد تعلق به مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین فضاهای عمومی که کودکان با آن سروکار دارند، فضاهای آموزشی و از ابتدایی ترین این فضاها، پیش دبستانی است. تعلق کودکان به پیش دبستانی ها، بر آینده کودکان در جهت ارتقای آموزش و پرورش آنان تأثیرگذار است. در ایران و در زمینه ایجاد و ارتقای تعلق به فضاهای آموزشی مختص به کودکان، تحقیقات زیادی انجام شده، ولی تحقیقاتی که کودکان به عنوان منبع اصلی داده های کیفی در آنها مشارکت داشته باشند، محدود هستند. هدف این تحقیق، دست یابی به عوامل و سپس راهبردهای طراحی جهت تعلق کودکان پسر به فضاهای پیش دبستانی شهر اصفهان است که با کمک روش تحقیق ترکیبی و چهار مرحله ای به دست آمد. سه مؤلفه اصلی تعلق به مکان؛ ویژگی های محیطی، فردی و تعاملات فردی و اجتماعی هستند که از مرحله اول و با کمک منابع کتابخانه ای و تحلیل محتوای آنها حاصل شدند. سپس در مراحل بعدی با تأکید بر این سه مؤلفه اصلی، بخشی از راهبردهای طراحی با کمک ترسیم تصاویر ذهنی و مصاحبه های باز با کودکان و بخشی دیگر از این راهبردها با پرسش و پاسخ از خبرگان معماری و مربیان و روان شناسان کودک به دست آمد. توجه به فضای باز و طبیعی، حضور طبیعت، آب و نور طبیعی در فضای داخلی، حیات وحش، فضایی برای فعالیت بدنی، استفاده از تکنولوژی جهت ایجاد سرگرمی، فضاهایی جهت بروز احساسات و همانندسازی کودکان با محیط های مطلوب، فضاهایی برای حفظ هویت و رشد کودک و خیال پردازی، تعاملات، مشارکت و اکتشاف کودک، از سه مرحله اول تحقیق حاصل شدند. احاطه فضای بازی کودکان با سبزینگی ضمن نظارت، ارتباط بصری به فضای سبز در فضاهای اصلی مدرسه، نفوذ سبزینگی خارج کلاس به داخل، مشارکت کودکان در کاشت و نگهداری فضای سبز و نگهداری از جانداران و آبزیان و وجود بازشوهای وسیع برای دید به محوطه، از راهبردهای طراحی با اولویت های بالاتر در فضاهای داخلی و خارجی مدرسه از دید معماران، مربیان و روان شناسان کودک در انتهای مرحله چهارم هستند.
برساخت گفتگو میان زوجین یزدی: به سوی یک نظریه زمینه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۴
۱۴۵-۱۰۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت برقراری روابط سازنده در میان خانواده ها؛ پژوهش حاضر به مطالعه و تبیین فهم و تجربه گفتگو در میان زوجین در خانواده های شهر یزد پرداخته است. روش: در این پژوهش از رویکرد کیفی و روش نظریه زمین ه ای و همچنین نمونه گیری نظری و هدفمند استفاده شد و 31 نفر از زوجین خانواده های متعارف شهر یزد انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه عمیق صورت پذیرفت. یافته ها: اطلاعات گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی در قالب 168 مقوله فرعی و 17 مقوله اصلی دسته بندی شد و در قالب یک مقوله هسته ای با عنوان «پروبلماتیک گفتگو- تک گویی در خانواده ها» ارائه گردید. در این میان محدودیت های ساختاری، عاملیت محور و ارتباطات تحریف شده باعث می شود گفتگو به تجربه ای غامض در میان خانواده ها تبدیل شود. نیاز انسان به گفتگو، موضوعات گفتگوناپذیر و عدم شناخت گفتگو به مثابه اوقات فراغت و همچنین ناهمسانی های گفتگویی در میان خانواده ها این وضعیت مسئله مند را تقویت می نمود. همین موضوع به استراتژی های مثبت و منفی در راستای کنش های گفتگو محور و زوال عاملیت منجر شد و آسیب های روانی و ارتباطی و ارتقا روابط خانوادگی و سلامت جامعه را به دنبال داشت که در قالب مدل پارادایمی ارائه گردید. بحث: نتایج این پژوهش نشان داد گفتگو در میان خانواده ها در قالب دوگانه گفتگو- تک گویی تجربه ای غامض و مسئله مند می باشد و با توجه به اهمیت آن در بهبود وضعیت خانواده و جامعه و نیازمندی اعضای خانواده به گفتگو، گفتمان سازی و آگاهی بخشی در این زمینه بسیار ضروری می باشد.
فعالیت های ارتباطی معنادار و اثربخشی آنها بر تقویت اعتماد به نفس دانش آموزان در تعاملات شفاهی
حوزه های تخصصی:
آموزش و پرورش علاوه بر آموزش علوم و فنون و مواد درسی به دانش آموزان، وظیفه سنگین پرورش همه جانبه ی مهارت های زندگی از جمله پرورش اعتماد به نفس برای شرکت در تعاملات را برعهده دارد. پژوهش حاضر با هدف تقویت اعتماد به نفس دانش آموزان درتعاملات شفاهی با استفاده از فعالیت های ارتباطی معنادار انجام گرفت. روش پژوهش از نوع اقدام پژوهی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر لوندویل در سال تحصیلی 1401-1400 بود که با روش نمونه گیری هدفمند، 28 دانش آموز پایه دهم تجربی دبیرستان حضرت زهرا (س) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای رفع مشکل اعتماد به نفس دانش آموزان، رویکرد فعالیت های ارتباطی معنادار در قالب راهکارهایی از جمله فعالیت های خلأ اطلاعاتی، تبادل افکار، داستان سرایی و حل مسئله، اتخاذ شد و برای گردآوری اطلاعات، ابزارهای سیاهه رفتار، پرسشنامه استاندارد اعتماد به نفس گریفی و نظرسنجی بکار برده شد. با اتخاذ رویکرد فعالیت های ارتباطی معنادار، میانگین نمرات اعتماد به نفس دانش آموزان از 57/23 به 53/50 افزایش یافت که با توجه به خط برش پرسشنامه گریفی (30)، حاکی از تقویت اعتماد به نفس دانش آموزان درکلاس درس می باشد. علاوه بر این، افزایش مهارت گفتاری دانش آموزان، بهبود عملکرد آنها در درس و افزایش مهارت سوال پرسی از مهمترین نتایج این تحقیق بوده است. نتایجی که از این پژوهش حاصل شد نشان می دهد که معلمان آموزش انواع زبان ها می توانند با بکارگیری روشهای نوین مناسب از جمله رویکرد فعالیت های ارتباطی معنادار در ارتقای اعتماد به نفس دانش آموزان جهت مشارکت در تعاملات دخیل باشند.
تدوین الگوی مفهومی زیست جهان مجازی کودکان و نوجوانان در رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
63 - 94
حوزه های تخصصی:
اهمیت یافتن بیش از پیش فضای مجازی و رسانه های اجتماعی در میان کاربران کودک و نوجوان خصوصاً در دوران کرونا موضوعی نیازمند توجه در فضای علوم ارتباطات است. کشورهای گوناگون سالهاست درصدد فهم تجربه این گروه سنی در فضای آنلاین برآمدند. در ایران منابع نظری در این خصوص به شدت محدود است، بر این اساس هدف مقاله پیش رو تبیین ابعاد و رویکردهای نظری پشتیبانی کننده زیست مجازی کودکان و نوجوان با رویکردی توصیفی- تحلیلی است. این مقاله با تشریح مفاهیم محوری مرتبط الگویی برای تبیین چگونگی رفتار ارتباطی کودکان و نوجوانان در فضای رسانه های اجتماعی با نگاهی همه جانبه نگر و در نظر گرفتن رویکردهای مختلف نسبت کودکان و رسانه (کودک محور و رسانه محور) و همچنین رویکردهای مختلف به فناوری های نوین ارتباطی (از جمله دیدگاه های جبرگرا، ابزارگرا، مطالعات فرهنگی و شکل گیری اجتماعی رسانه) طراحی کرده است. و در نهایت با تبیین جنبه های مختلف به این نتیجه رسیده است که در سطح خرد، ارتباط مقولات دسترسی به رسانه های اجتماعی، الگوی تعاملات و یادگیری در رسانه های اجتماعی با چگونگی هویت یابی در این فضا می تواند منجر به شکل گیری خود رسانه ای کودکان و نوجوانان شود.
تحلیل تعاملات سازمان صدا و سیما با دولت دوازدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه رسانه و دولت یکی از موضوعات مورد بحث در میان اهالی رسانه و ارتباطات است. در سالیان گذشته اختلاف نظراتی بین قوه مجریه و سازمان صدا و سیما به وجود آمده است که منجر به اخلال در تخصیص بودجه به سازمان صدا و سیما شده است. در این پژوهش از روش شناسی پژوهش کیفی و تحلیل مضمون برای تجزیه و تحلیل داده ها و روش مصاحبه عمقی نیمه ساختارمند برای جمع آوری اطلاعات می دانی و بررسی نگرش دیدگاه جامعه مورد مطالعه استفاده شده است و رابطه دوره ریاست علی عسگری در سازمان صدا و سیما و دولت دوازدهم (آقای روحانی) بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد نوع رابطه سازمان با دولت از نوع رابطه تعاملی توأم با احتیاط از سمت سازمان صدا و سیما است و عوامل بروز اختلاف صدا و سیما در دوره ریاست علی عسگری با دولت دوازدهم استخراج شده بیشتر ناظر بر توقعات افراطی و زیاده خواهی دولت، اختلاف سیاسی بین دولت و سازمان است.
بررسی و آسیب شناسی وضعیت ارتباطی و تعاملی روابط عمومی ها و رسانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط عمومی ها و رسانه ها برای تحقق وظایف و مسئولیت ها، نیازمند به ارتباط، تعامل و همکاری مؤثر با یکدیگر هستند، ولی آنچه در این فرایند ارتباطی- در بسیاری از موارد- مشاهده می شود، وجود چالش های مختلف ارتباطی است، این پژوهش، با هدف شناخت همین چالش ها و ارائه راهکارهایی برای بهبود و توسعه ارتباط و تعامل بین روابط عمومی ها و رسانه ها انجام شده است. در این تحقیق، از دو روش کیفی و کمی استفاده شده است، یکی مصاحبه عمیق با اساتید و صاحبنظران روابط عمومی و رسانه، و دیگری، روش کیو و ابزار پرسشنامه برای اخذ دیدگاه مدیران، کارشناسان روابط عمومی، سردبیران و خبرنگاران روزنامه های سراسری. براساس یافته ها، عواملی نظیر: نبود رویکرد ارتباطی حرفه ای، نگرش سیاسی و جناحی، تبعیض گرایی، عدم اخلاق گرایی و اعتماد متقابل و... از جمله مهمترین عوامل بروز چالش ارتباطی بین روابط عمومی ها و رسانه ها بوده است. همچنین در روش کیو، تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد از میان 4 عامل تأثیرگذار بر ایجاد چالش های ارتباطی بین روابط عمومی ها و رسانه ها، عامل عملکردی با 64/ 0بیشترین و عامل شناختی با 407/ 0کمترین تأثیر را در بروز این چالش ها داشته اند. درنهایت باید گفت متولیان و سیاستگذاران حوزه روابط عمومی و رسانه، می توانند با اتکا به نتایج این پژوهش، نسبت به برنامه ریزی و ساماندهی ارتباط و تعامل علمی و حرفه ای مطلوب دست اندرکاران این دو نهاد ارتباطی، اقدام کنند و آیین نامه ها و دستورالعمل هایی را در این راستا، طراحی و ابلاغ کرده و به مرحله اجرا بگذارند.
تدوین چهارچوب طراحی شهری برای خیابان ملاصدرای شیراز با رویکرد افزایش تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۲۴-۹
حوزه های تخصصی:
خیابان ملاصدرای شیراز برخوردار از جذابیت های متعدد و متنوعی است که مایه حضور شهروندان با انگیزه های گوناگون در بیشتر ساعت های روز می شود. رجوع به مراکز مهم فعالیتی، خرید، تماشای مغازه ها، پرسه زدن و گردش، دیدن و دیده شدن، همه و همه خیابان ملاصدرا تبدیل به فضایی مملو از انواع رویدادها برای شهروندان نموده است. این خیابان مهم شهر شیراز، اما به دلیل کمبود عرض پیاده رو، کمبود فضاهای جمعی برای مکث و سکون و گردهمایی، کمبود جای نشستن، نبود فعالیت در شب و روزهای تعطیل، ازدحام سواره رو و جریان ترافیک عبوری، و شرایط کالبدی نامناسب، بستری متناسب برای برقراری تعاملات میان مردم و کاربران فضا نیست. پژوهش حاضر به دنبال تبیین نقش عوامل موثر در ارتقاء تعاملات در خیابان ملاصدرای شیراز است. بدین منظور، پس از بررسی وتجزیه و تحلیل عوامل تاثیرگذار بر تعامل میان مردم در فضای شهری خیابان، فرآیند شناخت و تحلیل محدوده خیابان ملاصدرا به انجام رسیده است. برونداد این مرحله، در قالب جمع بست پژوهش، شامل چهارچوبی دربردارنده راهبردهای مبتنی بر سه مولفه عملکردی، تجربی-زیبایی شناختی و زیست محیطی است که نشان دهنده ی خط مشی طراحی شهری با هدف تعامل پذیر کردن خیابان ملاصدرای شیراز می باشد.
تاثیر مولفه های هویت کالبدی و فعالیتی بافتهای تاریخی در ایجاد تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۲۴۶-۲۲۹
حوزه های تخصصی:
بافت تاریخی شهرها منعکس کننده شخصیت مدنی، فرهنگ و تعاملات شهری است. در این بافت ها علاوه بر کالبد به فضاسازی مطابق با کارکرد و عملکرد نیز پاسخگوی می شود. علاوه بر این، انگاره های کالبد و کارکرد ، به عنوان مؤلفه های مؤثر در مداخلات بافت های تاریخی مطرح اند. بنابراین شناخت این مولفه ها هم در جهت مداخله در بافتهای تاریخی و هم در جهت تعمیم انگارهای آن به سایر بخشها حائز اهمیت اند با نگاهی به بافت تاریخی، این نکته مشهود است که شکل گیری و حیات آن ها در تداومی تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، و محیطی به صورتی منسجم و هماهنگ عیان گردیده است. ساکنان این بافت ها هویت خود را از طریق ارتباطات اجتماعی و مشارکت در ایجاد این فضاهای ماندگار دریافت می نموده اند. تاثیر چنین مکان های ماندگاری در شکل دهی به هویت فردی و اجتماعی و فرهنگی است. این مقاله مولفه های موثری نظیر: تعاملات اجتماعی، فعالیتها، دلبستگی را در پیوند اجتماعی افراد با بافت قدیم موثر ارزیابی می کند و در جهت پاسخگویی کالبدی و معماری به آنهاست. در این پژوهش با روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای و با چارچوب نظریه پیوند اجتماعی و مولفه های اصلی آن درصدد بررسی مفاهیم کالبدی در بافتهای تاریخی، به بررسی مفاهیمی نظیر مشارکت دلبستگی، تعهد و باور و موضع گیری جامعه شناختی آن، از منظر کالبدی و شناخت ویژگی های پیوند اجتماعی و لزوم احیای کالبدی آن در بافتهای تاریخی پرداخته می شود. تا بدین طریق به تفکیک مولفه های کالبدی و فعالیتی که در پیوند میان مردم و بافت قدیم موثر است بینجامد.
واکاوی سیاست های ارتباط دانشگاه و صنعت در ایران: ارائه مدلی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
115 - 150
حوزه های تخصصی:
دانشگاه و صنعت در جهان امروز از عوامل مهم در توسعه هر جامعه ای به شمار میروند. بنابراین ارتباط بین این دو نهاد امری است که بیش از پیش مورد توجه سیاستگذاران و برنامه ریزان کشورها قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر واکاوی سیاستهای ارتباط دانشگاه و صنعت می باشد. بدین منظور با کاربست روش نظریه زمینه ای به بررسی این مساله پرداخته شد. ابزار مورد استفاده در پژوهش مصاحبه عمیق بوده است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 12 نفر از مدیران بخشهای ارتباط با دانشگاه، تحقیق و توسعه و آموزش در صنعت و مدیران بخش ارتباط با صنعت و اساتید، دانشجویان که در دانشگاه با صنعت همکاری داشته اند بودند در قالب نمونه های نظری، به طور هدفمند و با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری و مقوله بندی استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد علیرغم تلاشهای زیادی برای بهبود روابط بین دانشگاه و صنعت صورت گرفته است با این وجود ارتباط بین این دو نهاد در کشور اثربخشی و کارایی لازم و کافی را ندارد. در انتها نیز مدلی برای بهبود ارتباط بین دانشگاه و صنعت در کشور ارائه گردیده است.
جامعه پذیری علمی و مدیریت بدن در دانشگاه (مورد مطالعه: دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۸
153 - 168
افراد تحت تاثیر نوع جامعه پذیری که در آنها شکل گرفته اند، کنش ها و رفتارهای متفاوتی از خود نشان می دهند و نوع جامعه پذیری آنها بر سبک زندگی و ابعاد متفاوت زندگی آنها تاثیر می گذارد. از جمله بنیادی ترین جنبه سبک زندگی نوع مدیریت بدن است که دانشجو پس از این که در روند و فرآیند جامعه پذیری علمی قرار گرفت به طور آگاهانه یا ناآگاهانه تغییراتی را در این جنبه از زندگی خود لحاظ می کند. پژوهش حاضر که به روش توصیفی از نوع پیمایشی صورت گرفته است، به بررسی تأثیر جامعه پذیری علمی بر مدیریت بدن می پردازد. در بخش مبانی نظری، نظریه های مرتبط ارائه و پس از چارچوب نظری، مدل تحلیلی طراحی گردیده است. جامعه و نمونه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تهران در چهار گروه آموزشی علوم انسانی، علوم پایه، فنی و مهندسی و علوم پزشکی تشکیل داده اند که 356 نفر بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران به عنوان نمونه آماری تعیین شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بوده که پس از تأیید سوالات پرسشنامه توسط متخصصان و با استفاده از آزمون کرونباخ که بالای 7/0 به دست آمد، پرسشنامه در بین پاسخگویان توزیع گردید. بعد از تکمیل، پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار SPSS17 و ضرایب آماری متناسب با نوع متغیرها محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج آزمون فرضیه ها بیانگر این است که جامعه پذیری علمی بر توجه به رژیم غذایی، توجه به سلامتی، سبک پوشش و توجه به خودآرایی اثر معنادار و مستقیمی دارد، بر گرایش به ورزش و همچنین انجام جراحی زیبایی دانشجویان اثرمعناداری نداشته است.