مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
هستی شناسی
حوزه های تخصصی:
مباحث فرانظری یکی از ابعاد نظریه پردازی در روابط بین الملل است که به طور ویژه در دهه های هشتاد و نود، با رشد جریان انتقادی یا بازاندیش گرا در این حوزه مورد توجه نظریه پردازان روابط بین الملل قرار گرفت. مکتب انگلیسی یا سنت خردگرایی به مجموعه آثار و نویسندگانی اشاره می کند که در برداشت از روابط بین الملل، آن را یک جامعه مرکب از دولتها می داند و قایل به اهمیت اهداف، قواعد، ارزشها و هنجارهای مشترک در آن است. یکی از ابعاد مهم در مکتب انگلیسی هستی شناسی است که جوهره سیاست بین الملل به عنوان عرصه ای خاص از عمل سیاسی است. هستی شناسی تعیین مرجع انضمامی یک گفتمان تبیینی است. هستی شناسی وجه تبیینی یک نظریه را هر چند تعیین نمی کند اما در آن محدودیت ایجاد می کند، در مباحث هستی شناسی، چیستی واقعیت اجتماعی، سرشت کنشگران، نوع واحدهای کنشگر و رابطه میان کنشگران و زمینه کلان اجتماعی که در آن عمل می کنند مورد مطالعه قرار می گیرد. در این مقاله، نگارنده قصد دارد تا ابعاد هستی شناسی را به طور مبسوط، تشریح نماید. مکتب انگلیسی نمایانگر تلاشی برای نظریه پردازی عملی است که هم با مسائل مرتبط با واقعیت تجربی سرو کار دارد و هم به اندیشه در مورد خیر بشری می پردازد. مکتب انگلیسی با تکیه بر ابعاد غیرمادی و گفتمانی روابط بین الملل، تاکید بر نقش فرهنگ، هنجارها و قواعد، نگاه تاریخی و تفسیری به واقعیت بین المللی، پرهیز از شیء انگاری در مطالعه روابط بین الملل و توجه به ابعاد هنجاری حیات سیاسی بین المللی، به موضعی میانه در مباحث فرانظری شکل می دهد که بستر مناسبی را برای مطالعات نظری در پژوهش در حوزه روابط بین الملل فراهم می سازد.
عقلانیت در فلسفه دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، تلاش شده است تا با تکیه بر آثار دکارت، عقلانیت در فلسفه او بررسی گردد. برای این منظور، نخست معانی عقلانیت بیان شده و پس از تعیین معنای مورد نظر، گزارشی از فلسفه دکارت به صورت تحلیلی ارایه گردیده و در ادامه، با متمایز ساختن «هستی شناسی» از «معرفت شناسی»، به بررسی عقلانیت، هم در نظام هستی شناسی و هم در نظام معرفت شناسی وی پرداخته شده است. دکارت در نظام معرفت شناسی خود، پس از طرح شک روشمند، به سوی شکاکیت، که مرحله ای از عدم عقلانیت است، سیر می کند، سپس بر اساس «کوجیتو» تلاش می کند تا از نظر معرفت شناسی، به قلمرو عقلانیت بازگردد. اما در نظام هستی شناسی، او نخست بر پایه «کوجیتو» به اوج عقلانیت، که همان اعتقاد به جوهر حقیقی واحد باشد، نزدیک می شود، ولی در ادامه و با گرایش به کثرت و اصالت ماهیت، از عقلانیت در نظام هستی شناسی فاصله می گیرد.
حسابداری: حقیقت، کذب یا داستان سرایی؟(یک بررسی فلسفی)
منبع:
حسابدار ۱۳۸۷ شماره ۱۹۷
حوزه های تخصصی:
تاکنون تصویرهای گوناگونی درباره ماهیت وجودی حسابداری ارائه شده است. حسابداری به عنوان یک هنر، یک نوع فعالیت خدماتی، یک ایدئولوژی، یک زبان، یک ثبت تاریخی، یک واقعیت اقتصادی، یک سیستم اطلاعاتی و در نهایت حسابداری به عنوان یک کالا، نمونه هایی از این تصاویر می باشند. در این مقاله، علاوه بر دیدگاه های فوق، ماهیت حسابداری را از منظر مفسرین اجتماعی و پساساختار گرایان نیز مورد بحث قرار می دهیم...
کاوشی در مبانی فلسفی نظریه مدیریت کیفیت فراگیر
حوزه های تخصصی:
در ابتدای قرن بیستم « فردریک تیلور » روش علمی خود را ارائه داد که هدف آن ، مؤثر کردن عملیات و دسترسی با بازده انبوه تر در تولید بود . « تیلور » به پیروی از آدام اسمیت کارها را به وظایف کوچک تقسیم می کرد و بدین ترتیب سطح مهارت کارگران را در یک بخش افزایش می داد . با کار « تیلور » کیفیت سنتی که در هنر استادکاران و صنعتگران نهفته بود تغییر یافت و به دنبال آن بعد از جنگ جهانی اول ، پیروزی متفقین را ناشی از کیفیت خوب ابزارهای آنها تشخیص دادند که این موضوع باعث به وجود آمدن دیدگاه جدیدی نسبت به کیفیت شد ...
نظریه انتقادی روابط بین الملل و گفت و گوی تمدنها
حوزه های تخصصی:
اگرچه گفت وگوی تمدن ها مفهومی کاملاً جدید نیست ؛ با طرح مجدد آن از سوی سیدمحمد خاتمی ، رئیس جمهوری اسلامی ایران ، در اواخر دهه 1990 میلادی مورد توجه جدی قرار گرفت . این مفهوم در روابط بین الملل دارای مدلولات مهم نظری در سطوح مختلف هستی شناختی ، معرفت شناختی ، جامعه شناختی و هنجاری است و در عین حال ، به اندازه کافی مداقه نظری نشده است . به نظر می رسد که از میان نظریه های روابط بین الملل ، نظریه به اصطلاح انتقادی، یکی از بهترین بسترهای نظری برای فهم و مفهوم بندی جایگاه نظری گفت وگوی تمدن ها است . شهرت نظریه انتقادی به دلیل تأکید آن بر گفت وگو و گفتمان و نقش آن در شکل دادن به بنیان حقیقت ، غیبت و اجماع است . اینها می توانند در سطح بین الملل پیامدهای مهمی در ابعاد نظری و فرانظری داشته باشند. این مقاله نشان می دهد که چگونه این انگاره می تواند در سطح هستی شناسی، برداشت دولت محور را از روابط بین الملل متحول سازد. از لحاظ معرفت شناختی می تواند به عنوان بنیانی برای برداشت هایی غیر اروپا محور از روابط بین الملل عمل کند و در سطح جامعه شناختی ، راهی به سمت شکل گیری اجتماع اخلاقی است. سرانجام اینکه از نظر هنجاری معطوف به سیاست جهانی عادلانه تری است که کمتر جنبه برون گذارانه دارد. استدلال این مقاله آن است که همه این ابعاد کم وبیش با تعهدات فرانظری ، نظری و اخلاقی نظریه بین المللی انتقادی همخوانی دارند.
تحلیل مبادی هستی شناختی و معرفت شناختی مسئله عدالت در اندیشه استاد شهید مطهری(ره)
حوزه های تخصصی:
عدالت منتهی آمال بشریت در همه اعصار و زمان ها بوده است و کمتر جریان فکری و جنبش اجتماعی را می توان سراغ گرفت که شعار عدالت را مطرح نکرده باشد. اما آنچه در این میان باقی است اینکه حسب میراث مکتوب معارف و علوم انسانی - اجتماعی هیچ گاه توافقی بر سر چیستی عدالت در بین متفکران حاصل نشده است و تعریف از عدالت و مبادی مابعدالطبیعی هر تعریف و همچنین دلالت های سیاستی آن ها همیشه محل غفلت و یا منازعه واقع شده است. تحلیل و واسازی هستی شناختی، معرفت شناختی و کلامی از مسئله عدالت مقوله ای است که ادبیات ناظر بر نظریه های عدالت نیازمند آن بوده و هرگونه پالایش نظری و انتخاب در عرصه سیاست گذاری و کاربرد، مستلزم تفطن بدان هاست؛ از سوی دیگر، معرفی آرای حکمای اسلامی در این زمینه نیز فارغ از توجهات فلسفی و مابعدالطبیعی ایشان، آن چنان که باید، محصولی معرفتی در پی ندارد. از این رو در این نوشته سعی شده که تعاریف یکی از متفکران معاصر اندیشه اسلامی، استاد شهید مرتضی مطهری(ره)، از مقوله عدالت حسب نظرات کلامی و فلسفی خود ایشان مورد واسازی هستی شناختی، معرفت شناختی و کلامی قرار گیرد تا دلالت های فلسفی هر یک از تعاریف مطرح شده توسط ایشان، به ویژه در حوزه رویکردهای معتزلی، اشعری و شیعی بررسی بیشتری شود و نشان داده شده است که رئالیسم در مسئله عدالت جایگاه رکینی را در مباحث ناب اسلامی داراست
پیوند عرفان و سیاست از منظر عزیزالدین نسفی
حوزه های تخصصی:
در بررسی آراء عزیز نسفی یکی از مهم ترین موارد بررسی وجوه سیاسی در اندیشه عرفانی وی است. این مقاله به بررسی آراء شیخ عزیز نسفی (تولد احتمالی در 596 هـ .ق) یکی از عرفا و فلاسفه قرن هفتم هجری می پردازد که بسیار بر فکر فلسفی ایران مؤثر بود و به ویژه در تلفیق عرفان و فلسفه در ایران کوشید. این مقاله نشان می دهد که چگونه در ایران تفکر عزیز نسفی منجر به تأسیس اندیشه سیاسی بر مبنای اندیشه عرفانی شد. چنین می نماید که این جریان در ایران تداوم یافت و به جریانی مسلط تبدیل شد. اندیشه سیاسی نسفی را می توان اندیشه سیاسی عرفانی نامید و بدین ترتیب مقاله حاضر به بررسی وجوه تأثیرپذیری اندیشه سیاسی ایرانی از آراء عرفانی نسفی پیرامون امر سیاست می پردازد.
فرادستان و دلالت های فلسفی آن در آثار کرت وونه گات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فراداستان یکی از تکنیک هایی است که نویسندگان به کمک آن توانستند رمان هایی خلق کنند که علاوه بر در بر داشتن دغدغه های همیشگی هنر‘ پاسخگوی نیازهای انسان معاصر نیز باشند. فرادستان ‘ به جای آن که آینه ای در برابر طبیعت انسانی و یا حتی واقعیت قرار دهد‘ آینه ای در برابر خود رمان قرار می دهد تا خوانندگان بدانند که مفاهیمی همچون تاریخ و واقعیت‘ ساخته دست انسان ها هستند و دستیابی به حقیقت مطلق امکان پذیر نیست. کرت و ونه گات یکی از رمان نویسان برجسته دوران ماست که در آثارش همواره به نقد فرهنگ جامعه آمریکا و فجایعی همچون جنگ پرداخته است. محبوبیت و ونه گات در بین نسل پس از جنگ به قدری زیاد بود که بسیاری او را سخنگوی این نسل لقب دادند . و ونه گات با استفاده از فراداستان در رمان های اصلیش ‘ نسبی بودن مفاهیمی مانند واقعیت و تاریخ را به خوانندگان نشان می دهد‘ تا آن ها نیز دیدگاهی عمیق تر و گسترده تر نسبت به این مفاهیم داشته باشند.
ویژگی های معرفت شناختی اندیشه در پیشامدرن ، مدرن و پسامدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روی هم رفته، می توان تاریخ اندیشه در مغرب زمین را به سه دوره بسیار بزرگ تقسیم کرد. شاید به شایع بتوان از سه پارادایم ماقبل مدرن، مدرن و پسامدرن نام برد. به نظر می رسد سرشت رادیکال و شالوده شکن اندیشه پسامدرن در مقایسه با اندیشه های دو دوره پیشین نمایان می شود. لذا نگارنده با بهره گیری از مبانی نقادی شناختی پسامدرن بر آن است تا ویژگی های متفاوت هر دوره را نسبت به دوره بعدی مورد بررسی قرار دهد. طبق چنین مدعایی این فرضیه به آزمون گذاشته می شود که سیر اندیشه دربرگیرنده پنج بخش اصلی است که عبارتند از؛ معرفت شناسی، هستی شناسی، انسان شناسی، جامعه شناسی و فرجام شناسی. در نتیجه می توان با درآمیختن سه دوران طولی یا تاریخی با پنج بخش اندیشه و مقایسه ای که در این نوشتار صورت گرفته به ژرفای سرشت ناهمسانی و علت آن در ادوار سه گانه پی برد.
گسست پارادایمیک در حوزه نظری روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله براساس چهارچوب نظری ساختارگرایی آغازین فرانسوی و ایده گسست معرفتی کسانی چون مرلوپونتی، باشلار وموس به یکی از تم ها و موضوعات اصلی مفهومی در حوزه نظریه پردازی کنونی روابط بین الملل یعنی امکان یا امتناع وقوع گسست پارادیمیک و عوامل زمینه ساز آن پرداخته شده است. استدلال مقاله این است که مناظره کنونی بین دو پارادیم خردگرایی و بازاندیشی گرایی مبتنی بر تقابل دو متافیزیک فلسفی و صورت بندی دانایی مدرن و پسامدرن است که هرکدام بر سازه ها و اصول بنیادین مجزایی استوار بوده و فرایند عینیت یابی و شکل های عقلانیت در هر کدام متفاوت از دیگری است. برآیند این تقابل در روابط بین الملل نیز شکل گیری گسستی رادیکال در حوزه پارادیمیک است که خود را در مناظره چهارم روابط بین الملل بین خردگرایان و بازاندیشی گرایان متبلور ساخته است. چرخش های فلسفی - زبانی در حوزه نظری و جهانی شدن در بعد عملی زمینه ساز این گسست بوده اند.
مقدمه ای بر هرمنوتیک در قلمرو شناخت سازمان و مدیریت
حوزه های تخصصی:
این مقاله ضمن تلاش برای تبیین برخی مبادی روش شناسانه علم مدیریت، می کوشد تا از طریق تفکیک میان دو جهان نظری و هرمنوتیکی، پارادایم های متفاوت روش شناسی در این دو ساحت را در حوزه علم مدیریت آشکار سازد.پس از آن این نوشتار با تکیه بر مبانی روش شناسی و معرفت شناسی ملاصدرا به معرفی ساحت سومی برای طرح بحث مبادی روش شناسی جدید، به منظور فهم سازمان و مدیریت می پردازد. بر این اساس، با رویکردی تطبیقی مبحث فهم و شناخت از منظر فلاسفه هرمنوتیکی و اسلامی مورد بحث قرار می گیرد. بدین منظور، نظریه اتحاد عاقل و معقول ملاصدرا به عنوان محور طرح مباحث شناخت شناسی اسلامی مدنظر قرار گرفته است. در پایان نیز پژوهشگران، استعاره را به عنوان قوی ترین ابزار متفکران جهان هرمنوتیکی در فرآیند کسب و انتقال معنا مورد بحث قرار می دهند.
درآمدی بر هرمنوتیک و انواع آن
حوزه های تخصصی:
تحولات مهم در تاریخ فلسفه علم در قرن بیستم عبارت اند از: گفتمان اول، پوزیتیویسم و استقراءگرایی؛ گفتمان دوم، ابطال گرایی کارل پوپر1 و برنامه پژوهشی لاکاتوش2، گفتمان سوم، ساختارگرایی و نسبیت گرایی تامس کوهن3 و گفتمان چهارم، هرمنوتیک.
با چیره شدن هرمنوتیک بر عرصه فلسفه علم، تحول اساسی در زمینه متدلوژی صورت گرفت.
انواع هرمنوتیک را می توان از دو دیدگاه طبقه بندی کرد: الف) از دیدگاه کاربرد آن شاملِ:1. هرمنوتیک متن شلایرماخر4 که به تفسیر متن می پردازد؛
2. هرمنوتیک فلسفی هایدگر5 که هستی شناسانه است؛
3.هرمنوتیک روش شناسانه دیلتای6؛
4.هرمنوتیک گادامر7، که آمیزه ای از روش شناسی و هستی شناسی است. ب) از دیدگاه دوره تاریخی، شاملِ:
1. هرمنوتیک کلاسیک، که شلایرماخر و دیلتای از چهره های شاخص آن هستند و ویژگی مهم آن مطلق گرایی است؛
2. هرمنوتیک مدرن با ویژگی نسبی گرایی، که هایدگر و گادامر از نمایندگان برجسته آن هستند؛
3. هرمنوتیک پسامدرن، که از نقد هرمنوتیک مدرن نشأت می گیرد. گاه، مانند هرش8 ، به هرمنوتیک کلاسیک؛ و گاه، مانند هابرماس، به سوی نوعی نسبی گرایی تمایل دارد.
این نوشتار ضمن پرداختن به پیش زمینه های اثرگذار بر هرمنوتیک، گزارشی کوتاه از انواع هرمنوتیک ارائه می کند.
بنیان های تفکر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه حافظ بر خلاف آنچه که حافظ شناسی سنتی ارائه می دهد، شالوده های استواری دارد که شرح و گزارش شعر حافظ بدون دخالت دادن آنها، به نتیجه مطلوب و موجهی دست نخواهد یافت . این بنیآنها که در حقیقت همان دغدغه ها و دل مشغولی های روزانه حافظ است و استخوان بندی تفکر او را تشکیل می دهند، در شعر حافظ متعدد است اما از آن میان می توان چهار شالوده و بنیان اصلی آن را بدین گونه برشمرد:
اندیشیدن به مرگ و ناکامی انسان؛
جبر گرایی؛
هستی شناسی شکاکانه؛
لذت جویی و هدنیسم؛
اعتبار و حقیقت در اخلاق؛ افتراق و اشتراک اخلاق طباطبایی و اخلاق ویتگنشتاین متقدم
حوزه های تخصصی:
در فلسفه و کلام اسلامى واژه اعتباری کاربرد پردامنه ای دارد. ظاهراً جز شهاب الدین سهروردی (از متقدمان ) و محمدحسین طباطبایى (از متاخران )، کسى فصلى مستقل در تبیین اعتباریات و چگونگی تمایز آن ها با دیگر مفاهیم نگشوده است . در مقاله حاضر، ذیل عنوان اعتباریات، فلسفه اخلاق طباطبایی به بحث گذاشته شده و از سه منظر وجود شناختی، دلالت شناختی و معرفت شناختی بررسی شده است. در نهایت نیز برای درک بهتر موضع طباطبایی، اشتراک و افتراق فلسفه اخلاق وی با فلسفه اخلاق لودیگ ویتگنشتاین طرح شده است.
تحلیل مساله «معنا» در گلشن راز شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز تا کنون و تا عرصه آخرین تئوری های پیچیده زبان شناسی، بشر در پی یافتن الگویی فراگیر در معناشناسی بوده است؛ الگویی که با اتقان و صحت بتواند به مثابه یک پارادایم در گستره وسیعی از علوم، تاثیرگزار باشد. این چنین الگویی در گلشن راز شبستری وجود دارد و این مقاله ضمن کشف آن، سعی نموده لوازم و مبانی زیرساختی آن را در سه ساحت هستی شناسی، معرفت شناسی و معناشناسی بیان نماید. برخی از این مبانی عبارتند از: اصل تشکیک در عوالم، اصل نظام احسن و تفاوت تجلیلات جلال و جمال، اصل وجود معرفت های حضوری و پیشین، اصل تفکیک مدلول لفظ از مراد لافظ، و امکان مشهود واقع شدن معانی معقول و... . این الگو می تواند در بهینه سازی تبیین دلالت الفاظ بر معانی باطنی، بی نیاز شدن از ارتکاب به مجاز در تفسیر متون دینی و جدا نمودن حقیقت معنا از امور زاید بر علم معناشناسی، بسیار تاثیرگزار باشد. این الگو به مفاد قاعده وضع الفاظ برای ارواح معانی در اندیشه امام خمینی (ره) نزیک است که به تعبیر ایشان می تواند کلید اسرار معرفت و باب الابواب فهم رموز زبان قرآن شود.
درآمدی بر ارتباط نظام معرفت شناختی و هستی شناختی عزیز نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عزیزالدین نسفی از بزرگترین حکمای عارف مشرب ایران زمین است که همانند بسیاری از بزرگان حکمت و فلسفه ایرانی گمنام مانده است. مباحثی که نسفی در معرفت شناسی و هستی شناسی خود مطرح می کند چنان از انسجام منطقی و قوت نظری برخوردار است که هر خواننده بی غرضی را می تواند قانع کند. در واقع در کلام عزیز نسفی مبحث منازعه برانگیز و تاریخی معرفت شناسی، به مفهوم هستی شناسی و وجود گره می خورد و در قالب مفاهیم عرفانی مقام و حجاب، غامض ترین مسایل فلسفی را تشریح می کند. آموزه های وی به حق دستمایه مناسبی برای مفهوم حرکت جوهری در نزد صدرالدین شیرازی بود که او نیز همانند نسفی در ادغام عقل و شهود کوشید.
فازی سازی دموکراسی
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله، فازی سازی دموکراسی است. مدعای این مقاله آن است که تئوری دموکراسی، روایت دو ارزشی از نظم سیاسی (دموکراتیک یا غیردموکراتیک) ارائه می دهد. اما روایت دو ارزشی در باب دموکراسی، با واقعیت ناسازگار است. در واقع، دموکراسی، حقیقت فازی دارد. در این مقاله، پس از بحث انتقادی در باب تئوری معرفت شناسی عقلانیتِ انتقادی، دستگاه معرفتی فازی فرموله شده است. در باب معرفت شناسی فازی گفته شده است که در این افق معرفتی، همه چیز به طور نسبی درجه بندی می شود و حقیقت، چیزی بین صفر و یک است. در این دستگاه معرفتی، حقیقتِ سیاه و سفید، به حقیقتِ خاکستری انتقال می یابد؛ هم برساخته های معرفت شناسانه و هم نهادهای اجتماعی و سیاسی، تابع اصل عدم قطعیت می شوند. بدین ترتیب، در معرفت شناسی فازی، تابع عضویتِ مبتنی بر ارزشهای صفر و یک، به تابع عضویت فازیِ مبتنی بر درجه بندی میزان عضویت در بازه [0،1]، تعمیم می یاید. در ادامه، در پرتو دستگاه معرفتی فازی، به استدلال تجربی در باب فازی سازی دموکراسی پرداخته ایم. شواهد، نشان می دهد که دموکراسی، به مثابه یک واقعیت، ارزش هایی را در بازه [0،1] دریافت می کند. ارزشِ یک، بیانگر کشورهای کاملاً دموکراتیک و ارزش صفر، بیانگر کشورهای کاملا غیردموکراتیک است و درجات بین صفر و یک، دلالت بر درجه بندی نظام های دموکراتیک و غیردموکراتیک دارد. بنابراین کشورهای امریکا، انگلیس، ژاپن، ترکیه، هند، فرانسه و ایران (1998 تا 2003) عضو کشورهای دموکراتیک می باشند، با این حال، نوع و درجه دموکراسی آنها تفاوت می پذیرد.
نگاهی به برخی نوآوری های مشّائیان مسلمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فلسفة اسلامی، پس از نهضت ترجمه و تحت تأثیر آموزه های دینی در قالب فلسفة مشاء تأسیس شد و از این رو سنت فلسفی اسلامی با گرایش مشایی آغاز شد. فیلسوفانی مانند ابونصر فارابی، عامری، ابن سینا، بهمنیار، لوکری، فخر رازی و خواجه نصیر طوسی از مشائیان مسلمان هستند. در این میان فارابی و ابن سینا جایگاه ممتاز و درخشانی دارند. ابو نصر محمد بن محمد بن طرخان فارابی در منطق و فلسفه چنان درخشید که در زمان حیات اساتید خود، از آنها پیشی گرفت و به «معلم ثانی» شهرت یافت. او آثار و تألیفات فراوانی دارد که مهم ترین آنها عبارت اند از: کتاب الحروف، احصاء العلوم، ابانة عن غرض ارسطو طالیس فی کتاب مابعدالطبیعه، الجمع بین رأیی الحکیمین، آراء اهل المدینة الفاضلة، السیاسة المدنیة، فصول منتزعة و فصوص الحکم... .
سازه انکاری به عنوان فرانظریه روابط بین الملل
حوزه های تخصصی:
نقش و تاثیر پارادایم های روش شناسانه و معرفت شناسانه بر نظریه های جدید جامعه شناسی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکر اساس همه تمدن هاست و اساس تمدن جدید معرفت شناسی و روش شناسی است که امروزه به یکی از ویژگی های اصلی علم جدید تبدیل شده است. بر این اساس، برای درک تحولات جامعه شناسی جدید، به ویژه جامعه شناسی سیاسی معاصر نیازمند نگاهی معرفت شناسانه مبتنی بر روش شناسی های جدید هستیم.
فرض اساسی مقاله حاضر بر این اصل استوار است که تحولات علوم بشری در ارتباط کامل با تحولات پارادایمیک معرفت شناسانه و روش شناسانه است؛ لذا می توان ارتباط منطقی ای بین گذر از سطوح مختلف تحلیل جامعه شناسیِ سیاسی فردی، گروهی و ساختاری به سطح تحلیل جهانی و سطوح مختلف تحلیل جامعه شناسی از نظریه های علت کاو و معناکاو به نظریه های تعامل گرا و سطوح مختلف معرفت شناسی پیشامدرن، مدرن، پسامدرن و فراپسامدرن برقرار کرد. بی شک امروزه نمی توان بدون نگاه معرفت شناسانه، به درک صحیحی از حوزه های علمی به ویژه جامعه شناسی سیاسی دست یافت و بدون تردید بهبود در وضعیت آموزش و پژوهش سیاسی در گرو دستیابی به چنین فهمی است.