مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
تفاوت
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
69 - 82
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: مفهوم مکان به یکی از مهمترین مباحث معماری، طراحی شهری، معماری منظر و طراحی محیط تبدیل شده است. با این همه، عمده این مطالعات متأثر از دوگانگی عینی-ذهنی بوده و مکان را به عنوان امری ایستا و جدا از روابط و ساختارهای اجتماعی مورد مطالعه قرار داده اند که به حوزه های ادراک فردی محدود شده اند. این مسائل باعث شده اند مطالعات مکان، رویکرد فروکاهنده پیدا کرده تا جایی که بعضاً مکان را تا یک فضای نوستالژیک تقلیل داده اند.روش پژوهش: در سالیان اخیر و با تغییر رهیافتی در حوزه فلسفه و جامعه شناسی فضا، چرایی آفرینش و تحول مکان نیز مورد بحث قرار گرفته است. این مقاله تلاش دارد در یک مطالعه کیفی با هدف پرداختن به چرایی تحول مکان، به کمک رهیافت پسکاوی، و با روش توصیفی تحلیلی و تحلیل محتوای کیفی، مطالعات پیشین مکان را دسته بندی کرده و با اتخاذ رویکرد انتقادی، مسئله های اصلی (پروبلماتیک) این مطالعات را بررسی کند و سپس به بازتعریف مکان بپردازد.هدف پژوهش: مطالعات مکان، بیشتر به چیستی مکان و چگونگی ادراک مکان و جنبه های کالبدی مکان یا جوانب ذهنی ادراک فردی پرداخته اند. این مقاله به دنبال پرداختن به چرایی آفرینش مکان و نحوه نمود ساختارهای اجتماعی در مکان است و تلاش دارد نقش کردار اجتماعی را در فرایند آفرینش مکان بررسی کند و مؤلفه های کردار اجتماعی را نیز تبیین کند.نتیجه گیری: مکان، همزمان هم نمود عینی و دارای تعین کالبدی است و هم فرایند اقتصادی اجتماعی. علاوه بر سه مؤلفه ای که اثبات گرایان برای مکان قائل هستند (فرم، عملکرد، معنا)، مکان دارای سه مؤلفه ای است که می تواند ساختار اجتماعی را در خود هویدا کند: تفاوت، تقارب و تواتر. با این سه مؤلفه، مکان، تجلی کردار اجتماعی خواهد شد. مؤلفه تفاوت موجب اندرکنش اجتماعی، سرزندگی محیط و تقویت هویت جمعی می شود. با بودن مؤلفه تقارب، مکان واجد ارزش شده و گروه های مختلف به جای انزواگزینی و دور شدن از مرکز، پیرامون یک پدیده یا رخداد به گفتگو می نشینند و مرکزیت مکان را پدید می آورند. با بودن مؤلفه تواتر، مفهوم زمان در مکان ها نمود پیدا می کند.
معرفی معیار برای تحقیق تطبیقی مبتنی بر دیدگاه کری واک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق در نظام دانشگاهی، نیاز به الگو و روشی متناسب با موضوع پژوهش دارد. هدف تحقیق که محور اصلی کار است، ساختار نظری دقیق و درعین حال قابل اجرایی را می طلبد تا محقق بتواند براساس آن، به گردآوری داده و تحلیل پراخته و درنهایت به مرحله توصیف، تدوین و نگارش برسد. این ساختار نظری قابل اجرا که به تحقیق، نظامی روشن و تکرارشونده می بخشد، روش تحقیق نامیده می شود. تمرکز این مقاله روی تطبیق است که یکی از کلیدواژگان اصلی و کاربردی در حوزه های مختلف دانش و خاصه حوزه روش تحقیق است. آنچه به عنوان الگو در برخی مقالات با عنوان تطبیقی به چشم می خورد، برای مقایسه دو امر کمابیش مشابه است، درحالی که حتی در این معنای ناقص که صرفاً به شباهت ها پرداخته شود، ملاک ها و معیارهای انطباق شباهت ها برای مخاطب به نحو مستدل مشخص نمی گردد. آنچه در این مقاله مستند دنبال می شود، معرفی گام هایی است برای اِعمال تطبیق یا هم سنجی؛ که با برجسته کردن تفاوت ها درجهت ایجاد اتصالی منطقی و معنادار بین دو یا چند مورد تلاش میکند. این مقاله، درنظر دارد با رویکردی فلسفی و مروری مختصر بر اصطلاح شناسی و ریشه شناسی اصطلاح تطبیق، به قدیمی ترین بحث منطقی در زمینه قیاس از جانب ارسطو، ورود پیدا کند تا بستری را برای معرفی و تشریح شاخص های موثق در زمینه تطبیق فراهم سازد. معیارهای موردنظر در این تحقیق، براساس مدلی است که به سفارش دانشگاه هاروارد توسط متخصص حوزه آموزش نگارشِ پژوهش، پروفسورکِری واک که سال ها در حوزه های هنر، معماری، تاریخ و ادبیات به نحو تأثیرگذاری تحقیق و تدریس کرده- به مرکز نگارش و تحقیق دانشگاه هاروارد ارائه شده و از نظمی منطقی و دقیق نیز برخوردار است.
بیگانگی پست مدرن: در نقد فراموشی شباهت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
97 - 122
حوزه های تخصصی:
مسئله این مقاله توضیح به وجود آمدن صور نوین بیگانگی در دوره پست مدرن است. به این منظور پس از بیان منظور از دوره پست مدرن و شرح نظریه های شکل گرفته در آن، به توضیح دو مفهوم «بیگانگی» و «بیگانگی پست مدرن» پرداخته ایم. در نهایت منطق به وجود آمدن «بیگانگی پست مدرن» را شرح داده ایم. این مقاله مدعی است در دوره پست مدرن مفهوم «تفاوت» به یکی از محوری ترین مفاهیم نظری بدل شد. پست مدرنیسم با نقد کلان روایت های مدرن، به دنبال به رسمیت شناختن امر خاص، امر به حاشیه رفته و امر فرهنگی بود. در این فضا نظریه پردازی درباره تفاوت همگام با جنبش های فرودستانی نظیر زنان، سیاهان و مخالفان استعمار پیش رفت. اما تمرکز بر مفهوم تفاوت به تولید شکل هایی از دانش و آگاهی انجامید که از درک شباهت خود با دیگری ناتوان بود. «بیگانگی پست مدرن» باعث شد هم نظریات علوم اجتماعی و هم جنبش های جدید اجتماعی از درک منطق عمل سرمایه داری نئولیبرال و پیوندهای میان آن با پست مدرنیسم فرهنگی بازمانند.
تبیین تفاوت نسلی در جامعه امروز ایران بر پایه ی ارزش های هویتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
47 - 65
نسل های مختلف یک جامعه، از سرمایه های بنیادی آن محسوب می شوند که حافظ و ناقل ارزش ها و انگاره های نسل های پیشین خود هستند؛ ارزش ها و انگاره هایی که در برخی موارد، هویت جمعی و زیست مشترک یک ملت را شکل می دهند. بنابراین، بررسی گوناگونی یا تفاوت در نوع تفسیر یا برداشت از این ارزش ها و انگاره های بنیادی از اهمیت فراوانی برخوردار است. در همین زمینه، تحقیق حاضر با روش تحلیل گفتمان پدیدارشناسانه به بررسی تفاوت نسلی در ایران پرداخته است. شاخص مورد مطالعه در پدیده ی تفاوت یا گسست نسلی، «تفاوت در تفسیر و برداشت از ارزش ها» است. از این رو، این تحقیق به این سؤال مقایسه ای می پردازد که در دریافت و تفسیر ارزش ها در دو طیفِ نسل جوان و نسل های گذشته، چه تفاوت هایی وجود دارد؟ نتایج نشان می دهد که مفاهیمی چون فردیت گرایی، مدرن گرایی، ذهنیت مقایسه گرا، عدم کاربست ابزارهای انتقال ارزشی کارآمد، رفتار فراغتی، لذت خواهی، استقلال طلبی و ناهمخوانی در خانواده از جمله مفاهیم هسته ای هستند که موجب پدید آمدن تفاوت در نگرش و تفسیر نسبت به ارزش ها در دو نسل جوان و بزرگسالان شده اند. هم چنین، علاوه بر تفاوت ها، اشتراکات مفهومی نیز در میان این دو طیف نسلی مشاهده شده است که مهم ترین آن مرتبط به مفاهیم عدم رضایت (از وضعیت موجود) و نیز نفوذ رسانه های جمعی، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی است. به عنوان توصیه های سیاستی، پیشنهاد می شود که با برنامه ریزی و تصمیم سازی راهبردی درباره ی وضعیت اقتصادی پیش روی جامعه ایران، از تبدیل تفاوت ها به تعارض پیشگیری شود.
بررسی تفاوت قصاص و دیه در خصوص زن و مرد از منظر فقه و حقوق ایران
منبع:
تحقیقات حقوق قضایی دوره دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
145-168
حوزه های تخصصی:
دیه و قصاص در اسلام بر معیار ارزش معنوى انسان مقتول نیست، بلکه یک دستور خاصى است که ناظر به مرتبه بدن انسان کشته شده مى باشد، نشانه آن این است که اسلام بسیارى از افراد اعم از زن و مرد را که داراى اختلاف علمى یا عملى اند متفاوت مى بیند و تساوى آنها را نفى مى کند، و در عین حال دیه آنها را مساوى مى داند. در قانون مجازات اسلامی ایران تفاوت هایی در اعمال مقررات کیفری بین زن و مرد وجود دارد، که حداقل در یک برداشت ظاهری چنین به نظر می رسد که به جنس ذکور امتیاز و برتری داده شده است. همچنین تعارض این احکام با اصول مسلمی چون مساوات و عدالت در اسلام مشهود است. لذا چنین احکام و قوانینی را که حداقل برای ناظر بیرونی با برخی از مبانی پذیرفته شده ناهم خوانی و ناسازگاری می نماید را مورد کاوش و تحقیق قرار داده ایم تا دریابیم که مبانی و اساس این احکام و همچنین علل و حکمت آنها چه بوده است. و ادله ی فقها و حقوق دانان در این زمینه چیست. همچنین بررسی کنیم که آیا موضوع تفاوت زن و مرد در دیه و قصاص تابع شرایط و مقتضیات زمان و مکان بوده است. و با تغییر شرایط و حضور زن در همه ی عرصه های سیاسی اجتماعی، اقتصادی و بحث حقوق بشر می توان به عنوان احکام ثانوی، مقررات جدیدی در آن بوجود آورد، و یا اینکه نه این احکام جزء قوانین ثابت و لایتغیر بوده و برای همه زمان ها شامل می گردد. در این پژوهش با تکیه بر آراء و نظریات فقها و حقوق دانان به بررسی آیات و روایات و ادله ای که در زمینه دیه و قصاص زن و مرد وارد شده است، پرداخته ایم با این امید که بتوان به تحلیل همه جانبه از این موضوع دست یافت.
معناداری مؤلفه های شباهت و تفاوت در بیان هویت و تأثیرگزاری آن در گرافیک شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کسب هویت و رهایی از بحران آن، همواره از مباحث مهم جوامع انسانی بوده است. انسان به آن دلیل انسان است که موجودی است هویت ساز، بنابراین، هویت اجتماعی یکی از اصلی ترین دغدغه های نوین انسان شهرنشین است. از آن جایی که «هویت» مجموعه ای از صفاتی است که باعث تشخص یک فرد یا اجتماع از افراد و جوامع دیگر می شود؛ گرافیک شهری نیز به تبعیت از این معیارها، شخصیت یافته و مستقل می گردد. در این میان، شباهت افراد با یکدیگر برای اکتساب هویت جمعی و تفاوت فرد با دیگران به جهت تمایز او برای کسب هویت شخصی، تناقضی است که همواره طراحان گرافیک شهری را به چالش می کشاند. لذا هدف از این پژوهش، بررسی دو مؤلفه شباهت و تفاوت و کارکرد آن ها در طراحی گرافیک شهری و یافتن شیوه هایی نوین برای هویت بخشیدن به مکان های شهری است. نتایج حاصله از تحقیق نشان می دهد که مؤلفه های شباهت و تفاوت در گرافیک شهری، قادر است مدل دیالکتیکی هویت را به امری فراتر از جامعه پذیری صرف بسط دهد. در این راستا، تعیین هویت در گرافیک شهری، در تفاوتی نهفته است که افراد در زندگی های فردی دارند و تا حدی از شباهت در هویت های جمعی آن ها ساخته می شوند. بنابراین گرافیک شهری یکی از ابزارهای مهمی است که منجر به شناخت خصوصیت های مشابه و منحصربه فرد شهروندان با حفظ تفاوت های شان می شود. پژوهش حاضر با روشی کیفی و مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته و پس از به دست آوردن داده های اولیه، نسبت به تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون اقدام شده است.
«هم شناسی فرهنگی» به مثابه الگوی ارتباطات میان فرهنگی در قرآن؛ رویکردی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه «میان فرهنگی» پاسخی به بحران «خودمحوری» در جهان معاصر است که در قالب «غرب گرایی»، «نژادپرستی» و «تکفیر» پدیدار شده است. سؤال اصلی این پژوهش آن است که تفکر اسلامی چه مسیری را در مواجهه با «دیگری» پیشنهاد می کند که به دیگرستیزی یا دیگرپرستی نمی انجامد. در این مقاله، الگوی قرآنی ارتباطات میان فرهنگی با طرح سؤالات پنج گانه (چرایی، کیستی، کجایی، چیستی و چگونگی)، با روش «قرآن به قرآن» و در خلال رویکردی تطبیقی، «استنطاق» شده است. برای مطالعه تطبیقی، اندیشه های میان فرهنگی اندیشمندانی همچون مید و گادیکانست در حوزه معرفتیِ انگلیسی؛ اشتروس و کاربو در حوزه معرفتیِ فرانسوی؛ و اندیشه های هابرماس و ویمر در حوزه معرفتی آلمانی تحت عنوان «تطابق»، «تعاون» و «تحاور» (همسازی، همکاری، هم گویی) بررسی شده است. در مقابل، الگوی مفهومی ارتباطات میان فرهنگی در قرآن با بررسی آیات مرتبط با مضمون «تفاوت» و «اختلاف» در میان انسان ها و با محوریت آیه 13 سوره حجرات بیان شده است. ساختار این آیه رابطه «تفاوت» و «تقوا» را با سازوکار «تعارف» به معنای «هم شناسی» و «تبادل معروف» تبیین می کند. دکترین ارتباطات میان فرهنگی در اسلام تعارف را جایگزین تفاخر، تحقیر و تکفیر می کند و این تعارف بر آیات 17و 18 زمر بر «استماع» و گشودگی در برابر دیگری در عین «اجتناب» از طاغوت استوار است. در ادامه، مؤلفه ها و فرایند این الگوی قدسی تحت عنوان «هم شناسی فرهنگی» مورد تحلیل قرار گرفته و تمایز آن با سه الگوی دیگر روشن شده است.
رابطه ی ماهوی متون کهن طبی و روایات طبی؛ تحقیق موردی روایات حفظ الصحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
57-74
یکی از انواع روایات، روایات طبی است که در منابع شیعه و سنی وارد شده است. در کنار روایات، برخی منابع علمی مسلمانان، کتاب هایی است که دانشمندان مسلمان در موضوع طب تدوین کرده اند. از آنجایی که بخش زیادی از روایات طبی از قوت سندی برخوردار نیستند؛ لذا دیدگاه های گوناگونی در خصوص منشاء و اعتبار این احادیث مطرح شده است. از دیگر سو به دلیل موضوع این روایات که در زمره ی دانش های بشری است، درخصوص رابطه ی ماهوی متون کهن طبی و احادیث طبی سه گمانه مفروض است. در یک نگاه بدبینانه، شاکله ی اصلی روایات طبی، متونی جعلی هستند که براساس منابع طبی ساخته و پرداخته شده و با چسبانیدن اسانیدی بدان ها در مجامع روایی وارد شده اند. نگاه مقابل آن تدوین منابع طبی براساس روایات طبی است؛ یعنی به طور کلی دانش طب بر پایه ی روایات طبی معصومان ( و با حذف اسانید آنها شکل گرفته است. احتمال سوم هم ماهیت جداگانه ی این دو دسته از منابع است که از دو منشاء متفاوت شکل گرفته اند و در صورت اثبات آن، بطلان دو گمانه ی نخست آشکار خواهد شد. لازمه ی کشف درستی گمانه ی سوم نیز بررسی تطبیقی میان این دو دسته از منابع است. وجود موارد تشابه و اختلاف میان این دو دسته از منابع که حاصل یک بررسی تطبیقی است، درستی گمانه ی سوم را نمایان می سازد.
آتش خانگی: روایتی ریزومی علیه زیست-قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
765 - 790
مقاله حاضر به بررسی پدیده «ریزوم» وارتباط آن بامفهوم «زیست-قدرت» می پردازد. نویسنده با استفاده از رویکرد مطالعات فرهنگی و بهره گیری از نظریات فوکو، دولوز و گاتاری و تمرکز بر موضوعاتی نظیر «بازقلمروسازی»، «تفاوت» و «قلمروزدایی» در-پی پاسخ به این پرسش بنیادی است که چگونه غرب پسااستعمار می کوشد با تأکید بر اصل جهانشمولی و مفاهیم «هویت جمعی» و «هستی شناختی قومیتی» همچنان گفتمان زیست- قدرت را برفضای چندفرهنگی معاصر تحمیل کند؟ بدین منظور کتاب آتش خانگی(2017) نوشته کامیلا شمسی، نویسنده معاصر پاکستانی-انگلیسی، بررسی می شود تا باتمرکز بر تأثیر گفتمان زیست- قدرت برحیات مدنی اقلیت مهاجر به چگونگی تلاش غرب در حفظ مفاهیمی هستی شناسانه نظیر «اصالت» و «هویت» در-چارچوبی سلسله مراتبی بپردازد. چنین استدلال می شود که جنبش های قومیتی افراطی و ظهور پدیده داعش در دهه های اخیر واکنشی طبیعی به گفتمان تحمیلی زیست-قدرت در غرب است. درواقع شمسی با اقتباس آنتیگونه به بازنمود چالش بین گفتمان زیست-قدرت(مردانه/غربی/جهانی) و گفتمان های خرد(زنانه/غیرغربی/در حاشیه) در عصر حاضر می پردازد. به علاوه وی می-کوشد با برجسته کردن رابطه افقی و در نتیجه ماهیت ریزومی حیات اجتماعی، نه تنها اصل جهانشمولی انسان گرای لیبرال را زیر-سوال برد، بلکه بر ضرورت بازتعریف گفتمانی تأکید کند که مبتنی بر اصل «تفاوت» است تا «هویت».
برابری جنسیتی در نظریه شهروندی متمایز آیریس ماریون یانگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۹ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴
27 - 42
حوزه های تخصصی:
مسأله زنان، از مسائل اساسی جامعه معاصر است که راه حل های متفاوتی را تجربه نموده است. درحالی که فمینیست های موج اول بر حقوق برابر با مردان تأکید می کردند و فمینیست های موج دوم بر تمایز و تفاوت زنان از مردان اصرار داشتند؛ فمینیست های نسل سوم تلاش نمودند هر دو سوی معمّای دو وجهی برابری- تفاوت را حفظ نمایند. یکی از نظریه پردازان موج سوم فمینیستی آیریس مایون یانگ است که نظریه شهروندی متمایز را ارائه نمود. یانگ با بهره گیری از نظریه دمکراسی مشورتی هابرماس و نظریه فوکو درباره گروه های حاشیه ای و سرکوب شده، تلاش نمود گونه ای دمکراسی ارتباطی- مشارکتی را طرح کند که در آن زنان و سایر گروه های ستمدیده و محروم ضمن حفظ تفاوت های خود در عرصه عمومی، امکان مشارکت کامل و برابر با سایرین را بیابند. بر همین اساس، مقاله حاضر نظریه شهروندی متمایز یانگ را مورد بررسی و نقد قرار می دهد تا نشان دهد که این نظریه تا چه اندازه در ارائه یک راه حل بدیل برای مسأله زنان و گروه های اجتماعی محروم و حاشیه ای موفق بوده است.
نگاهی تطبیقی به داستان نویسی فئودور داستایوسکی وغلامحسین ساعدی
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
83 - 99
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر سعی شده است نشان داده شود ادبیات داستانی نوین ایران از ادبیات داستانی جهان تأثیر پذیرفته است. با مطالعه آثار داستانی معاصر روشن می شود که ایرانیان پس از آشنایی با آثار ادبی مدرن دنیا، تحت تأثیر شیوه ها و مکاتب ادبی جهان قرار گرفتند. بنابر برخی ملاحظات سیاسی و ایدئولوژیک، تأثیرپذیری داستان نویسان ایرانی از آثار ادبیات روسیه، بیش از سایر کشورها بوده است. مؤلفان با انتخاب داستایوسکی و ساعدی به عنوان دو داستان نویس و نماینده دو فرهنگ و از دو زمان متفاوت نتیجه می گیرند که نویسنده روس چگونه بر سبک نویسنده ایرانی اثر گذاشته است. در این مقاله تلاش شده است برخی شباهت ها و تفاوت های این دو نویسنده در سبک و شیوه کار و مضامین نشان داده شود.
حکمت گونه گونىِ روزی ها از دیدگاه قرآن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات قرآنی (فدک سبزواران) سال سوم بهار ۱۳۹۱ شماره ۹
125 - 135
حوزه های تخصصی:
بیگمان یکى از مهمترین نیازهاى آدمى، نیاز به رزق و روزى است؛ به همین دلیل، خداى سبحان، که به همه چیز آگاه است، روز ىرسانى را عهد هدار شده و در قرآن کریم تضمین روز ىها را وعده داده است؛ از سوى دیگر، درنگ در زندگى نزدیکان و دیگر ه منوعا نمان، این حقیقت را آشکار م، که گون هاى نابرابرى در میزان بهر همندى از روزى میان آ نها وجود دارد؛ مسأل هاى که ناشناخت هماندنِ فلسفه وجودى آن، تردیدها و شبه ههایى را در ذهن برخى ایجاد کرده و لرزش پای ههاى ایمان به عدل الهى را در این گروه سبب شده است. در این نوشتار، افزون بر بیان مفهوم رزق و ارائه تفسیر صحیح از آموزه وعده تکفّل روز ىها، فلسفه گون هگونى روز ىها و سازگارى این مقوله با عدالت الهى بررسى شده و سرانجام، حکمت عدم افاضه روزىِ مبسوط بر همگان از جانب خداوند واکاوى شده است.
علل و منشأ تفاوت سبک زندگی انسان ها از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
125 - 144
حوزه های تخصصی:
خداوند متعال در قرآن کریم، علاوه بر ارائه سبک زندگی اسلامی به عنوان یگانه سبک برتر و مورد تأیید و توصیه خود به انسان؛ علل و منشأ گرایش برخی انسان ها به سایر سبک های زندگی را بیان نموده است تا انسان، آگاه به علل و عواملی شود که او و جوامعِ انسانی را به سبک خاصی از زندگی، سوق داده یا از انتخاب و پیمودن سبک برتر، واداشته است. دین اسلام؛ سبک و شیوه ای از زندگی است که منشأ خداوندی دارد و علل پیدایش یا شیوع سبک هایی از زندگی که بدون استمداد از وحی و تسلیم شدن مطلق به توصیه های خداوند متعال، ترسیم یا پویش می شوند؛ انقطاع از خداوند و گرایش به غیر او می باشد. جهل و نادانی؛ تقلید و ایستایی؛ سفاهت و بی عقلی؛ کبر و نخوت؛ تکذیب و رویگردانی؛ بهانه گیری و توقّع؛ هوا پرستی و دنیا گرایی؛ غفلت و فراموشی؛ اغواء و فریب شیطان؛ حسادت و زیاده خواهی؛ از جمله علل و عوامل محروم ماندن از دین الهی و گرایش به سایر سبک های زندگی است.
پرسش از نسبت سیاست و اخلاق: برقراری گفتگویی مفروض بین هانا آرنت و ایمانوئل لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
277 - 298
حوزه های تخصصی:
این مقاله تلاش کرده است تا از طریق برقراری گفتگویی مفروض بین هانا آرنت و امانوئل لویناس نشان دهد که جوهر سیاست را باید در فراسوی «سیاست واقعی» و کارگزار آن یعنی دولت جستجو کرد و چون چنین است، سیاست را باید نیازمند بازاندیشی ریشه ای، رادیکال و جدی دانست. این بازاندیشی ولی هم باید از طریق گشودن ساخت سیاست برای مهیا ساختن آن جهت ظهور امکانات جدید صورت پذیرد، هم از طریق ساخت گشایی اخلاق و تعمیق و توسعه آن از سطح فردی و نصیحت الملوکی به سطح «من در ما»ی معاصر و هم از طریق باز تفسیر رابطه سیاست و اخلاق که پیشاپیش در فرایند داوری ساخت گشایانه قرار گرفته اند و مهیای برقراری رابطه ای شده اند که خادم و مخدوم ندارد. در نتیجه چنین تاملات همزمانی، احتمالا مبانی آنچه در این مقاله سیاست اخلاقی خوانده شده است، می تواند در حد کلیات روشن گردد. مقاله بدین ترتیب، بر پایه خطوطی که بیان شد، سه پرسش دیرین را بار دیگر به میدان می آورد: سیاست چیست؟ اخلاق چیست؟ سیاست اخلاقی چیست؟ پرسش اول را مقاله بر پایه آراء آرنت و برجسته ساختن مفاهیمی مانند کثرت به جای وحدت، حوزه عمومی به جای حوزه خصوصی و صلح به جای جنگ پیش برده است؛ پرسش دوم را با تکیه بر فلسفه ورزی لویناس پیرامون اخلاق و تاکید بر مفاهیمی مانند تقدم فهم بر شناخت، تقدم دیگری بر من و تقدم فرد بر سرزمین سامان داده است و در نهایت پرسش سوم را از طریق برقراری نوعی نسبت بین آراء دو متفکر مذکور و مفاهیم مشترکی مانند مسئولیت در قبال دیگری، تقدم منافع انسانی بر منافع ملی و مفهوم جدیدی از دولت صورت بندی کرده است.
سوسور به روایت دریدا : نوشتار به مثابه امر غاصب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دریدا نقش به سزایی در معرفی سوسور به گفتمان فلسفی و زبان شناختی زمانه ما دارد. این مقاله ضمن پرداختن به بنیادهای فکری سوسور و تاثیر گذاری سوسور بر دریدا بر آن است که نقد ساختارزدایانه دریدا نسبت به سوسور در مسأله نوشتار را مورد تحلیل قرار دهد. سوسور در کتاب دوره زبان شناسی عمومی، با تقسیم بندی قلمرو زبان به دو بخش بیرون و درون، نوشتار را از قلمرو درونی زبان بیرون رانده و آن بازنمایی زبان تلقی می کند. سوسور نوشتار را غاصب جایگاه گفتار دانسته و آن را امر حاشیه ای تلقی می کند. اما دریدا معتقد است سوسور با تعیین حدود درون و بیرون برای زبان و خروج نوشتار از قلمرو درونی زبان، نتوانست از متافیزیک میتنی بر حضور تخطی کند. وی با طرح مفهوم Differance به وجه مستقل نوشتار نسبت به گفتار اشاره داشته و نوشتار را از به انقیاد درآمدن گفتار خارج می کند. به باور دریدا، اختیاری بودن نشانه می تواند دال را از انقیاد مدلول بیرون آورده و دال های متکثر ایجاد کند. از نگاه وی، Differance نشان دهنده امکانی برای شدن های مستمر در متن است و این شدن ها زنجیره بی پایانی از دال ها را به همراه خواهد داشت.
مطالعه تطبیقی دو اثر از منشآت فارسی «التّوسُّل الی التّرسُّل» و «مصباحُ الرسایل و مفتاحُ الفضایل»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
177 - 201
حوزه های تخصصی:
«التَّوسُّل اِلی التَّرسُّل» و «مصباحُ الرَسایل و مفتاحُ الفَضایل» دو اثر از نوع مکاتیب با سبک فنّی و مزیّن است، که اولی مجموعه ای از منشآت و دومی در آداب و رموز انشاست. بی گمان آثار موجود با نوع ادبی و دوره تاریخی واحد سبک و سیاق همسانی دارد، اما گاه اثری ممتاز پدید می آید و مورد پیروی قرار می گیرد و یا همانندی دو اثر چنان است که درخور توجه و بررسی می شود. التَّوسُّل اّلی التَّرسُّل نیز از متون ممتازی است، که مصباحُ الرَسایل از کتب ارزشمند منشیانه و از نخستین آثار تحریر شده در ترسّل، شباهتی کم نظیر بدان دارد. این جستار در پی آن است تا پیروی موفّق بن محمّد مجدی (مؤلّف مصباحُ الرَسایل...) از سبک بهاءالدین محمّد بغدادی (مؤلّف التَّوسُّل...) و شباهت کم نظیر اثر آنان را نشان دهد. بنابراین دو اثر نام برده با روش تطبیقی و تحلیلی مقایسه شده، ماحصل آن بر اساس مبانی سبک شناسی و ذکر شواهد محرز در این گفتار بیان می شود. نتایج به دست آمده مبین آن است که «موفّق بن محمّد مجدی» مراسلات «بهاءالدین محمّد بغدادی» را سرمشق کار خود نهاده و آداب و اصول انشا را مطابق آیین موجود در مکتوبات او نگاشته است. از رهگذر این پژوهش عوامل تمایز دو اثر مورد نظر نیز آشکار شده، شواهد موجود نشان می دهد که تفاوت آن دو برخاسته از موضوع متفاوت این کتب و گاه علایق فردی نویسندگان آن هاست.
خودینه بودن به مثابه ائودایمونیا: بررسی نسبتِ خود-تعینی، خود-دگرگونی و اضطراب در هستی و زمان هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۶
328 - 344
حوزه های تخصصی:
هیدگر با فهم وجود انسان به مثابه دازاین، یعنی موجودی که طرح وجود خود را افکنده و خود را زمان مندانه بار می آورد، موفق می شود تا ازخود- تعینیِ نابازنمودی سخن بگوید. منظور از خود-تعینیِ بازنمودی مجموعه ای از قواعد و ضوابط است که به مثابه یک اپیستمه، هنجاریت و مأنوسیت ویژه ای را پیشاپیش برای تعینِ فاعل انسانی تحمیل می کنند. از نظر هیدگر دازاین موجودی است که با ساحتِ خودیتِ خنثای خود نسبتی ذاتی دارد و چون این ساحتِ خودیت بالذات آینده سو است برای همین دازاین موجودی است که با رخ دادن از آینده، به طور ساختاری نه تنها خود-تعین است بلکه این خود- تعینی، خود- دگرگون کننده بوده و دربرابر تصاویر ثابت یا تحمیل های بیرونی برای یک شکل زندگی عمومی مقاومت می کند؛ اما به نظر چنین می رسد که این تنها هدف یا غایت هیدگر بوده و پروژه او در هستی و زمان به قسمی از استعلاگرایی دچار می شود. نتیجه این ابتلا تا میزان زیادی فهمی از اخلاق به مثابه اخلاق در-جهان-بودن یا همان خود-تعینی را قرین فهمِ خودتعینیِ صوری کانتی می کند.
بررسی تفاوت فطرت و غریزه ی انسان از منظر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
155 - 172
حوزه های تخصصی:
یکی از چالشی ترین مسائل انسان شناسی در طول تاریخ حیات بشری، بحران هویت است. که آن نیز ناشی از عدم شناخت همه جانبه انسان نسبت به ابعاد متفاوت خویش است. مقاله پیش رو به دنبال روشن شدن تفاوت فطرت و غریزه انسان به عنوان دو ویژگی تکوینی از منظر آیات و روایات متون اسلامی با روشی توصیفی ، نقلی و تفسیری است. پژوهش حاضر نشان می دهد، انسان دارای شخصیت مرکّبی از دو هدف تکوینی فطرت و غریزه است. فطرت، بعد الهی، ناخودآگاه و هدف نهایی از کمال انسان است. که هویت حقیقی، ذاتی و فرا حیوانی او را تشکیل می دهد. فطرت در لسان آیات و روایات به عنوان اسلام، معرفت خدا و توحید یاد شده، که دارای ویژگی هایی همچون همگانی، همگاهی، غیر اکتسابی، ثابت، معصومیت ازخطا و اشتباه است. ویژگی تکوینی دیگر انسان، غریزه است که بُعد حیوانی، ابزارای و مقدمه الکمال آدمی است. بینش و گرایش هایش همچون حیوانات محدود به نیازهای بُعد مادی وحیوانی است. بر این اساس، علت بحران هویت در انسان را بایستی در خلط دو هدف تکوینی مذکور و عدم توجه و تعقل او در حقایق خود شناسی قرآنی جستجو کرد.