آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۵

چکیده

این مقاله تلاش کرده است تا از طریق برقراری گفتگویی مفروض بین هانا آرنت و امانوئل لویناس نشان دهد که جوهر سیاست را باید در فراسوی «سیاست واقعی» و کارگزار آن یعنی دولت جستجو کرد و چون چنین است، سیاست را باید نیازمند بازاندیشی ریشه ای، رادیکال و جدی دانست. این بازاندیشی ولی هم باید از طریق گشودن ساخت سیاست برای مهیا ساختن آن جهت ظهور امکانات جدید صورت پذیرد، هم از طریق ساخت گشایی اخلاق و تعمیق و توسعه آن از سطح فردی و نصیحت الملوکی به سطح «من در ما»ی معاصر و هم از طریق باز تفسیر رابطه سیاست و اخلاق که پیشاپیش در فرایند داوری ساخت گشایانه قرار گرفته اند و مهیای برقراری رابطه ای شده اند که خادم و مخدوم ندارد. در نتیجه چنین تاملات همزمانی، احتمالا مبانی آنچه در این مقاله سیاست اخلاقی خوانده شده است، می تواند در حد کلیات روشن گردد. مقاله بدین ترتیب، بر پایه خطوطی که بیان شد، سه پرسش دیرین را بار دیگر به میدان می آورد: سیاست چیست؟ اخلاق چیست؟ سیاست اخلاقی چیست؟ پرسش اول را مقاله بر پایه آراء آرنت و برجسته ساختن مفاهیمی مانند کثرت به جای وحدت، حوزه عمومی به جای حوزه خصوصی و صلح به جای جنگ پیش برده است؛ پرسش دوم را با تکیه بر فلسفه ورزی لویناس پیرامون اخلاق و تاکید بر مفاهیمی مانند تقدم فهم بر شناخت، تقدم دیگری بر من و تقدم فرد بر سرزمین سامان داده است و در نهایت پرسش سوم را از طریق برقراری نوعی نسبت بین آراء دو متفکر مذکور و مفاهیم مشترکی مانند مسئولیت در قبال دیگری، تقدم منافع انسانی بر منافع ملی و مفهوم جدیدی از دولت صورت بندی کرده است.

Questioning the Relationship between Politics and Ethics: a hypothetical conversation between Arendt and Levinas; ethical politics

This article seeks to demonstrate, through a hypothetical dialogue between Hannah Arendt and Emmanuel Levinas, that the essence of politics must be sought beyond "real politics" and its agent, namely, the state. For this reason, politics requires a fundamental, radical and serious rethinking. This rethinking, however, must be carried out by first deconstructing politics to prepare it for emerging new possibilities; second deconstructing Ethics and extending it from the individual level to the level of "I in the We"; third reinterpreting the relationship between politics and ethics, which are already in the process of constructive judgment and are ready for a relationship that has no master or servant. As a result of such simultaneous reflections, the foundations of what this article views as Ethical politics could probably be clarified in general terms. This essay thus raises three long-standing questions: What is politics? What is ethics? What is ethical politics? The response to the first question is founded on Arendt's views. This paper draws attention to concepts such as plurality instead of unity, public realm instead of private realm, and peace instead of war. Relying on Levinas's philosophy of ethics, the second question is answered by emphasizing the primacy of understanding over cognition, the other over self, and the person over the land. Last but not least, the third question is addressed by establishing a link connection between the mentioned thinkers’ views and their shared ideas such as responsibility for the other, the primacy of the interest of humans over national interests and a new concept of state.

تبلیغات