مطالب مرتبط با کلیدواژه

مبادی معرفتی


۱.

تحلیلی بر جایگاه عادت و عاملیت در پرورش انسان: ژرف اندیشی در آرای تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عاملیت عادت تعلیم وتربیت مبادی میلی مبادی معرفتی مبادی ارادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۷ تعداد دانلود : ۲۸۳
هدف پژوهش حاضر شناسایی جایگاه «عادت» و «عاملیت» در پرورش انسان است. روش پژوهش، «تحلیل مفهومی» است که ناظر بر فراهم آوردن تبیین روشن از معنای یک مفهوم به واسطه توضیح دقیق ارتباطات آن با سایر مفاهیم است. عادت حالتی است در وجود انسان که در اثر کنش های تکراری پدید می آید و به تدریج دشواری انجام آن کنش را آسان می کند. عاملیت نیز بر مفاهیمی نظیر آزادی عمل، مسئولیت پذیری و پاسخ گویی در بروز یک کنش استوار است و از مبادی میلی، معرفتی و ارادی در وجود انسان نشئت می گیرد. مهم ترین یافته های این پژوهش عبارت اند از: ضرورت پرورش عاملیت در فرایند تربیت و عقب راندن موقت آن؛ رفع مسئولیت متربی هنگام سلب عاملیت؛ نفی مطلق انگاری در پرورش عاملیت به دلیل امکان خطا در مبادی عمل؛ وابستگی خودکنترلی در عاملیت به بلوغ ایمانی و معرفت ارزشی عامل؛ ارزش مضاعف عادت های هوشیار به سبب شکل گیری در بستر عاملیت؛ ارزشمندی عادت های ناهوشیار هنگام ضعف عاملیت؛ نقش مؤثر عادت های ناهوشیار در تقویت مبادی عمل، محدودیت عادت های هوشیار در وابستگی به مبادی عمل؛ جلوگیری از زوال عادت ها از طریق ایجاد پیوند با محرک های ارزشی و عاطفی. نتیجه این پژوهش نشان داد که عادت های هوشیار، در بستر عاملیت شکل می گیرند و با آن معارض نیستند. این عادت ها در جایگاه غایت مطلوب، با پرورش عاملیت در تعارض اند و در مقام تسهیل کننده، مکمل رشد عاملیت هستند. همچنین در منظومه تربیتی، پرورش «عاملیت» و «عادت های هوشیار» در جایگاه «اهداف واسطی» و پرورش «عادت های ناهوشیار» در جایگاه «اهداف ابزاری» قرار دارند.
۲.

ارزیابی انتقادی مفهوم تجاری سازی در علوم انسانی موجود(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۳۹۳ تعداد دانلود : ۲۴۸
در « مدیریت دانش»، چهار خروجی برای علوم انسانی موجود برشمرده شده است: ۱. دانش افزایی؛ ۲. کارکرد داشتن؛ ۳. کاربردی سازی؛ ۴. تجاری سازی. مفهوم متأخر تجاری سازی با مسئله بنیادینِ «نگاه مادی و کالایی به دانش» و تأثیرپذیری مستقیم از «نئولیبرالیسم»، «نظریه اقتصاد دانش» و «مفهوم صنعت دانش»، زلزله های عمیقی را در دانش جهانی ایجاد کرده است. در منطق تجاری سازی، دانش و دانشگاه خدمتگزار بازارهای آزاد اقتصادی و شرکت های تجاری توصیف شده است؛ به طوری که مرکز ثقل آن دو غالباً «انتفاع» و «سود مادی» برشمرده شده تا «فهم» و «صدق». پژوهش پیش رو با رویکرد کیفی و با «روش توصیفی تحلیلی» انجام شده و نویسندگان برای دستیابی به نتایج پژوهش، از دو راهبرد تحقیقاتی «خلاصه اسناد و مدارک» (فیش برداری) و «تفکر پایان تا آغاز» استفاده کرده اند. این پژوهش با توجه به «اصل تقدم فهم بر نقد» و با بهره مندی از «روش شناسی بنیادین تکوین نظریه های علمی»، مبادی معرفتی و عوامل غیرمعرفتی تجاری سازی علوم انسانی را مورد ارزیابی قرار داده و درصدد آن است که فواید و آفات تجاری سازی را در عرصه علوم انسانی شناسایی و تبیین کند. در مبادی معرفتی شش گانه تجاری سازی علوم انسانی، ردپای مسئله بنیادین تجاری سازی یعنی نگاه ماتریالیستی به دانش قابل مشاهده است. بر همین مبنا نمی توان با نگاه تحویلی نگری، «کاربردی سازی علوم انسانی» و مفاهیم هم پیوند با آن را به «تجاری سازی علوم انسانی» فروکاست. همچنین، از میان عوامل غیرمعرفتی و زمینه ای تجاری سازی علوم انسانی، سه عرصه «دانش»، «دانشگاه» و «آموزش و پژوهش»، که به طور جدی در شعاع تجاری سازی قرار دارند، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. در این عرصه ها هم، نگاه کالایی، شئ واره و ابزاری به دانش قابل مشاهده است.