مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
سپهر نشانه ای
حوزه های تخصصی:
با تکیه بر باور امروزی در علوم مختلف انسانی در خصوص رابطه میان زبان و فکر، گسترش روابط بینازبانی در تماس میان رشته های مختلف علمی، ابزاری برای بسط اندیشه و افق های نگاه است که علوم در اختیار یکدیگر قرار می دهند. بدین ترتیب، حساسیت زبان در ارتباط علوم دریافت می شود و از سوی دیگر، نگرانی ها درباره صدماتی افزایش می یابد که ممکن است در اثر اختلال در روابط بینازبانی به وجود آید. توجه به برخی ویژگی های زبان علمی، مانند تفاوت نهادن میان جنبه های تعیینی و تاریخی، در تنظیم این روابط بسیار حساس و تعیین کننده است و تعیینی انگاشتن مفاهیم تاریخی، یا عکس آن، ممکن است نتایج مخربی را در روابط میان رشته ای داشته باشد. برخی مطالعات زیربنایی، مانند دست یافتن به نوعی تبارشناسی زبانی از زبان های علمی می تواند سلامت و ثمربخشی بیشتر برای مطالعات میان رشته ای را تضمین کند.
بازی نشانه ها و ترجمه شعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، از منظری نشانه شناختی و برمبنای مکتب پسا ساخت گرایی به ترجمه شعر نگریسته ایم. توجه به بازی و سیلان نشانه ها در فضای باز گفتمانِ شعر، روابط بینا نشانه ای و بینا متنی و وجود رمزگان های فرهنگی درون متن شعر، رابطه ترجمه و سپهر نشانه ای از مباحث مورد توجه ما در این مقاله است. ترجمه شعر همواره عرصه ای بحث برانگیز و قابل تأمل بوده و یکی از مسائلی که این کار را دشوار میکند، بازی نشانه ها و حضور رمزگان فرهنگی است. بهیقین، ترجمه های تحت اللفظی توان انتقال کیفیت شعری را ندارند و در بسیاری از ترجمه ها، روابط درون متنی و بینا نشانه ای و حتی ماهیت نشانه ها تغییر میکند. هدف ما از نگارش این مقاله آن است که نشان دهیم هنگام ترجمه شعر، برخی نشانه ها حفظ میشوند، برخی به نشانه های متناسب با رمزگان فرهنگی زبان مقصد تغییر میکنند و بعضی هم محو میگردند. بدین منظور، ترجمه های کریم امامی و احمد محیط را از شعر های شاعرانی چون سپهری، فروغ فرخ زاد، شاملو و نیما یوشیج بررسی کرده ایم تا نشان دهیم که بازی نشانه ها ترجمه شعر را دشوار می کند. از سویی دیگر، در روند ترجمه، مترجم پیوسته در فضایی بینا فرهنگی میان فرهنگ زبان مبدأ و مقصد قرار دارد. در این فضا، رمزگان های مشترکی وجود دارند که فضای نشانه ای گسترده ای را میسازند. این فضای بافتمند فرهنگی و تاریخی، همان سپهر نشانه ای است. در فرایند ترجمه، از یک سپهر نشانه ای به سپهر نشانه ای دیگر میرویم.
خوانش نشانه شناختی فیلم سینمایی زندگی خصوصی آقا و خانم میم با تکیه بر نظریة «سپهر نشانه ای» در مطالعات زبان و متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یوری لوتمن (1993-1922) که از بنیان گذاران مکتب نشانه شناسی مسکو- تارتو به شمار می رود، جایگاه مهمی در معرفی و بسط مبانی و خرده نظریه های نشانه شناسی فرهنگی، همچون نظریة سپهر نشانه ای دارد. به عقیدة لوتمن، نظریة سپهر نشانه ای هر متن را به عنوان یک کلیت فرهنگی درنظر می گیرد که می توان ازطریق بررسی رمزگان نشانه ای آن، به شیوة تولید زنجیرة معانی خاص در یک فرهنگ معین دست یافت؛ ازاین رو، خوانش مبتنی بر نظریة سپهر نشانه ای با انتخاب متونی که به یک دورة اجتماعی- تاریخی متعلق هستند، امکان بازشناسی ژرف ساخت های فرهنگی- اجتماعی آن دوره را فراهم می کند. این خوانش با درنظر گرفتن تولیدات فرهنگی یک مقطع خاص زمانی و بررسی مناسبات و تعاملات بینامتنی، اشتراک و همسانی فرآیند تولید معنا در یک سلسله متون و بخش قابل توجهی از ژرف ساخت های اجتماعی- فرهنگی آن دوره را نشان می دهد.
در این مقاله، با تکیه بر نظریة سپهر نشانه ای، ابتدا فیلم زندگی خصوصی آقا و خانم میم (1390) ساختة سید روح الله حجازی را به عنوان جزئی از یک سپهر نشانه ای کلان بررسی و سپس قابلیت های نشانه ای این فیلم را در رابطة پویا و مطمئن با ژرف ساخت های اجتماعی- فرهنگی دهة 80 مطالعه می کنیم. از سوی دیگر، درصدد پاسخ به این پرسش هستیم که عناصر مشترک سپهر نشانه ای متون سینمایی این دهه ازرهگذر چه استعاره پردازی ها و نمادسازی هایی توانسته اند بر مختصات اجتماعی- فرهنگی جامعة ایران دهة 80 دلالت کنند.
نقش ترجمه فرهنگی در مطالعات میانرشته ا ی با تأکید بر الگوهای نشانه شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
ترجمه فرهنگی یکی از مهم ترین الزمات زبان شناختی مطالعات میان رشته ای است که مقصود از آن همسان سازی و هم سنخ کردن مضامین فرهنگی رشته های مختلف برای برقراری ارتباط بهتر میان آنها است. نشانه شناسی فرهنگی نیز از جدیدترین علومی است که به شکل برقراری ارتباط میان فرهنگ ها پرداخته است. نشانه شناسی فرهنگی سه الگوی «دیگری فرهنگی»، «کریول سازی» و «سپهر نشانه ای» را برای برقراری ارتباط میان فرهنگی ارائه می کند. در الگوی دیگری فرهنگی، همدلی مهم ترین کلید برای رفع مانع «دیگری» در برقراری ارتباط میان فرهنگی معرفی می شود. سپهر نشانه ای نیز جایی است که در مرکز آن متون فرهنگی تولید می شوند و بیرون از آن آشوب و بی نظمی، درون سپهر را تهدید می کند و در تعامل این درون و بیرون سپهر است که می توان به تولید فرهنگ جدید دست یافت. در الگوی کریول شدگی نیز، شیوه شکل گیری زبان های میان فرهنگی مورد بررسی قرار می گیرد. شناخت کیفیت چنین مقوله ای می تواند به خوبی میان رشته پژوه را در دست یابی به زبان مشترک بین رشته ای یاری رساند.
چالش عناصر هویت ساز سرزمین مادری و میزبان در فضاهای بیناگفتمانی مهاجرت در رمان های ادبیات مهاجرت فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش می کوشد با مطالعه رمان های ادبیات مهاجرت فارسی، چالش عناصر هویت ساز دو سرزمین مبدأ و میزبان را در فضاهای بیناگفتمانی مهاجرت، در سرزمین میزبان، تحلیل و بررسی کند. هدف از این بررسی، پاسخ به این پرسش اصلی است که: جابه جایی سوژه انسانی از سپهر نشانه ای سرزمین مادری به سپهر نشانه ای سرزمین میزبان، عناصر هویت ساز سرزمین مادری را دچار چه چالش هایی می کند؟ مقاله برای رسیدن به پاسخ این پرسش، از مبانی نظری مطالعات فرهنگی و به ویژه نظریه سپهر نشانه ای یوری لوتمان سود می جوید. فرض مقاله بر این است که عناصر هویت ساز با خروج از سپهر نشانه ای خود، بخش مهمی از قدرت و تأثیرگذاریشان را از دست می دهند. این نشانه های هویت ساز در سرزمین میزبان به سبب ازدست دادن قدرت های حامیِ خود و تفاوت و تعارض با نشانه های هویت ساز میزبان، ممکن است به حاشیه فرستاده شوند یا دچار تغییرات ارزشی شوند و درنتیجه، سوژه انسانی را دچار چالش های فراوان هویتی کنند؛ چالش هایی که از هویت آستانه ای تا بحران هویت و بی هویتی متغیر است.
واکاوی نظریه فرهنگی «سپهرنشانه ای» یوری لوتمان و کاربست آن در زمینه تحلیل مناسبات میان دین و سینما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یوری لوتمان پایه گذار مکتب نشانه شناسی فرهنگی تارتو مسکو با طرح نظریه فرهنگی با محوریت مفهوم سپهرنشانه ای به توصیف و تبیین سازوکار عملکرد نشانه ای فرهنگ در مقام یک سپهرنشانه ای می پردازد. نشانه شناسی فرهنگی که نظریه و روش شناسی آن مکتب است، با هدف مطالعه تعامل، همبستگی یا جدایی و تضاد میان نظام های نشانه ای شکل می گیرد. به زعم لوتمان، سپهرنشانه ای نه تنها حاصل جمع نظام های نشانه ای، بلکه به علاوه شرط لازم وقوع هر نوع عمل ارتباط و وجود هر نوع زبان و متنی است. در این مقاله، تعامل دین و سینما به مثابه دو نظام نشانه ای به صورت بازنمایی دین در سینما پیش فرض ماست. مسئله اما چگونگی این بازنمایی با اِعمال روش نشانه شناسی لوتمان است. با انتخاب فیلم سینمایی «هر شب تنهایی» (رسول صدرعاملی، 1386) به عنوان مطالعه موردی از آثار منتسب به سینمای دینی، تعامل سپهر های نشانه ای منتخب، تحلیل می شود.
تحلیل گناهکاری جمشید در آیین زرتشت با رویکرد نشانه شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
1-34
حوزه های تخصصی:
رویکرد نشانه شناسی فرهنگی با آشکارسازی فرایند شکل گیری معنا و مشخص کردن ارزش ها و هنجارها در متن توسط لوتمان (1922 1993م) پایه گذاری شد. این رویکرد با تمرکز بر نحوه تعامل سپهرهای نشانه ای مختلف، امکان جدیدی را در بررسی رخدادهای فرهنگی فراهم کرد تا نحوِه تولید متن در یک سپهر نشانه ای روشن شود. متون اسطوره ای دینی به عنوان یکی از منابع برجسته فرهنگی، بستری مناسب برای به کارگیری نظریه نشانه شناسی فرهنگی است. در پژوهش حاضر، از این الگو در متن اسطوره ای دینی اوستا استفاده شده تا با انتخاب شخصیت جمشید، به نحوه مشروعیت زدایی از آیین مهرپرستی و مشروعیت زایی و چگونگی تولید معنا در آیین زرتشتی پرداخته شود. در این دیدگاه، جمشید در دوگانه تقابلی (خود و دیگری)، تکوین یافته ایزدشاه آیین مهری است که با کم رنگ شدن اندیشه های ودایی و توسعه سپهر نشانه ای زرتشتی، شخصیت گناهکاری گرفته است. در این مقاله، گناهکاری جمشید از طریقِ بررسی ورود وی به سپهر نشانه ای جدید، با سازوکار جذب و طرد فرهنگ دیگری و تولید متن و تثبیت فرهنگ خودی (زرتشتی) تحلیل شده است.
نشانه شناسی فرهنگی هسته بنیادین «هزار و یک شب» بر اساس متون هم ریخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«هزار و یک شب» از رسته جامع الحکایات و متنِ تو در توی ادبیات عامیانه فارسی است. قصه بنیادین این کتاب بر پایه قصه گویی «شهرزاد» شکل گرفته است و بر گِرد هسته بنیادین، سایر قصه ها در کنار هم چیده شده اند. فضای نشانه ای این کتاب همسان با سایر متون هم ریخت فرهنگیِ ایران قدیم است. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی در متون هم ریخت فرهنگی، بر پایه نظریه نشانه شناسی فرهنگی یوری لوتمان: مطالعه ارتباط دوسویه و نقش مند میان نظام های نشانه ای متفاوت، به بررسی خاستگاه نشانه های فرهنگی «هزار و یک شب» و خویشاوندی آن با متون هم ریخت در سپهر نشانگانی ادب عامیانه فارسی می پردازد و از نشانه شناسی فرهنگی «هزار و یک شب» و بررسی آرای پژوهشگران «هزار و یک شب» با تکیه بر قصه بنیادین آن و همسانی با متون هم ریخت نتیجه می گیرد: ساختار کتاب، ترجمه، بازتولید معنا و محتوای آن در گستره سپهر نشانگان فرهنگی و هویت ایرانی شکل گرفته است و «هزار و یک شب» بازتاب دهنده مناسبات اجتماعی فرهنگیِ بستر تولیدکننده ایرانی خود است. رابطه «خود» ایرانی با فرهنگ «دیگری» در گفتگومندی فرهنگ ها شکل گرفته است.
تحلیل کارکرد سلبریتی در گذار از نشانه شناسی ایدئولوژی به نشانه شناسی فرهنگ (مورد مطالعه: لایو اینستاگرامی حسن آقامیری و احلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مروری بر آثار ترجمه ای و تألیفی فارسی در باب فرهنگ شهرت، بر تفوق نگاه های انتقادی پی می بریم؛ از منظر نشانه شناختی موضع انتقادی رولان بارت نسبت به نظام های نشانه ای درون فرهنگ به مثابه نظام های ایدئولوژیک و اسطوره ای تلقی رایج و کارویژه نشانه شناسی، افشای دلالت های پنهان و عمدتاً سرکوب گرانه آن هاست؛ در حالی که ادعای مقاله وجود کارکردهای فرهنگی سلبریتی به مثابه یک نظام نشانه ای و فرهنگ شهرت به مثابه یک سپهرنشانه ای است که با استفاده از نظریه و روش شناسی یوری لوتمان پایه گذار مکتب نشانه شناسی فرهنگی تلاش شده است تا تحلیلی تازه از فرهنگ شهرت ارائه شود. نتیجه گیری نظری این مقاله بر این شد که فرهنگ شهرت به عنوان یکی از سپهر های نشانه ای درون فرهنگ قرار داشته و در فرایند های تعیین مرز کردن سپهر فرهنگ مشارکت دارد. سپس با استفاده از نشانه شناسی فرهنگی لوتمان، لایو اینستاگرامی حسن آقامیری ( سلبریتی روحانی) با احلام( سلبریتی زن خواننده) که یک پدیده سلبریتی محور از دو صنف متضاد بوده ، به مثابه پیکره مطالعاتی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه این تحلیل مشخص نمود که دو سلبریتی نهایتا در یک توافق مرز موسیقی حلال و حرام را در لایو اینستاگرام مشخص می نمایند. حسن آقامیری به عنوان مرز در سپهر دین، احلام را که یک عنصر نه-دین محسوب می شود به داخل سپهر دین ترجمه می کند. در طرف مقابل آقامیری خود نیز به وسیله احلام به سپهر موسیقی راه می یابد. در نهایت همخوانی این دو سلبریتی بایکدیگر منجر به انفجار در سپهر نشانه ای می شود.
نقش گیاهان در فرهنگ مازندران و بازتاب نمادین آن در صنایع دستی مازندران با رویکرد سپهر نشانه ای (مطالعه موردی دست بافته ها)
فرهنگ نقشه راه و شناخت انسان هاست و صنایع دستی بخشی ارزشمند از فرهنگ مردم و پل ارتباطی هنر-صنعت و هویت بین نسلی است که تداوم آن از گذشته تا به امروز نوعی پیوند و انسجام درون فرهنگی را نشان می دهد.ایران از اقوام با آداب و رسوم متنوعی تشکیل شده که هر کدام از این اقوام با توجه به تاریخ و فرهنگ خود در صنایع دستی و هنرهای سنتی حرف های بسیاری برای گفتن دارند. در فرهنگ و هنر مازندران که مردم در ارتباط پیوسته با طبیعت هستند،گیاهان جایگاه ویژه ای دارند. در این پژوهش به جهت حفظ اصالت قومی و اهمیت گیاهان،نقش مایه های موجود در هنرهای بومی منطقه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته شده است و جنبه های نمادین آن ها بررسی شده است.با توجه به نتایج بدست آمده در مازندران ،نقوش گیاهی تحت باورهای دینی و فرهنگی منطقه به تصویر درآمده است.انتخاب نمونه ها در این پژوهش بدین صورت است که هنرهایی که به لحاظ اجرا و نقوش بکار رفته در آن دارای سابقه می باشند انتخاب گشته است.روش دیگر منقوش بودن اثر میباشد.در این راستا با استفاده از روش های استدلال منطقی و تاریخی-تفسیری به بحث پیرامون نمادشناسی و بازتاب نمادین نقوش گیاهی در هنرهای بومی منطقه پرداخته شد.در بعضی موارد در مطالعه موردی دست بافته ها بعضی از آثار از طریق تحقیق میدانی مورد بررسی قرار گرفته است. در انتها بعد از شناسایی نقوش گیاهی و نقش نمادین آنها در دست بافته ها به تحلیل آنها با رویکرد سپهر نشانه ای خواهیم پرداخت.
بازخوانی هویت شیعی در آثار هنری عصر صفویه با رویکرد سپهر نشانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۹ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
43 - 60
آثار هنری علاوه بر ویژگی های زیباشناختی، بازتاب دهنده ی مناسبات اجتماعی فرهنگی بستر تولیدکننده ی خود هستند. یکی از مسائلی که می توان بامطالعه ی آثار هنری دوره های مختلف به آن دست یافت، مفهوم هویت است. از آنجا که در تعریف مفهوم هویت باید به حضور خود در برابر دیگری توجه داشت؛ در حوزه نشانه شناسی فرهنگی نیز برای مطالعه ی هر فرهنگ، در تقابل با فرهنگ های دیگر آن را بررسی می کنند. با توجه به این همسانی نظری در این دو حوزه، مقاله ی حاضر کوشیده است تا با استفاده از رویکرد سپهر نشانه ای مسأله ی هویت آثار هنری دوره ی صفویه در تقابل با حکومت عثمانیان را بررسی کند. برای نیل به این مقصود با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و رویکردی نشانه شناختی، فضای فرهنگی سیاسی میان صفویان و عثمانیان ترسیم شده و مسأله هویت در چند اثر هنری که از ایران وارد فضای نشانه ای عثمانیان شده است، به عنوان نمونه موردی تحلیل شد. نتایج این پژوهش نشان داد با توجه به اهمیت مفهوم دیگری در مسأله هویت و تقابل مذهبی میان صفویان و عثمانیان، آثار هنری که در ایران دوره ی صفویه تولید شده و به فضای نشانه ای حکومت عثمانی وارد شده اند، چه آثاری که مورد جذب قرار گرفته و چه آثاری که طرد شده اند، همگی مؤلفه های هویتی را در خود بازتاب داده اند.
بررسی و تحلیل سرگذشت بهرام چوبین، در بستر تاریخ و شاهنامه براساس ناهم گونیِ رفتاریِ «خود و دیگری»، ازمنظرِ نشانه شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی فرهنگی یکی از مهم ترین رویکردهای علم نشانه شناسی است. یوری لوتمان از بنیانگذاران نشانه شناسی فرهنگی است که فرهنگ و روابط بینافرهنگی را مبتنی بر شیوه تعامل «خود» و «دیگری» در چارچوبِ سپهرِ نشانه ای مشخصی تعریف می کند. برپایه این الگو، نویسندگان این مقاله در بخش نخست، با توجه به آگاهی های تاریخی و روایت شاهنامه ، تحلیل رابطه بهرام چوبین را با هرمز و خسروپرویز مدّنظر قرار می دهند؛ سپس انواع رابطه های این افراد را از منظر «خود/ دیگری» و «مرکز/ حاشیه» با تکیه بر نشانه شناسی فرهنگی بررسی می کنند. در بخش دوم نیز با تبیین نقشِ هژمونیک برخی از کهن الگوها و اسطوره های تاریخی در دیگری سازی از بهرام چوبین، به نتیجه مفروض دست می یابند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که با توجه به سپهرِ نشانه ای روزگار ساسانیان و روایت شاهنامه از عملکرد بهرام چوبین و هرمز، بهرام به علت پیروزی اش در جنگ با ساوه شاه و به سبب پاسداری از ایران و فاداری اش به هرمز در مقامِ «خودی/ مرکزی» شناسایی شده است؛ هرمز نیز به علت سابقه رفتارِ ناپسندش با اشراف و بهرام، از مقام «خودی/ مرکزی» خارج شده و در مقام «دیگری/ حاشیه» قرار گرفته است؛ اما از زمانی که بهرام چوبین عزم تسخیر پادشاهی را جزم می کند، این روند برعکس می شود؛ زیرا خواسته ای مغایر با سپهرِ نشانه ای دستگاه مرکزی و مغایر با توده مردم و خویشاوندانش داشته است و این امر بهرام را از مقامِ «دیگریِ آرمانی» به «دیگری/ حاشیه» تنزل می دهد؛ ضمنِ اینکه هم زمان با قیام بهرام چوبین علیه دستگاهِ مرکزی، نقشِ برخی از کهن الگوها و اسطوره های تاریخی نیز در تثبیت نقشِ بهرام چوبین در مقامِ دیگریِ نافرهنگی بسیار مؤثر بوده است. روش پژوهش در این مقاله، ضمن استناد به تاریخ و شاهنامه و مستندات کتابخانه ای، مبتنی بر توصیف و تحلیل رابطه ها و حادثه های مربوط به شخصیت های یادشده در بالا بوده است.
نشانه شناسی حافظه فرهنگی «هزار و یک شب» و «هزار و یک روز»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۸
66 - 79
حوزه های تخصصی:
«هزار و یک شب» و «هزار و یک روز» از رسته ادبیات عامیانه فارسی و بخش معنادار حافظه تاریخی فرهنگ مردم ایران اند. این دو اثر که در بستر زبان فارسی و سپهر نشانگانی فرهنگ خودی (ایرانی) برای ایجاد هنجار و نظم سیستم فرهنگی ایجاد شده بودند در فرایند ترجمه موجب شگفتی فرهنگ دیگری شدند و در گذر زمان بر ادبیات جهان تأثیر بسزایی گذاشتند. این دو اثر با همسانی نشانه ها، چینش نشانه ای و دلالت معنایی در سپهر نشانگانی و متون همریخت قصه های ایرانی این پرسش را تولید می کنند که مناسبات این دو اثر در حافظه متن ادبیات جهان چگونه است؟ از این رو این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی بر پایه نظریه نشانه شناسی فرهنگی یوری لوتمان، مطالعه ارتباط دوسویه و نقش مند میان نظام های نشانه ای متفاوت، با بررسی ترجمه ها و متون تأثیرگرفته از این دو اثر در حافظه فرهنگی ادبیات جهان نتیجه می گیرد: نشانه های فرهنگی این دو کتاب بازنمونی از ستیز، مدارا و گفتگوی انسان ایرانی با طبیعت، جامعه و با فرهنگ های مجاور است. ترجمه این قصه ها گفتمان فرهنگ ایرانی با فرهنگ های دیگری بود. شروع این گفتمان با تکرار و تسلسل تولید ترجمه همراه بود، سپس با تأثیرگذاری بر شیوه تولید متن های جدید بر پایه الگوی قصه های ایرانی، خودکارشدگی و بازتاب آن در فرهنگ های دیگری موجب تحول آن فرهنگ ها شد.
نشانه های مکتب تبریز صفوی در مصورسازی خمسۀ نظامی اکبرشاه در هند با رویکرد سپهرنشانه ای یوری لوتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
229 - 248
اشتراک و تبادل سنت های فرهنگی بین ایران و هند در دوره گورکانی به اوج خود می رسد. حوزه اصلی عینیت یافتن فرهنگ ها را می بایست در هنر و ادبیات جست وجو کرد. این پژوهش به مطالعه یکی از مصادیق این ارتباط فرهنگی، یعنی نگارگری و ذیل آن نسخه مصور خمسه نظامی که در دوره گورکانی هند توسط نگارگران مکتب هندوایرانی مصور شده و همچنین به تأثیرات ویژگی های نگارگری مکتب تبریز بر این نسخه، می پردازد. سؤالاتی که مطرح می شود این است که: نظام نشانه ای نگارگری مکتب تبریز صفوی چگونه در سپهرنشانه ای گورکانیان هند ترجمه شده است؟ تأثیر این ترجمه پذیری بر نگاره های نسخه خمسه نظامی مصورشده در دوره اکبر شاه چگونه است؟ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی با رویکرد سپهرنشانه ای بر پایه آرای یوری لوتمان بوده و هدف مقاله، خوانش نشانه های تأثیرگذار نگارگری صفوی بر نگارگری گورکانی هند و چگونگی این تأثیر در مصورسازی نگاره های خمسه نظامی در دوره سلطنت اکبرشاه است. نتایج پژوهش نشان داد که مصورسازی نسخه خمسه نظامی در هند، به واسطه مهاجرت نگارگران ایرانی به هند، متأثر از نگارگری مکتب تبریز صفوی است. تأثیرات این ویژگی ها در اکثر نگاره های خمسه نظامی ازجمله ترکیب بندی، شخصیت پردازی، نقوش تزئینی، فرم ها و بافت ها به وضوح دیده می شوند.
تأثیر مکتب نگارگری ترکمانان شیراز بر نگاره های نسخه نعمت نامه در هند (با رویکرد سپهر نشانه ای لوتمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
99 - 108
حوزه های تخصصی:
از دی رباز دو تمدن بزرگ ایران و هند بارها در طول تاریخ، سنت های فرهنگی خود را باهم به اش تراک گ ذاشته اند. نگارگری یکی از مقوله های هنری است که در این بین دستخوش تغییرات و امتزاج در ساختار و محتوای فرهنگی شده است. این مقاله، ضمن بررسی نسخه نعمت نامه، کتاب دستور آشپزی در هند که توسط نگارگران ایرانی مصور شده است، به تأثیرات ویژگی های هنر نگارگری مکتب ترکمانان شیراز بر این نسخه می پردازد. مسئله ای که در این پژوهش مطرح می شود این است که: چگونه می توان تأثیر نظام نشانه ای نگارگری مکتب ترکمانان شیراز بر نگاره های نسخه نعمت نامه در هند را با رویکرد سپهر نشانه ای مورد خوانش قرار داد؟ هدف مقاله ی حاضر این است تا مسئله ی تأثیر نگارگری دوره ی تیموری در تقابل با نگارگری هند موردبررسی قرار گیرد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با رویکرد نشانه شناسی فرهنگی لوتمان بوده و با استفاده از تطبیق هم زمانی ویژگی های نگاره های نعمت نامه و مکتب ترکمانان شیراز، به نشانه های تأثیرات ایران بر نگارگری هند اشاره کرده است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که نسخه نعمت نامه باقی مانده از دوره سلطان غیاث الدین، بیانگر حضور نقاشان و نگارگران ایرانی مکتب شیراز در دربار شاه ماندو است. تأثیرات ویژگی های نگارگری ترکمانان و انواع سبک آشپزی ایرانی در تصویر گری نعمت نامه حضوری پررنگ دارند.
سپهر نشانه ای نگارگری ایرانی در دوران پهلوی اول براساس نظریه یوری لوتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فروپاشی سلسله ی قاجار و برآمدن سلسله ی پهلوی شروع یک نظام جدید فرهنگی در ایران بود. تجدد گرایی و گفتمان های برآمده از آن مانند ملی گرایی، سکولاریسم و باستان گرایی منجر به تحولات متعدد فرهنگی شدند که بخش مهمی از آن گرایش به غرب بود؛ ولیکن با وجود تمایل به تجدد و غرب گرایی، این دوران شروع تازه ای برای هنرهای سنتی به ویژه نگارگری ایرانی بود. حال مسئله اینجاست که چه عواملی باعث شد تا در فضای تجددگرایانه ی فرهنگی پهلوی اول توجه به نگارگری شدت گرفته و موج تازه ای از تحولات سبک شناختی در آن شکل بگیرد؟ با این پرسش و با هدف شناخت سیر تحول و نوگرایی در نگارگری دوران پهلوی اول، این مقاله با روشی توصیفی-تحلیلی و اسنادی به مطالعه و بررسی عوامل تأثیر گذار در تحولات نگارگری دوران پهلوی اول می پردازد که برای این منظور از نظریه ی سپهر نشانه ای یوری لوتمان برای ترسیم سپهر نشانه ای استفاده می شود. آنچه منتج به طرح الگویی با هسته ی نگارگری مکتب اصفهان و لایه های تراوایی تأثیر پذیری از نقاشی اروپایی، فرد گرایی و قرار گرفتن در افق معنایی غالب آن دوران می شود. بر اساس این الگو نگارگران عصر پهلوی اول، با مرکز قرار دادن مکتب اصفهان به مثابه امر اصیل و ملی، مجموعه تحولاتی را در نگارگری آن دوران به وجود آوردند که همه ی آن ها مبتنی بر گفتمان های متعدد فرهنگی دوره ی پهلوی اول بود. در این میان همراهی با گفتمان تجدد گرایانه ی پهلوی در قالب تأثیر پذیری از نقاشی غرب، فردگرایی و هماهنگی با افق معنایی غالب آن دوران، باعث تحول در ساختار نگارگری شد، آنچه به مشروعیت و رونق بیشتر این هنر در عصر پهلوی اول منجر شد.
دگردیسی نشانه ای مفهوم "سدره المنتهی" با تکیه بر رویکرد نشانه شناسی فرهنگی یوری لوتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
32 - 53
حوزه های تخصصی:
متن قرآن، نظامی نشانه ای با پیکره ای خاص است که در یک برهه زمانی خاصی نازل شده است. فرایندهای نشانه ای که در هر دوره خاصی رقم می خورند، دریافت این متن را در معرض چالش های متعددی قرار داده اند. در این میان، تعبیر «سدره المنتهی» در سوره ی نجم، یک تعبیر منحصر به فرد قرآنی است که در طول تاریخ به عنوان یک اصطلاحِ ساخت یافته از سوی عالمان حوزه های مختلف، مورد استفاده قرارگرفته است. اکثر مفسران، اغلب در پی توضیح معراج نبی(ص) به سدره المنتهی، پرداختی گذرا در قالب دورترین نقطه ی بهشت داشته اند، حال آنکه به نظر می رسد، در پی روند آگاهی افزایی مسلمانان در خصوص این ترکیب قرآنی بود که معنای امروزین یعنی «والاترین درجه ی قرب الهی» قابل درک و دریافت است. در مقابل، بعید به نظر می رسد که قرآن در خطاب به مشرکان، چنین معنای پیچیده ای از فرهنگ اسلامی را لحاظ کرده باشد. در این بررسی، با روش توصیفی - تحلیلی، نخست کاربرد سدره المنتهی در بافت آیات سوره نجم، بازخوانی اولیه شده و سپس مروری بر تفاسیر متقدم از آن صورت می گیرد و در ادامه، کوشش می شود، دگردیسی نشانه ای آن، با توجه به رویکرد نشانه شناسی فرهنگی لوتمان، تبیین شود. لوتمان، بر سازوکار پویای تولید و دگردیسی نشانه ای از زاویه ی فرهنگ تأکید دارد. از نتایج اصلی مطالعه حاضر، تبیین این مقوله است که قرآن از طریق تنوع معنایی خود، نسبت به آینده کاملاً باز است و در سطحی فراتر از تنوع معنایی، مجهز به نیرویی هنجاربخش است که قدرت برساخت نشانه ای مقوله ها و تعابیر را دارد.
تحلیل سپهر نشانه ای شعر «در آستانه» احمد شاملو بر اساس نظریه یوری لوتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«سپهر نشانه ای» اصطلاحی ابداعی در نظریه یوری لوتمان است و بر فضای انتزاعی محصوری دلالت دارد که نشانه ها تنها درون آن معنا می یابند. آنچه درون مرزهای این سپهر قرار می گیرد واجد فرهنگ و نظم درونی است و خارج از آن فضای فرانشانه ای یا غیرنشانه ای را تشکیل می دهد که دچار بی نظمی و آشوب است و نشانه-معناشناسی در آن تعریف پذیر نیست. لوتمان معتقد است بر اثر سازوکارهایی همچون طرد و جذب در مرزها، سپهر نشانه ای همواره در حال تغییر است. «در آستانه» از احمد شاملو شعر بلندی است که در اواخر عمر او سروده شده است و جمع بندی فلسفی و اعتقادی او را در خصوص زندگی، مرگ و وضعیت پس از مرگ در خود جای داده است. در مقاله حاضر با به کارگیری نظریه نشانه شناسی فرهنگی لوتمان به تحلیل سپهر نشانه ای این اثر پرداخته شده است. تحلیل های انجام شده نشان می دهد شاملو عناصر متافیزیکی را از سپهر نشانه ای طرد کرده، مرز تمایز خود با طبیعتِ غیرانسانی را پررنگ نموده و با تهی کردن سپهر نشانه ای از عناصر طبیعی و فراطبیعی، میدان را برای محوریت یافتن نقش انسان و برجسته نمودن جایگاه او مهیا کرده است.
واکاوی رمزگان خانه های سنتی دوره قاجار یزد از دیدگاه نشانه شناسی فرهنگی (پژوهش موردی: مطالعه مجموعه حیاط های مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
159 - 180
حوزه های تخصصی:
مجموعه ی حیاط مرکزی به مثابه یکی از مهم ترین مؤلفه های معماری خانه سنتی و موضع پدیدارهای معنایی و نشانه شناسی، حاوی مفاهیم و معانی متعدد می باشند. پژوهش حاضر درصدد است با نگاه و خوانش نشانه های خانه های قاجار و براساس عملکرد نشانه ای مجموعه ی حیاط مرکزی به واکاوی رمزگان خانه های سنتی دوره قاجار یزد از دیدگاه نشانه شناسی فرهنگی بپردازد. در پژوهش حاضر به واسطه روش تحقیق کیفی، گردآوری داده ها با راهبرد تحلیلی تطبیقی و باستناد منابع و اسناد کتابخانه ای جهت تبیین ادبیات موضوع انجام گرفته و از طریق راهبرد تفسیری تاریخی نمونه های بایسته تعیین گردیده است. از میان خانه های تاریخی دوره قاجار یزد تعداد 5 مورد بررسی شده است. با توجه به چارچوب نظری پژوهش و به واسطه ی راهبرد پژوهش موردی، مطالعات میدانی و برداشت اطلاعات نمونه های منتخب از طریق تدابیر مشاهده، عکاسی و مصاحبه انجام گردیده به نحوی که ضمن مشاهده و مطالعه ی بناهای سنتی مسکونی، ثبت و تحلیل نشانه ها انجام یافته است. درنهایت، به واسطه استدلال منطقی نتایج پژوهش تبیین یافته است. براساس یافته ها، حیاط مرکزی، موضع تکوین فرآیند های معنایی، متشکل از اجزا و عناصر متعدد و متکثری است که در عین یگانگی و براساس نظام های نشانه ای واجد رمزگان چند گانه تکنیکی، زیبایی شناختی، نحوی و معنایی به گونه ای درهم تنیده و مبتنی بر لغزش گهگاهی هر یک می باشند که معانی و مفاهیم نهفته در این موضع، منتج از دلالت های فضاها و اجزا در چارچوب رمزگان های چند گانه و تعامل مداوم متن های متکثر در گستره ی فضای فرهنگی شهر یزد تکوین یافته است. بنابراین فهم نقش و جایگاه حیاط در خانه های سنتی در چارچوب وجوه کالبدی و غیرکالبدی مبتنی بر مفاهیم و معانی مشتمل بر نظام های نشانه ای می تواند در تکوین رمزگان های آشنا جهت معنادهی خانه های امروز کارآمد باشد.