مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
فرااخلاق
منبع:
اخلاق بهار ۱۳۸۷ شماره ۱۱
حوزه های تخصصی:
در مورد این که چه چیز به یک فعل، ارزش اخلاقی – مثبت یا منفی می دهد، مبانی مختلفی وجود دارد. علّامه سیّد محمّد حسین طباطبایی(ره) از فیلسوفان مسلمان معاصری است که در این مورد بیش از همه ی حکمای مسلمان دیگر در این باره بحث کرده است.
علّامه در مورد این که «ارزش اخلاقی چیست؟»، «خاستگاه خوب و بدهای اخلاقی کدام است؟»، «قضایای اخلاقی چگونه قضایایی است؟» و «بین قضایای مربوط به واقع و قضایای مربوط به اخلاق چه تفاوتی دارد؟» نظر واحدی ندارد. ایشان گاه فعل را فی نفسه دارای ارزش مثبت یا منفی می داند، گاه خود فعل را دارای ارزش ندانسته، بلکه فعل را به اعتبار آثار و نتایج دنیوی، اخروی یا معنوی آن دارای ارزش می داند و گاه ارزش فعل را به این می داند که فرد آن را به نیّت کسب تعالی و فضیلت انسانی انجام دهد.
روش بحث ایشان در این مورد گاه برون دینی و عقلی و گاه درون دینی مبتنی بر قرآن کریم است، به گونه ای که از مجموع نوشته ها و بحث های ایشان پنج نظریه ی اخلاقی متفاوت می توان استخراج و هرکدام را در زمان و یا شرایطی مطرح نمود.
تلاش این مقاله مصروف این است تا این مبانی، از نقطه نظر علّامه ی طباطبایی، در مرحله ی اول گزارش شود تا نظریه ی ایشان وضوح و تمایز پیدا کند و در مرحله ی دوم با تجزیه و تحلیل آن مبانی، پیش فرض ها و لوازم اقوال ایشان کشف و در مرحله ی نهایی پیش فزض ها و لوازم آن نظریه ها نقد شود.
شناسنامه علمی اخلاق کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق کاربردی رشته ای است که می تواند نقش چشمگیری در جلب توجه فرهیختگان و حتی خوانندگان عمومی به اهمیت مباحثات اخلاقی و ازجمله مباحثات فلسفه اخلاقی داشته باشد. ولی به دلیل این که تنها حدود چهار دهه از رویکرد معاصر عالمان اخلاق به این رشته می گذرد، و هنوز رشته ای جوان و نوپدید به حساب می آید، مناقشات و چالش هایی بر سر چگونگی شناخت و معرفی این رشته در میان پژوهندگان آن جریان دارد. در این مقاله تلاش کرده ام تا با واکاوی و تحلیل تازه ترین بحث ها، جمع بندی نسبتاً مقبولی از شناخت هویت دانشی این رشته و معرفی مهم ترین مبادی آن ارائه کنم. به این منظور به ترتیبی که منطق دانان تحت عنوان رئوس ثمانیه علم برای معرفی شناسنامه یک علم پیشنهاد کرده اند، از هشت عنوان: تعریف، موضوع، غایت، فایده، عناوین بحث، مؤلفان و مؤسسان، مرتبه علمی، و روش سخن به میان آورده، در موارد بحث انگیز وارد بحث و موضع گیری شده ام.
مقایسه تطبیقی نظریه «ناظر آرمانی» در فرااخلاق و نظریه «امر الهی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو نظریه «ناظر آرمانی» و «امر الهی» نظریه هایی بر ساخت گرا و اراده گرا هستند. بر طبق نظریه ناظر آرمانی، حقایق اخلاقی براساس نگرش های ناظران آرمانیِ فرضی، تعریف و معنا می شود. بر این اساس، شالوده این نظریه ها بر نفی حقایق اخلاقی مستقل شکل خواهد گرفت. بنابراین وجود حقایق اخلاقیِ مستقل و بدیهی که بتواند مکشوف عقل آدمی قرار گیرد، انکار می شود و حقیقت اخلاقی، ساخته و پرداخته پسند / ناپسند ناظرانی آرمانی شمرده می شود. به همین دلیل، خودِ این ناظران خالی از فضایل اخلاقی مستقل اند و در داوری های اخلاقی خود ملزم به رعایت هیچ اصل و ارزش اخلاقی نخواهند بود. نظریه امر الهی نیز دارای تقریرهای متعددی است و نظریه ناظر آرمانی با مبانی فرا اخلاقی خود، به برخی از گونه های نظریه امر الهی شباهتی تام دارد. در این میان، یکسانی ماهیت نظریه های ناظر آرمانی و امر الهی اشاعره بسیار چشمگیر است. گویا نظریه ناظر آرمانی همان نظریه اشاعره است که به صورت لابشرط نسبت به وجود و عدم ناظرانِ ایدئال در لباسی غیردینی نمودار شده است. این مقاله با طرح و مقایسه این دو نظریه، درپی بازتاب ماهیت یکسان آن دو است.
استنتاج باید از هست(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسئلة «استنتاج باید از هست»، یکی از مسائل مهم در معرفت شناسی اخلاق است. درستی نظریه هایی که گزاره های اخلاقی را از طریق ارجاع به گزاره های غیراخلاقی توجیه می کنند، مبتنی بر پیش فرضِ امکان استنتاج باید (اخلاقی) از هست می باشد؛ اما گروهی از فیلسوفان اخلاق ادله ای برای عدم امکان استنتاج باید (اخلاقی) از هست آورده اند. این پژوهش با رویکرد نظری و تحلیلی، تلاش دارد تا با طرح ادلة دو طرف و ارزیابی آنها، امکان استنتاج باید (اخلاقی) از هست و چگونگی این استنتاج را نشان دهد.
مسأله ی باید و هست در دیدگاه آیت ا... سبحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرااخلاق به مبادی تصوری و تصدیقی علم اخلاق می پردازد. فرااخلاق چهار مبحث ذیل را در بر می گیرد: معناشناسی اخلاق، معرفت شناسی اخلاق، هستی شناسی اخلاق و مباحث منطقی. یکی از موضوعات فرااخلاقی مباحث منطقی است که به استنتاج مفاهیم و گزاره های اخلاقی می پردازند؛ بنابراین، رابطه ی باید و هست در دیدگاه آیت الله سبحانی در زمره ی مباحث منطقی فرااخلاق است که کمتر نوشته ای به آن پرداخته است. نویسنده در این مقاله، درصدد است تا دیدگاه آیت الله سبحانی درباره ی ارتباط جمله های اخلاقی را تبیین و بررسی کند. ایشان جمله های اخلاقی را انشایی و اعتباری و درعین حال برهان پذیر می داند. ایشان برخی جمله های اخلاقی را لازمه ی برخی دیگر و شرط لازم در استدلال های اخلاقی را وجود مدرَکاتِ عقل نظری می داند. ایشان در پی اثبات یقینی بودنِ جمله های اخلاقی است، اما تبیینی از دلالت التزامی ادعایی ارائه نداده است و میان جمله های حاویِ خوب اخلاقی و وجوب اخلاقی تساوق قائل نیست. با توجه به اعتقاد آیت الله سبحانی مبنی بر این که خوب و بدبودن افعال اخلاقی بر اساس کمال و نقص داشتن آن ها برای نفس (هدف اخلاقی) است، بنابراین، اعتباری و انشائی دانستن جمله های اخلاقی ضرورتی نداشته، لغو به نظر می رسد؛ زیرا مفاهیم اخلاقی مبین رابطه ی واقعی میان فعل و هدف اخلاقی اند.
بررسی دیدگاه آیت الله جوادی آملی در مسئله «باید و هست»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
فرا اخلاق به مبادی تصوری و تصدیقی علم اخلاق می پردازد و چهار مبحث ذیل را در برمی گیرد: معناشناسی اخلاق، معرفت شناسی اخلاق، هستی شناسی اخلاق و مباحث منطقی. یکی از موضوعات فرا اخلاقی، مباحث منطقی است که به استنتاج مفاهیم و گزاره های اخلاقی می پردازد؛ بنابراین، رابطه باید و هست در دیدگاه آیت الله جوادی آملی در زمره مباحث منطقی فرا اخلاق است که کمتر نوشته ای به آن پرداخته است. نویسنده در این مقاله درصدد است تا دیدگاه آیت الله جوادی آملی درباره ارتباط جمله های اخلاقی را با یکدیگر و با جمله های غیراخلاقی تبیین و بررسی کند. ایشان جمله های اخلاقی را اعتباری مبتنی بر واقعیت، انشایی، استدلال پذیر و یقینی می داند. اما به نظر می رسد یقین و تصدیق مربوط به عقل عملی و نظری در دیدگاه آیت الله جوادی متفاوت باشد؛ زیرا ایشان عقل عملی را مربوط به عمل و محرک و عقل نظری را مدرِک می داند. با بررسی دیدگاه آیت الله جوادی آملی مشخص می شود این دیدگاه نسبت به دیدگاه های متناظر که جمله های اخلاقی را انشایی می دانند، انسجام بهتری دارد، اما جمع انشایی بودن جمله های اخلاقی به بیانِ ایشان و برهانی و یقینی دانستن آنها غیرممکن به نظر می رسد.
بررسی دیدگاه استاد لاریجانی در معناشناسی و هستی شناسیِ الزام اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فرااخلاق به مبادی تصوری و تصدیقی علم اخلاق میپردازد؛ فرااخلاق چهار مبحث ذیل را دربرمی گیرد: معناشناسی اخلاق، معرفت شناسی اخلاق، هستی شناسی اخلاق و مباحث منطقی. مهم ترین بخش در معناشناسی اخلاق و تحلیل مفاهیم اخلاقی مفاهیمی هستند که در محمول جمله های اخلاقی به کار می روند و مفاهیم ارزشی و الزامی را دربرمی گیرند. مفاهیم ارزشی مانند «خوب» و «بد» است و مفاهیم الزامی مانند «باید»، «نباید» و «وظیفه». هستی شناسی اخلاق از وجود و نحوه وجود مفاهیم و جمله های اخلاقی بحث می کند. درباره «الزام اخلاقی» مقاله های زیادی نگاشته شده است، ولی این تحقیق با تفکیک حیث معناشناسی از هستی شناسی مفهوم «الزام اخلاقی» دیدگاه استاد لاریجانی را بررسی می کند. ایشان با تفکیک مباحث معناشناسانه از هستی شناسانه «الزام اخلاقی» قدم مؤثری در تبیین مباحث فرااخلاقی برداشته است. نظریه ایشان در «الزام اخلاقی» شبیه نظریه جورج ادوارد مور در «خوب اخلاقی» است. بنابراین، ایشان در معناشناسی شهودگرا و در هستی شناسی واقع گرا به حساب می آید. اما مشکل این نظریه ادعایی بودن آن و ارائه نکردن دلیل معتبر است. تنها دلیل ایشان ارجاع به وجدان است ولی مخالف این نظریه نیز می تواند به وجدان تمسک جوید
ارتباط اخلاق و اقتصاد بر اساس الگوی پیشنهادی نظام مندی معرفتهای اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیا میان اخلاق و اقتصاد ارتباطی وجود دارد؟ اگر ارتباط وجود دارد، این ارتباط چگونه ترسیم می شود؟ بهترین روش برای پاسخ به این پرسش ها، دستیابی به منطقی است که بتوان بر مبنای آن، ارتباط مزبور را بررسی کرد. فرضیه مقاله این است که رابطه نظام مندی از منظر معرفت اقتصادی بین اخلاق و اقتصاد وجود دارد. در این مقاله تلاش شده است با تکیه بر رابطه بین هست ها و بایدها، منطق مزبور استخراج گردد. مهم ترین دستاورد مقاله پیش رو این است که بر پایه منطق یادشده، ارتباط بین اخلاق و اقتصاد، در سطوح چهارگانه برقرار است. این سطوح عبارت اند از: مبانی فلسفی اقتصاد و فرااخلاق، فلسفه اقتصاد و بخش اول اخلاق هنجاری، علم اقتصاد و بخش دوم اخلاق هنجاری اخلاق کاربردی، ساختار اقتصادی و اخلاق توصیفی. البته ارتباط پنجمی هم می توان مطرح کرد که مربوط به تحول در ساختار اقتصادی می باشد و می توان از آن به نظام سازی و تربیت اخلاقی یاد کرد. روش استفاده شده در این مقاله از جهتی تحلیلی استدلالی است؛ زیرا تلاش شده است که با توجه به اسناد کتابخانه ای و اینترنتی برای اثبات فرضیه مذکور، استدلال های منطقی ارائه شود و از جهتی تطبیقی است؛ زیرا مطالعات مزبور با تکیه بر دیدگاه های مطرح شده در اقتصاد متعارف صورت گرفته و در صدد تطبیق آنها با اقتصاد اسلامی است.
مسأله باید و هست از دیدگاه علامه طباطبایی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
5 - 24
حوزه های تخصصی:
فرااخلاق به مبادی تصوری و تصدیقی علم اخلاق می پردازد. یکی از موضوعات فرااخلاقی، مباحث منطقی است که به استنتاج مفاهیم و گرازه های اخلاقی می پردازد؛ بنابراین، رابطه باید و هست در دیدگاه علامه طباطبایی در زمره مباحث منطقی فرااخلاق است که نوشته ای به روش این مقاله به آن نپرداخته است. نویسنده در این مقاله درصدد است تا دیدگاه علامه طباطبایی درباره ارتباط جمله های اخلاقی را در تمام جوانب تبیین و بررسی کند. ایشان جمله های اخلاقی را اعتباری، اخباری و استنتاج پذیر و آن استنتاج را جدل می داند. اما به نظر می رسد بیانی برهانی از جمله های اخلاقی بر طبق نظریه علامه امکان داشته باشد و اشکال های طرح شده در بیان علامه طباطبایی بر برهان پذیری جمله های اخلاقی قابلیت پاسخ را دارند. به هر حال ایشان جدل در جمله های اخلاقی را قبول دارد و جمله های اخلاقی را بر پایه واقعیتِ نامتغیر استوار می داند؛ بنابراین ایشان نسبی گرایی اخلاقی را نمی پذیرد و با شکاف باید و هست مخالفت می کند.
فرا اخلاق، استدلال پرسش گشوده، و اکسپرسیویسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
65 - 84
حوزه های تخصصی:
استدلال پرسش گشوده یکی از خاستگاه های فرااخلاق به شمار می آید. مور، با پیش نهادن این استدلال، نظریه های فرااخلاقی پیش از خود را یک سره مغالطه آمیز معرفی کرد. اگر چه استدلال وی با انتقادهای بسیاری روبرو شد، پاره ای از فیلسوفان آن را واجد نکته مهمی دانستند که به درستی بیان نشده است. در این چارچوب، ریلتون، گیبارد، و داروال (1992) کوشیدند تا استدلال مور را به گونه ای بازسازی کنند که از انتقادهای یاد شده رهایی یابد. ایشان معتقدند که اکسپرسیویسم تنها نظریه فرااخلاق است که در دامنه نسخه اخیر از استدلال پرسش گشوده جای نمی گیرد. هدف نوشتار پیش روی، آشکار نمودن نادرستی این ادعا است. به بیان دقیق تر، در پی آنیم تا نشان دهیم که اکسپرسیویسم تنها نظریه رهیده از نسخه جدید استدلال پرسش گشوده نیست. در این راستا، نخست جغرافیای رویکردهای موجود در فرااخلاق را تبیین می کنیم. در گام بعد، استدلال پرسش گشوده و نسخه اصلاح شده آن را ارائه می دهیم. سپس، ضمن توضیح محدودیت نسخه اصلاح شده، نسخه جدید این استدلال را بیان می کنیم. در مرحله بعد، نشان می دهیم که برخلاف ادعای اقامه کنندگان استدلال جدید، اکسپرسیویسم تنها رویکرد رهیده از این نسخه نیست. به طور مشخص، این واکاوی آشکار خواهد نمود که هیچ یک از دو نسخه اصلاح شده و جدید نمی توانند به تنهایی همه بدیل های اکسپرسیویسم را رد کنند. در پی آن، مشخص خواهد شد که این مهم تنها با بکارگیری هم زمان هر دو نسخه استدلال پرسش گشوده میسر می شود.
اهمیت تعهدات فراهنجاری آرمان علم غیرارزش بار(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیبست و یکم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
124 - 148
حوزه های تخصصی:
مطابق آرمان علم غیرارزش بار در ارزیابیِ معرفتیِ نظریه های علمی تنها ارزش های معرفتی می توانند نقش مشروع داشته باشند. در این مقاله نشان خواهیم داد که این آموزه بر تصویری از علم و رابطه آن با ارزش ها مبتنی است که تعهدات فراهنجاری معینی در پی دارد و توجه به این تعهدات مهم است. برای این منظور نخست چارچوب کلی نظریه فراهنجاری را به اختصار معرفی می کنیم و سپس به بیان پیش فرض هایی می پردازیم که در پس آرمان علم غیرارزش بار درباره رابطه علم و ارزش ها وجود دارد و سپس تعهدات فراهنجاری مشخصی را از آنها نتیجه می گیریم. همچنین با معرفی اجمالی استدلال هایی که بیشتر در مخالفت با آموزه آرمان علم غیرارزش بار اقامه شده اند، نشان می دهیم که در این استدلال ها توجهی به پیش فرض های فراهنجاریِ این آموزه نشان داده نشده است. در نهایت این پرسش مطرح و پاسخ داده می شود که آیا در بحث از آرمان علم غیرارزش بار، توجه به ملاحظات فراهنجاری ضرورتی دارد؟
نگاهی به کتاب Metaethics نوشتۀ سیمون کیرچین و سخنی درباب ترجمۀ آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال هجدهم فروردین ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
221-234
کتاب Metaethics نوشتة سیمون کیرچین ازجمله کتاب های حوزة فرااخلاق است که نخستین چاپ آن را مؤسسة پالگریو مک میلان در سال 2012 منتشر کرد. کیرچین عضو هیئت علمی دانشگاه کنت انگلستان است. کتاب وی یک درس نامة مقدماتی در فرااخلاق است که مشتمل بر مهم ترین مباحث این حوزه است. قلم نسبتاً روان نویسنده، طرح تفصیلی مطالب با زبان ساده و مناسب، و طرح جدیدترین دیدگاه ها در حوزة فرااخلاق ازجمله ویژگی های مثبت کتاب اند. درمقابل، نپرداختن به بعضی دیدگاه های مهم و اشارة اجمالی به آن ها می تواند نقطه ضعفی برای کتاب تلقی شود. نظر به وجوه مثبت کتاب و نیز تازگی بخش عمدة مباحث آن در زبان فارسی و هم چنین فقر چشم گیر منابع فارسی در حوزة فرااخلاق، ضرورت و اهمیت ترجمة کتاب روشن می شود و نگارندگان این مقاله برمبنای همین ضرورت دست به ترجمة آن زده اند. دشواری ترجمه خصوصاً در برگردان مباحث جدید کتاب که در فارسی بی سابقه بودند؛ به ویژه معادل گذاری برخی اصطلاحات، که باید بادقت صورت می گرفت، انرژی مضاعفی از مترجمان گرفت.
تأثیر وحی بر معناشناسی اخلاق در اندیشه ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با روش تحلیلی و انتقادی، به بررسی موضع ابن عربی در باب معناشناسی اخلاق و مشخصاْ به تحلیل نقش وحی در معنا بخشیدن به اخلاق از منظر این متفکّر می پردازد. نتیجه بحث این که وی در عین قبول بداهت معانی اخلاقی، آن را فاقد معنای مستقل از شریعت شناخته و به نقش تأسیسی وحی در ارزش گذاری اعمال باور دارد. از نگاه ابن عربی عملی که اخلاقاْ خوب خوانده شود، به جواز شرعی نیز متصف می گردد؛ که بدین ترتیب تعابیر اخلاقی و شرعی مفهوماْ مساوی و مصداقا ْمساوق با یکدیگرند. در مقام بررسی این رأی، ضمن یک ملاحظه انتقادی به این دریافت می رسیم که ابن عربی با تأکید بر واقعیت و عینیت اخلاق و قبول تساوق اخلاق و خیر، لاجرم بداهت مفاهیم اخلاقی را مقبول تر از ایده بدیل ساخته است. در این نگرش، آموزه وحی در جهت ترمیم ابهامات مصداقی عمل می کند و مرتبه عالی تری از معانی اخلاقی را متجلّی می سازد. با این ملاحظه، هرچند پذیرش نقش امضایی و ارشادی شریعت در معنا بخشیدن به واژگان اخلاقی تکمله ای بر آراء ابن عربی به حساب می آید، اما با ارکان اندیشه این متفکّر سازگار می ماند.
تحلیل و بررسی كنترل جمعیت از منظر اخلاق كاربردی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
کنترل جمعیت و راه های آن، یکی از مسائل مهم و تأثیرگذار اجتماعی، اخلاقی و حقوقی مورد بحث در جوامع بشری است. جواز یا عدم جواز آن، موضوع نزاع موافقان و مخالفان است. موافقان، به ادله ای همچون محدودیت منابع، اصول لذت گرایی، سودگرایی و آرمان گرایی، مفهوم حقوق طبیعی، مبنای تحقق عدالت اجتماعی و مدرنیته تمسک جسته که همگی قابل خدشه اند. در مقابل، مخالفان نیز ادله ای ارائه کرده اند؛ اما در این مقاله از منظر اخلاق کاربردی، با کاربست اصول، مبانی و ارزش های مکتب اخلاقی اسلام، به مسئلۀ کنترل جمعیت پرداخته و ضمن بررسی ادله موافق و مخالف، آن، با کشف قیود پنهان به حل تعارض و در نهایت، اتصاف این مسئله به خوبی یا بدی دست یافته ایم. التبه خوبی یا بدی آن، مطلق نبوده و تابع مصالح و مفاسد است که در صورت تزاحم با مصلحت برتر، تنها حکم مصلحت برتر فعلیت می یابد.
گستره شناسی تحلیلی پژوهش های اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰ (پیاپی ۶۲)
97 - 126
حوزه های تخصصی:
موفقیت در هر پژوهشی، در گرو دانستن جایگاه آن پژوهش در منظومه دانش بشر است؛ به این معنی که لازم است پژوهشگر بداند موضوع تحقیقش در چه ساحتی از علوم و معارف قرار می گیرد. پژوهش های اخلاقی نیز از این قاعده مستثنا نیستند. محقق اخلاق، قبل از هر کاری باید به شناخت حوزه تحقیق خویش بپردازد و مسیر تحقیق را در آن حوزه سامان بخشد. در این نوشتار، با تحلیل پژوهش های انجام گرفته در این حوزه، جغرافیای پژوهش های اخلاقی بررسی، و ضمن تحلیل و تبیین پژوهش های اخلاقی، هفت حوزه برای این پژوهش ها معرفی شده است. این هفت حوزه عبارت اند از: کلیات اخلاق، اخلاق هنجاری، فرااخلاق، اخلاق توصیفی، روان شناسی اخلاق، تربیت اخلاقی و جامعه شناسی اخلاق. یادآوری می شود این عرصه های هفت گانه، بر اساس پژوهش های موجود تعیین شده اند و ممکن است در آینده عرصه های دیگری نیز به این موارد افزوده شود.
منابع معرفت اخلاقی در اندیشه ابن عربی
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
71 - 102
حوزه های تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، به معرفی اندیشه ابن عربی در حوزه معرفت شناسی اخلاق، با تمرکز بر منابع معرفت اخلاقی و تشریح چگونگی بهره گیری انسان از این منابع در جهت ایصال به حیات اخلاقی می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که ابن عربی معرفت اخلاقی را عینی دانسته و عالم اعیان ثابته را به عنوان نفس الامر حقایق اخلاقی معرفی می کند. وی در آثار خود به شکلی پراکنده اما صریح، پنج منبع: طبیعت، عقل، قلب، نفس و وحی را منابع شناخت حقایق اخلاقی دانسته است. البته رتبه این منابع یکسان نبوده و امتیاز وحی الهی و نفس آدمی بر سایر منابع نمایان است. در مقام مقایسه این دو منبع ممتاز، از کلمات ابن عربی چنین بر می آید که وحیْ منبع تشریعی هدایت و محصول تکلّم مستقیم حضرت حق با پیامبران و مسیر معرفت به توحید کامل است. اولیاء حق، ضمن تکامل بخشیدن به نفس انسانی و در عین برخورداری از امتیازات خاص در معرفت اخلاقی، در تعلیم و عمل خود پیرو تعالیم پیامبران صاحب شریعت هستند.
مقایسه هستی شناسی اخلاق از دیدگاه جورج ادوارد مور و خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
107 - 120
حوزه های تخصصی:
اخلاق یکی از ساحت های شاخص زندگی انسان است. هستی شناسی اخلاق به عنوان یکی از زیرمجموعه های فرااَخلاق، عهده دار تبیین این مسئله است که آیا بایدها و نبایدهای اخلاقی مبتنی بر حقایقی عینی در جهان خارج اند و نقش انسان تنها اکتشاف و حکایت گری از آنهاست، یا اینکه اموری ابداعی و برساخته ذهن انسان اند و حقایقی مستقل از آرای اخلاقی ما در جهان خارج وجود ندارد. به عبارت دیگر، میان ذهنی انگاری اخلاقی (سابژکتیویسم) و عینی گرایی اخلاقی (ابژکتیویسم) تقابل اساسی وجود دارد. اخلاق پژوهان دراین باره، مواضع متقابلی اتخاذ کرده اند. فیلسوف اخلاق معاصر، جورج ادوارد مور، جانب دار عینیت اصول اخلاقی است و ذهنی انگاری اخلاقی را نقد می کند. او در نقد ذهنی انگاران تأکید می کند که عینی انگاری اصول اخلاقی را نباید با ذاتی دانستن آنها یکسان در نظر گرفت.فیلسوف و متکلم جهان اسلام، خواجه نصیرالدین طوسی که در زمینه اخلاقْ آرا و آثار بسیاری از خود به جای گذاشته است، معمولاً با اصطلاحات امروزی در زمره طرفداران اخلاق فضیلت محور شناخته شده است. نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن اشاره به دو رویکرد ذهنی گرایی و عینی گرایی اخلاق، به تبیین موضع واقع گرایانه خواجه و مقایسه آن با واقع گرایی مور بپردازد. عناوین موجود در فرااَخلاق در زمان حیات علمی خواجه نصیر مطرح نبوده است؛ اما با کاوشی در مبانی و مباحث اخلاقی وی می توان چنین نتیجه گرفت که او نیز به عینیت اصول اخلاقی معتقد بوده و درنتیجه ذهنی گرایی را نمی پذیرد.
رابطه اعیان ثابته با جاودانگی ارزش های اخلاقی در فلسفه اخلاق ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
45 - 64
حوزه های تخصصی:
اخلاق و ارزش های اخلاقی در زندگی اموری بنیادی هستند و باور به مطلقیت و ثبات ارزش های اخلاقی تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم در مسائل اصلی زندگی انسان ، به ویژه در جوامع مدرن دارد. یکی از عقاید گروه مطلق گرایان اخلاقی، اعتقاد به عینیت داشتن ارزش های اخلاقی است که بر اساس آن، منشأ و معیار اخلاقیات را برگرفته از حقایقی عینی، ثابت و واقعی می دانند. این مقاله به بررسی آراء "محیی الدین ابن عربی" عارف فیلسوف مآب مسلمان اندلسی، در این زمینه اختصاص دارد. بنا بر آن بر اساس قول به نظریه اسما و اعیان ثابته ابن عربی، عینیت ارزش های اخلاقی و جاودانگی و ازلی بودن آن ها امری ثابت و یقینی می باشد. از دید ابن عربی، وجودی جز خداوند نیست و خلقت چیزی جز ظهور اسما و صفات او نبوده و نخواهدبود. با توجه به نظریه اسما و اعیان ثابته، فضایل و ارزش های اخلاقی چیزی جز اسما و صفات خدا نیستند که با فیض اقدس الهی، از علم الهی در اعیان ثابته متجلی شدند و در انسان که محل ظهور جامع اسمای الهی است، به شکل اخلاق ظهو ردارند و ارزش های اخلاقی و صفاتی و افعالی، چیزی جز ظهور اسمای خداوندی و اعیان ثابته آن ها نیستند.
حوزه علمیه قم و دانش های جدیدِ عرصه اخلاق در یک سده اخیر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در صد سال اخیر، جهان شاهد تحولات بسیار و عمیقی در حوزه اخلاق و تحقیقات اخلاقی بوده که تمام ساحت های پژوهش های اخلاقی را دربر گرفته است. ساحت های اخلاق شناسی، اخلاق هنجاری، فرااخلاق، اخلاق توصیفی، روان شناسی اخلاق، جامعه شناسی اخلاق و تربیت اخلاقی همگی در روند این تحولات، تغییرات گسترده ای را به خود دیده اند. حوزه علمیه قم یکی از پیشگامان در مواجهه معقول و منطقی با تحولات عرصه پژوهش های اخلاقی است. این حوزه گرچه خود مبتکر مباحث گوناگونی در عرصه اخلاق است، با این حال تحولات جهانی این عرصه از علوم را نادیده نگرفته و واکنش های مناسبی نسبت به آنها داشته است. در واقع، اگر تغییرات در عرصه جهانی ایجاد شاخه جدیدی در فضای مباحثات اخلاقی بوده، حوزه علمیه نگرش خود را نسبت به آن شاخه جدید بیان داشته و اگر تغییرات در عرصه تغییر دیدگاه نسبت به یک موضوعی کهن بوده، حوزه بر اساس منابع دینی و پایگاه اعتقادی خود، رویکرد مناسبش را بدون لحاظ آراء جدید و ضرورت و یا عدم ضرورت تغییر رویکرد، ارائه کرده است. این مقاله با روش «تحلیل اسنادی» و «کتابخانه ای» کوشیده است نحوه مواجهه حوزه علمیه قم با دانش های جدید حوزه اخلاق در یک سده اخیر را بررسی کند. با بررسی وقایع یک سده گذشته در عرصه پژوهش های اخلاقی، بیشترین واکنش های حوزه علمیه قم را در ساحت های اخلاق شناسی، اخلاق هنجاری، فرااخلاق، اخلاق توصیفی و روان شناسی اخلاق می بینیم.
گونه ها و پیشینه نگره های درونی گرایانه/برونی گرایانه در حوزه فرااخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در حوزه فرا اخلاق، از سه گونه متمایز درونی گرایی و برونی گرایی سخن به میان می آید که عبارتند از: ۱) درونی گرایی/ برونی گرایی در خصوص حقایق اخلاقی؛ ۲) درونی گرایی/ برونی گرایی در خصوص دلایل عملی؛ ۳) درونی گرایی/ برونی گرایی در خصوص انگیزش اخلاقی. به طور تقریبی می توان گفت «درونی گرا» در سه گونه فوق، به یک رابطه ضروری به ترتیب، بین حقایق اخلاقی و دلیل عملی، یا بین داشتن دلیل عملی و داشتن میل سابق، یا بین حکم اخلاق و انگیزشْ قائل است؛ در حالی که «برونی گرا» این رابطه ضروری را انکار می کند. ورنر فالک و ویلیام فرانکنا، گفتمان اولیه درباره درونی گرایی/ برونی گرایی انگیزشی را شکل دادند و پاره ای از دانش واژه های این گفتمان را جعل کردند. تامس نیگل و فیلیپا فوت نیز درونی گرایی/ برونی گرایی در دلایل عملی را مدِّ نظر قرار دادند. نگاشته ها و دستاوردهای این فلاسفه نقطه آغاز و عزیمتی برای پی گیری و بسط این بحث ها در دهه های اخیر بوده است. در این نوشتار، با توجه به اهمیت و گستردگی بحث های ناظر به سرشت تمایز درونی گرایی/ برونی گرایی در مسائل متفاوت فرااخلاقی و فقدان آثار روشن کننده کافی به زبان فارسی، افزون بر معرفی گونه های درونی گرایی/ برونی گرایی، تبیین جایگاه آنها، و تشریح سازگاری آنها با گونه چهارمی از درونی گرایی، به اهم دستاوردهای آثارِ کلاسیکِ فیلسوفان پیش گام در این زمینه پرداخته شده است.