مطالب مرتبط با کلیدواژه

مورگنتا


۱.

هانس جی. مورگنتا و جنگ عراق: رئالیسم در مقابل نومحافظه‎ کاری

کلیدواژه‌ها: رئالیسم تروریسم جنگ عراق نومحافظه کاری مورگنتا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹۲ تعداد دانلود : ۱۸۴۵
در خصوص جنگ عراق، بین دو نظریه رقیب در سیاست بین‏ الملل، یعنی رئالیسم و نومحافظه‏ کاری، نزاعی در گرفته است. از نگاه نومحافظه‏ کاران، دموکراسی نیرومندترین ایدئولوژی سیاسی جهان است. بر این اساس، اگر ایالات متحده به ساختن جهانی متشکل از دموکراسی‏ها بپردازد، صلح گسترش خواهد یافت. آنها بر اهمیت گسترش دموکراسی در خاورمیانه، از طریق نظامی، تاکید می‏کردند و اشغال عراق، اولین گام در این جهت بود. در مقابل، رئالیست‏ها معتقدند که ما نه در دنیای مبتنی بر فرصت ‏طلبی، بلکه در جهانی مبتنی بر توازن قوا زندگی می‏ کنیم. به نظر آنها، قویترین ایدئولوژی سیاسی، ناسیونالیسم است نه دموکراسی. بنابراین، تجاوز و اشغال کشورها هزینه بسیار بالائی دارد و باعث رشد ناسیونالیسم و ایجاد ناآرامی می‏ شود.
۲.

پویش فعال‏گرایی اسلامی ؛ نشانگانی برای گسترش دموکراسی و حقوق بشر

نویسنده: مترجم:

کلیدواژه‌ها: رئالیسم تروریسم جنگ عراق نومحافظه کاری مورگنتا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۶ تعداد دانلود : ۷۸۷
پویش فعال‏گرایی اسلامی»، عنوان گزارشی است که شورای علمی سیاست‏گذاری دولتی هلند تهیه و به دولت این کشور ارایه کرده است. گزارش، از زبان هلندی به انگلیسی ترجمه شده و توسط دانشگاه آمستردام انتشار یافته است. کتاب درصدد تبیین پدیده فعال‏گرایی اسلامی، اشکال و ابعاد آن و به ویژه چگونگی نگرش آن به دموکراسی و حقوق بشر از دهه 1970 به بعد است. به سخن دیگر، نویسندگان به دنبال پاسخگویی به این پرسش ها هستند: «فعال‏گرایی اسلامی در جهان اسلام از دهه 1970 چه سمت و سویی داشته و نسبت آن با دموکراسی و حقوق بشر چه میی‏باشد؟
۳.

مورگنتا: فراسوی تجددگرایی و پسا تجددگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق مسئولیت تجدد روابط بین الملل معرفت شناسی مورگنتا هستی شناسی واقع گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۲ تعداد دانلود : ۳۷۵
در بسیاری از برداشت های متعارف از مورگنتا، وی متفکری در قالب کلی تجدد گرایی قلمداد می شود. در این چارچوب، واقع گرایی مورگنتایی نوعی تلاش جهت ارائه الگویی علمی از رفتار سیاسی انسان دانسته می شود؛ در حالی که مورگنتا خود از منتقدان اصلی الگوسازی جهت تبیین و پیش بینی رفتار انسان است. در این مقاله بر آن هستیم تا با بیان ریشه های فلسفی تفکر مورگنتا کژتابی هایی را بیان کنیم که درباره اندیشه های او شکل گرفته است. در واقع، برداشتی بدیل از مورگنتا منجر می شود به این که تقسیم بندی دووجهی مبتنی بر تضاد میان فلسفه هنجاری و دیدگاه های علم گرا شکسته شود. زیرا از یک سو، مورگنتا آرمان گرایی را رد می کند و از سوی دیگر دیدگاه های علم گرا را خام اندیشانه می داند. در این ارتباط، ابتدا برداشت متداول از مورگنتا و سپس دیدگاه بدیل در قالب معرفت شناسی، هستی شناسی و روش شناسی وی با تأکید بر ریشه های فکری او بیان می شود.