مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۴۱.
۴۴۲.
۴۴۳.
۴۴۴.
۴۴۵.
۴۴۶.
۴۴۷.
۴۴۸.
۴۴۹.
۴۵۰.
۴۵۱.
۴۵۲.
۴۵۳.
۴۵۴.
۴۵۵.
۴۵۶.
۴۵۷.
۴۵۸.
۴۵۹.
۴۶۰.
آموزش عالی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین چارچوب مفهومی برنامه درسی پاسخگو به محیط در آموزش عالی، با استفاده از دیدگاه متخصصان و صاحب نظران مجرّب و مرتبط با موضوع به روش تحقیق مطالعه موردی کیفی پرداخته است. مشارکت کنندگان این پژوهش کیفی شامل یازده نفر از متخصصان و صاحب نظران برنامه ریزی درسی می باشد. که انتخاب مشارکت کنندگان با استفاده از رویکرد هدفمند و با روش انتخاب صاحب نظران کلیدی و استفاده از معیار اشباع نظری و گردآوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، انجام گردید. اطلاعات حاصل با استفاده از روش تحلیل مضمون و تشکیل شبکه مضامین تحلیل گردید و بر آن مبنا به احصای مضامین فراگیر، سازمان دهنده و پایه ای مربوط به چارچوب پاسخگویی برنامه درسی در آموزش عالی پرداخته شده که اعتبار یافته ها با استفاده از مجموعه ای از روش های اعتبارپذیری، اتکاپذیری ، تأییدپذیری و انتقال پذیری، روش همسو سازی و کنترل تأیید و تأمین گردید. در نتیجه این پژوهش یک چارچوب پاسخگویی به محیط در برنامه درسی آموزش عالی مشتمل بر 18 عنصر برنامه درسی با 111 مؤلفه و ویژگی مربوطه تدوین گردید. عناصر مذکور عبارتند از: منطق برنامه درسی، منابع تعیین و تدوین اهداف، نیازسن جی، راهبرد اولویت بندی، مفهوم آموزش، مفهوم یادگیری، نقش مربّی، نقش متربّی، محیط های یادگیری، مکان آموزش و یادگیری، زمان آموزش و یادگیری، محتوا و منابع آموزش و یادگیری، ارزشیابی آموزش و یادگیری، اعتبار بخشی برنامه درسی، نظام برنامه ریزی درسی، مدیریت و نظارت بر اجرای برنامه درسی، اقتضاء اندیشی و اولویت بندی، آسیب شناسی موانع اجرای برنامه درسی، ارزشیابی برنامه و اصلاح، بازنگری و تغییر برنامه درسی.
ارائه الگو برای رهبری اصیل در استادان با رویکرد انسان گرایی در سازمان های آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ ویژه نامه
137 - 158
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگو رهبری اصیل استادان با رویکرد انسان گرایی در سازمان های آموزش عالی در سال تحصیلی 99-1398، انجام پذیرفت. روش پژوهش ازنظر هدف، کاربردی؛ ازنظر شیوه جمع آوری داده ها، توصیفی-پیمایشی و ازنظر نوع داده ها، ترکیبی از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش، خبرگان جامعه علمی دانشگاهی و مسئولین دانشگاهی بودند که با استفاده از اصل اشباع نظری و نمونه گیری هدفمند، تعداد 20 نفر برای این بخش انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی ، اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران به تعداد 951 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و نسبتی از طریق فرمول کوکران، تعداد 275 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. گردآوری داده ها از طریق مرور مبانی نظری، مصاحبه عمیق و پرسشنامه های محقق ساخته انجام پذیرفت. روایی و پایایی ابزار، همگی مورد تأیید قرار گرفت. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری نظری برگرفته از روش نظریه پردازی داده بنیاد بود. در بخش کمی، از آزمون هایی همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل عاملی اکتشافی بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که مؤلفه های تشکیل دهنده رهبری اصیل با رویکرد انسان گرایی در سازمان های آموزش عالی شامل، مؤلفه های خودآگاهی، پردازش متعادل اطلاعات، شفافیت در روابط، عدالت درون سازمانی، فرهنگ سازمانی، حمایت سازمانی، رفتار شهروند سازمانی، اعتماد درون سازمانی، راهبرد مدیریتی و توانمندسازی خود شکوفایی، خودپنداره مثبت، روابط میان فردی، همدلی، اصالت، احترام، استدلال و خردگرایی، اشتیاق شغلی و اعتمادبه نفس بود. الگوی ارائه شده در پژوهش حاضر از برازش مطلوبی برخوردار بود.
بهینه کاوی (بنچ مارکینگ) وکاربردهای آن درآموزش عالی مطالعه دانشگاههای منتخب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ ویژه نامه
193 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف کلی از این مقاله ارزشیابی سیستم اطلاعات مدیریت در آموزش عالی ایران با استفاده از رویکرد بهینه کاوی است. با کاربرد این روش سیستم اطلاعات مدیریت چهار دانشگاه منتخب (اصفهان، تهران، شیراز و اهواز) با یکدیگر مقایسه شدند. جامعه آماری موردمطالعه با روش نمونه گیری خوشه ای 1511 نفر دانشجو، 1038 نفر استاد، 518 نفر مدیر و 1158 نفر از کارمندان انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته متشکل از ابعاد سیستم اطلاعات مدیریت بود که پس از محاسبه روایی و پایایی آن بین گروه های مخاطب توزیع و با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی شفه، داده های به دست آمده تحلیل شدند. نتایج نشان داد که دانشگاه اصفهان با دارا بودن بالاترین میانگین در تمامی ابعاد نسبت به سایر دانشگاه ها بهترین وضعیت را داشت.
تدوین و اعتباریابی الگوی یادگیری سیّار مبتنی بر شبکه های اجتماعی در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ ویژه نامه
207 - 224
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی الگویی برای یادگیری سیّار مبتنی بر شبکه های اجتماعی در آموزش عالی ایران در سال تحصیلی 99-1398 بود. روش پژوهش در این مقاله از نوع آمیخته از نوع اکتشافی متوالی بود. ابتدا بر اساس روش کیفی و مشخصاً بر مبنای انجام مصاحبه با خبرگان موضوع، به استخراج ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های مفهوم یادگیری سیّار پرداخته شده و سپس در مرحله کمّی، بر اساس روش پیمایشی و با تدوین پرسشنامه برگرفته از شاخص های مرحله کیفی و پس از پیاده سازی یک دوره یادگیری درس «مبانی آماری» مبتنی بر شبکه اجتماعی WhatsApp، از 300 نفر از شرکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای مرحله ای انتخاب شدند که در این دوره پیمایش مبتنی بر پرسشنامه مذکور انجام گرفت و بر اساس داده های آن -که 281 پرسشنامه معتبر بود- به اعتباریابی و بررسی ساختار عاملی الگوی یادگیری سیّار در آموزش عالی پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی متخصصان دانشگاهی و کارشناسان تکنولوژی آموزشی که از این جامعه نمونه ای به حجم 15 نفر به استناد پژوهش های معتبر پیشین با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و در بخش کمّی دانشجویان دانشگاه های دولتی و آزادشهر تهران بود. تحلیل داده ها در بخش کیفی بر اساس تحلیل محتوی موضوعی و در بخش کمّی بر اساس تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی بود. یافته های پژوهش در بخش کیفی نشان داد که الگوی یادگیری سیّار دارای 4 بعُد و 24 مؤلفه است. این ابعاد شامل بعُدِ «فراگیر یا یادگیرنده»، «تعامل و ارتباط»، «ابزار و تکنولوژی» و «زیرساخت» می باشند. یافته های بخش کمّی نیز نشان دادند که در تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، بارهای عاملیِ همه شاخص ها بالاتر از 3/0 بود و شاخص های نیکویی برازش الگو نیز، برازش مناسبی را نشان می داد. همچنین شاخص ها، پایایی (میزان آلفای کرونباخ) مناسبی در الگوی مذکور داشتند. نتایج یافته های پژوهش حاضر نشان داد که عدم تمایل دانشجویان در استفاده از دستگاه های سیار، کاربرد آن در راستای اهداف آموزشی و دانشگاهی به دلیل عدم آگاهی از مزایای یادگیری سیار است و دلیل دیگر مقاومت آن ها نسبت به این سیستم، ترس از امکان برقراری کامل تعامل طرفین به دلیل عدم توانایی در ارتباطات چهره به چهره است
شناسایی و رتبه بندی معیارهای ارزیابی عملکرد رقابتی دانشگاه ها با استفاده از تکنینک های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ ویژه نامه
609 - 636
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی معیارهای های ارزیابی عملکرد رقابتی دانشگاه با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره است. مطالعه حاضر توصیفی بوده و جامعه تحقیق را 15 نفر از مطلعین حوزه آموزش عالی و سیاست گذاری علم و فناوری تشکیل می دهند. روش گرد آوری داده ها کتابخانه ای و ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 6 معیار و53 زیر معیار بر اساس مرور جامع بر ادبیات مرتبط شاخص های ارزیابی عملکرد دانشگاه بوده است. شناسایی، رتبه بندی و اعتبار یابی ابزار با استفاده از تکنینک AHP و TOPSIS نشان دادکه در شاخص های ارزیابی عملکرد رقابتی دانشگاه معیار های تدوین استراتژی های رقابتی، مدیریت و رهبری دانشگاه و ارتباط با ذینفعان آموزش عالی به ترتیب رتبه های اول تا سوم به خود اختصاص می دهند. در نهایت پیشنهاد می گردد سیاست گذاران آموزش عالی، در برنامه ریزی تدوین شاخص های عملکرد دانشگاه منشوری چند وجهی از شاخص های عملکرد رقابتی پیشنهادی تحقیق حاضر تعیین کرده و در جلسات مستمر و منظم، فرهنگ رقابتی را در هرم مدیریتی اموزش عالی نهادی سازند.
اندیشه شناسی سیاسی نظریه توسعه انسانی و استخراج دلالت های سیاستی آن در حوزه آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۷
169 - 141
حوزههای تخصصی:
چیرگی انگاره توسعه به مثابه رشد اقتصادی، مهم ترین کارکرد نهاد آموزش -عالی را تشکیل سرمایه انسانی برای دستیابی به غایت رشد اقتصادی در نظر گرفته است. اما شکست تجربی این ایده و ظهور نظریه های انتقادی و جایگزین، ضرورت بازتعریف نقش نهاد های کلیدی -از جمله نهاد آموزش عالی- در روند توسعه را بیش از پیش برجسته و نمایان ساخته اند. هدف از این مقاله، اندیشه-شناسی سیاسی نظریه توسعه انسانی و استخراج دلالت های سیاستی آن در سامان بخشی حوزه آموزش عالی است. بر این اساس از نظریه روایت دلالتی به -عنوان چارچوب مفهومی و روش شناسی دلالت پژوهی استفاده شده است. یافته-های این مقاله حاکی از آن است که نظریه توسعه انسانی به پشتوانه اندیشه سیاسی حاکم بر رویکرد قابلیت ها، با فراتر رفتن از دو گانه فرد و اجتماع، ساختار و عاملیت، ارزش و حقیقت، خیر خصوصی و خیر عمومی و یا دولت و بازار، بر نقش مکملی و تکمیلی این عوامل در طراحی و ارزیابی جامعه خوب متمرکز بوده است. در نهایت کاربست این اندیشه جامع و فراگیر در سامان بخشی جامعه آموزش عالی، علاوه بر مشارکت نهاد آموزش عالی در رشد اقتصادی، بر دیگر کارکرد های کلیدی و مغفول مانده این نهاد همچون تقویت آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی در روند توسعه تأکید و توجه کرده است.
تأثیر جانشین پروری بر انتقال دانش در آموزش عالی با نقش میانجی رهبری تحول آفرین (مورد مطالعه: دانشگاه خوارزمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر جانشین پروری بر انتقال دانش در آموزش عالی با نقش میانجی رهبری تحول آفرین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مدیران (تعداد 200 نفر) دانشگاه خوارزمی بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۱۲۰ نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه ابزار پرسشنامه جانشین پروری(کیم، 2006)، رهبری تحول آفرین باس و اولیو (2004) و انتقال دانش نوناکا و تاکینچی(1995) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای AMOS و Spss22 انجام شد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل مفهومی پژوهش با داده های تجربی برازش مطلوبی دارد و رهبری تحول آفرین نقش میانجی در رابطه بین جانشین-پروری و انتقال دانش دارد. بر این اساس رابطه متغیر جانشین پروری با انتقال دانش از طریق رهبری تحول آفرین در قالب تحلیل مسیر مورد تأیید قرار گرفت. بدین شرح که متغیر رهبری تحول آفرین نقش تسهیل کننده را در رابطه بین جانشین پروری با انتقال دانش در مدیران نشان داد. همچنین متغیر پیش بین جانشین پروری اثر مستقیم و مثبت بر انتقال دانش داشت. بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که مدیران دانشگاه ها با استقرار نظام جانشین پروری و اجرای رهبری تحول آفرین در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی می توانند بستر مناسبی را برای نهادینه سازی انتقال دانش در درون و بیرون دانشگاه فراهم نمایند. مدیران دانشگاهی در فضای رقابتی کنونی با پرورش مدیران با دانش، اهداف متعالی و رسالت های دانشگاه را تحقق بخشیده و از این طریق رشد، توسعه و مزیت رقابتی دانشگاه را تضمین خواهند نمود.
ارائه مدل عوامل موثر بر شایستگی رهبری مدیران دانشگاه های آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحقیق حاضر با هدف ارائه مدل عوامل موثر بر شایستگی رهبری مدیران دانشگاه های آزاد اسلامی انجام شده است. روش کار : این پژوهش به روش ترکیبی بوده که در بخش کیفی از روش متوالی- اکتشافی و در بخش کمی روش توصیفی – پیمایشی استفاده شده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل 21 نفر از صاحبنظران دانشگاهی بوده اند که بصورت هدفمند و با روش صاحبنظران کلیدی و استفاده از روش اشباع نظری انتخاب شده اند و در بخش کمی جامعه آماری کلیه هیئت علمی و کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس به تعدا 1800 نفر بوده اند که برای تعیین حجم نمونه از جامعه آماری از جدول مورگان استفاده شده که براساس این جدول از تعداد 1800 هیئت علمی و کارمنددانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس ،تعداد 317 نفر از آنها انتخاب شدند . ابزار پژوهش در بخش کیفی ، مصاحبه اکتشافی و نیمه ساختمند و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته ؛ عوامل موثر بر شایستگی رهبری مدیران که براساس مضامین بدست آمده در مرحله کیفی طراحی شده،استفاده گردیده است. نتایج:نتایج بدست در بخش کیفی عوامل موثر بر شایستگی رهبری را در قالب21 ویژگی پایه،4 ویژگی سازمان دهنده(اخلاق گرایی،انگیزشی،مدیریتی،ساختاری) و دو عامل فراگیر(فردی و سازمانی) نشان داد که براساس این یافته ها مدل عوامل موثر بر شایستگی رهبری مدیران طراحی گردیدو نتایج بخش کمی نشان داد که عامل ساختاری در دانشگاه ها بر روی شایستگی های رهبران و مدیران تاثیر زیادی می گذارد و مدل بدست آمده از برازش مطلوبی برخوردار است. نتیجه گیری:با توجه به نتایج تحقیق، چهار عامل تاثیر گذار بر شایستگی رهبری بدست آمده که عبارتند از:اخلاق گرایی،انگیزشی،مدیریتی،ساختاری است که لازم است راهبردهای کلان و خرد که موجبات بروز و ظهور شایستگی های رهبری در مدیران دانشگاه آزاد را فراهم می کند اتخاذ شود.
واکاوی چشم انداز ها و رسالت های آموزش عالی ایران در افق 1404؛ تحلیلی بر اولویت ها و فرصت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
219 - 246
حوزههای تخصصی:
دانشگاه ها در شکل دادن به آینده جامعه جهانی در زمینه توسعه پایدار نقش مهمی دارند و این امر از طریق تولید دانش جدید میسر می شود. این نقش خطیر آموزش عالی، جوامع را به ترسیم چشم انداز ها و رسالت هایی برای این نهاد مهم سوق داده است. هدف از پژوهش حاضر، واکاوی چشم انداز ها و رسالت های آموزش عالی ایران در افق 1404 به روش ترکیبی اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، منابع بالادستی، صاحب نظران حوزه آموزش عالی کشور و نیز اعضای هیئت علمی و دانشجویان دکتری دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 1394-1395 بوده اند. ابزار جمع آوری داده ها، تحلیل محتوای کیفی منابع بالادستی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه بود. یافته های پژوهش نشان داد که چشم انداز ها و رسالت های آموزش عالی ایران را می توان در سه مقوله آموزش، پژوهش و خدمات مورد بررسی و تحلیل قرار داد. اولویت بندی چشم انداز ها و رسالت ها نیز نشان داد «دستیابی به عدالت آموزشی» به عنوان اولویت نخست توسط صاحب نظران حوزه آموزش عالی و همچنین اعضای هیئت علمی و دانشجویان دکتری مشخص شده است. علاوه بر این، مشاهده گردید که «نیاز های اجتماعی» به عنوان مهم ترین فرصت در زمینه تحقق چشم انداز ها و رسالت ها از دیدگاه صاحب نظران مطرح می باشد.
نقش سرمایه اجتماعی بر عملکرد شغلی با میانجیگری کار تیمی (مطالعه موردی: کارکنان دانشگاه بوعلی سینا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سرمایه اجتماعی بر عملکرد شغلی با میانجیگری کار تیمی بود. روش پژوهش، کمّی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی و رویکرد مدل سازی معادله ساختاری کوواریانس محور است. جامعه پژوهش، کلیّه کارکنان دانشگاه بوعلی سینا بودند که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای جدول مورگان، نمونه ای به حجم 254 نفر انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998)، پرسش نامه کار تیمی لنچیونی (2004) و پرسش نامه عملکرد شغلی پاترسون (1963) استفاده شد. پایایی و روایی ابزار با تکنیک های آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تأییدی بررسی شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل مسیر تأییدی با استفاده از نرم افزار lisrel استفاده شد. نتایج نشان داد سرمایه اجتماعی و کار تیمی، اثر مثبت بر عملکرد شغلی کارکنان در سطح 05/0 دارد. سرمایه اجتماعی به واسطه کار تیمی، اثر مثبت و معنادار بر متغیر عملکرد شغلی کارکنان در سطح 05/0 دارد. همچنین متغیرهای سرمایه اجتماعی و کار تیمی، 24 درصد واریانس متغیر عملکرد شغلی کارکنان را تبیین می کند.
بررسی روش تدریس منبع محور ازجنبه محقق نمودن اهداف آموزش عالی و هماهنگی و همراهی با اهداف وخدمات کتابخانه های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از انجام این پژوهش، بررسی و تحلیل روش تدریس منبع محور در راستای محقق نمودن اهداف آموزش عالی و نیز چگونگی ارتباط آن با اهداف و فعالیتهای کتابخانه های دانشگاهی است. روش/ رویکرد پژوهش : پژوهش، از نوع نظری و مروری تحلیلی است. یافته ها : با اجرای روش تدریس منبع محور، دانشجویان منفعل وادار به انجام فعالیت شده، نقش مدرس نیز تغییر می کند و او به یک راهنما و تسهیل کننده مسیر تبدیل می شود. با اجرای این روش است که به همکاری کتابدار و مدرس بیش از پیش احساس نیاز می گردد و با تقسیم کار میان آن دو، منابع اطلاعاتی به دانشجویان شناسانده و روش استفاده از آنها آموزش داده می شود. با توجه به تغییرات سریع در همه عرصه ها به خصوص در زمینه فناوری، کتابداران می توانند با بهره گیری از مزایای روش تدریس منبع محور و نیز کسب مهارتهای لازم و به دست آوردن تجربه مورد نیاز، به عنوان ناظران پژوهشی و یا مشاوران پژوهشی در کنار استادان و دانشجویان قرار گیرند و با تلاش پیگیر خود، انگیزه بیشتری به آنان بخشند و بدین سان چرخه انجام پژوهش را روان تر نمایند.
موانع رشد ظرفیت پدیده نظریه پردازی در ایران: موردکاوی دانشگاه تربیت مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظریه پردازی از کلیدی ترین بنیان های علمی است و دانشمندان و کشورهایی به این مقام نائل می شوند که به لحاظ علمی پیشرفته باشند. به نظر می رسد هنوز این پدیده آن گونه که باید در ایران رشد نکرده است و کماکان دانشگاه های ایرانی در این زمینه ضعیف هستند. هدف این پژوهش واکاوی موانع کلیدی رشد ظرفیت نظریه پردازی در کشور است. روش شناسی: رویکرد این پژوهش کیفی و جهان بینی آن در فلسفه تفسیرگرایی با آمیزه ای از عمل گرایی تعریف می شود. به این دلیل که پژوهش حاضر با هدف اصلی شناسایی موانع رشد نظریه پردازی در دانشگاه تربیت مدرس و ارائه راهکارهایی برای گسترش ظرفیت نظریه پردازی انجام شده است، پژوهشگران با عوامل انسانی مواجه هستند که کنش گران اصلی نظریه پردازی به شمار می آیند. از منطق استقرایی برای شناسایی موانع و راهکارها و دسته بندی آنها استفاده شد. پس رویکرد کیفی برای پاسخ گویی به اهداف پژوهش به رویکرد کمی ترجیح داده شد. نوآوری کلیدی پژوهش حاضر که آن را از دیگر پژوهش ها متمایز می کند در روش شناسی است. از آنجا که این مطالعه با روش کیفی انجام شده دید بهتری از بافت واقعی به دست می دهد. با تکنیک «نمونه گیری متخصص» 12 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس از حوزه های گوناگون علمی گزینش شدند و با آنها به شکل حضوری مصاحبه شد. یافته ها: موانع بسیاری هستند که می توانند سر راه پیشرفت نظریه پردازی قرار گیرند. در یک نگاه کلی می توان این موانع را به دو گروه کلی موانع فراگیر و برون سازمان و موانع سازمانی دسته بندی کرد. موانع سازمانی ریشه در سازوکارها و مدیریت دانشگاه تربیت مدرس دارند و شاید در مؤسسه های دیگر به چشم نخورند. این موانع را می توان در هفت دسته کلی شامل کمبود پیوند نهادی، محدودیت منابع سازمانی، نظام نادرست ارزشیابی، ضعف ارتباط علمی، آموزش ناکارآمد دانشگاهی، کیفیت پایین علمی دانشجویان، و بی مسئولیتی پژوهشگران سازماندهی کرد. نتیجه گیری: نظریه پردازی از کلیدی ترین پدیده های علمی است که باید با جدیت در فضای علمی ایران دنبال شود و نخستین گام برای تحقق این پدیده شناسایی موانعی است که رشد آن را کند می سازند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی انجام شده که دیدی ژرف از موانع نظریه پردازی به دست می دهد و دسته بندی تازه ای مطرح می کند که تصمیم گیری و سیاست گذاری را در این زمینه عملی می سازد. کلیدی ترین کارکرد این پژوهش برای سیاست گذاری و گسترش ظرفیت نظریه پردازی در دانشگاه تربیت مدرس است. با توجه به یافته های این پژوهش می توان تصمیم هایی کلیدی طرح کرد که در نهایت به حذف موانع بیانجامد و این ظرفیت را در دانشگاه به وجود آورد. اگرچه، شاید سیاست گذاران آموزش عالی در کشور نیز می توانند چنین مدلی را در دیگر دانشگاه ها و مؤسسه های پژوهشی کشور پیاده سازی کنند.
امنیت حقوقی اعضای هیأت علمی دانشگاه ها در پرتو تضمینات عدالت رویه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار حقوقی نظام آموزش عالی بر قوانین و رویه های معین هیئت های خاصی مبتنی است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، درصدد مطالعه مؤلفه های امنیت حقوقی در عدالت رویه ای است. تشتّت مراجع تصمیم گیری، قواعد ناهمگون و نظام حقوقی نامنسجم در آموزش عالی ایران نشان می دهد تحقق امنیت حقوقی در پرتو عدالت رویه ای درباره اعضای هیئت علمی با چالش های بیشتری رویاروست. پاسداشت حق دادخواهی و دسترسی به مرجع صالح رسیدگی، رعایت منع محاکمه مجدد، اصل برائت، علنی بودن رسیدگی، امکان دفاع یا لزوم تساوی طرفین دعوی، مستدل و موجه بودن آرا، اصل بی طرفی، حق اعتراض و تجدیدنظرخواهی و نیز انجام کامل تشریفات رسیدگی، از مهم ترین مصادیق تضمینات عدالت رویه ای مبتنی بر اصل امنیت حقوقی در حوزه آموزش عالی است. این پژوهش دریافته است که کوشش در راه پاسداشت هر یک از تضمینات پیش گفته در قبال دادخواهی اعضای هیئت علمی در مراجع انضباطی می تواند به تحقق حداکثری امنیت حقوقی آنها یاری رساند.
بررسی تأثیر تنوع جنسیتی هیئت مدیره وکمیته حسابرسی بر توانایی مدیریت و شفافیت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
حضور زنان در سال های اخیر در عرصه ها ی راهبری شرکت هابه ویژه در هیئت مدیره و کمیته های حسابرسی رشد قابل ملاحظه ای داشته اند و اعضای هیئت مدیره زن، نقش نظارتی بهتری بر مدیریت دارند؛ آن ها با تکیه بر توانایی های خود، حوزه های مناسب سرمایه گذاری را تشخیص داده و موجب رونق بیشتر و سودآوری بالاتر شرکت می شوند از این رو، تمایل بیشتری نسبت به ابراز و انتشار فعالیت های خویش دارند که این مسأله نیز باعث افزایش سطح شفافیت در شرکت می شود. در این پژوهش به بررسی تأثیر تنوع جنسیتی هیئت مدیره وکمیته حسابرسی بر توانایی مدیریت و شفافیت از طریق تحلیل داده های 145 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (1393-1398) پرداخته است. روش گردآوری داده ها آرشیوی است و برای آزمون فرضیه های پژوهش از قبیل رگرسیون با رویکرد داده های ترکیبی نامتوازن استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد؛ که حضورزنان درکمیته حسابرسی تاثیرمعناداری بر توانایی مدیریت دارد. همچنین سایر نتایج نشان می دهدکه تنوع جنسیتی هیئت مدیره تاثیر معنادhری بر توانایی مدیریت و شفافیت دارد.
بررسی کارآیی آموزش عالی ایران در راستای دستیابی به توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش بی بدیل آموزش عالی در تربیت نیروی انسانی ماهر و خلاق، امروزه نه تنها کشورهای توسعه یافته، بلکه بسیاری از کشورهای درحال توسعه با اختصاص سهم قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی خود به آموزش، درصدد هستند از طریق بهبود کمی و کیفی آن، روند رشد و توسعه خود را تسریع بخشند. در این مقاله، ابتدا با استفاده از مدل تحلیل پوششی داده ها، کارآیی آموزش عالی ایران در راستای توسعه پایدار با لحاظ ملاحظات زیست محیطی، مورد بررسی قرار گرفته، و سپس با استفاده از مدل خود رگرسیون با وقفه توزیعی، کارآیی آموزش عالی ایران در راستای تحقق توسعه پایدار به مفهوم رشد مستمر در بازه زمانی 94 1369 ارزیابی شده، و نتایج حاصل از مدل اول، مؤید عملکرد ناکارآمد آموزش عالی ایران در راستای توسعه پایدار است. نتایج به دست آمده از مدل دوم نیز بیانگر آن است که اولا،ً افزایش بهره وری آموزش عالی ایران، تأثیر مثبت و معنی داری بر رشد اقتصادی دارد. ثانیاً، سرمایه گذاری در آموزش دانشگاهی پس از دو وقفه، بر رشد اقتصادی تأثیر مثبتی خواهد داشت. لذا به نظر می رسد، اتخاذ سیاست های بلندمدت در قیاس با سیاست های کوتاه مدت در این زمینه، به توفیق بیشتر آموزش عالی در اثرگذاری بر رشد اقتصادی منجر شود. ثالثاً، اثر سرمایه گذاری آموزش عالی بر رشد اقتصادی در قیاس با اثر سرمایه گذاری در آموزش های عمومی، کمتر است.
نقش مطالعات جغرافیای انسانی(عناصر محیط- رفتار) در بازشناسی الگوی آموزشی درس طراحی معماری 5(مسکونی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکردهای نو در آموزش با توجه به توسعه کمی و کیفی آن از موضوعات اثرگذار در برنامه ریزی آموزشی است که نقشی اثرگذار در تحول اجتماعی دارد. در این راستا هدف این مقاله بررسی، تحلیل و ارزیابی مولفه های رفتاری و محیطی اثرگذار در آموزش معماری مجموعه های مسکونی در درس کارگاه طراحی معماری 5 است. روش تحقیق ترکیبی (توصیفی- همبستگی) است. مدل شناختی پژوهش، با استفاده از نظریات صاحب نظران، مطالعات کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شد. در این مطالعه مولفه های نرم افزارها و برنامه ریزی های آموزشی، انسان افزارهای آموزشی شامل دانش، مهارت ها، تجارب و خلاقیت، سخت افزار و مدیریت افزارهای آموزشی، روش فردی-گروهی، امکانات هندسی، امکانات فرهنگی، مؤلفه های مفهومی- انتزاعی، کالبدی- محیطی و ذهنی- رفتاری، مولفه های ادراکی و کیفیت محیطی شناسایی شدند. سپس به منظور پالایش و جمع بندی ادبیات پژوهش به تدوین پرسشنامه پرداخته شد. توزیع پرسشنامه میان جامعه آماری خبرگان طراحی معماری مسکونی انجام گرفت؛ و نتایج آماری بدست آمده مولفه ادراکی شامل خودآگاه و ناخودآگاه دارای بیشترین اثر و امکانات هندسی دارای کمترین تاثیر در این زمینه است. با توجه به مطالعات شناختی و نتایج آماری بدست آمده، مدل تحلیلی پژوهش منجر به ارائه الگوی فراگیر برای آموزش طراحی معماری مسکونی شد.
برنامه درسی سبز در نظام آموزش عالی ایران: بحران آب، تغییرات اقلیم، منابع تأمین دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کم شدن منابع آبی کشور به عنوان یکی از معضلاتی است که یک بخش مهم آن از تغییرات اقلیم نشات گرفته و دامن گیر کشور شده است. آگاه سازی دانشجویان از این مسئله یکی از وظایف دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی است که به واسطه برنامه درسی سبز میسر می شود. از سویی دیگر تئوری جنوب یکی از نظریاتی است که خاستگاه اجتماعی داشته و در دهه اخیر در دنیا مطرح شده است. این مقاله به امکان استفاده برنامه درسی سبز در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی از منابع دانش مطرح شده در تئوری جنوب در جهت مقابله یا سازگاری با بحران آب می پردازد. این پژوهش از نوع هدف کاربردی و از نوع ماهیت کیفی است. ازلحاظ گردآوری داده ها، توصیفی - تحلیلی از نوع اسنادی است و از میان اسناد موردبحث در این خصوص، اسنادی که در زمان انجام پژوهش در دسترس بوده استفاده شده است. استفاده از منابع دانش تئوری جنوب در مواجهه با بحران آب یا تنش آبی سبب می شود دانش از انحصار گروه خاصی که در منطقه مشخصی زندگی می کنند خارج شده و تجارب مناطق مختلف کشور در حل مشکلات ملی آب به کار گرفته شود و دانشگاه به عنوان محلی جهت آموزش نحوه صحیح استفاده از آب در زندگی امروزی در نظر گرفته شود. نتایج به دست آمده از این پژوهش مشخص کرد که منابع تأمین دانش می تواند در محتوای برنامه درسی دانشگاهی با عنوان برنامه درسی سبز مورداستفاده قرار گیرد.
برنامه های بالندگی هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی؛ نقاط قوت ناکافی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برنامه های بالندگی هیئت علمی شامل همه اشکال پشتیبانی های سازماندهی شده برای کمک به بلوغ اعضای هیئت علمی به عنوان مدرسان، محققان، و شهروندان دانشگاه ها، حرفه ها و جوامع بزرگتر است. طراحی نظام مند و ارائه برنامه ها و فعالیت های نوآورانه در جهت بالندگی هیئت علمی یکی از راه های رشد و پیشرفت نظام دانشگاهی است. به دلیل اهمیت این برنامه ها و نقش تاثیرگذار آنها بر کیفیت نظام دانشگاهی، لازم است که ارتقای کیفیت این برنامه ها همواره مدنظر مدیران دانشگاهی باشد. ارزیابی این برنامه ها و شناسایی نقاط قوت آن ها، می تواند تسهیلگر تدوین خطوط راهنمایی برای برگزاری این برنامه ها با کیفیت بالاتر باشد. از این رو این پژوهش با هدف ارتقای کیفیت برنامه های بالندگی هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، درصدد شناسایی نقاط قوت آن از دیدگاه اساتید دانشگاه، به عنوان ذی نفعان اولیه برآمد. روش ها: در طرحی کیفی و پدیدارشناسانه، مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای با 29 نفر از اساتید دانشگاه شهید بهشتی انجام و از آنان درباره نقاط قوت برنامه های بالندگی هیئت علمی دانشگاه سوال شد. مصاحبه های پیاده سازی شده با استفاده از رویکرد اشتراوس-کوربین کدگذاری شدند. یافته ها: در نهایت سه نقطه قوت برای این برنامه ها شناسایی شد که عبارتند از: «مدرسان برجسته»، «موضوعات و محتوای مناسب» و «روش های یاددهی-یادگیری اثربخش». نتیجه گیری: شناسایی تنها سه نقطه قوت برای برنامه های بالندگی نشان دهنده این است که برنامه های یاد شده از کیفیت لازم برخوردار نبودند و نیازمند بازنگری اساسی در اقدامات سیاستگذاری، برنامه ریزی و اجرا هستند.
ارتباط اجتماع یادگیری با میزان تحقق دستاوردهای یادگیری دانشجویان در بستر الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مقایسه ای ارتباط اجتماع یادگیری با دستاوردهای یادگیری دانشجویان تحصیلات تکمیلی در بستر الکترونیکی بود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از منظر نحوه گردآوری داده ها کمی از نوع توصیفی-تحلیلی و جامعه آماری این پژوهش شامل 600 دانشجویان کارشناسی ارشد موسسه آموزش عالی مهر البرز و دانشگاه تهران در 3 رشته تحصیلی مشترک بوده است که با روش نمونه گیری تصادفی وبا استفاده از فرمول کوکران تعداد 346 نفر به عنوان نمونه، انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه استاندارد مدل جامعه تحقیقاتی گریسون و همکاران ( Garrison et al,.2000 ) که شامل 34 سؤال است. روایی پرسش نامه بر اساس روایی محتوا و با استفاده از نظر خبرگان و پایایی آن بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به مقدار 0.83 برآورد شد و در نهایت اطلاعات گردآوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (روش همبستگی پیرسون) و با به کارگیری نرم افزار spss تحلیل شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که در ابعاد حضور شناختی و حضور اجتماعی، دانشجویان موسسه آموزش عالی مهر البرز در مقایسه با دانشگاه تهران در سطح بالاتری قرار دارند و اما در بعد حضور یاددهی تفاوتی بین این دو گروه مشاهده نشد و از سوی دیگر بین حضور شناختی، اجتماعی و یاددهی با میزان تحقق دستاوردهای یادگیری دانشجویان در موسسه آموزش عالی مهرالبرز رابطه مثبت و معناداری وجود داشته و این در حالی است که در دانشگاه تهران از بین مؤلفه های اجتماع یادگیری، تنها مؤلفه حضور یاددهی با میزان تحقق دستاوردهای یادگیری دانشجویان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و این تفاوت می تواند در نتیجه استفاده از دو مدل آموزشی متفاوت در نهادهای مذکور باشد.
مروری بر مدل های گوناگون طراحی و تدوین برنامه درسی دانشگاهی در آموزش عالی: ارائه مدلی پیشنهادی برای آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل های تدوین برنامه درسی دانشگاهی به منظور ارائه مدل متناسب با بافت آموزش عالی ایران است. روش پژوهش از نوع مرور شبه سیستماتیک بود که تعداد 41 مقاله با کلیدواژه های الگوی برنامه درسی و تدوین برنامه درسی دانشگاهی از منابع علمی فارسی و انگلیسی جمع آوری و 18 مقاله (11 مقاله در سوال اول و 7 مقاله در سوال دوم) با توجه به شاخص طراحی برنامه درسی در بافت آموزش عالی انتخاب شدند. مقالات با روش قضاوت متخصصان و با استفاده از روش تحلیل مضمون ولکات تحلیل شده است. نتایج مرور شبه نظام مند نشان داد که مدل ها بر اساس نوع طراحی به دو دسته مبتنی بر فرایند و مبتنی بر نتیجه تقسیم می شوند، و طیفی از مضامین دیزاین کردن و یا چیدن عناصر در کنار یکدیگر، تصمیم گیری در مورد جایگاه عناصر برنامه، ساختار یا سازمان برنامه، الگوهای یادگیری و سازماندهی مواد، ساختاربندی مدون برنامه های درسی، فرایند تدوین برنامه دانشگاهی، طرح آکادمیک در اکثر مستندات مورد تأکید بوده است. همچنین عناصر مورد توافق شامل اهداف و مقاصد، محتوا یا موضوعات درسی، فعالیت ها و تجربیات یادگیری، روش تدریس، اجراء و ارزشیابی بود. نتیجه گیری کلی این است که طراحی برنامه درسی بدون توجه به ماموریت های دانشگاه، بافت و زمینه ای که دانشگاه در آن قرار دارد، ذی نفعان و عناصر اصلی برنامه درسی غیر ممکن است. مدل نهایی پیشنهادی پژوهش این موارد را پوشش داده است.