مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
دانشگاه شهید بهشتی
حوزه های تخصصی:
راهبردهای موثر در بین المللی شدن دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی ایران
حوزه های تخصصی:
اهداف: خاستگاه جهانی شدن عرصه ای به جز تعلیم و تربیت است ولی تعلیم و تربیت به علت ارتباط متقابل و عمیقی که با حوزه های مختلف معرفت و ارکان زندگی بشر دارد ناگزیر از دریافت تاثیرات جهانی شدن است. هدف این مطالعه بررسی نقش راهبردهای ارتباطی، سیاسی، خدماتی و دانشگاهی در بین المللی شدن دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی از دیدگاه اعضای هیات علمی بر حسب جنسیت و مرتبه دانشگاهی بود.
روش ها: این پژوهش توصیفی- پیمایشی در کلیه 570 عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی در سال تحصیلی 91-1390 انجام شد. 205 نفر به عنوان نمونه پژوهش از طریق روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته مبتنی بر طیف پنج ارزشی لیکرت و شامل 32 گویه در 4 راهبرد ارتباطی (8 گویه)، سیاسی (7 گویه)، خدماتی (6 گویه) و دانشگاهی (11 گویه) بود. از آزمون های آماری پارامتریک T تک نمونه ای، T مستقل، تحلیل واریانس یک راهه و تعقیبی شفه برای تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS 16 استفاده شد.
یافته ها: تفاوت معنی داری بین نظرات اعضای هیات علمی مرد و زن در مورد راهبردهای موثر در بین المللی شدن دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی مشاهده نشد. تفاوت اعضای هیات علمی با مرتبه های دانشگاهی مختلف در مورد تاثیر راهبرد سیاسی بر بین المللی شدن دانشگاه ها معنی دار نبود در حالی که این تفاوت برای راهبردهای ارتباطی، خدماتی و دانشگاهی معنی دار بود.
نتیجه گیری: از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی استفاده از راهبردهای ارتباطی، سیاسی، خدماتی و دانشگاهی نقش موثری در بین المللی شدن دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی کشور دارد.
کیفیت محیط کالبدی و حس مکان مورد شناسی: دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حس مکان که از عوامل تعلّق به یک مکان و به ادراک کنشگران از محیط، اشاره دارد، از جمله مفاهیم مهم و کلیدی در جغرافیای انسانی به ویژه جغرافیای فرهنگی محسوب می شود. این پژوهش به بررسی وتحلیل کیفیت محیط کالبدی وحس مکان دانشجویان می پردازد. روش تحقیق از سنخ توصیفی–تحلیلی و جامعه آماری این تحقیق تعداد 5644 نفر از دانشجویان دانشکده های زیر مجموعه گروه علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی تهران می باشد. چارچوب نظری تحقیق بر پایه مطالعات اسنادی است و در بخش عملی نیزتعداد 400 نفراز دانشجویان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برگزیده شدند. یافته های تحقیق نشان داد، متغیر موقعیت دانشگاه با میانگین وزنی 06/4 و وزن نسبی 27/0 در بین متغیرهای پانزده گانه تحقیق بیشترین ﺗﺄثیر را بر حس مکان دانشجویان داشته و بالاترین رتبه را به خوداختصاص داده است. عناصر محیط کالبدی مانند فضای مناسب جهت پیاده روی و فضای سبزﻣﺸﺠﺮنیز بعد از موقعیت دانشگاه بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده اند.
بررسی موانع تولید علم از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی موانع تولید علم از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در سال تحصیلی90-1389 بود. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری 546 نفر شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی بود که براساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 226 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته حاوی 29 سؤال در چهار مؤلفه (مانع) با پایایی93/0 بر مبنای مقیاس 5 سطحی لیکرت بود. نتایج آزمون t تک گروهی و آزمون فریدمن نشان داد که از دیدگاه اعضای هیئت علمی موانع فرهنگی- اجتماعی، موانع ارتباطی، موانع آموزشی و موانع فردی در حد بالا بر تولید علم تأثیر گذار و به ترتیب از درجه اهمیت بیش تری نسبت به یکدیگر برخوردار هستند. که در این بین عواملی نظیر شعار زدگی در جذب و نگهداری نخبگان؛ فقدان ارتباط منسجم و سازمان یافته بین دانشگاه ها و مراکز پژوهشی؛ آموزش مبتنی بر انتقال دانش به جای ترویج خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی؛ غلبه دید کمیت گرایی و عدم توجه کافی به کیفیت فعالیت های پژوهشی نزد محققان به ترتیب در صدر گویه های مربوط به موانع مذکور قرار گرفتند.
بررسی وضعیت موجود شایستگی مدیران گروه های آموزشی و ارزیابی شایستگی مدیران گروههای آموزشی دانشگاه شهید بهشتی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی وضعیت موجود شایستگی مدیران گروههای آموزشی و ارزیابی شایستگی مدیران گروههای آموزشی دانشگاه شهید بهشتی در سه بُعد مدیریتی، اجتماعی و فردی می باشد. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع آمیخته میباشد. جامعه آماری مرحله کیفی را خبرگان حوزه شایستگی و مدیران گروههای آموزشی تشکیل دادند که از روش نمونهگیری هدفمند برای انتخاب نمونه آماری استفاده شد و ریاست دانشکدهها، اعضای هیئت علمی و مدیران گروههای آموزشی دانشگاه شهید بهشتی نیز جامعه آماری مرحله کمی پژوهش را تشکیل دادند. نمونهگیری به صورت طبقهای نسبی بود و 246 نفر نمونه آن را تشکیل دادند. همچنین جهت گردآوری دادهها از مصاحبه باز و پرسشنامه محقق ساخته با پایایی 87/. استفاده شد. جهت تحلیل دادههای بخش کیفی از روش تحلیل محتوا استفاده شد و جهت تحلیل دادههای بخش کمی از آزمون t تک نمونهای، F، شفه، و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد در وضعیت موجود شایستگی مدیران گروههای آموزشی نقاط ضعفی وجود دارد و همچنین شایستگی مدیران گروههای آموزشی دانشگاه شهید بهشتی در حد بالاتر از میانگین فرضی میباشد.
بررسی رابطه ی میان ساختار سازمانی و کارآفرینی سازمانی (موردمطالعه دانشگاه شهید بهشتی)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی در این پژوهش بررسی رابطه ی میان ساختار سازمانی و کارآفرینی سازمانی در دانشگاه شهید بهشتی بوده است. پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و پیمایشی بوده است. جامعه ی مورد پژوهش تمامی کارکنان رسمی، قراردادی و پیمانی که دارای مدرک کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا بوده اند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد103 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شده اند .به منظور گردآوری داده ها از فرم پرسشنامه محقق ساخته (پرسشنامه ی کارآفرینی سازمانی ) وپرسشنامه ی استاندارد (ساختار سازمانی )استفاده شده است. داده های جمع آوری شده، به دو شیوه ی توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره) تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج پژوهش حاکی از این است که بین ساختار سازمانی و کارآفرینی سازمانی رابطه ای معنا دار وجود دارد و بین مولفه های ساختار سازمانی (رسمیت،پیچیدگی و تمرکز) با کارآفرینی سازمانی رابطه ی معکوس وجود دارد. یعنی هر چه رسمیت، قانون و مقررات و پیچیدگی در سطح (عمودی،افقی،جغرافیایی) و تمرکز سازمانی بالاتر باشد،کارآفرینی سازمانی کمتر می شود و بین تخصص گرایی و کارآفرینی سازمانی رابطه ی معنا دار وجود ندارد.
شناسایی و تحلیل فرصتها و تهدیدهای شبکه های اجتماعی در فضای مجازی؛ مورد مطالعه، دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به رشد فزاینده فنّاوری اطلاعات و ارتباطات در جوامع به ویژه در میان قشر فرهیخته دانشگاهی استفاده از این فنّاوری ها بخشی از کار روزمره افراد شده است. شبکه های اجتماعی نیز یکی از موضوعات مهم و گسترده در فضای مجازی است که بسیاری از افراد در زمینه های گوناگون از آن استفاده می کنند. بهره برداری دانشجویان از این شبکه ها به مثابه قشر جوان و فرهیخته جامعه بسیار اهمیت دارد. این تحقیق با هدف بررسی و شناسایی فرصت ها و تهدیدهای شبکه های اجتماعی برای دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی صورت گرفته است. جامعه آماریِ تحقیق دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی فعال در شبکه های اجتماعی است و نمونه آماری به صورت تصادفی شامل 370 نفر است. متغیرهای مستقل تحقیق در قالب فرصت ها و تهدیدهای شبکه های اجتماعی با مرور ادبیات نظری و پیشینه تحقیق در قالب مدل مفهومی احصا شده و بر اساس آن پرسشنامه تحقیق طراحی شده است. بر مبنای نتایج تحقیق پنج متغیر فرصت های شبکه های اجتماعی شامل یادگیری الکترونیک، پر کردن اوقات فراغت، سازماندهی گروه های اجتماعی، امکان گفت و گو و آشنایی با فرهنگ ها، و همچنین پنج متغیر تهدیدهای شبکه های اجتماعی شامل انتقال ارزش های غیراخلاقی، سوء استفاده، انتشار اطلاعات نادرست، اعتیاد اینترنتی و ارتباطات مخرب بر دانشجویان اثری مثبت و معنادار دارد.
شناسایی و رتبه بندی نگرش ها و عوامل تأثیرگذار بر اعتراض های دانشجویی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و رتبه بندی نگرش ها و عوامل تأثیرگذار بر اعتراض های دانشجویی در دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی انجام گرفت. در پژوهشی توصیفی از نوع زمینه یابی، تعداد 223 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. و پرسشنامه محقق ساخته 34 ماده ای " اعتراض ها و عصیان های دانشجویی" را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد هنگامی که دانشجویان احساس کنند حقی از آن ها ضایع گردیده است و یا مورد توهین قرار گرفته اند بیش از سایر موارد (کیفیت نامطلوب خدمات ارائه شده، مسائل و تصمیم گیری های علمی، مورد تبعیض قرار گرفتن، دریافت نمره پایین، مسائل و تصمیم گیری های سیاسی) خود را محق اعتراض و عصیان می دانند و نیز به صورت عملی به آن مبادرت می ورزند با این حال معمولا اعتراض خود را تا حد بیان اعتراض و نارضایتی به یک دوست و یا اعتراض به استاد پیگیری می نمایند . ضمن این که دانشجویان شهید بهشتی اعتقاد داشتند که اعتراض های در دانشجویان پسر مجرد دوره کارشناسی و در رشته های فنی مهندسی بیشتر مشاهده می شود. نتایج می تواند در برنامه ریزی های آموزش عالی مورد توجه متولیان امور واقع شود.
آسیب شناسی برنامه های بالندگی هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راهبردهای ارتقای کیفی دانشگاه ها توجه به رشد و بالندگی اعضای هیئت علمی است. بر این اساس دانشگاه ها تلاش می کنند تا با ارائه برنامه هایی به منظور بالندگی اعضای هیئت علمی، گامی در جهت ارتقای کیفیت بردارند. علی رغم تاکید فوق، استقبال اساتید از برنامه های بالندگی هیئت علمی در حد انتظار نبوده است و این موضوع نیازمند مطالعه و رسیدگی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف ارتقای برنامه های بالندگی هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، درصدد شناسایی نقاط ضعف آن از دیدگاه اساتید است. در طرحی کیفی و پدیدارشناسانه، مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای با 29 نفر از اساتید دانشگاه شهید بهشتی انجام و از آنان درباره نقاط ضعف برنامه های بالندگی هیئت علمی دانشگاه سوال شده است. مصاحبه های پیاده سازی شده با استفاده از روش اشتراوس-کوربین و در سه مرحله کدگذاری شدند. در نتیجه فرایند کدگذاری، چهارده نقطه ضعف برای برنامه های بالندگی شناسایی شدند که عبارتند از: «بی توجهی به ابعاد گوناگون بالندگی هیئت علمی»، «بی نظمی در برنامه ها»، «بی توجهی به انگیزاننده های درونی»، «بی توجهی به تفاوت های فردی»، «اجرا نشدن نیازسنجی»، «تعداد و تکرار کم برنامه ها»، «منعطف نبودن زمان برنامه ها»، «اطلاع رسانی ضعیف»، «موضوعات نامناسب»، «محتوای نامناسب»، «روش های یاددهی-یادگیری غیر اثربخش»، «تعامل و مشارکت پایین»، «نبود سازوکارهای کافی برای ارزیابی اثربخشی دوره» و «ضعف کانال های بازخورد». برای دستیابی به دیدگاهی جامع تر درباره برنامه های بالندگی هیئت علمی، نقاط ضعف شناسایی شده، در قالب عناصر برنامه درسی طبقه بندی شدند و مورد بحث قرار گرفتند. در مجموع بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت برنامه های بالندگی هیئت علمی دانشگاه در هر چهار گروه هدف، محتوا، روش های یاددهی-یادگیری و روش های ارزیابی نیاز به یک بازنگری اساسی دارد.
عوامل موثر در ارتباط کیفیت مدار استاد و دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
121 - 133
حوزه های تخصصی:
چکیده: وجود ارتباط مؤثر بین استاد و دانشجو در بهبود فرایند آموزش و یادگیری نقش مهمی دارد. هدف از این مطالعه، شناسایی عوامل مؤثر در برقراری ارتباط میان دانشجویان و اساتید از دیدگاه دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی است. این مطالعه از نوع توصیفی مقطعی و جامعه آماری آن کل دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی است که با نمونه گیری طبقه ای تصادفی 1440 دانشجو انتخاب شدند. پرسشنامه ای شامل دو بخش اطلاعات دموگرافیگ و بخش مربوط به خصوصیات فردی و حرفه ای استاد توسط دانشجویان تکمیل گردید. سپس به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS و آمار استنباطی به صورت توزیع فراوانی، میانگین، انحراف معیار و مقایسه گروه ها با استفاده از آزمون آماری مجذور کای استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد به نظر دانشجویان مهم ترین عوامل مؤثر در ارتباط دانشجو و استاد در حیطه عوامل حرفه ای استاد بیشترین درصد مربوط به انتقال واضح مطالب و توانایی در تفهیم درس توسط استاد (66.4)، احترام استاد به دانشجویان (63.3) و در عوامل فردی بیشترین عامل صمیمیت و همدلی استاد با دانشجویان (61.9) و رعایت عدالت استاد در برخورد با دانشجویان (61.3) است. در حالی که سن و جنس استاد به ترتیب با 20.2 و 19.4 درصد در این ارتباط کمترین تأثیر را دارد. از دیدگاه دانشجویان برخی مشخصه های حرفه ای استاد که بیانگر مهارت تدریس اوست، و برخی مشخصه های اخلاقی او در برقرای ارتباط، موثر شناخته شدند. برای بهبود این ارتباط برگزاری دوره های آموزشی توصیه می شود.
تحلیل عوامل دلبستگی شغلی کارکنان دانشگاه شهید بهشتی و میزان وفاداری آن ها به دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان دلبستگی شغلی کارکنان دانشگاه شهید بهشتی و میزان اهمیت هر یک از مولفه های دلبستگی شغلی از دیدگاه کارکنان است. علاوه بر این نیز همبستگی دلبستگی شغلی کارکنان با وفاداری آن ها نسبت به سازمان و میزان تحصیلات و سابقه خدمت کارکنان مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی-همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان آموزشی، پژوهشی و مالی دانشگاه شهید بهشتی می باشد که نمونه آماری این پژوهش از طریق فرمول کوکران به تعداد 124 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته میزان دلبستگی شغلی کارکنان و اهمیت هریک از عوامل آن از دیدگاه کارکنان مورد بررسی قرار گرفت این پرسشنامه در دوبخش 20 گویه ای طراحی شد که در مجموع ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه محقق ساخته 0.797 می باشد. این مطالعه نشان داد که اختلاف معناداری در میانگین نمره دلبستگی شغلی کارکنان دانشگاه شهید بهشتی بین وضع موجود و مطلوب آنها وجود دارد و میانگین وضع موجود دلبستگی شغلی کارکنان به میزان 83/0 کمتر از وضعیت مورد مطلوب آنهاست. میانگین دلبستگی شغلی در مجموع به میزان 12/0 پایین تر از میانگین نظری قرار دارد که آماره t برای آن 620/2- بوده و مقدار معناداری آن در سطح کمتر از 05/0 تأیید شده است و فقط میانگین دلبستگی شغلی در مولفه «شرایط شغل و تناسب شاغل با آن» بر خلاف دیگر مولفه ها به مقدار 13/0 بالاتر از میانگین نظری قرار دارد. در خصوص میزان اهمیت هریک از عوامل دلبستگی شغلی از دیدگاه کارکنان مولفه «شرایط شغل و تناسب شاغل با آن» از بیشترین اهمیت برخوردار است، پس از آن مولفه «رهبران و مدیران» جایگاه دوم، مولفه «نظام جبران خدمات و پاداش» جایگاه سوم و مولفه «فرصت های یادگیری و رشد کارکنان» از کمترین اهمیت برخوردار است. همچنین در اندازه گیری دلبستگی شغلی کارکنان بین مولفه رهبران و مدیران با سابقه خدمت کارکنان همبستگی معناداری در سطح آلفای کمتر از 05/0 وجود دارد و بقیه ضرایب همبستگی معنادار نشده اند.
بررسی نقش و اهمیت مدیران ارشد دانش در توسعه مدیریت دانش از دیدگاه اعضای هیئت علمی (موردمطالعه: دانشگاه شهید بهشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش مدیران ارشد در توسعه مدیریت دانش در دانشگاه شهید بهشتی انجام شده است. برای دستیابی به اهداف تحقیق نمونه آماری از بین اعضای هیئت علمی دانشگاه که 831 نفر می باشد تعداد 135 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته که توسط خبرگان روایی آن تائید شد استفاده گردید. 21 سؤال این پرسشنامه به بررسی مؤلفه های مدیریت دانش (حفظ، کسب، کاربرد و انتقال) می-پردازد و 19 سؤال دیگر تأثیر مدیر ارشد دانش بر این مؤلفه ها را برآورد می کند. داده های پژوهش از طریق معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دهنده رابطه قوی و معنادار مبنی بر تأثیر مدیر ارشد دانش بر مؤلفه های مدیریت دانش است. با توجه به نتایج در بررسی جایگاه مدیران ارشد دانش، در توسعه مدیریت دانش، بیشترین نقش در بین عوامل مورد بررسی بر روی کاربرد دانش می باشد و سپس کسب دانش، انتقال دانش و حفظ و نگهداری دانش تحت تأثیر مدیران ارشد دانش، در توسعه مدیریت دانش می باشند.
بررسی صحت استنادی مقاله های فصلنامه علمی-پژوهشی روان شناسی کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
243-256
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش تعیین میزان صحت استنادی مقاله های منتشره در فصلنامه علمی-پژوهشی روان شناسی کاربردی دانشگاه شهید بهشتی بود. روش: روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها پیمایشی و جامعه آماری تمام شماره های منتشره فصلنامه بود که از میان آن ها 19 شماره شامل شماره های 17 تا 35 در بازه زمانی 1394-1390 انتخاب شد. تعداد کل استنادهای این 19 شماره به صورت تقریبی برابر با 4389 استناد بود، که با استفاده از جدول کرجسی-مورگان 1970 تعداد 350 استناد با ضریب 96 درصد اطمینان برای تعیین میزان صحت استنادی و مطابقت با شیوه نامه انجمن روان شناسی آمریکا انتخاب شد. روش گردآوری داده ها، مشاهده مستقیم و جستجوی استنادها از طریق پایگاه های اطلاعاتی و موتورهای جستجو بود، داده ها در سیاهه وارسی آزاده، واعظ و قریب (1388) وارد و تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که از 516 استناد در مقاله های مورد بررسی، 367 استناد فاقد هرگونه خطای استنادی است و از میان شماره های منتشره فصلنامه علمی-پژوهشی روان شناسی کاربردی شماره 35 از نظر استناد وضعیت مناسب تری دارد. از نظر تعداد خطاها، مقاله های استنادی خطای بیشتری نسبت به کتاب های استنادی و منابع استنادی لاتین خطای بیشتری نسبت به منابع استنادی فارسی داشتند. نتیجه گیری : وضعیت صحت استنادی فصلنامه علمی-پژوهشی روان شناسی کاربردی نسبت به سایر فصلنامه های مشابه بهتر است و این به دلیل تاکید مسئولین فصلنامه بر نگارش مقاله ها و منابع آن ها طبق معیارهای انجمن روان شناسی آمریکا و نیز ویراستاری همه جانبه چندین و چندباره است.
نقش قابلیت های مرجع مجازی بر بهبود فعالیت های پژوهشی کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ازآنجاکه خدمات مرجع مجازی، خدماتی است که از قابلیت های مطلوبی برخودار بوده و می تواند در فرایند خدمات رسانی در محیط وب، نقش آفرین نیز باشد، بررسی نقش این گونه قابلیت ها در روند تحقیقات کاربران، بیش ازپیش محسوس خواهد بود. ازاین رو، هدف از این پژوهش، بررسی نقش خدمات و قابلیت های مربوط به مؤلفه های مرجع مجازی بر بهبود عملکرد فعالیت های تحقیقاتی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی است. روش شناسی: تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و به روش پیمایشی انجام شده است. ابزارگردآوری داده ها، پرسش نامه و جامعه آماری آن، کلیه دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی بوده که 377 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و براساس جدول مورگان گزینش انتخاب شدند. یافته ها: تحلیل ها نشان داد که از میان انواع مؤلفه های مرتبط با قابلیت های مرجع مجازی، سرعت ارائه پاسخ با میانگین امتیاز 29/4، وضعیت مطلوبی داشته و در اولویت قرار گرفت و سایر مؤلفه ها مانند پاسخ گویی کتابدار، جامعیت پاسخ و اعتبارمنابع با میانگین ۹۴/۳، 86/3 و ۷۵/۳ به ترتیب در مراتب بعدی قرار گرفته و وضعیتی نسبتاً مطلوب داشتند. نتیجه گیری: ارزش مقاله حاضر در نشان دادن قابلیت های مرجع مجازی در کتابخانه ها است. تمرکز بر مؤلفه های مرتبط با مرجع مجازی، خواهد توانست تا امور پژوهشی کاربران درکتابخانه ها را تسهیل نماید. دراین راستا، بهره گیری از قابلیت های مرجع مجازی کتابخانه های دانشگاه توسط دانشجویان، درحدمطلوب بوده و همچنین اعتماد دانشجویان به میز مرجع مجازی کتابخانه دانشگاه در حد بالایی بوده و این بدان معنا است که مسئولان کتابخانه باید در این راه توجه و دقت نظر بیشترى داشته باشند.
عوامل مؤثر بر نگرش اخلاقی به کسب و کار مورد مطالعه: دانشجویان دختر دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
151 - 175
حوزه های تخصصی:
امروزه تدوین قواعد اخلاقی برای حرفه های مختلف به ضرورتی اجتناب ناپذیر در سراسر دنیا تبدیل شده است. در این میان، پژوهشگران بسیاری به اخلاق کسب و کار به منزله یکی از مهم ترین حوزه های اخلاق حرفه ای توجه کرده اند. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر نگرش اخلاقی به کسب و کار میان نمونه خاصی از جامعه (دانشجویان دختر) انجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی و چگونگی گردآوری داده ها از نوع پیمایشی است. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه استفاده شده و نمونه مطالعه شده شامل 134 نفر از جامعه دانشجویان دختر دانشگاه شهید بهشتی تهران است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSSو PLSاستفاده شده است. نتایج نشان می دهند عوامل پایبندی اخلاقی، بر نگرش اخلاقی به کسب و کار مؤثرند. ضمن اینکه از میان 5 متغیر تعدیلگر سن، تأهل، مدرک تحصیلی، رشته تحصیلی و تجربه کاری، تنها تأهل، مدرک تحصیلی و رشته تحصیلی، تأثیر عوامل پایبندی اخلاقی بر نگرش اخلاقی به کسب و کار را تعدیل می کنند.
ارزیابی مؤلفه های ساختاری مقاله های مجله «نقد ادب عربی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسشنامه طراحی شده، 63 مقاله مجله نقد ادب عربی را با روش تحلیل محتوای ترکیبی مورد نقد و ارزیابی قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مقاله ها از سال 89 تا 94 در مولفه های ساختاری روند رو به رشدی دارند. اما در سال های 94 و 95 این روند سیر نزولی پیدا کرده است و سپس سال 96 و 97 مولفه های ساختاری رشد قابل ملاحظه ای دارد. بررسی انطباق ساختار مقاله ها با معیارهای مطلوب مقاله های علمی پژوهشی نشان می دهد که ساختار مقاله ها در قسمت سوال، پیشینه ، روش پژوهش و علت انتخاب آن، چگونگی جمع و تحلیل مواد پژوهش و نتیجه، بامعیارهای مقاله های علمی پژوهشی مطابقت ندارد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که نویسندگان الگوی ساختاری منسجمی در اختیار نداشتند و ساختار مقاله ها را بر اساس آنچه خود آموزش دیده اند تنظیم کرده اند. ضعف موجود را می توان به بی توجهی به معیارهای ساختاری در آموزش های دانشگاهی ارتباط داد و از طرفی دیگر مشخص نبودن الگوی جامع ساختاری مقاله علمی پژوهشی از سوی سردبیران و داوران از دیگر عوامل برجسته شدن این مشکل در مقاله ها است. بنابراین این پژوهش مدل مفهومی ساختار مقاله های علمی پژوهشی زبان و ادبیات عربی را پیشنهاد داده است.
برنامه های بالندگی هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی؛ نقاط قوت ناکافی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: برنامه های بالندگی هیئت علمی شامل همه اشکال پشتیبانی های سازماندهی شده برای کمک به بلوغ اعضای هیئت علمی به عنوان مدرسان، محققان، و شهروندان دانشگاه ها، حرفه ها و جوامع بزرگتر است. طراحی نظام مند و ارائه برنامه ها و فعالیت های نوآورانه در جهت بالندگی هیئت علمی یکی از راه های رشد و پیشرفت نظام دانشگاهی است. به دلیل اهمیت این برنامه ها و نقش تاثیرگذار آنها بر کیفیت نظام دانشگاهی، لازم است که ارتقای کیفیت این برنامه ها همواره مدنظر مدیران دانشگاهی باشد. ارزیابی این برنامه ها و شناسایی نقاط قوت آن ها، می تواند تسهیلگر تدوین خطوط راهنمایی برای برگزاری این برنامه ها با کیفیت بالاتر باشد. از این رو این پژوهش با هدف ارتقای کیفیت برنامه های بالندگی هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، درصدد شناسایی نقاط قوت آن از دیدگاه اساتید دانشگاه، به عنوان ذی نفعان اولیه برآمد. روش ها: در طرحی کیفی و پدیدارشناسانه، مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای با 29 نفر از اساتید دانشگاه شهید بهشتی انجام و از آنان درباره نقاط قوت برنامه های بالندگی هیئت علمی دانشگاه سوال شد. مصاحبه های پیاده سازی شده با استفاده از رویکرد اشتراوس-کوربین کدگذاری شدند. یافته ها: در نهایت سه نقطه قوت برای این برنامه ها شناسایی شد که عبارتند از: «مدرسان برجسته»، «موضوعات و محتوای مناسب» و «روش های یاددهی-یادگیری اثربخش». نتیجه گیری: شناسایی تنها سه نقطه قوت برای برنامه های بالندگی نشان دهنده این است که برنامه های یاد شده از کیفیت لازم برخوردار نبودند و نیازمند بازنگری اساسی در اقدامات سیاستگذاری، برنامه ریزی و اجرا هستند.
تبیین الگوی توسعه رویکرد استاد-شاگردی در تسهیم دانش ضمنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
87 - 113
حوزه های تخصصی:
هدف و مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تبیین امکان سنجی رویکرد استاد-شاگردی برای انتقال و تسهیم دانش ضمنی در تربیت اعضای هیأت علمی، دانشگاه شهید بهشتی اجرا شده است: سوال اصلی پژوهش این است که الگوی مناسب توسعه رویکرد استاد-شاگردی در تسهیم دانش ضمنی چگونه است و از چه مؤلفه هایی تشکیل شده است؟ لذا با استفاده از روش مدل سازی پویا به بررسی وضعیت مؤلفه های تسهیم دانش با رویکرد استاد- شاگردی پرداخته شده است. مدل شامل 3 حلقه است؛ حلقه اول تسهیم دانش ضمنی: تولید دانش، نشر دانش، سازماندهی دانش و کاربرد دانش؛ حلقه دوم رویکرد استاد- شاگردی: فرهنگ سازی، سیاست گذاری، ساختاردهی رویکرد استاد- شاگردی، منابع (مالی، نرم افزاری و سخت افزاری، ICT) و منابع انسانی؛ حلقه سوم زیر مؤلفه های منابع انسانی: اعتماد، .مهارت های ارتباطی، هدف گذاری، ارزیابی عملکرد، تعهد عاطفی، خودکارآمدی برای دانایی مدارکردن نظام آموزشی و پژوهشی مراکز آموزشی است. روش شناسی: نمونه پژوهش مشتمل بر 265 نفر از اعضای هیأت علمی و 248 نفر از دانشجویان مقطع دکتری دانشگاه شهید بهشتی که به روش طبقه بندی انتخاب شده اند. نوع پژوهش توصیفی پیمایشی است. در چارچوب مدل مفهومی پژوهش 15 فرضیه مورد آزمون قرار گرفته است. به منظور تعیین روایی پرسشنامه، از نظرات و پیشنهادات صاحب نظران متخصص در حوزه علوم تربیتی استفاده گردید. همچنین با محاسبه پایایی پرسشنامه از روش برآورد ضریب آلفای کرونباخ، اعضای هیأت علمی مقدار عددی 899/0 و دانشجویان دکتری 890/0 به دست آمد که نشان دهنده پایایی قابل قبول پرسشنامه بود. شیوه تجزیه وتحلیل داده ها مبتنی بر استفاده از آزمون های استنباطی آماری از قبیل آزمون کولموگراف- اسمیرنف، تی تک نمونه ای و تحلیل اکتشافی بوده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، امکان پیاده سازی رویکرد استاد-شاگردی فرد به فرد برای انتقال و تسهیم دانش در دانشگاه شهید بهشتی از دیدگاه اعضای هیأت علمی و دانشجویان دکتری وجود دارد (001/0 = p). همچنین یافته های پژوهش نشان داد که مؤلفه ها و زیر سازه های الگوی توسعه رویکرد استاد-شاگردی در تسهیم دانش ضمنی از وضعیت مطلوبی برخوردار بوده اند. بحث و نتایج: با توجه به تحلیل فرضیه ها و نتایج آنها می توان گفت؛ فرضیه اصلی پژوهش یعنی اجرای رویکرد استاد-شاگردی از دیدگاه اعضای هیأت علمی با انحراف معیار 458/0 آماره 52/32 و دانشجویان با انحراف معیار521/0 آماره 75/11 موجب تسهیم و انتقال دانش استاد-دانشجو در سطحی بالاتر می شود. این یافته با یافته های سوزان (2016)، زید الحمدان و همکاران (2014)، بتینا و هارم (2014)، مور و همکاران (2014)، پاتل و همکاران (2011)، ویکی و همکاران (2008)، چااو و همکاران (2011)، قلی پور و هاشمی (1394)، محمدی و امینی (1394) که هر یک بر تاثیر برنامه های استاد-شاگردی همسویی دارد. هم چنین نتیجه آزمون های مؤلفه های منابع انسانی نشان می دهد از دیدگاه اعضای هیأت علمی و دانشجویان تمامی مؤلفه ها در امکان سنجی وضعیت مطلوبی دارند و شرایط پیاده سازی رویکرد استاد-شاگردی فرد به فرد را در دانشگاه شهید بهشتی فراهم می دا نند. نتایج این پژوهش که بر مبنای 4 مؤلفه پایگاه دانش 5 مؤلفه رویکرد استاد-شاگردی و 6 زیر مؤلفه منابع انسانی است. و بعد این امکان منجر به بهبود رابطه استاد با دانشجو(رابطه استاد_شاگردی) شده و اعضای هیأت علمی پیشکسوت و با تجربه می توانند در راستای نیاز و تربیت اعضای هیأت علمی جدید گام بزرگی بردارند به دلیل اینکه واقعاً آموزش های رسمی و شفافی برای اعضای هیأت علمی جدید خصوصاً در زمینه برقراری ارتباط با دانشجویان، شیوه مدیریت کلاس داری وجود ندارد. ضمن اینکه با توجه به یافته های این پژوهش مشخص می شود چون خود اعضای هیأت علمی نقش استاد را به صورت مستقیم دارند نشان دهنده این است که دانشگاه دارای ساختار غیررسمی در اجرای برنامه روش استاد-شاگردی است که این خود بزرگ ترین مزیت جهت پذیرش روش های نوینی به مانند روش منتورینگ و دیگر روش های نوین در حوزه منابع انسانی و آموزش عالی گردد.در پایان با عنایت به نتایج پژوهش امکان پیاده سازی رویکرد استاد-شاگردی، که هم اکنون به شکل یک ساختار غیررسمی در دانشگاه نمونه در حال انجام است، قابلیت تبدیل شدن به ساختار رسمی را دارا باشد. روشی که می تواند منجر به نتایج رضایت بخش هم برای استاد و دانشجو و هم الگوی بالندگی، توسعه برای دانشگاه شهید بهشتی گردد.
تأثیر اینترنت بر ارزش های خانواده: از منظر هویت دینی و ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
3 - 24
هدف بررسی تأثیر اینترنت بر ارزش های خانواده است. روش پژوهش توصیفی پیمایشی و جامعه آماری 10642 نفر شامل کلیه دانشجویان دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی در سال تحصیلی 90-89 است که براساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 372 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه مورد نظر پاسخ دادند. نتایج ضریب همبستگی حاکی از وجود رابطه معنادار و معکوس بین متغیرهای وابستگی به اینترنت، وارد شدن به فضای صمیمیت، بحث و مناظره گروهی، ایجاد روابط احساسی در محیط تعاملی اینترنت و میزان استفاده از اینترنت، با ارزش های خانواده بود. به عبارتی هر چه میزان این متغیرها در اثر ورود دانشجویان به محیط تعاملی اینترنت بیشتر گردد از میزان ارزش های خانواده نزد آنان کاسته می شود. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیرهای روابط احساسی و آگاهی خانواده در استفاده فرزندان از اینترنت به ترتیب بیشترین نقش را درتبیین واریانس ارزش های خانواده دارند. نتایج به دست آمده از آزمون t نیز حاکی از ارزش های خانوادگی بالاتر نزد دانشجویان دختر نسبت به دانشجویان پسر بود.
بررسی نقش برنامه های درسی رشته های علوم اجتماعی و رفتاری در پرورش قابلیت های عمومی کارآفرینی دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هجدهم بهار ۱۴۰۱شماره ۱
69 - 84
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش برنامه های درسی رشته های علوم اجتماعی و رفتاری در پرورش قابلیت های عمومی کارآفرینی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها توصیفی_ پیمایشی و به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظر استادان متخصص در این حوزه تأیید شد و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 87/0 تأیید شد. جامعه آماری پژوهش، تمامی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی بودند که از میان آنان 220 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. نتایج یافته ها حاکی از آن است که نقش برنامه درسی تربیت بدنی در دو مؤلفه " قابلیت های فردی و فنی کارآفرینی" به طور مطلوب و در مؤلفه پرورش "قابلیت های مدیریتی" به نسبت دو مؤلفه "فردی و فنی" کارآفرینی چندان مطلوب عمل نکرده است و نقش برنامه درسی روان شناسی در مؤلفه " قابلیت های مدیریتی کارآفرینی" به طور مطلوب و در دو مؤلفه " فردی و فنی" به طور مطلوب عمل نکرده است و در بین دیگر رشته ها تفاوت چندانی در مطلوبیت نقش برنامه درسی در پرورش قابلیت های عمومی کارآفرینی که شامل " قابلیت های فردی، مدیریتی و فنی" می شود، مشاهده نشده است.