مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۲۱.
۴۲۲.
۴۲۳.
۴۲۴.
۴۲۵.
۴۲۶.
۴۲۷.
۴۲۸.
۴۲۹.
۴۳۰.
۴۳۱.
۴۳۲.
۴۳۳.
۴۳۴.
۴۳۵.
۴۳۶.
۴۳۷.
۴۳۸.
۴۳۹.
۴۴۰.
آموزش عالی
حوزه های تخصصی:
ایجاد ظرفیت، بر درک موانعی که مردم، دولتها و سازمانها را از تحقق اهداف توسعه باز میدارند، متمرکز میشود و به آنها امکان دستیابی به نتایج توسعه را میدهد. هدف این پژوهش ارائه یک تحلیل مفهومی از مؤلفهها و نتایج ظرفیت پایدارسازی سازمانی بخش آموزش عالی برای پاسخگویی به انتظارهای جامعه است. جهتگیری پژوهش حاضر، توسعهای و روششناسی آن با تمرکز به کلمهها، موشکافی و دقت در متن بهمنظور تجزیه، توصیف، تشریح و تفسیر متون از راه ایجاد کدهای اولیه و کدگذاری، تحلیل مضمون با رویکرد قیاسی میباشد. جامعه آماری این پژوهش، خبرگان دانشگاهی آشنا به سیاستگذاری در بخش آموزش عالی و مجموعه اسناد و مقالههایی بود که با سؤالها و متغیرهای پژوهش ارتباط داشتند. نمونهگیری در این بخش هدفمند که از طریق روش زنجیرهای به تعداد سیزده نفر انتخاب شد. در این بخش برای جمعآوری دادهها از روش مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد. برای کنترل کیفیت تحلیل مضمون، از روایی تئوریک با رویکرد دریافت نظرات متخصصان بهعنوان کمیته تخصصی و راهنما و ضریب کاپای کوهن استفاده شد. با تأیید گروه کانونی و برآورد ضریب 761/0، یافتههای پژوهش از قابلیت اعتبار و اعتماد لازم برخوردار بود. نتایج نشان میدهد که ظرفیتسازی سازمانی پنج مضمون اصلی توسعه راهبردی، ساختاری، سیستمی و فرایندی، فرهنگی، منابع و زیرساختها و یک مضمون پاسخگویی اجتماعی بهعنوان پیامد پدیده موردمطالعه دارند. دراین راستا پیشنهاد میشود تا سطوح تحلیل فردی و محیطی نیز در ظرفیتسازی مطالعه شود.
تاثیرتبیین روابط بین سکوت سازمانی و تعهد سازمانی بر مسئولیت پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشگاهها به عنوان موتور محرک در دستیابی جوامع به ابعاد گوناگون توسعه نقش کلیدی ایفا میکنند. مهمترین سرمایه و مزیت رقابتی هر سازمانی نیروی انسانی آن است و در دانشگاه نیز کارکنان نقش اثرگذاری در چگونگی عملکرد دانشگاه دارند. هدف پژوهش حاضر، تبیین روابط بین سکوت سازمانی و تعهد سازمانی بر مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان است که با توزیع 132 پرسشنامه میان کارمندان دانشگاه، نتایج ما مبتنی بر روش معادلههای ساختاری نشان میدهد که سکوت سازمانی بر مسئولیتپذیری اجتماعی، و مسئولیتپذیری اجتماعی بر تعهد سازمانی اثر مثبت و معناداری دارند. همچنین نتایج بیانگر این است که سکوت سازمانی بر تعهد سازمانی از طریق متغیر میانجی مسئولیتپذیری اجتماعی اثر منفی و معناداری دارد. در پایان پژوهش پیشنهادهای پژوهشی و اجرایی بیان میشود.
روش شناسی گذار پارادایمی برای تبیین دانشگاه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم دانشگاهِ «پایدار» برخاسته از پارادایمهای رایج مبتنی بر توسعه اقتصادی، اجتماعی، و زیستمحیطی است که بر عقلانیت و تفکر سیستمی استوار است و با رویکرد میانرشتهای، مشکلات را شناسایی و برای رفع آنها اقدام میکند. ولی غفلت از بوم معرفتی، نارسایی این پارادایمهاست. هدف این پژوهش، تبیین روششناسی گذار از پارادایمهای رایج به پارادایم معنوی برای دانشگاه پایدار است. برای این منظور، با روش فراترکیب به گردآوری پژوهشهای کیفی حوزه پایداری، ارزیابی آنها، تحلیل یافتههای مرحله ارزیابی، کشف نکتههای اساسی، و ترکیب و تبدیل آنها به یک جایگزین کلیتر پرداخته می شود. با بررسی 46 پژوهش حوزه پایداری، نتایج نشان میدهد که پارادایم معنوی پویا مبتنی بر خِرد و دانش عینی با حکمت الهی دانشگاههای کشور همسوست.
تاملی انتقادی بر تحلیل هزینه و فایده در نظام آموزش عمومی و عالی ایران
حوزه های تخصصی:
نظام های آموزشی (عمومی و عالی) نقش کلیدی در توسعه همه جانبه زیست بوم های گوناگون ایفا می کنند اما با این وجود در دهه های اخیر با افزایش آشوب ها و بحران های جهانی مالی سبب به وجود آمدن کمبود منابع مالی دولت ها در تامین آموزش عالی و کسری بودجه نظام های آموزشی شده است این مهم ضرورت توجه به ارزیابی عملکرد واحدهای آموزشی برای بهکرد منابع مالی جهت افزیش کارایی و اثربخشی آن ها را بیش از پیش ضرورت ساخته است. لذا این جستار با استفاده از روش کیفی، به طور ویژه راهبرد فراترکیب درصدد پاسخگویی به دو پرسش؛ 1) تحلیل هزینه و فایده در نظام آموزشی با راهبرد تحلیل محتوا از چه مقوله ها و مفاهیمی تشکیل شده است؟؛ 2)چه نقد و تحلیلی می توان بر این مفاهیم و مقوله ها برای بهبود وضعیت نظام آموزشی ارائه کرد؟ برآمد. برایند این کندوکاو، در پرسش نخست پنج زیر مقوله اولیه؛ حکمرانی، مدیریتی-اجرایی، بهزیستی، پیامدی، نظام آموزشی بود. در پرسش دوم نیز متناظر با هریک از این مقوله ها وضعیت نظام آموزشی نقد و سپس سیاست های پیشنهادی ارائه شد.
اثربخشی طراحی آموزشی مبتنی بر تئوری حداقلی بر یادگیری و یادداری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۰
127 - 142
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر طراحی آموزشی مبتنی بر نظریه حداقلی بر یادگیری و یادداری در درس فناوری اطلاعات بود. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل و جامعه آماری دانشجویان مقطع کارشناسی در رشته روانشناسی که در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی در سال تحصیلی 97-1396 مشغول به تحصیل بود که با روش نمونهگیری در دسترس دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل انتخاب شدند. گروه آزمایش، به مدت 6 جلسه ۲ ساعته آموزش را بر اساس طرح درس مبتنی بر نظریه حداقلی گذراندند و گروه کنترل آموزش را به روش رایج دیدند. ابزار اندازهگیری یادگیری و یادداری دو آزمون محققساخته بود. بهمنظور تحلیل دادهها از آزمون آماری تی گروههای مستقل به همراه آزمون لوین برای همسانی و ناهمسانی واریانسها استفاده شد. نتایج نشان داد که روشهای طراحیشده مبتنی بر رویکرد حداقلی بر کیزان یادگیری و یادداری دانشجویان تأثیر مثبت و معناداری دارد (۰۵/۰< p).
ارائه الگویی چهار لایه برای امکانسنجی و استقرار اثربخش حکمرانی خوب در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۰
143 - 162
حوزه های تخصصی:
هدف کلی پژوهش، ارائه الگوی چهارلایهایِ امکانسنجی و استقرار حکمرانی خوب در آموزش عالی بود. روش پژوهش مطالعه حاضر، فراترکیب و بازنگری در موضوع بود. الگوی حاضر با ترکیب یافتههای پژوهشهای کِیفی و کمّی مرتبط، طراحی شد. درمجموع، 298 مقاله در حوزه حکمرانی خوب در آموزش مورد ارزیابی قرار گرفت و در پایان، 60 پژوهش انتخاب و ابعاد و کُدهای مربوط، با تحلیل محتوای پژوهشها استخراج شد و میزان اهمیت و اولویت هریک با استفاده از آنتروپی شانون تعیین شد. یافتهها نشان داد که کُدهای ارائه گزارشهای مالی مستمر، مدیریت روند تغییرات در حوزه آموزش و پژوهش بر اساس تغییرات محیط، انعطافپذیری در اجرای قوانین، قانونیبودن قدرت، تسلط بر مطالب درسی، تجربه تدریس، دارا بودن نیروی انسانی متخصص، از میان برداشتن موانع دسترسی به آموزش، تلاش در جهت ایجاد زمینه مناسب برای بالابردن آگاهیهای عمومی و هماهنگی بین ذینفعان در بین ابعاد سهگانه حکمرانی خوب، دارای بیشترین ضریب اهمیت هستند. الگوی ارائهشده در پژوهش حاضر با روش چهار مرحلهای، گذار از وضعیت موجود به مطلوب در جهت استقرار حکمرانی خوب را بهصورت اثربخش میسّر میکند.
طراحی الگویی جهت ارزیابی کیفیت مبتنی بر توسعه کارآفرینی دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۰
163 - 189
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی الگویی جهت ارزیابی کیفیت مبتنی بر توسعهی کارآفرینی دانشگاهی بود. برای انجام این پژوهش از روش آمیخته (کیفی/نظریه برخاسته از دادهها «داده بنیاد» و کمی/توصیفی- همبستگی) استفاده شد. جامعه آماری بخش کیفی شامل 12 نفر از خبرگان حوزه کارآفرینی بودند که با روش گلوله برفی انتخاب و با ابزار مصاحبهی عمیق تا رسیدن به حد اشباع نظری در گردآوری دادهها مشارکت داشتند. جامعهی آماری بخش کمی شامل اساتید و صاحبنظران حوزه کارآفرینی در دانشگاههای دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند که با استفاده از فرمول کوکران نمونه آماری مشخص و 113 پرسشنامهی محققساخته جهت گردآوری دادهها، توزیع گردید. روایی و پایایی پژوهش در بخش کمی و کیفی مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل دادههای بخش کیفی از روش کدگذاری (کدگذاری باز، محوری و گزینشی)؛ و در بخش کمی از روش معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد؛ ارزیابی کیفیت در دانشگاهها میتواند در دودسته عوامل درونی شامل (محتوای آموزشی، رهبری کارآفرینانه، منابع انسانی، عدالت آموزشی، کیفیت ارزشیابی، بازخورد از عملکرد، کیفیت فناوری اطلاعات، کیفیت فضای کالبدی) و عوامل بیرونی شامل (عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی، عوامل جغرافیایی) موردبررسی قرار گرفته و تأثیرگذار باشد. همچنین ارزیابی کیفیت دانشگاهها در راستای توسعهی کارآفرینی دانشگاهی پیامدهایی چون (تجاریسازی، پاسخگویی، توسعهی مهارتهای کارآفرینانه، خلق ارزش و توسعهی اقتصادی) به همراه دارد.
طراحی و اعتباریابی الگوی فرهنگی برای نظام آموزش عالی ایران با رویکرد اسلامی - ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی فرهنگی برای نظام آموزش عالی ایران با رویکرد اسلامی-ایرانی انجام شده است. برای انجام این پژوهش، از روش تحقیق ترکیبی با طرح اکتشافی– مدل توسعه ی ابزار استفاده شده است. ابتدا در بخش کیفی پژوهش با استفاده از روش نظریه ی زمینه ای و مصاحبه با 19 نفر از خبرگان آموزش عالی، پرسش نامه ای با 4 عامل، 14 ملاک و 64 شاخص طراحی شد. سپس، در بخش کمی، پرسش نامه طراحی شده در یک مطالعه مقدماتی روی 36 نفر از خبرگان آموزش عالی ایران اجرا شد. بر اساس بازخوردهای دریافتی به اصلاح پرسش نامه اقدام شد. سپس، نسخه ی نهایی و اصلاح شده ی آن در اختیار 250 نفر از خبرگان آموزش عالی کشور قرار داده شد. اعتبار پرسش نامه توسط صاحب نظران تأیید شده و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ (954/0) محاسبه گردید. در بخش کیفی پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند غیر احتمالی و در بخش کمی از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی استفاده شد. برای آزمون ابزار اندازه گیری مزبور، از تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. در بخش کیفی، در مرحله ی اول کدگذاری باز، 76 مفهوم به دست آمد. داده های مرحله ی دوم کدگذاری باز، در قالب 64 مفهوم و 14 مقوله عمده طبقه بندی شد. در مرحله ی کدگذاری محوری، در قالب کدگذاری نظری، 4 مقوله ی نظری تعیین شد. سپس، برحسب ویژگی های شرایطی، تعاملی/ فرایندی و پیامدی، طبقه بندی شد. در مرحله ی کدگذاری انتخابی، مقوله ی فرهنگ برتر، فرهنگ اسلامی-ایرانی، به عنوان مقوله مرکزی انتخاب شد. در بخش کمی، با انجام تحلیل عاملی مرتبه ی اول، تمامی عوامل مورد تأیید قرار گرفت. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه ی دوم نیز نشان داد که تمام 14 عامل دارای بار عاملی کافی جهت پیش بینی الگوی فرهنگی برای نظام آموزش عالی ایران با رویکرد اسلامی-ایرانی است. همچنین، شاخص های برازش، (CMIN/DF) برابر با 896/1، (RMSEA) برابر با 38/0، (GFI) برابر با 991/0، (AGFI) برابر با 921/0، (CFI) برابر با 942/0، (NFI) برابر با 961/0، (TLI) برابر با 000/1، (IFI) برابر با 919/0 و (RFI) برابر با 934/0 نشان می دهد، الگوی فرهنگی طراحی شده با رویکرد اسلامی-ایرانی برای نظام آموزش عالی ایران از برازش بسیار مطلوبی برخوردار است.الگوی طراحی شده در پژوهش حاضر، داری مفهومی پیچیده و چندبعدی بود. این الگو در صورتی کارکرد مثبت خواهد داشت، که بسان یک کلیت واحد به تمامی ابعاد آن به طور یکسان توجه شود.
نسبت سیاست های توسعه آموزش عالی و تقاضای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۱
33 - 72
حوزه های تخصصی:
توسعه کمّی آموزش عالی وابسته به سیاست هایی است که در دولت های مختلف وضع می شود؛ اما تقاضای اجتماعی می تواند برهم زننده این سیاست ها شود. هدف از این مقاله کشف تأثیر سیاست های توسعه آموزش عالی ایران از تقاضای اجتماعی و علل ایجاد تقاضای اجتماعی برای آموزش عالی در کشور است. افزایش کمّیت دانشگاه ها و توسعه نامتوازن آموزش عالی متأثر از تحولات جهانی مانند توده ای شدن از جمله موارد مؤثر در کنار تقاضای اجتماعی مردم به توسعه آموزش عالی کشور بوده است. بدین منظور از روش کیفی استفاده شد. در مرحله جمع آوری داده ها ابتدا با مطالعه اسنادی، سیاست ها و قوانین کشور در حوزه سیاست های آموزش عالی گردآوری شد و در بخش دیگری از تحقیق با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۳۰ تن از مطلعین و دست اندرکاران آموزش عالی تحلیل مضمون صورت گرفت. یافته های تحقیق پیش رو نشان می دهد افزایش جمعیت و رشد نرخ سواد پایه در کشور طی دهه های گذشته از یک سو و افزایش عدالت اجتماعی و آگاهی مردم از حق دانستن از سوی دیگر زمینه شکل گیری تقاضای اجتماعی آن ها بوده است؛ نتیجه تحقیق نشان داده است درحالی که امروزه سیاست های کنش مندانه و همراهی آموزش با بازار اشتغال در سطح بین المللی مورد تأکید است، تقاضای اجتماعی منجر به عدم اجرای آمایش سرزمینی در حوزه آموزش عالی و بنابراین به تأسیس بی رویه مراکز آموزشی، بیکاری زیاد فارغ التحصیلان دانشگاهی و درنتیجه شکل گیری سیاست های انفعالی در حوزه آموزش عالی گردیده و آموزش از کیفیت دور شده است. بنابراین با توجه به وجود تقاضای اجتماعی آموزش عالی در ایران که ریشه در کسب منزلت فرهنگی دارد رابطه علّی میان آموزش عالی و اشتغال متصور نیست؛ ازاین رو، نیاز به تحصیل و دانشگاه به عنوان بُعد منزلتی آن همچنان وجود خواهد داشت.
آینده پژوهی تأثیرات بحران کووید 19 بر آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله به آینده های محتملی خواهیم پرداخت که بر اثربحران کرونا پیش روی آموزش عالی قرار خواهد گرفت. این مقاله از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی اکتشافی و از نظر روش، زمینه یاب مقطعی است. آینده پژوهی به عنوان یک حوزهٔ میان رشته ای جهت گیری این مقاله را تشکیل می دهد نحوهٔ جمع آوری داده ها میدانی است. داده ها از طریق ابزار پرسش نامهٔ بسته محقق ساخته گردآوری شد. در تهیه پرسش نامه از مقیاس گاتمن استفاده شد. پاسخگویان جمعی از خبرگان و متخصصان آموزش عالی هستند که به صورت راهبردی و هدفمند انتخاب شدند. نتایج در قالب سناریوهای آینده ارائه شده اند. سناریوهای محتمل برای کشف و اعتباربخشی سناریو مرجح در اختیار عده ای از خبرگان آموزش عالی قرار گرفت. در پیمایش مربوط به اعتباربخشی، 84 نفر از متخصصان و صاحب نظران آموزش عالی مشارکت داشتند. سناریوهای محتمل در هفت مؤلفه سازماندهی شدند: 1) هویت و جایگاه دانشگاه؛ 2) توجه به پایداری 3) ورود به دانشگاه؛ 4) تغییر سبک زندگی دانشگاهی؛ 5) بین المللی شدن؛ 6) یادگیری الکترونیکی؛ و 7) حکمرانی و مدیریت. یافته ها نشان داد خبرگان آموزش عالی اصل وجود تأثیرات و پیامدهای بحران کووید 19 برآموزش عالی را پذیرفته اند. همچنین، از دیدگاه آنان این تأثیرات بسیط و ساده نبوده و دارای ابعاد وسیع و متنوّعی است. همان گونه که ملاحظه شد، در هر یک از ابعاد هفت گانهٔ معطوف به آینده حداقل یک سناریو مرجّح با میانگین بالای 50درصد موافق وجود دارد. سه روند کلان که بیشترین احتمال وقوع را از نظر پاسخگویان دارند به ترتیب عبارت انداز: 1) تقویت یادگیری الکترونیکی(اما نه به صورت تحوّل بنیادین و مجازی شدن کامل)؛ 2) تغییر در سبک زندگی دانشگاهی؛ و 3) توجه بیشتر به مقولهٔ پایداری. این سه روند بیشترین سناریوهای مرجّح را در درون خود جای داده اند.
تحلیل برهم کُنش کارکرد آموزش عالی و صنعت در ایران از منظر آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
479 - 519
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های بسیار مهم توسعه از منظر آمایش سرزمین تحلیل فرایندهای بلندمدت اثرگذار بر سازوکارهای نهادی سرزمین و تعیین سهم مناطق از این جریان است. مدت های مدید است که اقتصاد با سرعت بسیار به سمت دانایی محوری در حال حرکت است و کشورهایی که از این مهم غافل شده اند از توسعه بنیادین بازمانده اند. در این پژوهش کاربردی با رویکردی تحلیلی و نگاه کمّی لزوم طرح یک بینش راهبردی در خصوص ارتباط دوسویه آموزش عالی و بخش صنعت کشور بررسی شد. در فرایند کار، پس از جمع بندی مطالعات و مبانی نظری، با طرح سؤال یا فرضیه پژوهش و تعیین روش های ارزیابی و تحلیل، اطلاعات تفصیلی مربوط به بیش از ۱۱ متغیر، شامل داده های تابلویی 31 استان ایران طی سال های 1395 تا 1398، جمع آوری و تحلیل شد و با کمک نرم افزار های Exel، Eviews، و Arc GIS با استفاده از روش اقتصادسنجی فضایی، روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM)، ماتریس وزنی و همبستگی فضایی جغرافیایی (λ)، و آزمون های تشخیصی KP – HET سؤال پژوهش مورد آزمون قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، همبستگی فضایی بین دو بخش آموزش عالی و صنعت در سطح بالایی معنا دار و شوک وارده ناشی از توسعه صنعتی و آموزشی کاملاً دوسویه است؛ بدین معنی که شوک وارد بر یک استان به دیگر استان های کشور نیز سرایت کرده است. نتایج این پژوهش مهر تأییدی بر کلیشه سیاست تمرکزگرایی و نقش های تفویضی و نه لزوماً آمایشی مناطق خاصی از ایران است. بدین صورت که با تأیید همبستگی فضایی بسیار بالا 9 استان کمتر توسعه یافته، با فقدان زیرساخت های بخش آموزش عالی، توسعه صنعتی ناچیزی داشته اند و بالعکس نتایج این پژوهش نشان می دهد که چگونه تقاضای بازار کار فارغ التحصیلان دانشگاهی با کارکرد صنت و صنایع دانش بنیان کشور هم سو می شود.
بررسی میزان رضایتمندی دانشجویان از ارائه خدمات و امکانات دانشگاه (مورد مطالعه: دانشگاه حکیم سبزواری)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
571 - 588
حوزه های تخصصی:
از آنجا که میزان نارضایت مصرف کنندگان خدمات دانشگاهی به طور مستقیم بر میزان عملکرد آنان تاثیر دارد، بنابراین در سیاست گذاری ها توسط مدیران و متولیان مراکز آموزش عالی باید توجه زیادی به آن شود. در پژوهش حاضر به بررسی میزان رضایتمندی دانشجویان دانشگاه از ارائه کیفیت خدمات و امکانات اعم از آموزشی، فرهنگی، اجتماعی، رفاهی و زیست محیطی پرداخته شده است. این تحقیق براساس هدف از نوع بنیادی است و از نظر تکنیک اجراء توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری است که در نیمسال دوم سال تحصیلی 1396 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی حجم نمونه 100 نفر، انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه رضایت سنجی استفاده شده است که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفته است. جهت توصیف داده ها از نرم افزار آماریspss 22 استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که رضایتمندی دانشجویان از امکانات دانشکده و از ساعات برگزاری کلاس، از فاصله کتابخانه تا دانشکده، از نحوه سرویس دهی اتوبوس های دانشگاه و از سئوالات امتحانی دروس، پایین تر از حد معمول است. میزان رضایتمندی از تدریس اساتید و تسلط بر مباحث درسی، نحوه برخوردشان، عملکرد رئیس دانشکده و محیط دانشکده بالاست. میزان علاقه مندی دانشجویان به رشته تحصیلی بالا بوده و میزان موفقیت دانشجویان در رشته جغرافیا پایین است. میزان تمایل به ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر در دانشکده نیز تا حدودی پایین است.
تبیین رابطه بین ویژگی های شغل و انگیزش شغلی کارکنان دانشگاه تربیت مدرس
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۹
113 - 131
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطه بین ویژگی های شغل با انگیزش شغلی کارکنان دانشگاه تربیت مدرس در سال 1397-98 صورت پذیرفته است. جامعه آماری، شامل کلیه کارکنان مرد و زنی می باشد که در سال 1397-98 در دانشگاه تربیت مدرس مشغول به کار بودند. تعداد کل جامعه آماری 133 نفر است که 59 نفر از آنان مرد و 74 نفر زن می باشند که برای انتخاب تعداد نمونه آماری به دلیل حجم کم جامعه از روش تمام شماری استفاده شده است. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه ویژگی های شغلی هکمن و الدهام (1980) و پرسشنامه انگیزش شغلی سهرابی (1392) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد از میان پنج بعد مدل ویژگی های شغلی، سه بعد تنوع مهارت (000/0p= و 46/0r= )، اهمیت شغل (003/0p= و 25/0 =r) و بازخورد (003/0p= و 25/0- =r) رابطه معناداری با انگیزش شغلی دارند. بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود در تدوین استراتژی های منابع انسانی سازمان ها فضا و بستری برای استقلال کارکنان جهت ایفای مسئولیت هایشان ایجاد کنند که به واسطه این استقلال و آزادی عمل کارکنان توسعه، نوآوری، تعهد، یادگیری سازمانی و رضایت شغلی شان افزایش می یابد.
منابع قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در آموزش عالی مبتنی بر نقشه جامع علمی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر به منظور شناسایی منابع قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در آموزش عالی مبتنی بر نقشه جامع علمی و ارائه یک الگوی پارادایمیک انجام گرفته است. پژوهش فوق ازنظر هدف کاربردی، ازنظر رویکرد و گردآوری داده ها، آمیخته اکتشافی بود و به طور متوالی ابتدا از روش کیفی (مصاحبه نیمه ساختاریافته) و سپس از روش کمّی (پرسشنامه محقق ساخته) استفاده شده است. نمونه پژوهش در بخش کمی 384 نفر بوده و از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی از بین جامعه پژوهش شامل 936491 نفر دانشجویان دانشگاه های استان تهران انتخاب شدند. نمونه گیری بخش کیفی به روش هدفمند مبتنی بر قاعده اشباع نظری بود. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی محتوایی آن ها را متخصصان امر مورد تائید قراردادند و پایایی آن نیز با استفاده از آلفای کرونباخ برابر 943/. محاسبه شد. نتایج حاصل تعداد 8 بعد و 19 مؤلفه را برای منابع قدرت نرم آموزش عالی تبیین می کند. تحلیل داده های کیفی بر مبنای نظریه داده بنیاد در مطالعات علوم انسانی و با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای استراوس و کوربین (1990) انجام گرفت، 88 کد مفهوم، 19 مقوله و 5 بعد پارادایمیک به دست آمد. تحلیل داده های کمی با استفاده از روش تحلیل عاملی، میانگین و تی تک نمونه ای صورت گرفت. بررسی یافته ها بیانگر آن است که بر اساس ابعاد و نشانگرهای شناسایی شده و با فراهم ساختن بستر لازم برای اجرای کامل نقشه جامع علمی کشور و کاربرد الگوی تدوین شده این پژوهش می توان آموزش عالی را به یکی از مهم ترین منبع قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرد. پیشنهاد اصلی پژوهش، استفاده از منابع قدرت نرم آموزش عالی، توجه ویژه به هر یک ابعاد و مؤلفه های شناسایی شده به منظور رفع موانع بهره برداری از ظرفیت های آموزش عالی در ارتقاء قدرت نرم کشور و تلاش در راستای عملیاتی نمودن سند نقشه جامع علمی کشور است.
وضعیت و پیش بینی کننده های احتمال اشتغال در بین متولدین سال های 1355 تا 1365 شهر دهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشتغال مسئله ای اجتماعی و اقتصادی است که پیامدهای فردی و ساختاری دارد. در مطالعه حاضر وضعیت و پیش بینی کننده های اقتصادی و اجتماعی اشتغال در بین افراد متولد سال های 1355 تا 1365 در شهر دهدشت مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور تعداد 389 نفر با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای پیمایش شدند. تحلیل چند متغیره لُجستیک نشان داد که متغیرهای جنسیت و تجربه مهارت آموزی تأثیر آماری معناداری بر وضعیت اشتغال افراد دارند. براساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که دانشگاه ها باید توجه بیشتری به آموزش مهارت های مرتبط با بازار کار داشته باشند. برای این هدف پیشنهاد می شود که بخشی از دوره های درسی دانشجویان به مهارت های مرتبط با نیازهای بازار کار اختصاص یابد. رفع تبعیض های جنسیتی بازار کار نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
طراحی اهداف برنامه درسی مهارت های زندگی برای دانشجویان دوره کارشناسی مراکز آموزش عالی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سلامتی افراد محور توسعه جامعه است و دانشجویان بخش اعظمی از جامعه جوان ما را تشکیل میدهند. آنان به لحاظ مشکلات و استرس های متنوعی که در این دورَان متحمل میشوند، در معرض ابتلا به بسیاری از مشکلات روانی _ اجتماعی قرار دارند برای جلوگیری از این آسیب ها باید مهارت های زندگی در قالب برنامه درسی در آموزش عالی گنجانده شود. هدف از این مطالعه طراحیاهداف برنامه درسی مهارت های زندگی را برای دانشجویان دوره کارشناسی مراکز آموزش عالی ایران بود. روش کار: این مطالعه با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوا انجام شد. مشارکت کنندگان را 15 نفر صاحب نظر در زمینه مهارت های زندگی و 15 سند مکتوب شامل می شد. برای انتخاب افراد ازروش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختار تا مرحله اشباع گردآوری و با نرم افزار MAXQDA طی سه مرحله کد گذاری باز ،محوری وگزینشی ،تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: یافته های حاصل از این پژوهش شامل شامل 157کد اولیه بوده که در نهایت با ادغام کدهای اولیه57 کد مفهومی، 8 کد محوری و در 5کد گزینشی ارائه گردید؛ کد های گزینشی « توسعه اجتماعی،توسعه اقتصادی،تقویت مهارت های مربوط به زندگی پیشرفته،بهزیستی روانی،خودشکوفایی» برای عتصر هدف استخراج شد. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد اهداف برنامه درسی مهارت های زندگی باید زمینه های اجتماعی ،اقتصادی وروانی را در بر گیرد.
بررسی استفاده از کد های دسترسی سریع در بهینه سازی مصرف مواد نسل جدید کتابهای دانشگاهی ( مطالعه موردی)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
32 - 39
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بهینه سازی مصرف مواد با معرفی نسل جدید کتابهای دانشگاهی است. به این منظور کتاب های دانشگاهی با فناوری مبتنی بر وب تلفیق شدند. رسانه های آموزشی شامل متن، صوت، فیلم و انیمیشن با کمک کدهای دسترسی سریع طراحی و به متن اصلی کتاب اضافه شدند. در باز طراحی کتاب آموزشی در قالب نسل جدید کتابهای دانشگاهی 300 صفحه از محتوای چاپی کتاب کاسته و در قالب چند رسانه های مبتنی بر وب در اختیار دانشجویان قرار گرفت. کد های دسترسی سریع با استفاده از دستگاه تلفن هوشمند قابل استفاده دانشجویان بودند. این مطالعه در نیم سال دوم تحصیلی98-97 با نمونه آماری 57 دانشجو صورت گرفت. در این پژوهش دانشجویان محتوای آموزشی را با استفاده از نسل جدید کتابهای دانشگاهی دریافت کردند. نتایج پژوهش نشان داد نسل جدید کتاب های دانشگاهی در نمونه مورد مطالعه، موجب کاهش مصرف 8553 برگ کاغذ، معادل 77/42 کیلوگرم می گردد که این رقم معادل نجات جان بیش از یک درخت و کاهش مصرف 1670 لیتر آب است. بنابراین با توجه به تعداد متقاضیان، اهمیت کیفیت آموزش تحصیلات تکمیلی و همچنین نتایج مثبت استفاده از فناوری در یادگیری، معرفی و گسترش استفاده از نسل جدید کتاب های دانشگاهی، می تواند نقش موثری در بهینه سازی مصرف مواد و انرژی داشته باشد.
دیپلماسی آکادمیک اروپا؛ با تاکید بر انگلستان، فرانسه و آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهم جایگاه دانشگاه ها در سیاست خارجی و نقش آنها در تصویرسازی مثبت از کشور امری حائز اهمیت است. این همان موضوعی است که از آن به دیپلماسی آکادمیک یاد می کنند. برای کشورهایی همچون ایران که ظرفیت قابل توجهی در دانشگاه و علم دارند، این مسئله حائز اهمیت است. با بین المللی شدن آموزش عالی و تسهیل ارتباطات جهانی ناشی از فرایند جهانی شدن، استفاده از ظرفیت های نظام آموزش عالی به مثابه ابزار تأثیرگذار در جهت کسب منافع ملی و افزایش قدرت نرم توسط کشورهای جهان، روزبه روز بیشتر شده است. هر کشوری به فراخور قدرت اقتصادی و فرهنگی خود، روی برنامه های مبادلات فرهنگی و آموزشی سرمایه گذاری می کند. یکی از شاخص ترین و موفق ترین مناطق در این زمینه اروپا است. آنها با ابزار دیپلماسی فرهنگی برنامه هایی مانند تبادلات دانشجویی، بورسیه های تحصیلی، پروژه های بین المللی آموزشی برای دیدارکنندگان خارجی، برنامه های سخنرانی، بازدیدهای علمی را ترتیب داده و با هدف توسعه زبان های انگلیسی، فرانسه و آلمانی و... در حال انتقال ارزش ها و اصول اخلاقی اروپا هستند. در این زمینه، اتحادیه اروپا، دو مزیت دارد؛ یکی داشتن زبان های بین المللی و دیگری کیفیت نظام آموزش عالی. این مقاله در صدد پاسخ به این پرسش است که اتحادیه اروپا به شکل عام و کشورهای بریتانیا، فرانسه و آلمان چگونه از ظرفیت های آموزش عالی در افزایش قدرت نرم خود استفاده می نمایند؟ فرضیه ما بر این است که این منطقه با استفاده از ابزارهای دانشگاهی و جذابیت های علمی خود، توانسته است یکی از بیشترین مبادلات آموزشی را در سطح جهان داشته باشد و از این طریق ضمن انتقال ارزش های خود به دانشگاهیان، قدرت نرم خود را افزایش دهد.
طراحی الگوی ارتقاء کیفیت پژوهش در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر طراحی الگوی ارتقاء کیفیت پژوهش در نظام آموزش عالی ایران است. این پژوهش با استفاده از رویکرد پژوهش کیفی و تحلیل تم، به مطالعه و طراحی الگوی ارتقاء کیفیت پژوهش در نظام آموزش عالی ایران پرداخته است. جامعه آماری پژوهش حاضر را صاحب نظران و متخصصان و اعضای هیئت علمی تشکیل دادند که از طریق نمونه گیری هدفمند تعداد 12 نفر از اعضا انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق و جهت تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل موضوعی(تم) استفاده شد. روایی یافته های پژوهش با استفاده از روش های بازبینی توسط اعضا، بررسی همکار، مشارکتی بودن پژوهش تضمین گردید. همچنین به منظور سنجش پایایی کدگذاری های انجام شده، از روش های پایایی بازآزمون و توافق درون موضوعی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که ابعاد و مولفه های ارتقاء کیفیت پژوهش در نظام آموزش عالی ایران شامنل (نظارت سازمانی، تجهیزات فیزیکی، پژوهشگران متخصص، منابع به روز، اهداف روشن، حمایت سازمانی، کاربردی بودن پژوهش و ارتقاء مراکز آموزشی ) است و شاخص های ارتقاء پژوهش شامل تربیت پژوهشگر، جلوگیری از سرقت علمی، اصلاح ساختار و قوانین دانشگاه، رعایت عدالت و توجه به نیازها می باشد.
تجاریسازی دانش، معرفی، ضرورت و الزامات
ﺗﺠﺎریﺳﺎزی فرآﯾﻨﺪی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪوسیله آن داﻧﺶ، ﻣﻬﺎرت و اﺧﺘﺮاع ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺷﺪه در داﻧﺸﮕﺎهها در دﺳﺘﺮس و ﻣﻮرد ﺑﻬﺮهﺑﺮداری سازمانها و ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻗﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮد. تجاریسازی تحقیقات و دانش تولیدی، فعالیتی اجتنابناپذیر در راستای جبران هزینه های تحقیق و توسعه مراکز تحقیقاتی دولتی و خصوصی کشور به شمار میآید که می تواند علاوه بر فراهم آوردن امکان سرمایه گذاری در فناوریهای بهتر و پیشرفته تر برای محققان و مؤسسات عرضه کننده دانش، به توسعه یافتگی کشور و رقابتپذیر شدن آن در کلیه صنایع به ویژه صنایع پیشرفته کمک شایانی نماید. در واقع برای تقویت عملکرد اقتصادی، تمرکز استراتژی سیاستمداران بر برنامه های نوآوری، توسعه فناوری و تجاریسازی قرار دارد. اهمیت این دیدگاه به قدری است که بسیاری از کشورها به نقش آن در توسعه پی برده اند و آن را در رأس برنامه ها و سیاست های علمی خود قرار داده اند. دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی این کشورها، تجاری سازی تحقیقات و کسب درآمد از فعالیتهای تحقیقی را جزء اولویت های خود قرار داده اند تا هم نقشی را در رشد و پیشرفت کشور ایفا کنند و هم بودجه مورد نیاز را برای ادامه و گسترش تحقیقات فراهم کنند.