مطالب مرتبط با کلیدواژه

آموزش عالی


۵۲۱.

شناسایی حوزه های عملکردی و مشکلات LMS (مطالعه موردی: مرکز آموزش های الکترونیکی دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش عالی حوزه های عملکردی سیستم های مدیریت یادگیری فرایندهای یادگیری یادگیری الکترونیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۱۳۳
فرایندهای یادگیری در حال توسعه و نوآوری هستند. رویکردهای جدید یادگیری، موجب توسعه فناوری برای یادگیری بهتر و افزایش نوآوری در نظام برنامه ریزی درسی می شوند. فناوری اطلاعات و ابزارهای آن، زمینه های لازم برای به کارگیری روش های جدید یادگیری را به وجود می آورند و به همین دلیل، یادگیری الکترونیکی یکی از مهم ترین کاربردهای فناوری اطلاعات در جهان مطرح شده است. مزیت های نظام آموزش مجازی موجب استفاده روزافزون از این شیوه آموزش در مراکز دانشگاهی شده است. این مقاله با هدف شناسایی حوزه های عملکردی LMS دانشگاه تهران و بر اساس مدل مفهومی مشخص، مشکلات موجود در هر یک از ابعاد آن را بیان می کند. نحوه گردآوری داده ها در این تحقیق، مصاحبه به روش گروه های کانونی، مشاهده و بررسی سیستم این دانشگاه، مطالعه مستندات و مقایسه آن با سیستم سایر دانشگاه هاست. نتایج پژوهش به روش تحلیل تم نشان می دهد در ابعاد ارتباطات و همکاری سیستم، مشکلات با اهمیت تری وجود دارد. همچنین از دیدگاه محققان، عمده مشکلات به ماژول های آزمایش و ارزیابی، پایگاه داده، سیستمی و زیرساختی مربوط می شود.
۵۲۲.

برنامه ریزی شاخص های مهارت آموزی در آموزش عالی، درگاهی به سوی کاهش نابرابری های کیفیت آموزشی دانشگاه ها (پژوهش کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مهارت آموزی کیفیت برابری آموزش عالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۱۶۶
پژوهش حاضر به منظور شناخت شاخص های مهارت آموزی در دانشگاه جهت دسترسی برابر به کیفیت آموزش مهارت ها و ارائه مدل مفهومی برابری کیفیت آموزش مهارت ها در آموزش عالی با رویکرد کیفی تحلیل محتوای مضمونی یا تماتیک طراحی گردیده است . میدان تحقیقاتی آن اعضای هیات علمی و صاحب نظران مراکز تحقیقاتی بودند .این پژوهش با استفاده از روش کیفی تحلیل محتوا انجام گرفته است که به منظور تجزیه و تحلیل آن از سه مرحله کدگذاری استفاده گردید. برای این منظورتعداد 21 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد که به منظور تجزیه و تحلیل آن از سه مرحله کدگذاری استفاده گردید. جهت روایی آن از صاحب نظران مربوطه بهره گرفته شده است و برای پایایی آن با کدگذاری شش مصاحبه ، توافق یا هم خوانی با ضریب توافق89/0 محاسبه گردید. نتایج نشان داد ؛ جهت ایجاد برابری کیفیت مهارت آموزی در دانشگاه ها ، می توان به سه مرحله فرایند، خروج و بعد از خروج از دانشگاه ها و نه شاخص برنامه درسی مناسب ، امکانات آموزشی ، ارزشیابی درست ، رضایت دانش آموخته و استاد از مهارت آموزی دانشگاهی ، آموزش های تکمیلی و مهارتی ، اشتغال مرتبط با رشته تحصیلی ، کارآفرینی و اشتغال زایی، رضایت کارفرما و آموزش های ضمن کار اشاره کرد.
۵۲۳.

آموزش کارآفرینی در آموزش عالی: چالش ها و راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارآفرینی آموزش کارآفرینی آموزش عالی چالش ها راهبردها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۲۳۳
هدف این مقاله، شناسایی چالش ها و ارائه راهبردهایی برای توسعه و بهبود آموزش کارآفرینی در آموزش عالی می باشد. بر طبق تحلیل و توصیف پژوهش های مرتبط به آموزش کارآفرینی، اهم چالش های آموزش کارآفرینی عبارتند از: منابع درسی، دانشکده ها و مراکز آموزش کارآفرینی، فنّاوری، اعتبارات، ارتباط جامعه دانشگاهی با تجارت و کسب و کار، استادان و پژوهش. این مقاله ، ضمن ارائه راهبردهای بهبود وضع موجود، پیشنهادهایی را نیز برای مدیران، تصمیم سازان و پژوهشگران آتی ارائه کرده است
۵۲۴.

نقش مراکز آموزش عالی در اشتغال و کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارآفرینی آموزش عالی دانشگاه کارآفرین توسعه اقتصادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۱۱۳
در دنیای امروز ب ه دلیل وجود عواملی همچون رشد فزاینده رقابت در سطح ملی و بین المللی، تغییرات سریع محیطی وتکنولوژیکی، افزایش نوآوری و خلاقیت، اثربخشی، بهره وری و ایجاد کسب و کارهای جدید باعث شده است که دولت ها به گونه ای اثربخش به موضوع کارآفرینی بپردازند. در این رابطه، آموزش عالی کشور، در گسترش مفاهیم کارآفرینی از طریق ایجاد دانشگاه کارآفرین، نقش مهمی بر عهده دارد. با نگاهی بر سیر تاریخی نظریات توسعه صنعتی، درمی یابیم که جدیدترین این نظریات تأکید بر توسعه صنعت مبتنی بر علم و نوآوری دارند و بدون قرار گرفتن در صف پیشروان علم و نوآوری، هیچ کشوری در پیمودن سریع مسیر توسعه صنعتی موفق نخواهد بود. طبیعی است که بارزترین چیزی که می تواند ما را به این مقصود برساند، دانشگاه ها و مراکز کارآفرینی و تحقیقاتی است. در این مقاله تلاش شده است تا نقش دولت در ایجاد و اصلاح این ارتباط نیز تعیین شود. در پایان مقاله نیز نتیجه گیری هایی شده و بر مبنای آن پیشنهادات خاصی در راستای ایجاد «فرهنگ کارآفرینانه» در بالا بردن کارآفرینی دانشگاهها و چگونگی مدیریت دانش در توسعه و ارتباط توسعه صنعتی با آنها ارائه شده است.
۵۲۵.

جایگاه مهارت آموزی در دانشگاههای نسل سوم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دانشگاه نسل سوم کارآفرینی مهارت آموزی آموزش عالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸ تعداد دانلود : ۱۳۷
دانشگاه مدرن از بدو پیدایش، سه نسل مختلف را تجربه کرده است. دانشگاههای مدرن نسل اول، عموماً آموزشی و مبتنی بر فعالیت های تعلیمی، و دانشگاههای نسل دوم، عموماً پژوهشی و مبتنی بر فعالیت های تحقیقاتی بودند. دانشگاههای نسل سوم، عموماً کارآفرین و مبتنی بر کارآفرینی و حل مسائل جامعه با رویکرد علمی و نظام یافته در تعامل با محیط پیرامونی هستند. در دانشگاه نسل سوم، محور و مأموریت کانونی نظام دانشگاهی، کارآفرینی است. در تمامی گروههای علمی، آموزش کارآفرینی همسو با طبیعت و ویژگی هر گروه علمی و در گروههای فنی- مهندسی و پزشکی، آموزش کارآفرینی و توسعه مهارت بر مبنای نیازهای هر گروه و رشته علمی، باید مورد توجه باشد. برای شکل گیری دانشگاه نسل سوم و بهره مندی از مزایا و مواهب این نسل دانشگاهی باید مهارت آموزی دانشجویان، اعضای هیئت علمی، مدیران و کارکنان نظام دانشگاهی در کانون راهبردها و سیاست های نهاد دانشگاه و آموزش عالی قرار گیرد. در این مقاله، به روش مطالعه اسنادی (مرور پژوهش های موجود در زمینه دانشگاه نسل سوم) و فراتحلیل کیفی تحقیقات انجام شده، با تبیین مفهوم و ویژگی های دانشگاه کارآفرین، جایگاه و ضرورت مهارت آموزی و آموزش کارآفرینی در این نوع دانشگاه ارائه می شود. بر اساس این تحقیق، شکل گیری و اثربخشی دانشگاه کارآفرین، بدون توسعه نظام مند آموزش کارآفرینی و مهارت آموزی مؤثر دانشجویان، استادان، مدیران و کارکنان نظام دانشگاهی و تقویت ویژگی های کارآفرینی منابع انسانی دانشگاه، امکان پذیر نیست. بنابراین، یکی از وجوه و منظرهای کلیدی دانشگاه نسل سوم (کارآفرین)، توسعه مهارت های شغلی، حرفه ای و شایستگی ها و توانمندسازی دانشجویان و استادان همسو با فرایند توسعه ملی و حل مسائل جامعه به روش علمی است.
۵۲۶.

جایگاه برنامه های درسی دانشگاهی در تقویت هویت ملی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۱۰۹
مسئله هویت ملی امروزه یکی از مسائل  اساسی پیش روی جوامع به ویژه جوامع در حال توسعه به شمار می رود که  نیازمند توجه بیشترمسولین و دست اندرکاران است و این مهم یکی از وظایف و کارکردهای تعلیم و تربیت به طور اعم و دانشگاه به طور اخص می باشد. از آنجایی که توجه به هویت ملی در برنامه های درسی آموزش عالی چندان مشهود به نظر نمی رسد این تحقیق بر آن بود تا تأثیر برنامه های درسی بر هویت ملی دانشجویان مورد بررسی قرار دهد. روش این تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی می باشد و برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دانشگاه مازندران می باشد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که برنامه درسی پنهان دانشگاه نتوانسته هویت ملی دانشجویان را تقویت نماید. هم چنین نتایج تحقیق نشان می دهد که بین دانشکده های مختلف و جنسیت افراد اختلاف معناداری وجود ندارد؛ به عبارت دیگر جنسیت و رشته در تقویت یا تضعیف هویت ملی تأثیر معناداری ندارد و تأثیر اصلی در تقویت و تضعیف هویت ملی را جو دانشگاه برعهده دارد.
۵۲۷.

تبیین رابطه سطح تحصیلات و میزان انسجام ملی و اجتماعی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۱۲
در این مقاله، رابطه بین سطح تحصیلات و میزان انسجام ملی و اجتماعی شهروندان را مطالعه می کند. امروزه تحصیلات به عنوان یکی از متغیرهای کلیدی در ایجاد اندیشه ترقی و توسعه اجتماعی و عامل مؤثری در ارتقاء سرمایه اجتماعی به ویژه انسجام و همبستگی ملی و اجتماعی تلقی می شود. دانشمندان علوم اجتماعی، ارتقاء سطح تحصیلات را از مهم ترین عوامل افزایش آگاهی، همبستگی و مشارکت اجتماعی در افراد می دانند. انسجام اجتماعی ناظر بر پیوندها و ارتباطات میان اعضای شبکه های اجتماعی و مبیّن کنش های معین و مشخصی از کنش گران در درون ساختارهای اجتماعی است. امروزه مفهوم انسجام و همبستگی ملی و اجتماعی به عنوان اهرمی توفیق آفرین و اساس هویت و اعتبار جامعه مورد اقبال فراوان واقع شده است. بسط نظری این مفهوم و شناسایی چگونگی پیوند و ارتباط دو متغیر تحصیلات و انسجام اجتماعی در جامعه مورد مطالعه هدف اصلی این مقاله را تشکیل می دهد. این مطالعه از نوع تحقیق پیمایشی است و داده های آن با استفاده از تکنیک پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری شده اند. جامعه آماری مورد مطالعه کلیه شهروندان شهر کاشان در سال 1389 می باشند که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد ۴۰۰ نفر به عنوان نمونه تحقیق تعیین و با استفاده از روش سهمیه ای تصادفی انتخاب و بررسی شده اند. یافته های تحقیق با استفاده از نرم افزار SPSS و فعالیت های آماری مربوط مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته های پژوهش و فعالیت های آماری مربوطه با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون رابطه معنی دار بین دو متغیر سطح تحصیلات و میزان انسجام اجتماعی شهروندان (391/0r=) در سطح اطمینان ۹۹ درصد را نشان می دهند.
۵۲۸.

آموزش عالی و همبستگی ملی در ایران (1384-1368)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۲۵
ساختار آموزش عالی به طور عام و دانشگاه به طور خاص، می تواند در طول زمان نقشی محوری در آموزش علوم و فرهنگ و جامعه پذیری افراد جامعه ایفا کرده و در فرایند «ملت سازی» و هویت بخشی تأثیر زیادی برجای بگذارد. نظام آموزش عالی از طریق توزیع فرصت های برابر، امکان راهیابی افراد مستعد و نخبگان متلق به همه گروه های اجتماعی را به مجامع علمی و سپس به چرخه قدرت فراهم ساخته و از این طریق نقش مهمی در تحکیم همبستگی ملی به عنوان یکی از شاخص های مهم توسعه سیاسی و اجتماعی ایفا می کند. همبستگی ملی در این چارچوب به معنای «حضور فیزیکی هم زمان مجموعه ای از افراد»، «احساس عاطفی مشترک» و «اشتراک در توجه و آگاهی متقابل» می باشد که در قالب عناصری مانند پیوندهای احساسی مشترک، فعالیت، تعامل و عناصر هنجاری اشتراکی قابل درک است. روش مورد استفاده در پژوهش حاضر، روش توصیفی تحلیلی می باشد. انتخاب این روش به طور عمده متأثر از نیاز به آمار شد کمّی دانشگاه ها در دوره پس از انقلاب اسلامی ایران (به طور مشخص در مقطع زمانی 1368-1384) و هم چنین تحلیل و تبیین نسبت این رشد کمی با فرایند همبستگی ملی می باشد. نتیجه آن که، نیروهای اجتماعی جدید برخاسته از فرایند آموزشی دانشگاه ها به دلیل برخورداری از سطح بالای سواد و آموزش، رشد طبقه متوسط جدید، تقویت فرهنگ جامعوی و ارتقاء سطح مشارکت اجتماعی و سیاسی نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی، دارای احساس هویت مشترک بوده و به واسطه امکان خودآگاهی هویتی، ظرفیت های جدیدی برای ارتقاء فرایند همبستگی ملی ایجاد می کنند.
۵۲۹.

تأملی نظری درباره نسبت آموزش عالی و همبستگی اجتماعی؛ مرور اجمالی تجربه مالزی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۸۵
با الهام از ایده «یادگیری دائمی»، آموزش به طور عام و آموزش عالی به طور خاص به شیوه های گوناگون بر فرایندها و الگوهای تعامل یا تقابل تأثیری اساسی دارند. همبستگی اجتماعی یکی از بارزترین فرایندهای تعاملی آموزش پایه تلقی می شود که محصول نقش آفرینی مستقیم و غیرمستقیم تمامی کارگزاران، روندها و ساختارهای اجتماعی و تاریخی به ویژه نهادهای آموزش عالی است. این نوشته با هدف فهم رابطه آموزش عالی و همبستگی اجتماعی و کاربست احتمالی نتایج آن در برنامه ریزی آموزش عالی ایران و با محوریت این پرسش اصلی که نهاد آموزش عالی چگونه می تواند در تولید و ارتقای همبستگی اجتماعی سهم ایفا کند به نگارش درآمده است.داده های این نوشته در بخش نخست با روش کتابخانه ای و در بخش مطالعه موردی با تلفیقی از روش مشاهده و کتابخانه ای و با الهام از چارچوب نظری اولنا و هینمن نگاشته شده است. طبق اصول چارچوب یاد شده نظام آموزش عالی از راه محتوای برنامه درسی، تولید و بازتولید فرهنگ و اخلاق دانشگاهی، ایجاد شبکه های پایدار، پایه گذاری سنت های ثبات بخش، تولید اجماع درباره قراردادهای اجتماعی و آفرینش سرمایه اجتماعی باعث شکل گیری و تقویت همبستگی اجتماعی می شود. در جامعه مالزی نیز که زندگی اجتماعی در طول خطوط و تمایزات قومی جریان دارد، نظام آموزش عالی یکی از سازوکارهایی ساختاری است که برای پل زدن بین شکاف ها و تقلیل خطوط همبستگی زدای قومی به خدمت گرفته شده است. با الهام از این تجربه و آموزه های نظریه های فوق می توان با نگاهی آسیب شناسانه به نظام آموزش عالی ایران کنونی نگریست و برای نیل به همبستگی اجتماعی افزون تر، بازنگری در شیوه جذب بومی گزینی و سرفصل های دروس عمومی را یادآور شد.با الهام از ایده «یادگیری دائمی»، آموزش به طور عام و آموزش عالی به طور خاص به شیوه های گوناگون بر فرایندها و الگوهای تعامل یا تقابل تأثیری اساسی دارند. همبستگی اجتماعی یکی از بارزترین فرایندهای تعاملی آموزش پایه تلقی می شود که محصول نقش آفرینی مستقیم و غیرمستقیم تمامی کارگزاران، روندها و ساختارهای اجتماعی و تاریخی به ویژه نهادهای آموزش عالی است. این نوشته با هدف فهم رابطه آموزش عالی و همبستگی اجتماعی و کاربست احتمالی نتایج آن در برنامه ریزی آموزش عالی ایران و با محوریت این پرسش اصلی که نهاد آموزش عالی چگونه می تواند در تولید و ارتقای همبستگی اجتماعی سهم ایفا کند به نگارش درآمده است.داده های این نوشته در بخش نخست با روش کتابخانه ای و در بخش مطالعه موردی با تلفیقی از روش مشاهده و کتابخانه ای و با الهام از چارچوب نظری اولنا و هینمن نگاشته شده است. طبق اصول چارچوب یاد شده نظام آموزش عالی از راه محتوای برنامه درسی، تولید و بازتولید فرهنگ و اخلاق دانشگاهی، ایجاد شبکه های پایدار، پایه گذاری سنت های ثبات بخش، تولید اجماع درباره قراردادهای اجتماعی و آفرینش سرمایه اجتماعی باعث شکل گیری و تقویت همبستگی اجتماعی می شود. در جامعه مالزی نیز که زندگی اجتماعی در طول خطوط و تمایزات قومی جریان دارد، نظام آموزش عالی یکی از سازوکارهایی ساختاری است که برای پل زدن بین شکاف ها و تقلیل خطوط همبستگی زدای قومی به خدمت گرفته شده است. با الهام از این تجربه و آموزه های نظریه های فوق می توان با نگاهی آسیب شناسانه به نظام آموزش عالی ایران کنونی نگریست و برای نیل به همبستگی اجتماعی افزون تر، بازنگری در شیوه جذب بومی گزینی و سرفصل های دروس عمومی را یادآور شد.
۵۳۰.

شاخص های همبستگی اجتماعی و تأثیر دانشگاه آزاد اسلامی بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۸۸
این نوشتار مستخرج از پژوهشی تجربی است که با هدف بررسی تأثیر و نقش دانشگاه آزاد اسلامی بر همبستگی اجتماعی دانشجویان در سطح ملی انجام شده است. فرض کلی محقق آن بود که حضور در دانشگاه و گذراندن دوره دانشجویی موجب تغییرات معنی داری در شاخص های همبستگی اجتماعی دانشجویان در سطح اجتماع ملی (همبستگی ملی) خواهد شد. محقق پس از مرور نظریه های جامعه شناختی، همبستگی اجتماعی در سطح فردی، گروهی و نظام اجتماعی مفاهیم نُه گانه ای را به عنوان ابعاد همبستگی ملی در نظر گرفته و پرسشنامه ای را برای سنجش تجربی (پیمایش) طراحی کرده است. این شاخص ها در حجم نمونه ای از ۳۱۳ نفر از دانشجویان شش واحد دانشگاهی دانشگاه آزاد اسلامی از کل کشور با روش نمونه گیری سهمیه ای و سپس تصادفی مورد پرسش قرار گرفته است. نمونه های پژوهش با اتخاذ رویکرد مقایسه ای، شامل دو بخش دانشجویان نیمسال اول و هشتم بوده و میانگین ابعاد نُه گانه همبستگی در هر دو گروه مقایسه شده اند. نتایج نشان می دهند که در هشت بُعد از شاخص ها، تفاوت معنی داری میان دو گروه دانشجویان نیمسال اول و هشتم وجود ندارد. بنابراین دانشگاه تأثیری بر همبستگی اجتماعی دانشجویان ندارد.
۵۳۱.

سیاست پذیرش دانشجویان بومی از چشم انداز همبستگی ملی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۱۱۹
گسترش آموزش عالی یکی از مهم ترین شاخص های عصر کنونی می باشد که مورد بحث بسیاری از دانشمندان قرار گرفته است. انگیزه اصلی تقویت نظام های آموزش عالی در فراهم آوردن کادر آموزش دیده نهفته است. اما از طرف دیگر گسترش آموزش عالی می تواند کارکردهای متنوعی داشته و به همبستگی ملی نیز کمک نماید. در این راستا انتظار می رود که آموزش عالی وسیله برای توسعه و آموزش مهارت ها و نگرش هایی باشد که نسل آتی در اجتماع به طور مناسبی برای شکل گیری ملت و دولت بدان نیازمند است. در این مقاله نقش عناصر مختلف آموزش عالی از جمله شیوه پذیرش و گزینش دانشجو بر همبستگی ملی مورد توجه قرار گرفته است. لذا در این مقاله به بررسی رابطه این نوع شیوه پذیرش دانشجو و تأثیر آن در همبستگی ملی پرداخته شده است. در پژوهش حاضر دو گروه از مدیران آموزش عالی در وزارت علوم و دانشجویان چهار دانشگاه الزهرا، شیراز، هرمزگان و مازندران مورد نظرخواهی قرار گرفتند. براساس یافته های پژوهش، در سال 1388، تعداد پذیرفته شدگان بومی 9/73% بوده که 91/55% آن در دوره روزانه، 74/78% در دوره شبانه، 41/90% در دانشگاه پیام نور و 68/52% از دانشجویان در دوره غیرانتفاعی پذیرفته شدند. به هر جهت از منظر متقاضیان آموزش (دانشجویان) و عرضه کنندگان (مدیران آموزش عالی)، پذیرش دانشجویان بومی، مانعی برای تبادل فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها محسوب می شود؛ و منجر به شناخت کمتر اقوام از یکدیگر شده که این امر به انسجام و همبستگی ملی خدشه وارد خواهد ساخت.
۵۳۲.

نقد سیاست های نولیبرالیسم برای ایجاد هویت نوین در دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۱۴۸
نولیبرالیسم یکی از ایدئولوژی هایی است که هویت های نوینی را در عرصه سیاست، فرهنگ، اجتماع و تربیت ارائه داده است و تمرکز ویژه ای بر سیستم آموزش عالی دارد. این مقاله ابتدا سیاست های نولیبرالیسم را در آموزش عالی با «روش انتقادی» تحلیل می کند و سپس راهکارهایی برای رهایی بخشی آموزش عالی ارائه می دهد. تسلط ارزش های بازارهای اقتصادی بر دانشگاه ها، افزایش نابرابری های اقتصادی و اجتماعی از طریق آموزش عالی، سیر به سوی دانش زود بازده اقتصادی در سایه رشد علوم فنی و کاهش اهمیت علوم انسانی و هنر، تلقی جوانان به عنوان مصرف کنندگان، افزایش خشونت و فرهنگ عدم مدارا، کاهش فضای انتقاد و بازتولید نظام سلطه از طریق نظام ارزشیابی آموزشی از نمونه های نتایج مخرب نولیبرالیسم در آموزش عالی است. برای رهاساختن آموزش عالی از سلطه فرهنگ نولیبرالیسم چندین راهکار ارائه شده است: ترویج مطالعات فرهنگی، ترویج تفکر انتقادی و تقویت پایه های دموکراسی اجتماعی در دانشگاه ها، تربیت دانشجویان به عنوان مرزگذران فرهنگی، اهمیت دادن به تجارب و فرهنگی بومی و تقویت زبان احتمال.
۵۳۳.

بررسی اثرات آموزش عالی بر رشد اقتصادی کشور: تلفیق الگوهای سیستم دینامیکی و الگوهای اقتصاد سنجی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آموزش عالی منابع انسانی رشد اقتصادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۰۱
تخصیص بهینه نیروی انسانی دارای تحصیلات دانشگاهی در بین بخشهای اقتصادی می تواند به رشد بشتر ارزش افزاوده ای کشاورزی و صنعت و افزایش بیشتر رشد اقتصادی منجر شود.اگرچه همواره مباحثی در خصوص تاثیر سرمایه انسانی و شاغلان دارای تحصیلات دانشگاهی بر رشد اقتصادی مطرح می شود ولی هماهنگی میان رشته تحصیلی و نوع شغل از اهمیت ویژهای برخوردار است.داده های آماری نشان می دهد که رد حدود 605 درصد از شاغلان دارای مدرک کشاورزی در بخش کشاورزی شاعغل هشتند و بقیه در بخشهاس صنعت وخدمات فعالیت می کنند.همچنین 13 درصد شاغلان دارای مدرک مهندسی در بخش صنعت فعالیت می کنند.نتایجی که با استفاده از الگوی سیستم دینامیکی و الگوی اقتصاد سنجی به دست امده نشان میدهد:اول،سرمایه انسانی تاثیر مثبت و معنا داری بر رشد اقتصادی دارد ولی تاثیر لن به علت اینکه فارغ التحصیلان دانشگاهها در بیشتر موارد فعالیتهای غیرمرتبط با رشته تحصیلی خود انجام میدهند ناچیز است.دوم،در صورتی که تمام فارغ التحصیلان شاغل دانشگاهی در بخشهای تخصصی خود شاغل شوند بهره وری نیروی کار بخش مربوطه افزایش می یابد .سوم،تاثیر فارغ التحصیلان دانشگاه ها نسبت به مقاطع ابتدایی به راهنمایی و متوطه بر سرمایه انسانی و رشد اقتصادی بیشتر است.لذا توجه بیشتر برای افزایش کارایی فارغ التحصیلان دانشگاه ها و همچنین تخصصی شدن فعالیتهای فارغ التحصیلان دانشگاهی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
۵۳۴.

طراحی الگوی تخصیص منابع آموزش عالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تخصیص منابع آموزش عالی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۱۳۹
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی تخصیص منابع آموزش عالی در ایران است. برای این منظور شاخص های کلیدی تخصیص منابع استخراج و در سه گروه مولفه های سیاسی، عملکردی و مولفه رویکردی طبقه بندی شدند. پرسش نامه طراحی شده بر مبنای شاخص های موثر بر روش تخصیص منابع، میان مدیران وکارشناسان ارشد دانشگاه ها و سازمان برنامه و بودجه کشور، توزیع و داده های مورد نیاز برای بررسی و تحلیل شاخص های تخصیص منابع به دانشگاه ها گردآوری شد. روش پژوهش با استفاده از روش معادلات ساختاری و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار PLS  انجام شد. تاثیرگذاری و رابطه شاخص های کلیدی با الگوی تخصیص منابع از طریق تحلیل عاملی و آزمون t مورد بررسی قرار گرفت. سپس اولویت بندی شاخص ها از طریق آزمون فریدمن انجام و در نهایت الگوی تخصیص منابع آموزش عالی برمبنای عوامل موثر طراحی شد. براساس یافته های پژوهش، توجه به مولفه های عملکردی و رویکردی درتعامل دانشگاه و دولت منجر به ارتقا روش تخصیص منابع آموزش عالی خواهد شد The purpose of present study is to identify the components of the Higher Education Allocation Pattern in Iran. For this purpose, key indicators of resource allocation were extracted and categorized into three groups of political, functional and approach components. The designed questionnaire was compiled based on effective indicators on resource allocation methodology, among managers and experts in universities, as well as the affairs of higher education of program and budget organization of the country, distribution and needed data to study and the analysis of resource allocation indices to universities in the present and optimal situation. The effectiveness amount of the indices was evaluated using an analytical analysis. Based on research findings, making change and achieving an optimal resource allocation model requires more and deeper attention to the functional component and consideration of the importance of the approach component.   Keywords: Resources Allocation, Higher Education, Iran Classification JEL: F13, F53،M1
۵۳۵.

اولویت بندی عوامل اثرگذار در آموزش عالی ایران مبتنی بر بهترین الگوی تدریس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: آموزش عالی الگوهای تدریس سنتی الگوهای تدریس نوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۱۹۲
هدف اصلی پژوهش حاضر اولویت بندی عوامل اثرگذار در آموزش عالی ایران مبتنی بر بهترین الگوی تدریس است. جامعه آماری کلیه خبرگان امر آموزش بودند که در بخش اول 17 خبره و در بخش دوم 20 خبره در این مطالعه شرکت داشتند.روش نمونه گیری از نوع هدفمند بود. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و برای بررسی تاثیرگذاری مولفه ها همبستگی می باشد. ابزار سنجش دو پرسشنامه مقایسات زوجی بود. داده های پرسشنامه اول مربوط به مولفه های آموزش عالی توسط تکنیک دیمتل (نرم افزار اطلس) و برای پرسشنامه دوم مربوط به الگوهای تدریس از روش تاپسیس فازی استفاده گردید. مولفه های تعهدات اجتماعی - فرهنگی، استاد و عوامل سیاسی رتبه اول تا سوم را از نظر تاثیرگذاری مولفه های ارزشیابی، کارکنان و نوع و ساختار سازمان رتبه اول تا سوم را از نظر تاثیرپذیری کسب نمودند. همچنین الگوهای تدریس انفرادی بهترین الگو برای تدریس موفق و الگوهای تدریس سنتی بدترین الگو در نظر گرفته شد. نتایج نشان می دهد که مدرسین در دانشگاه ها باید همزمان که الگوهای تدریس سنتی را تقویت می کنند در تلاش برای فراگیری و ارتقاء سطح دیگر الگوها نیز باشند. مدیران و سیاست گذاران باید در صدد ارتقای سطح فرهنگ دانشگاه ها با استفاده از الگوهای تدریس نوین باشند.
۵۳۶.

شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر چابکی رفتاری سازمانی در بخش آموزش عالی با به کارگیری فراترکیب و تحلیل سلسله مراتبی گروهی

کلیدواژه‌ها: آموزش عالی چابکی سازمانی چابکی رویکرد رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۲۱۴
چابکی سازمانی، از زمره موضوعاتی محسوب است که تبیین ابعاد و زوایایی مختلف آن در سازمان های مختلف، جایگاه مطلوبی را برای رشد و ارتقای عملکرد آن ها در سطوح مختلف فراهم می کند. این مقاله با هدف شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر چابکی رفتاری سازمانی در بخش آموزش عالی با به کارگیری تکنیک فراترکیب و تحلیل سلسله مراتبی گروهی و در دو بخش انجام گرفت. در بخش اول، با استفاده از روش فراترکیب پس از غربالگری 481 مقاله، 120 مقاله بررسی شد و ابعاد و عوامل چابکی رفتاری سازمانی شناسایی شدند. چهار بعد اصلی و نهایی چابکی رفتاری سازمانی عبارت بودند از آموزش، فرهنگ، دانش، توانایی کارکنان. سپس در بخش کمی، این ابعاد به همراه زیرمعیارهای به دست آمده از قسمت قبل، در قالب درخت تصمیم گیری در کنار هم قرار گرفتند و با استفاده از نظرات تیم خبره و به کارگیری تکنیک تحلیل سلسله مراتبی، رتبه بندی و وزن دهی شدند، که بیشترین اهمیت مربوط به بعد آموزش با وزن (374/0) است و پس از آن سایر ابعاد چابکی رفتاری سازمانی به ترتیب، عبارت بودند از دانش (226/0)، توانایی کارکنان (218/0)، فرهنگ (182/0) در پایان ابعاد به دست آمده برای چابکی رفتاری سازمانی با ابعاد مدل های مرجع چابکی سازمانی، با دیدگاه رفتاری، مقایسه شدند.
۵۳۷.

ارائه مدل ارتقای بهره وری مدیران مبتنی بر باز مهندسی و آمایش آموزش عالی

کلیدواژه‌ها: آمایش آموزش عالی بازمهندسی بهره وری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۱۸۹
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل ارتقای بهره وری مدیران مبتنی بر بازمهندسی و آمایش آموزش عالی است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نگاه گردآوری داده ها، توصیفی - تحلیلی است. همچنین، پژوهش حاضر به روش آمیخته انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران، اساتید و صاحب نظران دانشگاهی در حوزه مدیریت آموزشی یود که 18 نفر، به روش گلوله برفی و با معیار اشباع نظری داده ها در پژوهش شرکت کردند. خبرگان، مدیران آموزش عالی با سابقه بیش از 15 سال و مدرک تحصیلی فوق لیسانس یا بالاتر بودند. از مصاحبه عمیق با توجه به اشباع اطلاعاتی برای شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه بهره وری مدیران آموزشی استفاده شد. سپس، در چند مرحله دلفی فازی عوامل شناسایی شده تایید شد و عوامل نهایی شناسایی شد. عوامل شناسایی شده از طریق نرم افزار Micmac مدل کیفی تحقیق را تشکیل داد. برای تأیید مدل کیفی از روش ساختاری – تفسیری (ISM) و با استفاده از پرسشنامه استفاده شد. در نتیجه، مهندسی مجدد فرایندها، آمایش آموزش عالی، نیازسنجی شغلی و مهارتی، برنامه ریزی آموزشی، عوامل محیطی، توسعه تفکر راهبردی، توسعه مهارت های ارتباطی، ارتقای فرهنگ سازمانی و ارزیابی مستمر و مداوم به عنوان شاخص های اصلی مدل ارتقای بهره وری مدیران مبتنی بر بازمهندسی و آمایش آموزش عالی شناسایی شدند.
۵۳۸.

نقد فرهنگ ناب آموزش عالی از منظرفرهنگ سازمانی شایسته محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ ناب آموزش عالی فرهنگ سازمانی شایسته محور نقد محتوایی نقد روش شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۶ تعداد دانلود : ۱۹۰
هدف از این نگارش نقد کتاب «فرهنگ ناب در آموزش عالی به سوی بهبود مستمر» بر اساس رویکرد اسلامی فرهنگ سازمانی شایسته محور است. این بررسی از نوع کیفی با روشی تحلیلی- انتقادی و رویکردی تفسیرگرایانه-اسلامی به دو پرسش پاسخ داده است؛ چگونه می توان فرهنگ سازمانی شایسته محور را بصورت محتوایی با رویکرد اسلامی مورد نقد و بررسی قرار داد؟ و نقد فرهنگ سازمانی شایسته محور با رویکرد اسلامی از منظر روش شناسی به چه صورت است؟ روایی مطالعه پیش رو نیز با استنادات اسلامی مورد تأیید قرار گرفته است. نقد این کتاب نشان می دهد چارچوب مورد استفاده مبتنی بر سه لایه ادگار شاین بوده است. چنانچه عمیق ترین لایه سازمان دانشگاه یعنی هسته «باورها و مفروضات»، با توجه به اصل توحید، بینش و باور توحیدی جای گیرد و در لایه دوم جهت رعایت ارزش های ناب و مفاهیم ارزش و هدررفت که هسته اصلی تفکر ناب را تشکیل می دهند، « انسجام» حفظ گردد و با تمسک به اصول و قوانینی که در راستای اجرا و تحقق اهداف اسلام می باشد، لایه مصنوعات شکل گیرد، می توان به فرهنگ تحقق و ترویج نتایج این پژوهش در راستای فرهنگ بومی-اسلامی دست یافت. ضمن آنجه این بررسی می بایست با رویکردی و در پرتو فرهنگ اسلامی مورد تأکید قرار گیرد. در نتیجه با بهره جویی از این موضوع در پرتو معرفت شناسی اسلامی می توان به مفاهیم، مدل ها، و ابزارهایی برای پیاده سازی تغییرات در مدل های مدیریت دانشگاهی بر مبنای مدیریت ناب و سایر مفاهیم مدیریت فرایندمحور دست یافت که برای نظریه پردازان و متخصصان حوزه عملی مدیریت نهادهای آموزش عالی ایران نافع هستند.
۵۳۹.

طراحی و اعتباریابی مقیاس رهبری فضیلت محور در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری فضیلت محور طراحی مقیاس آموزش عالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۸ تعداد دانلود : ۲۰۸
مقدمه و هدف : هدف از اجرای این پژوهش طراحی و اعتباریابی مقیاس رهبری فضیلت محور در آموزش عالی ایران بود. تا کنون تلاش های وسیعی در این رابطه انجام گرفته است، اما به نظر می رسد تا امروز مقیاسی جامع و معتبر، که بتواند از اعتبار لازم برخوردار باشد، و از نظر عملی راهنمای مدیران و اعضای هیات علمی در فعالیت های حرفه ای باشد، ارائه نشده است.   روش شناسی: روش پژوهش، توصیفی - همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را همه اعضای هیات علمی شاغل در دانشگاه شیراز، دانشگاه شهید چمران اهواز و دانشگاه خلیج فارس بوشهر تشکیل می دادند. تعداد نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نسبتی چند مرحله ای در مجموع 370 نمونه انتخاب گردید. جمع آوری داده ها براساس پرسشنامه محقق ساخته با مقیاس لیکرت صورت گرفت. این پرسشنامه بر اساس مطالعات نظری و پیشینه پژوهشی در قالب 53 گویه تدوین گردید. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه مورد تایید صاحب نظران قرار گرفت. پایایی پرسشنامه نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ 92/0 به دست آمد. یافته ها: پس از تحلیل عامل، یافته ها بیانگر این بود که مولفه شخصیتی دارای بالاترین بار عاملی 892/0 و سپس  مولفه مهارتی 873/0 و  مولفه سازمانی 776/0 قرار گرفتند. با توجه به شاخصRMSEA   الگو از برازش مناسب برخوردار است.   نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مولفه های شخصیتی شامل عوامل اخلاقی، فکری، اجتماعی، عقلانی و عاطفی، مولفه های مهارتی شامل فنی، انسانی و ادراکی، مولفه های سازمانی شامل برنامه ریزی، ساختار، تصمیم گیری، ارتباطات و فرهنگ سازمانی برای رهبران فضیلت محور در آموزش عالی مورد تاکید است. مولفه های اخلاقی شناسایی شده می تواند در فرآیند انتخاب و انتصاب و ارزیابی عملکرد مدیران آموزش عالی کاربرد داشته باشد.
۵۴۰.

نقش فرهنگ سازمانی در انتقال و اشتراک دانش آموزش عالی و دانشگاه ها

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فرهنگ سازمانی اشتراک دانش آموزش عالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۱۳
سازمانها اغلب برنامه های مدیریت دانش را به منظور ارتباط بهتر کارکنان و توسعه اشتراک دانش(KS) پیاده سازی کرده اند. در زمینه موسسات آموزش عالی (HEI ها)، این موضوع به طور ویژه به عنوان خلق دانش و انتشار مستقیم اهداف و چشم اندازهای آنها مورد تایید می باشد. دانشگاهیان یکی از ارکان HEI ها هستند، جایی که دانش ایجاد شده و به اشتراک گذاشته می شود. با این وجود، به دلیل این که HEI ها در تلاش برای ارتقاء فرهنگ اشتراک دانش در دانشگاهیان هستند، دانشگاهیان ممکن است به دلیل مسائل متعدد، مانند مسائل سازمانی، از بروز رفتار واقعی خود، خودداری کنند. تحقیقات پیشین عمدتا به جنبه های فردی، تکنولوژیکی و نادری از عناصر سازمانی متمرکز شده است. بنابراین، این تحقیق، نقش جو سازمانی که توسط رهبری سازمانی و اعتماد سازمانی در زمینه اشتراک دانش دانشگاهیان در HEI ها عملیاتی شده است را ارزیابی می کند. در این مطالعه از روش حداقل مربعات جزئی (PLS) بر اساس مدلسازی معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس (SEM) استفاده شده است. نتایج حاصل از بررسی ۲۵۷ نفر از دانشگاهیان نشان داد که جو سازمانی تاثیر بسیار زیادی بر اقدامات KS دانشگاهیان دارد. علاوه بر این، رهبری و اعتماد سازمانی رابطه مثبتی با رفتار KS دانشگاهیان داشتند. این یافته ها نشان می دهد که لازم است عناصر سازمانی و تعاملات آنها در هنگام درک و تقویت رفتار اشتراک دانش دانشگاهیان در زمینه HEI ها در نظر گرفته شود.