مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
معرفت شناسی
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات بنیادی در همه علوم، مطالعه و شناسایی شیوه ها و ابزارهای شناخت است. شناسایی ابزارهای معرفت و شناخت در دانش مدیریت اسلامی، موضوع اصلی این مقاله است. با تحلیل حس، خیال، و عقل که منابع اصلی علم حصولی برای معرفت بشری است. می توان شیوه ها و ابزارهای شناخت را در علوم انسانی، به ویژه دانش مدیریت مورد شناسایی قرار داد. در این تحقیق که با روش تحلیلی توصیفی صورت گرفته است، شیوه ها ی عقلی، تجربی، وحیانی، شهود، مرجعیت، و شیوع، برای دانش مدیریت اسلامی مورد شناسایی قرار گرفته اند. رتبه بندی این ابزارهای شناخت و حل تعارض آنها با تأکید بر دانش مدیریت و سازمان نیز مد نظر بوده است. این شش ابزار شناخت، در سازمان و مدیریت کاربرد داشته و برای شناسایی پدیده های سازمان و مدیریت مورد نیاز است. در بررسی این ابزارها، این نتیجه اساسی به دست می آید که ابزارهای مورد استفاده در «دانش مدیریت اسلامی» گسترده تر و جامع تر از ابزارهای مورد توجه «دانش مدیریت» است. از این رو، ابزارهای شناخت در دانش مدیریت اسلامی، می تواند گستره بیشتری از پدیده های مرتبط با سازمان و مدیریت را در معرض شناخت قرار دهد.
تاملی معرفت شناختی در باب علمیت و عینیت تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
157 - 175
حوزه های تخصصی:
در صدد تبیین ادراکی معرفت شناختی در باره علیت و عینیت تاریخی است.بسیاری از جمله متفکران مسلمان تاریخ را یکی از منابع شناخت می دانند. از سویی اختلاف در باره ماهیت و وجود تاریخ خود مبحثی قدیمی و ریشه دار است. از سویی علمیت و عینیت در تاریخ، دارای اهمیت زیادی در تحلیل اصالت تاریخ است. زیرا تاریخ به سان دیگر ارکان دانش و معرفت بشری در حالی که منبعی برای تحلیل و کمک به درک دقیق تر رویدادهای بشری است، خود موید دانشی مستقل است.بدیهی است نمی توانیم با نگرش پوزیتیویستی با تاریخ مواجه شویم.اما مورخ می تواند هم از منظر علم تحربی و هم طبقه بندی رویدادها و داده ها به برداشت فلاسفه در نیل به فهمی فلسفی در تطبیق فرآیندها کمک رساند. هر چند مورخان فارغ از داوری و نظام ارزشی نیستند، اما ناچار از تبعیت از الگوهای شناخته شده و مورد پذیرش محققین هستند.اگر چه نمی توان به تمامی جزییات تاریخی دست یابیم اما عینیت سازی و تلاش برای علمی کردن متدها و تحلیل معرفت شناختی از پدیده های تاریخی، تفسیری عمیقتر و پویاتررا موجب می شود. این مقاله در صدد بیان این دریافت است که تاریخ علیرغم ادوار چهارگانه تحول زا، به تفسیر علمی از رویدادها محتاج است.می دانیم هرمنوتیک و برداشتهایی عام و فلسفی می تواند منشایی در تحلیل فرارویدادهای تاریخی داشته باشد، اما هم چنان به تحلیل علمی و علت العللی و درک جامع و کل گرا نیازمند است.این بزرگترین دستآورد مشترک مورخان و فیلسوفان در پیوند رویداد و معرفت است.
نحوه و حدود معرفت به موجودات بر مبنای اصالت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های هستی شناختی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
165 - 185
حوزه های تخصصی:
بدون تردید، مبنای نخست حکمت متعالیه در بعد هستی شناسی، همان اصالت وجود است که بر اساس آن، چیزی جز وجودها و آثار وجودی آن ها، در دار هستی یافت نمی شود. ملاصدرا در جاهای مختلف آثار خویش، بیان می کند که معرفت حقیقی به وجودات تنها از طریق علم و کشفِ شهودی میسّر است. پرسشی که اینجا، خودنمایی می کند، این است که چگونه می توان بر اساس اصالت وجود، به وجودات، علم حضوری و حصولی پیدا کرد و چنین علمی تا چه حدّی می تواند ما را به شناخت حقیقی رهنمون شود؟ پاسخ اجمالی این است که علاوه بر علم حضوری با همه اقسامش، از طریق معقولات ثانیه فلسفی و مفاهیم ماهوی نیز می توان تا حدودی به موجوداتِ خارجی معرفت پیدا کرد و افزون بر ادراکات حضوری و حصولی عقلی، از طریق حواس نیز با موجوداتِ محسوس مواجه می شویم و از طریق همین مواجهه، به آن ها علم پیدا می کنیم. بنابراین اقسامی از علم حضوری و مفهومی (عقلی) و حسی به موجودات داریم؛ لکن باید دانست که هر معرفتی حدّ و چارچوب خاصّی دارد و دانستن این حدّها، خود، بخشی از حکمت است.
رویکردهای تقابلی روش در علوم انسانی و ارائه الگویی بدیل: معرفی و نقد مجموعه مقالات نگاهی کثرت گرایانه به رویکردها و روش شناسی ها در علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم مهر ۱۳۹۸ شماره ۷ (پیاپی ۷۱)
349-368
این مقاله به تحلیل و نقد مجموعه مقالات نگاهی کثرت گرایانه به رویکردها و روش شناسی ها در علوم اجتماعی ویراسته «دوناتلا دلاپورتا» و «مایکل کیتینگ» و ترجمه «محمدجعفر جوادی ارجمند» و «مجید فرهام» می پردازد. هدف نویسندگان این مجموعه مقالات تسهیل تعامل میان پژوهش گران و غلبه بر کلیشه های موجود ازطریق به رسمیت شناختن تکثر رویکرد ها در حوزه علوم اجتماعی بوده و منظور از این مقاله نیز تسهیل دست یابی به همان اهداف است. در مجموعه موردنقد پانزده مقاله وجود دارد که حاصل تجربه های تدریس گروهی از پژوهش گران انستیتو دانشگاه اروپایی است. این مقالات آشنایی بیش تری در مخاطبان از فضای نظری و کاربردی تحقیقات کیفی، کمی، و تلفیقی ایجاد می کند. نویسندگان از صدها منبع نکات روشی متعددی را تشریح کرده اند. مباحث این مقالات می تواند مورداستفاده پژوهش گران علوم اجتماعی، سیاسی، روابط بین الملل، و مطالعات منطقه ای قرار گیرد. این مقالات نقاط مشترک و مکمل رویکردهای موردبحث را شناسایی و به پژوهش گران کمک می کند تا به تفاوت های اساسی میان آن ها آگاه شوند و بتوانند آن ها را با یک دیگر تلفیق کنند. کمک به اشراف بر مواضع نظری مختلف و تولید و انجام طرح های پژوهشی ازجمله قابلیت های دیگر مجموعه نقدشده است.
دیدگاه ملاصدرا درباره رکن اول مبناگروی؛ تعداد گزاره های پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
149 - 170
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین نظریات معرفت شناسی در باب توجیه نظریه ی مبنا گروی است. هرچند این نظریه در سنت فلسفی اسلامی به نحو مستقل مورد بحث واقع نشده است اما در آثار فیلسوفان مسلمان از جمله ملاصدرا با زبان فلسفی خاص آن عصر که متفاوت با زبان معرفت شناسی معاصر است به آن پرداخته شده است.. در این مقاله بعد از طرح نظریه های مختلف در باب توجیه و بیان آراء فیلسوفان و متکلمان مسلمان در باب تعداد گزاره های پایه،دیدگاه ملاصدرا در باب گزاره های پایه بررسی شده است. ملاصدرا تعداد بدیهیات را انحصاری و بر اساس تقسیم ثنائی نمی داند و معتقد است که بدیهیات اموری نیستند که کاملا و به صورت مطلق ثابت باشند. ملاصدرا آنگاه که به صراحت به تعداد گزاره های بدیهی اشاره می کند، اقسام بدیهیات را همان شش قسم مشهور می داند؛ولی در حین بحث در مسائل مختلف از این اعتقاد خود عدول می کند .عدول او گاه به صورت افزایش تعداد بدیهیات است و گاه چنین است که تقسیم بندی جدیدی ارائه می کند که در آن برخی از این اقسام شش گانه تحت اقسام دیگر قرار می گیرند.
همگرایی عقل و سیاست در حکمت متعالیه جوادی آملی بر اساس نظریه هرمنوتیک اندیشه شناسانه اسکینر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
201 - 219
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با اعتقاد به ضرورت بومی سازی علوم سیاسی و با هدف غنای نظری این الگوی بومی و بر مبنای هرمنوتیک اندیشه شناسانه اسکینر رابطه عقل و سیاست در منظومه معرفتی جوادی آملی را می کاود و با فرض استواربودن سیاست در نظر وی بر بنیادهای عقلانی و فروریختن آن در صورت قطع ارتباط با عقل، این موضوع را تبیین می کند. در نظر جوادی آملی، عقل مفتاح و مصباح تمام مراتب سیاست است و گستره وسیعی از سیاست را در بر می گیرد. تمامی پرسش های اساسی سیاست، از جمله مشروعیت حکومت، کیستی حاکم، غایت حکومت و سیاست، وظایف حکومت، آرمان شهر ترسیم شده، ویژگی های کارگزاران سیاسی، پیوند دین و سیاست، تشخیص مصالح جامعه و نحوه مدیریت سیاسی، در اکثر وجوهش با عقل همگرا است و در صورتی که عقل گوشه نشین عرصه سیاست شود سیاست نیز کارایی اش را ازدست خواهد داد.
معرفی چارچوبی جدید برای معرفت شناسی آینده پژوهی: معرفت شناسی اجتماعی؛ با تأکید بر نقد و بررسی آراء وندل بل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
47 - 68
حوزه های تخصصی:
در مراحل رشد و تثبیت هر حوزه علمی، توجه به مبانی فلسفی آن و به ویژه مبانی معرفت شناختی، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. آینده پژوهی هم اکنون در این مرحله قرار دارد. با وجود کار های خوبی که در حوزه معرفت شناسی آینده پژوهی صورت گرفته، اما این تلاش ها با سه مشکل روبرو هستند؛ اول، اکثر این تلاش ها به صورت مجزا و مستقل از هم صورت گرفته اند و فاقد مبانی مشترک اند، دوم، اکثر این نوشته ها با مفروض گرفتن نظریات و پارادایم هایی در حوزه فلسفه و معرفت شناسی، سعی در به کار بستن آنها در حوزه آینده پژوهی دارند و کمتر به طور مستقیم با سؤالات معرفت شناختی مرتبط با این حوزه به مثابه سؤالاتی اصیل درگیر شده اند. و سوم، اکثر نوشته ها در حوزه معرفت شناسی آینده پژوهی، در چارچوب رویکرد تحلیلی و فلسفی به مسئله معرفت شناسی محصور شده اند و به پیشرفت های اخیر حوزه معرفت شناسی به ویژه چرخش اجتماعی کمتر توجه دارند. از این رو، هدف ما در این مقاله، استفاده از نظریه های اخیر معرفت شناسی اجتماعی در حوزه مطالعات علم و فنّاوری، به ویژه چرخش اجتماعی است تا در نتیجه، نخست، یک صورت بندی کلی از چارچوب معرفت شناسی آینده پژوهی ارائه دهیم و سپس، براساس چارچوب فوق، پاسخ هایی اولیه برای پرسش های معرفت شناختی آینده پژوهی پیشنهاد کنیم.
تاثیر مدرنیته بر مبانی اندیشه ی سیاسی ایران در دوران قاجار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی تحول مبانی اندیشه ی سیاسی ایران در مواجهه با مدرنیته و سنجش پیامدهای آن در زندگی سیاسی ایرانیان در دوران قاجار بود. سوال اصلی این است که مبانی حاکم بر اندیشه ی سیاسی در ایران، قبل از مواجهه با مدرنیته بر چه گزاره های اساسی معرفتی استوار بوده و پس از مواجهه، این گزاره ها چگونه متحول شده اند؟ در این پژوهش، تاثیر مدرنیته بر حوزه ی هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی اندیشه ی سیاسی ایران در دوران قاجار مورد تحقیق قرار گرفته و میزان تحولات هر یک از این سه بخش و نتایج آن ها بررسی شد. داده های این پژوهش با رویکرد تاریخی و در چارچوب روش تحلیل کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهند که در آغاز، این مواجهه فعالانه بوده و تحول در اندیشه ی سیاسی و ساختارهای آن با حفظ اصول کلی مبانی اندیشه ی سیاسی رخ داده است؛ ازاین رو، به ندرت با مکتوباتی مواجه می شویم که بر نقض مبانی مستقر ناشی از این مواجهه دلالت داشته باشند
کاربرد روش شناسی های گفتمانی در پژوهش های روانشناسی سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات روانشناختی در ایران رشدی یک سویه داشته است و فضای پژوهشگری در آن ازجهت هستی شناختی در واقع گرایی خام و از جهت معرفت شناسی در اثبات گرایی کورکورانه باقی مانده است و به معرفت شناسی های متاخرتر مانند برساخت گرایی اجتماعی و روش های گفتمانی کمتر پرداخته شده است. اهداف کلی این پژوهش عبارت است از: (1) توصیف مسائل روش شناختی در رویکردهای گفتمانی؛ و (2) شیوه اجرای روش های گفتمانی در روانشناسی سلامت. مفهوم گفتمان برخاسته از انتقاد به ایده آل عینیت یا در بعدی کلی تر انتقاد از تکیه کردن بر تجربه گرایی صرف در تعریف و تمیز علم از غیر علم است. اتکا بر عینی نگری و تجربی نگری از جهات مختلف با ویژگی های ذهن مانند میل به هماهنگی شناختی و قصدمندی ناهمخوان است. رویکردهای گفتمانی در روانشناسی سلامت بهتر می توانند پدیده هایی مانند عدم تبعیت از برنامه درمانی، تعریف بیماری و سلامتی و رابطه مسولیت پذیری در مراقبت های سلامتی را تبیین کنند. رویکردهای گفتمانی هم می توانند نشان دهند چگونه گفتمان های اجتماعی و مرتبط با قدرت علمی و اجتماعی، سلامتی و مسولیت در سلامتی را تعریف کنند و همین طور از طریق تحلیل مکالمات، شناسایی کنش های گفتاری، شناسایی خزانه های واژگان تفسیری و شناسایی راهبردهای گفتمانی دلایل مشکلاتی مانند عدم تبعیت از برنامه درمانی و اختلاف فهم بیمار و متخصصین سلامت را بکاوند. رویکردهای گفتمانی، حقیقت سلامت را از منظر زبانی بررسی می کنند و می توانند جهت گیری های افراد درباره پذیرش مداخلات یا مقاومت در برابر رعایت برنامه مداخله و درمان را تبیین کنند. بنابراین رویکرهای گفتمانی در روانشناسی سلامت می توانند به روانشناسان سلامت کمک کنند تا روش های بهتری را برای مراقبت از سلامتی پیدا کنند و بینش های جدیدی را درباره اینکه مراجعان چطور مفاهیم سلامت و بیماری را با زبان بر می سازند، به دست دهند.
علم حضوری موثر در ادراک حسی و لوازم معرفت شناختی آن از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنگام ادراک حسی دو مرحله اتفاق می افتد، یکی تاثیرپذیری عضو حسی و دیگری ادراکِ نفس است مرحله اول مادی و مرحله دوم مجرد است. براساس اتحاد نفس و بدن، نفس به تأثراتِ مادی که در اعضای حسی واقع می شود علم دارد و این علم، از سنخِ علم حضوری است برخی از شارحین حکمت متعالیه همچون علامه طباطبائی و شهید مطهری به این دیدگاه گرایش دارند از لوازم معرفت شناختی این نظریه، توانایی بر تبیین علتِ پیدایش برخی از خطاهای حس است همچنین این دیدگاه، بنایی معرفتی در جهت دفاع از نظریه واقع گرایی غیرمستقیم در ارتباط با متعلق ادراک حسی می باشد که بزرگان حکمت اسلامی بدان گرایش دارند. پذیرش حضوری بودن علم به تأثرِ مادیِ عضو حسی، با قول به حصولی بودن ادراک حسی قابل جمع است. ابن سینا و صدرا قائل به حصولی بودن ادراک حسی اند، در نقطه ی مقابل سهروردی و سبزواری قائل به حضوری بودن آنند. طبق دیدگاه اخیر، نفس خودِ خارج را می یابد، بنابراین عدمِ تطابق ادراک با خارج متصور نیست این در حالی است که هنگام مواجهه ابزار حسی با خارج، در برخی موارد صورتِ غیرمطابق با واقع بر نفس پدیدار می گردد، در نتیجه نمی توان قائل به حضوری بودن ادراک حسی شد.
زیبایی شناسی شگرد ادبی التفات و نقش تفسیری آن در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۰۶
95-126
حوزه های تخصصی:
تفسیر هر متن، بسته به عناصر متن سازی چون زبان، بلاغت، ساختار ادبی، درون مایه و گونه شناسی، با دیگری متفاوت است و روش تفسیری منحصربه فردی می طلبد. موضع تفسیری هر متن در جایگاهی اتفاق می افتد که گره های تفسیری آن متن ظاهر می شود. گاه گره های تفسیری یک متن در نتیجه ابهام ساختاری آن واقع می شود. یکی از عواملی که موجب ابهام و گره افکنی در ساختار ادبی متن می شود، شگرد ادبی التفات است؛ ویژگی ابهام آفرینی التفات ناظر به رویکرد و نگاهی جدید به این شگرد ادبی است که با توسع بخشیدن به این مفهوم، از نگاه سنتی در باب التفات فراتر می رود. اصلی ترین پرسش این پژوهش این است که چگونه التفات که در نگاه جدید شامل هر نوع تغییری در متن می شود، می تواند هم موجب ابهام ساختاری معنایی در متن شود و هم در راستای رفع این ابهام و تفسیر آن عمل کند؟ این پژوهش با روشی توصیفی تحلیلی به بیان انواع و کارکردهای شگرد ادبی التفات در مثنوی معنوی می پردازد و نشان می دهد که مثنوی یکی از متونی است که بارزترین گره تفسیری آن، متعلق به وجوه التفاتی آن است، به گونه ای که با شناخت نقش زیبایی شناختی این شگرد و تبیین نقش نشانه معناشناختی آن در ساختار این متن، می توان به تفسیر بهتر و علمی تری از آن رسید. با مطالعه و بررسی بسیاری از داستان های مثنوی در دفترهای مختلف، روشن شد که یکی از مهم ترین کارکرد التفات در مثنوی در کنار نقش زیبایی شناختی آن، کارکرد تفسیری و معرفت شناختی آن است که در خدمت تبیین نظام اندیشه مولوی قرار دارد و نشان دارترین ویژگی ساختاری و معنایی مکتب فکری اوست. از دیگر یافته های این پژوهش، معرفی و تبیین دیگر انواع التفات از قبیل التفات زبان شناختی، تفسیری، روایت شناختی، پدیدارشناختی، روش شناختی و گفتمانی است که در تفسیر و شرح مثنوی به این وجوه التفاتی و نقش آن ها در تفسیر چندان توجه نشده است.
تطورات اصل عینیت گرایی و بی طرفی در اخلاق حرفه ای رسانه ها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۷
95 - 130
یکی از اولین اصول مورد نظر تدوین گران اخلاق رسانه، اصل عینیت و بی طرفی رسانه ها در انجام وظایف حرفه ای است. عینی گرایی از جمله هنجارهای اساسی در روزنامه نگاری غربی است که به الگوی غالب روزنامه نگاری حرفه ای در بیشتر نقاط جهان تبدیل شده است. عینی گرایی در سیرتاریخی خود، فراز و فرودهایی را تجربه کرده است؛ زمانی به عنوان اصلی مسلم، باوری همگانی و معیاری برای تعیین اصالت اخلاقی رسانه ها بوده است. و سپس با تعاریف، حاشیه زنی ها و چالش هایی مواجه شده و به تدریج بر لزوم طرد، بی فایده بودن و عدم امکان عملی تحقق آن تأکید رفت. پس از این مرحله نیز اصل عینیت و بی طرفی با پذیرش برخی تغییرات در تعریف، مبانی معرفت شناختی و روش شناختی، همچنان بر باقی ماندن در ادبیات اخلاقی رسانه اصرار دارد. این مطالعه، با مرور فراز و فرودی این اصل، این فرضیه را مورد بررسی و تأیید قرار می دهد که گرایش به بی طرفی در رسانه و تلاش در جهت دستیابی به عینیت به عنوان یک غایت و هدف ایدئال برای یک گزارش رسانه ای مطلوب، تا حد زیادی شکل گرفته، متقارن و ناشی از تمایلات فکری در نظام معرفت شناختی بشری نسبت به عینی گرایی است. عینی گرایی رسانه ای با اوج گرفتن جنبش های مدرنیستی و معرفت شناسی های حس گرایانه اوج گرفت و متقابلاً به تبع واردشدن انتقادات گسترده به اثبات گرایی افراطی، مورد انتقاد قرار گرفته و افول کرد و مجدداً با بازگشت واقع گرایی مورد بازتأیید محتاطانه قرارگرفت.
رهیافت بومی سازی علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال شانزدهم تابستان ۱۳۸۹ شماره ۶۳
29 - 53
رهیافت های گوناگونی در حوزه روش شناسی علوم انسانی ارائه شده است. رهیافت های تجربه گرایی، طبیعت گرایی، رفتارگرایی، تفسیری، ساختارگرایی و پساساختارگرای، گفتمانی، انتقادی، پست مدرنی و فمینیستی در غرب ادبیات غنی دارد. این رهیافت ها، در اغلب کتاب های روش شناسی مطرح و در قالب ارکان سه گانه هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی، محتوای آنها عرضه می شود. با توجه به اهمیت و ضرورت بومی سازی علوم انسانی، در سیاست گذاری علمی کشور، نویسنده در جهت اشاعه فرهنگ بومی سازی، نخست تلقی معتدلی از بومی سازی علوم انسانی ارائه می کند و سپس می کوشد برای رهیافت بومی سازی علوم انسانی نیز، مانند دیگر رهیافت ها، زمینه تدوین اولیه ارکان سه گانه هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی را فراهم کند. پس از طرح اولیه چنین زمینه ای و نقادی و آشکار شدن خلأها و ضعف های آن می توان به نظریه غنی شده ای دست یافت که در همه رشته های علوم انسانی کاربردی باشد.
روش شناسی رفع تعارض میان مکاشفات عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال هفدهم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۶۷
67 - 78
مهم ترین اگر نگوییم تنها منبع معرفتی عرفان نظری، به عنوان نظامی هستی شناختی مکاشفات عرفانی است، که از نظر عرفا دریچه ای به سوی حقیقت هستی می گشاید و ما را مستقیماً با آن مواجه و یا یکی می سازد. یکی از دستاویزهای مهم مخالفان عرفان در نفی واقع نمایی معرفتی مکاشفات عرفانی، وجود اختلاف و ناسازگاری میان مضمون معرفتی این مکاشفات است که منجر به طرح دعاوی گوناگون و متعارض از سوی عرفا شده است (چالش دعاوی متعارض). این مقاله می کوشد با تبیین: 1. تفاوت در درجات مکاشفات (اختلاف طولی)؛ 2. تنوع در مکاشفات (اختلاف عرضی)؛ 3. خطا در فهم و دریافت مکاشفات؛ 4. آمیزش مکاشفه راستین با مکاشفه نما؛ 5. نارسایی در گزارش مکاشفه. به عنوان خاستگاه های اصلی وجود اختلاف و ناسازگاری در نگاه نخست میان دعاوی عرفا، روش صحیح رفع تعارض میان مکاشفات عرفانی را ارائه دهد.
مواجهه قاضی عبدالجبار با شکاکیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکاکیت به عنوان رویکردی همیشگی در تفکر بشر مورد توجه قاضی عبدالجبار معتزلی نیز بوده است . او به نقد شکاکیت فراگیر و حیطه ای پرداخته و سعی کرده به اشکالات سوفسطاییان ، ذهنیت گرایان ، منکران معرفت عقلی و منکران متواترات پاسخ دهد . در مواجهه با سوفسطاییان ضمن ناصواب دانستن رویکرد ابوعلی جبایی و بلخی در برخورد با آن ها ، روش استاد خویش ابوهاشم مبنی بر عدم بحث را پیش گرفته و راهکار را تنبّه و توجه دادن آن ها به واقعیات می داند . همچنین او با ردّ دیدگاه ذهنیت گرایی، این دیدگاه را متضمّن تناقض صریح دانسته و دیدگاه منکران معرفت عقلی و منکران متواترات را نیز دارای ناسازواری می داند و معتقد است که این دیدگاه ها در نهایت، به انکارِ کلیه منابع معرفتی می انجامد . او با به رسمیت شناختنِ معرفت عقلی و همچنین دانشی که از راه گواهی و متواترات حاصل می شود ، سعی دارد نشان دهد که هیچ یک از انواع شکاکیت، جز شکاکیت دستوری، نمی تواند مورد پذیرش عُقلا باشد.
معرفت شناسی از دیدگاه امام علی (علیه السلام) با تأکید بر دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، معرفت شناسی از دیدگاه امام علیه السلام باتأکیدبر دلالت های تربیتی آن، درقالب مراتب، منابع، ابزار، موانع و پیامدهای معرفت همچنین شرایط علی و واسطه ای و راهبردهای کسب معرفت از دیدگاه امام علی(ع) و تبیین دلالت های تربیتی آن است. درراستای دستیابی به این هدف، هشت سؤال طراحی شد. روش این پژوهش، روش نظریه پردازی داده بنیاد و مواد و محتوای این تحقیق کتاب های ارزشمند نهج البلاغه، غررالحکم و سایر منابع روایی شیعه دربردارنده سخنان آن حضرت بود. نتایج و یافته های پژوهش نشان داد که شرط علی کسب معرفت «هدایت الهی»؛ شرط میانجی آن «تقوای الهی»؛ مراتب معرفت شامل: «شک، ظن و یقین»؛ منابع معرفت شامل «وحی و الهام، عقل، قلب، فطرت، آیات آفاقی (طبیعت) آیات انفسی (انسان) و تاریخ» و ابزار معرفت شامل: «تدبر در قرآن، خردورزی (تعقل/ تفکر)، حس، کشف و شهود، عبرت گیری و تأسی به سیره اهل بیت» است. همچنین موانع معرفت شامل: «پیروی از هواى نفس، دنیاپرستی، محبت غیر خدا، شهوت پرستی، آرزوهای طولانی، اطاعت از فاسقان و هم نشینی با آنان، مزاح و شوخی بیجا و بیش ازحد، عجب و خودپسندی، فتنه، طمع، فقر، وسوسه هاى شیطانی، خشم و غضب، جدل، به کارنبستن علم، غرور، کوته بینی و شبهه» و پیامدهای معرفت شامل: «تمیز حق از باطل، برخورداری از اجر شهید، کسب ایمان، حفظ دین، زهد، کسب فضیلت، کسب بصیرت، کسب معنویت، حکمت، آگاهی به زمان خویش، خداشناسی و آمرزش» و راهبردهای توسعه معرفت شامل: «اخلاص، ایثار، سیر درآیات آفاقی (طبیعت) و آیات انفسی (خودشناسى)، ذکر و یاد خدا، تزکیه نفس و تجربه» است. نتایج و یافته های پژوهش نشان داد که دلالت های تربیتی مناسب معرفت شناسی از دیدگاه امام علی(ع) در بعد اهداف تربیت شامل «قرب الهی» به عنوان هدف آرمانی، چهار هدف کلی و تعدادی اهداف فرعی همچنین روش ها و موضوعات تربیتی مناسب با آن بود.
تربیت عقلانی با تأکید بر مبانی انسان شناختی و معرفت شناختی علامه طباطبایی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درپی بررسی عقلانیت، تربیت عقلانی و استنتاج اهداف، اصول و روش های تربیت عقلانی مبتنی بر مبانی انسان شناختی و معرفت شناختی علامه طباطبایی است. این پژوهش ازجمله طرح های تحقیق کیفی است و داده ها به شیوه مطالعه تحلیلی اسنادی گردآوری و طبقه بندی شده و براساس الگوی بازسازی شده فرانکنا توسط باقری و تحلیل شبه استعلایی شکل گرفته و مبتنی بر الگوی مذکور اقدام به استنتاج دلالت های تربیتی درقالب اهداف، اصول و روش نموده است. بدین ترتیب، ذیل هدف غاییِ دستیابی به مراتبی از قرب الهی، چند هدف واسطی و اصول و روش های ناظر بر آنها مطمح نظر قرار گرفته که هدایت و پیروی از حق، ضرورت شناخت مظاهر عقلانیت، ضرورت صیانت از سلامت فطرت و ضرورت کاهش زمینه خطا های فکری به عنوان اهداف واسط؛ ضرورت تعقل صحیح و تفکر انتقادی، ضرورت پذیرش امام به عنوان مربیِ آگاه و راه شناس، ضرورت تقواگرایی و لزوم کنترل قوه خیال و مبارزه با نفوذ شیطان به عنوان اصول؛ و ضرورت استقلال فکری و آشنایی با معیار های حق، ضرورت الگوگیری و الگوسازی از امام، اصلاح عادات نکوهیده و ر هایی از غفلت و ضرورت کنترل خیال و آشنایی با طریق منطق به عنوان روش های تربیت عقلانی از آن جمله هستند.
رئالیسم و ایده آلیسم هستی شناختی و معرفت شناختی از دیدگاه علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علامه جعفری در دو رویکرد متفاوت، در حیطه هستی شناسی به رئالیسم و در حیطه معرفت شناسی به نوعی ایده آلیسم معتقد است. وی در مقام هستی شناسی با ارائه استدلال های چند، ثبوت جهان خارج را امری مسلم انگاشته، و از این عقیده دفاع می نماید، . البته بر استدلال هایی که وی در این مقام ذکر نموده می توان انتقاداتی داشت. اما در مقام معرفت شناسی، با ابداع نظریه بازیگری های ذهنی، تطابق عین و ذهن را امری غیرممکن دانسته و ذهن را از حالت تماشاگری صرف خارج می کند؛ این امر او را به سمت نظریه ایده آلیستی معرفت شناسانه سوق می دهد. وی در این مسئله تا حدودی به نظریه ایده آلیسمی معرفت شناسانه کانت نزدیک می گردد، هرچند تمایزاتی نیز بین نظر او و کانت وجود دارد. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . .
تحلیل وجودشناختی و معرفت شناختی بایستگی تزکیه نفس با تکیه بر مبانی حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
40 - 66
حوزه های تخصصی:
در جستار حاضر تلاش شده است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی با رویکرد عقلی و فلسفی، مبانی وجودشناختی و معرفت شناختی تزکیه نفس و ضرورت آن، براساس مبانی حکمت متعالیه صدرایی استخراج شده و مورد بازخوانی و تحلیل قرار گیرد. در پایان، این نتیجه به دست آمده است که پس از تنزل وجودی انسان از عالم ماوراء طبیعت و آغاز پیدایش او در عالم طبیعت، گونه ای وابستگی وجودی به عالم ماده و مجرد برای انسان پیدا می شود؛ این وابستگی وجودی، به دلیل اینکه زمینه ساز رفع نیازمندی های انسان می شود، نوعی دلبستگی به دو عالم ماده و ماوراء ماده را در او پدید می آورد. اگر دلبستگی انسان، در مسیر تعدیل و تربیت قرار نگیرد، سبب توجه بیش از اندازه او به عالم ماده و طبیعت شده و به دنبال آن از جنبه ماورائی خود فاصله می گیرد؛ این فاصله سبب ازمیان رفتن تعادل در دو جنبه وجودی و دلبستگی افراطی به عالم طبیعت میشود. بر این اساس، تزکیه نفس، همان «بیرون آمدن انسان از دو لبه افراط و تفریط» و «جهت دهی دلبستگی او به دو عالم طبیعت و ماوراء» است. این پژوهش را می توان نمونه ای از کاربردی نمودن مبانی فلسفی حکمت متعالیه در حوزه اخلاق دانست.
الرؤیه المحلیه لجمالیه وفلسفه التلفزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
یهدف هذا المقال إلى البحث فی أبعاد التلفزیون بوصفه أهم وسیله اتصال فی العالم الحدیث. تناولت أبحاث عدیده التلفزیون من زوایا مختلفه وتحت عناوین متعدده، لکن هذا المقال یسعى لدراسه هذه الوسیله الإعلامیه من زاویه الثقافه المحلیه والأبعاد الاتصالیه والفلسفیه. فقد ولدت وسائل الإعلام الحدیثه کالتلفزیون فی الغرب وتکونت طبیعتها استناداً إلى أرضیه من العناصر والأسس الثقافیه للمدرسه الثقافیه الغربیه. ولذلک فالتلفزیون بوصفه وسیله إعلامیه حدیثه اکتسب مع مرور الأیام خاصیه جمالیه و تحدّد دوره فی البلاد الغربیه وفقاً لمهام معینه کالتسلیه، ویحتاج استثماره فی المیادین الثقافیه والجغرافیه المختلفه کإیران، إلى تعریف مجدد لماهیته کی نتمکن من جعله وسیله إعلام محلیه. ومالم یتحقق ذلک فإنّ جمیع المساعی من أجل إیصال المفاهیم الثقافیه فی الجغرافیا الحدیثه ستبوء بالفشل. فی هذا البحث نؤکد على أنّ التلفزیون قد برز من قلب نظام اتصال حدیث وأدى دوراً هاماً فی الترویج لنظام اتصالی حدیث، وهذا النظام الجدید یختلف جوهریاً عن النظام التقلیدی المفتقر إلى التلفزیون. فماهیه التلفزیون ترتبط بشکل من الأشکال بالأبعاد المتعلقه بعلم الوجود و نظریه المعرفه وعلم الجمال حیث إنّ معرفه الأبعاد الآنفه الذکر هی من الشروط الأساسیه من أجل التحکم فی طبیعه هذه الوسیله الاتصالیه.