مطالب مرتبط با کلیدواژه

معرفت شناسی اجتماعی


۱.

تحلیل انتقادی نسبت فلسفه اطلاعات و علم کتابداری و اطلاع رسانی براساس دیدگاه لوچیانو فلوریدی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: لوچیانو فلوریدی علم کتابداری و اطلاع رسانی فلسفه اطلاعات معرفت شناسی اجتماعی اطلاعات معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۴۲۱
هدف : تولید دانش درخودنگرانه در علم کتابداری و اطلاع رسانی و تقویت مبانی نظری آن از طریق بررسی ارتباط و تعامل بین فلسفه اطلاعات با علم کتابداری و اطلاع رسانی. روش شناسی : تحلیل مفهومی آرای لوچیانو فلوریدی درباره نسبت فلسفه اطلاعات با علم کتابداری و اطلاع رسانی و ارزیابی انتقادی آن. یافته ها : برای ایجاد مبنای نظری مناسب در علم کتابداری و اطلاع رسانی، تفکر فلسفی یک ضرورت است. فلسفه اطلاعات می تواند مبنای فکری مناسبی برای علم کتابداری و اطلاع رسانی فراهم کند. با وجود این، رابطه فلسفه اطلاعات با علم کتابداری و اطلاع رسانی یک سویه نیست، بلکه بین آنها رابطه ای دوسویه برقرار است. کتابداری و اطلاع رسانی در مقام فلسفه کاربردی اطلاعات می تواند در توسعه هرچه بیشتر فلسفه اطلاعات، به ویژه در حل مسائل کاربردی و اخلاقی سپهر اطلاعات، نقشی فعال ایفا کند. نتیجه گیری : دیدگاه فلوریدی درباره نسبت بین فلسفه اطلاعات با علم کتابداری و اطلاع رسانی، گرچه واجد بصیرت های مهمی است، لیکن رویکردی حذف گرایانه دارد و سایر نحله های فکری را کنار می گذارد. فلسفه اطلاعات می تواند یکی از منابع فکری لازم برای قوام بخشیدن به مبانی نظری علم کتابداری و اطلاع رسانی را فراهم کند، اما یگانه منبع نیست. در مقابل رویکرد حذف گرایانه فلوریدی، رویکرد تکثرانگارانه پیشنهاد می شود. کلیدواژه ها : لوچیانو فلوریدی، علم کتابداری و اطلاع رسانی، فلسفه اطلاعات، معرفت شناسی اجتماعی، اطلاعات معنایی
۲.

نقد معرفت شناختی نظریه نوسازی بوم شناختی با تأکید بر ادبیات غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوسازی بوم شناختی توسعه فنی اصلاح زیست محیطی معرفت شناسی اجتماعی روابط اقتصاد- زیست بوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۶ تعداد دانلود : ۴۳۲
نظریه نوسازی بوم شناختی ازجمله نظریه های مسلط و پیشرو در جامعه شناسی محیط زیست می باشد. ایده اصلی این نظریه این است که در عصر مدرنیته متأخر، صنعتی شدن، توسعه فنی، رشد اقتصادی و سرمایه داری، نه تنها با پایداری بوم شناختی سازگارند، بلکه از محرک های اصلی اصلاح محیط زیستی محسوب می شوند. هدف از مقاله حاضر، نقد معرفت شناختی این نظریه از ابعاد مختلف می باشد. بدین منظور و با استفاده از معیارهای عمومی نقد در حوزه معرفت شناسی اجتماعی (مشتمل بر انسجام درونی و بیرونی نظریه) و نیز معیارهای اختصاصی نقد (شامل قیمومت پذیری، جزم اندیشی و بیگانگی نظری)، نظریه نوسازی بوم شناختی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. سؤال اساسی تحقیق حاضر این است که با توجه به زمینه های اجتماعی شکل گیری نظریه نوسازی بوم شناختی، چه نقاط قوت و ضعفی را می توان بر آن مترتب دانست؟ نتایج بررسی حاضر نشان می دهد که در این نظریه، حفاظت از زیست بوم، بیشتر بر عهده فناوری گذاشته شده و ابعاد اجتماعی و سیاسی حفاظت زیست محیطی مورد غفلت واقع شده است. با بررسی و نقد ابعاد گوناگون نظریه نوسازی بوم شناختی، می توان گفت با توجه به این که تأکید عمده این نظریه بر روابط در حال تغییر اقتصاد- اکولوژی در کشورهای صنعتی است، بنابراین، نمی تواند به درستی ادعای اصلاح زیست محیطی در سایر نقاط جهان را داشته باشد.
۳.

مبانی هستی شناختی و معرفت شناختیِ اجتماعی رئالیسم انتقادی؛ با تأکید بر آراء روی بسکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رئالیسم انتقادی هستی شناسی اجتماعی معرفت شناسی اجتماعی واقعیت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱۱ تعداد دانلود : ۱۳۷۶
هدف این نوشتار ارائه مبانی هستی شناسانه و معرفت شناسانه مکتب رئالیسم انتقادی است و سعی می شود نگرش این مکتب را در ارتباط با جهان اجتماعی و رویداد های درون آن توضیح دهد و نشان دهد چگونه می توان با استفاده از مبانی این مکتب به تبیین بهتر واقعیت اجتماعی دست یافت. اگرچه این مکتب از جهت هستی شناسی، رئالیست و از بابت معرفت شناسی، تفسیری هرمنوتیک است اما انتقاد های جدی به این دو مکتب دارد و هر دو مکتب را به مغالطه معرفتی متهم می کند. از نظر رئالیست های انتقادی ماهیت واقعیت اجتماعی دارای سه لایه واقعی، رویدادی و تجربی است که لایه واقعی همان مکانیسم بنیادی خلق و تحول واقعیت های اجتماعی است که باید مورد تأکید و مطالعه محققین علوم اجتماعی باشد. این در حالی است که بیشتر تحقیقات اجتماعی محدود به کشف لایه رویدادی واقعیت اجتماعی اند. بسکار با ارائه روش پژوهشی Rrreic سعی در شناخت لایه های بنیادی تر واقعیت اجتماعی دارد و همچنین معتقد است انتقاد مداوم از یافته ها و تجارب انسان ها از جامعه هم سبب دستیابی به معرفت معتبر می شود و هم امکان رهایی بخشی را فراهم می کند. در این مقاله با بسط این روش و استفاده از آن در تبیین یک نمونه از واقعیت های اجتماعی کوشش می شود تا به این اتهام که رئالیسم انتقادی درحد یک مکتب فلسفی باقی مانده است و نتوانسته برای تحلیل رویداد های اجتماعی روش شناسی کاربردی ارائه کند، پاسخ داده شود.
۴.

معرفی چارچوبی جدید برای معرفت شناسی آینده پژوهی: معرفت شناسی اجتماعی؛ با تأکید بر نقد و بررسی آراء وندل بل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی آینده پژوهی چرخش اجتماعی معرفت شناسی اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۳ تعداد دانلود : ۷۶۱
در مراحل رشد و تثبیت هر حوزه علمی، توجه به مبانی فلسفی آن و به ویژه مبانی معرفت شناختی، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. آینده پژوهی هم اکنون در این مرحله قرار دارد. با وجود کار های خوبی که در حوزه معرفت شناسی آینده پژوهی صورت گرفته، اما این تلاش ها با سه مشکل روبرو هستند؛ اول، اکثر این تلاش ها به صورت مجزا و مستقل از هم صورت گرفته اند و فاقد مبانی مشترک اند، دوم، اکثر این نوشته ها با مفروض گرفتن نظریات و پارادایم هایی در حوزه فلسفه و معرفت شناسی، سعی در به کار بستن آنها در حوزه آینده پژوهی دارند و کمتر به طور مستقیم با سؤالات معرفت شناختی مرتبط با این حوزه به مثابه سؤالاتی اصیل درگیر شده اند. و سوم، اکثر نوشته ها در حوزه معرفت شناسی آینده پژوهی، در چارچوب رویکرد تحلیلی و فلسفی به مسئله معرفت شناسی محصور شده اند و به پیشرفت های اخیر حوزه معرفت شناسی به ویژه چرخش اجتماعی کمتر توجه دارند. از این رو، هدف ما در این مقاله، استفاده از نظریه های اخیر معرفت شناسی اجتماعی در حوزه مطالعات علم و فنّاوری، به ویژه چرخش اجتماعی است تا در نتیجه، نخست، یک صورت بندی کلی از چارچوب معرفت شناسی آینده پژوهی ارائه دهیم و سپس، براساس چارچوب فوق، پاسخ هایی اولیه برای پرسش های معرفت شناختی آینده پژوهی پیشنهاد کنیم.
۵.

معرفت شناسی اجتماعی و مسأله عینیت علم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی اجتماعی آلوین گلدمن عینیت علم پست مدرنیسم توماس کوهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۳ تعداد دانلود : ۳۸۳
در کنار دو قسم رویکرد غالب در قلمرو علوم در باب عینیت، یعنی رویکرد پست مدرنیستی کوهنی و رویکرد پوزیتیویستی پوپری، برخی دلالت ها و لوازم معرفت شناسی اجتماعی بر دلالت های علم شناختی خاص خود را دارد که می تواند برای دفاع از گونه ای از عینیت در قلمرو علم به کار آید و در عین حال از توجه به هر دو رویکرد اصلی غافل نباشد. در این مقاله، ابتدا، در نهایت اختصار چیستی معرفت شناسی اجتماعی را نشان داده ایم و سپس با برشمردن مشکلات دو رویکرد پیش گفته، نشان داده ایم که کدام مولفه های معرفت شناسی اجتماعی می تواند برای قائلان به عینیت علم به کار آید. با توجه به غلبه رویکردهای پست مدرنیستی کوهنی در فضای فلسفی ایران و رویکرد پوزیتیویستی در فضای علمی، این راهِ میانه می تواند ثمربخش باشد. در این مقاله نشان داده ایم که معرفت-شناسی اجتماعی نه فاعل شناسا، و به طور خاص دانشمند را، در حصول معرفت ناظری کاملاً بی طرف می انگارد که امکان کسب گزاره های کاملاً مطابق با واقع برای او به سهولت فراهم است و نه این که او را در مقابل نظام قدرت و ساختار اجتماعی و پیش داوری های خویش به کلی دست بسته و منفعل می داند. به بیانی روشن تر، معرفت شناسی اجتماعی به دلیل اتخاذ اصل مودی به صدق بودن، رویکردی اعتدالی درباره مسأله عینیت علم اتخاذ می کند. این رویکرد اعتدالی می تواند مقدمه ای باشد برای گشودن راهی نو.
۶.

موجه بودن باور متداول به خداوند بر اساس معرفت شناسیِ مبتنی بر شنیده های اطمینان یافته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی اجتماعی گواهی باور مبتنی بر شنیده های اطمینان یافته توجیه باور به خداوند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۱۹۴
چالش های معرفت شناسانه بسیاری حول توجیه باور به خداوند در سه قرن گذشته وجود داشته است، به گونه ای که برخی همچون پلنتینگا صرف تضمین را به جای توجیهِ استدلالی در این زمینه مطرح کردند و باور به وجود خداوند را باوری پایه نشان دادند. اما میلیون ها انسان، بدون توجه به این چالش ها، باور به وجود خداوند را بدون آن که ایمان گرا باشند برای خودشان موجه می دانند. این توجیه از کجا ناشی می شود؟ آیا توجیه آنها از لحاظ معرفت شناختی قابل تبیین است؟ در این مقاله در نظر است ضمن تبیین جریان های جدید معرفت شناسی اجتماعی و «گواهی»، اهمیت معرفت شناسی مبتنی بر شنیده های اطمینان یافته نشان داده شود، سپس استدلال گردد که شنیده های اطمینان یافته ما درباره وجود خداوند و صفات او، که به پیامبران منتهی می شود و آن نیز به اقرار خداوند و تبیین او از خودش مبتنی است، می تواند بهترین توجیه برای باورهای ما باشد. در نهایت به این سؤال پاسخ داده شود که چگونه گواهی خداوند بر وجود و صفاتش که از طریق پیامبران به ما رسیده است می تواند یکی از بهترین توجیه های معرفتی برای باور به وجود و صفات خداوند باشد؟ و این نوع معرفت شناسی دینی چه مزایایی نسبت به قرینه گرایی یا صورت های گوناگون برهان آوری بر وجود خداوند و صفات او می تواند داشته باشد؟