مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
بازنمایی
حوزه های تخصصی:
از آنجا که زبان ادبی چارچوب های عادی را مختل می سازد، رابطه میان تخیل و واقعیت مورد توجه قرار می گیرد. غنای بازنمودهای تخیلی نیز در پرتو بازنمایی ادبی عناصراتفاق می افتد. به عنوان مثال، نمایش ادبی مکانی، مکان دیگری در ذهن ایجاد کرده، فعالسازی مجازهای غیر قابل مشاهده از این مکان اتفاق می افتد و مکان ملموس تبدیل به فضایی می شود که باید احساس و ادراک شود. آرایه های ادبی از جمله عناصری هستند که ویژگی ادبیت فضای معماری را نمودار ساخته، رابطه دیالکتیک میان فضای واقعی و تخیلی را به منصه ظهور می نشانند. لذا واژگان احساسات و همچنین تجربه ی ""من"" چند نویسنده ی فرانسوی که از قرن هیجده به بعد گزینش شده اند، در رویارویی با فضاهای معماری ایران مورد مطالعه مقاله حاضراست. زیرا از خلال ادراک های متفاوت سوژه ها، این فضاها در جهان ادبی بسط یافته، مالک هویت جدیدی می گردند. همچنین، ورود زمان به دنیای گفتمان، آمیختگی آن با مکان و در نتیجه تولید معنا را سبب می گردد. تصریح ارتباط فضای معماری با سوژه، مستلزم بررسی فضا-زمان معماری در آثار نویسندگان انتخابی است. بدین سان، نیاز به تلاش در حفظ زیبایی های فضایی پیشین برجسته شده، طرح بازسازی برخی فضاهای معماری، از ورای این خوانش دریافت می گردد. این مطالعه به سوی ساخت شبکه ی نمادینی از فضای معماری ایران سوق داده می شود. کشف آن سوی این فضاهای معماری سمبلیک، اسطوره شخصی این نویسندگان را آشکار ساخته، به جهان اثر و فضاهای معماری ای که در آن جریان دارند، هویت تازه ای می بخشد. چنین مطالعه ای تکیه بر نقد جغرافیایی و روش اسنادی وکتابخانه ای با پردازش توصیفی–تحلیلی را لازم می داند.
(تحلیل ژئوپلیتیکی عوامل مؤثر در نمادسازی فضاهای جغرافیایی شهر تهران (مطالعه موردی: نمادسازی برج میلاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمادها و چشم اندازهای شهری بازنمایی کننده جریان های فضایی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی غالب در کالبد شهر هستند و عامل و نیروی غالب، شکل دهنده به نماد اصلی شهر خواهد بود. شهر تهران نیز از این قاعده مستثنی نیست. طبق پژوهش صورت گرفته گفتمان نظام سرمایه داری، عوامل اقتصادی و هرچه غربی و مدرن شدن سبک زندگی شهری و تغییر سلیقه شهروندان و اهداف سیاسی و اجتماعی بازیگران غالب شهری نظیر نهاد شهرداری و صدا و سیما نقش اصلی را در تغییر نماد شهری تهران از برج آزادی به برج میلاد بر عهده داشته اند. برج میلاد از مزیت قابلیت رویت گسترده برخوردار بوده و برآورده کننده نیازهای تجاری و اقتصادی شهر تهران می باشد و برج آزادی نیز با موقعیت گره ای عمده و قرار داشتن در کانون تحولات سیاسی-اجتماعی تاریخی معاصر جامعه ایران نقش سیاسی-اجتماعی پررنگی دارا است و می توان گفت این دو در عین بازنمایی کننده شکاف و گسل قدرت و اختلاف طبقاتی در جامعه مکمل نیازهای نشانهای و نمادین شهر تهران هستند. روش تحقیق مقاله توصیفی-تحلیلی بوده و توصیف و تحلیل کارکرد دو نماد آزادی و میلاد و تحلیل گفتمان های سیاسی-اجتماعی و اقتصادی شهر تهران اساس کار بوده است.
بازنمایی ازدواج در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی چگونگی بازنمایی ازدواج در قاب سینمای ایران می پردازد. جامعه آماری تحقیق، کل فیلمهای سینمای ایران از سال 1376 تا 1390، است که در آن یکی از نقشهای اصلی به گونه ای با ازدواج خودش درگیر می شود. این مقاله با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کمی، 116 فیلم سینمایی را تحلیل کرده و به 29 سؤال در زمینه چگونگی تصویرپردازی آنها از ازدواج پاسخ داده است. سؤالهای یادشده بر موضوعهایی همچون چگونگی بازنمایی چگونگی آشنایی زوجها، چگونگی خواستگاریها و جشنهای ازدواج، میزان همسانی زوجها و نیز مهریه، سن و شغل عروسها و دامادها، نسبت یا قرابت آنها، کیفیت مهریه ها و ماه عسلها در فیلمهای تحلیل شده متمرکز است. به علاوه چگونگی تصویرپردازی از مسائلی همچون موانع و چالشهای پیش روی ازدواج زوجها یا میزان وجود عشق متداخل (مثلثی) در فیلمهای دوره مورد مطالعه بررسی شده است.
گونه شناسی بازنمایی سبک زندگی جوانان ایرانی در شبکه اجتماعی فیس بوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبکه های اجتماعی، رسانه های جدیدی هستند که به هر فردی امکان می دهند تولیدکننده پیام باشد و افراد از این طریق می توانند ابعاد مختلف زندگی و سبک زندگی خود را با به اشتراگ گذاری تصاویر و متون نمایش دهند. هدف از این تحقیق ارائه یک گونه شناسی از بازنمایی سبک زندگی توسط جوانان ایرانی در شبکه اجتماعی فیس بوک است. این کار از طریق تحلیل محتوای کیفی بر روی صفحه فیس بوک 44 نفر از جوانان 18-35 ساله که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، انجام شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که افراد در فیس بوک، سبک زندگی خود را عمدتاً براساس پنج مؤلفه سبک پوشش و آرایش، اوقات فراغت، روابط بین فردی، سبک تغذیه و دکوراسیون منزل نشان می دهند. با توجه به تأکید افراد در بازنمایی هر یک از این مؤلفه ها، سه گونه از بازنمایی سبک زندگی در فیس بوک جوانان ایرانی تفکیک و شناسایی شد: گونه خودنما، گونه فراغت نما و گونه روابط نما. گونه خود نما، خود به سه دسته بدن نما، پوشش نما و تخصص نما تقسیم می شود. فراغت نماها نوعی از بازنمایی شاد و فراغتی از زندگی خود دارند و گونه روابط نما، سبک زندگی خود را در جمع و در کنار دیگران بازنمایی می کند.
برساخت سینمایی جرم و مجرمان در فیلم های ایرانی (سال های 1394-1380)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تصویری است که سینمای ایران از مسئله جرم و مجرم شدن به دست می دهد. سوال اصلی این بوده است که فیلم های سینمایی ایرانی مسائل مربوط به جرم را چگونه بازنمایی کرده اند؟ این پرسش در چارچوب نظریه بازنمایی مطرح و براساس آن، 57 فیلم اکران شده مابین سال های 1380 تا 1394 که موضوع محوری آنها جرم و پیامدهای آن بوده، به روش تحلیل محتوای کمی مورد بررسی قرار گرفته است. فرض نظری پژوهش ما این بوده است که فیلم های سینمایی، نوعی شناخت و دانش عامه پسند درباره جرم در دسترس مخاطبان قرار می دهند و درباره علل آنها نظریاتی را مطرح می کنند. نتایج پژوهش حاضر، این فرض را تأیید می کند. فیلم های ایرانی، هم اطلاعاتی زمینه ای همچون ترکیب سنی و جنسی، طبقه اجتماعی، وضعیت شغلی مجرمان ارائه می کنند و هم اطلاعات مختلفی درباره روابط اجتماعی و خانوادگی آنها به دست می دهند. همچنین فیلم های مورد بررسی، اغلب آسیب های اجتماعی مربوط به مجرمان و خانواده آنها را به تصویر کشیده و درباره آنها داستان سرایی کرده اند و کوشیده اند در خلال گفتار و روایت خود، از مجرم شدن شخصیت های خود تبیین به دست دهند.
حمایت از منزلت زنان در قوانین و مقررات ناظر بر تبلیغات بازرگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث جنسیت و زن در آگهی های تجاری یکی از مباحث جنجالی است. این موضوع بین منتقدان آگهی ها به ویژه در کشورهای غربی که شیوع استفاده ابزاری از زنان رایج تر است، از جایگاه خاصی برخوردار است. برخوردهای کلیشه ای و برداشت های اجتماعی معین از نقش زنان در جامعه موضوع این مناقشات را شکل می دهد. با توجه به تأثیر گذاری تولیدات رسانه ای و از آن جمله تبلیغات بر فرهنگ، چگونگی بازنمایی زنان در تبلیغات و قوانین حمایتگر جهت تضمین بازنمایی صحیح دارای اهمیت ویژه ای است. این مقاله در پی آن است که به شیوه توصیفی و با بهره گیری از روش مطالعه اسنادی و کتابخانه ای به بررسی و ارزیابی حمایت های صورت گرفته از شأن و منزلت زن در قوانین و مقررات آگهی های تجاری موجود بپردازد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در کشور ما هنوز مقررات جامعی در این زمینه وضع نشده است و با وجود زمینه های بسیار مساعد و مناسب در فقه و قانون اساسی، کشور ما بدون حقوق تدوین شده در این زمینه است. از سوی دیگر همین قواعد موجود نیز بعضاً از ضمانت اجرای کافی و مؤثری برخوردار نمی باشند.
نشانه شناسی عناصر بازنمایی هویت آنلاین (مطالعة کاربران پرطرفدار ایرانی در اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تحلیل عناصر بازنمایی شده از هویت کاربران مشهور، در تصاویر به اشتراک گذاشته شده در صفحات اینستاگرام آنها پرداخته است. بدین منظور و با هدف پاسخگویی به این سؤالات که: «در شبکه اجتماعی اینستاگرام، چه استانداردهایی برای بازنمایی هویت از طریق عکس دارد؟» افرادی که دارای شهرت هستند (کسانی که پربیننده ترین صفحات را دارند) و «کاربران مشهور ایرانی در اینستاگرام، چه استاندارد مشترکی را رعایت و چه هویتی را از خود بازنمایی می کنند؟» در این مقاله، از روش تحلیل نشانه شناسی استفاده شده است. همچنین ضمن کاربست و بهره گیری از نظریه های ” نشانه شناسی عکس“ رولان بارت، ”بازنمایی رسانه ای“ استوارت هال، ” تمایز“ پیر بوردیو، ” هویت شبکه ای“ مانوئل کاستلز و ”برندسازی شخصی“ جان آنتونیو، برخی از عکس های منتشر شده از سوی کاربران مشهور ایرانی، واکاوی شده است. تحلیل موردی 8 عکس برگزیده از میان 100 صفحه عکس اینستاگرامی کاربران با بیش از 30 هزار دنبال کننده، در بازة زمانی سه ماهة آخر سال 1394 و سه ماهة نخست سال 1395 که کاملاً هدفمند انتخاب شده، مؤید وجود شاخص های عمومی و مشترک در بازنمایی هویت کاربران مشهور ایرانی در اینستاگرام است که برای بازنمایی متفاوت از خود، نسبت به دیگران هم رده و یا بیان ویژگی خاص فردی، به عامل اصلی هویت یابی مجازی آنها نیز، تبدیل شده است
نمایش خبری رهبران متخاصم تحلیل گفتمان در سه پرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چارچوب نظریه ” خبر به مثابة گفتمان“، ون دایک را اعتقاد بر آن است که ” خبر در عین پایبندی به سبک های رایج خبری، اهداف اقناعی خاصی را نیز می تواند پیگیری کند. زیرا در یک رویداد ارتباطی روزمره با آنکه همة مباحث سبکی رعایت می شود و دو سوی ارتباط سعی می کنند مناسب با شرایط سخن گویند و سبک سخن گفتن مرسوم در آن شرایط را به کار گیرند، اهداف مشخصی را نیز دنبال می کنند و به دنبال دستیابی به نتایج معینی هستند. روزنامه نگاران هم از این قاعده مستثنی نیستند و از یک سو مجبور از به کارگیری سبک مرسوم و زبان خبری بی طرفانه اند تا مخاطب را به واقعی بودن خبر قانع سازند و برای خبر مشروعیت ایجاد کنند اما از طرف دیگر آنها مجبور به پیگیری اهداف اقناعی خاصی نیز هستند که این اهداف منطبق است با نگرشی که مبتنی است بر نقشه ها و مدل هایغالب بازنمایی اجتماعی و ایدئولوژی غالب. انعکاس نگرش ” غالب“ در خبر از طریق به کارگیری راهکارهای متنی خاصی انجام می پذیرد و بنابراین سبک خبری متعادل و راهکارهای اقناعی توأماً در یک متن واحد به نوعی زندگی مسالمت آمیز در کنار یکدیگر می پردازند. مقالة حاضر با تقسیم شرایط اجتماعی به سه حال عمده، یعنی متعامل، پرتنش و متخاصم، چنین استدلال می کند که در شرایطی که بازیگران یا کنش گران خبری در تعامل کامل با یکدیگر باشند، نگرش خبرنگار که با ” نقشه های بازنمایی غالب اجتماعی“ در انطباق است با نگرش کنش گران خبری کاملاً منطبق می شود به نوعی که کنش گران قطعة خبری را کاملاً بی طرفانه محسوب می دارند و خبر الزامی در به کارگیری راهکارهای اقناعی ندارد مگر انعکاس خبر با همان نگرش غالب که مماس است با نگرش همه کنش گران خبری که در تعامل اجتماعی با یکدیگر قرار دارند. اما در شرایطی که تنش های اجتماعی تشدید می شوند به نوعی که نقشه های بازنمایی دو سوی کنش خبری بر یکدیگر منطبق نباشند، خبر و مؤسسات رسانه ای غالب در عین پایبندی به سبک متعادل مجبور می شوند تا بعضی اهداف اقناعی را به طور ضمنی از طریق راهکارهای نحوی در سطح متن طرح کنند تا در عمق معانی اقناعی خاصی رمزگذاری شود. در شرایط سوم یعنی شرایطی که تشدید تضادها به محدودهای تخاصم شدید رشد یابد، همچون شرایط جنگی، به دلیل تفاوت شدید نقشه های بازنمایی اجتماعی و ایدئولوژی های غالب، متون ” خبری“ سبک ارائة خبر بی طرفانه را به کناری گذاشته و به ترسیم تصویر از دشمن از طریق راهکارهای اقناعی عیان و غول یا اسطوره سازی از طریق به کارگیری واژه های ارزشی و استعاره های خبری متعدد در سطح و ساختارهای نحوی کلان در عمق سطح اقدام می کنند. به شکلی که دیگر نمی توان با خبر روبه رو بود بلکه با قطعه های تبلیغاتی عیان و واضحی روبه رو خواهیم شد که قصدی جز ترسیم تصویر دشمن ندارند. در پایگاه اطلاعاتی مقاله موارد مشخصی در انطباق با ” شرایط اجتماعی پرتنش“ و همچنین مواردی در انطباق با شرایط تخاصم اجتماعی مانند شرایط جنگ قابل ملاحظه است. تحلیل مقاله نشان خواهد داد که در شرایط اجتماعی و بین المللی پرتنش، در عین استفاده از سبک مرسوم خبری متعادل، از راهکارهای اقناعی برای بیان بعضی اهداف خاص بهره برداری شده است. اما در شرایط تخاصم عیان، متون ” خبری“ کاملاً جنبة تبلیغاتی پیدا کرده و به ترسیم تصویری از دشمن اقدام می کنند.
بررسی امکان بازنمایی امر قدسی در قالب تصویر متحرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش از نسبت بین دین و رسانه، در سال های اخیر به دغدغه جدی صاحب نظران دینی از یک سو و متخصصان رسانه از سوی دیگر تبدیل شده است. در این میان، تجربه تصویری نمودن امر قدسی یا ماورائی یکی از تجاربی است که بیش از سایر تجربه ها به ویژه در برنامه های دینی تلویزیون مشاهده شده است. لذا این سؤال به طور جدی مطرح می شود که آیا اساساً امکان بازنمایی امر قدسی وجود دارد؟ در این مقاله تلاش شده است تا ضمن برشمردن موانع پیش روی این بازنمایی و مسائل آن، تا حد امکان راه حل هایی برای خروج از بن بست ها ارائه گردد . نتیجه مطالعه نشان می دهد که دو راه حل اصلی بازنمایی امر قدسی در قالب تصویر، «سبک استعلایی» و «بهره گیری از سمبول ها» هستند. این دو راه حل در دو انتهای یک محور قرار دارند که یک سوی این محور، امر قدسی و سوی دیگر محور، امر بشری است. سبک استعلایی، مخاطب را از امر بشری به سوی امر قدسی می کشاند و تجربه آن را برای مخاطب فراهم می کند و با بهره گیری از سمبول ها، امر قدسی را در قالب امر بشری برای مخاطب به ارمغان می آورد. این هر دو راه حل اگر چنانچه بر پایه شناخت دقیق دینی و عقلانیت مبتنی بر آن شکل نگرفته باشد، این مسیر را به بیراهه می کشاند.
نحوه بازنمایی شخصیت های سریال ستایش مبتنی بر گفتمان توحیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از یک سو قرار گرفتن تلویزیون جمهوری اسلامی ایران در بطن گفتمان اسلام با محوریت اصلی این گفتمان یعنی توحید و طبق قانون اساسی، این رسانه رسالتی خطیر در تعمیق این گفتمان دارد. از دیگرسو سریال ها باتوجه به ژرف ساخت و با خصوصیت ممتاز لایه بندی ها و شخصیت های داستانی، همجواری با زندگی مردم و همذات پنداری مخاطب توانایی خاصی در گفتمان سازی دارند. باگره زدن گفتمان توحیدی و تمرکز بر شخصیت های سریال، این تحقیق در پی پاسخگویی به این سؤال است که شخصیت های داستانی سریال ستایش مطابق گفتمان توحیدی به چه نحو ی چینش شده اند؟ برای پاسخگویی به این سؤال از نظریه برساخت گرایی بازنمایی و به طور اخص نظریه گفتمانی فوکو و با استفاده از روش ترکیبی تحلیل گفتمان فرکلاف، بشیر و سلطانی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که شخصیت ها در یک طیف از شخصیت های نسبتاً توحیدی تا شخصیت های کاملاً مشرک چینش شده اند؛ که در این طیف شخصیت های کمتر توحیدی برخلاف شخصیت های توحیدی به گونه ای کاملاً سیاه بازنمایی شده اند.
بازنمایی سیاه پوستان در سینمای امریکا در سال های 2009 تا 2017(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مورد تمرکز در مطالعات فرهنگی، بازنمایی های قومی و نژادی است. تبیین رویکردهای سینمای امریکا به برساخت اقلیت سیاهان این کشور در دورۀ ریاست جمهوری اوباما، هدف مقالۀ پیش رو است. برای این منظور، 21 فیلم شاخص سیاه پوست محور که در بازۀ زمانی 2009 تا 2017 تولید شده اند، در دو مرحله نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند، انتخاب و با ترکیبی از دو الگوی نشانه شناسی مطالعه شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که تصویرپردازی از سیاهان در این دوره، شامل پنج سنخ است: 1) بازخوانی انتقادی تاریخ (14 فیلم): پیشبرد مطالبات سیاهان با کمک سفیدها (10 فیلم)، شکست سیاهان بدون کمک سفیدها (2 فیلم)، انتقام جویی سیاه از سفید (2 فیلم). 2) واقع گرایی اجتماعی (7 فیلم): بررسی مسائل جامعۀ سیاه معاصر (5 فیلم) و طبیعی سازی زندگی سیاه در کنار سفید (2 فیلم). در مجموع بازتعریف مناسبات و منازعات سیاه سفید در گونه های مذکور، نشان از همنوایی سینمای امریکا با روند مساوات طلبی سیاهان با الهام از «فرصت سیاسی» جدید داشته است. همچنین هرچند شاهد طبیعی زدایی از «کلیشه های سنتی» در تصویرسازی از سیاه هستیم ولی نظام های نشانه ای اکثر فیلم ها دلالت بر وجود نگرۀ «دیگری» و «کلیشه های مدرن» دارند.
بازنمایی نقش اجتماعی زنان در سینمای پس از انقلاب ایران مطالعه موردی دو فیلم «یه حبه قند» و «فروشنده»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف پی بردن به نحوه بازنمایی نقش اجتماعی زنان در رسانه سینما و شناخت ایدئولوژی های پنهان در پشت این بازنمایی ها با استفاده و ترکیب دو روش تحلیل روایت بارت و نشانه شناسی فیسک انجام گرفته است.به این منظوردو فیلم «فروشنده» و «یه حبه قند»، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند مورد انتخاب شده اند. سعی بر آن بوده تا به این سؤال پاسخ داده شود که زنان در فیلم های سینمایی مورد بررسی چگونه بازنمایی می شوند و ایدئولوژی پنهان در این آثار چیست. یافته ها حاکی از آن اند که بازنمایی های ارائه شده از زنان در هر دو فیلم در راستای تحکیم و تثبیت کلیشه های جنسیتی جامعه ایران قدم برداشته اند و در هر دوی آنها مردان متفکر و زنان منفعل به نمایش درآمده اند. همچنین با وجود تفاوت های موجود در دو فیلم، نقش پررنگ سنت و تأثیر آن در تصمیمات شخصیت های آنها به خوبی دیده می شود.
بازنمایی سبک زندگی جوانان مبارز قبل از انقلاب به روایت مجموعه نمایشی «کیمیا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با توجه به نقش نمایش های تلویزیونی در ترویج سبک زندگی بومی و بهره گیری از رخدادهای تاریخی به منظور تقویت انسجام ملی، فصل نخست سریال کیمیا را بررسی می کند. از آنجا که این فصل با به تصویر کشیدن زندگی مبارزان جوان، روایتی از انقلاب اسلامی ارائه می دهد، مقاله حاضر، با ترکیب نشانه شناسی سلبی کاودری، فیسک و بارت، به بازنمایی سبک زندگی این مبارزان و نحوه تمایز آنها می پردازد. در این روش، «تصویر» و «روایت» به عنوان عناصر سازنده متن، تحلیل می شوند. یافته ها از نوعی تمایز قطب بندی شده، حکایت دارند که در یک سوی آن، سبک زندگی مبارزان جوان «مذهبی» بر پایه همگرایی، هماهنگی و خردورزی استوار شده است و در سوی دیگر، سبک زندگی مبارزان «غیر مذهبی» به عنوان نمادی از گسستگی، ناآرامی و انزوا معرفی می شود. این بازنمایی، پیشگامی مبارزان مذهبی را در متن جنبش انقلابی مردم ایران توجیه می کند و دلایل برتری آن را بر دیگر گزینه ها یادآور می شود.
تحلیل نشانه شناختی برنامه های «رنگین کمان» و «هزا رو شصت و شونزده» از منظر آموزش ترافیک به مخاطبان کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودکان در موقعیت های ترافیکی آسیب پذیرند اما در زندگی شهری، حضور آنان در موقعیت های ترافیکی اجتناب ناپذیر است. بنابراین آموزش مهارت های ترافیکی برای حفظ ایمنی آنان ضرورت دارد. آموزش ترافیک به لحاظ آماده ساختن کودکان برای ایفای نقش به عنوان شهروندان مسئول در بزرگسالی نیز حائز اهمیت است. نظر به ظرفیت برنامه های کودک تلویزیون برای آموزش ترافیک، در مقاله حاضر، متونی از دو برنامه تلویزیونی مختص کودکان (رنگین کمان و هزار و شصت و شونزده) بر اساس سه رویکرد عمده در آموزش ترافیک بررسی شده است. تحلیل نشانه شناسی متون حاکی از آن است که هرچند پیام های آموزشی صریح، توصیه هایی را برای ایمنی کودکان در موقعیت های ترافیکی ارائه می کنند، اما بازنمایی تصویری انفعالی و ناتوان از شخصیت های کودک و کمبود آموزش های عملیاتی، توانمندسازی آنان را در کنش های ترافیکی تحت الشعاع قرار می دهد. همچنین تأکید بر ایمنی شخصی، بعد مسئولیت اجتماعی را در آموزه های مربوط به جامعه پذیری تضعیف می کند.
بازنمایی زن دوم در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۶
165-209
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی بازنمایی زن دوم در سینمای ایران در طی دو دهه 1370 و 1380 می پردازد. برای نیل به این هدف از روش کیفی نشانه شناسی استفاده و بر اساس الگوی سلبی و کاودری، رمزگان فنی و با به کارگیری رمزگان روایی بارت، ارجاعات و دلالت های موجود در متن فیلم، مشخص شده است. با تمرکز بر این الگوها، سعی بر این بوده که در چهار فیلم: «شوکران»، «زن دوم»، «پاتو زمین نذار» و «زندگی خصوصی» که به روشی هدفمند برگزیده شده اند، شخصیت زن دوم واکاوی و بازنمایی سینمایی از شخصیت زن دوم و کلیشه های به کار رفته در این بازنمایی آشکار شود.بنابر نتایج این مقاله می توان گفت در بازنمایی زن دوم شاهد کلیشه هایی هستیم که به کرات به تصویر در آمده اند. کلیشه هایی چون: «یافتن تکیه گاه عاطفی»، «زن مدرن و مستقل»، «زن مطلقه»، «اغواگری»، «تنهایی»، «مادرانگی»، «دین داری»، «تبرئه شدن و مظلومیت»، «ارتباط پنهانی» و «بی آبرویی» از عمده کلیشه های مطرح شده در این فیلم ها هستند. با بررسی این فیلم ها مشخص شد که زن دوم هرچند عمدتاً در ابتدای امر اغواگر و فریبنده ظاهر می شود، اما در جریان داستان در جستجوی نقش همسر و در پی تشکیل کانون خانوادگی ست و در نهایت او از تقصیر ورود به این رابطه تبرئه می شود. انگشت اتهام در خصوص ازدواج دوم عمدتاً به سوی مردان متأهل است و اراده آن ها در ورود به این ارتباط اصیل شمرده می شود.
تعامل رسانه های جمعی و فناوری های نوین ارتباطی (بازنمایی اقتصاد مقاومتی در فضای مجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال سوم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۰
212-263
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیشرو کوششی برای ارائه رهیافتی به فراگرد تعامل رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی در تولید جریان های اصلی خبر و پویش های اجتماعی با مطالعه موردی بازنمایی اقتصاد مقاومتی به مثابه یک الگوی توسعه ملی است. روند اقبال کاربران به شبکه های اجتماعی(بویژه پیام رسان های موبایل محور) مدیران رسانه های جمعی را بر آن داشته است تا از ظرفیت این فناوری های نوین ارتباطی برای توزیع مناسبتر تولیدات خود در فضای مجازی بهره بیشتری گیرند، ترکیب و تعامل رسانه های جمعی مانند خبرگزاری ها و رسانه های اجتماعی(برای توزیع موثر خبر و ایجاد پویش اجتماعی) بهینه ترین حالت اثرگذاری رسانه ها برای اقناع افکار عمومی و اجرای الگوهای توسعه ملی است. در ایران آسیب پذیری اقتصاد ملی در برابر تکانه های طبیعی و تعمدی اقتصاد جهانی و داخلی، سیاستگذاران را بر آن داشت تا الگویی درون زا، برون گرا و متناسب با شرایط بومی کشور با عنوان اقتصاد مقاومتی طراحی کنند. در این پژوهش برای سنجش جامع رویکرد های رسانه های نزدیک به گفتمان های مسلط به اقتصاد مقاومتی به تحلیل گفتمانی 63 متن از خبرگزاری های ایسنا، صداوسیما و فارس به نمایندگی از سه گفتمان مسلط اصلاح طلبان، حاکمیت، اصولگرایان پرداخته شده است. در نتیجه گیری نمودار مقایسه ای مزیت ها و محدودیت های «پایگاه آنلاین» و «کانال تلگرام» خبرگزاری ها آمده است، تحلیل گفتمانی این سه رسانه نشان از فقدان قرائت مشترک از معنای اقتصادمقاومتی و واگرایی نسبی و نگاه بخشی نگرانه رویکرد هر رسانه متناسب با گفتمان مسلط نزدیک به آن دارد.
بازنمایی اسطوره اتوپیا در سینمای معاصر هالیوود (نشانهشناسی فیلم های «آواتار»، «بهشت» و «سرزمین فردا»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال سوم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۲
130-166
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش شناخت نحوه بازنمایی و برساخت اسطوره اتوپیا در تولیدات سینمای هالیوودی مرتبط است. روش به کار گرفته شده در آن نیز روش نشانه شناسی است. در این پژوهش از میان تمام فیلم های با موضوع آرمان شهر در هزاره جدید، سه فیلم تأثیرگذار که هرکدام نوعی خاصی از آرمان شهر محسوب می شوند، به عنوان نمونه انتخاب شدند و مورد تحلیل قرار گرفتند. هر یک از این فیلم ها معنای منسجم و یکسان را در قالب متن و زمینه ها و عناصر بصری متفاوت در لوای نوعی خاصی از اتوپیا مطرح کردند. مثلاً اتحاد و نفی فردگرایی در فیلم آواتار در یک نسبت همنشینی با قبیله، طبیعت و روح حاکم بر طبیعت نشانه گذاری شده است که در آن آرمان شهر، زندگی طبیعی همراه با اتحاد مردم و مسئولیت پذیری و رابط صمیمی به تصویر کشیده شده است. آرمان شهر به تصویر کشیده شده در فیلم بهشت نیز به آرمان شهر کارل مارکس و جامعه کمونیستی می پردازد که در آن انقلاب طبقه کارگر درنهایت باعث برچیده شدن تضاد طبقاتی و یکسان شدن افراد در قبال دسترسی به منابع و رفع تبعیض می شود؛ فیلم سرزمین فردا نیز نمودی از آرمان شهری است که اتین کابه به تصویر می کشد و نشان از تفریحگاه هایی دارد که دیزنی لند برای سرگرمی مردم و جذب مخاطبان به سمت هالیوود در نظر گرفته است.
بازی های رایانه ای و بازنمایی زنان؛ تحلیل نشانه شناختی مجموعه بازی السا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال چهارم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
221-253
حوزه های تخصصی:
امروزه، بازی های رایانه ای صنعت جهانی بزرگی است که با صنعت های انتشار کتاب، موسیقی و فیلم در حال رقابت است و محصولات این صنعت به صورت گسترده ای از سوی کودکان و نوجوانان برای پر کردن اوقات فراغت استفاده می شود. بازی های رایانه ای همراه با سرگرمی و لذت، ایماژها و دیدگاه های بسته بندی شده ای را در قالب کلیشه ها ارائه می دهند. پژوهش حاضر با مطالعه بر روی مجموعه بازی رایانه ای السا در پی واسازی کلیشه های جنسیتی زنانه است. این مطالعه ضمن بررسی بازنمایی جنسیت در این مجموعه بازی، نشان می دهد چه دلالت ها و مضامین پنهانی در پس برساخت نمونه آرمانی زنانه نهفته است. به طورکلی این پژوهش برای رمزگشایی از مضامین و کلیشه های جنسیتی پنهان شده در این مجموعه بازی از رویکرد کیفی و روش نشانه شناسی استفاده می کند. یافته ها نشان داد حضور شخصیت زن در اغلب صحنه ها تروماتیک و مسئله دار است؛ از جمله مقوله های کلیشه ای برسازنده این هویت تروماتیک عبارت اند از: قرار گرفتن در نقش های تعیین شده، بدن تربیت پذیر، نمایش توأم با رضایت و حضور پنهان سوژه حامی. کلیشه های جنسیتی نهفته در پس این بازی، زنان را متعلق به خانه و محیط آن می داند و از طریق طبیعی سازی نقش های جنسیتی در پی تشدید روابط موجود است.
بحثی درباره بازنمایی و جسم آگینی در روان شناسیِ شناختی و شناختْ پژوهی
حوزه های تخصصی:
بحث درباره چه گونگیِ شکل گیریِ نظام مفهومی و شناختیِ انسان، هم واره در طول تاریخ در جریان بوده و در این باره نظریّه های گوناگونی هم ارائه شده است. از جمله نظریّه هایی که در سه دهه اخیر مطرح گشته اند، نظرّیه هایی هستند که بر دخیل بودن نظام حسّی_حرکتی انسان در شکل گیریِ نظام مفهومی و شناختی تأکید دارند و بر این باورند که شناخت، پایه مند است، به این معنا که کالبد و جسم انسان و در واقع همان نظام حسّی_حرکتی او در بازنماییِ دانش (شناخته ها) در مغز نقش دارند و این گونه نیست که شناخت، غیرکالبدی باشد. در این مقاله، کوشیده ایم با بررسی نظریّه های کسب دانش در علم شناخ تْ پژوهی و اشاره به نظام های کالبدی و غیرکالبدی بازنماییِ دانش و نیز چه گونگیِ کارکرد آن ها در بازنمایی های مفهومی به نظریّه شناخت پایه مند پرداخته و خاست گاه و نیز جای گاه آن را در علم شناخ تْ پژوهیِ امروز نشان دهیم تا بتوانیم درک بهتر و دقیق تری از این مفهوم در اختیار داشته باشیم.
بازنمایی روابط خانوادگی در فصل های چهارگانه مجموعه تلویزیونی «پایتخت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۳
7-22
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه بازنمایی روابط خانوادگی در فصل های چهارگانه مجموعه تلویزیونی «پایتخت» است. به این منظور از روش نشانه شناسی جان فیسک بهره برده شد. واحد تحلیل در پژوهش حاضر سکانس است و سکانس های منتخب از 20 قسمت مختلف این سریال به صورت هدفمند انتخاب و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مجموعه ای از دلالت های فرهنگی بر روابط سرشار از صمیمیت و نزدیکی اعضای خانواده دلالت دارند. مطابق با بازنمایی های صورت گرفته، خانواده در این سریال سازه ای صمیمانه با روابط نزدیک بین زن و شوهر و والدین و فرزندان است. به طور کلی، مجموعه رمزگان های استفاده شده در سریال «پایتخت» ایدئولوژی خانواده صمیمی را بازنمایی و به برساخته های این نظام خصلتی طبیعی می بخشند.