مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تحلیل عناصر بازنمایی شده از هویت کاربران مشهور، در تصاویر به اشتراک گذاشته شده در صفحات اینستاگرام آنها پرداخته است. بدین منظور و با هدف پاسخگویی به این سؤالات که: «در شبکه اجتماعی اینستاگرام، چه استانداردهایی برای بازنمایی هویت از طریق عکس دارد؟» افرادی که دارای شهرت هستند (کسانی که پربیننده ترین صفحات را دارند) و «کاربران مشهور ایرانی در اینستاگرام، چه استاندارد مشترکی را رعایت و چه هویتی را از خود بازنمایی می کنند؟» در این مقاله، از روش تحلیل نشانه شناسی استفاده شده است. همچنین ضمن کاربست و بهره گیری از نظریه های ” نشانه شناسی عکس“ رولان بارت، ”بازنمایی رسانه ای“ استوارت هال، ” تمایز“ پیر بوردیو، ” هویت شبکه ای“ مانوئل کاستلز و ”برندسازی شخصی“ جان آنتونیو، برخی از عکس های منتشر شده از سوی کاربران مشهور ایرانی، واکاوی شده است. تحلیل موردی 8 عکس برگزیده از میان 100 صفحه عکس اینستاگرامی کاربران با بیش از 30 هزار دنبال کننده، در بازة زمانی سه ماهة آخر سال 1394 و سه ماهة نخست سال 1395 که کاملاً هدفمند انتخاب شده، مؤید وجود شاخص های عمومی و مشترک در بازنمایی هویت کاربران مشهور ایرانی در اینستاگرام است که برای بازنمایی متفاوت از خود، نسبت به دیگران هم رده و یا بیان ویژگی خاص فردی، به عامل اصلی هویت یابی مجازی آنها نیز، تبدیل شده است
جهان نگری در شبکه های اجتماعی (مطالعة موردی کاربران تهرانی Facebook)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان نگری مفهومی چندبُعدی است که بررسی آن میزان آمادگی نیروهای انسانی، به عنوان مؤلفه ای اساسی در فرایند جهانی شدن، برای ورود یا تداوم این فرایند را نشان داده و به پژوهشگران کمک می کند تا روند آینده جهانی شدن را پیش بینی کنند. بر این مبنا مسئله پژوهش حاضر بررسی سطح جهان نگری کاربران تهرانی عضو فیس بوک، یکی از پرطرفدارترین شبکه های اجتماعی در میان کلیه تکنولوژی های نسل دوم اینترنت (وب2) است. روش پژوهش برای انجام این مطالعه، پیمایش اجتماعی بوده و در آن از ابزار پرسشنامه آنلاین استفاده شده است. از آنجا که بالاترین میزان عضویت در شبکه های اجتماعی و بیشترین میزان دسترسی به اینترنت در ایران، مختص کاربران تهرانی است، این پرسشنامه ها به صورت هدفمند در میان کاربران فضای مجازیکه عضو فیس بوک و ساکن تهران بودند توزیع شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد در مجموع جهان نگری کاربران مورد مطالعه در سطح بالایی قرار دارد. به طور مشخص در حوزة جهان نگری اقتصادی امتیازهای کاربران بیشتر در طبقة ” متوسط“ و در حوزه های حقوقی- سیاسی و فرهنگی- اجتماعی در طبقه ” زیاد“ اجتماع یافته است. همچنین مناقشه برانگیزبودن موضوع در حوزه حقوقی- سیاسی، هزینه بر بودن موضوع در حوزه اقتصادی و شخصی بودن موضوع در حوزه فرهنگی- اجتماعی، از جمله عواملی هستند که می توانند کاهش سطح جهان نگری را در آن حوزه به دنبال داشته باشند. در عین حال یافته های به دست آمده حاکی از آن است که میان جنسیت و سطح تحصیلات کاربران از یک سو و جهان نگری آنان از سوی دیگر رابطه معناداری وجود ندارد
شفافیت رسانه ای در مقابله با فساد و جرم سازمان یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فساد یکی از شاخصه های اساسی جرم سازمان یافته در نظر گرفته می شود. گرچه تحقیقات تجربی اندکی در مورد ارتباط بین جرم سازمان یافته و فساد وجود دارد اما در سال های اخیر با پرونده های کلان فساد اقتصادی به ویژه مفاسد دولتی مواجه بوده ایم. هرچند فقدان شفافیت در فعالیت های مالی دولتی و نظارت نامناسب در کشور ما وقوع چنین مواردی را تسهیل کرده است ضرورت شفافیت بیشتر در مبارزه با فساد مالی و اداری مطرح می شود. از آنجا که بیشتر جرائم فساد به شکل سازمان یافته ارتکاب پیدا می کنند، در مبارزه با این جرائم نیز توسل به شفافیت ضروری است. زیرا ما امروزه با مجرمان سازمان یافته ای روبه رو هستیم که هیچ مرز ملی یا بین المللی نمی شناسند. آنها هیچ احترامی برای امنیت جامعه قائل نیستند. لذا اولین بار، کنوانسیون مبارزه با فساد سازمان ملل در سال 2003 ضرورت شفافیت را مطرح کرد. افشای جرم سازمان یافته توسط رسانه به مثابة این است که نوری را داخل سایه هایی می تابانیم تا نقاط تاریک روشن شود. بر این اساس این مقاله در تلاش است تا روشی را که به طریق آن جرائم سازمان یافته و نیز بده بستان های مجرمانه صورت می پذیرد را آشکار سازد. در این مقاله نگارندگان تلاش دارند ابعاد شفافیت رسانه را در جرائم فساد و سازمان یافته کنکاش کنند و برای مقابله راهکارهایی را پیشنهاد دهند
بررسی اتهام های وارده به مطبوعات از سال 1380 تا 1389 و تعیین مصادیق جرائم در محاکم قضایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدور تقریبی بیش از چهارهزار رأی مطبوعاتی در ایران، آن هم در عصری که عصر ارتباطات نام گرفته است، موضوعی است قابل بررسی تا بدانیم مطبوعات ایرانی به واسطه کدام نوشتار، طرح یا کاریکاتور مجرم شناخته شده اند و با چه اتهام هایی در محکمة کیفری مقابل رئیس دادگاه و اعضای هیئت منصفه به دفاع از عملکرد خود پرداختند. بنابراین در این پژوهش با هدف بررسی اتهام ها وارده بر مطبوعات در سال های 1380 تا 1389 با روش تحلیل محتوا پرداخته ایم. به این منظور پروندة تمامی مطبوعاتی که در فاصلة بین سال های 1380 تا 1389 به دادگاه مطبوعات ارجاع شده اند مورد بررسی قرار داده ایم. با توجه به موضوع تحقیق مناسب ترین روش جهت پاسخ گویی به سؤالات تحقیق روش تحلیل محتوا است. در این پژوهش، کلیه مطبوعاتی که طی سال های 1380 تا 1389 مورد اتهام قرار گرفته اند، اتهام های واره بر آنها، شاکی، رأی صادره و ... جزء واحد تحلیل هستند. هر کدام از لحاظ گویه های مربوطه مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که در مجموع طی این دوره 816 پرونده که مربوط به 428 نشریه بوده در دادگاه های مطبوعات مورد رسیدگی قرار گرفته است. پنج نشریه ای که بیشتر از سایر نشریات مورد اتهام قرار گرفته اند به ترتیب روزنامة ایران، همشهری، کیهان، جام جمو صدای ارومیه بوده است. همچنین بیشترین پرونده های مطبوعاتی مربوط به سال 1385 بوده و بیشترین اتهام ها نشر اکاذیب، توهین و افترا، پخش شایعات و مطالب خلاف واقع، اشاعه فحشا و منکرات و انتشار عکس ها و مطالب خلاف عفت عمومی و تخلف مطبوعاتی (عدم انتشار ظرف مهلت مقرر قانونی) بوده است . همچنین مجموعاً 114 نشریه در این ده سال لغو امتیاز و یا به صورت موقت توقیف شدند. (در این سال ها 67 نشریه لغو امتیاز و 47 نشریه نیز به صورت موقت توقیف شدند.)
بررسی میزان و نحوة پوشش خبری داعش و مقایسة رعایت ملاحظات پوشش اخبار خشن و دلخراش (در دو بخش خبری 21 شبکة اول سیما و خبر تاپ فایو (TOP5) شبکة پرس تی وی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای پوشش اخبار داعش در دو بخش خبری ساعت21 شبکه اول سیما و بخش خبری تاپ فایو ( Top5 ) شبکة جهانی پرس تی وی در پنج ماهه اول سال 1394 می پردازد. جامعة آماری این تحقیق همة اخبار پخش شده این دو بخش خبری در بازة زمانی مشخص شده، بدون نمونه گیری و به صورت کل شماری است و بررسی از طریق کدگذاری پرسشنامة معکوس صورت گرفته است. در این پژوهش به مدت زمان پوشش خبری داعش و نحوة انعکاس مطلب و همچنین چگونگی مدیریت پوشش تصاویر دلخراش پرداخته شده است. سؤال اصلی آن با مضمون «چگونگی میزان و نحوه ارائه پوشش اخبار داعش در این دو بخش خبری» نشان می دهد بیشترین قالب اخبار داعش در بخش خبری 21 به صورت گزارش بوده و در بخش خبری تاپ فایو قالب خبری voice over بیشترین استفاده را داشته است. بررسی مدت زمان اخبار داعش در این دو بخش نیز نشان می دهد حدود 4 درصد از کل بخش خبری 21 به داعش اختصاص داشته است و در مقابل، بیش از 11درصد از اخبار بخش تاپ فایو مربوط به داعش بوده است. آنچه مسلم است ”تصاویر دلخراش“ جزء جدایی ناپذیر برخی خبرهای تلویزیونی و مطبوعاتی و سایتی هستند که گاهی به دلیل تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب و پیشبرد اهداف و سیاست های رسانه، گریزی از آنها نیست. اما استفاده صحیح و مناسب از تکنیک های انتشار اخبار دلخراش، می تواند تا حد زیادی به حفظ سلامت روانی مخاطبان و حرفه ای تر شدن رسانه ها کمک کند. فرضیه این تحقیق بیان می کند که بخش خبری تاپ فایو شبکة پرس تی وی نسبت به بخش خبری 21، ملاحظات انتشار تصاویر خشن و دلخراش را بیشتر رعایت می کند. برای بررسی این فرضیه به دو صورت محاسبه انجام شد. بار اول بدون درنظر گرفتن میزان اخباری که در آنها تصاویر دلخراش وجود نداشت و بار دوم با درنظر گرفتن اخبار فاقد تصاویر دلخراش به منزلة تصاویر مدیریت شده از طریق حذف و سانسور. در هردو شکل، محاسبه با فرمول خی دو و تحلیل جداول نشان داد هیچ رابطة معناداری میان مدیریت تصاویر خشن و دلخراش بین این دو بخش خبری وجود ندارد یا ارتباط بسیار ضعیف و غیرقابل استناد است. بنابراین نمی توان گفت یکی از این دو بخش خبری نسبت به دیگری، تصاویر خشن و دلخراش را بهتر مدیریت کرده است.
نمایش خبری رهبران متخاصم تحلیل گفتمان در سه پرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چارچوب نظریه ” خبر به مثابة گفتمان“، ون دایک را اعتقاد بر آن است که ” خبر در عین پایبندی به سبک های رایج خبری، اهداف اقناعی خاصی را نیز می تواند پیگیری کند. زیرا در یک رویداد ارتباطی روزمره با آنکه همة مباحث سبکی رعایت می شود و دو سوی ارتباط سعی می کنند مناسب با شرایط سخن گویند و سبک سخن گفتن مرسوم در آن شرایط را به کار گیرند، اهداف مشخصی را نیز دنبال می کنند و به دنبال دستیابی به نتایج معینی هستند. روزنامه نگاران هم از این قاعده مستثنی نیستند و از یک سو مجبور از به کارگیری سبک مرسوم و زبان خبری بی طرفانه اند تا مخاطب را به واقعی بودن خبر قانع سازند و برای خبر مشروعیت ایجاد کنند اما از طرف دیگر آنها مجبور به پیگیری اهداف اقناعی خاصی نیز هستند که این اهداف منطبق است با نگرشی که مبتنی است بر نقشه ها و مدل هایغالب بازنمایی اجتماعی و ایدئولوژی غالب. انعکاس نگرش ” غالب“ در خبر از طریق به کارگیری راهکارهای متنی خاصی انجام می پذیرد و بنابراین سبک خبری متعادل و راهکارهای اقناعی توأماً در یک متن واحد به نوعی زندگی مسالمت آمیز در کنار یکدیگر می پردازند. مقالة حاضر با تقسیم شرایط اجتماعی به سه حال عمده، یعنی متعامل، پرتنش و متخاصم، چنین استدلال می کند که در شرایطی که بازیگران یا کنش گران خبری در تعامل کامل با یکدیگر باشند، نگرش خبرنگار که با ” نقشه های بازنمایی غالب اجتماعی“ در انطباق است با نگرش کنش گران خبری کاملاً منطبق می شود به نوعی که کنش گران قطعة خبری را کاملاً بی طرفانه محسوب می دارند و خبر الزامی در به کارگیری راهکارهای اقناعی ندارد مگر انعکاس خبر با همان نگرش غالب که مماس است با نگرش همه کنش گران خبری که در تعامل اجتماعی با یکدیگر قرار دارند. اما در شرایطی که تنش های اجتماعی تشدید می شوند به نوعی که نقشه های بازنمایی دو سوی کنش خبری بر یکدیگر منطبق نباشند، خبر و مؤسسات رسانه ای غالب در عین پایبندی به سبک متعادل مجبور می شوند تا بعضی اهداف اقناعی را به طور ضمنی از طریق راهکارهای نحوی در سطح متن طرح کنند تا در عمق معانی اقناعی خاصی رمزگذاری شود. در شرایط سوم یعنی شرایطی که تشدید تضادها به محدودهای تخاصم شدید رشد یابد، همچون شرایط جنگی، به دلیل تفاوت شدید نقشه های بازنمایی اجتماعی و ایدئولوژی های غالب، متون ” خبری“ سبک ارائة خبر بی طرفانه را به کناری گذاشته و به ترسیم تصویر از دشمن از طریق راهکارهای اقناعی عیان و غول یا اسطوره سازی از طریق به کارگیری واژه های ارزشی و استعاره های خبری متعدد در سطح و ساختارهای نحوی کلان در عمق سطح اقدام می کنند. به شکلی که دیگر نمی توان با خبر روبه رو بود بلکه با قطعه های تبلیغاتی عیان و واضحی روبه رو خواهیم شد که قصدی جز ترسیم تصویر دشمن ندارند. در پایگاه اطلاعاتی مقاله موارد مشخصی در انطباق با ” شرایط اجتماعی پرتنش“ و همچنین مواردی در انطباق با شرایط تخاصم اجتماعی مانند شرایط جنگ قابل ملاحظه است. تحلیل مقاله نشان خواهد داد که در شرایط اجتماعی و بین المللی پرتنش، در عین استفاده از سبک مرسوم خبری متعادل، از راهکارهای اقناعی برای بیان بعضی اهداف خاص بهره برداری شده است. اما در شرایط تخاصم عیان، متون ” خبری“ کاملاً جنبة تبلیغاتی پیدا کرده و به ترسیم تصویری از دشمن اقدام می کنند.
مدیریت خلاقیت در سازمان های رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلاقیت منبعی ارزشمند در صنایع رسانه ای محسوب می شود. هیچ رسانه ای بدون به کارگیری سطح مشخصی از خلاقیت در تولیدهای خود نمی تواند موفق شود. برای دستیابی به این سطح از خلاقیت، سازمان های رسانه ای باید به مدیریت خلاقیت در سازمان های خود بپردازند. مقالة حاضر نشان می دهد که تنش اصلی مدیریت خلاقیت در سازمان های رسانه ای میان مدیریت رایج (مدیریت ازدیدگاه نئووبری یا مدیریت عقلانیت گرا و ابزاری) و خلاقیت برانگیخته شده ذاتی است. در ادامة مقاله بیان می شود که چگونه می توان این تنش را به کمک الگوی اصلاح شده ای که نخستین بار توسط آمابیل ارائه شده، مدیریت کرد. این الگو می تواند برای توصیف، تحلیل و ارزیابی سه مؤلفة کلیدی مؤثر در مدیریت خلاقیت یعنی مهارت های زمینه ای، مهارت های تفکر خلاق و انگیزش درونی مفید باشد. همچنین این مقاله بحث خواهد کرد که چگونه نسخه اصلاح شدة الگوی آمابیل می تواند برای تحلیل و تشریح موفقیت رویکردهایی خاص در مدیریت خلاقیت (به صورت خاص در مطالعه مورد بی بی سی) موفق باشد. سپس به این موضوع می پردازد که پژوهش های آینده در زمینة مدیریت رسانه چگونه می توانند با بیان توصیفاتی واضح تر و مفصل تر از گسترة وسیعی از مهارت های ویژة زمینه ای در رسانه، به درک درستی از مدیریت خلاقیت در سازمان های رسانه ای دست یابند؛ و با مطالعه چگونگی تعامل این مهارت ها با مهارت های تفکر خلاق و انگیزش درونی، راه را برای پرورش خلاقیت در این سازمان ها هموار سازند