مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
بازنمایی
حوزه های تخصصی:
امروزه رسانه های جمعی زمینه را برای بیان مسائل زندگی عموم در سطح ملی و بین المللی فراهم آورده اند. صنعت سینما در نقش رسانه ای تأثیرگذار، برای نمایش و معرفی برخی از این عناصر اصیل در قالب الگویی پایدار کوشیده است؛ اما از ابتدای شکل گیری تا کنون، به دلیل محدودیت های هر دوره، تنوع ژانر اندکی داشته است و همین موضوع، بر شخصیت پردازی فیلم ها و ارائه الگوهای انسانی و شخصیت های رفتاری و اخلاقی تأثیر چشمگیری داشته است.
در این پژوهش پس از مرور مفاهیم فیلم دینی از دیدگاه اندیشمندان این حوزه، نظریه بازنمایی را بررسی خواهیم کرد که یکی از اساسی ترین و مهم ترین مفاهیم در مطالعات فرهنگی و رسانه ای است؛ و درنتیجه چگونگی بازنمایی روحانیت را در فیلم «طلا و مس» با استفاده از روش تحلیل گفتمان ترکیبی بررسی می کنیم. براساس نتایج، فیلم طلا و مس از سویی نقدی است بر جامعه ای که همواره پایبندی به اخلاق را فریاد می زند اما در بسیاری از لحظات دلیلی برای بی اخلاقی حاکم بر فضای جامعه ندارد؛ از سوی دیگر راه رسیدن به عرفان حقیقی را حضور در متن جامعه و توجه به مسائل جزئی نهفته در زندگی بیان می کند که نتیجه اش حرکت از اخلاق نظری به اخلاق عملی است.
پوشش زنان و دلالت های معنایی آن (مطالعه موردی: زنان جوان شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، واکاوی ژرف نگرانه دلالت ها و معانی پوشش زنانه در یک فضای اجتماعی/ فرهنگی خاص است. فضا این پژوهش شهر کرمانشاه است که تنوع قومی/ مذهبی و قشربندی اجتماعی پیچیده ای دارد. این پژوهش، در بخش رویکرد نظری، کوشیده است با کمک مجموعه ای از مفاهیم نظریِ بیان شده مرتبط با این موضوع از سوی برخی جامعه شناسان (گیدنز، زیمل، گافمن)، گونه ای صورت بندی مفهومی/ نظری از موضوع پوشش و بدن ارائه دهد. با اینکه این مفاهیم متعلق به سنت های نظری متفاوتند بنابراین درآمیختن آنها بدون دشواری و تناقض نیست؛ در نقش مجموعه سازه های نظریِ روشنگر می توانند در کنار هم بر جنبه های مختلف پدیده موضوع پژوهش پرتو افکنند. روش پژوهش به کاررفته، کیفی نظریه پردازی داده محور یا همان نظریه مبنایی است که در آن از فن مصاحبه عمیق فردی برای گردآوری داده ها استفاده شده است. نمونه پژوهش براساس تلفیقی از دو شیوه نمونه گیری هدفمند (با معیار حداکثر تنوع) و نظری (با معیار اشباع نظری) انتخاب شده است. براساس نتایج پژوهش پوشش از دیدگاه زنان مختلف، دلالت و معنای یکسان ندارد. درمجموع داده های تولیدشده در قالب 138 مفهوم، 31 موضوع عمده، 7 موضوع محوری (که مبنای خط سیر ما را در پژوهش است) و یک هسته مرکزی کدگذاری شده اند. موضوع های عمده عبارتند از: پوشش رفتاری فراتر از حجاب، پوشش میانجی هویت یابی و تمایزبخشی، پوشش به مثابه مدیریت بدن و نماد بازاندیشی، پوشش در نقش بخشی از فرآیند زیبایی شناختی بدن، پوشش در کشاکش الزام های ساختاری و انتخاب های فردی و پوشش در نقش حفاظ امنیتی. موضوع نهایی پژوهش نیز پروبلماتیک شدن پوشش است که موضوع های دیگر حول آن شکل گرفته اند و بیانگر دلالت های متفاوت پوشش از دیدگاه زنان نمونه پژوهش، در نقش کنشگران زمینه پژوهش هستند.
مقایسه برساخت رسانه ای منازعه سوریه در اخبار تلویزیونی صدا و سیمای ج ا.ا. و بی بی سی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«هال» بر آن است که روایت رسانه ها از رویدادها، روایت عینی نیست، بلکه برساخت آن در چارچوب های گفتمانی و ایدئولوژیکی است. این تحقیق به دنبال آن است که بررسی کند یکی از مهم ترین رویدادهای خاورمیانه (درگیری های سوریه) چگونه توسط رسانه هایی با چارچوب های گفتمانی متفاوت (شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران و بی بی سی فارسی) بازنمایی می شود. روش این تحقیق، تلفیقی از تحلیل گفتمان انتقادی و نشانه شناسی است. سه بسته خبری از 8 تیر تا 8 مرداد 1392 از برنامه های خبری ""60 دقیقه"" بی بی سی فارسی و ساعت 21 شبکه یک انتخاب شدند. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که تلویزیون بی بی سی فارسی، از مؤلفه هایی چون حقوق بشر، دفاع، گذار سیاسی، پیوند اسلام گرایی و گسترش جنگ، تعیین کننده بودن بازیگران بین المللی، محکومیت افراطیون مذهبی و قانون – محوری، برای بازنمایی رویداد سوریه استفاده کرده و در مقابل، شبکه یک سیمای ج.ا.ا، از مؤلفه هایی چون امنیت، حمایت از جبهه مقاومت، پیروزی بر تروریسم، نفی وابستگی به بیگانگان و نفی مداخله غرب برای برساخت رسانه ای رویداد سوریه بهره گرفته است.
بازنمایی «نگرش مردم به روحانیت» در سینمای ایران (مورد مطالعه: سه فیلم زیرنورماه، مارمولک، و طلا و مس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، سنخ شناسی نگرش های ابراز شده مردم نسبت به روحانیت در سه فیلم زیرنورماه، مارمولک، و طلا و مس می باشد. تلاش بر آن بوده تا با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی سه فیلم مورد نظر -که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند- مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند. نتایج این تحلیل نشان می دهد که نگرش مردم نسبت به روحانیت در فیلمهای مذکور را می توان به سه گونه ی نگرش مثبت (مانند نگرش مثبت آمیخته با تقدّس، نگرش مثبت همراه با احترام، نگرش مثبت همراه با اعتماد، نگرش مثبت کورکورانه و مقلّدانه، نگرش مثبت منفعت طلبانه و ابزاری) نگرش منفی (مانند نگرش منفی به استفاده ابزاری از جایگاه روحانیت، نگرش منفی آمیخته با ترس، نگرش منفی همراه با تحقیر و تمسخر، تصورات قالبی منفی) و عناصر مرتبط با تغییر نگرش نسبت به روحانیت (مانند اقناع، ناهماهنگی شناختی) تقسیم و طبقه بندی نمود. نگرش منفی به روحانیت، در این سه فیلم، عمدتاً به شکل پیشداوری و تصورات قالبی منفی بازنمایی شده است. مضامین بازنمایی شده در این حوزه عبارت از به قدرت و ثروت رسیدن روحانیون پس از انقلاب اسلامی، استفاده ابزاری روحانیون از لباس روحانیت، فاصله گرفتن روحانیت از متن جامعه، و سنتی بودن همه روحانیون می باشد.
بازنمایی شیطان در رسانه ملّی براساس آموزه های اسلامی (موردکاوی: سریالهای اغماء و اویک فرشته بود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیما و شخصیت شیطان به عنوان موجودی که از جانب پرودگار رانده شده است، همواره بحث برانگیز بوده است. شیطان در برابر پروردگار سوگند یاد کرده است که همواره تلاش خواهد کرد انسان ها را از صراط مستقیم دور سازد و آنها را به سمت خود یعنی به سوی کفر و شرک به پرودگار هدایت کند. قرآن کریم همواره انسان را از فریب و شیطان برحذر داشته است. با توجه به تأکیدات قرآن کریم و منابع دیگر همچون احادیث و روایات، شخصیت شیطان برای مسلمانان و مؤمنان منفور است. سینما و تلویزیون به عنوان مهمترین و پرمخاطب ترین رسانه جهانی، سعی در بازنمایی و مصور کردن دنیای نامرئی و ماورایی داشته اند. زیرا نه تنها برای انسان پرسش برانگیز است، بلکه بازنمایی چنین موجودات و جهانی، انسان را در شناخت و درک آنها یاری می دهد. اما بدون تردید این بازنمایی باید قبل از هر چیز بر آموزه های اسلامی تکیه کند. سریال تلویزیونیاغماء و او یک فرشته بود، که توسط رسانه ملّی تولید و پخش شده اند، ابلیس را به تصویر کشیده اند. پژوهش حاضر تلاش دارد به روش کیفی و توصیفی، ابتدا سیما و جایگاه ابلیس را در جهان مورد واکاوی قرار دهد و سپس با تحلیل موضوعی این دو سریال تلویزیونی به چگونگی بازنمایی ابلیس در رسانه بپردازد.
بازنمایی دین در فیلم نامه های اولین جشنواره فیلم دینی رویش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی مقاله حاضر میزان و نوع بازنمایی دین در فیلم نامه های سینمایی ارسالی به اولین جشنواره فیلم دینی رویش است. برای این منظور، با توجه به تعاریف مختلفی که از دین صورت گرفته بود، تعریف برون دینی لئوبا با قدری تغییر استفاده شد. بر اساس این تعریف، دین مجموعه ای شامل چهار بعد نظری اعتقادی، درون فردی، رفتاری و نهادی در نظر گرفته شده است. روش اجرای تحقیق اسنادی بوده و با تکنیک تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه آماری تحقیق تمام فیلم نامه های ارسالی به جشنواره بوده که از این میان 158فیلم نامه به شیوه نمونه گیری تصادفی نظام مند انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهند بعد درون فردی دین کم ترین تجلّی را در فیلم نامه های ارسالی به جشنواره داشته و ابعاد تجسم یافته از دین همچون تجلیات مادی و رفتاری دین بیشترین ظهور را داشته است. درنتیجه، به نظر می رسد آنچه با عنوان فیلم نامه های دینی ارسال شده است به طور عمده شامل عناصر از پیش ساخته شده دینی همچون هنجارها و ابنیه دینی بوده است تا تجربه دینی یا ارزش های اخلاقی.
بررسی بازنمایی یک سویه و جانبدارانة تحولات سوریه در منابع خبری غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی بازنمایی تحولات سوریه در برخی از روزنامه ها و منابع خبری غرب پرداخته شده است. رویکرد مورد استفاده در این پژوهش، رویکرد تامپسون (1990) است که پنج روش کلی عملکرد ایدئولوژی را به همراه تعدادی راهبردِ ترسیم نمادین متناسب با آن ها بیان می کند. در بررسی و تحلیل متون، مشخص شد که روش های مورد استفاده در متون عبارت اند از: مشروع سازی، پنهان سازی، چیزوارگی و چندپارگی؛ راهبردهای به کاررفته نیز عقلانی سازی، افتراق، مجهول سازی، اسم سازی، حسن تعبیر و نامطلوب زدایی بودند .
روزنامه ها و منابع بررسی شده بر اساس دیدگاه ها، ایدئولوژی ها و اهداف مورد نظر خود ، به توصیف رویدادهای سوریه پرداخته اند و بر تقسیم بندی و قطب بندی افراد و گروه ها اصرار ورزیده و آن را تشدید می کنند و این یعنی واقعیت در این منابع تحریف شده است.
بازنمایی مناسک محرم در رسانه های غرب؛ تحلیل نشانه شناختی عکس های پایگاه عکاسی توتالی کول پیکس با موضوع محرم و عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به مقولة عکس به عنوان بستری برای ارتباط و تولید معنا نگریسته می شود و فعالیت هنری-اجتماعی عکاسی، به مثابة ابزاری رسانه ای که امروزه نقش مهمی در عرصة ارتباطات دارد و همچون سایر ابزارهای رسانه ای در خدمت ایدئولوژی صاحبان رسانه است، در نظر گرفته می شود. نظریة بازنمایی، با نگاهی انتقادی به رسانه ظهور یافت. روش نشانه شناسی امکان بررسی لایه های زیرین متون رسانه ای ازجمله عکس را دارد. در این نوشتار بر اساس نظریة بازنمایی و روش نشانه شناسی به تحلیل عکس های پایگاه عکاسی توتالی کول پیکس با موضوع محرم و عاشورا پرداختیم. مؤلفه های به دست آمده از تحلیل عکس ها، گویای این امر بود که عکس ها با ارائة تصویری همراه با اعوجاج از مناسک محرم در میان مسلمانان، به بازنماییِ اسلام و مسلمانان به عنوان یک «دیگری» می پردازد. ویژگی هایی همچون خشونت عزاداران، غلبة مردانگی و نقش منفعل زنان عزادار در مناسک دینی، انسجام و قدرت جمعی آنان، به علاوة فراگیری این ویژگی ها در میان همة مسلمانان ازجمله مضامین حاضر در این مجموعه عکس است؛ ضمن اینکه نمادهای مرسوم شیعی نیز در عکس ها با چنین مضامینی آمیخته می شود. مفاهیم برآمده از تحلیل عکس ها که اغلب حول مضامین منفی همچون خشونت است، می تواند اقدامی در راستای جریان کلی تر اسلام هراسی در جهان غرب قلمداد شود.
بازنمایی ""دیگری فرودست"" در رمان های دوره پهلوی اول دکتر ابوتراب طالبی* مریم ناظری**(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در پی آن است که درکی از چگونگی بازنمایی روابط قدرت درون یکی از پر مخاطب ترین ژانرهای ادبی (رمان) به دست آورد. روابطی که نه به صورت آشکار بلکه به طور پنهانی درون سطرهای رمان گنجانده شده و گویای ذهنیت نهانی نویسندگان این رمان ها در مورد اقشاری بود که در مقاله پیش رو با عنوان ""دیگری"" تعریف شده اند.
در مبانی نظری، ابتدا به موضوع بازنمایی وفر ایند تولید معنا پرداخته شده است، سپس با تحلیل پیوند آن با نظریه گفتمان،معانی شکل گرفته در یک دوره تاریخی (پهلوی اول)به مثابه نظامی ارزیابی شده که معنا درون آن ساخته و پرداخته شده است. در مقاله نشان داده شده است که در این فرایند ""دیگری"" شکل می گیرد. این مقاله، با تدقیق در چگونگی کاربست این مفهوم (دیگری) در نظریه های پسا استعماری و فرودست، به سوژه هایی اشاره کرده است که از طریق تمایز قائل شدن با ""دیگری"" و در مقام مقایسه با آنها، ""خود"" را هویت می بخشند. این دیگری های به حاشیه رانده شده، با رجوع به دوره تاریخی پهلوی اول و گفتمان مسلط ناسیونالیستی این دوران تعریف شده اند.
نتایج بدست آمده از مطالعه رمان ها که با استفاده از روش نقد ادبی در کنار تکنیک های تحلیل روایت (مانند نکات گرامری و عنصر زمان روایت) به دست آمده است، به خوبی بیانگر نحوه اعمال قدرت از طریق بازنمایی است. اقشاری از جامعه ایران که با دلالت های نظری، به عنوان ""دیگری"" این نویسندگان معرفی شده اند، با موارد مطروحه در نظریات گفتمان شرق شناسی و مطالعات پسااستعماری تطابق دارند.در متون موردمطالعه ویژگی هایی مانند خروج از مرکز دیالوگ و پرت کردن آنها به محدوده غیر، تغییر جایگاه آنها از شخص به شی و صدور گزاره هایی کلی درباره فرودستان و تعمیم دادن این گزاره ها به تمام اقشار فرودست، به آنها نسبت داده شده است.
پروبلماتیک زن بودگی؛ نمایش جنسیت و برساخت کلیشه های اخلاقی زنانه در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم تغییر در وضعیت زنان در نظام بازنماییفیلم های سینمای ایران که از آن باعنوان «کمرنگ شدن ایدئولوژی جنسیتی» یاد می شود؛ کماکان موقعیتزنان در سینمای ایران پرمناقشه و چالش برانگیز بوده و زنانکماکانقشری مسئله مند هستند. در این مقاله با طرح چنین ادعایی، تلاش شده است تا با تحلیل دو فیلم «دربارة الی» و «جدایی نادر از سیمین» با استفاده از روش نشانه شناسی و تکنیک تحلیل همنشینی و جانشینی فردینان دوسوسور به این سوال پاسخ دهیم که مسئله مندی زن در دهة کنونی در سینمای ایران از چه جهتی است و فرودستی زنان از خلال چه سازوکاری شکل می گیرد. نتایج و تحلیل این متون نشان می دهد که علی رغم اشتغال ، استقلال فردی، موقعیت تحصیلی و منزلتی مناسب، پروبلماتیک زن بودگی نخست با «نمایشِ مناسک گونه جنسیت» به صورت فرودستانه قابل طرح است. علاوه بر این، نتایج این مطالعه حاکی از آن است که سازوکار فرودست سازی زنان مرموزتر، خطرناک تر و پنهانی تر شده است، به گونه ای که زن مدرن بازنمایی شده با انگ های اخلاقی مانند خیانت کاری، بی وفایی، عدم تعهد، پنهان کاری، دروغ گویی و خودخواهی شخصیت پردازی شده و هویت می یابد. افزون بر این، شخصیت پردازی مذکور و نظام بازنمایی دهه کنونی، تزلزل و فروپاشی نهاد خانواده را با فردگرایی خودمحورانة زنان همنشین ساخته و سویة ویران گر سوژة زن مدرن جامعة ایرانی را مرتب و مؤکد گوشزد می کند.
بازنمایی مدیران دولتی در فیلم های سینمایی پس از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیلم ها تصورات ما درباره مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را بازنمایی می کنند و به شیوه هایی که درباره مسائل می اندیشیم، شکل می دهند. با توجه به اینکه مقوله مدیریت، یکی از معضلات امروز کشور ماست، توجه به این مسئله که مدیران چگونه در فیلم های سینمایی بازنمایی و برساخت می شوند، در شناخت باور عمومی از مدیران می تواند مؤثر باشد. مقاله حاضر به بررسی چگونگی بازنمایی مدیران دولتی در فیلم های سینمایی پس از انقلاب اسلامی ایران پرداخته است. پرسش اصلی بررسی حاضر این است که مدیران دولتی چگونه در فیلم های سینمایی ساخته شده در جمهوری اسلامی، بازنمایی شده اند و مقوله مدیریت چگونه با هویت های اجتماعی کنش گران فیلم ها گره خورده است؟ روش این مطالعه، تحلیل نشانه شناختی است که با به کارگیری آن، پنج فیلم سینمایی که در سال اکران خود، پرفروش ترین فیلم سال بوده اند، بررسی شد ه اند. یافته ها نشان می دهد فیلم سازان به ویژگی های حوزه رفتاری مدیران بیش از سایر حوزه ها توجه دارند.
در جست وجوی دیگری؛بررسی جلوه های دگربودگی در ادبیات کودک و نوجوان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم دیگری و دیگرانگی از مفاهیم پیچیده ی فلسفی است که می توان آن را در گستره های گوناگونی از زندگی انسان چون اجتماع، سیاست، اخلاق، ادبیات، آموزش و پرورش و جز آن جست وجوکرد.در این پژوهش، در گام اول، تلاش شده انواع دیگرانگیدر نمونه ای شامل بیست و هفت اثر داستانی ادبیات کودک و نوجوان ایران، با روش تحلیل محتوای کیفی از نوع قیاسی و با در پیش گرفتن رویکردی توصیفی بررسی گردد تا آشکار شود کدام یک از انواع دیگرانگی در کتاب های داستانی کودک و نوجوان ایران بازنمایی شده و کدام ها مجال جلوه گر شدن نیافته اند. در گام دوم چگونگی بازنمایی این دیگرانگی ها و نوع ارتباط شخصیت های دیگری با شخصیت های مرکزی داستان ها مورد بررسی قرارگرفته است. برای رسیدن به این هدفبرای مطالعه ی نمونه ها از روش تحلیل محتوای تاملی با رویکردی توصیفی-تفسیری استفاده شده است. نتیجه ی این بررسی نشان-می دهد در ادبیات کودک و نوجوان ایران صدای دیگری چندان بلند نبوده و حضور او کم رنگ است. هم چنین کنش ""دیگری"" در ارتباط با قطب های فرادست داستان در بیش تر موارد محدود و تابع محدودیت هایی است که به دیگرانگی او برمی گردد. با این حال، مواردی از کنش تعاملی، سازنده و هم دلانه ی خود/دیگری نیز به چشم می خورد.
تاریخ نگاری اسلامی در روایت اهل حدیث نمونه ی موردی: تاریخ خلیفة بن خیاط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی متون تاریخ نگاری اسلامی، می تواند به عنوان مسیری برای فهم شیوه ی تفکر مسلمانان درباره ی گذشته در سده های نخست اسلامی تلقی شود. برای این امر می توان با انتخاب رویکرد نظری تفسیرگرایی و ره یافت معناکاوی، منظری متفاوت به این متون داشت. بر این مبنای نظری، داده های مؤلفان این متون، «گزارشی از واقعه» بر مبنای تفسیر و درک آن ها از رویدادهای گذشته است که در قالب «گزارش واقعه» - با ادعای برابری با عینیت رویداد - به مخاطب منتقل می شود. بر این اساس، شیوه ی گزارش دادن آن ها از رویدادهای گذشته، نشان دهنده ی نظام ارزشی و باورهای ایشان و آن مقوله ای است که به یک معنا ایدئولوژی مورخ نامیده می شود. بدین ترتیب، این نگاه ایدئولوژیک از گذشته، تصویری خاص و معنایی ویژه از آن را به مخاطب منتقل می کند و تاریخ گذشته در این بازنمایی/بازسازی، معنایی دیگر به خود می گیرد. این عمل – آگاهانه یا غیر آگاهانه – بر اساس درک ضرورت و نیازهایی در زمانه و زمینه ای که مورخ در آن قرار دارد، انجام می شود. بدین سان، با بازشناسی معنا و مضمون بازنمایی مورخ از گذشته، می توان به درک دشواره/مسئله ی وی نزدیک شد،که محرک او برای مراجعه به تاریخ و نگارش آن بر اساس نگرش و روش معینی بوده است. از آن جا که هر مورخ، متعلق به یک بافت فکری و نیروهای اجتماعی باورمند به آن است، بنابراین، منافع و باورهای عقیدتی/سیاسی آن نیروها نیز در بازنمایی گذشته در نظر گرفته می شود. بنابراین، تاریخ از منظر روایتی که نیروهای اجتماعی از گذشته دارند، بازخوانی و بازنمایی می گردد.
در این مقاله، کتاب تاریخ خلیفة بن خیاط، به عنوان نخستین نمونه ی تاریخ عمومی اسلام، بر اساس این رویکرد بررسی می شود. یافته های مقاله نشان می دهد، ابن خیاط بر مبنای شیوه ی تفکر اهل حدیث به تاریخ گذشته ی خلافت اسلامی نگریسته و به همین دلیل به حاشیه رانی، غیریت سازی و طرد خوارج، ایرانیان و ترکان در تاریخ خلافت پرداخته و هویت عربی/اسلامی و اقتدارگرایی خلافت اسلامی را برجسته ساخته است.
تخیل تهران: مطالعة «منظر ذهنی شهر» در سینمای دهة چهل و پنجاه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة این امر که سینمای ایران در دهة چهل و پنجاه خورشیدی به چه تخیلی در باب تهران دامن زده است از اهداف اصلی نگارش این مقاله به شمار می رود. این مطالعه از خلال تفسیر چهار فیلم که از تأثیرگذارترین فیلم های دو دهة مورد نظر در دو سر طیف عامه پسند (گنج قارون: سیامک یاسمی)، (خاطرخواه: امیر شروان) و نخبه گرا (خشت و آیینه: ابراهیم گلستان)، (رگبار: بهرام بیضایی) قرار می گیرند به انجام رسیده است. نتایج این تحلیل بیانگر این نکته است که هرچند سینمای عامه پسند و نخبه گرا در ظاهری متفاوت شهر را به تصویر کشیده اند، تحلیل این آثار نشان می دهد که هر دوی این فیلم ها که هرکدام یک جریان فکری غالب در زمانة خود را نمایندگی می کرده اند، نگاهی منفی به شهر داشته اند و تناقضات موجود در بطن آن را در وضعیتی حاد به نمایش می گذارند.
مطالعه بازنمایی حجاب، پوشش و آرایش هنرپیشگان زن در پوسترهای فیلم های سینمای ایران و مطابقت آن با سیاست گذاری فرهنگی سه دولت (سازندگی، اصلاحات و اصولگرا): به روش رهیافت گفتمانی استوارت هال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به مطالعه چگونگی بازنمایی هنرپیشگان زن در پوستر های فیلم های سینمایی (1368 تا 1392) می پردازیم. این تحلیل روی 88 پوستر، متعلق به یک دوره 24 ساله و به صورت کمی انجام شده است. 9 متغیر در این تحلیل لحاظ شده که به ترتیب عبارت اند از 1. متغیرهای نسبت مساحت عکس به زنان به کل، 2. اندازه نما، 3. محل استقرار تصویر زنان در کل لایه ها، 4. آرایش، 5. پوشش، 6. حجاب، 7. نسبت تعداد شخصیت زن به کل، 8. رتبه شخصیتی زنان به کل شخصیت ها، 9. ژانر فیلم. به علاوه نمونه ها به 6 دورة زمانی تقسیم شده اند. با استفاده از رهیافت گفتمانی هال، در مجموع این تحقیق تأکیدی بر اهمیت تطابق بازنمایی ها با اندیشه ها و ایدئولوژی هاست. این نتایج حاکی از آن است که ارزش ها و سیاست گذاری های دهه 70 و 80 در سینما، در مقوله پوشش و حجاب و آرایش به بازنمایی نرسیده و رویکردی منفعلانه از جانب ساختار قدرت نسبت به مقتضیات صنعت سینما اخذ کرده است.
بازنمایی زن در جوک های جنسیتی؛ تحلیل گفتمان انتقادی جوک های جنسیتی در مورد زنان در شبکه های موبایلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو با هدف بررسی چگونگی بازنمایی زنان در جوک هایی که در مورد آنها ساخته شده اند، انجام شده است. این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال است که جوک های جنسیتی برآمده از چه گفتمانی بوده و نحوه بازنمایی زنان در آنها تا چه اندازه نتیجه چنین گفتمانی است. به دلیل برخورداری موضوع از وجوه کیفی بالا، از روش تحلیل گفتمان استفاده شده است. به این منظور با استفاده از الگوی سه بعدی نورمن فرکلاف، تعداد بیست مورد از میان بیش از یک صد مورد جوک جنسیتی انتخاب و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که جوک های جنسیتی، بازنمایی منفی و فرودست از زنان و دختران در مقابل مردان و حتی پسران داشته اند. در این جوک ها بازنمایی دختران متفاوت از زنان صورت گرفته است. بازنمایی زنان تحت تأثیر باورهای کلیشه ای، سنتی، مردسالارانه و تاحدودی کلیشه های رسانه ای صورت گرفته است؛ اما بازنمایی دختران به صورت عمده تحت تأثیر کلیشه های رسانه ای بوده است. همچنین نتایج نشان داد که جوک های جنسیتی از درون گفتمان مردسالاری برآمده و در نهایت به تأیید و تقویت این گفتمان منجر می شود.
بازنمایی طلاق در سینمای دهه هشتاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، هدف ما پاسخ به این پرسش اساسی است که فیلم های سینمایی دهه هشتاد شمسی طلاق را چگونه بازنمایی و برساخت کرده اند؟ این پرسش در چارچوب نظریه بازنمایی مطرح شده و برای پاسخ به آن، 21 فیلم تولید شده در این دهه که مسئله طلاق محور اصلی روایت شان بود، به روش تحلیل محتوا بررسی شده است. یافته های مقاله نشان می دهد که فیلم های سینمایی ایرانی در خلال روایت های خود، کوشیده اند نوعی شناخت و دانش عامه پسند دربارة طلاق در دسترس مخاطبان قرار دهند و این پدیده و آسیب های ناشی از آن را تبیین کنند. فیلم های ایرانی، هم اطلاعاتی زمینه ای همچون ترکیب سنی و جنسی، طبقه اجتماعی، وضعیت شغلی آسیب دیدگان از طلاق ارائه می کنند و هم اطلاعات مختلفی دربارة روابط اجتماعی و خانوادگی، نگرش ها، شیوه های زندگی و آسیب های اجتماعی آنها به دست می دهند. همچنین تولید کنندگان آنها اغلب کوشیده اند تبیینی از طلاق شخصیت های خود ارائه کنند.
هالیوود و بازنمایی ایران هراسی در تحلیل واقعة 13 آبان (تحلیل فیلم «آرگو»)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رسانه ها امروزه تلاش می کنند که آنچه را می خواهند بازنمایی کنند، نه آنچه حقیقت دارد. بنابراین، وجود شکاف میان واقعیت و آنچه در رسانه ارائه می شود، سبب شده است تلاش های بسیاری برای توصیف و تبیین چگونگی و چرایی شکل گیری بازنمایی رسانه ای از جهان خارج صورت گیرد. این مقاله به بازنمایی ایران هراسی در سینمای هالیوود پرداخته و تلاش کرده است با روش نشانه شناسی جان فیسک به نقد و بررسی فیلم سینمایی آرگو، که جایزة «اسکار» 2013 را گرفته، بپردازد. نتیجه ای که حاصل شده این است که فیلم مزبور به تحریف فرهنگ و رفتار ایرانیان و حقیقت واقعة 13 آبان 1358 پرداخته و تلاش کرده است مردمان ایران را مردمانی خشن، غیرمنطقی و نیمه وحشی نشان دهد. این مقاله به بررسی رمزگان اجتماعی و فنی و ایدئولوژیک نهفته در این فیلم پرداخته است.
بازنمایی روابط عفیفانة مرد و زن در سینمای ایران (مطالعة موردی فیلم دربارة الی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در اسلام حجاب و عفاف
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه فقه زن و خانواده فقه زنان حضور زن در اجتماع و سیاست و مساله حجاب
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات سینمایی، موسیقی و بصری مطالعات سینمایی
نوع روابط زن و مرد و مرزبندی در تعاملات این دو جنس، تأثیری تعیین کننده بر روح و روان فرد، استحکام خانواده و رشد و پیشرفت جامعه دارد. حال اگر رسانة تأثیرگذاری چون سینما، برخلاف دین و فطرت، به پایه گذاری اخلاق جنسی ویژ ه ای در جامعه مبادرت ورزد که حریم های میان زن و مرد شکسته شود، اثر مخربی بر تفکر و رفتار مخاطب خواهد گذاشت که به سادگی جبران پذیر نیست. این مقاله به دنبال آن است تا با نگاهی جامع به آیات و روایات مربوط به روابط میان دو جنس نامحرم، مؤلفه های روابط عفیفانه را استخراج کند و سپس با تحلیل نشانه شناختی فیلم سینمایی «دربارة الی» که یکی از تولیدات فکری دهة هشتاد سینمای ایران است، نوع بازنمایی این فیلم از روابط زن و مرد نامحرم و میزان انطباق یا فاصلة آن با آموزه های اسلامی را بررسی کند. طبق این بررسی مشخص می شود که فیلم با به کارگیری رمزهای اجتماعی و فنی، نوعی از روابط زن و مرد را بازنمایی کرده که هیچ شباهتی به ملاک های عفاف اسلامی ندارد. مفاهیم ایدئولوژیک فیلم، مفاهیمی اباحه گرانه و حیازداست.
بررسی انتقادیِ تئوری های بازنمودی درباره آگاهی پدیداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله یک دسته از اساسی ترین نظریات فیلسوفان تحلیلی در تبیین «آگاهی پدیداری» را بررسی می کند. نویسنده ابتدا مفهوم «آگاهی پدیداری» را تبیین و چند دسته بندی از نظریاتی که در تحلیل و تبیین آگاهی پدیداری ارائه شده، نقل می نماید.
مقاله در ادامه با توضیح چراییِ دشواری تبیین آگاهی پدیداری در سنّت فلسفه فیزیکالیستی، به سراغ نقل و نقد یک دسته از مهم ترین این نظریات می رود که به «نظریات بازنمودی» معروف هستند. نویسنده، هر یک از سه نظریه شناخته شده در نظریات بازنمودی («بازنمایی درجه اوّل» (FOR)، «تفکّر درجه دوّم» (HOT)، و «تجربه درجه دوّم» (HOE)) را مطرح و اشکالات وارد بر هرکدام را بررسی می کند.
مقاله در پایان به این نتیجه می رسد که دسته نظریات بازنمایی، در ظاهر توانایی و کارآیی لازم برای تبیین «آگاهی پدیداری» را ندارند و در برابر برخی اشکالات مشترک یا اختصاصی، متزلزل به نظر می رسند