مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران
مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران دوره سوم پاییز 1393 شماره 3 (پیاپی 11) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر، نهاد خانواده در ایران از فرآیند نوسازی و پیامدهای آن در سطح فرد و جامعه، تأثیر پذیرفته و دگرگونی های مهمی را تجربه کرده است. از جمله این دگرگونی ها، تغییر ساختار نظام ارزشی خانواده است که اغلب با ارزش های سنتی کم وبیش جاری در جامعه و خانواده متعارض است. این تغییرات ارزشی، خانواده را با مسائلی نوپدید همچون بی وفایی همسران، نگرش سهل گیرانه به طلاق و نیز مصرف نمایشی مواجه کرده و درنتیجه روابط بین اعضای خانواده به طور جدی دچار اختلال شده است؛ به گونه ای که از آن به «بحران در خانواده » نام می بریم. این بحران تاحدودی نیز ناشی از ناهمنوایی بستر فرهنگی و ویژگی های اجتماعی- تاریخی جامعه با الزام های نوسازی است. در این مقاله کوشیدیم تا تأثیر فرآیند نوسازی بر ایجاد مسائل نوپدید در عرصه خانواده را تبیین و تحلیل کنیم. بدین منظور با ترکیب نظریه بحران ارزش ها در سطح کلان و نظریه های مبادله و نیاز- انتظار و نیز مصرف نمایشی در سطح خُرد، گزاره های لازم برای تحلیل و تبیین مسائل خانواده ارائه شده است. منطقه جغرافیایی پژوهش استان مازندران و جامعه آماری آن ساکنان مناطق شهری این استان است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 220 خانواده بوده است که با روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی انتخاب شده اند. اطلاعات ضروری نیز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و تجزیه و تحلیل آماری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که بین شاخص های نوسازی و بی وفایی همسران، نگرش سهل گیرانه به طلاق و مصرف نمایشی ارتباط معنادار وجود دارد. اما بین شاخص های نوسازی و اختلاف های خانوادگی ارتباط معناداری دیده نشد. همچنین براساس نتایج پژوهش، الگوی معادله ساختاری ارتباط شاخص های نوسازی و مسائل خانواده ( نگرش به طلاق، اختلاف خانوادگی و مصرف نمایشی) در نقاط شهری استان مازندران تأیید شده است و الگو تناسب معنادار دارد.
بررسی تأثیر پخش برنامه های دینی از تلویزیون بر میزان دینداری مخاطبان (با تأکید بر مناسک دینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور رسانه های جدید و نظریه های ارتباطی خاص آنها و البته به تبع شرایط اجتماعی هر دوره، نگاه های تازه ای در خصوص تعامل دین و رسانه شکل گرفته است. تعامل دین و رسانه ، چه در نقش دو نهاد اجتماعی و چه پیام و ابزار انتقال، با توجه به وظایف رسانه ای و وجوه مختلف دینی موجود در سراسر دنیا نسبت به هریک از ادیان بزرگ، هنوز موافقان و مخالفان بسیاری در سراسر دنیا دارد. تلویزیون مهمترین رسانه در ایران است و ظرفیت های ویژه ای در راستای تبلیغ دینی دارد. در این پژوهش انگیزه های مخاطبان از دیدن برنامه های دینی تلویزیون به ویژه مناسک دینی و تأثیر آن بر دینداری افراد را بررسی کرده ایم. در این راستا از روش پرسشنامه و جامعه آماری دانش آموزان دبیرستانی به تعداد 382 نفر استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که به طور متوسط تمایل بسیار کمی به دیدن این گونه برنامه ها از تلویزیون وجود دارد اما ارتباط بین تماشای این گونه برنامه ها و سطح دینداری افراد مثبت است و شدت متوسطی دارد. همچنین مهمترین علت تماشانکردن این برنامه ها، کسل کننده بودن و یکنواختی آنهاست.
تحلیل تفسیری کنش جوک گویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کنش گران اجتماعی در موقعیت های گوناگون برای یکدیگر جوک تعریف می کنند. اگر جوک گویی را پدیده ای اجتماعی در نظر بگیریم، این کنش معانی اجتماعی نیز خواهد داشت. هدف این پژوهش تفسیر معانی، نیت ها و احساساتی است که افراد جوک گو به کنش جوک گویی نسبت می دهند. برای دستیابی به این هدف، ضمن وام گیری ایده های نظریه کنش متقابل، «روش تحلیل تفسیری» در نقش راهبر این پژوهش در نظر گرفته شده است. داده ها مشاهده ای به صورت مشارکتی از سه گونه جمع خانوادگی، دوستانه و شغلی و مصاحبه نیم ساخت یافته از دوازده نفر (چهار زن و هشت مرد) جمع آوری و پس از شماره گذاری تفسیر شدند.
براساس نتایج دو نوع کنش گر جوک گو، یعنی «جوک گوی حرفه ای» و «جوک گوی آماتور» وجود دارند که خصوصیات متفاوت و مشترکی دارند. علاوه بر این، کنش گران جوک گو سه نیتِ شاد کردن جمع، برقراری روابط اجتماعی و دستیابی به منزلت را از جوک گویی دنبال می کنند و به ترتیب سه دسته احساس، به نام های احساس نشاط، احساس صمیمیت و احساس شأن و منزلت را بدان نسبت می دهند.
تجربه شادی در زندگی روزمره دانش آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بیان توصیفی ژرف از زندگی روزمره دانش آموزی و تجربه شادی آنهاست. پرسش اصلی پژوهش را بر همین مبنا «چگونگی تجربه شادی در زندگی روزمره دانش آموزی» انتخاب کردیم. برای پاسخ به این پرسش، پژوهش میدانی در دو دبیرستان دخترانه منطقه 6 تهران انجام دادیم. برای جمع آوری داده ها از روش مشاهده مشارکتی و مصاحبه نیم ساخت یافته استفاده کردیم. سپس نتایج را براساس روش تماتیک (مفهومی) تحلیل و چهار مفهوم را برای پاسخ به پرسش اصلی خود برگزیدیم. کارناولیزه شدن مدرسه، دوستی روزمره، قدرت تحقق خود و خودی از آنِ خود، چهار مفهوم به دست آمده از این پژوهش است که با اتکا به آنها تجارب شادمانه دانش آموزان درک پذیر خواهد شد. منظور از کارناولیزه شدن مدرسه، شکاف در نظم حاکم و ایجاد فرصتی برای بروز و ظهور عناصر جهان غیررسمی است. دوستی روزمره، مفهومی است که بر شبکه روابط و دوستی های بین دانش آموزان اشاره دارد. قدرت تحقق خود، ناظر بر تسلط دانش آموزان بر زمان/مکان های رسمی و دستیابی به فرصت برای بروز خود واقعی آنهاست. خودی از آنِ خود، عمیق ترین مفهوم این پژوهش است که فراتر از زمان/مکان بر تسلط دانش آموز بر خویشتن آنها اشاره دارد.
مطالعه تأثیر تعهد سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی میان معلمان شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتار شهروندی سازمانی بر مبنای تفکری است که تنوعی از رفتارهای کارکنان را در برمی گیرد مانند انجام وظایف اخلاقی، کمک رسانی داوطلبانه، انجام وظایف بدون نظارت رسمی و تحمل سختی ها. افزایش این رفتار ممکن است حرکت سازمان های سنتی به محیط رقابتی جدید را آسان کند و اثربخشی سازمانی را افزایش دهد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر تعهد سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی است؛ روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری همه معلمان شهر کرمان است که 396 نفر برای نمونه آماری انتخاب شدند. براساس نتایج پژوهش رفتار شهروندی معلمان بیش از متوسط است. همچنین نتایج تحلیلی نشان می دهد بین تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی ارتباط مثبت و معناداری برابر با 38/0 وجود دارد. به علاوه، از بین ابعاد تعهد سازمانی؛ تعهد عاطفی بیشترین و تعهد مستمر کمترین ارتباط را با رفتار شهروندی سازمانی دارند. براساس نتایج تحلیل رگرسیون، ابعاد تعهد سازمانی 24 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کرده است.
ارتباط احساس محرومیت نسبی با همبستگی اجتماعی بین جوانان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همبستگی اجتماعی بر هماهنگی و هم آوایی افراد یک جامعه درباره موضوعی مشخص دلالت دارد. چنان چه افراد جامعه ای درباره اصول و قواعد اجتماعی خود به توافقی جمعی دست یابند، آن جامعه به همبستگی اجتماعی یا توافق دست یافته است. در این پژوهش، محرومیت نسبی یکی از عوامل مهم و مؤثر بر همبستگی اجتماعی به شمار می رود.
برای بررسی ارتباط بین دو مفهوم احساس محرومیت نسبی و همبستگی اجتماعی بین جوانان شهر تهران، پرسشنامه ای با سه بخش برای سنجش همبستگی اجتماعی، احساس محرومیت نسبی و ویژگی های جمعیت شناختی پاسخگویان تدوین و بین نمونه ای با تعداد384 نفر (محاسبه براساس فرمول کوکران) پخش شد. این نمونه ها از مناطق 6، 10 و 17 شهر تهران انتخاب شدند. آزمون فرضیه ها، ارتباط بین متغیرهای جنس و اشتغال با همبستگی اجتماعی را تأیید کرد اما متغیرهای سن، تأهل، تحصیلات و منطقه سکونت بی ارتباط با همبستگی اجتماعی بودند. آزمون فرضیه های اصلی پژوهش نیز ارتباطی معکوس بین دو احساس محرومیت ادراکی و نسبی با همبستگی اجتماعی را نشان می دهد؛ بدین معنا که هرچه درک و احساس پاسخگویان از سطح محرومیت خود در مقایسه با دیگران بیشتر باشد، اندازه همبستگی در جامعه کاهش می یابد.
تحلیل بازنمایی روحانیت در سینمای ایران مطالعه موردی؛ تحلیل گفتمان فیلم «طلا و مس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رسانه های جمعی زمینه را برای بیان مسائل زندگی عموم در سطح ملی و بین المللی فراهم آورده اند. صنعت سینما در نقش رسانه ای تأثیرگذار، برای نمایش و معرفی برخی از این عناصر اصیل در قالب الگویی پایدار کوشیده است؛ اما از ابتدای شکل گیری تا کنون، به دلیل محدودیت های هر دوره، تنوع ژانر اندکی داشته است و همین موضوع، بر شخصیت پردازی فیلم ها و ارائه الگوهای انسانی و شخصیت های رفتاری و اخلاقی تأثیر چشمگیری داشته است.
در این پژوهش پس از مرور مفاهیم فیلم دینی از دیدگاه اندیشمندان این حوزه، نظریه بازنمایی را بررسی خواهیم کرد که یکی از اساسی ترین و مهم ترین مفاهیم در مطالعات فرهنگی و رسانه ای است؛ و درنتیجه چگونگی بازنمایی روحانیت را در فیلم «طلا و مس» با استفاده از روش تحلیل گفتمان ترکیبی بررسی می کنیم. براساس نتایج، فیلم طلا و مس از سویی نقدی است بر جامعه ای که همواره پایبندی به اخلاق را فریاد می زند اما در بسیاری از لحظات دلیلی برای بی اخلاقی حاکم بر فضای جامعه ندارد؛ از سوی دیگر راه رسیدن به عرفان حقیقی را حضور در متن جامعه و توجه به مسائل جزئی نهفته در زندگی بیان می کند که نتیجه اش حرکت از اخلاق نظری به اخلاق عملی است.