مطالب مرتبط با کلیدواژه

بیگانگی


۴۱.

واکاوی زمینه ها و سنجش ساختار علّی احساس بیگانگی در فضاهای شهری اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس بیگانگی فضای شهری معادلات ساختاری اهواز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۳۸
احساس بیگانگی شکل گیری یک نوع وضعیت روحی برآمده از شهر است که در آن شهروندان نسبت به خود و محیط های اجتماعی، فیزیکی، فرهنگی و تاریخی شهر احساس جدایی و عدم تعلق می کنند. فضاهای شهری و ویژگی های آن شهروندان را دچار احساس بیگانگی می کند . این پژوهش با هدف ارائه مدل مفهومی به منظور تبیین شرایط علّی، زمینه ای و مداخله ای که بر احساس بیگانگی در فضای شهری تاثیرگذار هستند انجام گرفت. در این پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) در مرحله کیفی با 32 نفر از شهروندان اهواز تا اشباع نظری مصاحبه های عمیقی صورت گرفت و با تحلیل مضامین مدل مفهومی برای تبیین و چگونگی تاثیر شرایط بر احساس بیگانگی ارائه شد. در مرحله کمی نیز به کمک مدل یابی معادلات ساختاری، ساختار علّی احساس بیگانگی در نمونه 310 نفری از شهروندان اهواز که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند بررسی گردید. یافته های کیفی نشان داد که ناکارآمدی فضای شهر، ناامنی، سرزنده نبودن شهر، ساختارهای بی کیفیت کالبد شهر، دسترس ناپذیری و زیست ناپذیری شهر مهم ترین علت های بروز احساس بیگانگی در شهروندان هستند، و جنسیت افراد، خانواده، قومیت و فرهنگ آن ها نیز زمینه را برای بروز این احساس فراهم می کنند. دسترس ناپذیری با ضریب مسیر علّی 65/0 بیشترین تاثیر، و پس از آن ناامنی فضای شهری با ضریب 60/0 قرار دارد. زیست ناپذیری شهر با ضریب مسیر علّی 51/0 کمترین تاثیر را بر احساس بیگانگی در فضای شهری اهواز داشتند. احساس بیگانگی در فضاهای شهری به شدت از مداخله هایی مثل سیاستگذاری و قانونگذاری، طراحی های شهری، و تفکیک جنسیتی تاثیر می پذیرد. طراحی بهینه و هوشمند شهرها با توجه به تفاوت های فردی و جنسیتی، نمادهای قومی و فرهنگی، و البته امنیت و دسترس پذیری شهر این امکان را فراهم می کند که شهروندان در یک فضای شهری زیست پذیر احساس بیگانگی کمتری با فضای شهری و محل سکونت خود داشته باشند.
۴۲.

تبیین متغیرهای اجتماعی- فرهنگی مؤثر بر بیگانگی شغلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیگانگی ناامنی شغلی احساس بی قدرتی تمرکزگرایی ابهام نقش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۷
 بیگانگی شغلی یا حس جدایی از کار که بعضاً افراد از آن رنج می برند ناشی از فقدان هدف، استقلال یا معنای کار است. این پدیده که تأثیر عظیمی بر تعامل بین افراد، هویت و خودپنداریه آنها دارد، از متغیرهای اجتماعی- فرهنگی متعددی تأثیر می پذیرد. پژوهش حاضر پیمایشی است در میان افراد شاغل در منطقیه 2 شهر تهران، در سه سازمان آموزش و پرورش و شهرداری و شعب بانکی، که داده های آن از طریق پرسشنامه گردآوری شده و با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که متغیرهایی چون «احساس بی قدرتی»، «ابهام نقش»، «بی هنجاری شغلی»، «احساس پوچی» و «نارضایتی شغلی» رابطیه معناداری با بیگانگی شغلی دارند. سوای تفاوتی که برخی متغیرهای زمینه ای مثل جنسیت و سن در نوع و میزان بیگانگی از کار ایجاد می کند، بسترهایی اثرگذار نظیر «سلسله مراتب سازمانی» و «تمرکزگرایی» در تشدید یا کاهش این پدیده نقشی کلیدی دارند. همچنین  فرهنگ کار که خود متأثر از «سبک مدیریت» و «نوع ارتباطات در محیط کار» است به تشدید بیگانگی از کار دامن می زند. نتایج همچنین نشان می دهد که دو عامل دیگر ارتباط مستقیم و معناداری با میزان بیگانگی شغلی کارکنان داشته اند: ناامنی شغلی و عدم تعادل کار و زندگی، بدین معنا که افزایش کارهای موقت، آزاد، و پاره وقت موجب شده است که کارکنان از ثبات، مزایا و روابط بلندمدت با سازمان ها محروم شوند و حس جداشدگی و حاشیه نشینی در میان آنها تقویت شود. حاصل آن که، تبیین این عوامل اجتماعی- فرهنگی می تواند به سازمان ها کمک کند تا محیط های کاری پرمعنا، حمایتگر و رضایت بخشی ایجاد کنند که احساس بیگانگی را کاهش دهد.