مطالب مرتبط با کلیدواژه

انسانیت زدایی


۱.

انسانیت زدایی از خدا و جهان در فلسفه جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الهیات سلبی انسانیت زدایی انسان وارانگاری خدا انسان وارانگاری جهان نفی علیت غایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۱ تعداد دانلود : ۲۸۷
تا پیش از فلسفه جدید، تلقی غالب در اندیشه بشری نسبت دادن ویژگی های انسانی هم به خدا و هم به جهان بود. بر این اساس، می توان تشبیه یا انسان وارانگاری هم درباره خدا و هم درباره جهان را ویژگی غالب تا پیش از دوران جدید دانست. این ویژگی ها عمدتاً شامل مواردی چون داشتن ادراک و اراده بود. در دوره مدرن و با تحولات فکری و فلسفی بشر جدید، تدریجا ویژگی انسانی از خدا و جهان نفی و سلب و تنها به انسان منحصر دانسته شد. در تلقی جدید، هم خدا عمدتاً خدای الهیات سلبی است و هم جهان تابع نیروهای مکانیکی و بنابراین فاقد نفس و به تبع آن ادراک و اراده است. بر این اساس به نظر می رسد مجاز باشیم تا از عنوان «انسانیت زدایی» از خدا و جهان در اندیشه انسان جدید سخن بگوییم. این تلقی جدید، در درک انسان از خودش، خدا و جهان و نسبت این سه، آثار مهمی بر جای گذاشته است.
۲.

در جستجوی انسانیت: مروری بر نظریه های انسانیت کاهی و انسانیت زدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسانیت انسانیت زدایی انسایت کاهی تماس اجتماعی هویت مشترک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۱۳۶
سنگ بنای انسانیت چیست و انکار خصایص انسانی که تحت عنوان انسانیت زدایی مفهوم می گردد به چه معناست؟ پژوهش حاضر به منظور دستیابی به تعریفی جامع از مفهوم انسانیت و انسانیت زدایی به مرور نظریات اخیری که این مفاهیم، بن مایه های اصلی آن ها را تشکیل می دهد، می پردازد. مطالعات انجام شده که درصدد یکپارچه سازی آراء موجود در خصوص این مفاهیم بوده اند، انسانیت را متشکل از وجوهی دوگانه که برخی از آن ها منحصر به انسان و برخی دیگر به ماهیت انسان بودن تعلق دارند، تقسیم می کنند. متعاقب این مفهوم پردازی از انسانیت، انکار هر یک از وجوه و یا هر دو وجه، نمودهای مختلف انسانیت زدایی را پدید می آورد. انسانیت زدایی پیامدهایی شایع و درعین حال وخیمی همچون کاهش رفتار جامعه پسندانه، همدلی جانبدارانه، افزایش رفتار ضداجتماعی و نقض حقوق اخلاقی افراد و گروه های انسانیت زدایی شده را به همراه دارد؛ که بر ضرورت توجه بیشتر به راهکارهای پیشگیری کننده و تعدیل کننده این پدیده و پیامدهایش اشاره دارد. در همین راستا، مطالعات راهکارهایی همچون افزایش تماس اجتماعی و ایجاد هویت مشترک ورای سوگیری های مرسوم را پیشنهاد کرده اند.
۳.

واکاوی روان شناختیِ انسانیّت زدایی در رمان بندر فَیلی اثر بختیار علی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۵۵
بختیار علی از رمان نویسان بلندآوازه کُردِ معاصر است که رویکرد ویژه او در آثار ادبی اش، بازنمایی رنج های مردم کُرد در سرزمین های تحت اِشغال دولت های توتالیتر و استعمارگر و تصویر انسانیّتِ منکوب شده و به تاراج رفته انسان معاصر در دوره هژمونی جنگ و اسلحه بر سرنوشت مردم ستمدیده و استبدادزده است. رمان بندر فَیلی که در آن به تصویرسازی نسل کُشی و تبعید کُردهای فَیلی عراق پرداخته شده، روایتی واقعی از تباهی زندگی کودکی فَیلی است که مردمش با انکار هویّت روبرو بوده و سرنوشت او و مادرش در گردابه انسانیّت زدایی توسّط بعثی ها، به رنج و بی بهره گی از آزادی و حقّ زندگی و پایمال شدن کرامت انسانی می انجامد. از آن روی که تاکنون جستار مستقلّی به بررسی انسانیّت زدایی در رمان بندر فَیلی نپرداخته است، نگارنده بر آن است تا به بررسی این پدیده در این رمان بپردازد. مسأله بنیادین پژوهش حاضر این است که بن مایه های انسانیّت زدایی، چگونه و در چه قالب هایی در رمان بندر فَیلی، نمود یافته و با چه مفاهیمی پیوند خورده است؟ جهت بررسی این مسأله، نگارنده از روش توصیفی تحلیلی مُبتنی بر بررسیِ روان شناختی بُن مایه های انسانیّت زدایی در این رمان بهره گرفته است. انسانیّت زدایی قومی و نژادی، انسانیّت زدایی مضاعف، انسانیّت زدایی مکانیکی، انسانیّت زدایی حیوانی، اهریمن انگاری و ذهن مندی زدایی از پُربسامدترین جلوه های انسانیّت زدایی در رمان بندر فَیلی است که دستاویزی در جهت توجیه پروسه نسل کُشی و تبعید و وسیله ای برای ادامه روند تحقیر و شکنجه روحی و جسمی و سیطره افکندنِ هرچه بیشتر بر سرنوشت قربانی بوده و چرخه تخریب و تباهی شخصیّت به عنوان سوژه سرکوب شده و فراموش شده را سرعت بخشیده است.
۴.

واکاوی جامعه شناختی پیامدهای مهاجرت جمعیّت های مهاجر و دیاسپوریک در رمان هیچ دوستی جُز کوهستان اثر بهروز بوچانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات سیاسی مهاجرت زندان هتروتوپیا دیستوپیا انسانیت زدایی خودکشی کایریارکال هیچ دوستی جُز کوهستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۲
بهروز بوچانی پناهجوی کُرد ایرانی از نویسندگان معاصر است که نگارۀ ادبیاش معطوف به تصویرسازی بحرانهای انسانیِ برآمده از مهاجرت به دنیای غرب و مواجه شدن با واقعیت وارونۀ ناهمگون با پندارۀ خود از جهان مقصد بهعنوان آرمانشهر و پدیدار شدن در رُخنمود ویرانشهر است. رمان هیچ دوستی جُز کوهستان که برونداد تراژدیِ مرگ انگارههای انسانِ مهاجر در دستیابی به یوتوپیا و تباهی رؤیای ساخت- یافته از انگارۀ غربنگری بهمثابۀ پناهگاه اَمن در گریز از ناَامنیهای سیاسی- اجتماعی سرزمین مادری است، روایتی رئالیستی از تباهی زندگی مردمی است که سرنوشتشان در گردابۀ طرد و دیگرستیزی در جامعۀ مقصد، به زندان و پایمال شدن حقوق و کرامت انسانی و بیخویشتنی و هژمونی سیستم کایریارکال در جهت سایه گستردن بر ارادۀ زندانی میانجامد. از آن روی که تاکنون جستار مستقلی به بررسی پیامدهای مهاجرت جمعیتهای دیاسپوریک و مهاجر در رمان هیچ دوستی جُز کوهستان نپرداخته است، نگارنده بر آن است تا به بررسی این پدیده در این رمان بپردازد. مسألۀ بنیادین پژوهش حاضر این است که پیامدهای مهاجرت جمعیتهای مهاجر و دیاسپوریک، چگونه و در چه قالبهایی در این رمان، نمود یافته و با چه مفاهیمی پیوند خورده است؟ جهت بررسی این مسأله، نگارنده از روش توصیفی تحلیلی مُبتنی بر بررسیِ جامعهشناختیِ پیامدها و بحرانهای برآمده از مهاجرت در این رمان بهره گرفته است. محبوس شدن در زندان و زیستن در فضای هتروتوپیک و دیستوپیایی ، افسردگی و اقدام به خودک شی و بی ارادگی در سیستم کایریارکال از پربسامدترین برآیندهای مهاجرت گروه های دیاسپورایی و مهاجر در رمان هیچ دوستی جز کوهستان است که با رویکرد تاریخی سیاسیِ همه سونگر ، روایتگر رنجی جانکاه و برآمده از دگرگیسیِ یوتوپیا به دیستوپیا و محکومیت به زیستن در زندانِ محصور در هتروتوپیا در فرایند تبدیل مهاجر به سوژۀ تحت انقیادِ سیستم کایریارکال است