مطالب مرتبط با کلیدواژه

خدای پدر


۱.

مرلو – پونتی و تناقض مسیحیت

کلیدواژه‌ها: خدای پدر تسلیم خدای پسر تغییر تناقض

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۱۶۲
از نظر مرلو- پونتی ما در متون مسیحی و عملکرد مسیحیت در طول تاریخ با نوعی تناقض مواجهیم؛ مسیحیت گاهی به آرمان های بشری خدمت کرده است و گاهی خیانت. این تناقض در نمود بیرونی مسیحیت، ریشه در ذات درونی آن دارد یعنی اعتقاد به یک خدای درونی (خدای پدر) و یک خدای بیرونی (خدای پسر). ایمان به خدای پدر به معنای تسلیم در برابر اراده ی او و راضی شدن به وضع موجود است. انسانی که دارای چنین ایمانی است عالم را جدی نمی گیرد و به سستی و تنبلی گرایش پیدا می کند اما ایمان به خدای پسر باعث ورود انسان به تاریخ و خلق معنا و ارزش می شود انسانی که از این ایمان برخوردار است جهار را جدی می گیرد و می :وشد تا آن را تغییر دهد. مرلو – پونتی معتقد است که این تناقض نتایج اجتماعی، سیاسی و اخلاقی نامطلوبی به همراه دارد. مسیحیت از این جهت که به خدای پدر معتقد است محافظه کار است اما از این حیث کهبه خدای پسر اعتقاد دارد انقلابی است. فرد مسیحی چون به دو خدا ایمان دارد نه یک محافظه کار خوب است و نه یک انقلابی خوب؛ بنابراین فردی غیرقابل اعتماد است. مرلو – پونتی پس از رد مسیحیت به عنوان دینی الهی، در تفسیری دنیوی از دین آن را پدیده ای می داند که بر استحکام روابط میان انسان ها برای رسیدن به جهانی بهتر تأکید می کند. در پایان نظر منتقدان مرلو – پونتی بیان می شود.
۲.

الهیات فمینیستی مسیحی؛ انواع و اصول نظری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الهیات الهیات فمینیستی خدای پدر انسانیت هرمنوتیک پساسنتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۵۹
الهیات فمینیستی الهیاتی انتقادی است که به دنبال ایجاد آگاهی فمینیستی از مردانه بودن الهیات است و با استفاده از ابزار تحلیلی جنسیت به بررسی و فهم متون، سنت ها، مناسک و اساساً سیاق دینی می پردازد تا به پیشنهادهایی دست یابد که برای تبیین سهم کامل زنان در الهیات مفید باشد. رویکرد متکلمان فمینیست به این پرسش که آیا مسیحیت موجود می تواند تأمین کننده دغدغه های زنان و رهایی بخش برای آنان باشد یا خیر، دارای سه طیف انقلابی، اصللاحی و بازسازی گرایانه است. گونه های الهیات فمینیستی را نیز می توان در چهار قسم تصویر نمود: الهیات فمینیستی به مثابه فلسفه دین؛ به مثابه الهیات پساسنتی؛ به مثابه هرمنوتیک کتاب مقدس؛ به مثابه الهیات ادیان. در این تنوع منظر، رشدی سه مرحله ای قابل مشاهده است که شامل پیش فرض سازی انسانیت برای زنان، جایابی نقادانه زنان در الهیات موجود و اصلاح اجتماع می گردد. نقاط محوری الهیات فمینیستی مسیحی عبارت اند از: الهیات زندگی و شور؛ پدر به مثابه امر الهیِ مرتبط با زندگی؛ تأکید بر ساخت استعاری و اسطوره ای آموزه های دینی؛ پذیرش تکثر به عنوان منبع گسترش معرفتی؛ بازخوانی هنجار اخلاقی؛ طراحی سیاست هویتی؛ بسط آگاهی انتقادی؛ ضرورت تمرین فردی و کنش اجتماعی. به نظر می رسد این امور در تناظر با الهیات اسلامی نیز معنادارند و تحقیق در تراث و گفت وگو با اندیشمندان و صاحب نظران در این حوزه می تواند ابعاد عالمانه و درخشنده الهیات اسلام را بارز نماید.